آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
پرده آهنین٬ مقهور کردن اروپای شرقی
آن اپلبام

با پایان جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر #شوروی بر حوزه وسیعی از قلمرو اروپای شرقی کنترل پیدا کرد. ژوزف #استالین و #پلیس_مخفی او شروع به تغییر دادن نظام‌های چندین کشور متفاوت به یک نظام سیاسی - اخلاقی کاملا جدید (#کمونیسم) کردند. در گزیده‌ای از کتاب «پرده آهنین» که توسط توانا ترجمه شده است، «اَن اپلبام»، مورخ و برنده جایزه «#پولتیزر» شرح می‌دهد که چگونه نظام‌های #کمونیستی اروپای شرقی به وجود آمدند و زندگی روزمره تحت #تمامیت‌خواهی #تحمیلی شوروی چگونه بوده‌ است.

اپلبام با جزئیاتی چشمگیر توصیف می‌کند که چگونه نهادهای مدنی - احزاب سیاسی، کلیساها، رسانهها، و سازمانهای جوانان - در چنین کشورهایی به پایه‌های این نظم جدید تبدیل شدند. او توضیح می‌دهد چگونه سرویسهای امنیتی مخفی سازمان‌دهی ‌شدند، چگونه کمونیست‌ها رسانه‌ها را تحت #سلطه خود در ‌آوردند، و چگونه تمام اشکال مخالفت سیاسی به شدت سرکوب ‌شد. بر اساس اسناد آرشیوی تازهای، اَپلبام تاکتیکهای کمونیستها را ثبت کرده است که برای مثال چگونه با اعمال #زور، #تهدید، و #قتل مسیرشان را به سوی قدرت هموار کردند. او زندگی افراد را نقل می‌کند تا نشان دهد گزینههای مردم چه بود - #مبارزه، فرار، یا همکاری کنند.

در یک دوره بسیار کوتاه پس از پایان جنگ، اروپای شرقی بی‌رحمانه‌ #استالینیزه شد. پرده آهنین #تاریخ‌نگاری درخشانی از یک زمانه بی‌رحم و یادآوری فراموشنشدنی‌ای از میزان شکنندگی جوامع باز است. امروزه بلوک شرق، یک #تمدن گمشده است، تمدنی که سبعیت، پارانویا، #اخلاقیات وهم‌آلودش، و زیبایی‌شناسی عجیبش را اَن اَپلبام در صفحات این اثر استثنائی به طور تاریخی-اخلاقی نشان می‌دهد.

لینک دانلود:
https://goo.gl/YtPgms

#توانا

توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
انقلاب مخملی: پایان مسالمت آمیز #کمونیسم در چکسلواکی

#انقلاب_مخملی بدون برنامه‌ریزی قبلی در ۱۷ نوامبر ۱۹۸۹، با یک تظاهرات دانشجویی برای بزرگداشت پنجاهمین سال‌مرگ یک تظاهرکننده در تظاهرات دانشجویی علیه اشغال نازی‌ها آغاز شد. اما این تظاهرات به سرعت به یک تظاهرات ضد حکومتی تبدیل شد و دانشجویان به حمل پلاکاردها و سر دادن شعارهای ضد #کمونیستی پرداختند.4 اعتراضات دانشجویی صلح‌آمیز بود اما ۱۶۷ دانشجو به خاطر ضرب و شتم پلیس به بیمارستان منتقل شدند. این تظاهرات و خشونت ناشی از آن، الهام‌بخش اتحادیه‌های کارگری و دیگر گروه‌های مدنی برای سازماندهی اعتراضات به سوی یک چکسلواکی آزاد و #دموکراتیک بود.
پس از تظاهرات دانشجویی، اعتراضات انبوه در چند شهر #چکسلواکی برگزار شد. بازیگران و نمایشنامه‌نویسان در جنبش اعتراضی، نقشی برجسته داشتند و به همین لحاظ سالن‌های تئاتر به محل گردهمایی تبدیل شدند. در این سالن‌ها فعالان سیاسی به شکل دادن راهبردهای سیاسی و بحث آزاد می‌پرداختند.7 در طی یکی از این مباحث در یکی از سالن‌های تئاتر پراگ در ۱۹ نوامبر ۱۹۸۹، گروهی به نام «تریبون مدنی» شکل گرفت. این گروه، مجموعه‌ای از سخنگویان جنبش دمکراتیک را در خود جای می‌داد.8 خواسته‌های این گروه «استعفای دولت کمونیستی، آزادی زندانیان سیاسی و تحقیق در مورد رفتار پلیس در ۱۷ نوامبر» بود.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/node/1800

@Tavaana_TavaanaTech
فایل دو زبانه این تجربه
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
goo.gl/CkQShQ
در قلعه‌ی حیوانات پس ازپیروزی انقلاب #حیوانات، یک #قانون_اساسی که «هفت فرمان» نام می‌گیرد بر روی دیوار #مزرعه نوشته می‌شود:
همه آن‌ها که روی دوپا راه می‌روند دشمن هستند.
همه آن‌ها که چهارپا یا بالدار هستند، دوستند.
هیچ حیوانی حق پوشیدن لباس را ندارد.
هیچ حیوانی حق خوابیدن در تخت را ندارد.
هیچ حیوانی حق نوشیدن الکل را ندارد.
هیچ حیوانی حق کشتن حیوان دیگری را ندارد.
همهٔ حیوانات با هم برابرند.
در اواخر داستان تمام شش فرمان اول پاک می‌شود و جمله هفتم نیز تغییر پیدا می‌کند:
همهٔ حیوانات باهم برابرند، اما بعضی برابرترند. نویسنده این #داستان #جرج_اورول است.

ویژگی بارز اورول در کتاب‌هایش مخالفت شدید او با نظام‌های #دیکتاتوری، خصوصا نظام‌های #کمونیستی است. اورول در دو کتاب معروفش یعنی «قلعه‌ی حیوانات» و “۱۹۸۴” همه‌ی اهتمامش را در به سخره‌گرفتن #کمونیسم و زعمای آن به کار گرفت و از همین‌رو کتاب‌هایش در اردوگاه کمونیست‌ها به کتاب ضاله و ممنوعه تبدیل شد.
بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/o0Cm5W
#قلعه‌حیوانات
#جرج_اورول
#جرج‌اورول
#استالینیسم
#قلعه_حیوانات

@Tavaana_TavaanaTech
تازه از توانا

فرآیند هلسینکی و سقوط رژیم های کمونیست در اروپا

در آغاز کنفرانس امنیت و همکاری اروپا (CSCE)، سال 1972 در هلسینکی فنلاند، کسی نمی‌دانست نشستی که در اصل با هدف بهبود روابط میان غرب و بلوک شرق ترتیب داده شده به جنبشی منطقه‌ای تبدیل می‌شود و به دگردیسی رژیم‌های کمونیستی به نظام‌های سیاسی دموکرات و آزاد می‌انجامد.[1] تا سه سال پس از این نشست نمایندگان ایالات متحده‌ آمریکا، کانادا، اتحاد جماهیر شوروی و تمامی کشورهای بزرگ اروپایی همچنان به مذاکرات امنیتی، اقتصادی و انسان‌دوستانه ادامه دادند.

پس از جنگ دوم جهانی مردم اتحاد جماهیر شوروی و دول دست نشانده‌اش در اروپای شرقی تحت نفوذ رژیم‌های سیاسیِ سرکوب‌گر می‌زیستند. بلوک شرق درگیر جنگ سرد و مسابقه‌ی تسلیحاتی اتمی با کشورهای آزاد اروپای غربی و ایالات متحده بود. نشست هلسینکی در ابتدای امر فرصتی برای اتحاد جماهیر شوروی بود که مرزهای پس از جنگ جهانی دوم را تثبیت کند و به میزان مبادلات تجاری خویش بیافزاید. ایالات متحده‌ آمریکا امیدوار بود نشست به تنش‌زدایی انجامیده، فرآیند کنترل تسلیحات هسته‌ای را تسهیل نماید. هیچ ‌یک از طرفین متوجه‌ پیامدهای درج تضمین‌های حقوق‌ بشری در قطعنامه‌ی نهایی کنفرانس نبود. آندری گرومیکو، وزیر خارجه وقت شوروی، اهمیت این مفاد را نادیده گرفت و اعلام کرد: «ما در خانه‌ خود همه‌کاره‌ایم.»

پس از امضای قطعنامه‌ نهایی هلسینکی جنبش‌های مدنی گوناگونی در بلوک شرق اتفاق افتاد. در سرتاسر بلوک شرق سازمان‌های متعدد مدنی بسیج شدند و حکومت‌های کمونیست را برای رعایت مفاد حقوق‌ بشری مندرج در توافق‌های هلسینکی زیر فشار گذاشتند. مخاطب اصلی راهبرد چانه‌زنی و فشار از بالا و جلب حمایت از بیرون سه دسته بودند: مقامات کمونیست در کشورهای مذکور، شهروندان عادی که باید به جنبش می‌پیوستند، و سوم دولت‌های غربی که نفوذ و قدرتشان راهگشا بود.

کنشگران مدنی موارد نقض تدابیر حقوق‌ بشری مندرج در توافقنامه‌ هلسینکی را مستند می‌کردند و برای رهبران کمونیست می‌فرستادند و ایشان را به رعایت تعهدات هلسینکی فرا می‌خواندند. در دسامبر 1975 میلادی گروهی از روشنفکران و چهره‌های برجسته‌ لهستانی در نامه‌ای سرگشاده‌ به رئیس مجلس خواستار به ‌اجرا‌ گذاردن حقوق و آزادی‌های مندرج در توافقنامه‌ هلسینکی شدند. گروه‌های غیررسمی نیز در این یک سال به شناسایی و گردآوری اسناد و شواهد پایمال شدن تدابیر حقوق‌بشری توافقنامه در سرتاسر منطقه و رساندن آن به آگاهی وزارت امور خارجه‌ آمریکا و وزارت‌خانه‌های مشابه در اروپا گذراندند.
goo.gl/raUWSw
این مطلب خواندنی را می‌توانید به صورت کامل در لینک زیر بخوانید:
http://bit.ly/2fZLmoo

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
انقلاب مخملی: پایان مسالمت آمیز کمونیسم در چکسلواکی
goo.gl/5Y3WmN

دانشجویان چکسلواک که از سرکوب سیاسی و شرایط بد زندگی خسته شده بودند، مجموعه‌ای از اعتراضات را علیه حکومت کمونیستی در سال ۱۹۸۹ به راه انداختند. این حرکت به رهبری واسلاو هاول، نمایشنامه نویس و فعال دموکراسی، با میلیون‌ها حامی، امور جاری کشور را از طریق تظاهرات و اعتصاب مختل کرد. مردم چکسلواکی پس از شش هفته بسیج مدنی گسترده که با یک اعتراض دانشجویی آغاز شده بود، دهه‌ها سرکوب کمونیستی را در هم شکستند تا یک کشور تازه و دموکرات را شکل دهند.

فضای سیاسی اتحاد شوروی و دولت‌های اقماری آن تا نیمه دوم دهه ۱۹۸۰، آرام‌تر از دهه‌های پیشین بود. علت این امر طرح دو سیاست‌ تازه حکومتی، به نام گلاسنوست یا تلاش حکومت برای شفافیت و بحث آزاد و پرستوریکا یا بازسازی نظام سیاسی و اقتصادی در اتحاد شوروی بود. بسیاری از مورخان، این دو سیاست را کاتالیزوری برای بروز بسیاری از انقلاب‌های دموکراتیک غیرخشونت‌آمیز در کشورهای بلوک شرق می‌دانند.

حزب کمونیست چکسلواکی، تلاش‌هایی برای جلوگیری از اعمال اصلاحات گورباچف در این کشور صورت داد. در این کشور یک نظام سیاسی یکه‌تاز حاکم بود که مخالفت را تحمل نمی‌کرد. در این نظام، فعالان سیاسی تا نیمه دوم دهه هشتاد به سختی مورد مجازات واقع می‌شدند.

حکومت کمونیستی از طریق تصفیه افراد مظنون به مخالفت و اعضای خانواده آنها، کنترل شدیدی بر شهروندان ایجاد کرده بود. حزب کمونیست چکسلواکی، این سیاست‌ها را پس از سقوط دیوار برلین و گذار دموکراتیک در دیگر کشورهای بلوک شوروی مثل لهستان و مجارستان نیز ادامه داد. این شرایط سیاسی سرکوب‌گرانه همراه با سقوط اتحاد شوروی، چکسلواک‌ها را به تقاضای تغییر حکومت ترغیب کرد. فعالان مخالف در شش هفته پایانی سال ۱۹۸۹، اقداماتی را انجام دادند که به «انقلاب مخملی» برای براندازی حکومت کمونیستی در چکسلواکی مشهور شد.

بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/node/1800

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
رایگان دانلود و مطالعه کنید: کتاب پرده آهنین، مقهور کردن اروپای شرقی
goo.gl/jRPNUU
با پایان جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی بر حوزه وسیعی از قلمرو اروپای شرقی کنترل پیدا کرد. ژوزف استالین و پلیس مخفی او شروع به تغییر دادن نظام‌های چندین کشور متفاوت به یک نظام سیاسی - اخلاقی کاملا جدید (کمونیسم) کردند. در گزیده‌ای از کتاب «پرده آهنین» که توسط توانا ترجمه شده است، «اَن اپل‌باوم»، مورخ و برنده جایزه «پولیتزر» شرح می‌دهد که چگونه نظام‌های کمونیستی اروپای شرقی به وجود آمدند و زندگی روزمره تحت تمامیت‌خواهی تحمیلی شوروی چگونه بوده‌ است.

اپل‌باوم با جزئیاتی چشمگیر توصیف می‌کند که چگونه نهادهای مدنی - احزاب سیاسی، کلیساها، رسانه‌ها، و سازمان‌های جوانان - در چنین کشورهایی به پایه‌های این نظم جدید تبدیل شدند. او توضیح می‌دهد چگونه سرویس‌های امنیتی مخفی سازمان‌دهی ‌شدند، چگونه کمونیست‌ها رسانه‌ها را تحت سلطه خود در ‌آوردند، و چگونه تمام اشکال مخالفت سیاسی به شدت سرکوب ‌شد.

بر اساس اسناد آرشیوی تازه‌ای، اَپل‌باوم تاکتیک‌های کمونیست‌ها را ثبت کرده است که برای مثال چگونه با اعمال زور، تهدید، و قتل مسیرشان را به سوی قدرت هموار کردند. او زندگی افراد را نقل می‌کند تا نشان دهد گزینه‌های مردم چه بود - مبارزه، فرار، یا همکاری کنند.

در یک دوره بسیار کوتاه پس از پایان جنگ، اروپای شرقی بی‌رحمانه‌ استالینیزه شد. پرده آهنین تاریخ‌نگاری درخشانی از یک زمانه بی‌رحم و یادآوری فراموش‌نشدنی‌ای از میزان شکنندگی جوامع باز است. امروزه بلوک شرق، یک تمدن گمشده است، تمدنی که سبعیت، پارانویا، اخلاقیات وهم‌آلودش، و زیبایی‌شناسی عجیبش را اَن اَپل‌باوم در صفحات این اثر استثنائی به طور تاریخی-اخلاقی نشان می‌دهد.

کتاب را از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/VsIqAx

کتاب های توانا را بدون فیلتر از این لینک دریافت کنید:

http://ow.ly/4nmBb8
غرفه کتاب مجازی توانا در گوگل داک

@Tavaana_TavaanaTech