جنگ دولتهای #سرکوبگر و مردم در رسانههای #دیجیتال
در سالگرد اعتراضات #هنگکنگ، این گزارش تواناتک شو به بررسی تاثیر رسانههای اجتماعی بر این اعتراضات میپردازد.
ابزارهای سرکوب کداماند؟ یک تحقیق دانشگاهی در هنگکنگ شش روش را طبقهبندی میکند. #سانسور #اینترنت تنها یکی از این موارد است. #centraloccupy
#تواناتکشو، از سری برنامههای جدید تواناتک است. ویدیوهای بیشتر را دریوتیوب تواناتک ببینید: http://ow.ly/UVtPI
در تلگرام: https://telegram.me/TavaanaTech
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
در سالگرد اعتراضات #هنگکنگ، این گزارش تواناتک شو به بررسی تاثیر رسانههای اجتماعی بر این اعتراضات میپردازد.
ابزارهای سرکوب کداماند؟ یک تحقیق دانشگاهی در هنگکنگ شش روش را طبقهبندی میکند. #سانسور #اینترنت تنها یکی از این موارد است. #centraloccupy
#تواناتکشو، از سری برنامههای جدید تواناتک است. ویدیوهای بیشتر را دریوتیوب تواناتک ببینید: http://ow.ly/UVtPI
در تلگرام: https://telegram.me/TavaanaTech
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
YouTube
حکومتها در مقابل شبکههای اجتماعی
.
سوم اردیبهشت ماه ۱۳۸۷، #امیدرضا_میرصیافی، #وبلاگنویس که #وبلاگ «روزنگار» را با محتوایی بیشتر #فرهنگی و گاه #سیاسی مینوشت، دستگیر شد. میرصیافی ۴۱ روز بعد از بازداشت، با وثیقهی ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. آبان ماه همان سال از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه زندان، و به اتهام توهین به آیتالله خامنهای و آیتالله خمینی به دوسال حبس محکوم شد و برای اجرای حکم راهی #زندان #اوین شد.
چهارماه بعد، در ۲۸ اسفندماه ۱۳۸۷، امیدرضا میرصیافی در زندان اوین درگذشت و نام او در جهان به عنوان اولین وبلاگنویسی که در زندانهای نظامهای #سرکوبگر جان خود را از دست داد، به ثبت رسید. امیدرضا میرصیافی هنگام مرگ، ۲۸ ساله بود و «مجموعه فعالان #حقوق_بشر در ایران» در گزارشی که از مرگ وی منتشر کرد، علت #مرگ را «عدم دریافت کمکهای پزشکی لازم و فشارهای روانی زندان» اعلام کرد.
سازمان «گزارشگران بدون مرز» در بیانیهای که به دلیل مرگ میرصیافی منتشر کرد، نوشت:« با توجه به اطلاعاتی که ما در تحقیقات و گفتوگوهای خود با خانواده امیدرضا میرصیافی به دست آوردهایم، تناقضات و نشانههای اهمالکاری جدی میان اسناد رسمی بازداشتگاه اوین، بیمارستان لقمان حکیم و پزشکی قانونی درباره ساعت انتقال به بیمارستان و ساعت فوت امیدرضا میرصیافی وجود دارد.»
این سازمان مدافع حقوق #روزنامهنگاران و #وبنگاران در سراسر جهان، خواهان آن شده بود که گزارشگر ویژهی سازمان ملل به ایران اعزام شود و دربارهی پروندهی مرگ مشکوک میرصیافی تحقیق کند. خواستهای که مثل بسیاری دیگر از درخواستهای مشابه سازمانهای حقوق بشری از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، نادیده گرفته شد.
اگر امیدرضا میرصیافی که بنا به گفتهی خانوادهاش سابقهی هیچگونه #بیماری یا اعتیادی نداشت و بر روی جسدش کبودیهای متعدد و #شکستگی #جمجمه مشاهده میشد زنده بود، روز ۱۹ مرداد ۱۳۹۰ باید بعد از گذراندن دوران حبس از زندان آزاد میشد، ولی بیست و هشتم اسفند امسال هفتمین سال فقدان اوست.
درباره او بخوانید:
https://goo.gl/PDsTN9
برخی اظهارات خانواده:
http://goo.gl/hJfmNM
متن بالا از گزارش زیر خلاصه شده:
http://goo.gl/gcVOO4
امیدرضا همچنین سابقه همکاری با: «روزنامه جوان» (٢٠٠۵ تا ٢٠٠۶)، «روزنامه آینده نو» (٢٠٠٧)، «رادیو ھمصدا در سوئد» (٢٠٠۴ تا ٢٠٠۶) ،«رادیو زمانه» (٢٠٠٧) ،« سایت ھنر و موسیقی» (٢٠٠۴ تا ٢٠٠٧) را در کارنامه کاری خود دارد.
از فیسبوک سیدجواد متولی (روزنامه نگار)
@Tavaana_TavaanaTech
سوم اردیبهشت ماه ۱۳۸۷، #امیدرضا_میرصیافی، #وبلاگنویس که #وبلاگ «روزنگار» را با محتوایی بیشتر #فرهنگی و گاه #سیاسی مینوشت، دستگیر شد. میرصیافی ۴۱ روز بعد از بازداشت، با وثیقهی ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. آبان ماه همان سال از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه زندان، و به اتهام توهین به آیتالله خامنهای و آیتالله خمینی به دوسال حبس محکوم شد و برای اجرای حکم راهی #زندان #اوین شد.
چهارماه بعد، در ۲۸ اسفندماه ۱۳۸۷، امیدرضا میرصیافی در زندان اوین درگذشت و نام او در جهان به عنوان اولین وبلاگنویسی که در زندانهای نظامهای #سرکوبگر جان خود را از دست داد، به ثبت رسید. امیدرضا میرصیافی هنگام مرگ، ۲۸ ساله بود و «مجموعه فعالان #حقوق_بشر در ایران» در گزارشی که از مرگ وی منتشر کرد، علت #مرگ را «عدم دریافت کمکهای پزشکی لازم و فشارهای روانی زندان» اعلام کرد.
سازمان «گزارشگران بدون مرز» در بیانیهای که به دلیل مرگ میرصیافی منتشر کرد، نوشت:« با توجه به اطلاعاتی که ما در تحقیقات و گفتوگوهای خود با خانواده امیدرضا میرصیافی به دست آوردهایم، تناقضات و نشانههای اهمالکاری جدی میان اسناد رسمی بازداشتگاه اوین، بیمارستان لقمان حکیم و پزشکی قانونی درباره ساعت انتقال به بیمارستان و ساعت فوت امیدرضا میرصیافی وجود دارد.»
این سازمان مدافع حقوق #روزنامهنگاران و #وبنگاران در سراسر جهان، خواهان آن شده بود که گزارشگر ویژهی سازمان ملل به ایران اعزام شود و دربارهی پروندهی مرگ مشکوک میرصیافی تحقیق کند. خواستهای که مثل بسیاری دیگر از درخواستهای مشابه سازمانهای حقوق بشری از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، نادیده گرفته شد.
اگر امیدرضا میرصیافی که بنا به گفتهی خانوادهاش سابقهی هیچگونه #بیماری یا اعتیادی نداشت و بر روی جسدش کبودیهای متعدد و #شکستگی #جمجمه مشاهده میشد زنده بود، روز ۱۹ مرداد ۱۳۹۰ باید بعد از گذراندن دوران حبس از زندان آزاد میشد، ولی بیست و هشتم اسفند امسال هفتمین سال فقدان اوست.
درباره او بخوانید:
https://goo.gl/PDsTN9
برخی اظهارات خانواده:
http://goo.gl/hJfmNM
متن بالا از گزارش زیر خلاصه شده:
http://goo.gl/gcVOO4
امیدرضا همچنین سابقه همکاری با: «روزنامه جوان» (٢٠٠۵ تا ٢٠٠۶)، «روزنامه آینده نو» (٢٠٠٧)، «رادیو ھمصدا در سوئد» (٢٠٠۴ تا ٢٠٠۶) ،«رادیو زمانه» (٢٠٠٧) ،« سایت ھنر و موسیقی» (٢٠٠۴ تا ٢٠٠٧) را در کارنامه کاری خود دارد.
از فیسبوک سیدجواد متولی (روزنامه نگار)
@Tavaana_TavaanaTech
Wikipedia
امیدرضا میرصیافی
ژورنالیست ایرانی
نقش قانون اساسی در گذار به دموکراسی
قانون اساسی و دموکراسی
قانون اساسی هر کشوری اصول و شیوه های پایه در سیستم سیاسی کشور را بیان می کند که مستند کار و ساختارهای نهادی حکومت است. یک قانون اساسی دموکراتیک نقشه راهی را برای تاسیس سیستم حکومت مردم بر خویشتن ارائه می کند. قانون اساسی چارچوب حقوقی ای فراهم می کند که در محدوده آن دموکراسی می تواند رشد کند. بنابرین می توانیم بگوییم که دموکراسی بنایی است که بتدریج و بر اساس حاکمیت قانون، در چارچوبی که قانون اساسی مقرر داشته، ساخته می شود.هر چند قوانین اساسی دموکراتیک می توانند از بسیاری جهات با هم تفاوت داشته باشند، در همه آنها شهروندان حاکم اند و انتخاب رهبران و وضع قوانین و سیاست ها در ترجیحاتی که شهروندان اظهار می کنند، ریشه دارد.
نقش قانون اساسی در کمک به کشورهایی که از سیستم اقتدارگرا به نظام دموکراتیک گذار می کنند چیست؟ رژیم های سرکوبگر با مشخصه هایی مانند بالا بودن میزان بی اعتمادی، ناپایداری سیاسی، جنگ قدرت، و فقدان نهادها شناخته می شوند. تدوین قانون اساسی دموکراتیک درست همین مسائل را هدف می گیرد. قانون اساسی چارچوب تازه ای برای تصمیم سازی دولتی می ریزد و شیوه های تازه ای برای انتخاب رهبران حکومتی تعیین می کند. با چنین کاری، قانون اساسی به تعیین این موضوع می پردازد که چه کسی قدرت را اعمال خواهد کرد و چگونه #قدرت اعمال خواهد شد. این موجب می شود که قانون اساسی در مرکز نبرد برای قدرت سیاسی قرار گیرد اما در کنار آن به گروههای مخالف نیز فرصتی تاریخی می بخشد تا از فضای ترس متقابل به سوی #اعتماد بیشتر حرکت کنند و نبرد برای قدرت را در مسیرهای قانونی پیش ببرند و درگیری های ریشه دار اجتماعی را با شیوه های نهادینه ای که مورد توافق همگان است فیصله دهند و اجازه دهند که درگیری ها به صورتی مسالمت آمیز حل و فصل شود.
از آنجا که قانون اساسی دموکراتیک به دولتی پاسخگو شکل می دهد و نهادهایی ایجاد می کند که هنجارهای دموکراتیک مانند برابری شهروندان در مقابل قانون را منعکس می کنند، بنابرین چارچوبی برای آشتی ملی فراهم می سازد. بر خلاف رژیم های اقتدارگرا، در دموکراسی همه شهروندان از این حق برخودارند که در حکومت و امور سیاسی مشارکت کنند. هر #قانون اساسی دموکراتیک هم قدرت را به همه شهروندان گسترش می دهد و هم محدودیتهایی را بر قدرت دولت و اکثریت وضع می کند. این محدودیتها برای حفاظت دموکراسی ضروری است تا اکثریت دست به عملی نزند که #حقوق_اساسی شهروندان را نقض کند یا روشهای #دموکراتیک را به سایه ببرد. فارغ از اینکه یک حزب چقدر رای دارد، حقوق معینی وجود دارد که قانون اساسی آنها را از تعرض مصون می شناسد و قابل نقض کردن (با رای اکثریت) نیست.
حقوق تثبیت شده در قانون اساسی و محدودیت های اعمال شده بر قدرت نه تنها به خطر خود این حقوق ارزش دارند، بلکه به این خاطر هم ارجمندند که همه شهروندان بر اساس آن می توانند به صورتی معنادار در زندگی سیاسی مشارکت کنند (و نه فقط اکثریت). با حفاظت از شهروندان در مقابل #خودکامگی اکثریت است که قانون اساسی دموکراتیک به جوامع کمک می کند تا از حکومت های #سرکوبگر به سوی سیستم های آزاد و دموکراتیک حرکت کنند.
قانون اساسی چگونه می تواند بر نتیجه گذار به دموکراسی موثر افتد؟ قانون اساسی به #دموکراسی کمک می کند تا در طول زمان مستقر شود مشروط به اینکه قوانین و فرآیندهایی که برای حکومت تازه پیش بینی کرده با توافقی وسیع حمایت شود. رسیدن به توافقی از این نوع نیازمند #اعتمادسازی است و زمانی احتمال موفقیت این روند بیشتر می شود که با شیوه های فراگیر گفتگو و مذاکره همراه باشد. این روش پیامدهایی دارد: اولا برای روند تدوین قانون اساسی و ثانیا برای انواع نهادهایی که در قانون پیش بینی می شود و نهایتا نقشی که فعالان #جامعه_مدنی در دوره تدوین #قانون_اساسی و پس از آن بازی می کنند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/content/constitutions-democratic-transitions
@Tavaana_TavaanaTech
قانون اساسی و دموکراسی
قانون اساسی هر کشوری اصول و شیوه های پایه در سیستم سیاسی کشور را بیان می کند که مستند کار و ساختارهای نهادی حکومت است. یک قانون اساسی دموکراتیک نقشه راهی را برای تاسیس سیستم حکومت مردم بر خویشتن ارائه می کند. قانون اساسی چارچوب حقوقی ای فراهم می کند که در محدوده آن دموکراسی می تواند رشد کند. بنابرین می توانیم بگوییم که دموکراسی بنایی است که بتدریج و بر اساس حاکمیت قانون، در چارچوبی که قانون اساسی مقرر داشته، ساخته می شود.هر چند قوانین اساسی دموکراتیک می توانند از بسیاری جهات با هم تفاوت داشته باشند، در همه آنها شهروندان حاکم اند و انتخاب رهبران و وضع قوانین و سیاست ها در ترجیحاتی که شهروندان اظهار می کنند، ریشه دارد.
نقش قانون اساسی در کمک به کشورهایی که از سیستم اقتدارگرا به نظام دموکراتیک گذار می کنند چیست؟ رژیم های سرکوبگر با مشخصه هایی مانند بالا بودن میزان بی اعتمادی، ناپایداری سیاسی، جنگ قدرت، و فقدان نهادها شناخته می شوند. تدوین قانون اساسی دموکراتیک درست همین مسائل را هدف می گیرد. قانون اساسی چارچوب تازه ای برای تصمیم سازی دولتی می ریزد و شیوه های تازه ای برای انتخاب رهبران حکومتی تعیین می کند. با چنین کاری، قانون اساسی به تعیین این موضوع می پردازد که چه کسی قدرت را اعمال خواهد کرد و چگونه #قدرت اعمال خواهد شد. این موجب می شود که قانون اساسی در مرکز نبرد برای قدرت سیاسی قرار گیرد اما در کنار آن به گروههای مخالف نیز فرصتی تاریخی می بخشد تا از فضای ترس متقابل به سوی #اعتماد بیشتر حرکت کنند و نبرد برای قدرت را در مسیرهای قانونی پیش ببرند و درگیری های ریشه دار اجتماعی را با شیوه های نهادینه ای که مورد توافق همگان است فیصله دهند و اجازه دهند که درگیری ها به صورتی مسالمت آمیز حل و فصل شود.
از آنجا که قانون اساسی دموکراتیک به دولتی پاسخگو شکل می دهد و نهادهایی ایجاد می کند که هنجارهای دموکراتیک مانند برابری شهروندان در مقابل قانون را منعکس می کنند، بنابرین چارچوبی برای آشتی ملی فراهم می سازد. بر خلاف رژیم های اقتدارگرا، در دموکراسی همه شهروندان از این حق برخودارند که در حکومت و امور سیاسی مشارکت کنند. هر #قانون اساسی دموکراتیک هم قدرت را به همه شهروندان گسترش می دهد و هم محدودیتهایی را بر قدرت دولت و اکثریت وضع می کند. این محدودیتها برای حفاظت دموکراسی ضروری است تا اکثریت دست به عملی نزند که #حقوق_اساسی شهروندان را نقض کند یا روشهای #دموکراتیک را به سایه ببرد. فارغ از اینکه یک حزب چقدر رای دارد، حقوق معینی وجود دارد که قانون اساسی آنها را از تعرض مصون می شناسد و قابل نقض کردن (با رای اکثریت) نیست.
حقوق تثبیت شده در قانون اساسی و محدودیت های اعمال شده بر قدرت نه تنها به خطر خود این حقوق ارزش دارند، بلکه به این خاطر هم ارجمندند که همه شهروندان بر اساس آن می توانند به صورتی معنادار در زندگی سیاسی مشارکت کنند (و نه فقط اکثریت). با حفاظت از شهروندان در مقابل #خودکامگی اکثریت است که قانون اساسی دموکراتیک به جوامع کمک می کند تا از حکومت های #سرکوبگر به سوی سیستم های آزاد و دموکراتیک حرکت کنند.
قانون اساسی چگونه می تواند بر نتیجه گذار به دموکراسی موثر افتد؟ قانون اساسی به #دموکراسی کمک می کند تا در طول زمان مستقر شود مشروط به اینکه قوانین و فرآیندهایی که برای حکومت تازه پیش بینی کرده با توافقی وسیع حمایت شود. رسیدن به توافقی از این نوع نیازمند #اعتمادسازی است و زمانی احتمال موفقیت این روند بیشتر می شود که با شیوه های فراگیر گفتگو و مذاکره همراه باشد. این روش پیامدهایی دارد: اولا برای روند تدوین قانون اساسی و ثانیا برای انواع نهادهایی که در قانون پیش بینی می شود و نهایتا نقشی که فعالان #جامعه_مدنی در دوره تدوین #قانون_اساسی و پس از آن بازی می کنند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/content/constitutions-democratic-transitions
@Tavaana_TavaanaTech
Tavaana
نقش قانون اساسی در گذار به دموکراسی
قانون اساسی و دموکراسی قانون اساسی هر کشوری اصول و شیوه های پایه در سیستم سیاسی کشور را بیان می کند که مستند کار و ساختارهای نهادی حکومت است. یک قانون اساسی دموکراتیک نقشه راهی را برای تاسیس سیستم حکومت مردم بر خویشتن ارائه می کند. قانون اساسی چارچوب حقوقی…
Forwarded from آموزشکده توانا
.
سوم اردیبهشت ماه ۱۳۸۷، #امیدرضا_میرصیافی، #وبلاگنویس که #وبلاگ «روزنگار» را با محتوایی بیشتر #فرهنگی و گاه #سیاسی مینوشت، دستگیر شد. میرصیافی ۴۱ روز بعد از بازداشت، با وثیقهی ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. آبان ماه همان سال از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه زندان، و به اتهام توهین به آیتالله خامنهای و آیتالله خمینی به دوسال حبس محکوم شد و برای اجرای حکم راهی #زندان #اوین شد.
چهارماه بعد، در ۲۸ اسفندماه ۱۳۸۷، امیدرضا میرصیافی در زندان اوین درگذشت و نام او در جهان به عنوان اولین وبلاگنویسی که در زندانهای نظامهای #سرکوبگر جان خود را از دست داد، به ثبت رسید. امیدرضا میرصیافی هنگام مرگ، ۲۸ ساله بود و «مجموعه فعالان #حقوق_بشر در ایران» در گزارشی که از مرگ وی منتشر کرد، علت #مرگ را «عدم دریافت کمکهای پزشکی لازم و فشارهای روانی زندان» اعلام کرد.
سازمان «گزارشگران بدون مرز» در بیانیهای که به دلیل مرگ میرصیافی منتشر کرد، نوشت:« با توجه به اطلاعاتی که ما در تحقیقات و گفتوگوهای خود با خانواده امیدرضا میرصیافی به دست آوردهایم، تناقضات و نشانههای اهمالکاری جدی میان اسناد رسمی بازداشتگاه اوین، بیمارستان لقمان حکیم و پزشکی قانونی درباره ساعت انتقال به بیمارستان و ساعت فوت امیدرضا میرصیافی وجود دارد.»
این سازمان مدافع حقوق #روزنامهنگاران و #وبنگاران در سراسر جهان، خواهان آن شده بود که گزارشگر ویژهی سازمان ملل به ایران اعزام شود و دربارهی پروندهی مرگ مشکوک میرصیافی تحقیق کند. خواستهای که مثل بسیاری دیگر از درخواستهای مشابه سازمانهای حقوق بشری از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، نادیده گرفته شد.
اگر امیدرضا میرصیافی که بنا به گفتهی خانوادهاش سابقهی هیچگونه #بیماری یا اعتیادی نداشت و بر روی جسدش کبودیهای متعدد و #شکستگی #جمجمه مشاهده میشد زنده بود، روز ۱۹ مرداد ۱۳۹۰ باید بعد از گذراندن دوران حبس از زندان آزاد میشد، ولی بیست و هشتم اسفند امسال هفتمین سال فقدان اوست.
درباره او بخوانید:
https://goo.gl/PDsTN9
برخی اظهارات خانواده:
http://goo.gl/hJfmNM
متن بالا از گزارش زیر خلاصه شده:
http://goo.gl/gcVOO4
امیدرضا همچنین سابقه همکاری با: «روزنامه جوان» (٢٠٠۵ تا ٢٠٠۶)، «روزنامه آینده نو» (٢٠٠٧)، «رادیو ھمصدا در سوئد» (٢٠٠۴ تا ٢٠٠۶) ،«رادیو زمانه» (٢٠٠٧) ،« سایت ھنر و موسیقی» (٢٠٠۴ تا ٢٠٠٧) را در کارنامه کاری خود دارد.
از فیسبوک سیدجواد متولی (روزنامه نگار)
@Tavaana_TavaanaTech
سوم اردیبهشت ماه ۱۳۸۷، #امیدرضا_میرصیافی، #وبلاگنویس که #وبلاگ «روزنگار» را با محتوایی بیشتر #فرهنگی و گاه #سیاسی مینوشت، دستگیر شد. میرصیافی ۴۱ روز بعد از بازداشت، با وثیقهی ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد. آبان ماه همان سال از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۶ ماه زندان، و به اتهام توهین به آیتالله خامنهای و آیتالله خمینی به دوسال حبس محکوم شد و برای اجرای حکم راهی #زندان #اوین شد.
چهارماه بعد، در ۲۸ اسفندماه ۱۳۸۷، امیدرضا میرصیافی در زندان اوین درگذشت و نام او در جهان به عنوان اولین وبلاگنویسی که در زندانهای نظامهای #سرکوبگر جان خود را از دست داد، به ثبت رسید. امیدرضا میرصیافی هنگام مرگ، ۲۸ ساله بود و «مجموعه فعالان #حقوق_بشر در ایران» در گزارشی که از مرگ وی منتشر کرد، علت #مرگ را «عدم دریافت کمکهای پزشکی لازم و فشارهای روانی زندان» اعلام کرد.
سازمان «گزارشگران بدون مرز» در بیانیهای که به دلیل مرگ میرصیافی منتشر کرد، نوشت:« با توجه به اطلاعاتی که ما در تحقیقات و گفتوگوهای خود با خانواده امیدرضا میرصیافی به دست آوردهایم، تناقضات و نشانههای اهمالکاری جدی میان اسناد رسمی بازداشتگاه اوین، بیمارستان لقمان حکیم و پزشکی قانونی درباره ساعت انتقال به بیمارستان و ساعت فوت امیدرضا میرصیافی وجود دارد.»
این سازمان مدافع حقوق #روزنامهنگاران و #وبنگاران در سراسر جهان، خواهان آن شده بود که گزارشگر ویژهی سازمان ملل به ایران اعزام شود و دربارهی پروندهی مرگ مشکوک میرصیافی تحقیق کند. خواستهای که مثل بسیاری دیگر از درخواستهای مشابه سازمانهای حقوق بشری از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، نادیده گرفته شد.
اگر امیدرضا میرصیافی که بنا به گفتهی خانوادهاش سابقهی هیچگونه #بیماری یا اعتیادی نداشت و بر روی جسدش کبودیهای متعدد و #شکستگی #جمجمه مشاهده میشد زنده بود، روز ۱۹ مرداد ۱۳۹۰ باید بعد از گذراندن دوران حبس از زندان آزاد میشد، ولی بیست و هشتم اسفند امسال هفتمین سال فقدان اوست.
درباره او بخوانید:
https://goo.gl/PDsTN9
برخی اظهارات خانواده:
http://goo.gl/hJfmNM
متن بالا از گزارش زیر خلاصه شده:
http://goo.gl/gcVOO4
امیدرضا همچنین سابقه همکاری با: «روزنامه جوان» (٢٠٠۵ تا ٢٠٠۶)، «روزنامه آینده نو» (٢٠٠٧)، «رادیو ھمصدا در سوئد» (٢٠٠۴ تا ٢٠٠۶) ،«رادیو زمانه» (٢٠٠٧) ،« سایت ھنر و موسیقی» (٢٠٠۴ تا ٢٠٠٧) را در کارنامه کاری خود دارد.
از فیسبوک سیدجواد متولی (روزنامه نگار)
@Tavaana_TavaanaTech
Wikipedia
امیدرضا میرصیافی
ژورنالیست ایرانی
سران و سرداران در میروند، تو میمانی و این مردم
طرح از بهنام محمدی
@behtoons
https://tavaana.org/fa/soldiers
#کارتون #سرکوبگر #مهسا_امينى #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از بهنام محمدی
@behtoons
https://tavaana.org/fa/soldiers
#کارتون #سرکوبگر #مهسا_امينى #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech