پیشتر بارها یادآوری شد که مهمترین هدف #دادخواهانِ_دربند از #اعتصاب_غذا و این جنبش، پیشگیری از مرگ و تحت شکنجه قرار گرفتن هزاران زندانی دیگر است.
در این پست می کوشیم ، همراه با آنان شده و مشکلات و خواسته های مهم زندانیان را مطرح کنیم.
یک : قوانینِ واپسگرایانه ، تاریخ مصرف گذشته و نامناسب برای نیازهای امروزِ مردم ؛
بیش از دو هزار عنوان جرم و سی ملیون پرونده باز قضایی ، یعنی درگیر کردن نیمی از جمعیت بالای ۱۸ سال ، با دادگاه و زندان
با نگاهی دقیق و عمیق به عناوین مجرمانه در #ایران #اسلامی ، در مییابیم که بیشتر این جرائم ، در اکثر نقاط پیشرفته ی جهان #جرم به شمار نمی آیند .
مثل انتقاد که با نام مستعار #فعالیت_تبلیغی_علیه_نظام مصداق ارتکاب #جرم_امنیتی محسوب می شود.
یا #اجتماع_وتبانی_علیه_نظام
هر معترضی را ، اگرچه به شکل قانونی و خشونت پرهیز اقدام به اعتراض کرده باشد ، متهم به ارتکاب آن می کنند و از یک سال تا ۵ سال #مجازات و حتی گاه مجازات تکمیلی برای آن اعمال می کنند؛
مثل #سجاد_سالاروند که علاوه بر ۵ سال حبس، به۲سال شستشوی میت محکوم شد
یا هر انتقادی به سیستم #کلریکال_کاپیتالیسم ( سرمایه داریِ روحانی محور ) و ساز و کار آن ، حتی در حد یک پرسشگری در باب ضریح سیار امام زاده بیژن ، مصداق #توهین_به_مقدسات و حتی #سب_النبی به شمار می آید .
هر شکلی از روشنگری وتلاش برای ایجاد اتحاد را #تشویش_اذهان_عمومی تلقی می شود.
افزون بر #جرائم_امنیتی ، در دیگر موارد نیز ، آثار مخربِ #ارتجاع، نبود قوانین این جهانی ، جزم اندیشی و خرافه گرایی در دیگر موارد نیز دیده می شود ،
مثل مهریه ، دیه ، فروش مشروبات الکلی ؛
حکم قطع یَد برای سرقت
شلاق برای #مشروب و یا شوخی با #جنتی،
.. #حداد
#توهین_به_مقامات
●●●□□□
با اطمینان می توان گفت که حتی اگر به راستی ، اصلاحاتی در قانون اساسی رخ می داد ، جمعیت زندانها تا نود در صد ۹۰٪
کاهش میافت.
اما به آسانی می توان فهمید که #سیاست و هدف #حاکمیت ، #جرم_زایی و پر نگه داشتن زندانها است و نه #جرم_زدایی و کاهش جمعیت زندانها
درباره ی قوانین تاریخ مصرف گذشته و عدم تناسب آنها با نیازهای امروز مردم ، می توان صد ها مقاله و کتاب نوشت که در اینجا به چکیده ای از آنها اشاره شد،
اما این تنها درد و مشکل نیست،
روند نا عادلانه و غیر علنی محاکمه و حتی اجرای مجازات های فراقانونی و شکنجه ها نیز مشکلات و آزارهای روند وحشیانه ی بازداشت ، اعتراف گرفتن تحت شکنجه و اکراه و حتی آزار خانواده ؛ و همچنین روند نا عادلانه و غیر علنی محاکمه و ...
و حتی اجرای مجازات های فراقانونی ، شکنجه ها و عدم رعایت حقوق و تامین نیازهای #زندانی نیز مشکلات و دردهای فراوانی را به وجود آورده است.
پیشتر هم یادآوری شد که شکنجه و استبداد یارانِ جدا نشدنی از یکدیگرند و در سرزمینِ تحت استبداد ، شکنجه ها از پیش از زاده شدنمان آغاز می شود ، اما اگر بخواهیم به طور تخصصی در باره زندانی و اوضاع قضایی سخن بگوییم ، باید گفت در اینجا نیز شکنجه ها پیش از بازداشت آغاز می شوند .
شکنجه ها پیش از بازداشت آغاز می شوند ،
نخست از آنجا که یک روزنامه نگار ، نویسنده ، شاعر و هر منتقد و اهل تفکری ، از آنجا که #آزادیِ_آشکارسازی_اندیشه هایش را ندارد ، تحت #شکنجه است.
با تولید هر محصول فکری ، مثل #شعر ، #مقاله ، #کتاب #کاریکاتور ،
تهدید و سرکوب ها را می شنود و.....
◇◇◇◇
این تهدید و سرکوبها ، گاه غیر مستقیم است و گاه مستقیم.
مستقیم مثل تهدیدهای اهالی #جهاد_فاکتوری ( سربازان سایبری امام زمان )
غیر مستقیم اینکه او می داند با انتشار محصول فکری اش به خطر می افتد و معمولا #خودسانسوری می کند...
مرحله ی بعد ، هنگام بازداشت است !
معمولا مأموران نهادهای سرکوبِ اندیشه ، مثل #قرارگاهِ_ثارالله و #وزارت_اطلاعات با شیوه ای دروغین و نخ نما ، مخالفان حکومت را #بازداشت می کنند .
اینکه به همسایه ها می گویند برای دستگیر کردن یک #تروریست یا #قاچاقچی حرفه ای آمده اند و از آنها می خواهند ، در روز حمله به خانه ی فرد ، اصلا دخالت نکنند و فقط درب ساختمان را برایشان باز کنند.
نزدیک به ده مرد مسلح ، که دو تن از آنها چادر بر سر دارند و در عرف #فاطی_کماندو نامیده می شوند به منزل منتقد یورش می آورند ، تمام وسایلی که از دیدشان در راه آگاهی رسانی و روشنگری می توان از آنها بهره برد را در کیسه هایی می ریزند و با خود می برند ،
موبایل ، لپ تاب ، کامپیوتر، هارد ، فلش ، حتی cd 💿 و 📀 dvd و حتی cd ها و وسایل آموزشی...
دفتر نقاشی دختر ۴ ساله را هم با خود می برند
در این پست می کوشیم ، همراه با آنان شده و مشکلات و خواسته های مهم زندانیان را مطرح کنیم.
یک : قوانینِ واپسگرایانه ، تاریخ مصرف گذشته و نامناسب برای نیازهای امروزِ مردم ؛
بیش از دو هزار عنوان جرم و سی ملیون پرونده باز قضایی ، یعنی درگیر کردن نیمی از جمعیت بالای ۱۸ سال ، با دادگاه و زندان
با نگاهی دقیق و عمیق به عناوین مجرمانه در #ایران #اسلامی ، در مییابیم که بیشتر این جرائم ، در اکثر نقاط پیشرفته ی جهان #جرم به شمار نمی آیند .
مثل انتقاد که با نام مستعار #فعالیت_تبلیغی_علیه_نظام مصداق ارتکاب #جرم_امنیتی محسوب می شود.
یا #اجتماع_وتبانی_علیه_نظام
هر معترضی را ، اگرچه به شکل قانونی و خشونت پرهیز اقدام به اعتراض کرده باشد ، متهم به ارتکاب آن می کنند و از یک سال تا ۵ سال #مجازات و حتی گاه مجازات تکمیلی برای آن اعمال می کنند؛
مثل #سجاد_سالاروند که علاوه بر ۵ سال حبس، به۲سال شستشوی میت محکوم شد
یا هر انتقادی به سیستم #کلریکال_کاپیتالیسم ( سرمایه داریِ روحانی محور ) و ساز و کار آن ، حتی در حد یک پرسشگری در باب ضریح سیار امام زاده بیژن ، مصداق #توهین_به_مقدسات و حتی #سب_النبی به شمار می آید .
هر شکلی از روشنگری وتلاش برای ایجاد اتحاد را #تشویش_اذهان_عمومی تلقی می شود.
افزون بر #جرائم_امنیتی ، در دیگر موارد نیز ، آثار مخربِ #ارتجاع، نبود قوانین این جهانی ، جزم اندیشی و خرافه گرایی در دیگر موارد نیز دیده می شود ،
مثل مهریه ، دیه ، فروش مشروبات الکلی ؛
حکم قطع یَد برای سرقت
شلاق برای #مشروب و یا شوخی با #جنتی،
.. #حداد
#توهین_به_مقامات
●●●□□□
با اطمینان می توان گفت که حتی اگر به راستی ، اصلاحاتی در قانون اساسی رخ می داد ، جمعیت زندانها تا نود در صد ۹۰٪
کاهش میافت.
اما به آسانی می توان فهمید که #سیاست و هدف #حاکمیت ، #جرم_زایی و پر نگه داشتن زندانها است و نه #جرم_زدایی و کاهش جمعیت زندانها
درباره ی قوانین تاریخ مصرف گذشته و عدم تناسب آنها با نیازهای امروز مردم ، می توان صد ها مقاله و کتاب نوشت که در اینجا به چکیده ای از آنها اشاره شد،
اما این تنها درد و مشکل نیست،
روند نا عادلانه و غیر علنی محاکمه و حتی اجرای مجازات های فراقانونی و شکنجه ها نیز مشکلات و آزارهای روند وحشیانه ی بازداشت ، اعتراف گرفتن تحت شکنجه و اکراه و حتی آزار خانواده ؛ و همچنین روند نا عادلانه و غیر علنی محاکمه و ...
و حتی اجرای مجازات های فراقانونی ، شکنجه ها و عدم رعایت حقوق و تامین نیازهای #زندانی نیز مشکلات و دردهای فراوانی را به وجود آورده است.
پیشتر هم یادآوری شد که شکنجه و استبداد یارانِ جدا نشدنی از یکدیگرند و در سرزمینِ تحت استبداد ، شکنجه ها از پیش از زاده شدنمان آغاز می شود ، اما اگر بخواهیم به طور تخصصی در باره زندانی و اوضاع قضایی سخن بگوییم ، باید گفت در اینجا نیز شکنجه ها پیش از بازداشت آغاز می شوند .
شکنجه ها پیش از بازداشت آغاز می شوند ،
نخست از آنجا که یک روزنامه نگار ، نویسنده ، شاعر و هر منتقد و اهل تفکری ، از آنجا که #آزادیِ_آشکارسازی_اندیشه هایش را ندارد ، تحت #شکنجه است.
با تولید هر محصول فکری ، مثل #شعر ، #مقاله ، #کتاب #کاریکاتور ،
تهدید و سرکوب ها را می شنود و.....
◇◇◇◇
این تهدید و سرکوبها ، گاه غیر مستقیم است و گاه مستقیم.
مستقیم مثل تهدیدهای اهالی #جهاد_فاکتوری ( سربازان سایبری امام زمان )
غیر مستقیم اینکه او می داند با انتشار محصول فکری اش به خطر می افتد و معمولا #خودسانسوری می کند...
مرحله ی بعد ، هنگام بازداشت است !
معمولا مأموران نهادهای سرکوبِ اندیشه ، مثل #قرارگاهِ_ثارالله و #وزارت_اطلاعات با شیوه ای دروغین و نخ نما ، مخالفان حکومت را #بازداشت می کنند .
اینکه به همسایه ها می گویند برای دستگیر کردن یک #تروریست یا #قاچاقچی حرفه ای آمده اند و از آنها می خواهند ، در روز حمله به خانه ی فرد ، اصلا دخالت نکنند و فقط درب ساختمان را برایشان باز کنند.
نزدیک به ده مرد مسلح ، که دو تن از آنها چادر بر سر دارند و در عرف #فاطی_کماندو نامیده می شوند به منزل منتقد یورش می آورند ، تمام وسایلی که از دیدشان در راه آگاهی رسانی و روشنگری می توان از آنها بهره برد را در کیسه هایی می ریزند و با خود می برند ،
موبایل ، لپ تاب ، کامپیوتر، هارد ، فلش ، حتی cd 💿 و 📀 dvd و حتی cd ها و وسایل آموزشی...
دفتر نقاشی دختر ۴ ساله را هم با خود می برند
قسمت دو ؛
تا ساعت
تا یک ظهر از این کلانتری به آن کلانتری به بهانه تکمیل مدارک پاسکاری می شدم.
هر چه به آنها توضیح دادم که من از #زندان مستقیم به اینجا تبعید شده ام ، هیچ پولی ندارم و حتی موبایل هم ندارم که با خانواده ام تماس بگیرم ،، همانطور که می دانید دیگر تلفن کارتی هم نیست ... هیچ اهمیتی ندادند.
نزدیک به دو ساعت برای تشخیص هویت معطل شدم.
افسر کلانتری می گفت عکس روی کارت ملی ات اصلا شبیه به الانت نیست !
گفتم خب ،چه کنم.
بیش از سه هزار روز #حبس و #شکنجه حتما روی چهره تاثیر می گذارد.
خب اگر تشخیص شما این است که من سهیل عربی نیستم ، چه بهتر ، من خیری از سهیل عربی بودن ندیده ام، بروید دنبال سهیل اصلی و دست از سر من بردارید...
پس از ساعتها بگو مگو بالاخره فرمانده نیروی انتظامی شهر برازجان پادرمیانی کرد و گفت من هویت ایشان را تایید می کنم.
بعد مرا به دفترش دعوت کرد.
اول خوش آمدگویی و معذرت خواهی از رفتار مامور کرد و سپس گفت از این پس میسپارم حواسشان باشد که با شما بدرفتاری نشود.
من شما را می شناسم ، مطالبتان را خوانده ام ، به نظر من هر کسی که به نظام نقد دارد دشمن نیست و شاید از من فرهاد ... بیشتر برای این مملکت دل می سوزاند....
دلش برای وطنش تپیده که نقد کرده...
حالا شاید کمی تند گفته ...
خب نباید با او مثل یک تبه کار و مواد فروش برخورد کرد.
خود مقام...رهبری هم با این برخوردها مخالف است....
ببین آقای عربی
من به شما به چشم مجرم نگاه نمی کنم.
شما #زندانی_سیاسی هستید ، حساسیتهای زیادی هم روی شما هست، قانون اساسی نظام هم بین شما و زندانی دزد و قاچاقچی فرق گذاشته ...
از دادستان کشور تا رئیس قوه قضائیه، سپاه پاسداران ، وزارت اطلاعات و...
سفارشهای زیادی کرده اند...
من خودم دوست دارم به شما نه چشم یک #تبعیدی ، که به چشم یک مهمان نگاه شود.
پس بهتر است توصیه ها را همین اول کار بگویم که خدای نکرده مشکلی پیش نیاید .
اول اینکه من به عنوان برادر ،هموطن و همنوع شما دوست ندارم دوباره به زندان برگردید.
چون شما برای جامعه مفید هستید و جای شما در زندان نیست.
این فرصت سوزی است که جوانهای سالم و تحصیلکرده به جای خدمت به مردمشان در زندان باشند.
هر دوی ما باید این را رعایت کنیم.
پس خواسته ی من از شما این است که کاری کنید این حساسیتها کم شود و دید مسئولان نظام به شما بهتر شود.
میتینگ نگذارید ، در کوچه و خیابان بحث سیاسی نکنید ، تجمع ایجاد نکنید ، خدای نکرده مردم را علیه نظام تحریک نکنید ، اعلامی ای _ بیانیه ای چیزی _ ...پخش نکنید،با رسانه های معاند ارتباط نگیرید ، مصاحبه نکنید...
اگر هم مشکلی بود به خودم بگویید ، حتما حل می کنم.
خوب نیست بیگانه ها از مشکلات داخلی ما که در هر کشور دیگری هم هست سوء استفاده کنند.
اگر مشکلی دارید به خودمان بگویید.
من میدانم که شما وطن دوست هستید ، اگر نبودید فرصت خروج از کشور را داشتید و تا حالا رفته بودید.
هیچ پولی هم دریافت نکرده اید ، ما در مورد شما تحقیقات زیادی کرده ایم.
من نمیگویم اشتباهی نکرده ای
چرا خب جوانی و کمی تند می نویسی ولی ته دلت مهر به وطن است، فقط باید مواظب باشی دشمن را شاد نکنی ، کشور ما در تحریم است و هر خبری که از امثال شما کار شود یعنی آب به آسیاب دشمن ریختن.
وقتی رسانه ای معاندخبر کار می کند سهیل عربی عکاس_خبرنگار و فعال سیاسی مستقل تحت شکنجه است ، این به کشور آسیب می زند...
حرفش را قطع کردم گفتم شما که انقدر نگران مشروعیت حکومت هستید ، خب چرا حواستان به جاهای مهمتر نیست !
اولا که من دوست ندارم که خبر شکنجه شدنم منتشر شود، من یک زندگی معمولی میخواستم و هنوز هم می خواهم ، اما همکاران شما پاسخ دادخواهی و انتقاد های من و امثال من را با بدترین شکنجه ها و رفتارها دادند.
به جای برخورد با اختلاسگر، فاسد و جنایتکار ، ما را که به فساد و جنایتها اعتراض کردیم را شکنجه کردند.
اینکه میگویید قانون اساسی بین منتقد و دزد و قاتل فرق گذاشته _ بله _ روی کاغذ فرق داریم اما در عمل با من منتقد که صدای #ستمدیدگان بودم خیلی بیشتر از یک تبه کار سختگیری شد و مجازات و شکنجه های بیشتری را تحمل کردم.
اگر چه من اصلا در مورد همان دزد و قاچاقچی هم به مجازات باور ندارم و معتقدم #مجازات اصلا نه درمان است و نه پیشگیری بلکه تشدید کننده #جرم است.
باید بودجه زندان سازی و شکنجه خرج آموزش و اقتصاد و بهبود معیشت شود و اینگونه جرم زدایی رخ می دهد..
حتی به خانواده من هم رحم نکردند، همان کسانی که روز و شب از اهمیت خانواده در صدا و سیمایشان سخن می گویند ، #خانواده من را از من گرفتند....
#قسمت_دوم
#ادامه_دارد
#تب_همچون_تبعید
#سهیل_عربی
لینک قسمت اول https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=236514535219215&id=100065820091869
https://t.me/Soheil_Arabi645
تا ساعت
تا یک ظهر از این کلانتری به آن کلانتری به بهانه تکمیل مدارک پاسکاری می شدم.
هر چه به آنها توضیح دادم که من از #زندان مستقیم به اینجا تبعید شده ام ، هیچ پولی ندارم و حتی موبایل هم ندارم که با خانواده ام تماس بگیرم ،، همانطور که می دانید دیگر تلفن کارتی هم نیست ... هیچ اهمیتی ندادند.
نزدیک به دو ساعت برای تشخیص هویت معطل شدم.
افسر کلانتری می گفت عکس روی کارت ملی ات اصلا شبیه به الانت نیست !
گفتم خب ،چه کنم.
بیش از سه هزار روز #حبس و #شکنجه حتما روی چهره تاثیر می گذارد.
خب اگر تشخیص شما این است که من سهیل عربی نیستم ، چه بهتر ، من خیری از سهیل عربی بودن ندیده ام، بروید دنبال سهیل اصلی و دست از سر من بردارید...
پس از ساعتها بگو مگو بالاخره فرمانده نیروی انتظامی شهر برازجان پادرمیانی کرد و گفت من هویت ایشان را تایید می کنم.
بعد مرا به دفترش دعوت کرد.
اول خوش آمدگویی و معذرت خواهی از رفتار مامور کرد و سپس گفت از این پس میسپارم حواسشان باشد که با شما بدرفتاری نشود.
من شما را می شناسم ، مطالبتان را خوانده ام ، به نظر من هر کسی که به نظام نقد دارد دشمن نیست و شاید از من فرهاد ... بیشتر برای این مملکت دل می سوزاند....
دلش برای وطنش تپیده که نقد کرده...
حالا شاید کمی تند گفته ...
خب نباید با او مثل یک تبه کار و مواد فروش برخورد کرد.
خود مقام...رهبری هم با این برخوردها مخالف است....
ببین آقای عربی
من به شما به چشم مجرم نگاه نمی کنم.
شما #زندانی_سیاسی هستید ، حساسیتهای زیادی هم روی شما هست، قانون اساسی نظام هم بین شما و زندانی دزد و قاچاقچی فرق گذاشته ...
از دادستان کشور تا رئیس قوه قضائیه، سپاه پاسداران ، وزارت اطلاعات و...
سفارشهای زیادی کرده اند...
من خودم دوست دارم به شما نه چشم یک #تبعیدی ، که به چشم یک مهمان نگاه شود.
پس بهتر است توصیه ها را همین اول کار بگویم که خدای نکرده مشکلی پیش نیاید .
اول اینکه من به عنوان برادر ،هموطن و همنوع شما دوست ندارم دوباره به زندان برگردید.
چون شما برای جامعه مفید هستید و جای شما در زندان نیست.
این فرصت سوزی است که جوانهای سالم و تحصیلکرده به جای خدمت به مردمشان در زندان باشند.
هر دوی ما باید این را رعایت کنیم.
پس خواسته ی من از شما این است که کاری کنید این حساسیتها کم شود و دید مسئولان نظام به شما بهتر شود.
میتینگ نگذارید ، در کوچه و خیابان بحث سیاسی نکنید ، تجمع ایجاد نکنید ، خدای نکرده مردم را علیه نظام تحریک نکنید ، اعلامی ای _ بیانیه ای چیزی _ ...پخش نکنید،با رسانه های معاند ارتباط نگیرید ، مصاحبه نکنید...
اگر هم مشکلی بود به خودم بگویید ، حتما حل می کنم.
خوب نیست بیگانه ها از مشکلات داخلی ما که در هر کشور دیگری هم هست سوء استفاده کنند.
اگر مشکلی دارید به خودمان بگویید.
من میدانم که شما وطن دوست هستید ، اگر نبودید فرصت خروج از کشور را داشتید و تا حالا رفته بودید.
هیچ پولی هم دریافت نکرده اید ، ما در مورد شما تحقیقات زیادی کرده ایم.
من نمیگویم اشتباهی نکرده ای
چرا خب جوانی و کمی تند می نویسی ولی ته دلت مهر به وطن است، فقط باید مواظب باشی دشمن را شاد نکنی ، کشور ما در تحریم است و هر خبری که از امثال شما کار شود یعنی آب به آسیاب دشمن ریختن.
وقتی رسانه ای معاندخبر کار می کند سهیل عربی عکاس_خبرنگار و فعال سیاسی مستقل تحت شکنجه است ، این به کشور آسیب می زند...
حرفش را قطع کردم گفتم شما که انقدر نگران مشروعیت حکومت هستید ، خب چرا حواستان به جاهای مهمتر نیست !
اولا که من دوست ندارم که خبر شکنجه شدنم منتشر شود، من یک زندگی معمولی میخواستم و هنوز هم می خواهم ، اما همکاران شما پاسخ دادخواهی و انتقاد های من و امثال من را با بدترین شکنجه ها و رفتارها دادند.
به جای برخورد با اختلاسگر، فاسد و جنایتکار ، ما را که به فساد و جنایتها اعتراض کردیم را شکنجه کردند.
اینکه میگویید قانون اساسی بین منتقد و دزد و قاتل فرق گذاشته _ بله _ روی کاغذ فرق داریم اما در عمل با من منتقد که صدای #ستمدیدگان بودم خیلی بیشتر از یک تبه کار سختگیری شد و مجازات و شکنجه های بیشتری را تحمل کردم.
اگر چه من اصلا در مورد همان دزد و قاچاقچی هم به مجازات باور ندارم و معتقدم #مجازات اصلا نه درمان است و نه پیشگیری بلکه تشدید کننده #جرم است.
باید بودجه زندان سازی و شکنجه خرج آموزش و اقتصاد و بهبود معیشت شود و اینگونه جرم زدایی رخ می دهد..
حتی به خانواده من هم رحم نکردند، همان کسانی که روز و شب از اهمیت خانواده در صدا و سیمایشان سخن می گویند ، #خانواده من را از من گرفتند....
#قسمت_دوم
#ادامه_دارد
#تب_همچون_تبعید
#سهیل_عربی
لینک قسمت اول https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=236514535219215&id=100065820091869
https://t.me/Soheil_Arabi645
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
•
۱:نبود آب آشامیدنی سالم و رایگان در اکثر زندانها و دچار شدن اکثر زندانیان به بیماری های کلیوی .
۲: خرابی دستگاه های خنک کننده ( مثل کولر و چیلر ها ) در اکثر زندانها به ویژه بند #مادران ، محل نگهداری کودکانی که در زندان زاده و بزرگ می شوند و گرمازدگی هزاران #زندانی و به ویژه این #کودکان بی پناه.
۳: رشد جمعیت زندانها ( افزایش تعداد زندانیان )، پنج برابر جمعیت
۴: ورود پنجاه نفر به زندانهای ایران در هر ساعت ( به گفته رئیس انجمن #مددکاری_اجتماعی)
طبق آمار رسانه های متصل به حکومت ، هفتاد و سه درصد از زندانیان به علت #فقر ، پایشان به #زندان باز شده است ( منابع در اسلایدهای دوم به بعد قرار داده شده )
۵: طبق آمار روزنامه #آسیا که در همین هفته منتشر شد، دو ملیون و پانصد هزار نفر #بیکار در کشور داریم.
☆
اکنون با قرار دادن این پنج تکه از پازل به چه نتیجه ای می رسید ؟
●
متاسفانه نسبت به فجایع بی تفاوت شده ایم ، این مهم را جدی نگرفتیم که با ورود هر انسان به زندان، تمام جامعه آسیب می بیند،
مجازاتِ زندان ، بر خلاف اصل شخصی بودن #مجازات است؛
کودکی که در زندان زاده و بزرگ می شود، همراه با مادرش مجازات می شود، مادری که خود قربانی سوء مدیریت ، اقتصاد ویران شده و نبود سیستم آموزشیِ علمی است.
فرزندان پدری که از ناچاری به دلیل تامین نشدن نیازهای خانواده با دو شیفت کارگری مجبور به فروش چند شیشه مشروب الکلی و در نتیجه محکوم به تحمل پنج سال حبس شده، همراه با پدر مجازات می شوند و آسیب می بینند، پدری که خود قربانی نبود قوانین این جهانی و مناسب برای نیازهای روز جامعه و البته اقتصاد بیمار و صدها گونه دیگر از نابسامانی و سوء مدیریت است.
■
بله ، حکومت و شکنجه گری یاران جدا نشدنی از یکدیگرند و مجازات، نام مستعار شکنجه گری است، اما چرا با با اینکه غرق در فجایع شده ایم، تلاشی برای نجات خودمان نمی کنیم ؟
عادی جلوه دادن فجایع یا بی توجهی خودمان به مهمترین تکلیف انسان : #آزادی
۱:نبود آب آشامیدنی سالم و رایگان در اکثر زندانها و دچار شدن اکثر زندانیان به بیماری های کلیوی .
۲: خرابی دستگاه های خنک کننده ( مثل کولر و چیلر ها ) در اکثر زندانها به ویژه بند #مادران ، محل نگهداری کودکانی که در زندان زاده و بزرگ می شوند و گرمازدگی هزاران #زندانی و به ویژه این #کودکان بی پناه.
۳: رشد جمعیت زندانها ( افزایش تعداد زندانیان )، پنج برابر جمعیت
۴: ورود پنجاه نفر به زندانهای ایران در هر ساعت ( به گفته رئیس انجمن #مددکاری_اجتماعی)
طبق آمار رسانه های متصل به حکومت ، هفتاد و سه درصد از زندانیان به علت #فقر ، پایشان به #زندان باز شده است ( منابع در اسلایدهای دوم به بعد قرار داده شده )
۵: طبق آمار روزنامه #آسیا که در همین هفته منتشر شد، دو ملیون و پانصد هزار نفر #بیکار در کشور داریم.
☆
اکنون با قرار دادن این پنج تکه از پازل به چه نتیجه ای می رسید ؟
●
متاسفانه نسبت به فجایع بی تفاوت شده ایم ، این مهم را جدی نگرفتیم که با ورود هر انسان به زندان، تمام جامعه آسیب می بیند،
مجازاتِ زندان ، بر خلاف اصل شخصی بودن #مجازات است؛
کودکی که در زندان زاده و بزرگ می شود، همراه با مادرش مجازات می شود، مادری که خود قربانی سوء مدیریت ، اقتصاد ویران شده و نبود سیستم آموزشیِ علمی است.
فرزندان پدری که از ناچاری به دلیل تامین نشدن نیازهای خانواده با دو شیفت کارگری مجبور به فروش چند شیشه مشروب الکلی و در نتیجه محکوم به تحمل پنج سال حبس شده، همراه با پدر مجازات می شوند و آسیب می بینند، پدری که خود قربانی نبود قوانین این جهانی و مناسب برای نیازهای روز جامعه و البته اقتصاد بیمار و صدها گونه دیگر از نابسامانی و سوء مدیریت است.
■
بله ، حکومت و شکنجه گری یاران جدا نشدنی از یکدیگرند و مجازات، نام مستعار شکنجه گری است، اما چرا با با اینکه غرق در فجایع شده ایم، تلاشی برای نجات خودمان نمی کنیم ؟
عادی جلوه دادن فجایع یا بی توجهی خودمان به مهمترین تکلیف انسان : #آزادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱/۳
فرض که ادعای شما مبنی بر سابقه بیماری و اعتیاد زنده یاد جواد روحی درست باشد،
۱: چرا با وجود اینکه احکام اعدام وی نقض شد ،مشمول ماده ۵۰۲ (عدم تحمل کیفر) نشد و او را با علم به اینکه مجازات حبس باعث تشدید بیماری هایش می شود ،محبوس کردید؟
۲:دلیل گرایش جوانها به مواد مخدر چیست؟مقصر کیست؟( تاکید! با فرض درست بودن ادعا!)
آیا جواد روحی در اسرائیل یا آمریکا به دنیا آمد و در مدرسه های کفار درس خواند یا در همین جامعه و مدارس اسلامی ؟
●
گواهی عدم تحمل حبس یا کیفر
بر اساس ماده ۵۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری، هرگاه محکوم علیه به بیماری جسمی یا روانی مبتلا باشد و اجرای #مجازات موجب تشدید بیماری و یا تاخیر در بهبودی وی شود، قاضی اجرای احکام کیفری با کسب نظر پزشکی قانونی تا زمان بهبودی، اجرای مجازات را به تعویق میاندازد. چنانچه در جرائم تعزیری امیدی به بهبودی بیمار نباشد، قاضی اجرای احکام کیفری، پس از احراز بیماری محکوم علیه و مانع بودن آن برای اعمال مجازات، با ذکر دلیل، پرونده را برای تبدیل به مجازات مناسب دیگر با در نظر گرفتن نوع بیماری و مجازات به مرجع صادرکننده رای قطعی ارسال میکند.
توضیحات بیشتر :
👇
فرض که ادعای شما مبنی بر سابقه بیماری و اعتیاد زنده یاد جواد روحی درست باشد،
۱: چرا با وجود اینکه احکام اعدام وی نقض شد ،مشمول ماده ۵۰۲ (عدم تحمل کیفر) نشد و او را با علم به اینکه مجازات حبس باعث تشدید بیماری هایش می شود ،محبوس کردید؟
۲:دلیل گرایش جوانها به مواد مخدر چیست؟مقصر کیست؟( تاکید! با فرض درست بودن ادعا!)
آیا جواد روحی در اسرائیل یا آمریکا به دنیا آمد و در مدرسه های کفار درس خواند یا در همین جامعه و مدارس اسلامی ؟
●
گواهی عدم تحمل حبس یا کیفر
بر اساس ماده ۵۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری، هرگاه محکوم علیه به بیماری جسمی یا روانی مبتلا باشد و اجرای #مجازات موجب تشدید بیماری و یا تاخیر در بهبودی وی شود، قاضی اجرای احکام کیفری با کسب نظر پزشکی قانونی تا زمان بهبودی، اجرای مجازات را به تعویق میاندازد. چنانچه در جرائم تعزیری امیدی به بهبودی بیمار نباشد، قاضی اجرای احکام کیفری، پس از احراز بیماری محکوم علیه و مانع بودن آن برای اعمال مجازات، با ذکر دلیل، پرونده را برای تبدیل به مجازات مناسب دیگر با در نظر گرفتن نوع بیماری و مجازات به مرجع صادرکننده رای قطعی ارسال میکند.
توضیحات بیشتر :
👇