آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
کارگردان، بازیگران و دیگر عوامل فیلم «فروشنده» در شب اهدای جوایز شصت‌ونهمین فستیوال فیلم «کن»، لحظاتی به یاد ماندنی را پشت سر گذاشتند. در این مراسم، ابتدا شهاب حسینی موفق شد عنوان بهترین بازیگر مرد را به خود اختصاص دهد و دقایقی بعد از آن، جایزه‌ی بهترین فیلم‌نامه به اصغر فرهادی رسید.
در این ویدئو، نسخه‌ی کامل اهدای این دو جایزه به #شهاب_حسینی و #اصغر_فرهادی را به همراه سخنان این دو نفر بعد از دریافت جایزه‌های‌شان می‌بینید.
منبع:
Taghato
@Tavaana_TavaanaTech
عکس‌های هنرمندان ایرانی در حساب رسمی اینستاگرام جشنواره کن
شبی به یادماندنی برای هنرمندان ایران و افتخاری بزرگ برای مردم ایران در #جشنواره_کن رقم خورد. شهاب حسینی جایزه بهترین #بازیگر مرد را به خود اختصاص داد و جایزه بهترین #فیلم‌نامه را هم اصغر فرهادی کسب کرد.
عکس‌ها و فیلم‌های باشکوه این مراسم در حساب اینستاگرام و #فیس‌بوک منتشر شده است. با همدیگر چند عکسی را که در حساب رسمی #اینستاگرام جشنواره کن از #ترانه_علیدوستی، #شهاب_حسینی و #اصغر_فرهادی منتشر شده است را می‌بینیم...

وب‌سایت تواناتک: http://tech.tavaana.org/

@tavaanatech
فیلم فروشنده نامزد جایزه گلدن گلوب شد
goo.gl/qxQ1Po

فیلم فروشنده ساخته اصغر فرهادی نامزد دریافت بهترین فیلم خارجی گلدن گلوب شد.

فروشنده که در جشنواره فیلم کن جایزه بهترین بازیگر مرد (شهاب حسینی) و بهترین فیلمنامه (اصغر فرهادی) را گرفت، برنده هوگوی نقره‌ای، جایزه ویژه هیئت داوران پنجاه و دومین جشنواره فیلم شیکاگو شد.

این فیلم همچنین در جشنواره فیلم مونیخ به عنوان بهترین فیلم و در جشنواره آمستردام به عنوان بهترین فیلم تماشاگران انتخاب شد.

در میان نامزدهای دیگر از فیلم دنیای هپروت به کارگردانی دیمین شزل می‎توان نام برد که برای بهترین فیلمنامه نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شده است.
در همین رشته فیلم‎های مهتاب، منچستر با دی سی، هکسا ریج و حتی اگر سنگ از آسمان ببارد نیز نامزد شده‎اند.

مریل استریپ نیز قرار است جایزه سسیل بی دومیل را برای یک عمر دستاورد هنری دریافت کند.
مراسم اهدای جوایز گلدن گلوب روز ۸ ژانویه ۲۰۱۷ با در هتل بورلی هیلتون لس آنجلس برگزار و از شبکه ان بی سی پخش خواهد. جیمی فلون، مجری مشهور تلویزیونی آمریکا میزبانی این برنامه را بر عهده خواهد داشت.

منبع: بی‌بی‌سی

مطلب مرتبط:

معلولیت در سینما
http://bit.ly/2d3BA4m

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
نامه تند اصغر فرهادی به حسن روحانی؛
goo.gl/MHYkaE

لااقل گاه صاحب منصبان بی‌همراه و نا‌شناس به میان مردم بروند/ بازهم عده‌ای سیاست‌باز اینگونه گزارش‌ها را دستاویز گرم کردن تنور انتخابات می‌کنند

اصغر فرهادی با انتشاری نامه‌ای سرگشاده خطاب به حسن روحانی از وضعیت امروز شهر و جامعه تهران و فقر حاکم بر بخش عظیمی از جامعه گلایه کرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، به دنبال انتشار گزارشی در روزنامه شهروند باعنوان «زندگی در گور» که گزارشی از گورخواب‌های نصیرآباد و حکایت زندگی ٥٠ زن، مرد و کودک است که شب‌ها در گور می‌خوابند، اصغر فرهادی نامه‌ای سرگشاده و تند خطاب به حسن روحانی؛ رییس‌جمهور نوشت و در آن از فقر حاکم بر زندگی بخش وسیعی از مردم کشور گلایه کرد.

متن این نامه به شرح زیر است:

آقای دکتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور محترم

سلام

امروز گزارش تکان‌دهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستان‌های اطراف تهران شب‌های سرد را به صبح می‌رسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.

می‌دانم که عده‌ای سیاست‌باز اینگونه گزارش‌ها و خبر‌ها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازی‌های فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شب‌ها در گوشه قبر‌ها، لابه‌لای درختان پارک‌ها و زیر پل‌ها به خواب می‌روند گرم نخواهد کرد.

در این گزارش نام یکی از کسانی که شب‌های سرد استخوان‌سوز را در گوشه گوری نشسته به صبح می‌رساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی می‌کند، «آرمان» است. این نام مرا‌‌ رها نمی‌کند. «آرمان» گم شده‌ای که در گور پیدایش کرده‌اند. شرم بر ما.

در تاریخ خوانده‌ایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان می‌رفته‌اند تا به دور از محافظان و ملازمان و متملقان گوشه‌ای از درد و رنج مردم را بی‌واسطه درک کنند. پیشنهاد می‌دهم لااقل برای تنوع در نگارش تاریخ امروز که آیندگان بهت‌زده خواهند خواند، گاهی صاحب منصبان بی‌همراه و نا‌شناس به میان مردم بروند. به روستا‌ها و شهرهای دور افتاده. اگر ناشدنی‌ست به همین حوالی، محله‌های حاشیه تهران تا ببینند صورت‌های سرخ از سیلی آبرومندان بی‌بضاعتی که بیش از هر صاحب قدرتی جان و جوانیشان را برای این سرزمین قربانی داده‌اند.
اگر باز ناشدنی‌ست یک روز به اورژانس شهر سری بزنند و مخفیانه سوار بر آمبولانسی شوند که قرار است بیماری بی‌رمق را به بیمارستانی برساند و از نزدیک شاهد باشند چگونه در مسیر، به جای راه باز کردن برای نجات جان یک بیمار، مسابقه‌ای تلخ بین دیگران است برای پیشی گرفتن از هم که پشت آمبولانس حامل یک هموطن رو به مرگ جای بگیرند و از این موقعیت برای زود‌تر رسیدن به مقصد ‌‌نهایت استفاده را ببرند. این مثالی ساده، تلخ و تکراری‌ست اما خلاصه‌ای‌ست از وضعیت امروز ما. چه کسی پاسخگوی این بی‌رحمی پنهان است؟ ما چرا و کی چنین شدیم؟ ما مردمانی که دیگر دوست داشتن هم‌وطن را از یاد برده‌ایم، ما که خشونت‌های پنهان و ریز در رفتار و گفتار روزمره‌مان ابزاری شده است برای بیرون کشیدن گلیم فردیمان از اجتماع. ما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه می‌آموزیم و به کودکانمان می‌آموزانیم.

ما که تنها نظاره‌گر و شنونده فراموشکار رنج‌هائیم. چه کسی امروز از آن پدری که خود را از پل عابر پیاده خیابان میرداماد به دار کشید و در یادداشتی که از جیب خالی‌اش پیدا شد نوشت «هزینه درمان بیماری چشم‌هایم را نداشتم» سخنی می‌گوید؟ آن اندک کسانی نیز که دلسوزانه می‌گویند با انگ سیاه‌نمایی مورد هجمه‌اند. انگ سیاه‌نمایی فراری‌ست رو به جلو از سوی مسئولان برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهی‌ها.

این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمان‌ها؟

گزارش شهروند درباره گورخواب‌ها
goo.gl/WIiGW0

مرتبط:
میلیون‌ها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
http://bit.ly/2dglOa8

کارتن‌خواب ها و آغاز فصل سرد
http://goo.gl/ZfcpsC

زنان کارتن‌خواب؛ جنگی تمام عیار برای زنده ماندن
http://bit.ly/1XJYAd3
فقر، حقوق بشر و عدالت جهانی
http://bit.ly/2fFrTdy

داغ فقر، بر كليه مردم
http://bit.ly/2foW7Am
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
'فروشنده' نامزد اسکار شد

goo.gl/oZbLCG

فیلم فروشنده ساخته اصغر فرهادی به عنوان یکی از نامزدهای اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان معرفی شد.
این دومین بار است که اصغر فرهادی نامزد اسکار در این بخش می‎شود. او این جایزه را در سال ۲۰۱۲ برای فیلم جدایی نادر از سیمین گرفت.
این فیلم پیشتر به فهرست ۹ نامزد نهایی این بخش راه یافته بود.
تونی اردمن (آلمان)، مردی به نام اووه (سوئد)، تنا (استرالیا) و سرزمین مین (دانمارک) رقبای فروشنده در بخش بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان هستند.

'گزارش کامل را در بی‌بی‌سی فارسی بخوانید:
http://bbc.in/2jmyXjx

اصغر فرهادی در پی راه یافتن فیلم «فروشنده» به فهرست ۵ فیلم نامزد نهایی اسکار گفت: آرزو می‌کردم این خبر خوشحال کننده را در روزهایی می‌شنیدم که مردم ایران غرق در اندوه حادثه تلخ فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از هموطنان‌مان و همچنین قهرمانان بزرگوار و فروتن آتش‌نشانی نبودند.

این کارگردان برگزیده اسکار در پی اعلام خبر راه یافتن «فروشنده» به فهرست ۵ نامزد نهایی اسکار متنی را در پاسخ به ایسنا نوشت: «افتخار بزرگی‌ست که نام ایران را در جمع کشورهای سازنده بهترین فیلم‌های غیر انگلیسی زبان می‌بینم. آرزو می‌کردم این خبر خوشحال کننده را در روزهایی می‌شنیدم که مردم ایران غرق در اندوه حادثه تلخ فرو ریختن ساختمان پلاسکو و جان باختن تعدادی از هموطنان‌مان و همچنین قهرمانان بزرگوار و فروتن آتش‌نشانی نبودند. برای خانواده‌های این عزیزان از صمیم قلب آرزوی بردباری دارم.

به همه همراهانم در ساخت فیلم «فروشنده» تبریک می‌گویم و به این بهانه یاد می‌کنم از دوست و همکار نازنینم یدالله نجفی که سال گذشته در چنین روزهایی ما را برای همیشه ترک کرد،روحش أرام.»

به گزارش ایسنا، در حالی فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی در لیست پنج نامزد نهایی اسکار خارجی قرار گرفت که این کارگردان ایرانی پیش از این با فیلم «جدایی نادر از سیمین» برای اولین‌بار سینمای ایران را صاحب اسکار کرد و تاکنون فیلم‌های «گذشته» و «درباره الی» اصغر فرهادی نیز از سوی ایران به آکادمی اسکار معرفی شده است.

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
فوری/ اصغر فرهادی به طور رسمی اعلام کرد که در اسکار شرکت نمی کند، متن نوشته اصغر فرهادی را بخوانید:


متاسفم که از طریق این نوشته اعلام می‌کنم در مراسم اسکار امسال در کنار دیگر اهالی سینما شرکت نخواهم کرد. در روزهای گذشته علی‌رغم شرایط غیرمنصفانه‌ای که برای ورود مهاجران و مسافران چند کشور به ایالات متحده پیش آمد، همچنان تصمیمم بر حضور در این مراسم بود و ابراز نظراتم به رسانه‌ها درباره این شرایط و به هیچ عنوان قصد عدم حضور و یا تحریم مراسم را به نشانه اعتراض نداشتم چون آگاهم که بسیاری از اهالی سینمای آمریکا و اعضای آکادمی مخالف افراطی‌گری و تندروی‌هایی هستند که این روزها بیش از گذشته در حال اعمال است و همان‌گونه که روز اعلام نتایج آکادمی به پخش کننده‌ام در آمریکا اعلام کردم به همراه مدیرفیلمبرداری‌ام در این مراسم حضور خواهیم داشت، همچنان تصورم همراه بودن در این اتفاق بزرگ فرهنگی بود. اما امروز به نظر می‌آید که این امکان حضور با اما و اگرهایی همراه است که برایم به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست حتی اگر برای سفر من به آمریکا استثنایی قایل شوند. پس مایلم آنچه را که قرار بود در فرصت سفرم بیان کنم در اینجا ابراز نمایم.
تندروها علی‌رغم جنگ‌ها و دعواهای سیاسی‌شان در همه جای دنیا، بسیار شبیه به هم به جهان می‌نگرند. آن‌ها برای درک جهان چاره‌ای ندارند جز تقسیم آن به دو بخش ما و دیگران تا همواره با ساختن تصویری هولناک از دیگران، مردم کشورشان را دچار ترس از آن‌ها بکنند. این فقط محدود به آمریکا نیست. در کشور من نیز تندروها اینگونه‌اند. سال‌هاست در دو سوی اقیانوس عده‌ای تندرو تلاششان بر آن است تا از مردم کشور مقابل تصویری غیرواقعی و هولناک بسازند و از تفاوت‌های بین ملت‌ها و فرهنگ‌ها اختلافات، و از اختلافات دشمنی‌ها، و از دشمنی‌ها ترس ایجاد کنند. ترس مردم ابزار مهمی‌ست برای توجیه افراطی‌گری و تندروی صاحبان ذهن‌های بسته. حال آنکه من باور دارم شباهت‌های بین انسان‌ها در روی این کره‌ی خاکی در سرزمین‌ها، فرهنگ‌ها و ادیان مختلف بسیار گسترده‌تر از تفاوت‌هاست. من باور دارم ریشه بسیاری از خشونت‌های امروز جهان در میان ملت‌ها را باید در تحقیرهای دو سویه دیروزشان جستجو کرد و تحقیرهای امروز ملت‌های دیگر به یقین بذری‌ست برای خشونت‌های فردا. تحقیر ملت‌های دیگر به بهانه حفظ امنیت مردم یک کشور پدیده تازه‌ای در جهان نیست و همواره خود زمینه‌ای برای ایجاد شکاف و دشمنی در آینده بوده است. من از این طریق انزجار خود را از شرایط تحمیل ‌شده ناعادلانه‌ای که برای ورود قانونی بعضی از هموطنانم و همچنین مردم شش کشور دیگر به ایالات متحده در حال اعمال است ابراز می‌کنم و امیدوارم این شرایط منجر به شکاف بیشتر بین ملت‌ها نشود.

اصغر فرهادی
ایران

درباره این اقدام آقای فرهادی چه فکر می کنید؟

اصغر فرهادی چندی پیش در نامه‌ای مشترک با فعالانان سیاسی و مدنی خواستار رعایت قانون و توجه به خواسته‌های زندانیان سیاسی از جمله آرش صادقی شده بود.
goo.gl/2zbpXO

رواداری یا تلورانس یکی از پروژه‌های تواناست. از طریق سایت زیر می‌توانید به منابع جامعی که آموزشکده تهیه کرده است دسترسی پیدا کنید:

bit.ly/1RtZYec

اطلاعات بیشتر درباره‌ی مدارای مذهبی :
http://bit.ly/1ZppjIC

حقوق اقلیت‌ها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
http://bit.ly/1QUEeV6

همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
انوشه انصاری و فیروز نادری، نمایندگان فرهادی در اسکار
goo.gl/GAhFdu

اصغر فرهادی که با فیلم فروشنده نامزد دریافت جایزه فیلم غیر انگلیسی‌زبان اسکار شده، انوشه انصاری و فیروز نادری را به عنوان نمایندگانش برای شرکت در هشتاد و نهمین مراسم اسکار معرفی کرد.

آقای فرهادی پیش‌تر اعلام کرده بود که در اعتراض به فرمان اجرایی دونالد ترامپ در رابطه با محدود کردن ورود مهاجران به آمریکا در این مراسم حضور نخواهد داشت.
'فروشنده' نامزد اسکار شد

انوشه انصاری و فیروز نادری از جمله ایرانیان موفق در آمریکا هستند.

انوشه انصاری اولین زن ایرانی است که در سال ۲۰۰۶ به فضا رفته است. او همچنین چهارمین نفری است که هزینه سفر به فضا را خود پرداخت کرده است.

فیروز نادری هم از مدیران پیشین سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا، ناسا، است.
آقای نادری در سال ۲۰۰۰ مدیریت پروژه کاوشگر مریخ را برعهده داشت.

BBC Persian

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
.
اسکاری دیگر برای ایران
انوشه انصاری و فیروز نادری در مراسم اسکار

انوشه انصاری کاوشگر و اولین زن گردشگر فضایی و فیروز نادری، معاون پیشین مدیرکل تنظیم راهبردهای آزمایشگاه پیش‌رانش جت در ناسا نمایندگان اصغر فرهادی در مراسم اسکار هستند. اصغر فرهادی برای بار دوم اسکار را برای ایران به ارمغان آورد.
توانا تک این موفقیت بزرگ را به ایشان و مردم ایران تبریک می‌گوید.
goo.gl/17ghLM
در تواناتک بخوانید:

گوشه‌ای از زندگی فیروز نادری، از مدیران سابق ناسا
https://tech.tavaana.org/fa/FirouzNaderi

انوشه انصاری؛ از رویاپردازی با ستارگان تا ستاره شدن
https://tech.tavaana.org/fa/anousheh_ansari

@tavaanatech
اسکار اصغر فرهادی

۱- این جایزه‌ای شخصی است و متعلق به اصغر فرهادی. مردم ایران ولی‌ این جایزه را به خودشان متعلق می‌دانند در حالی‌ که می‌توان متصور بود که اصغر فرهادی این جایزه را می‌گرفت و هیچ نامی‌ هم از ایران نمی‌برد یا اشاره‌ای به ملیت خود نمی‌کرد کما اینکه بسیاری از آمریکایی‌‌ها و غیر آمریکایی‌ هایی که این جایزه را برده‌اند اصلا اشاره‌ای به زادگاه خود نکرده‌اند. "ملی‌" شدن جوایز اصغر فرهادی تا حد زیادی به خاطر خود اوست. اینکه به مراسم برود یا نرود یا چه کسی‌ را بفرستد یا چه بیانیه‌ای بدهد همه تصمیم‌های شخصی‌ هستند نه ملی‌. از این منظر، دم فرهادی گرم که اینقدر مردم ایران را در این جایزه شخصی شریک می‌داند که همه ایرانیان خود را محق می‌دانند که درباره نحوه حضور فرهادی در مراسم نظر بدهند. من هم خودم را محق دانسته‌ام و نظرم را این پایین می‌نویسم.
۲- فرهادی الان جزوی از هالیوود است. نحوه عملکرد او در مراسم اسکار بر موقعیت حرفه‌ای و جایگاه او برای پروژه‌های آینده تاثیر می‌گذارد. گفتن حرف هایی که به مذاق اعضای آکادمی خوش نیاید از نظر حرفه‌ای به ضرر فرهادی است. هدف بیانیه فرهادی در درجه اول تثبیت و سپس بالاتر بردن جایگاه خود در هالیوود بود نه حل مسائل بین ایران و آمریکا. این هدف حرفه‌ای و شخصی کامل قابل فهم و قابل احترام است. بعضی‌ از دوستان ایراد می‌گیرند که چرا فرهادی در بیانیه‌اش فقط به دولت آمریکا انتقاد کرد و به جمهوری اسلامی نه. مخصوصاً با توجه به اینکه فرهادی قبلا در حمایت از آرش صادقی نامه امضا کرده یا از کمپین لغو اعدام حمایت کرده، ادعای اینکه او "مهره جمهوری اسلامی" است به نظرم به جا نیست. دلیل تمرکز او بر انتقاد به ترامپ جایگاه شخصی و حرفه‌ای او در هالیوود است. بساط انتقاد از ترامپ در مراسم دیشب رونق داشت. قویترین مخالفت با ترامپ در مراسم اسکار همین عدم حضور فرهادی و بیانیه او بود. به نظرم فرمان مسافرتی‌ ترامپ و بایکوت اصغر فرهادی در افزایش آرای اعضای آکادمی به اصغر فرهادی بی‌ تأثیر نبود. به عبارتی مخالفت با ترامپ در بردن اسکار تاثیر داشت. بیانیه هنگام گرفتن جایزه "جبران لطف" بود. نمی‌شود انتظار داشت کسی‌ به خاطر مخالفت با ترامپ آرای آکادمی را جلب کند ولی‌ هنگام بردن جایزه‌ به جای انتقاد از ترامپ از جمهوری اسلامی انتقاد بکند. در مراسم دیشب انتقاد از هر چیز دیگری غیر از ترامپ خارج از دستور ننوشته تمرکز صرف بر روی ترامپ بود و از این رو به نفع برندگان نبود.
حتی برنده فیلم "کلاه سفید ها" اشاره‌ای به جنایات اسد نکرد و ترجیح داد با خواندن آیه‌ای از قران تا حد امکان انتقاد را به سمت ترامپ و نحوه برخورد او با مسلمانان بچرخاند.
۳- دوستانی که فکر می‌کنند این جایزه جایگاه ایرانیان را در افکار عمومی‌ آمریکا بهبود می‌بخشد به کامنت‌های آمریکایی‌ها زیر خبر برد اصغر فرهادی نگاهی‌ بیندازند. به نظر می‌آید که مهمترین تاثیر این جایزه در افکار عمومی‌ آمریکا بی‌ اعتمادی بیشتر عموم مردم به الیت هالیوود است. در چند صفحه‌ای که دیدم، پر لایک‌ترین کامنت‌ها آنهایی بوده‌اند که پرسیده‌اند چطور کسی‌ رویش میشود از کشوری که وضع زنان و همجنسگرایان و ... اینگونه است به سیاست‌های دولت آمریکا انتقاد کند؟ کامنت هایی هم که موافق این تصمیم بوده‌اند ناظر به انتقاد از ترامپ بوده‌اند نه اینکه کسی‌ دیدش به ایران عوض شده باشد به خاطر این جایزه. مردم آمریکا هم مثل اغلب مردم جهان اسکار را جایزه‌ای شخصی می‌دانند نه ملی‌. برد اصغر فرهادی نهایتاً نشان می‌دهد که فیلم او خوب بوده است. نشان نمی‌دهد که ایران کشور خوبی‌ است.
۴- بردن یک ایرانی‌ به طور غریزی خوشحالم می‌کند. در لحظه‌ای که خبر پیروزیش را شنیدم جیغ زدم و بالا و پایین پریدم. چند دقیقه طول کشید تا اصلاً بتوانم به اینکه این برد و این بیانیه چه معنی‌ سیاسی می‌دهد فکر کنم. فکر می‌کنم این چند دقیقه برای میلیون‌ها ایرانی‌ تا آخر عمر طول می‌کشد. امر سیاسی مهمترین عامل واکنش مردم نیست. برای اکثر مردم غریزه بر فکر و عمل سیاسی مقدم است: غریزه عشق به خانواده، به دوستان، به شهر، به کشور ... . برای فعالان سیاسی نیز غریزه بر عمل و فکر سیاسی تقدم دارد ولی‌ تفاوت این است که شاید به خاطر هزینه‌های که داده‌اند فکر و عمل سیاسی اولین غریزه‌شان شده است. اینها کسانی‌ هستند که اولین واکنش‌شان به برد فرهادی شادی نبود. فکر کردن به نتایج این پیروزی و آن بیانیه بود. این فعالان سیاسی نباید از خوشحالی بقیه از این برد تعجب کنند یا نتیجه بگیرند که کسانی‌ که از این برد خوشحال شده‌اند با بیانیه فرهادی موافق بوده‌اند یا حتی از فیلم فروشنده خوششان آمده است. برای شادی کنندگان برد فرهادی، سیاست غریزه اصلی‌ نشده است. همین.

از فیسبوک علی اشتری
نظر شما چیست؟
goo.gl/CRZNA6

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
نوشته‌ای از نیلوفر بیضایی

فیلم "فروشنده" از اقای اصغر فرهادی را چندی پیش دیدم و آن را به اندازه ی هیچیک از فیلمهای پیشینش دوست نداشتم. برای فرهادی که استاد ریتم در سینماست، این فیلم یک عقبگرد بود. همچنین این نکته مرا تقریبا در تمام طول فیلم آزار می داد که علیرغم اینکه فیلم دو شخصیت اصلی زن و مرد دارد و با وجود اینکه فاجعه برای زن فیلم اتفاق افتاده است، مشغله ی اصلی فیلم، مرد داستان است و دغدغه های او.

در مورد تاثیرات مخرب روحی تجاوز بر زن فقط در یکی دو جا این مرد است که سخن می گوید و تقریبا در جایی نمی بینیم که این زن واقعا بجز اینکه از تنهایی می ترسد، چه زخمهای روحی و جسمی را با خود حمل می کند. حتی در رویارویی با متجاوز، این مرد است که وارد عمل می شود و در صحنه ی اصلی نیز این مرد است که با متجاوز سخن می گوید. بر خلاف دریافت برخی، یکی از بزرگترین ضعفهای فرهادی هم در این فیلم و هم در جدایی نادر از سیمین، ضعف در پرداخت شخصیت زن است . او در این دو فیلم زن را از نگاه مردانه بازسازی می کند و بنمایش می گذارد. موازی بودن وقایع فیلم با دستفروش آرتور میلر بخوبی پرداخته نشده، اگر نمونه های درخشان اینگونه پرداختها را در سینمای جهان بشناسیم. با اینهمه فرهادی فیلمساز بسیار خوبی ست و من هنوز معتقدم "درباره ی الی" بهترین فیلم فرهادی تاکنون بوده است. شاید اینها را باید پیش از امروز می نوشتم که او اسکار گرفته ولابد امروز باید از اسکار گرفتنش شاد باشیم.

واقعیت را بگویم در دل شاد شدم، اما این شادی طولی نکشید. زمانی که خانم انصاری پیام در نگاه اول انسانی آقای فرهادی را خواند، این شادی به غم بزرگی بدل شد. درست است که سیاست ممنوعیت ورود شهروندان هفت کشور از جمله ایران به آمریکا، سیاستی بغایت عیر انسانی است. اما این نیز درست است که در آمریکا لااقل یک سیستم قضایی مستقل وجود دارد که در برابر ترامپ می ایستد و آن را غیر قانونی می خواند. در همین مراسم اسکار از آغاز تا به انتها به ترامپ و سیاستهایش با طنز نقد شد و او و افکار عقب مانده اش بدرستی به سخره گرفته شد.

پس اعتراض به ترامپ برای آقای فرهادی هیچ هزینه ای که ندارد هیچ، حتی می تواند در گرفتن اسکار او نیز بسیار موثر بوده باشد. آنچه اقای فرهادی نگفت و ننوشت و احتمالا حاضر به پرداخت بهایش نیست، گفتن این نکته است که بسیاری از شهروندان ایران نیز امکان ورود به سرزمین خود را ندارند و در صورت ورود باید با زندان و آزار و شکنجه روبرو شوند.

همین خانم انصاری یا اقای نادری بعنوان ایرانی آمریکایی می توانند در بدو ورود به ایران بعنوان جاسوس آمریکا و سیا دستگیر شوند و چون نازنین زاغری و بسیاری دیگر به زندان بیفتند. سیاست "ما" و "غیر ما" سیاستی غیرانسانی ست اما مگر این جمهوری اسلامی نیست که سی و هشت سال است با همین سیاست هم شهروندان ایرانی را به دو شقه کرده و هم در سیاست جهانی، ایران را با تگناهای بسیار روبرو کرده است. آیا آقای فرهادی نمی توانست زبانی بیابد هر چند غیر مستقیم و به هر شیوه ای که می داند، تا لااقل به بخشی از بیدادگری حکومت حاکم بر مردمش اشاره کند. آیا ارزش این اشاره برای مردمی که صدایشان بزور خشونت و زندان در گلو خفه شده، بسیار بیشتر از ارزش یک اسکار نبود؟

از فیس‌بوک نیلوفر بیضایی

شما چه فکر می کنید؟

goo.gl/RRqb7B

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