آموزشکده توانا
56.9K subscribers
31K photos
36.8K videos
2.54K files
18.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آخرین آغوش
آخرین وداع
آخرین بوسه
آخرین تابستان
آخرین سفر
آخرین‌ها بسیارند و دردناک و جانکاه.

لحظه وداع مژگان افتخاری، مادر مهسا با امینی با او در آرامستان آیچی در سقز

۲۶ شهریور ۱۴۰۱

«بلند شو ژینا! مردم برای تو آمده‌اند

مردم گروه گروه راهی قبرستان آیچی شده بودند. زن و مرد، کودک و پیر. و با چشم‌های گریان منتظر پیکر مهسا امینی بودند.پدر مهسا با حال بدی به مراسم خاکسپاری دخترش آمده بود. در دقایقی حالت نیمه‌هشیار داشت.
مردم از همان دقایق اولیه سرودهای کردی می‌خواندند.
پدربزرگ مهسا امینی در ادامه مراسم، با گریه شعری از شیرکو بیکس، شاعر کرد خواند. پدر مهسا امینی از مردم می‌خواست که نگذارند برای او و خانواده‌اش مشکلی پیش بیاورند. مردم هم پاسخ می‌دادند: نترس، نترس دایی مهسا امینی هم در سخنرانی کوتاهی اعلام کرد ما کوتاه نمی‌آییم و سر تعظیم فرود نمی‌آوریم و مادر او می‌گفت: بلند شو ژینا، مردم برای تو آمده‌اند.

بخشی از گزارش الهه محمدی، در روزنامه هم‌میهن، خبرنگار بازداشتی حاضر در مراسم خاک‌سپاری مهسا»

- متن برگرفته از صفحه دادبان

#مهسا_امینی #ژینا_امینی #انقلاب_ملی #سقز #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازنشر، علیه فراموشی

سال ۱۴۰۱، ۲۸ شهریور، رشت
مردم توانستند با اتحاد خود نیروهای سرکوبگر را ناچار به فرار کنند.
مردم مبارز ساعت حدود ده شب، در حوالی میدان مادرخیابان را با موانعی بستند، با شهامت به نیروهای سرکوبگر حمله کردند و آن‌ها را فراری دادند. حتی شوکر یکی از نیروهای سرکوب را از او گرفتند.

این صحنه‌های شهامت و رشادت مردم را هرگز فراموش نمی‌کنیم.

#رشت #مهسا_امینی #مقاومت_مدنی #دفاع_مشروع #انقلاب_ملی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امروز، ۲۹ شهریور ۱۴۰۱، سالگرد قتل نیکا شاکرمی است.

دختر سیاه‌پوش با کتونی‌‌های سفید، که برای شرکت در انقلاب زن زندگی آزادی حوالی بلوار کشاورز از خانه خارج شد و هیچ‌گاه به خانه بازنگشت.
۶ روز بعد پیکر نیکا در پزشکی قانونی کهریزک تحویل خانواده او شد.

چندی پیش شبکه بی‌بی‌سی یک مستند تحقیقی از شکنجه و تجاوز و آزار جنسی به نیکا منتشر کرد. گزارشی که ما ایرانیان را به‌هیچ‌وجه سورپرایز نکرد چراکه دهه‌ها ست می‌دانیم که جمهوری اسلامی از تجاوز به عنوان شکنجه استفاده می‌کند.

قتل نیکا و شکنجه او و مهم‌تر شجاعت این نوجوان ۱۶ - ۱۷ ساله هیچ‌گاه فراموش نخواهد شد.

آن که تو را کُشت تو را کِشت، مرا زاد
برای نیکا شاکرمی

طرح از رضا عقیلی
@rezacartoon

https://tavaana.org/fa/FirNika

#کارتون #نیکا_شاکرمی
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #خیزش_سراسری #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقری‌نیا در این ویدئوی کوتاه مباحث مهمی را به میان می‌آورد.‌

ایشان استاد ممنوع‌التدریس دانشگاه هستند اما ممنوعیت از تدریس موجب نشده است از پراکندن دانش خود کوتاه بیاید.‌

در اینجا ایشان از جمله بر دوگانه‌ی امنیت و آزادی تامل می‌کنند‌ و نیز به این پرسش همیشه مطروح پاسخ می‌دهند که آیا ایران سوریه می‌شود؟

نظر شما درباره‌ی نگاه ایشان چیست؟

#گفتگو_توانا #حسن_باقری_نیا #انقلاب_ملی #امنیت #آزادی

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

برادر #ساسان_قربانی نوشته است که ساسان بسیار پسر زحمتکشی بود، قوی بود، ورزشکار بود و روحیه شادی داشت. در کارگاه آهنگری سخت کار می‌کرد و همیشه دست افراد نیازمند را می‌گرفت و در غم و شادی، کمک حال دیگران بود.تازه توانسته بودند با برادرش یک خانه بسازند و قرار بوده با اتمام خانه برای ساسان بروند خواستگاری. سامان می‌گوید که آرزوی خانه‌اش و حنابندانش به دل همه ماند.

سی‌ام‌ شهریور، همزمان با اعتراضات مردمی در رضوان‌شهر، سامان و ساسان با هم بودند و ساسان تلاش می‌کرده بچه‌های دبیرستانی را از میان شلیک گاز اشک‌آور و گلوله دور کند. نیروهای بسیج از بالای کلانتری به مردم شلیک می‌کردند. ساسان متوجه می‌شود یک نفر تیر خورده و می‌رود که به او کمک کند که با تیر جنگی به ران سمت راستش شلیک می‌کنند و او روی زمین می‌افتد.
سامان می‌خواهد برادرش را به بیمارستان برساند
اما مأموران آنها را به کلانتری منتقل می‌کنند. سامان می‌گوید برادرم خونریزی دارد و باید به بیمارستان منتقل شود که بسیجی‌ها با باتوم به جان او می‌افتند و او را کتک می‌زنند و همزمان ساسان روی زمین افتاده بوده و از او خون می‌رفته. بعد از مدتی سامان بالاخره موفق می‌شود ساسان را به بیمارستان شهدای رضوان‌شهر برساند. او نیاز به خون داشته و بسیاری با گروه خونی مناسب داوطلب اهدای خون به او بودند. اما بیمارستان قبول نمی‌کند و ساسان با آمبولانس بدون کنترل خونریزی به بیمارستان پورسینای رشت منتقل می‌شود و در آنجا به آنها اعلام می‌کنند ساسان فوت شده است. در گواهی فوت نوشته شده که علت مرگ، برخورد جسم پرتابی شتابدار است.
سامان می‌نویسد با عدم رسیدگی به ساسان به عمد برادرم را کشتند.
فردای آن‌روز با هزار منت و تعهد جنازه را تحویل می‌گیرند در حالی دفن می‌شود که تمام بدن شکافته شده بوده و بخیه داشته. به آنها می‌گویند ساسان نیاز به کالبد شکافی داشته است. درحالی زخم تنها در ران سمت راست او بوده.

سامان نوشته است که که خانه‌ام خراب شد با قتل تنها برادرم.

ویدیو از صفحه برادر ساسان
saman_qorbani.pv
متن از صفحه نغمه جاه
naghmehjah

#womanlifefreedom
#زن_زندگی_آزادی
#irgcterrorists
#آزادی
#ایران #مهسا_امینی #اتحاد_رمز_پیروزی
#همبستگی_برای_سرنگونی #انقلاب_ملی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محسن مالمیر از جوانان دلاور شهر نوشهر بود که با دستان خالی ماموران سرکوبگر را فراری دادند. او روز ۲۹ شهریور به همراه امیرحسین شمس و حنانه کیا و چندین نفر دیگر کشته شد. محسن از نخستین جان‌باختگان نوشهر بود.. او تازه علاقه‌مند به ورزش بدنسازی شده بود و دوست داشت که بتواند در مسابفات شرکت کند. محسن مالمیر هنگامی که داشت یکی از بچه‌هایی که تیر خورده بودند را روی زمین می‌کشبد تا به جایی امن ببرد، مورد اصابت گلوله جنگی سرکوبگران قرار گرفت.. نوشهر شهری آرام در مازندران بود، ولی شلیک گلوله به مردم و به قتل رساندن چند نفر، باعث خشم جوانان غیور این شهر شد. آن‌ها چند خودروی پلیس را واژگون و کیوسک پلیس را به آتش کشیدند. این تنها راه دفاعشان در برابر نیروهای تا بن دندان مسلح بود. دفاعی مشروع در برابر قاتلان.
گفته شد که آن شب از کلانتری نزدیک به شهرداری نوشهر به سوی محسن و سایرین شلیک شد. یاد محسن مالمیر و سایر جاویدنامان و قهرمانان وطن که در راه آزادی ایران، دلاورانه ایستادگی کردند گرامی باد.

#محسن_مالمیر #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #علیه_فراموشی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دومین سالگرد قتل دانش رهنما
۲۵ ساله‌، پدر دختری خردسال
جوانی که در خاک‌سپاری دوست نزدیکش فرجاد درویشی به قتل رسید‌۔
۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در روستای بالو، ارومیه، پس از خاک‌سپاری فرجاد درویشی، نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، عبدالله محمودپور را با گلوله به قتل رساندند۔
دانش رهنما هم که برای کمک به این نوجوان ۱۶ ساله رفته بود با شلیک گلوله ماموران جمهوری اسلامی به قتل رسید۔

در همین چند سطر شرح شجاعت و مرگ سه نفر از یک روستا را خواندیم۔
در جای‌جای خاک کشورمان، چه‌بسیار آزادی‌خواهانی که آرمیده‌اند۔
به امید دادخواهی


#دانش_رهنما #مهسا_امینی #انقلاب_ملی
#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دومین سالگرد قتل هم‌وطنان‌مان در جمعه خونین زاهدان

هم‌زمان با انقلاب ملی ایران در سال ۱۴۰۱، شهرهای کوچک و بزرگ، شاهد برپایی اعتراضات سراسری و حضور گسترده مردم بودند. معترضان علیه جمهوری اسلامی و مقامات، مشخصا رهبر، شعارهای تندی می‌دادند.
یکی از شهرهایی که علی‌رغم سرکوب وحشیانه و شدید ماموران حکومت در یکی از تجمعات پس از نماز جمعه، هر بار مستحکم‌تر از پیش به اعتراض ادامه داد، زاهدان بود.
این روز از سوی فعالان مدنی «جمعه خونین» نامیده شد و در نتیجه این سرکوب بیش از ۱۰۰ شهروند به قتل رسیدند و شمار زیادی زخمی شدند.

علت شکل‌گیری این قیام مردمی و در ادامه کشتار مردم بی‌گناه توسط جمهوری اسلامی را در این ویدئو ببینید:
https://tavaana.org/zahedan_fridays/

#زاهدان #بلوچستان #جمعه_خونین_زاهدان #جمعه_های_اعتراضی #خدانور_لجه_ای #مهسا_امینی‌ #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نه به اعدام
«کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند. امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام، رضایت خداوند متعال را جلب نمایید.» بر مبنای همین حکم روح‌الله خمینی بود که مسئولان و ماموران جمهوری اسلامی در تابستان ۱۳۶۷ هزاران شهروند را به دردناک‌ترین شکل ممکن کشتند و حتی پیکرهای آنان را نیز پس ندادند.

اما کشتار خمینی از همان روزهای نخست پس از ورودش آغاز شد. وقتی که در مدرسه رفاه سکونت یافت، جایی که روی پشت بامش جوخه اعدام افسران شاهنشاهی را به رگبار می‌بست و می‌کشت.

بعد از آن در ماه‌های بعد مسئولان رژیم پیشین که در ایران مانده بودند، یکی یکی اعدام شدند، تعداد زیادی از هموطنان بهایی، یهودی و مسیحی و ... اعدام شدند، دهه شصت شد و باز عده زیادی در تمام آن سال‌ها اعدام شدند.

اعدام و کشتار، از میراث خمینی بود که توسط جانشینش ادامه یافت.

خونی که پاک نمی‌شود، دستان آلوده‌ای که هرگز فراموش نمی‌کنیم. لکه ننگی در تاریخ سرزمین‌مان که چنین حکام خون‌ریزی به خود دیده است.
زوم: داد و بیداد



https://tavaana.org/zoom125/

#زوم #نه_به_اعدام #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #حقوق_زندانی #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech