به مناسبت زادروز ِ آلبر کامو، بیگانهی طاغی
تنها سیوچهار سال سن داشت که برندهی جایزهی #نوبل ادبیات شد و در چهلوهفت سالگی نیز درگذشت. خلاف ِ سن کم و عمر کوتاهش اما از شهرت بسیاری برخوردار است به طوری که او را تاثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم نیز شناختهاند. آلبر کامو در هفتم نوامبر سال ۱۹۱۳ میلادی در روستایی در نزدیکی شهر امروزین «عنابه» در شمال شرقی #الجزایر دیده به جهان گشود. پدرش «لوسین کامو» فراسویالاصلی فقیر بود که در کشور الجزایر بر روی زمین کار میکرد. او در آنجا با زنی اسپانیایی که خدمتکار بود و اهل اسپانیا آشنا میشود و این آشنایی به ازدواج منجر میشود. حاصل این ازدواج دو فرزند شد که یکی از آنها «آلبر» نام گرفت.
او در تابستان برای دریافت دستمزد کمی ناچار بود در مغازهها کار کند. کامو در مورد فقری که دست به گریبانش بود میگوید: «فقر مانع این شد که فکر کنم زیر آفتاب و در تاریخ، همه چیز خوب است. آفتاب به من آموخت که تاریخ، همه چیز نیست.»
کامو در سال ۱۹۳۴ به حزب #کمونیست پیوست. او پیشتر گفته بود که «آزادی را من در آثار مارکس نیاموختم، بل خود آن را در دل فقر شناختم.» (دلهرهی هستی، ترجمه محمدتقی غیاثی، انتشارات نگاه، ۱۳۸۶) زمان زیادی نگذشت که ماهیت استالین و «اتحاد شوروی» موجب شد که به این باور پشت کرد و به انتقاد از استالین پرداخت.
کامو هنوز سی سال نداشت که دو اثر خود را منتشر کرد که چارچوب اندیشههای او را نشان میدهد.: «افسانه سیزیف» و رمان مشهور «بیگانه». پس از انتشار این دو اثر او را به عنوان متفکری اگزیستانسیالیست شناختند. پس از انشتشار «بیگانه»، ژان پل سارتر مطلبی در مورد این کتاب نوشت و از کامو تجلیل کرد. بین کامو و سارتر دوستیای برقرار شد. البته این دوستی تا پایان دوام و قوام نیافت. کامو همواره از این بابت که سارتر دلبستهی کمونیست روسی است بر او خرده میگرفت و از او انتقاد میکرد. این دوستی کمکم رو به سردی گذاشت.
بسیاری رمان بیگانه را از اصلیترین آثار فلسفهی #اگزیستانسیالیسم به شمار میآوردند. آلبر کامو در مقدمهی این رمان مینویسد: «دیرگاهی است که من رمان «بیگانه» را در یک جمله که گمان نمیکنم زیاد خلاف عرف باشد، خلاصه کردهام: «در جامعهی ما هر کس که در تدفین مادر نگرید، خطر اعدام تهدیدش میکند. منظور این است که فقط بگویم قهرمان داستان از آن رو محکوم به اعدام شد که در بازی معهود مشارکت نداشت. در این معنی از جامعه خود بیگانه است و از متن برکنار؛ در پیرامون زندگی شخصی، تنها و در جستجوی لذتهای تن سرگردان. از این رو خوانندگان او را خودباختهای یافتهاند دستخوش امواج.»
آلبر کامو در بعدازظهر چهارم ژانویه سال ۱۹۶۰ و در سن ۴۶ سالگی بر اثر یک تصادف رانندگی در نزدیکی «سن» در شهر ویلبلویل درگذشت. رانندهی اتومبیل و میشل گالیمار که دوست نزدیک و ناشر آثار کامو بود نیز در این حادثه کشته شدند. در این زمان #کامو مشغول کار بر روی رمان تازهی خود «آدم اول» بود. او پیش از این در نامه به دوستی در مورد کار بر روی این رمان چنین نوشته بود: «همهی تعهداتم را برای سال ۱۹۶۰ لغو کردهام. این سال، سال رمانم خواهد بود. وقت زیادی میبرد؛ اما به پایانش خواهم برد»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/1PPkj0
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
تنها سیوچهار سال سن داشت که برندهی جایزهی #نوبل ادبیات شد و در چهلوهفت سالگی نیز درگذشت. خلاف ِ سن کم و عمر کوتاهش اما از شهرت بسیاری برخوردار است به طوری که او را تاثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم نیز شناختهاند. آلبر کامو در هفتم نوامبر سال ۱۹۱۳ میلادی در روستایی در نزدیکی شهر امروزین «عنابه» در شمال شرقی #الجزایر دیده به جهان گشود. پدرش «لوسین کامو» فراسویالاصلی فقیر بود که در کشور الجزایر بر روی زمین کار میکرد. او در آنجا با زنی اسپانیایی که خدمتکار بود و اهل اسپانیا آشنا میشود و این آشنایی به ازدواج منجر میشود. حاصل این ازدواج دو فرزند شد که یکی از آنها «آلبر» نام گرفت.
