صاحبدلان
12.2K subscribers
32.2K photos
2.84K videos
56 files
2.38K links
Download Telegram
آدم‌هایی هستند که آدم‌های دیگر را مثل یک افزونه یا اپلیکیشن در زندگی‌شان نصب می‌کنند؛ این اپ قدرت، این اپ پول، این اپ مهمانی‌رفتن، این اپ پُز دادن، این اپ آشنا داشتن، این اپ مطلب چاپ کردن، این اپ معاشرت با فلان‌نویسنده، این اپ خوشگذرانی با فلان پولدار، این اپ آشنایی با کیارستمی، این اپ ملاقات با خاتمی، این اپ اسپانسر گرفتن برای کار، این اپ آشنایی با فلان ناشر، این اپ جا توی شمال و کردان داشتن، این اپ آشنا واسه بلیط پرواز گرفتن داشتن، این اپ ترقی، این اپ وام، این اپ شت.
این آدم‌ها بعد از این‌که استفاده‌شان از شما تمام شد به این دلیل که فضای زیادی را اشغال کردید شما را ابتدا آن‌اینستال و سپس پاک می‌کنند. یک مدل کثیف این حذف و اضافه این است که به یکی بگویید دوستش دارید یا می‌‌خواهید باهاش ازدواج کنید یا حتا باهاش ازدواج کنید. شما که کارتان تمام شد و اپ بلااستفاده را پاک می‌کنید آن اپ بدبخت حس می‌کند باگ آفرینش است.
اگر به همه چیز به عنوان یک افزونه‌ی کاربردی و منفعت‌طلبانه نگاه می‌کنید، لطفا به اپلیکیشن‌ها نگویید دوست‌شان دارید. اپلیکیشن‌ها آدمند و بعد از شیفت‌دیلیت‌کردن از دست شما و آن ایام که استفاده‌ی ابزاری ازشان کرده‌اید خودشان را می‌آزارند و ذره‌ذره دق ‌می‌کنند. چون می‌دانند آنان به عنوان یک اپ مصرف‌شده دیگر روی هیچ آدمی درست نصب نمی‌شوند و می‌بینند که شما هر چند وقت یک‌بار ویندوزتان را عوض می‌کنید و به‌روز می‌شوید.

. [نتیجه گپ زدن و همدردی با دوستی که برای بار دوم در زندگی آن‌اینستالش کرده‌اند.]

. #من_افزونه_تو_نیستم
#من_اپلیکیشن_تو_نیستم


#پوریا_عالمی

@Ssahebdeelan
زندگى هر دو حالت را با خودش دارد: مصائب و معجزات، لذت و درد، شكست و پيروزى. تمام اين اتفاقات متضاد همه در فرصت كوتاهى كه در اين زندگى داريم با هم جمع شده اند و تنها كارى كه مى توانى بكنى اين است كه زندگى ات را با تمام اين اتفاقاتش مثل يك فيلم تماشا كنى و يا مثل يك كتاب داستان بخوانى. تمام اتفاقات زيبا و زشت، يك به يك آشكار مى شوند و خود را نشان مى دهند. برنامه ريزى هايت را بايد با مداد بنويسى نه با خودكار، چون ممكن است بخاطر اتفاقات پيش بينى نشده مجبور به تغييرشان شوى.

📘
#من_يك_نجات_يافته_ام
#ويجى_آناند_ردى
تو را صدا کردم
سکوت بود و نسیم
که پرده را می‌برد
در آسمان ملول
ستاره‌ای می‌سوخت
ستاره‌ای می‌رفت
ستاره‌ای می‌مرد

#فروغ_فرخ‌زاد


#من_هم_شمعی_روشن_خواهم_کرد
#هواپیمای_اوکراینی
#پرواز_۷۵۲

@Ssahebdeelan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک داستان ناتمام

دو سال بعد از سرنگونی هواپیمای اوکراینی، باوجود جنبه‌های دراماتیک فراوان این فاجعه، تعداد آثار نمایشی مرتبط با آن به شدت اندک است. دست مریزاد به نیک یوسفی که دست‌کم او در میان سکوت انبوه فعالان هنرهای نمایشی، دوربینش را در ایران برای ساخت کاری برای روایت گوشه‌ای از این اتفاق مهلک روشن کرد.

