قسمت دو ؛
تا ساعت
تا یک ظهر از این کلانتری به آن کلانتری به بهانه تکمیل مدارک پاسکاری می شدم.
هر چه به آنها توضیح دادم که من از #زندان مستقیم به اینجا تبعید شده ام ، هیچ پولی ندارم و حتی موبایل هم ندارم که با خانواده ام تماس بگیرم ،، همانطور که می دانید دیگر تلفن کارتی هم نیست ... هیچ اهمیتی ندادند.
نزدیک به دو ساعت برای تشخیص هویت معطل شدم.
افسر کلانتری می گفت عکس روی کارت ملی ات اصلا شبیه به الانت نیست !
گفتم خب ،چه کنم.
بیش از سه هزار روز #حبس و #شکنجه حتما روی چهره تاثیر می گذارد.
خب اگر تشخیص شما این است که من سهیل عربی نیستم ، چه بهتر ، من خیری از سهیل عربی بودن ندیده ام، بروید دنبال سهیل اصلی و دست از سر من بردارید...
پس از ساعتها بگو مگو بالاخره فرمانده نیروی انتظامی شهر برازجان پادرمیانی کرد و گفت من هویت ایشان را تایید می کنم.
بعد مرا به دفترش دعوت کرد.
اول خوش آمدگویی و معذرت خواهی از رفتار مامور کرد و سپس گفت از این پس میسپارم حواسشان باشد که با شما بدرفتاری نشود.
من شما را می شناسم ، مطالبتان را خوانده ام ، به نظر من هر کسی که به نظام نقد دارد دشمن نیست و شاید از من فرهاد ... بیشتر برای این مملکت دل می سوزاند....
دلش برای وطنش تپیده که نقد کرده...
حالا شاید کمی تند گفته ...
خب نباید با او مثل یک تبه کار و مواد فروش برخورد کرد.
خود مقام...رهبری هم با این برخوردها مخالف است....
ببین آقای عربی
من به شما به چشم مجرم نگاه نمی کنم.
شما #زندانی_سیاسی هستید ، حساسیتهای زیادی هم روی شما هست، قانون اساسی نظام هم بین شما و زندانی دزد و قاچاقچی فرق گذاشته ...
از دادستان کشور تا رئیس قوه قضائیه، سپاه پاسداران ، وزارت اطلاعات و...
سفارشهای زیادی کرده اند...
من خودم دوست دارم به شما نه چشم یک #تبعیدی ، که به چشم یک مهمان نگاه شود.
پس بهتر است توصیه ها را همین اول کار بگویم که خدای نکرده مشکلی پیش نیاید .
اول اینکه من به عنوان برادر ،هموطن و همنوع شما دوست ندارم دوباره به زندان برگردید.
چون شما برای جامعه مفید هستید و جای شما در زندان نیست.
این فرصت سوزی است که جوانهای سالم و تحصیلکرده به جای خدمت به مردمشان در زندان باشند.
هر دوی ما باید این را رعایت کنیم.
پس خواسته ی من از شما این است که کاری کنید این حساسیتها کم شود و دید مسئولان نظام به شما بهتر شود.
میتینگ نگذارید ، در کوچه و خیابان بحث سیاسی نکنید ، تجمع ایجاد نکنید ، خدای نکرده مردم را علیه نظام تحریک نکنید ، اعلامی ای _ بیانیه ای چیزی _ ...پخش نکنید،با رسانه های معاند ارتباط نگیرید ، مصاحبه نکنید...
اگر هم مشکلی بود به خودم بگویید ، حتما حل می کنم.
خوب نیست بیگانه ها از مشکلات داخلی ما که در هر کشور دیگری هم هست سوء استفاده کنند.
اگر مشکلی دارید به خودمان بگویید.
من میدانم که شما وطن دوست هستید ، اگر نبودید فرصت خروج از کشور را داشتید و تا حالا رفته بودید.
هیچ پولی هم دریافت نکرده اید ، ما در مورد شما تحقیقات زیادی کرده ایم.
من نمیگویم اشتباهی نکرده ای
چرا خب جوانی و کمی تند می نویسی ولی ته دلت مهر به وطن است، فقط باید مواظب باشی دشمن را شاد نکنی ، کشور ما در تحریم است و هر خبری که از امثال شما کار شود یعنی آب به آسیاب دشمن ریختن.
وقتی رسانه ای معاندخبر کار می کند سهیل عربی عکاس_خبرنگار و فعال سیاسی مستقل تحت شکنجه است ، این به کشور آسیب می زند...
حرفش را قطع کردم گفتم شما که انقدر نگران مشروعیت حکومت هستید ، خب چرا حواستان به جاهای مهمتر نیست !
اولا که من دوست ندارم که خبر شکنجه شدنم منتشر شود، من یک زندگی معمولی میخواستم و هنوز هم می خواهم ، اما همکاران شما پاسخ دادخواهی و انتقاد های من و امثال من را با بدترین شکنجه ها و رفتارها دادند.
به جای برخورد با اختلاسگر، فاسد و جنایتکار ، ما را که به فساد و جنایتها اعتراض کردیم را شکنجه کردند.
اینکه میگویید قانون اساسی بین منتقد و دزد و قاتل فرق گذاشته _ بله _ روی کاغذ فرق داریم اما در عمل با من منتقد که صدای #ستمدیدگان بودم خیلی بیشتر از یک تبه کار سختگیری شد و مجازات و شکنجه های بیشتری را تحمل کردم.
اگر چه من اصلا در مورد همان دزد و قاچاقچی هم به مجازات باور ندارم و معتقدم #مجازات اصلا نه درمان است و نه پیشگیری بلکه تشدید کننده #جرم است.
باید بودجه زندان سازی و شکنجه خرج آموزش و اقتصاد و بهبود معیشت شود و اینگونه جرم زدایی رخ می دهد..
حتی به خانواده من هم رحم نکردند، همان کسانی که روز و شب از اهمیت خانواده در صدا و سیمایشان سخن می گویند ، #خانواده من را از من گرفتند....
#قسمت_دوم
#ادامه_دارد
#تب_همچون_تبعید
#سهیل_عربی
لینک قسمت اول https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=236514535219215&id=100065820091869
https://t.me/Soheil_Arabi645
تا ساعت
تا یک ظهر از این کلانتری به آن کلانتری به بهانه تکمیل مدارک پاسکاری می شدم.
هر چه به آنها توضیح دادم که من از #زندان مستقیم به اینجا تبعید شده ام ، هیچ پولی ندارم و حتی موبایل هم ندارم که با خانواده ام تماس بگیرم ،، همانطور که می دانید دیگر تلفن کارتی هم نیست ... هیچ اهمیتی ندادند.
نزدیک به دو ساعت برای تشخیص هویت معطل شدم.
افسر کلانتری می گفت عکس روی کارت ملی ات اصلا شبیه به الانت نیست !
گفتم خب ،چه کنم.
بیش از سه هزار روز #حبس و #شکنجه حتما روی چهره تاثیر می گذارد.
خب اگر تشخیص شما این است که من سهیل عربی نیستم ، چه بهتر ، من خیری از سهیل عربی بودن ندیده ام، بروید دنبال سهیل اصلی و دست از سر من بردارید...
پس از ساعتها بگو مگو بالاخره فرمانده نیروی انتظامی شهر برازجان پادرمیانی کرد و گفت من هویت ایشان را تایید می کنم.
بعد مرا به دفترش دعوت کرد.
اول خوش آمدگویی و معذرت خواهی از رفتار مامور کرد و سپس گفت از این پس میسپارم حواسشان باشد که با شما بدرفتاری نشود.
من شما را می شناسم ، مطالبتان را خوانده ام ، به نظر من هر کسی که به نظام نقد دارد دشمن نیست و شاید از من فرهاد ... بیشتر برای این مملکت دل می سوزاند....
دلش برای وطنش تپیده که نقد کرده...
حالا شاید کمی تند گفته ...
خب نباید با او مثل یک تبه کار و مواد فروش برخورد کرد.
خود مقام...رهبری هم با این برخوردها مخالف است....
ببین آقای عربی
من به شما به چشم مجرم نگاه نمی کنم.
شما #زندانی_سیاسی هستید ، حساسیتهای زیادی هم روی شما هست، قانون اساسی نظام هم بین شما و زندانی دزد و قاچاقچی فرق گذاشته ...
از دادستان کشور تا رئیس قوه قضائیه، سپاه پاسداران ، وزارت اطلاعات و...
سفارشهای زیادی کرده اند...
من خودم دوست دارم به شما نه چشم یک #تبعیدی ، که به چشم یک مهمان نگاه شود.
پس بهتر است توصیه ها را همین اول کار بگویم که خدای نکرده مشکلی پیش نیاید .
اول اینکه من به عنوان برادر ،هموطن و همنوع شما دوست ندارم دوباره به زندان برگردید.
چون شما برای جامعه مفید هستید و جای شما در زندان نیست.
این فرصت سوزی است که جوانهای سالم و تحصیلکرده به جای خدمت به مردمشان در زندان باشند.
هر دوی ما باید این را رعایت کنیم.
پس خواسته ی من از شما این است که کاری کنید این حساسیتها کم شود و دید مسئولان نظام به شما بهتر شود.
میتینگ نگذارید ، در کوچه و خیابان بحث سیاسی نکنید ، تجمع ایجاد نکنید ، خدای نکرده مردم را علیه نظام تحریک نکنید ، اعلامی ای _ بیانیه ای چیزی _ ...پخش نکنید،با رسانه های معاند ارتباط نگیرید ، مصاحبه نکنید...
اگر هم مشکلی بود به خودم بگویید ، حتما حل می کنم.
خوب نیست بیگانه ها از مشکلات داخلی ما که در هر کشور دیگری هم هست سوء استفاده کنند.
اگر مشکلی دارید به خودمان بگویید.
من میدانم که شما وطن دوست هستید ، اگر نبودید فرصت خروج از کشور را داشتید و تا حالا رفته بودید.
هیچ پولی هم دریافت نکرده اید ، ما در مورد شما تحقیقات زیادی کرده ایم.
من نمیگویم اشتباهی نکرده ای
چرا خب جوانی و کمی تند می نویسی ولی ته دلت مهر به وطن است، فقط باید مواظب باشی دشمن را شاد نکنی ، کشور ما در تحریم است و هر خبری که از امثال شما کار شود یعنی آب به آسیاب دشمن ریختن.
وقتی رسانه ای معاندخبر کار می کند سهیل عربی عکاس_خبرنگار و فعال سیاسی مستقل تحت شکنجه است ، این به کشور آسیب می زند...
حرفش را قطع کردم گفتم شما که انقدر نگران مشروعیت حکومت هستید ، خب چرا حواستان به جاهای مهمتر نیست !
اولا که من دوست ندارم که خبر شکنجه شدنم منتشر شود، من یک زندگی معمولی میخواستم و هنوز هم می خواهم ، اما همکاران شما پاسخ دادخواهی و انتقاد های من و امثال من را با بدترین شکنجه ها و رفتارها دادند.
به جای برخورد با اختلاسگر، فاسد و جنایتکار ، ما را که به فساد و جنایتها اعتراض کردیم را شکنجه کردند.
اینکه میگویید قانون اساسی بین منتقد و دزد و قاتل فرق گذاشته _ بله _ روی کاغذ فرق داریم اما در عمل با من منتقد که صدای #ستمدیدگان بودم خیلی بیشتر از یک تبه کار سختگیری شد و مجازات و شکنجه های بیشتری را تحمل کردم.
اگر چه من اصلا در مورد همان دزد و قاچاقچی هم به مجازات باور ندارم و معتقدم #مجازات اصلا نه درمان است و نه پیشگیری بلکه تشدید کننده #جرم است.
باید بودجه زندان سازی و شکنجه خرج آموزش و اقتصاد و بهبود معیشت شود و اینگونه جرم زدایی رخ می دهد..
حتی به خانواده من هم رحم نکردند، همان کسانی که روز و شب از اهمیت خانواده در صدا و سیمایشان سخن می گویند ، #خانواده من را از من گرفتند....
#قسمت_دوم
#ادامه_دارد
#تب_همچون_تبعید
#سهیل_عربی
لینک قسمت اول https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=236514535219215&id=100065820091869
https://t.me/Soheil_Arabi645
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
تب همچون تبعید
پس از هفت ماه تاخیر در صدور حکم آزادی به دلیل عدم محاسبه ایام خلا
بالاخره ۲۵ آبان به وکیلم گفتند سه ملیون تومان واریز کند تا اعزام به کلانتری برازجان با هواپیما جهت اجرای حکم تبعید انجام شود.
پس از واریز
یک روز بعد بدون اطلاع قبلی به من خیلی سریع فوری و انقلابی مرا از زندان رجایی بی آنکه فرصت وداع با همبندی هایم داده شود به یک سلول بسیار کثیف و پر از زندانی با جرمهای شعبه ای مثل مواد مخدر و سرقت منتقل کردند .
شش ساعت در آن سلول کنار معتاد ها محبوس بودم و از بوی مواد خفه شدم...
تا شخصی به نام سروان رمضانی گفت بلیط هواپیما نبود با خودروی شخصی به برازجان می رویم.
من و دو زندانی دیگر را با یک پژو ی قراضه تا برازجان بردند ، راننده شیره ای بود و چند بار خوابش برد و منحرفبه لاین مقابل شد.
فریاد کشیدم سه هزار روز حبس مرا نکشت
تو برای سه دقیقه چرت میخواهی ما را به کشتن دهی ؟
علاوه بر سه ملیون حتی پول شام را هم از خودمان گرفتند.
نفری ۸۰۰۰۰۰ هشتادهزار تومان
ساعت سه صبح به کلانتری براز جان تحویل داده شدم و سروان رمضانی رفت.
پرسیدم واقعا نمی شد خودم به اینجا بیایم ؟
من که وثیقه داَشتم
از درد تروما رنج میبرم
نباید در این جای تنگ کنار دو زندانی دیگر این راه طولانی را با این رانندگی افتضاح طی می کردم .
پاسخی نداد و رفت.
مسئول کلانتری هم به من گفت برو در ساعت اداری برای مراحل معرفی به کلانتری ثبت تبعید بیا.
ساعت سه صبح در شهر غریب آواره شدم.
نه پولی در جیب نه تلفنی
چطور به خانواده ام خبر دهم ؟
فقط ۴۰_۵۰ سگ درشت ولگرد در آن تاریکی به سراغم آمدند .
تا نه صبح در خیابان منتظر یک انسان بودم که تلفنش را قرض بدهد تا به خانواده ام خبر دهم .
ساعت یازده به هزار سختی خودم رابه کلانتری رساندم تا حضورم را ثبت کند.
عوامل کلانتری گفتند نمی شود با لباس غیر رسمی که به تن داری وارد کلانتری شوی( از زندان با لباس راحتی که به تن داشتم _ یک شلوار گرم کن و یک تی شرت به اینجا منتقل شدم )
گفتم آخر از کجا لباس رسمی تهیه کنم وقتی به من اجازه ندادید به خانه بروم و وسایل لازم برای تبعید شدن را تهیه کنم؟؟؟؟؟؟
#ادامه_دارد
#بخش_یک
#سهیل_عربی
#تب_همچون_تبعید
https://t.me/Soheil_Arabi645
پس از هفت ماه تاخیر در صدور حکم آزادی به دلیل عدم محاسبه ایام خلا
بالاخره ۲۵ آبان به وکیلم گفتند سه ملیون تومان واریز کند تا اعزام به کلانتری برازجان با هواپیما جهت اجرای حکم تبعید انجام شود.
پس از واریز
یک روز بعد بدون اطلاع قبلی به من خیلی سریع فوری و انقلابی مرا از زندان رجایی بی آنکه فرصت وداع با همبندی هایم داده شود به یک سلول بسیار کثیف و پر از زندانی با جرمهای شعبه ای مثل مواد مخدر و سرقت منتقل کردند .
شش ساعت در آن سلول کنار معتاد ها محبوس بودم و از بوی مواد خفه شدم...
تا شخصی به نام سروان رمضانی گفت بلیط هواپیما نبود با خودروی شخصی به برازجان می رویم.
من و دو زندانی دیگر را با یک پژو ی قراضه تا برازجان بردند ، راننده شیره ای بود و چند بار خوابش برد و منحرفبه لاین مقابل شد.
فریاد کشیدم سه هزار روز حبس مرا نکشت
تو برای سه دقیقه چرت میخواهی ما را به کشتن دهی ؟
علاوه بر سه ملیون حتی پول شام را هم از خودمان گرفتند.
نفری ۸۰۰۰۰۰ هشتادهزار تومان
ساعت سه صبح به کلانتری براز جان تحویل داده شدم و سروان رمضانی رفت.
پرسیدم واقعا نمی شد خودم به اینجا بیایم ؟
من که وثیقه داَشتم
از درد تروما رنج میبرم
نباید در این جای تنگ کنار دو زندانی دیگر این راه طولانی را با این رانندگی افتضاح طی می کردم .
پاسخی نداد و رفت.
مسئول کلانتری هم به من گفت برو در ساعت اداری برای مراحل معرفی به کلانتری ثبت تبعید بیا.
ساعت سه صبح در شهر غریب آواره شدم.
نه پولی در جیب نه تلفنی
چطور به خانواده ام خبر دهم ؟
فقط ۴۰_۵۰ سگ درشت ولگرد در آن تاریکی به سراغم آمدند .
تا نه صبح در خیابان منتظر یک انسان بودم که تلفنش را قرض بدهد تا به خانواده ام خبر دهم .
ساعت یازده به هزار سختی خودم رابه کلانتری رساندم تا حضورم را ثبت کند.
عوامل کلانتری گفتند نمی شود با لباس غیر رسمی که به تن داری وارد کلانتری شوی( از زندان با لباس راحتی که به تن داشتم _ یک شلوار گرم کن و یک تی شرت به اینجا منتقل شدم )
گفتم آخر از کجا لباس رسمی تهیه کنم وقتی به من اجازه ندادید به خانه بروم و وسایل لازم برای تبعید شدن را تهیه کنم؟؟؟؟؟؟
#ادامه_دارد
#بخش_یک
#سهیل_عربی
#تب_همچون_تبعید
https://t.me/Soheil_Arabi645