او در تابستان برای دریافت دستمزد کمی ناچار بود در مغازهها کار کند. کامو در مورد فقری که دست به گریبانش بود میگوید: «فقر مانع این شد که فکر کنم زیر آفتاب و در تاریخ، همه چیز خوب است. آفتاب به من آموخت که تاریخ، همه چیز نیست.»
کامو در سال ۱۹۳۴ به حزب #کمونیست پیوست. او پیشتر گفته بود که «آزادی را من در آثار مارکس نیاموختم، بل خود آن را در دل فقر شناختم.» (دلهرهی هستی، ترجمه محمدتقی غیاثی، انتشارات نگاه، ۱۳۸۶) زمان زیادی نگذشت که ماهیت استالین و «اتحاد شوروی» موجب شد که به این باور پشت کرد و به انتقاد از استالین پرداخت.
کامو هنوز سی سال نداشت که دو اثر خود را منتشر کرد که چارچوب اندیشههای او را نشان میدهد.: «افسانه سیزیف» و رمان مشهور «بیگانه». پس از انتشار این دو اثر او را به عنوان متفکری اگزیستانسیالیست شناختند. پس از انشتشار «بیگانه»، ژان پل سارتر مطلبی در مورد این کتاب نوشت و از کامو تجلیل کرد. بین کامو و سارتر دوستیای برقرار شد. البته این دوستی تا پایان دوام و قوام نیافت. کامو همواره از این بابت که سارتر دلبستهی کمونیست روسی است بر او خرده میگرفت و از او انتقاد میکرد. این دوستی کمکم رو به سردی گذاشت.
بسیاری رمان بیگانه را از اصلیترین آثار فلسفهی #اگزیستانسیالیسم به شمار میآوردند. آلبر کامو در مقدمهی این رمان مینویسد: «دیرگاهی است که من رمان «بیگانه» را در یک جمله که گمان نمیکنم زیاد خلاف عرف باشد، خلاصه کردهام: «در جامعهی ما هر کس که در تدفین مادر نگرید، خطر اعدام تهدیدش میکند. منظور این است که فقط بگویم قهرمان داستان از آن رو محکوم به اعدام شد که در بازی معهود مشارکت نداشت. در این معنی از جامعه خود بیگانه است و از متن برکنار؛ در پیرامون زندگی شخصی، تنها و در جستجوی لذتهای تن سرگردان. از این رو خوانندگان او را خودباختهای یافتهاند دستخوش امواج.»
آلبر کامو در بعدازظهر چهارم ژانویه سال ۱۹۶۰ و در سن ۴۶ سالگی بر اثر یک تصادف رانندگی در نزدیکی «سن» در شهر ویلبلویل درگذشت. رانندهی اتومبیل و میشل گالیمار که دوست نزدیک و ناشر آثار کامو بود نیز در این حادثه کشته شدند. در این زمان #کامو مشغول کار بر روی رمان تازهی خود «آدم اول» بود. او پیش از این در نامه به دوستی در مورد کار بر روی این رمان چنین نوشته بود: «همهی تعهداتم را برای سال ۱۹۶۰ لغو کردهام. این سال، سال رمانم خواهد بود. وقت زیادی میبرد؛ اما به پایانش خواهم برد»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/1PPkj0
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
Tavaana
آلبر کامو، بیگانهی طاغی
توانا- تنها سیوچهار سال سن داشت که برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد و در چهلوهفت سالگی نیز درگذشت. خلاف ِ سن کم و عمر کوتاهش اما از شهرت بسیاری برخوردار است به طوری که او را تاثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم نیز شناختهاند. آلبر کامو در هفتم نوامبر سال ۱۹۱۳…
سالگرد درگذشت ِ #آلبرکامو، بیگانهی طاغی
تنها سیوچهار سال سن داشت که برندهی جایزهی #نوبل #ادبیات شد و در چهلوهفت سالگی نیز درگذشت. خلاف ِ سن کم و عمر کوتاهش اما از شهرت بسیاری برخوردار است به طوری که او را تاثیرگذارترین #نویسندگان قرن بیستم نیز شناختهاند.