#من_هم_شمعی_روشن_خواهم_کرد

@Ssahebdeelan
زندگی
حتی وقتی انکارش می‌کنی، حتی وقتی نادیده‌اش می‌گیری، از تو قوی‌تر است؛ از هر چیز دیگری قوی‌تر است.
آدم‌هایی که از بازداشتگاه‌های اجباری برگشته‌اند، دوباره زادوولد کردند.
مردان و زنانی که شکنجه دیده بودند و مرگ نزدیکان و سوخته شدن خانه‌هایشان را دیده بودند، دوباره به دنبال اتوبوس‌ها دویدند، به پیش‌بینی هواشناسی با دقت گوش کردند و دخترهایشان را شوهر دادند.
باورکردنی نیست...
اما همین‌گونه است.
زندگی
از هر چیز دیگری قوی‌تر است.
باید یک بار به‌خاطر همه چیز گریه کرد... آنقدر که اشک‌ها خشک شوند.
باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد...
دفتر زندگی را ورق زد،
به چیز دیگری فکر کرد.
باید پاها را حرکت داد
و همه چیز را از نو شروع کرد.


نویسنده:
#آنا_گاوالدا
از کتاب:
#من_او_را_دوست_داشتم

@Ssahebdeelan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خنک آدم که نشینیم در ایوان من و تو
به دو نقش و به دو صورت به یکی جان
من و تو



#من_و_تو
#غزل_شاکری
#موزیک
#حال_خوب
@Ssahebdeelan
#من_یک_کارگرم؛
لای شیار زخمهایم
گل گاو زبان می روید!
،بنفش کبود،
و
اوکه دوستش میدارم
دمنوشش میکند
تا که قلبم آرام شود!
نابرابری کارگریست
بی وقفه،
که دریچه قلبم مرا
آچار کشی میکند.
هرشب میمیرم
پشت ویترین زرگری
که محبوبم سالهاست
ارزانترین حلقه را
در آن نشان میکند.
میمیرم و
دزد ناامیدی بازهم جیب روز مزدم را میزند!

#شکوفه_پورصفری

@Ssahebdeelan
امروز روز من هم بود
من دختر جایی در حوالی دیروزهای دورم
دختری از تبار صبوری. از دیار عطوفت ...
از سلاله حجب
از نسل حیا

اما انگار کسی یادش نبود مرا ؛
هیچکس تبریکم نگفت. شاخه گلی نثارم نکرد.
من دختر روزهای انقلابم.
زاده روزهای تظاهرات ،
دختر بُق کرده روزهای بدرقه کاروان رزمندگان.
دختر صبح هایی به رنگ " بسم رب الشهداء والصدیقین "
...
دختر بغضهای فروخورده ی مادر در وداع برادر چکمه پوشم.
دختر رقصیده در همهمه خونبار جنگ؛
من دختر ختم اذا واقعه های بازگشت برادر از حمله های مرزی ام.
دختر خرمشهر آزاد شد..
دختر نیمکتهای چوبی سه نفره دبیرستان ...
من دختر صفهای طولانی پیت های نفتم.
روگرفته های محجوب.
همانها که نجابتشان تا سرسفره عقد حق دیدن همسرشان را نداد.
همان «چشم.هر چی شما بگید»ها ،
همان دوستت دارم های فرو‌خورده ؛
تمام دخترانه های وجودم زیر نارون خانه مادربزرگ ترانه شد .
#من دختر نسل صبر و انتظارم ...

تمام

#محبوبه_احمدی

🌸🍃🌷
اگر نور همه جا را روشن کرده باشد و تو چشمانت بسته باشد ...
برای تو همه جا تاریک خواهد بود ...
هر کس جهان خویش را می آفریند ...
چشمانت را باز کن و به جشن نور وارد شو ...


#من ازسختيايي که بی خبراومدن،
یاد گرفتم تو روزای آروم
بگم
خــدایاشکــر 🌱
دست مرا بگیر
با تو می خواهم برخیزم
تو رستاخیز حیات منی…

#احمد_شاملو
‌‌
من به فرداهای نو
به آبی آسمان
به سبزی نگاه باران
#من به روزی که دوباره
کوچه‌ها می‌خندند
به آغازی بر یک پایان
یقین دارم
زندگی بر مدار
"امید" می‌چرخد...!

@Ssahebdeelan
هر شب، ای ماه، کجا می گردی؟
از من خسته جدا می گردی

گر به ذکر تو دمی گردد دل
هیچ گرد دل ما می گردی؟

ورق جور به کف چون خط خویش
همه در گرد بلا می گردی


#امیرخسرو_دهلوی
#من مهربونی رو از خدا یاد گرفتم...همون لحظه که گفت: صدبار اگر توبه شکستی باز آ !

شب خوش
@Ssahebdeelan