آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود
‏اگر آن‌ها که به وجود خدا باوری ندارند، می‌خواستند قصه‌های آموزنده تعریف کنند. قصه‌های آن‌ها در مقایسه با قصه‌های کتب مقدس که حول باور به خداوند می‌گردد، چه کیفیتی پیدا می‌کرد!؟

‏فیلم «انجمن برف» که در سال ۲۰۲۳ اکران شد، قصه‌ای‌ ست متواضعانه، برمبنای یک اتفاق واقعی که در ۱۹۷۲ رخ داد، با یک پرسش ساده در انتها، اینکه «چطور می‌توان ادعا کرد که خدایی هست!؟»

‏ اعضای جوان یک تیم راگبی دانشجویی در اوروگوئه که به حکم ماهیت مذهبی آموزشگاه‌شان، «باشگاه مسیحی‌های قدیمی» نام داشت، برای شرکت در یک مسابقه‌ راگبی، تدارک سفری هوایی به شیلی می‌کنند. اما هواپیمای آن‌ها دچار سانحه شد و تمامی آنچه خلبان کارکشته توانست انجام دهد، فرود‌آوردن هواپیما در ارتفاعات برفی «آند»، مابین اروگوئه و شیلی بود. هواپیما به جای اینکه به صخره‌ها و قله‌های سنگی برخورد کند، بر زمینی نسبتا مسطح مابین کوه‌ها سُر خورد و در نتیجه، همه‌ ۴۵ نفر مسافر و خدمه نمردند؛ بلکه بعضی از آن‌ها زنده ماندند و خوش‌بین بودند که کمک هوایی به‌زودی می‌رسد.

‏اما انتظار آن‌ها به درازا کشید و دست به خوردن از گوشت تن مسافرانی بردند که درجا مرده بودند یا به مرور از سرما و گرسنگی جان می‌دادند! خلبان پیش از آنکه نفس آخر را بکشد، زیر لب گفته بود که «خدا با شماست!» اما در ۷۲ روز جهنمی بعد از آن، از خداوند هیچ خبری نشد! بعضی از اعضای تیم که همگی جوان بودند، مکرر نیایش کردند؛ آن‌ها می‌گریستند و بازگشت به خانه و خانواده را از «پدر آسمانی» تقاضا می‌کردند. اما جز آنکه وضع دائم بدتر و بدتر شود، هیچ اتفاقی نمی‌افتاد!

‏آن‌ها که ایمان محکم‌تری داشتند، در ابتدا قبول نکردند که از گوشت تن هم‌تیمی خود بخورند تا زنده بمانند تا وقتی که از رادیوی ترانزیستوری شنیدند که عملیات جستجو بدون نتیجه به پایان رسیده است! وقتی آخرین امید واقعی، یعنی امید به انسان‌های دیگر از دست رفت، یکی یکی برخاستند تا با خوردن گوشت تن همنوع خود، چند روزی بیش‌تر زنده بمانند!

‏برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید در:

https://dialog.tavaana.org/movie-2-society-of-the-snow/

‏⁧ #خداباوری⁩ ⁧ #خداناباوری⁩ ⁧ #مسیحیت⁩ ⁧ #کانیبالیسم⁩ ⁧ #آدمخواری⁩ ⁧ #عشاء_ربانی⁩ ⁧ #گوشتخواری⁩ ⁧ #مدارا⁩ ⁧ #رواداری

‏⁦ @Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
«پرتره بانویی در آتش»
معرفی فیلم

در گزارش کوتاهی که مرحوم نجف دریابندری از دیدارش با برتراند راسل، فیلسوف مشهور انگلستان، نوشته بود، نکته‌ هوشمندانه‌ای بود؛ اینکه راسل گفته بود: همیشه یک فرهنگ مسلط در دوران اوج خودش، با آنچه که از ‌خرده‌فرهنگ‌های مارجینال (حاشیه) می‌گیرد، غنی‌تر می‌شود؛ او به عنوان نمونه‌ی بارز اشاره کرده بود که موزیک در ایالات متحده، با آنچه که سیاهان آفریقایی‌تبار تولید می‌کنند، غنی‌تر می‌شود.