آلبر کامو در هفتم نوامبر سال ۱۹۱۳ میلادی در روستایی در نزدیکی شهر امروزین «عنابه» در شمال شرقی الجزایر دیده به جهان گشود. پدرش «لوسین کامو» فراسویالاصلی فقیر بود که در کشور الجزایر بر روی زمین کار میکرد. او در آنجا با زنی اسپانیایی که خدمتکار بود و اهل اسپانیا آشنا میشود و این آشنایی به ازدواج منجر میشود. حاصل این ازدواج دو فرزند شد که یکی از آنها «آلبر» نام گرفت. برادر دیگر آلبر که همنام پدر، لوسین نام داشت پس از به دنیا آمدن آلبر در نبرد مارن در جنگ جهانی اول کشته شد. پس از این حادثه آلبر به همراه مادر به خانهی مادربزرگ در الجزیره میرود. کامو چهارده سال سن داشت که پدر را از دست داد. مادر کامو زنی کمحرف و بیسواد بود که به گفتهی کامو، «تنها ۴۵۰ کلمه بلد بود، اگر که اصلا حرف میزد.» کودکی کامو در تنگدستی گذشت.
او در تابستان برای دریافت دستمزد کمی ناچار بود در مغازهها کار کند. کامو در مورد فقری که دست به گریبانش بود میگوید: «فقر مانع این شد که فکر کنم زیر آفتاب و در تاریخ، همه چیز خوب است. آفتاب به من آموخت که تاریخ، همه چیز نیست.»
کامو با کمک یکی از آموزگارانش در یکی از آزمونهایی که پس از موفقیت تقبل کمکهزینهی دانشآموز را میکردند پذیرفته میشود و به هزینهی دولت وارد دبیرستان میشود. در همین زمان او به فراگیری زبان انگلیسی پرداخت و با زبان اسپانیایی نیز آشنا شد. کامو به فوتبال نیز بسیار علاقهمند بود و در این رشته توانست موفقیتهایی نیز به دست آورد. او در سال ۱۹۲۹ دروازهبان تیم جوانان دانشگاه ریسینگ الجزیره شد. کامو پس از دریافت دیپلم و در همان سال نشانههایی از بیماری سل را در خود مییابد. فوتبال را نیمهکاره رها میکند. او در سال ۱۹۳۵ لیسانس فلسفه گرفت و در سال ۱۹۳۶ پایاننامهی خود را در مورد فلوطین، فیلسوف یونانی نوشت. کامو در سال ۱۹۳۴ به حزب کمونیست پیوست. او پیشتر گفته بود که «آزادی را من در آثار مارکس نیاموختم، بل خود آن را در دل فقر شناختم.»
کامو در «انسان طاغی» مینویسد: «آزادی مطلق، عدالت را یک مضحکه جلوه میدهد. #عدالت مطلق هم #آزادی را انکار میکند. این دو مفهوم میبایست یکدیگر را محدود کنند (…) انسان طاغی راستین فقط هنگامی دست به اسلحه میبرد که بخواهد خشونت را محدود کند و نه برای آنکه #خشونت را #قانونی جلوه دهد و آن را موجه سازد. فقط هنگامی #مردن برای #انقلاب #ارزش دارد که ثمره انقلاب الغای #مجازات #اعدام باشد. (…) اگر هدف، مطلق باشد، میتوان بسیاری چیزها را قربانی هدف کرد. اما در غیر اینصورت فقط #انسان خودش را به کشتن میدهد.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/kQtqIY
#توانا
مطالب توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
تنها سیوچهار سال سن داشت که برندهی جایزهی #نوبل #ادبیات شد و در چهلوهفت سالگی نیز درگذشت. خلاف ِ سن کم و عمر کوتاهش اما از شهرت بسیاری برخوردار است به طوری که او را تاثیرگذارترین #نویسندگان قرن بیستم نیز شناختهاند.
