بر تو خجسته باشد
گیلاس‌هایی را
که بر گیسوان آویخته‌ای
تو صبر داری
تا خواب من پایان پذیرد
تا به دیدار من آیی
#احمد_رضا_احمدی
شبتان ماه...
گیلاس‌هایی را
که بر گیسوان آویخته‌ای
تو صبر داری
تا خواب من پایان پذیرد
تا به دیدار من آیی
#احمد_رضا_احمدی
شبتان ماه...
🍁 🍁
به دنبال لبخند ناب تو هستم
چنین عمرم را می گذرانم
مرا نه شکوه است
نه گلایه
قلبم اگر یاری کند
برگ های زرد پاییزی را شماره می کنم
که دارند از پاییز جدا می شوند
و به زمستان متصل می شوند
برای زیستن هنوز بهانه دارم
من هنوز می توانم به قلبم که فرسوده است
فرمان بدهم که تو را دوست داشته باشد...
#احمد_رضا_احمدی
به دنبال لبخند ناب تو هستم
چنین عمرم را می گذرانم
مرا نه شکوه است
نه گلایه
قلبم اگر یاری کند
برگ های زرد پاییزی را شماره می کنم
که دارند از پاییز جدا می شوند
و به زمستان متصل می شوند
برای زیستن هنوز بهانه دارم
من هنوز می توانم به قلبم که فرسوده است
فرمان بدهم که تو را دوست داشته باشد...
#احمد_رضا_احمدی
من از خواب برگی ریحان آورده‌ام
ریحان را به لبانم نزدیک می‌کنم
صبح می‌شود
کنار عطر ریحان زندگی را می‌بوسم
و روز و پنجره را
با مقداری از آفتاب
که از کنار ابرها از آسمان می‌چکد
ستایش می‌کنم
من هنوز هستم!
#احمد_رضا_احمدی
صبحتون سراغاز سرخوشی ها و قاصدی از قاصدکها پیام اور لحظات خوش اهنگ شما....💫🌹
ریحان را به لبانم نزدیک می‌کنم
صبح می‌شود
کنار عطر ریحان زندگی را می‌بوسم
و روز و پنجره را
با مقداری از آفتاب
که از کنار ابرها از آسمان می‌چکد
ستایش می‌کنم
من هنوز هستم!
#احمد_رضا_احمدی
صبحتون سراغاز سرخوشی ها و قاصدی از قاصدکها پیام اور لحظات خوش اهنگ شما....💫🌹
من از خواب برگی ریحان آورده‌ام
ریحان را به لبانم نزدیک می‌کنم
صبح می‌شود
کنار عطر ریحان زندگی را می‌بوسم
و روز و پنجره را
با مقداری از آفتاب
که از کنار ابرها از آسمان می‌چکد
ستایش می‌کنم
من هنوز هستم!
#احمد_رضا_احمدی
من از خواب برگی ریحان آورده‌ام
ریحان را به لبانم نزدیک می‌کنم
صبح می‌شود
کنار عطر ریحان زندگی را می‌بوسم
و روز و پنجره را
با مقداری از آفتاب
که از کنار ابرها از آسمان می‌چکد
ستایش می‌کنم
من هنوز هستم!
#احمد_رضا_احمدی
من از خواب برگی ریحان آورده‌ام
ریحان را به لبانم نزدیک می‌کنم
صبح می‌شود
کنار عطر ریحان زندگی را می‌بوسم
و روز و پنجره را
با مقداری از آفتاب
که از کنار ابرها از آسمان می‌چکد
ستایش می‌کنم
من هنوز هستم!
#احمد_رضا_احمدی
@Ssahebdeelan
من از خواب برگی ریحان آورده‌ام
ریحان را به لبانم نزدیک می‌کنم
صبح می‌شود
کنار عطر ریحان زندگی را می‌بوسم
و روز و پنجره را
با مقداری از آفتاب
که از کنار ابرها از آسمان می‌چکد
ستایش می‌کنم
من هنوز هستم!
#احمد_رضا_احمدی
@Ssahebdeelan
همیشه هراسم آن بود
که صبح از خواب بیدار شوم
با هراس به من بگویند
فقط تو خواب بودی
بهار آمد و رفت...
از خواب بیدار می شوم می پرسم بهار کجا رفت؟
کسی جواب مرا نمی دهد
سکوت می کنند!
#احمد_رضا_احمدی
@Ssahebdeelan
که صبح از خواب بیدار شوم
با هراس به من بگویند
فقط تو خواب بودی
بهار آمد و رفت...
از خواب بیدار می شوم می پرسم بهار کجا رفت؟
کسی جواب مرا نمی دهد
سکوت می کنند!
#احمد_رضا_احمدی
@Ssahebdeelan
کبوتران پس از خروج من
از مسلخ در طول شب پر زدند
صبح که به مزرعه گندم رسیده بودند
دیگر مرا به یاد نداشتند
گمان داشتم مرا فراموش کرده بودند
که امروز دانه‌های چاشت خود را
به من تعارف کردند
من با کبوتران شب‌های ارغوانی را
به یاد داشتم
به یاد داشتم
از کف دست تو
که من عاشقش بودم آب نوشیدند
#احمد_رضا_احمدی
@Ssahebdeelan
از مسلخ در طول شب پر زدند
صبح که به مزرعه گندم رسیده بودند
دیگر مرا به یاد نداشتند
گمان داشتم مرا فراموش کرده بودند
که امروز دانه‌های چاشت خود را
به من تعارف کردند
من با کبوتران شب‌های ارغوانی را
به یاد داشتم
به یاد داشتم
از کف دست تو
که من عاشقش بودم آب نوشیدند
#احمد_رضا_احمدی
@Ssahebdeelan
صبح است
سبو را از اب پر کرده ام
کتاب ها را با شراب شسته ام
می دانستم تو کتاب های سفید را دوست داری
و پارچه های آغشته به ابر را
به تو تعارف می کنم...
من راه خانه ی تو را گم کرده ام
در کنار دریا می مانم
سالیان است
که من قطره قطره
دریا را از یاد می برم
راستی
پارچه های آغشته به دریا را
در ستایش ابر
در خانه ی تو گم می کنم
راستی
خانه ی تو در بیداری کجاست؟
#احمد_رضا_احمدی
سبو را از اب پر کرده ام
کتاب ها را با شراب شسته ام
می دانستم تو کتاب های سفید را دوست داری
و پارچه های آغشته به ابر را
به تو تعارف می کنم...
من راه خانه ی تو را گم کرده ام
در کنار دریا می مانم
سالیان است
که من قطره قطره
دریا را از یاد می برم
راستی
پارچه های آغشته به دریا را
در ستایش ابر
در خانه ی تو گم می کنم
راستی
خانه ی تو در بیداری کجاست؟
#احمد_رضا_احمدی
Payiz, Payiz, Payiz
Fariborz Lachini
این همه مرگ...
این همه پاییز...
از طاقت ما بیرون است..!
#احمد_رضا_احمدی
#موسیقی_بیکلام
#پاییز پاییز پاییز
#فریبرز_لاچینی
لذت ببرید...
این همه پاییز...
از طاقت ما بیرون است..!
#احمد_رضا_احمدی
#موسیقی_بیکلام
#پاییز پاییز پاییز
#فریبرز_لاچینی
لذت ببرید...
صبح است
سبو را از اب پر کرده ام
کتاب ها را با شراب شسته ام
می دانستم تو کتاب های سفید را دوست داری
و پارچه های آغشته به ابر را
به تو تعارف می کنم...
من راه خانه ی تو را گم کرده ام
در کنار دریا می مانم
سالیان است
که من قطره قطره
دریا را از یاد می برم
راستی
پارچه های آغشته به دریا را
در ستایش ابر
در خانه ی تو گم می کنم
راستی
خانه ی تو در بیداری کجاست؟
#احمد_رضا_احمدی
🌱🌷
سبو را از اب پر کرده ام
کتاب ها را با شراب شسته ام
می دانستم تو کتاب های سفید را دوست داری
و پارچه های آغشته به ابر را
به تو تعارف می کنم...
من راه خانه ی تو را گم کرده ام
در کنار دریا می مانم
سالیان است
که من قطره قطره
دریا را از یاد می برم
راستی
پارچه های آغشته به دریا را
در ستایش ابر
در خانه ی تو گم می کنم
راستی
خانه ی تو در بیداری کجاست؟
#احمد_رضا_احمدی
🌱🌷