به بهانهی سالگرد درگذشت غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی، واهمهی بینشان
غلامحسین ساعدی معروف به «گوهر مراد»، سیزدهم دیماه ۱۳۱۴ در تبریز به دنیا آمد. عبدالحسین دستغیب منتقد ادبی بر این نظر است که «گوهر مراد» نام اثری عرفانی است از حزین لاهیجی اما ساعدی میگوید که این نام را زمانی که در یک گورستان نزدیک خانهاش در تبریز قدم میزده از روی سنگ مزاری که به دختری جوان تعلق داشت برداشته است که بر روی سنگ نوشته شده بود گوهر ِ مراد.
نام گوهر مراد از گورستانی در تبریز تا پرلاشز فرانسه سفر کرد و بر گوری دیگر آرام گرفت.
هنوز سالهای دههی چهل نیامده بود که ساعدی به عنوان نویسنده و نمایشنامهنویسی مطرح بر سر زبانها افتاد. «چوببهدستهای ورزیل» و «پنج نمایشنامه دربارهی انقلاب مشروطه» نام ساعدی را در ردیف نمایشنامهنویسان مطرح ایران مطرح ساخت. نمایشنامهی «گرگها» که برای اولینبار در شمارهی دوم «کتاب ماه» منتشر شد به زبان مادریاش یعنی ترکی نوشته شده است.
غلامحسین ساعدی در «ساعدی به روایت ساعدی» در مورد نوشتن به زبان فارسی چنین مینویسد: «آنقدر توی سر من زدند که مجبور شدم به فارسی بنویسم… نثری که انتخاب کردم خشک نیست. میخواهم زبان فارسی را بار بیاورم. من تُرک حتمن باید این کار را بکنم. زبان ستون فرهنگی یک ملت عظیم است.»
انقلاب که پیروز شد هر روز بیش از گذشته عرصه بر او تنگ شد.ساعدی میگوید که هیچگاه قصد خروج از کشور نداشته است اما شرایط به گونهای شد که او چارهای جز این تبعید خودخواسته نداشته است. ساعدی در کتاب «ساعدی به روایت ساعدی» مینویسد: «من به هیچ صورت نمیخواستم کشور خودم را ترک کنم ولی رژیم #توتالیتر جمهوری اسلامی که همهی احزاب و گروههای سیاسی و فرهنگی را به شدت #سرکوب میکرد، به دنبال من هم بود. ابتدا با تهدیدهای تلفنی شروع شده بود. در روزهای اول #انقلاب #ایران بیشتر از #داستاننویسی و #نمایشنامهنویسی که کار اصلی من است مجبور بودم که برای سه روزنامهی معتبر و عمدهی کشور مقاله بنویسم. یک هفتهنامه هم به نام آزادی مسئولیت عمدهاش با من بود. در تکتک مقالهها من رو در رو با رژیم ایستاده بودم. پیش از قلع و قمع و نابودکردن روزنامهها، بعد از نشر هر مقاله، تلفنهای تهدیدآمیزی میشد تا آنجا که مجبور شدم از خانه فرار کنم و مدت یک سال در یک اتاق زیر شیروانی زندگی نیمهمخفی داشتیم و باز ماموران رژیم در به در دنبال من بودند...»
ساعدی هیچگاه نتوانست با خارج از کشور سازگار شود. میگفت «تنها #نوشتن باعث شده که من دست به خودکشی نزنم.» او در غربت بسیار بداخلاق شده بود.
میگفت: «زندگی در #تبعید یعنی زندگی در جهنم. بسیار بداخلاق شدهام و نمیدانم دیگران چگونه مرا تحمل میکنند.» سه فیلم سینمایی بر اساس فیلمنامههای ساعدی ساخته شده است که هر سه از فیلمهای مطرح ایران بوده و هستند. #گاو و #دایره_مینا با کارگردانی داریوش #مهرجویی و آرامش در حضور دیگران با کارگردانی ناصر #تقوایی. از آثار ساعدی میتوان به وای مغلوب، مار در معبد، ماه عسل، ضحاک که نمایشنامه هستند و همچنین مجموعه داستانهای #شبنشینی_باشکوه، #عزاداران_بیل، #واهمههای_بینشان و #ترس_و_لرز اشاره کرد.
غلامحسین #ساعدی در سحرگاه دوم آذرماه ۱۳۶۴ پس از یک خونریزی داخلی در بیمارستان سنتآنتوان پاریس درگذشت و در قطعهی ۸۵ گورستان پرلاشز در نزدیکی آرامگاه صادق هدایت به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/TmvFzz
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سخنرانی ساعدی در انجمن گوته تقدیم همراهان توانا می شود.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
غلامحسین ساعدی، واهمهی بینشان
غلامحسین ساعدی معروف به «گوهر مراد»، سیزدهم دیماه ۱۳۱۴ در تبریز به دنیا آمد. عبدالحسین دستغیب منتقد ادبی بر این نظر است که «گوهر مراد» نام اثری عرفانی است از حزین لاهیجی اما ساعدی میگوید که این نام را زمانی که در یک گورستان نزدیک خانهاش در تبریز قدم میزده از روی سنگ مزاری که به دختری جوان تعلق داشت برداشته است که بر روی سنگ نوشته شده بود گوهر ِ مراد.
نام گوهر مراد از گورستانی در تبریز تا پرلاشز فرانسه سفر کرد و بر گوری دیگر آرام گرفت.
هنوز سالهای دههی چهل نیامده بود که ساعدی به عنوان نویسنده و نمایشنامهنویسی مطرح بر سر زبانها افتاد. «چوببهدستهای ورزیل» و «پنج نمایشنامه دربارهی انقلاب مشروطه» نام ساعدی را در ردیف نمایشنامهنویسان مطرح ایران مطرح ساخت. نمایشنامهی «گرگها» که برای اولینبار در شمارهی دوم «کتاب ماه» منتشر شد به زبان مادریاش یعنی ترکی نوشته شده است.
غلامحسین ساعدی در «ساعدی به روایت ساعدی» در مورد نوشتن به زبان فارسی چنین مینویسد: «آنقدر توی سر من زدند که مجبور شدم به فارسی بنویسم… نثری که انتخاب کردم خشک نیست. میخواهم زبان فارسی را بار بیاورم. من تُرک حتمن باید این کار را بکنم. زبان ستون فرهنگی یک ملت عظیم است.»