فیلم  پرتره‌ بانویی در آتش (Portrait of a Lady on Fire) که ماجرای عشق نامتعارفی را میان دو زن روایت می‌کند، مانند اغلب داستان‌هایی از این دست، داستان‌های عاشقانه‌ جهان را غنی‌تر می‌کنند.

این داستان عاشقانه را چنان تماشا خواهید کرد که تو گویی کاملا تازه است! همان یک قصه‌ عشق که حافظ اعتقاد داشت از هر زبان که بشنوی، نامکرر است و تازه جلوه می‌کند، اینجا گویی واقعا تازه شده است؛ واقعا نامکرر شده است! نه به جهت آنکه «غم عشق» همواره مشتاقانی دارد، بلکه به این جهت که فرم قصه، انگاری تازه شده باشد. علتش هم چیزی جز این نیست که اکنون گروه‌های بزرگ اجتماعی که آن‌ها را به اصطلاح queer می‌خوانند قصه‌های کهن بشری را حال و هوای تازه‌ای بخشیده‌اند. مثالی دیگر از غنی‌شدن فرهنگ حاکم بر کلان‌شهرهای بزرگ، توسط گروه‌های حاشیه‌نشین جامعه…

 یکی از آن شگردهای سینمایی که سکانسی از فیلم را تکان‌دهنده کرده است، لحظه‌ای ست که کنار آتش جمع شده‌اند و ناگهان همه‌چیز لطیف می‌شود! چهره‌ مردم برمی‌گردد! نگاه‌ها عمیق‌تر و لب‌ها ترانه‌خوان می‌شود. درست در این صحنه که انگاری با پویاسازی تابلوهای نقاشی مواجهیم، نگاه دو چهره‌ اصلی داستان با هم گره می‌خورد و چنان عمیق می‌شود، که درنمی‌یابند دامن یکی از آن‌ها آتش گرفته است. فیلم نام خود را از این صحنه می‌گیرد. این آتشِ به دامن‌ سرایت کرده، نقطه‌ی اوج درام است…

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت به صفحه‌ی گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/portrait-of-a-lady-on-fire/


هفدهم می، روز بین‌المللی مبارزه با ترس (فوبیا) از دگرباشی جنسیتی‌ست. تیم پژوهشی گفت‌وشنود، به همه‌ی علاقه‌مندان روایت‌های عاشقانه، و همچنین به علاقه‌مندان به مطالعات کوییر و گروه‌های حاشیه‌ای اجتماعی، تماشای این فیلم را توصیه می‌کند.

#دگرباشی_جنسی #دگرباشی_جنسیتی #دگرباشی #حاشیه #حاشیه_نشینی #مارجینال #مارجینالیسم #مدارا #رواداری


@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
رهبران فرهمند:
شوکو آساهارا

برای ما ایرانیان که پس از انقلاب ژینا، شاهد حمله به مدارس دخترانه با گاز شیمیایی بوده‌ایم، دانستن میزان علاقه رهبران فرقه‌های تبهکار به گازهای شیمیایی خالی از فایده و بصیرت نیست.

وقتی در جولای ۱۹۹۳، شوکو آساهارا دستور داد که از برج خنک‌کننده‌ محل استقرار فرقه‌اش با اسپری‌کردن «باسیلوس آنثراسیس» (Bacillus Anthracis) نوعی آلودگی عفونی در توکیو ایجاد کند، پروژه شکست خورد و هیچ نوع آلودگی‌ای گزارش نشد! اما البته گزارش‌های متعددی از بوی بد در منطقه‌ای وسیع به پلیس و مراکز شهرداری رسید. آنها خیلی سال بود که روی تولید گازهای شیمیایی به ویژه سارین، و همین‌طور VX متمرکز شده بودند و امکان کشتار جمعی را آزمایش می‌کردند!