آلبر کامو در هفتم نوامبر سال ۱۹۱۳ میلادی در روستایی در نزدیکی شهر امروزین «عنابه» در شمال شرقی الجزایر دیده به جهان گشود. پدرش «لوسین کامو» فراسویالاصلی فقیر بود که در کشور الجزایر بر روی زمین کار میکرد. او در آنجا با زنی اسپانیایی که خدمتکار بود و اهل اسپانیا آشنا میشود و این آشنایی به ازدواج منجر میشود. حاصل این ازدواج دو فرزند شد که یکی از آنها «آلبر» نام گرفت. برادر دیگر آلبر که همنام پدر، لوسین نام داشت پس از به دنیا آمدن آلبر در نبرد مارن در جنگ جهانی اول کشته شد. پس از این حادثه آلبر به همراه مادر به خانهی مادربزرگ در الجزیره میرود. کامو چهارده سال سن داشت که پدر را از دست داد. مادر کامو زنی کمحرف و بیسواد بود که به گفتهی کامو، «تنها ۴۵۰ کلمه بلد بود، اگر که اصلا حرف میزد.» کودکی کامو در تنگدستی گذشت.
او در تابستان برای دریافت دستمزد کمی ناچار بود در مغازهها کار کند. کامو در مورد فقری که دست به گریبانش بود میگوید: «فقر مانع این شد که فکر کنم زیر آفتاب و در تاریخ، همه چیز خوب است. آفتاب به من آموخت که تاریخ، همه چیز نیست.»
کامو با کمک یکی از آموزگارانش در یکی از آزمونهایی که پس از موفقیت تقبل کمکهزینهی دانشآموز را میکردند پذیرفته میشود و به هزینهی دولت وارد دبیرستان میشود. در همین زمان او به فراگیری زبان انگلیسی پرداخت و با زبان اسپانیایی نیز آشنا شد. کامو به فوتبال نیز بسیار علاقهمند بود و در این رشته توانست موفقیتهایی نیز به دست آورد. او در سال ۱۹۲۹ دروازهبان تیم جوانان دانشگاه ریسینگ الجزیره شد. کامو پس از دریافت دیپلم و در همان سال نشانههایی از بیماری سل را در خود مییابد. فوتبال را نیمهکاره رها میکند. او در سال ۱۹۳۵ لیسانس فلسفه گرفت و در سال ۱۹۳۶ پایاننامهی خود را در مورد فلوطین، فیلسوف یونانی نوشت. کامو در سال ۱۹۳۴ به حزب کمونیست پیوست. او پیشتر گفته بود که «آزادی را من در آثار مارکس نیاموختم، بل خود آن را در دل فقر شناختم.»
کامو در «انسان طاغی» مینویسد: «آزادی مطلق، عدالت را یک مضحکه جلوه میدهد. #عدالت مطلق هم #آزادی را انکار میکند. این دو مفهوم میبایست یکدیگر را محدود کنند (…) انسان طاغی راستین فقط هنگامی دست به اسلحه میبرد که بخواهد خشونت را محدود کند و نه برای آنکه #خشونت را #قانونی جلوه دهد و آن را موجه سازد. فقط هنگامی #مردن برای #انقلاب #ارزش دارد که ثمره انقلاب الغای #مجازات #اعدام باشد. (…) اگر هدف، مطلق باشد، میتوان بسیاری چیزها را قربانی هدف کرد. اما در غیر اینصورت فقط #انسان خودش را به کشتن میدهد.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/kQtqIY
#توانا
مطالب توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
سالگرد درگذشت یاشار کمال نویسندهی معترض ترک
یک سال از مرگ یاشار کمال گذشت.
یاشار کمال در۶ اکتبر ۱۹۲۳ در روستایی کردنشین به نام «همیته» که امروزه «گوکچه دام» نیز خوانده میشود در استان عثمانیهی ترکیه به دنیا آمد. او در گفتوگویی با آلن بوسه نویسندهی فرانسوی که از دوستانش بود میگوید: «بعد از کلی حساب و کتاب حدس میزنم تاریخ تولدم ۱۹۲۳ باشد. چه بسا همین حدس و گمان هم اشتباه باشد. از قرار زمانی متولد شدم که عشایر از ییلاق برمیگشتند. مردم حوالی ما اواخر اکتبر برمیگردند. دستکم به این تاریخ میشود اعتماد کرد. پدر و مادر کمال سالها پس از تولد او برایش شناسنامه گرفته بودند و کارمند ثبت احوال تاریخ ششم اکتبر ۱۹۲۳ را به دلخواه خود وارد شناسنامه او کرده بود.»
نام اصلی او «کمال صادق گوکچَلی» بود. والدین او به سختی در شهر کردنشین «وان» روزگار میگذراندند. یاشار نیز کودکی بسیار دشواری از سر گذراند و کودکی ۵ ساله بود که در یک تصادف یک چشم خود را از دست داد. در کودکی شاهد آن بود که پدرش هنگام نمازخواندن در مسجدی به قتل رسید. دیدن قتل پدر چنان تاثیر تلخی بر کمال گذاشت که او را به لکنت زبان مبتلا کرد و پس از هفت سال از این لکنت رهایی یافت. کودکی کمال در زمانهی جنگ جهانی اول و تاسیس جمهوری ترکیه و تلاش #آتاتورک برای مدرنیزه کردن کشور ترکیه سپری شد. یاشار در سن ۹ سالگی به مدرسه رفت و شغلهای متفاوتی را در زندگی تجربه کرد؛ شغلهایی همچون چوپانی، کفاشی، کارگری،رانندگی تراکتور و …. او میگوید بهترین دوران زندگیام زمانی بوده که رانندهی تراکتور بودهام. بعدها کمال به خاطر عقاید سیاسیاش در دفاع از حقوق اقلیتها، کردها و ارمنیها و علویها چندین بار دستگیر شد. او در جایی گفته است که زندان بیتردید مدرسهی #ادبیات معاصر ترکیه است.
یاشار اولین بار وقتی بازداشت شد که تنها ۱۷ سال داشت. او میگوید در بازداشتی که در سال ۱۹۵۰ صورت گرفت #شکنجه شده است. او در سال ۱۹۷۱ هم #بازداشت شد که به دلیل فشارهای بینالمللی آزاد شد. یاشار کمال بار دیگر در سال ۱۹۹۵ به دلیل نوشتن مقالهای که در هفتهنامهی آلمانی «اشپیگل» منتشر شده بود به بیست ماه #زندان محکوم شد که بار دیگر فشارهای بینالمللی موحب شد که او آزاد شود. یاشار کمال در این مقاله دولت ترکیه را مورد انتقاد قرار داده بود که با سیاستهای غلط فرهنگی خود و نیز #سرکوب خشن کردها و #روشنفکران مرتکب «جنایت علیه بشریت» شده است.
یاشار کمال در عمر #نویسندگی خود جوایز متعددی را کسب کرده است. او در سال ۱۹۷۳ نامزد جایزهی #نوبل ادبیات شدیاشار در سال ۱۹۷۷ جایزهی #صلح #ناشران و #کتابفروشان آلمان را از آن خود کرد. یاشار کمال در سال ۲۰۰۸ میلادی ارزشمندترین جایزهی #ادبی کشور ترکیه را از آن خود. این جایزه که توسط عبدالله گل به او تقدیم میشد عذرخواهی تلویحی دولت ترکیه به خاطر رفتارهای غیرانسانی دولتهای ترکیه را با خود همراه داشت. یاشار کمال در ابتدا جایزه را نپذیرفت اما با شنیدن استدلالهای موافقان ِ پذیرش جایزه که میگفتند کسب این جایزه میتواند به بهبود وضعیت #حقوق_بشر در #ترکیه منجر شود این جایزه را پذیرفت.
#یاشارکمال، روز شنبه ۲۸ فوریه ۲۰۱۵، در ۹۱ سالگی در بیمارستانی در استانبول درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/TzY8HU
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
یک سال از مرگ یاشار کمال گذشت.
یاشار کمال در۶ اکتبر ۱۹۲۳ در روستایی کردنشین به نام «همیته» که امروزه «گوکچه دام» نیز خوانده میشود در استان عثمانیهی ترکیه به دنیا آمد. او در گفتوگویی با آلن بوسه نویسندهی فرانسوی که از دوستانش بود میگوید: «بعد از کلی حساب و کتاب حدس میزنم تاریخ تولدم ۱۹۲۳ باشد. چه بسا همین حدس و گمان هم اشتباه باشد. از قرار زمانی متولد شدم که عشایر از ییلاق برمیگشتند. مردم حوالی ما اواخر اکتبر برمیگردند. دستکم به این تاریخ میشود اعتماد کرد. پدر و مادر کمال سالها پس از تولد او برایش شناسنامه گرفته بودند و کارمند ثبت احوال تاریخ ششم اکتبر ۱۹۲۳ را به دلخواه خود وارد شناسنامه او کرده بود.»