انقلاب که پیروز شد هر روز بیش از گذشته عرصه بر او تنگ شد.ساعدی میگوید که هیچگاه قصد خروج از کشور نداشته است اما شرایط به گونهای شد که او چارهای جز این تبعید خودخواسته نداشته است. ساعدی در کتاب «ساعدی به روایت ساعدی» مینویسد: «من به هیچ صورت نمیخواستم کشور خودم را ترک کنم ولی رژیم #توتالیتر جمهوری اسلامی که همهی احزاب و گروههای سیاسی و فرهنگی را به شدت #سرکوب میکرد، به دنبال من هم بود. ابتدا با تهدیدهای تلفنی شروع شده بود. در روزهای اول #انقلاب #ایران بیشتر از #داستاننویسی و #نمایشنامهنویسی که کار اصلی من است مجبور بودم که برای سه روزنامهی معتبر و عمدهی کشور مقاله بنویسم. یک هفتهنامه هم به نام آزادی مسئولیت عمدهاش با من بود. در تکتک مقالهها من رو در رو با رژیم ایستاده بودم. پیش از قلع و قمع و نابودکردن روزنامهها، بعد از نشر هر مقاله، تلفنهای تهدیدآمیزی میشد تا آنجا که مجبور شدم از خانه فرار کنم و مدت یک سال در یک اتاق زیر شیروانی زندگی نیمهمخفی داشتیم و باز ماموران رژیم در به در دنبال من بودند...»
ساعدی هیچگاه نتوانست با خارج از کشور سازگار شود. میگفت «تنها #نوشتن باعث شده که من دست به خودکشی نزنم.» او در غربت بسیار بداخلاق شده بود.
میگفت: «زندگی در #تبعید یعنی زندگی در جهنم. بسیار بداخلاق شدهام و نمیدانم دیگران چگونه مرا تحمل میکنند.» سه فیلم سینمایی بر اساس فیلمنامههای ساعدی ساخته شده است که هر سه از فیلمهای مطرح ایران بوده و هستند. #گاو و #دایره_مینا با کارگردانی داریوش #مهرجویی و آرامش در حضور دیگران با کارگردانی ناصر #تقوایی. از آثار ساعدی میتوان به وای مغلوب، مار در معبد، ماه عسل، ضحاک که نمایشنامه هستند و همچنین مجموعه داستانهای #شبنشینی_باشکوه، #عزاداران_بیل، #واهمههای_بینشان و #ترس_و_لرز اشاره کرد.
غلامحسین #ساعدی در سحرگاه دوم آذرماه ۱۳۶۴ پس از یک خونریزی داخلی در بیمارستان سنتآنتوان پاریس درگذشت و در قطعهی ۸۵ گورستان پرلاشز در نزدیکی آرامگاه صادق هدایت به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/TmvFzz
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سخنرانی ساعدی در انجمن گوته تقدیم همراهان توانا می شود.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
غلامحسین ساعدی؛ واهمهی بینشان - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
غلامحسین ساعدی معروف به «گوهر مراد»، سیزدهم دی ماه ۱۳۱۴ در تبریز به دنیا آمد. عبدالحسین دستغیب، منتقد ادبی بر این نظر است که «گوهر مراد» نام اثری عرفانی از حزین لاهیجی است اما ساعدی میگوید که این نام را زمانی که در یک گورستان نزدیک خانهاش در تبریز قدم…
#مسئولیت شخصی در #دوران #دیکتاتوری
نویسنده: #هاناآرنت
خلاصه:
تأملی درباره رابطه نیک و بد و #اخلاق با مستقل اندیشیدن و #داوری فردی، از منظر #فلسفی مورد بررسی قرار گرفته اند. #آرنت از بطن این تأمل، تحلیلی درخصوص قدرت به ظاهر نامحتمل فرد درنظام های #استبدادی و #توتالیتر و مسئله شر در تاریخ ارائه داده است.
@Tavaana_TavaanaTech
#کتابخانه #دموکراسی #حقوق_بشر
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
نویسنده: #هاناآرنت
خلاصه:
تأملی درباره رابطه نیک و بد و #اخلاق با مستقل اندیشیدن و #داوری فردی، از منظر #فلسفی مورد بررسی قرار گرفته اند. #آرنت از بطن این تأمل، تحلیلی درخصوص قدرت به ظاهر نامحتمل فرد درنظام های #استبدادی و #توتالیتر و مسئله شر در تاریخ ارائه داده است.
@Tavaana_TavaanaTech
#کتابخانه #دموکراسی #حقوق_بشر
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
«۲۶ بهمنماه تولد #کارگردان جوان #سینما #سمیرامخملباف است.
سمیرا متولد ۲۶ بهمنماه ۱۳۵۸ است. نمیدانم صفحهی شما در مورد ایشان چیزی مینویسد یا نه اما گفتم این چند خطر را بنویسم که اگر مایل بودید منتشر بشود.
سمیرا #مخملباف فیلمی دارد به نام «سیب» که محصول سال ۱۳۷۶ است. داستان این #فیلم تا جایی که میدانم واقعی است. همسایهها به سازمان بهزیستی خبر میدهند که یک خانوادهی چهار نفری که پدر خانواده «ملا» نام دارد در تهران زدندگی میکنند که پدر خانواده یعنی همین آقای «ملا» دو دختر نوجوانش را در خانه به مدت چندین سال زندانی کرده است. سازمان بهزیستی ملا و همسرش را که نابینا است به همراه خود میبرند اما آنها را مرخص میکنند و از پدر تعهد میگیرند که دیگر دخترانش را زندانی نکند اما ملا که عصبانی است همچنان به دخترش، معصومه و زهرا اجازه نمیدهد که از منزل خارج بشوند. ملا بر اساس باورهایی معتقد است که نباید آفتاب روی دخترهایش را ببیند. خانم محمدی که مددکار است ارهای آهنبر از همسایهها قرض میگیرد و به ملا میدهد تا خود میلههای آهنی را ببرد و فرزندانش را آزاد کند. داستان را باید ببینید اما میتوان حدس زد که این دخترکان معصوم که چندین سال از خانه بیرون نیامدهاند و با دیگران مراوده نداشتهاند چه وضعیتی دارند. آنها حتا نمیتوانند درست و حسابی حرف بزنند. این فیلم جوایز متعدد بینالمللی کسب کرد.
آنچه من علاوه بر ستمی که بر #زنان در ایران میرود از این فیلم درک میکنم چیزی است که میتوان شرایط زندگی در نظامهای #دیکتاتوری دانست. شهروندان که در نظامهای غیردموکراتیک رعیت و امت و مانند این هستند و توسط دیکتاتورها مهار شدهاند به دلیل عدم ارتباط مناسب با محیط بیرون به کودکانی نابالغ تبدیل میشوند که هنوز نمیتوانند به درستی گفتوگو کنند هر چند سنهاشان بالا رفته است.
زندگی در نظامهای #توتالیتر و تمامتخواه که بر همهی شئونات فردی و جمعی زندگی «رعیت» سیطره دارند موجب میشود که رعیت نیز از خود ارادهای نداشته باشند. همانطور که معصومه و زهرا شاید هیچگاه به فکرشان خطور نکرد که علیه ظلم «ملا» بشورند و خواهان ارتباط با بیرون و دیدن روی آفتاب باشند. این کودکان نابالغ شاید راه رهایی را نیز در دستان همان «ملا» میدیدند. ملایی که خود آن را در زیرزمین خانه محبوس کرده است.
نظامهای غیردموکراتیک شهروندانی زبانبسته و مطیع میسازند که قدرت ارادهی معطوف به تغییر ندارند و در بسیاری مواقع نجاندهنده را همان کسانی میپندارند که آنها را محبوس و محصور کرده است.
سمیرا مخملباف در ۸ سالگی در فیلم بایسیکلران که ساختهی پدرس محسن مخملباف بود بازی کرد. او تنها ۱۷ سال داشت که فیلم «سیب» را ساخت و در ۱۸ سالگی به عنوان جوانترین کارگردان جهان در بخش رسمی فستیوال کن (۱۹۹۸) حضور یافت. فیلم سیب سمیرا در ظرف دو سال به بیش از ۱۰۰ فستیوال بینالمللی دعوت شد و در بیش از ۳۰ کشور جهان اکران شد.»
نوشتهی یکی از همراهان توانا
#زنان_موفق #زنان_توانا #زنان_موثر
@Tavaana_TavaanaTech
سمیرا متولد ۲۶ بهمنماه ۱۳۵۸ است. نمیدانم صفحهی شما در مورد ایشان چیزی مینویسد یا نه اما گفتم این چند خطر را بنویسم که اگر مایل بودید منتشر بشود.
سمیرا #مخملباف فیلمی دارد به نام «سیب» که محصول سال ۱۳۷۶ است. داستان این #فیلم تا جایی که میدانم واقعی است. همسایهها به سازمان بهزیستی خبر میدهند که یک خانوادهی چهار نفری که پدر خانواده «ملا» نام دارد در تهران زدندگی میکنند که پدر خانواده یعنی همین آقای «ملا» دو دختر نوجوانش را در خانه به مدت چندین سال زندانی کرده است. سازمان بهزیستی ملا و همسرش را که نابینا است به همراه خود میبرند اما آنها را مرخص میکنند و از پدر تعهد میگیرند که دیگر دخترانش را زندانی نکند اما ملا که عصبانی است همچنان به دخترش، معصومه و زهرا اجازه نمیدهد که از منزل خارج بشوند. ملا بر اساس باورهایی معتقد است که نباید آفتاب روی دخترهایش را ببیند. خانم محمدی که مددکار است ارهای آهنبر از همسایهها قرض میگیرد و به ملا میدهد تا خود میلههای آهنی را ببرد و فرزندانش را آزاد کند. داستان را باید ببینید اما میتوان حدس زد که این دخترکان معصوم که چندین سال از خانه بیرون نیامدهاند و با دیگران مراوده نداشتهاند چه وضعیتی دارند. آنها حتا نمیتوانند درست و حسابی حرف بزنند. این فیلم جوایز متعدد بینالمللی کسب کرد.
آنچه من علاوه بر ستمی که بر #زنان در ایران میرود از این فیلم درک میکنم چیزی است که میتوان شرایط زندگی در نظامهای #دیکتاتوری دانست. شهروندان که در نظامهای غیردموکراتیک رعیت و امت و مانند این هستند و توسط دیکتاتورها مهار شدهاند به دلیل عدم ارتباط مناسب با محیط بیرون به کودکانی نابالغ تبدیل میشوند که هنوز نمیتوانند به درستی گفتوگو کنند هر چند سنهاشان بالا رفته است.
زندگی در نظامهای #توتالیتر و تمامتخواه که بر همهی شئونات فردی و جمعی زندگی «رعیت» سیطره دارند موجب میشود که رعیت نیز از خود ارادهای نداشته باشند. همانطور که معصومه و زهرا شاید هیچگاه به فکرشان خطور نکرد که علیه ظلم «ملا» بشورند و خواهان ارتباط با بیرون و دیدن روی آفتاب باشند. این کودکان نابالغ شاید راه رهایی را نیز در دستان همان «ملا» میدیدند. ملایی که خود آن را در زیرزمین خانه محبوس کرده است.
نظامهای غیردموکراتیک شهروندانی زبانبسته و مطیع میسازند که قدرت ارادهی معطوف به تغییر ندارند و در بسیاری مواقع نجاندهنده را همان کسانی میپندارند که آنها را محبوس و محصور کرده است.
سمیرا مخملباف در ۸ سالگی در فیلم بایسیکلران که ساختهی پدرس محسن مخملباف بود بازی کرد. او تنها ۱۷ سال داشت که فیلم «سیب» را ساخت و در ۱۸ سالگی به عنوان جوانترین کارگردان جهان در بخش رسمی فستیوال کن (۱۹۹۸) حضور یافت. فیلم سیب سمیرا در ظرف دو سال به بیش از ۱۰۰ فستیوال بینالمللی دعوت شد و در بیش از ۳۰ کشور جهان اکران شد.»
نوشتهی یکی از همراهان توانا
#زنان_موفق #زنان_توانا #زنان_موثر
@Tavaana_TavaanaTech
تازه از توانا
درباره آزادی
اثر جان استوارت میل
شاید کمتر دیکتاتوری در جهان باشد که اعلام کند مخالف «آزادی» است. دیکتاتورها هم از آن سخن میگویند که طرفدار آزادی هستند. آزادیای که نظامهای #دیکتاتور و #توتالیتر از آن سخن میگویند قطعا با آنچه آزادیخواهان میگویند و یا در نظامهای دموکراتیک گفته میشود فقط یک «اشتراک لفظ» است.
اینکه آزادی چیست و انسان آزاد چه ویژگیهایی دارد و جامعهی آزاد چگونه جامعهای است همواره موضوعی مورد اندیشه بوده است.
جان استوارت میل در رسالهی «درباره آزادی» یکی از پیچیدهترین مفاهیم فلسفی یعنی آزادی را مورد مطالعه قرار داده است و تلاش کرده است حدود آزادی فردی و اصول آن را روشن سازد و رابطهی آن با قدرت و سلطه اجتماع را نشان میدهد.
جان استوارت میل (زیسته در سالهای ۱۸۰۶ تا ۱۸۷۳) شاید یکی از ستوده ترین نظریه پردازان دموکراسی در عصر مدرن باشد. پدرش جیمز میل نظریه پرداز فایده گرایی (utilitarianism) بود و پسر معیشت خود را با کار در کمپانی هند شرقی به عنوان بازرس تامین می کرد. اما زندگی فکری او کارش را کوچک جلوه می دهد. میل دفاع خود از دموکراسی لیبرال را بر پایه اصالت فایده قرار می دهد و از جمله استدلال می کند که آزادی اندیشه و عمل موجب بهبود تدریجی سعادت آدمی می شود. ایده های خوب ایده های بد را از میدان به در می کنند و شیوه های برتر زندگی که تنها با آزمون در یک جامعه آزاد شناخته می شود شیوه های فروتر را کم اهمیت می سازد. از نظر او، #دموکراسی مرجح است نه فقط به خاطر حقوق پیشینی افراد بلکه به خاطر اینکه دموکراسی کیفیت زندگی همگان را افزایش می دهد. در فرهنگ دوره ویکتوریا در انگلستان که به طور روزافزون مادی تر و غیرمذهبی تر می شد، این نحوه استدلال بنیادهای تازه ای برای نهادهای دموکراتیک فراهم می آورد.
با اینهمه، فایده گرایی میل بدان معنا نبود که در بیان قاطع #حقوق_فردی جدی نباشد. در این ترجمه اختصاصی توانا از فصل چهارم در باره آزادی که مشهورترین اثر او ست، استدلال های او به فراتر از آزادی از سرکوب سیاسی گذر می کند تا آزادیهای کلی تری مثل آزادی از #سرکوب اجتماعی را در بر گیرد؛ یعنی #آزادی از اینکه دیگران برای زندگی خصوصی یا دیدگاههای مان و ترجیحاتی که داریم قاعده تعیین کنند. بیشتر آنچه ما امروز از آزادیهای اساسی در حوزه خصوصی می فهمیم در صورتهای اولیه خود در آثار جان استوارت میل دیده می شود.
این رساله را رایگان از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/TRsbmV
@Tavaana_TavaanaTech
درباره آزادی
اثر جان استوارت میل
شاید کمتر دیکتاتوری در جهان باشد که اعلام کند مخالف «آزادی» است. دیکتاتورها هم از آن سخن میگویند که طرفدار آزادی هستند. آزادیای که نظامهای #دیکتاتور و #توتالیتر از آن سخن میگویند قطعا با آنچه آزادیخواهان میگویند و یا در نظامهای دموکراتیک گفته میشود فقط یک «اشتراک لفظ» است.
اینکه آزادی چیست و انسان آزاد چه ویژگیهایی دارد و جامعهی آزاد چگونه جامعهای است همواره موضوعی مورد اندیشه بوده است.
جان استوارت میل در رسالهی «درباره آزادی» یکی از پیچیدهترین مفاهیم فلسفی یعنی آزادی را مورد مطالعه قرار داده است و تلاش کرده است حدود آزادی فردی و اصول آن را روشن سازد و رابطهی آن با قدرت و سلطه اجتماع را نشان میدهد.
جان استوارت میل (زیسته در سالهای ۱۸۰۶ تا ۱۸۷۳) شاید یکی از ستوده ترین نظریه پردازان دموکراسی در عصر مدرن باشد. پدرش جیمز میل نظریه پرداز فایده گرایی (utilitarianism) بود و پسر معیشت خود را با کار در کمپانی هند شرقی به عنوان بازرس تامین می کرد. اما زندگی فکری او کارش را کوچک جلوه می دهد. میل دفاع خود از دموکراسی لیبرال را بر پایه اصالت فایده قرار می دهد و از جمله استدلال می کند که آزادی اندیشه و عمل موجب بهبود تدریجی سعادت آدمی می شود. ایده های خوب ایده های بد را از میدان به در می کنند و شیوه های برتر زندگی که تنها با آزمون در یک جامعه آزاد شناخته می شود شیوه های فروتر را کم اهمیت می سازد. از نظر او، #دموکراسی مرجح است نه فقط به خاطر حقوق پیشینی افراد بلکه به خاطر اینکه دموکراسی کیفیت زندگی همگان را افزایش می دهد. در فرهنگ دوره ویکتوریا در انگلستان که به طور روزافزون مادی تر و غیرمذهبی تر می شد، این نحوه استدلال بنیادهای تازه ای برای نهادهای دموکراتیک فراهم می آورد.
با اینهمه، فایده گرایی میل بدان معنا نبود که در بیان قاطع #حقوق_فردی جدی نباشد. در این ترجمه اختصاصی توانا از فصل چهارم در باره آزادی که مشهورترین اثر او ست، استدلال های او به فراتر از آزادی از سرکوب سیاسی گذر می کند تا آزادیهای کلی تری مثل آزادی از #سرکوب اجتماعی را در بر گیرد؛ یعنی #آزادی از اینکه دیگران برای زندگی خصوصی یا دیدگاههای مان و ترجیحاتی که داریم قاعده تعیین کنند. بیشتر آنچه ما امروز از آزادیهای اساسی در حوزه خصوصی می فهمیم در صورتهای اولیه خود در آثار جان استوارت میل دیده می شود.
این رساله را رایگان از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/TRsbmV
@Tavaana_TavaanaTech
تازه از توانا
#کتاب ارزشمند ِ «انسانها در عصر ظلمت» نوشتهی #هانا_آرنت
لینک دانلود رایگان کتاب:
https://goo.gl/Zg8dPx
حکومتهای خودکامه و #دیکتاتوری پیش از هر چیز چراغهای قلمرو عمومی را نابود میکنند و به تعبیر فروغ فرخزاد «چراغهای رابطه را تاریک» میسازند تا #شهروندان نتوانند همدیگر را ببینند.
در چنین تاریکیای که #آرنت از آن به «عصر ظلمت» تعبیر میکند دیگر نوری بر قلمرو عمومی تابیده نمیشود و چشم چشم را نمیبیند و انسانها «تنها» میشوند و اینگونه میشود که حکومتهای #خودکامه با همهی هیمنه و حشمت و هیاهوی خود به مصاف شهروندی میروند که اینطور تنها و تکافتاده است.
این #شهروند ِ تنها و تکافتاده در آماج این حمله، یا درهم شکسته میشود و یا این تنهایی مایه و پایهای برای اِعمال اقتدار بر او میشود. اینگونه میشود که از شهروند، آدمکی فرمانبر، توجیهگر و سر به راه خلق میشود که فاقد تشخیص خوب و بد است و به رغم معمولی و پیشپا افتادهبودنش، میتواند به مهیبترین و تصورناپذیرترین جنایتها دست بزند.
لینک دانلود رایگان کتاب:
https://goo.gl/Zg8dPx
#هاناآرنت #توتالیتر #استبداد #ظلمت #تاریکی
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#کتاب ارزشمند ِ «انسانها در عصر ظلمت» نوشتهی #هانا_آرنت
لینک دانلود رایگان کتاب:
https://goo.gl/Zg8dPx
حکومتهای خودکامه و #دیکتاتوری پیش از هر چیز چراغهای قلمرو عمومی را نابود میکنند و به تعبیر فروغ فرخزاد «چراغهای رابطه را تاریک» میسازند تا #شهروندان نتوانند همدیگر را ببینند.
در چنین تاریکیای که #آرنت از آن به «عصر ظلمت» تعبیر میکند دیگر نوری بر قلمرو عمومی تابیده نمیشود و چشم چشم را نمیبیند و انسانها «تنها» میشوند و اینگونه میشود که حکومتهای #خودکامه با همهی هیمنه و حشمت و هیاهوی خود به مصاف شهروندی میروند که اینطور تنها و تکافتاده است.
این #شهروند ِ تنها و تکافتاده در آماج این حمله، یا درهم شکسته میشود و یا این تنهایی مایه و پایهای برای اِعمال اقتدار بر او میشود. اینگونه میشود که از شهروند، آدمکی فرمانبر، توجیهگر و سر به راه خلق میشود که فاقد تشخیص خوب و بد است و به رغم معمولی و پیشپا افتادهبودنش، میتواند به مهیبترین و تصورناپذیرترین جنایتها دست بزند.
لینک دانلود رایگان کتاب:
https://goo.gl/Zg8dPx
#هاناآرنت #توتالیتر #استبداد #ظلمت #تاریکی
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
«ایکاش امیدمان ناامید نشود!»
#مهنازافشار، هنرپیشهی ایرانی در صفحهی خود در مورد امید کوکبی نوشته است:
«ایکاش امیدمان ناامید نشود! به امید آزادی امید کوکبی»
اینکه هنرمند یا شاعر یا نویسندهای بگوید من هنرمند هستم و سیاسی نیستم تنها رها کردن گریبان است از دستان وجدان و مسئولیت اخلاقی و وظیفهی شهروندی.
برای اعتراض به نقض حقوق انسانی یک دانشمند جوان نباید لزوما سیاسی بود. نوشتن یک یا دو جمله - کاری که مهناز افشار کرده است- تنها انجام یک وظیفهی انسانی است.
نظامهای #توتالیتر و #تمامیتخواه بزرگترین ضربهای که بر پیکرهی جامعه فرود میآورند این است که انسانها را به افرادی تکافتاده و تنها تبدیل میکنند تا از این طریق سیطره بر این موجودات «تکافتاده» آسانتر باشد. پذیرفتن #مسئولیت_شهروندی وظیفهی شهروندی هر انسانی است اعم از اینکه سیاسی باشد و یا نباشد.
امضا کردن یک #پتیشن ساده تنها دقایقی از وقت ما را میگیرد و این کمترین رسالت یک #شهروند امروزی است.
لینک پتیشن برای آزادی #امیدکوکبی: http://bit.ly/1YItgrE
#FreeOmid
@Tavaana_TavaanaTech
#مهنازافشار، هنرپیشهی ایرانی در صفحهی خود در مورد امید کوکبی نوشته است:
«ایکاش امیدمان ناامید نشود! به امید آزادی امید کوکبی»
اینکه هنرمند یا شاعر یا نویسندهای بگوید من هنرمند هستم و سیاسی نیستم تنها رها کردن گریبان است از دستان وجدان و مسئولیت اخلاقی و وظیفهی شهروندی.
برای اعتراض به نقض حقوق انسانی یک دانشمند جوان نباید لزوما سیاسی بود. نوشتن یک یا دو جمله - کاری که مهناز افشار کرده است- تنها انجام یک وظیفهی انسانی است.
نظامهای #توتالیتر و #تمامیتخواه بزرگترین ضربهای که بر پیکرهی جامعه فرود میآورند این است که انسانها را به افرادی تکافتاده و تنها تبدیل میکنند تا از این طریق سیطره بر این موجودات «تکافتاده» آسانتر باشد. پذیرفتن #مسئولیت_شهروندی وظیفهی شهروندی هر انسانی است اعم از اینکه سیاسی باشد و یا نباشد.
امضا کردن یک #پتیشن ساده تنها دقایقی از وقت ما را میگیرد و این کمترین رسالت یک #شهروند امروزی است.
لینک پتیشن برای آزادی #امیدکوکبی: http://bit.ly/1YItgrE
#FreeOmid
@Tavaana_TavaanaTech
Thepetitionsite
petition: Don't let Omid Kokabee die in an Iranian prison!
Omid was thrown in an Iranian prison in 2011 for refusing to work with the government on military projects. Now he may be dying... (19036 signatures on petition)
Forwarded from آموزشکده توانا
تازه از توانا
درباره آزادی
اثر جان استوارت میل
شاید کمتر دیکتاتوری در جهان باشد که اعلام کند مخالف «آزادی» است. دیکتاتورها هم از آن سخن میگویند که طرفدار آزادی هستند. آزادیای که نظامهای #دیکتاتور و #توتالیتر از آن سخن میگویند قطعا با آنچه آزادیخواهان میگویند و یا در نظامهای دموکراتیک گفته میشود فقط یک «اشتراک لفظ» است.
اینکه آزادی چیست و انسان آزاد چه ویژگیهایی دارد و جامعهی آزاد چگونه جامعهای است همواره موضوعی مورد اندیشه بوده است.
جان استوارت میل در رسالهی «درباره آزادی» یکی از پیچیدهترین مفاهیم فلسفی یعنی آزادی را مورد مطالعه قرار داده است و تلاش کرده است حدود آزادی فردی و اصول آن را روشن سازد و رابطهی آن با قدرت و سلطه اجتماع را نشان میدهد.
جان استوارت میل (زیسته در سالهای ۱۸۰۶ تا ۱۸۷۳) شاید یکی از ستوده ترین نظریه پردازان دموکراسی در عصر مدرن باشد. پدرش جیمز میل نظریه پرداز فایده گرایی (utilitarianism) بود و پسر معیشت خود را با کار در کمپانی هند شرقی به عنوان بازرس تامین می کرد. اما زندگی فکری او کارش را کوچک جلوه می دهد. میل دفاع خود از دموکراسی لیبرال را بر پایه اصالت فایده قرار می دهد و از جمله استدلال می کند که آزادی اندیشه و عمل موجب بهبود تدریجی سعادت آدمی می شود. ایده های خوب ایده های بد را از میدان به در می کنند و شیوه های برتر زندگی که تنها با آزمون در یک جامعه آزاد شناخته می شود شیوه های فروتر را کم اهمیت می سازد. از نظر او، #دموکراسی مرجح است نه فقط به خاطر حقوق پیشینی افراد بلکه به خاطر اینکه دموکراسی کیفیت زندگی همگان را افزایش می دهد. در فرهنگ دوره ویکتوریا در انگلستان که به طور روزافزون مادی تر و غیرمذهبی تر می شد، این نحوه استدلال بنیادهای تازه ای برای نهادهای دموکراتیک فراهم می آورد.
با اینهمه، فایده گرایی میل بدان معنا نبود که در بیان قاطع #حقوق_فردی جدی نباشد. در این ترجمه اختصاصی توانا از فصل چهارم در باره آزادی که مشهورترین اثر او ست، استدلال های او به فراتر از آزادی از سرکوب سیاسی گذر می کند تا آزادیهای کلی تری مثل آزادی از #سرکوب اجتماعی را در بر گیرد؛ یعنی #آزادی از اینکه دیگران برای زندگی خصوصی یا دیدگاههای مان و ترجیحاتی که داریم قاعده تعیین کنند. بیشتر آنچه ما امروز از آزادیهای اساسی در حوزه خصوصی می فهمیم در صورتهای اولیه خود در آثار جان استوارت میل دیده می شود.
این رساله را رایگان از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/TRsbmV
@Tavaana_TavaanaTech
درباره آزادی
اثر جان استوارت میل
شاید کمتر دیکتاتوری در جهان باشد که اعلام کند مخالف «آزادی» است. دیکتاتورها هم از آن سخن میگویند که طرفدار آزادی هستند. آزادیای که نظامهای #دیکتاتور و #توتالیتر از آن سخن میگویند قطعا با آنچه آزادیخواهان میگویند و یا در نظامهای دموکراتیک گفته میشود فقط یک «اشتراک لفظ» است.
اینکه آزادی چیست و انسان آزاد چه ویژگیهایی دارد و جامعهی آزاد چگونه جامعهای است همواره موضوعی مورد اندیشه بوده است.
جان استوارت میل در رسالهی «درباره آزادی» یکی از پیچیدهترین مفاهیم فلسفی یعنی آزادی را مورد مطالعه قرار داده است و تلاش کرده است حدود آزادی فردی و اصول آن را روشن سازد و رابطهی آن با قدرت و سلطه اجتماع را نشان میدهد.
جان استوارت میل (زیسته در سالهای ۱۸۰۶ تا ۱۸۷۳) شاید یکی از ستوده ترین نظریه پردازان دموکراسی در عصر مدرن باشد. پدرش جیمز میل نظریه پرداز فایده گرایی (utilitarianism) بود و پسر معیشت خود را با کار در کمپانی هند شرقی به عنوان بازرس تامین می کرد. اما زندگی فکری او کارش را کوچک جلوه می دهد. میل دفاع خود از دموکراسی لیبرال را بر پایه اصالت فایده قرار می دهد و از جمله استدلال می کند که آزادی اندیشه و عمل موجب بهبود تدریجی سعادت آدمی می شود. ایده های خوب ایده های بد را از میدان به در می کنند و شیوه های برتر زندگی که تنها با آزمون در یک جامعه آزاد شناخته می شود شیوه های فروتر را کم اهمیت می سازد. از نظر او، #دموکراسی مرجح است نه فقط به خاطر حقوق پیشینی افراد بلکه به خاطر اینکه دموکراسی کیفیت زندگی همگان را افزایش می دهد. در فرهنگ دوره ویکتوریا در انگلستان که به طور روزافزون مادی تر و غیرمذهبی تر می شد، این نحوه استدلال بنیادهای تازه ای برای نهادهای دموکراتیک فراهم می آورد.
با اینهمه، فایده گرایی میل بدان معنا نبود که در بیان قاطع #حقوق_فردی جدی نباشد. در این ترجمه اختصاصی توانا از فصل چهارم در باره آزادی که مشهورترین اثر او ست، استدلال های او به فراتر از آزادی از سرکوب سیاسی گذر می کند تا آزادیهای کلی تری مثل آزادی از #سرکوب اجتماعی را در بر گیرد؛ یعنی #آزادی از اینکه دیگران برای زندگی خصوصی یا دیدگاههای مان و ترجیحاتی که داریم قاعده تعیین کنند. بیشتر آنچه ما امروز از آزادیهای اساسی در حوزه خصوصی می فهمیم در صورتهای اولیه خود در آثار جان استوارت میل دیده می شود.
این رساله را رایگان از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/TRsbmV
@Tavaana_TavaanaTech
حکومتهای استبدادی و علوم انسانی!
کسانی که با اسلامی کردن علوم انسانی مخالفند، نه تنها با دین اسلام مخالف نیستند بلکه اکثرا می خواهند که بیشتر مردم مسلمان بمانند، کما اینکه بسیاری معتقد بودند و هستند که برای مسلمان بودن مردم لازم نیست حکومت اسلامی تشکیل شود و در طول 1400 سال مردم مسلمان بودند، بدون اینکه حکومت اسلامی تشکیل شود. اینگونه چون حکومت داری هم بلد نیستیم اعتماد مردم به کارکرد های واقعی دین نیز از بین می رود.چیزی را که دین ادعا نکرده نباید در دهن دین بگذاریم.
معنویان جهان همیشه می گفتند:انسان فرزانه، انسانی است که مساله را با شبه مساله (مساله نما) اشتباه نگیرد. مساله آن چیزی است که اگر حل نشود کمیت زندگی من لنگ است اما مساله نما چیزی است که اگر حل نشود کمیت زندگی من لنگ نیست. اسلامی کردن علوم، مساله نماست نه مساله. این مقدمه ای است برای طرح مسائل بیشتر...
چرا حکومت های استبدادی (توتالیتر) با علوم طبیعی کاری ندارند و تنها با علوم انسانی مشکل دارند؟
چون به محض اینکه کسی الفبای علوم انسانی را بفهمد درک می کند که یک سوال، یک جواب ندارد و چنین حرفی یک توهم خواهد بود در حالی که در علوم مهندسی و علوم طبیعی، یک سوال یک جواب دارد. علوم انسانی ذاتا پلورالیست هستند برخلاف علوم فنی که ذاتا مونیست هستند و خب رژیم های توتالیتر هم معتقدند که هر سوال تنها یک جواب دارد؛ جوابی که آنها می دهند. به طور کلی آنهامعتقدند که هر عالم و دانش پژوه علوم انسانی، دشمن بالقوه ی بک رژیم توتالیتر است.
رژیم های توتالیتر، اقتدار(authority) ندارند و صرفا قدرت دارند. برای حفظ این قدرت رابطه ی آنها با دانشمندان علوم فنی خوب است چون وقتی توپ و تانک بخواهی باید با مهندسان دوست باشی!
منبع: قسمتی از سخنرانی مصطفی ملکیان در دانشگاه تهران، ۱۳۸۸
شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/PjH7nQ
برای اطلاع بیشتر در مورد «اسلامیکردن دانشگاهها» گفتوگوی زیر خواندنی است:
http://bit.ly/2d7dNpc
@Tavaana_TavaanaTech
کسانی که با اسلامی کردن علوم انسانی مخالفند، نه تنها با دین اسلام مخالف نیستند بلکه اکثرا می خواهند که بیشتر مردم مسلمان بمانند، کما اینکه بسیاری معتقد بودند و هستند که برای مسلمان بودن مردم لازم نیست حکومت اسلامی تشکیل شود و در طول 1400 سال مردم مسلمان بودند، بدون اینکه حکومت اسلامی تشکیل شود. اینگونه چون حکومت داری هم بلد نیستیم اعتماد مردم به کارکرد های واقعی دین نیز از بین می رود.چیزی را که دین ادعا نکرده نباید در دهن دین بگذاریم.
معنویان جهان همیشه می گفتند:انسان فرزانه، انسانی است که مساله را با شبه مساله (مساله نما) اشتباه نگیرد. مساله آن چیزی است که اگر حل نشود کمیت زندگی من لنگ است اما مساله نما چیزی است که اگر حل نشود کمیت زندگی من لنگ نیست. اسلامی کردن علوم، مساله نماست نه مساله. این مقدمه ای است برای طرح مسائل بیشتر...
چرا حکومت های استبدادی (توتالیتر) با علوم طبیعی کاری ندارند و تنها با علوم انسانی مشکل دارند؟
چون به محض اینکه کسی الفبای علوم انسانی را بفهمد درک می کند که یک سوال، یک جواب ندارد و چنین حرفی یک توهم خواهد بود در حالی که در علوم مهندسی و علوم طبیعی، یک سوال یک جواب دارد. علوم انسانی ذاتا پلورالیست هستند برخلاف علوم فنی که ذاتا مونیست هستند و خب رژیم های توتالیتر هم معتقدند که هر سوال تنها یک جواب دارد؛ جوابی که آنها می دهند. به طور کلی آنهامعتقدند که هر عالم و دانش پژوه علوم انسانی، دشمن بالقوه ی بک رژیم توتالیتر است.
رژیم های توتالیتر، اقتدار(authority) ندارند و صرفا قدرت دارند. برای حفظ این قدرت رابطه ی آنها با دانشمندان علوم فنی خوب است چون وقتی توپ و تانک بخواهی باید با مهندسان دوست باشی!
منبع: قسمتی از سخنرانی مصطفی ملکیان در دانشگاه تهران، ۱۳۸۸
شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/PjH7nQ
برای اطلاع بیشتر در مورد «اسلامیکردن دانشگاهها» گفتوگوی زیر خواندنی است:
http://bit.ly/2d7dNpc
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. حکومتهای #استبدادی و علوم انسانی! کسانی که با اسلامی کردن #علوم_انسانی مخالفند، نه تنها با دین اسلام مخالف نیستند بلکه اکثرا می خواهند که بیشتر مردم مسلمان بمانند، کما اینکه بسیاری معتقد بودند و هستند که برای #مسلمان بودن مردم لازم نیست حکومت اسلامی تشکیل…
درباره آزادی
اثر جان استوارت میل
goo.gl/ZpVadC
شاید کمتر دیکتاتوری در جهان باشد که اعلام کند مخالف «آزادی» است. دیکتاتورها هم از آن سخن میگویند که طرفدار آزادی هستند. آزادیای که نظامهای #دیکتاتور و #توتالیتر از آن سخن میگویند قطعا با آنچه آزادیخواهان میگویند و یا در نظامهای دموکراتیک گفته میشود فقط یک «اشتراک لفظ» است.
اینکه آزادی چیست و انسان آزاد چه ویژگیهایی دارد و جامعهی آزاد چگونه جامعهای است همواره موضوعی مورد اندیشه بوده است.
جان استوارت میل در رسالهی «درباره آزادی» یکی از پیچیدهترین مفاهیم فلسفی یعنی آزادی را مورد مطالعه قرار داده است و تلاش کرده است حدود آزادی فردی و اصول آن را روشن سازد و رابطهی آن با قدرت و سلطه اجتماع را نشان میدهد.
جان استوارت میل (زیسته در سالهای ۱۸۰۶ تا ۱۸۷۳) شاید یکی از ستوده ترین نظریه پردازان دموکراسی در عصر مدرن باشد. پدرش جیمز میل نظریه پرداز فایده گرایی (utilitarianism) بود و پسر معیشت خود را با کار در کمپانی هند شرقی به عنوان بازرس تامین می کرد. اما زندگی فکری او کارش را کوچک جلوه می دهد. میل دفاع خود از دموکراسی لیبرال را بر پایه اصالت فایده قرار می دهد و از جمله استدلال می کند که آزادی اندیشه و عمل موجب بهبود تدریجی سعادت آدمی می شود. ایده های خوب ایده های بد را از میدان به در می کنند و شیوه های برتر زندگی که تنها با آزمون در یک جامعه آزاد شناخته می شود شیوه های فروتر را کم اهمیت می سازد. از نظر او، #دموکراسی مرجح است نه فقط به خاطر حقوق پیشینی افراد بلکه به خاطر اینکه دموکراسی کیفیت زندگی همگان را افزایش می دهد. در فرهنگ دوره ویکتوریا در انگلستان که به طور روزافزون مادی تر و غیرمذهبی تر می شد، این نحوه استدلال بنیادهای تازه ای برای نهادهای دموکراتیک فراهم می آورد.
با اینهمه، فایده گرایی میل بدان معنا نبود که در بیان قاطع #حقوق_فردی جدی نباشد. در این ترجمه اختصاصی توانا از فصل چهارم در باره آزادی که مشهورترین اثر او ست، استدلال های او به فراتر از آزادی از سرکوب سیاسی گذر می کند تا آزادیهای کلی تری مثل آزادی از #سرکوب اجتماعی را در بر گیرد؛ یعنی #آزادی از اینکه دیگران برای زندگی خصوصی یا دیدگاههای مان و ترجیحاتی که داریم قاعده تعیین کنند. بیشتر آنچه ما امروز از آزادیهای اساسی در حوزه خصوصی می فهمیم در صورتهای اولیه خود در آثار جان استوارت میل دیده می شود.
این رساله را رایگان از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/TRsbmV
فایل کتاب ها و کلاس های توانا را در کانال تلگرام کتاب و کلاس توانا می توانید به دست آورید:
https://t.me/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
اثر جان استوارت میل
goo.gl/ZpVadC
شاید کمتر دیکتاتوری در جهان باشد که اعلام کند مخالف «آزادی» است. دیکتاتورها هم از آن سخن میگویند که طرفدار آزادی هستند. آزادیای که نظامهای #دیکتاتور و #توتالیتر از آن سخن میگویند قطعا با آنچه آزادیخواهان میگویند و یا در نظامهای دموکراتیک گفته میشود فقط یک «اشتراک لفظ» است.
اینکه آزادی چیست و انسان آزاد چه ویژگیهایی دارد و جامعهی آزاد چگونه جامعهای است همواره موضوعی مورد اندیشه بوده است.
جان استوارت میل در رسالهی «درباره آزادی» یکی از پیچیدهترین مفاهیم فلسفی یعنی آزادی را مورد مطالعه قرار داده است و تلاش کرده است حدود آزادی فردی و اصول آن را روشن سازد و رابطهی آن با قدرت و سلطه اجتماع را نشان میدهد.
جان استوارت میل (زیسته در سالهای ۱۸۰۶ تا ۱۸۷۳) شاید یکی از ستوده ترین نظریه پردازان دموکراسی در عصر مدرن باشد. پدرش جیمز میل نظریه پرداز فایده گرایی (utilitarianism) بود و پسر معیشت خود را با کار در کمپانی هند شرقی به عنوان بازرس تامین می کرد. اما زندگی فکری او کارش را کوچک جلوه می دهد. میل دفاع خود از دموکراسی لیبرال را بر پایه اصالت فایده قرار می دهد و از جمله استدلال می کند که آزادی اندیشه و عمل موجب بهبود تدریجی سعادت آدمی می شود. ایده های خوب ایده های بد را از میدان به در می کنند و شیوه های برتر زندگی که تنها با آزمون در یک جامعه آزاد شناخته می شود شیوه های فروتر را کم اهمیت می سازد. از نظر او، #دموکراسی مرجح است نه فقط به خاطر حقوق پیشینی افراد بلکه به خاطر اینکه دموکراسی کیفیت زندگی همگان را افزایش می دهد. در فرهنگ دوره ویکتوریا در انگلستان که به طور روزافزون مادی تر و غیرمذهبی تر می شد، این نحوه استدلال بنیادهای تازه ای برای نهادهای دموکراتیک فراهم می آورد.
با اینهمه، فایده گرایی میل بدان معنا نبود که در بیان قاطع #حقوق_فردی جدی نباشد. در این ترجمه اختصاصی توانا از فصل چهارم در باره آزادی که مشهورترین اثر او ست، استدلال های او به فراتر از آزادی از سرکوب سیاسی گذر می کند تا آزادیهای کلی تری مثل آزادی از #سرکوب اجتماعی را در بر گیرد؛ یعنی #آزادی از اینکه دیگران برای زندگی خصوصی یا دیدگاههای مان و ترجیحاتی که داریم قاعده تعیین کنند. بیشتر آنچه ما امروز از آزادیهای اساسی در حوزه خصوصی می فهمیم در صورتهای اولیه خود در آثار جان استوارت میل دیده می شود.
این رساله را رایگان از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/TRsbmV
فایل کتاب ها و کلاس های توانا را در کانال تلگرام کتاب و کلاس توانا می توانید به دست آورید:
https://t.me/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. درباره آزادی اثر جان استوارت میل . شاید کمتر دیکتاتوری در جهان باشد که اعلام کند مخالف «آزادی» است. دیکتاتورها هم از آن سخن میگویند که طرفدار آزادی هستند. آزادیای که نظامهای #دیکتاتور و #توتالیتر از آن سخن میگویند قطعا با آنچه آزادیخواهان میگویند…
Forwarded from گفتوشنود
در حکومتهای توتالیتر، دیگریسازی بهویژه در مورد اقلیتها به ابزاری برای تثبیت قدرت و حذف مخالفان تبدیل میشود.
دیگریسازی در این رژیمها به معنای شبیهسازی و برچسبگذاری اقلیتها به عنوان دشمنان یا تهدیدات است.
این فرآیند شامل تبلیغات منفی، تحریف واقعیتها و ایجاد ترس از اقلیتها به منظور انزوای اجتماعی آنها میشود.
هدف اصلی این روشها، کاهش پشتیبانی عمومی از اقلیتها و سرکوب هر گونه مخالفت یا چالش به رژیم حاکم است.
حکومتهای توتالیتر از حذف اقلیتها بهعنوان راهی برای ایجاد یک جامعه یکنواخت و کنترلشده استفاده میکنند.
این حذف میتواند شامل محدودیتهای شدید در حقوق اقلیتها، تبعیضهای سازمانیافته و حتی اقدامات خشونتآمیز باشد.
با این روش، رژیمهای توتالیتر نه تنها اقلیتها را تحت فشار قرار میدهند بلکه از ایجاد هرگونه تنوع فکری و فرهنگی در جامعه جلوگیری میکنند.
این شیوهها به تفرقه و خشونت اجتماعی منجر شده و پایههای همبستگی و عدالت را در جامعه تضعیف میکنند.
https://dialog.tavaana.org/say-listen-61/
#دیگری_سازی #توتالیتر #دیکتاتور #پلورالیسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در حکومتهای توتالیتر، دیگریسازی بهویژه در مورد اقلیتها به ابزاری برای تثبیت قدرت و حذف مخالفان تبدیل میشود.
دیگریسازی در این رژیمها به معنای شبیهسازی و برچسبگذاری اقلیتها به عنوان دشمنان یا تهدیدات است.
این فرآیند شامل تبلیغات منفی، تحریف واقعیتها و ایجاد ترس از اقلیتها به منظور انزوای اجتماعی آنها میشود.
هدف اصلی این روشها، کاهش پشتیبانی عمومی از اقلیتها و سرکوب هر گونه مخالفت یا چالش به رژیم حاکم است.
حکومتهای توتالیتر از حذف اقلیتها بهعنوان راهی برای ایجاد یک جامعه یکنواخت و کنترلشده استفاده میکنند.
این حذف میتواند شامل محدودیتهای شدید در حقوق اقلیتها، تبعیضهای سازمانیافته و حتی اقدامات خشونتآمیز باشد.
با این روش، رژیمهای توتالیتر نه تنها اقلیتها را تحت فشار قرار میدهند بلکه از ایجاد هرگونه تنوع فکری و فرهنگی در جامعه جلوگیری میکنند.
این شیوهها به تفرقه و خشونت اجتماعی منجر شده و پایههای همبستگی و عدالت را در جامعه تضعیف میکنند.
https://dialog.tavaana.org/say-listen-61/
#دیگری_سازی #توتالیتر #دیکتاتور #پلورالیسم #گفتگو_توانا
@Dialogue1402