شوکو آساهارا (Shoko Asahara) ‌با نام اصلی شیزو ماتسوموتو، در یک خانواده تنگدست ژاپنی در ۱۹۵۵ به دنیا آمد. خانواده‌اش با بافتن «تاتامی» که زیراندازهای سنتی ژاپنی‌ست امرار معاش می‌کردند. اما چون چهارمین پسر آن‌ها، از ناحیه چشم چپ نابینا، و از ناحیه چشم راست بینایی ضعیفی داشت، نمی‌توانست در این خانواده پرجمعیت کمکی برای امرار معاش باشد. خانواده او را در شش سالگی، به مدرسه مخصوص نابینایان سپرد و عملا طرد کرد!

یکی از پژوهشگران زندگی و سرنوشت او معتقد است ریشه‌ انزجار عمیقی که در رفتار شوکو آساهارا علیه جامعه در سال‌های بعد دیده شد، باید در همین ترومای سهمناک دوران کودکی‌اش جستجو شود…

برای مطالعه‌ی ادامه‌ی این یادداشت لطفاً به صفحه‌ی گفت‌وشنود رجوع کنید:

https://dialog.tavaana.org/shoko-asahara/

#گفتگو #مدارا #فرقه #فرقه_گرایی #کالت #شوکو_آساهارا #گاز_شیمیایی #گاز_سمی #کشتار_جمعی

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
پزشکیان: اگر متحد باشیم کسی جرات نمی‌کند مسلمانان را بمباران کند

- برخی کاربران با اشاره به این سخنان پزشکیان، به وی یادآوری کرده‌اند که برخلاف این آرزوهای وی، تاریخ نشان می‌دهد که مسلمان بیشتر از هر کسی مسلمان کشته است!

کاربر دیگری با اشاره به جنگ ایران و عراق و وجود نمادهای ضدایرانی در بغداد، این سخنان پزشکیان را ساده‌لوحی می‌داند.

به نظر شما ملت‌ها و کشورها بر اساس مذهب و دین می‌توانند متخد شوند؟
آیا تداوم صلح در سایه‌ مناسبات و تعاملات اقتصادی میان کشورها راحت‌تر و ممکن‌تر از اتحاد بر اساس مذهب نیست؟

#صلح #مذهب #مدارا #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
جنگ تمام شده است و گروهبانی مجروح، گرسنه و درمانده، خود را به پشت در منزل یکی از درجه‌داران ارتش می‌رساند. او پیش از این به منزل سابق خود رفته، و مردی غریبه را در کنار همسرش یافته است! تلاش کرده جایی استخدام شود، اما مهارتی ندارد و کسی او را استخدام نمی‌کند. او از این درجه‌دار ارتش که در فضایی آرام و دلخواه در کنار خانواده خود مشغول صرف شام است، کمک می‌خواهد! اما با برخورد تند و اهانت‌آمیز مواجه می‌شود.

‏این پرده‌ای از نمایشنامه «بیرون پشت در» اثر ولفگانگ بورشرت است که بارها در تهران به روی صحنه رفته است. این اثر دراماتیک فوق‌العاده در نکوهش جنگ و زخم‌های عمیق انسانی‌اش، توسط میرحمید عمرانی و میرمجید عمرانی به فارسی ترجمه شده، و به همت انتشارات مهراندیش، منتشر شده است.

‏ولفگانگ بورشرت، نویسنده‌ای آلمانی است که در ۲۰ مه ۱۹۲۱ در هامبورگ به دنیا آمد و یکی از صداهای ادبی برجسته پس از جنگ جهانی دوم به شمار می‌رود. او به دلیل آثار کوتاه و تاثیرگذارش، از جمله نمایشنامه مشهور “بیرون، پشت در” (Draußen vor der Tür) و داستان‌های کوتاهش، به عنوان یکی از منتقدان صریح جنگ و ویرانی‌های آن شناخته می‌شود. بورشرت با توجه به تجربه‌های تلخی که در جنگ جهانی دوم و اسارت کشیده بود، به یکی از نمادهای ضدجنگ در ادبیات آلمان تبدیل شد. او در آثارش، عمیقاً به تأثیرات جنگ بر روح و روان افراد پرداخته و درد و رنج بازماندگان و سربازان را به تصویر کشیده است.

‏بورشرت به دلیل بیماری‌های شدید جسمی که عمدتاً ناشی از شرایط سخت جنگ و زندان بود، در جوانی و در حالی که تنها ۲۶ سال داشت، در ۲۰ نوامبر ۱۹۴۷ در بازل درگذشت. او در طول جنگ جهانی دوم به عنوان سرباز به جبهه فرستاده شده بود و چندین بار به دلیل انتقادهای علنی از رژیم نازی و شوخی‌هایش درباره رهبری آلمان، توسط ارتش رایش سوم به زندان افتاد. در همین مدت بود که به بیماری‌های مرتبط با کبد و عفونت‌های دیگر مبتلا شد.

‏زندگی بورشرت پس از جنگ نیز با بیماری‌های مداوم همراه بود. او مدت کوتاهی پس از جنگ درگذشت. شرایط سخت جسمی او که نتیجه تجربه‌های جنگ و دوران اسارت بود، تأثیر مستقیمی بر مرگ زودهنگامش داشت.

‏با این حال، میراث ادبی او همچنان تأثیرگذار است و آثارش به عنوان نقدی تند بر بی‌رحمی‌های جنگ و دعوتی به صلح و انسان‌دوستی، همچنان خوانده می‌شوند.

‏⁧ #روز_جهانی_صلح ⁩ ⁧ #صلح ⁩ ⁧ #گفتگو ⁩ ⁧ #رواداری ⁩ ⁧ #مدارا
‏⁦ @dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
«ملایی که مرغ‌داری پیشه کرد!»
علی‌اکبر حکمی‌زاده

«ایرانیان! با تعارف و ماست‌مالی کار درست نمی‌شود! تا ما چنینیم وضع ما هم همین است!» 

۲۴ دی‌ماه ۱۳۹۷ رادیوفردا گزارشی منتشر کرد از فهرست روحانیونی که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ و تشکیل دادگاه ویژه‌ روحانیت، «خلع لباس» شدند. از میان نام‌هایی که در این گزارش دیده می‌شود، نام علی‌اکبر حَکَمی‌زاده شاید از همه جالب‌تر باشد. چون حکمی‌زاده به‌ویژه به عنوان مولف کتابی انتقادی و تند مشهور است به نام «اسرار هزارساله» که در ۱۳۲۲ منتشر شده بود! البته بنیان‌گذار نظم سیاسی جدید که بعد سال‌ها تبعید از فرانسه به ایران بازگشته، و برای محاکمه‌ «آخوندهای فاسد» دادگاهی ویژه درست کرده بود، خیلی خوب به خاطر می‌آورد که یکی از اولین رساله‌های خود را علیه همین کتاب «اسرار هزارساله» نوشته است؛ نزدیک به چهار دهه پیش، زمانی که خود ۴۲ سال سن داشته است! 

علی‌اکبر حمکی‌زاده، مانند اغلب کنشگران عصر مشروطه و ابتدای پهلوی اول، تحصیلات خود را در حوزه سپری کرده بود. گفته می‌شود که او در ابتدای امر، منتقد غرب هم بوده است. کتاب «راه نجات از آفات تمدن حاضر»، در واقع از اولین نمونه‌های ژانر ادبی انتقاد از غرب‌گرایی، نوشته‌ی اوست که پیش از «اسرار هزارساله» نوشته شده است. رسول جعفریان از آخوندهای نزدیک به حکومت جمهوری اسلامی و عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران می‌گوید که…

برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/aliakbar-hakamizadeh/

#اسرار_هزار_ساله #علی_اکبر_حکمی_زاده #روح_الله_خمینی #کشف_الاسرار #گفتگو #مدارا #نقد_دینی

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
@dialogue1402

دشمنان آزادی: محمدتقی فعالی
(قسمت اول)

از دیگر چهره‌های حوزوی که علیه ادیان غیررسمی فعالیت می‌کند، محمدتقی فعالی‌ست که موسسه فرهنگی‌هنری سبک زندگی «آل یاسین» را تاسیس کرده و رییس هیأت مدیره‌ی آن است. شخص فعالی و همکاران او محتواهای بسیاری در قالب کتاب و فایل صوتی تدارک دیده‌اند که به تعبیر خودشان رای جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی و همین‌طور نهادینه کردن سبک زندگی ایرانی- اسلامی بوده است.

از زمره‌ی دستاوردهای موسسه‌ی سبک زندگی آل یاسین، بنا به اعلان رسمی خود موسسه، «همکاری و ارتباط‌گیری با سازمان‌ها و نهادهای بالادستی نظام، نظیر وزارت کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی انتظامی و وزارت آموزش و پرورش» بوده است. (نگاه کنید به پایگاه رسمی موسسه سبک زندگی، دستاورد شماره‌ی یازدهم) اینکه یک موسسه‌ی فرهنگی و آموزشی بخواهد سبک زندگی بخصوصی را ترویج کند، به هیچ‌وجه اشکال ندارد. اما اگر هدف این موسسه، در واقع تحمیل سبک زندگی مدنظر خود به شهروندان باشد، مغایر با اصول‌پذیرفته‌شده‌ی آزادی شهروندان و حق انتخاب آنها خواهد بود.

از این جهت، ارتباط موسسه‌ی آقای فعالی با نهادهایی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی جای پرسش و تردید دارد. وقتی در نظر بگیریم که برنامه و هدف رسماً اعلام شده‌ی مقامات حکومت جمهوری اسلامی، به اصطلاح «نهادینه کردن سبک زندگی ایرانی- اسلامی»ست که برای تحقق آن از استفاده از هیچ ابزاری دریغ ندارند، درمی‌یابیم که در حیات دینی شهروندان مطمئناً از رواداری و آزاداندیشی بیشتری نسبت به آنچه در مابقی حیطه‌های حیات شهروندی نشان می‌دهند، برخوردار نیستند.

لاجرم، موسساتی مانند «موسسه‌ی بهداشت روانی» و زیرمجموعه‌هایش به ریاست و مدیریت سیف‌مظاهری، و یا «موسسه‌ی سبک زندگی آل‌یاسین» تنها ظاهری فرهنگی- آموزشی و آماده‌ی گفتگو دارند. در قسمت بعد، دوگانه‌سازی ارزش‌گذارانه از شرق و غرب که یکی از شگردهای حاکمیت جمهوری اسلامی برای سرکوب ادیان غیررسمی و سبک‌زندگی‌های بدیل است را در کار موسسه‌ی «سبک زندگی آل یاسین» جستجو می‌کنیم.

بریده‌ای از کتابچه «ناباورمندان» از انتشارات توانا (صص۴۷-۴۸)؛ برای دسترسی به کل کتاب از لینک زیر استفاده کنید:

https://dialog.tavaana.org/wp-content/uploads/2024/02/nonbelievers.pdf

#گفتگو_توانا #مدارا #رواداری #محمدتقی_فعالی #سبک_زندگی #آل_یاسین
@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
یکی از همراهان با اشاره به ادعای صلح‌دوستی جمهوری اسلامی که از طریق پزشکیان در نیویورک تبلیغ می‌شود، این متن را فرستاده‌است:

«اینها هنوز توی تکبیرهاشون برای نیمی از مردم جهان مرگ طلب می‌کنند، بعد میرن توی سازمان ملل خودشون رو صلح‌طلب معرفی می‌کنند. دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را»؟

نظر شما چیست؟

#صلح #مدارا #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
@dialogue1402

«زشت‌ها»
معرفی فیلم

تالی به دیوید می‌گه که تو به تلاش برای رادیکالیزه کردن مردم شهرت یا در واقع سوءشهرت داری! دیوید می‌که اشکال نداره! هر تغییر اجتماعی در بادی امر، رادیکال محسوب می‌شه!

فیلم «زشت‌ها» داستان رادیکال شدن لایه‌هایی از اجتماع علیه ایدئولوژی زیبایی، یا خوشگلیه! ایدئولوژی‌ای که مصداق بارزش در حیات اجتماعی، استقبال فوق‌العاده از اعمال جراحی زیبایی‌ست که گردش مالی قابل توجهی هم در سراسر سیاره داره. تالی که تقریبا اتفاقی با یکی از اعضای این گروه رادیکال یا انقلابی آشنا می‌شه، اصلا با اونها همدل نیست. خیلی صریح می‌گه من نمی‌خوام آزاد باشم! می‌خوام فقط خوشگل باشم! تالی کاراکتری‌ست که اشکالی در ایدئولوژی خوشگلی یا ژیگول بودن نمی‌بینه! فیلم «زشت‌ها/ Uglies» که بر اساس رمانی به همین نام اثر اسکات وسترفلد ساخته شده، در سال ۲۰۲۴ به کارگردانی مک‌جی (McG) منتشر شد و از جمله فیلم‌هایی بود که توجه مخاطبان زیادی را در نتفلیکس به خود جلب کرد. این فیلم در گیشه و پلتفرم‌های آنلاین با موفقیت متوسطی مواجه شد، اما موضوعات آن، به‌ویژه انتقاداتش از استانداردهای تحمیل‌شده زیبایی و استفاده گسترده از جراحی‌های زیبایی، مورد توجه منتقدان قرار گرفت.

داستان فیلم به روشنی بر روی مبارزه اجتماعی علیه ایدئولوژی زیبایی تمرکز دارد؛ ایدئولوژی‌ای که از طریق فشارهای فرهنگی، رسانه‌ای و اقتصادی به جامعه تحمیل شده است. در دنیای فیلم، استانداردهای زیبایی به حدی تثبیت شده‌اند که افراد برای پذیرفته شدن در جامعه به‌طور اجتناب‌ناپذیری به جراحی‌های زیبایی متوسل می‌شوند. این جراحی‌ها نماد کنترل و تبعیت از یک سیستم هستند که…

برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفت‌وشنود مراجعه کنید:

https://dialog.tavaana.org/uglies/

#گفتگو #مدارا #رواداری #ایدئولوژی #دین #فرهنگ_مسلط

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
@Dialogue1402

دشمنان آزادی
(قسمت دوم)

«… اگر فرض بگیریم که سیف‌مظاهری و همکاران او در موسسه بهداشت روان، صرفاً به «راهبرد روشنگری پیشگرانه» پرداخته بودند و جهت برخورد امنیتی و قضایی هیچ مشاوره‌ای به نهادهای ذی‌ربط نداده بودند، باز همچنان قابل درک است که چرا پیروان و هواداران عرفان حلقه، پس از برخورد قضایی با رهبر معنوی خود، جلسات گفتگو را تحریم کرده‌اند. پیش‌شرط تحقق چنین گفتگوهایی میان نمایندگان ادیان مختلف، احترام به اصل آزادی ادیان و حق شهروندان به ابراز عقیده بدون احساس ناامنی و ترس است.»

نقل از بخش «دشمنان آزادی» از کتابچه «ناباورمندان» که به معرفی سازمان‌های به ظاهر فرهنگی در ج. ا. می‌پردازد؛ سازمان‌هایی که به احتمال زیاد بازوی معاونت «فرق و مذاهب» در وزارت اطلاعات ج.ا. هستند.

سیف مظاهری که با استفاده از الفاظ و اصطلاحات تازه و غیرسیاسی مانند «بهداشت معنوی» و اخذ بودجه از نهادهای ذی‌ربط، پوششی عادی به فعالیت‌های خود می‌دهد، یکی از دشمنان آزادی دین در ایران امروز است.

مظاهری خود در مصاحبه‌ای به برخورد امنیتی با هواداران محمدعلی طاهری به موازات برگزاری جلسات گفتگو در فرهنگسراها اشاره می‌کند. برای شنیدن نسخه شنیداری این کتابچه از لینک زیر استفاده کنید:

https://youtu.be/E6sXkwBSQTM?si=-wdfDNEkyNTw_PCl

#گفتگو #مدارا #آزادی #آزادی_دین #نقد_دین

@Dialogue1402