نام اصلی او «کمال صادق گوکچَلی» بود. والدین او به سختی در شهر کردنشین «وان» روزگار میگذراندند. یاشار نیز کودکی بسیار دشواری از سر گذراند و کودکی ۵ ساله بود که در یک تصادف یک چشم خود را از دست داد. در کودکی شاهد آن بود که پدرش هنگام نمازخواندن در مسجدی به قتل رسید. دیدن قتل پدر چنان تاثیر تلخی بر کمال گذاشت که او را به لکنت زبان مبتلا کرد و پس از هفت سال از این لکنت رهایی یافت. کودکی کمال در زمانهی جنگ جهانی اول و تاسیس جمهوری ترکیه و تلاش #آتاتورک برای مدرنیزه کردن کشور ترکیه سپری شد. یاشار در سن ۹ سالگی به مدرسه رفت و شغلهای متفاوتی را در زندگی تجربه کرد؛ شغلهایی همچون چوپانی، کفاشی، کارگری،رانندگی تراکتور و …. او میگوید بهترین دوران زندگیام زمانی بوده که رانندهی تراکتور بودهام. بعدها کمال به خاطر عقاید سیاسیاش در دفاع از حقوق اقلیتها، کردها و ارمنیها و علویها چندین بار دستگیر شد. او در جایی گفته است که زندان بیتردید مدرسهی #ادبیات معاصر ترکیه است.
یاشار اولین بار وقتی بازداشت شد که تنها ۱۷ سال داشت. او میگوید در بازداشتی که در سال ۱۹۵۰ صورت گرفت #شکنجه شده است. او در سال ۱۹۷۱ هم #بازداشت شد که به دلیل فشارهای بینالمللی آزاد شد. یاشار کمال بار دیگر در سال ۱۹۹۵ به دلیل نوشتن مقالهای که در هفتهنامهی آلمانی «اشپیگل» منتشر شده بود به بیست ماه #زندان محکوم شد که بار دیگر فشارهای بینالمللی موحب شد که او آزاد شود. یاشار کمال در این مقاله دولت ترکیه را مورد انتقاد قرار داده بود که با سیاستهای غلط فرهنگی خود و نیز #سرکوب خشن کردها و #روشنفکران مرتکب «جنایت علیه بشریت» شده است.
یاشار کمال در عمر #نویسندگی خود جوایز متعددی را کسب کرده است. او در سال ۱۹۷۳ نامزد جایزهی #نوبل ادبیات شدیاشار در سال ۱۹۷۷ جایزهی #صلح #ناشران و #کتابفروشان آلمان را از آن خود کرد. یاشار کمال در سال ۲۰۰۸ میلادی ارزشمندترین جایزهی #ادبی کشور ترکیه را از آن خود. این جایزه که توسط عبدالله گل به او تقدیم میشد عذرخواهی تلویحی دولت ترکیه به خاطر رفتارهای غیرانسانی دولتهای ترکیه را با خود همراه داشت. یاشار کمال در ابتدا جایزه را نپذیرفت اما با شنیدن استدلالهای موافقان ِ پذیرش جایزه که میگفتند کسب این جایزه میتواند به بهبود وضعیت #حقوق_بشر در #ترکیه منجر شود این جایزه را پذیرفت.
#یاشارکمال، روز شنبه ۲۸ فوریه ۲۰۱۵، در ۹۱ سالگی در بیمارستانی در استانبول درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/TzY8HU
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
tavaana.org
یاشار کمال، نویسندهی معترض ترک | Tavaana Article
توانا - در خبرها آمده است که یاشار کمال، نویسنده سرشناس ترک که اواخر دیماه به علت تنگی نفس و مشکلات تنفسی به بیمارستان منتقل شده بود امروز شنبه ۲۸ فوریه برابر با نهم اسفندماه ۱۳۹۳ در بخش مراقبتهای ویژهی دانشکدهی پزشکی دانشگاه استانبول درگذشت. یاشار کمال…
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
روز جهانی #زن مبارک!
گوگل و زنان جهان... تغییر لوگوی #گوگل به مناسبت #هشت_مارس، روز جهانی زن
گوگل امروز لوگوی خود را به مناسبت روز جهانی زن تغییر داد. تیمی از گوگل به سیزده کشور جهان سفر کرده و از ۳۳۷ زن و دختر خواسته است جمله «روزی به آن میرسم...» را تکمیل کنند. گوگل در توضیح این ویدیو نوشته است که طی سالهای گذشته بارها دستاوردهای زنان در جنبشهای مدنی، روزنامهنگاری، علم و ورزش، هنر و #تکنولوژی گرامی داشته شده است. اما در سال ۲۰۱۶ گوگل میخواهد نسل جدیدی از زنان مهندس، معلم و رهبر و تغییردهندگان دنیا را معرفی کند.
در این ویدیو زنانی از دهلینو، توکیو، بانکوک، برلین و قاهره، لندن، پاریس و نیومکزیکو حضور پیدا کردهاند. آنها از آرزوهایشان و تلاششان برای آیندهای بهتر گفته اند. در میان این زنان برندگان جایزه #نوبل چون #ملاله_یوسف_زی و موزان علملهان حضور دارند.
جین گودل انسانشناس و فعال #محیط_زیست هم شرکت کرده است. با هم آرزوهای بزرگ و زیبای زنان را در این ویدیو میبینیم...
وبسایت #تواناتک: http://tech.tavaana.org/
@tavaanatech
👇👇👇👇👇👇
گوگل و زنان جهان... تغییر لوگوی #گوگل به مناسبت #هشت_مارس، روز جهانی زن
گوگل امروز لوگوی خود را به مناسبت روز جهانی زن تغییر داد. تیمی از گوگل به سیزده کشور جهان سفر کرده و از ۳۳۷ زن و دختر خواسته است جمله «روزی به آن میرسم...» را تکمیل کنند. گوگل در توضیح این ویدیو نوشته است که طی سالهای گذشته بارها دستاوردهای زنان در جنبشهای مدنی، روزنامهنگاری، علم و ورزش، هنر و #تکنولوژی گرامی داشته شده است. اما در سال ۲۰۱۶ گوگل میخواهد نسل جدیدی از زنان مهندس، معلم و رهبر و تغییردهندگان دنیا را معرفی کند.
در این ویدیو زنانی از دهلینو، توکیو، بانکوک، برلین و قاهره، لندن، پاریس و نیومکزیکو حضور پیدا کردهاند. آنها از آرزوهایشان و تلاششان برای آیندهای بهتر گفته اند. در میان این زنان برندگان جایزه #نوبل چون #ملاله_یوسف_زی و موزان علملهان حضور دارند.
جین گودل انسانشناس و فعال #محیط_زیست هم شرکت کرده است. با هم آرزوهای بزرگ و زیبای زنان را در این ویدیو میبینیم...
وبسایت #تواناتک: http://tech.tavaana.org/
@tavaanatech
👇👇👇👇👇👇
TavaanaTech
Home - TavaanaTech
۴ وبپروکسی امن و مطمئن برای وبگردی امنیت دیجیتال BlueStacks؛ شبیهساز اندروید در ویندوز و مک.او.اس یادداشتها ۹ قابلیت کاربردی مرورگر کروم در اندروید یادداشتها استفاده از وی.پی.ان Hotspot Shield در اندروید فیلترشکن آندروئید آنچه باید درباره قابلیت…
ابی احمد علی - نخست وزیر اتیوپی - برنده جایزه صلح نوبل ۲۰۱۹ شد. کمیته صلح نوبل در بیانیه خود تلاش ابی احمد علی برای «دستیابی به صلح و همکاری بین المللی و به خصوص ابتکار قاطعانه برای حل و فصل اختلاف مرزی با کشور همسایه، اریتره» را از جمله دلایل اصلی اعطای این جایزه اعلام کرد.
.
.
ابی احمد علی به تلاشهای خود در زمینه محیط زیست نیز شهرت دارد. «ناصر کرمی» - اقلیمشناس - در این باره نوشته است: «جایزه صلح نوبل به ابی احمد علی رسید، نخست وزیر اتیوپی، مردی که در نصف روز ۳۵۵ میلیون درخت کاشت. او بهار آینده هم می خواهد چهار میلیارد درخت بکارد. کجا؟ توی شاخ آفریقا، همجوار خاورمیانه که همه همچنان درگیر کینههای هزاروچندصدساله اند».
.
#ابی_احمد_علی #اتیوپی #نوبل_صلح
@Tavaana_TavaanaTech
.
.
ابی احمد علی به تلاشهای خود در زمینه محیط زیست نیز شهرت دارد. «ناصر کرمی» - اقلیمشناس - در این باره نوشته است: «جایزه صلح نوبل به ابی احمد علی رسید، نخست وزیر اتیوپی، مردی که در نصف روز ۳۵۵ میلیون درخت کاشت. او بهار آینده هم می خواهد چهار میلیارد درخت بکارد. کجا؟ توی شاخ آفریقا، همجوار خاورمیانه که همه همچنان درگیر کینههای هزاروچندصدساله اند».
.
#ابی_احمد_علی #اتیوپی #نوبل_صلح
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جایزه نوبل صلح نرگس محمدی و اثر آن بر جنبش زن-زندگی-آزادی
«جنبش زن، زندگی، آزادی، جنبشی است که بعد از مدتها تلاش کرده که از رنج خود یک مبارزه بسازد و از مبارزه خود یک ادبیات مشترک تولید کند. جنبشی که پشت آن تاریخ یک مبارزه وجود دارد. در روز مراسم اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی نیز عنوان شد که در یک سال گذشته، مبارزه زنان و مردان در ایران، نوع دیگری از جنبش برابریخواهی در ایران را به دنیا نشان داده است».
در این ویدیو ماهمنیر رحمیی، روزنامهنگار، در گفتوگویی با آسیه امینی، شاعر و کنشگر، درباره موضوع جایزه نوبل صلح ۲۰۲۳ که به نرگس محمدی اهدا شد و اثراتی که بر جنبش زن-زندگی-آزادی دارد، صحبت میکند.
لینک وبسایت:
https://tolerance.tavaana.org/fa/Narges_nobel
لینک ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/8CxiG
لینک یوتیوب
https://www.youtube.com/watch?v=Pfy4StLw7sA&t=2s
#گفتگو_توانا #نرگس_محمدی #نوبل_صلح #ماهمنیر_رحیمی
«جنبش زن، زندگی، آزادی، جنبشی است که بعد از مدتها تلاش کرده که از رنج خود یک مبارزه بسازد و از مبارزه خود یک ادبیات مشترک تولید کند. جنبشی که پشت آن تاریخ یک مبارزه وجود دارد. در روز مراسم اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی نیز عنوان شد که در یک سال گذشته، مبارزه زنان و مردان در ایران، نوع دیگری از جنبش برابریخواهی در ایران را به دنیا نشان داده است».
در این ویدیو ماهمنیر رحمیی، روزنامهنگار، در گفتوگویی با آسیه امینی، شاعر و کنشگر، درباره موضوع جایزه نوبل صلح ۲۰۲۳ که به نرگس محمدی اهدا شد و اثراتی که بر جنبش زن-زندگی-آزادی دارد، صحبت میکند.
لینک وبسایت:
https://tolerance.tavaana.org/fa/Narges_nobel
لینک ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/8CxiG
لینک یوتیوب
https://www.youtube.com/watch?v=Pfy4StLw7sA&t=2s
#گفتگو_توانا #نرگس_محمدی #نوبل_صلح #ماهمنیر_رحیمی
ساعتی پیش فرزندان نرگس محمدی، زندانی سیاسی، به نمایندگی از مادرشان جایزه صلح نوبل را دریافت کردند.
علی و کیانا رحمانی پس از خواندن نامه مادرشان، شعار زن زندگی آزادی سر دادند.
نرگس محمدی در زندان به سر میبرد و هماکنون در حمایت از بهائیان زندانی دست به اعتصاب غذا زده است.
او تصمیم گرفته در زمان اهدای جایزه صلح نوبل «صدای اعتراض مردم تحت ظلم و سرکوب ایران توسط رژیم جمهوری اسلامی» باشد.
نرگس محمدی پس از شیرین عبادی، دومین زن ایرانی ست که جایزه صلح نوبل را دریافت میکند.
#نرگس_محمدی
#نوبل
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
علی و کیانا رحمانی پس از خواندن نامه مادرشان، شعار زن زندگی آزادی سر دادند.
نرگس محمدی در زندان به سر میبرد و هماکنون در حمایت از بهائیان زندانی دست به اعتصاب غذا زده است.
او تصمیم گرفته در زمان اهدای جایزه صلح نوبل «صدای اعتراض مردم تحت ظلم و سرکوب ایران توسط رژیم جمهوری اسلامی» باشد.
نرگس محمدی پس از شیرین عبادی، دومین زن ایرانی ست که جایزه صلح نوبل را دریافت میکند.
#نرگس_محمدی
#نوبل
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech