Soheil Arabi_سهیل عربی
Photo
پیشتر به معرفی #تیمور_کوران و کتاب مهم او ( واگرایی بلند مدت _چگونه قوانین اسلامی باعث عقب ماندگی خاور میانه شد ) پرداختیم و امروز با دیدگاه دیگر استاد اقتصاد اما با رویکرد و طرزفکر متفاوت با او آشنا می شویم .
#یانیس_واروفاکیس زاده 1961 در آتن. او سالها در دانشگاههای معتبر کشورهای مختلف از جمله بریتانیا، استرالیا و ایالات متحده آمریکا درس #اقتصاد را تدریس میکرد تا اینکه سرانجام سال 2015 وزیر دارایی #یونان شد.
خاطرات او از تجربیاتش در دولت، به نام بزرگسالان در اتاق: نبرد من با استقرار عمیق اروپا، در سال 2017 پرفروش ترین کتاب بود. همچنین #کتاب قبلی او،
"ضعیفان از چه چیزی باید رنج ببرند؟"اروپا، سختگیری و تهدید برای ثبات جهانی" در سال 2016 پرفروش ترین کتاب شد.
او در حال حاضر استاد اقتصاد در #دانشگاه_آتن است و به عنوان یکی از بنیانگذاران جنبش #دموکراسی در اروپا شناخته میشود و تعداد بسیاری مخاطب در سراسر دنیا دارد.
قسمت اول معرفی او را با نگاهی به کتاب معروفش " حرفهایی درباره اقتصاد با دخترم " آغاز می کنیم.
#معرفی_کتاب
Talking to my daughter about the economy
#کتاب
#حرفهایی_با_دخترم_درباره_اقتصاد
👇
#یانیس_واروفاکیس زاده 1961 در آتن. او سالها در دانشگاههای معتبر کشورهای مختلف از جمله بریتانیا، استرالیا و ایالات متحده آمریکا درس #اقتصاد را تدریس میکرد تا اینکه سرانجام سال 2015 وزیر دارایی #یونان شد.
خاطرات او از تجربیاتش در دولت، به نام بزرگسالان در اتاق: نبرد من با استقرار عمیق اروپا، در سال 2017 پرفروش ترین کتاب بود. همچنین #کتاب قبلی او،
"ضعیفان از چه چیزی باید رنج ببرند؟"اروپا، سختگیری و تهدید برای ثبات جهانی" در سال 2016 پرفروش ترین کتاب شد.
او در حال حاضر استاد اقتصاد در #دانشگاه_آتن است و به عنوان یکی از بنیانگذاران جنبش #دموکراسی در اروپا شناخته میشود و تعداد بسیاری مخاطب در سراسر دنیا دارد.
قسمت اول معرفی او را با نگاهی به کتاب معروفش " حرفهایی درباره اقتصاد با دخترم " آغاز می کنیم.
#معرفی_کتاب
Talking to my daughter about the economy
#کتاب
#حرفهایی_با_دخترم_درباره_اقتصاد
👇
Soheil Arabi_سهیل عربی
Photo
فهمیدن یک مسئله است و فهماندن هزاران مسئله پیچیده تر !
#یانیس_واروفاکیس چند ویژگی بسیار مهم دارد ،نخست ژرف نگری _ نگاه عمیق و پانارومیک نه فقط به اقتصاد سیاسی بلکه به تمام مسائل اجتماعی، سیاسی فرهنگی و علوم انسانی و افزون بر اینکه حقایق #کاپیتالیسم را به خوبی فهمیده،تخصص و درک ویژه ای از ضرورت روشنگری قابل فهم دارد .
می داند چگونه و با چه کسانی سخن بگوید،
او برای نوجوانها می نویسد،برای کارگرانی که حوصله یا وقت مطالعه کتابهای پیچیده و دشوار اقتصاد را ندارند ...
👇
نابرابری میان افرادی که به نان شب محتاج هستند و کسانی که ثروتهای میلیاردی دارند، موضوع تازهای نیست. از همان زمان که بازار به وجود آمد، عوامل مشخصی باعث شدند تا عدهای سرمایههای گزاف داشته باشند و عدهای دیگر برای سیر کردن شکمشان و داشتن سرپناهی برای خواب، جان و نیروی خود را به دیگران تقدیم کنند.
یانیس واروفاکیس خطاب به دخترش و تمام جوانها میگوید که دلیل فقیر بودن بعضی از مردم بیلیاقتی آنها در کار کردن نیست؛ بلکه این فقر حاصل شرایطی بوده است که از ابتدای انقلاب کشاورزی ایجاد شده و در سالیان بعد با رخ دادن انقلاب صنعتی ادامه یافته است.
طبیعی است که هیچکس دوست ندارد به عنوان یک کارگر، هشت ساعت از روز را مانند ماشین در یک کارخانه کار کند، ما میخواهیم بدانیم که چه شرایطی او را مجبور به این کار کرده است.
اگر فکر میکنید سردرآوردن از اقتصاد، سردرآوردن از کاری که بانکهای خصوصی و بانکهای دولتی هر کشوری انجام میدهند، سردرآوردن از روندی که برای اعطای وام طی میشود و بهرهای که بانکها دریافت میکنند به شما ارتباطی ندارد، سخت در اشتباه هستید. اقتصاد چرخهای است که مبتنی بر همگان است. اگر حتی اوضاع مالی مناسبی دارید و میخواهید از امکاناتی که بازار در اختیارتان قرار میدهد استفاده کرده و لذت ببرید، باز هم در چرخه اقتصاد مؤثر هستید.
اگر میخواهید سهمی در آینده داشته باشید، نمیتوانید با شنیدن کلماتی مانند «اقتصاد» و «بازار» خودتان را به آن راه بزنید و بیمحلی کنید. خیلیها فکر میکنند بازار و اقتصاد یکی هستند، ولی اینطور نیست.
«همه ما درون خانواده یا در جمع دوستانمان مدام در حال معامله یا مبادله کردن هستیم؛ من ظرفها را میشویم و تو در عوض، غذا درست میکنی. من و مادرت برای یک میهمانی آخر هفته خریدها را انجام میدهیم و کارهای لازم را میکنیم و مهمانی به بهترین نحو برگزار میشود. پس از آنکه مهمانها میروند از تو میخواهیم تا در جمع کردن ظرف و ظروف کمک کنی و تو نمیتوانی از من بپرسی که در ازای این کار چه مقدار پول به تو میدهم. چراکه وظایف تعیین شده است و همه میدانیم که بدهبستانهای درون خانهْ مادی نیستند. امکان ندارد تو پولی از قلکات دربیاوری و به من بدهی تا تمیز کردن خانه از روی دوشت برداشته شود. جالب است بدانی که ریشه کلمه اقتصاد به همین مناسبات درون خانه برمیگردد.
#اقتصاد (Economy# ) از کلمه Oikonomia# گرفته شده است که خود از دو کلمه تشکیل شده؛ Oikos# به معنای خانه و Nomoi# به معنای قواعد، قانونها و اجبارها.
همین الان اگر نگاهی به خانهمان بیندازی متوجه میشوی یک عالمه کالا داریم که هیچ نیاز ضروریای به آنها نداریم؛ اما به خاطر ارزشی که قیمتگذاریها به آن دادهاند، آن را خریدهایم.
به نظر من در جوامع امروزی، اقتصاد دیگر ربطی به قوانین اداره خانه ندارد و باید به جای کلمه گرفته شده از (Oikonomia) از کلمه (Agoranomy# ) آگورانومی استفاده کنیم که به قوانین Agora یعنی بازار اشاره دارد.
حالا که به بحث بازار نزدیکتر میشویم، باید بدانی که جوامع از همان آغاز دارای بازار بودند، اما سؤل اینجا است که چگونه جوامع دارای بازار به جوامعِ بازار تبدیل شدند؟ یعنی جوامعی که در آنها ارزش مبادله بر هر چیزی مقدم است. بگذار یک مثال دیگر بزنم تا تفاوت جامعه بازار را با یک جامعه معمولی درک کنی؛ امروزه وقتی میخواهیم آثار هنری را به کسی دیگر واگذار کنیم، مزایده برگزار میکنیم. روش کار مزایده بدینترتیب است که هرکسی که بیشترین مبلغ را داشته باشد، میتواند صاحب اثر هنری یگانه و منحصربهفردی شود که در کل دنیا فقط یک نسخه از آن وجود دارد.
چندهزار سال پیش اگر این اتفاق در یونان باستان میافتاد، همه متعجب و چه بسا خشمگین میشدند. چراکه آنها به ارزش تجربهای اعتقاد سختی داشتند. اگر قرار بود سلاحهای آشیل، قهرمان بزرگ یونان، پس از مرگش به کسی تعلق بگیرد باید همردیفان و جنگجویان دیگر تعیین میکردند که چه کسی شایسته داشتن آن سلاحها است. شایستگی ارزش بالاتری از ارزش مبادلهای محسوب میشد.»
#معرفی_کتاب
ادامه دارد.
#یانیس_واروفاکیس چند ویژگی بسیار مهم دارد ،نخست ژرف نگری _ نگاه عمیق و پانارومیک نه فقط به اقتصاد سیاسی بلکه به تمام مسائل اجتماعی، سیاسی فرهنگی و علوم انسانی و افزون بر اینکه حقایق #کاپیتالیسم را به خوبی فهمیده،تخصص و درک ویژه ای از ضرورت روشنگری قابل فهم دارد .
می داند چگونه و با چه کسانی سخن بگوید،
او برای نوجوانها می نویسد،برای کارگرانی که حوصله یا وقت مطالعه کتابهای پیچیده و دشوار اقتصاد را ندارند ...
👇
نابرابری میان افرادی که به نان شب محتاج هستند و کسانی که ثروتهای میلیاردی دارند، موضوع تازهای نیست. از همان زمان که بازار به وجود آمد، عوامل مشخصی باعث شدند تا عدهای سرمایههای گزاف داشته باشند و عدهای دیگر برای سیر کردن شکمشان و داشتن سرپناهی برای خواب، جان و نیروی خود را به دیگران تقدیم کنند.
یانیس واروفاکیس خطاب به دخترش و تمام جوانها میگوید که دلیل فقیر بودن بعضی از مردم بیلیاقتی آنها در کار کردن نیست؛ بلکه این فقر حاصل شرایطی بوده است که از ابتدای انقلاب کشاورزی ایجاد شده و در سالیان بعد با رخ دادن انقلاب صنعتی ادامه یافته است.
طبیعی است که هیچکس دوست ندارد به عنوان یک کارگر، هشت ساعت از روز را مانند ماشین در یک کارخانه کار کند، ما میخواهیم بدانیم که چه شرایطی او را مجبور به این کار کرده است.
اگر فکر میکنید سردرآوردن از اقتصاد، سردرآوردن از کاری که بانکهای خصوصی و بانکهای دولتی هر کشوری انجام میدهند، سردرآوردن از روندی که برای اعطای وام طی میشود و بهرهای که بانکها دریافت میکنند به شما ارتباطی ندارد، سخت در اشتباه هستید. اقتصاد چرخهای است که مبتنی بر همگان است. اگر حتی اوضاع مالی مناسبی دارید و میخواهید از امکاناتی که بازار در اختیارتان قرار میدهد استفاده کرده و لذت ببرید، باز هم در چرخه اقتصاد مؤثر هستید.
اگر میخواهید سهمی در آینده داشته باشید، نمیتوانید با شنیدن کلماتی مانند «اقتصاد» و «بازار» خودتان را به آن راه بزنید و بیمحلی کنید. خیلیها فکر میکنند بازار و اقتصاد یکی هستند، ولی اینطور نیست.
«همه ما درون خانواده یا در جمع دوستانمان مدام در حال معامله یا مبادله کردن هستیم؛ من ظرفها را میشویم و تو در عوض، غذا درست میکنی. من و مادرت برای یک میهمانی آخر هفته خریدها را انجام میدهیم و کارهای لازم را میکنیم و مهمانی به بهترین نحو برگزار میشود. پس از آنکه مهمانها میروند از تو میخواهیم تا در جمع کردن ظرف و ظروف کمک کنی و تو نمیتوانی از من بپرسی که در ازای این کار چه مقدار پول به تو میدهم. چراکه وظایف تعیین شده است و همه میدانیم که بدهبستانهای درون خانهْ مادی نیستند. امکان ندارد تو پولی از قلکات دربیاوری و به من بدهی تا تمیز کردن خانه از روی دوشت برداشته شود. جالب است بدانی که ریشه کلمه اقتصاد به همین مناسبات درون خانه برمیگردد.
#اقتصاد (Economy# ) از کلمه Oikonomia# گرفته شده است که خود از دو کلمه تشکیل شده؛ Oikos# به معنای خانه و Nomoi# به معنای قواعد، قانونها و اجبارها.
همین الان اگر نگاهی به خانهمان بیندازی متوجه میشوی یک عالمه کالا داریم که هیچ نیاز ضروریای به آنها نداریم؛ اما به خاطر ارزشی که قیمتگذاریها به آن دادهاند، آن را خریدهایم.
به نظر من در جوامع امروزی، اقتصاد دیگر ربطی به قوانین اداره خانه ندارد و باید به جای کلمه گرفته شده از (Oikonomia) از کلمه (Agoranomy# ) آگورانومی استفاده کنیم که به قوانین Agora یعنی بازار اشاره دارد.
حالا که به بحث بازار نزدیکتر میشویم، باید بدانی که جوامع از همان آغاز دارای بازار بودند، اما سؤل اینجا است که چگونه جوامع دارای بازار به جوامعِ بازار تبدیل شدند؟ یعنی جوامعی که در آنها ارزش مبادله بر هر چیزی مقدم است. بگذار یک مثال دیگر بزنم تا تفاوت جامعه بازار را با یک جامعه معمولی درک کنی؛ امروزه وقتی میخواهیم آثار هنری را به کسی دیگر واگذار کنیم، مزایده برگزار میکنیم. روش کار مزایده بدینترتیب است که هرکسی که بیشترین مبلغ را داشته باشد، میتواند صاحب اثر هنری یگانه و منحصربهفردی شود که در کل دنیا فقط یک نسخه از آن وجود دارد.
چندهزار سال پیش اگر این اتفاق در یونان باستان میافتاد، همه متعجب و چه بسا خشمگین میشدند. چراکه آنها به ارزش تجربهای اعتقاد سختی داشتند. اگر قرار بود سلاحهای آشیل، قهرمان بزرگ یونان، پس از مرگش به کسی تعلق بگیرد باید همردیفان و جنگجویان دیگر تعیین میکردند که چه کسی شایسته داشتن آن سلاحها است. شایستگی ارزش بالاتری از ارزش مبادلهای محسوب میشد.»
#معرفی_کتاب
ادامه دارد.
Soheil Arabi_سهیل عربی
👇
.
( #PoliticalEconomy )
اقتصاد سیاسی شاخهای است از علوم اجتماعی که قوانین مربوط به تولید و توزیع درآمد و ثروت و اثرات آن را در مراحل مختلف رشد و توسعه جامعهٔ بشری مورد بررسی قرار میدهد و دو دسته کلی طبقهبندی شده است: در رویکرد اول، #اقتصاد_سیاسی بهعنوان حوزه مطالعه رابطه دوسویه #اقتصاد و #سیاست در نظر گرفته میشود؛ در مقابل، رویکرد دوم بر تعمیم #متدلوژی_اقتصاد به سیاست تأکید داشته و اقتصاد سیاسی را بهصورت «بهکارگیری متدلوژی اقتصاد در تحلیل رفتار سیاسی و نهادها» تعریف میکند ( وینگاست و ویتمن، 2006-Weingast and Wittman (2006)).
پیامدهای اقتصادی سیاست را امروزه در کتب درسی «اقتصاد سیاسی جدید» می نامند(اقتصاد سیاسی جدید در پی پاسخ به این پرسش است که سیاست چگونه بر پیامدهای اقتصادی تأثیر میگذارد)
با این توضیحات و با مرور شیوه ها و قوانین تولید و توزیع درآمد به ویژه طی چهار دهه اخیر می توان جنگ ( بر سر سهم بیشتر) و اتحاد( برای حفظ ساختار موجود)
بین طبقه دین فروش موسوم به روحانیون،نیروهای مسلح و سایر عمله های حافظ اوضاع موجود را مهمترین روند اقتصاد سیاسی این حکومت دانست.
به طور دقیق تر طبقات حکومتی متشکل از #کلریکال_کاپیتالیسـم ( انباشت و توزیع درآمد ها به نفع طبقه دین فروش / سرمایه داری آخوند محور ) با میلیتاری کاپیتالیسـم( مثل سپاه، بسیج و ...) و دیگر اشکال #نولیبرالیسـم را البته با ریاست و معاونت دین فروشان و مدعیان حفظ امنیت مثل سپاه و بسیج از یک سو بر سر سهم بیشتر از غنیمتی به نام " ایران" با یکدیگر می جنگند اما از سوی دیگر اولویتهای حفظ ساختار و اوضاع موجود است و بدیهی است که در بزنگاه های مهم ،هر گاه که عامل کسب ثروت و قدرتشان ( آنچه نظام می نامند) را در خطر ببینند با هم متحد می شوند.
در چنین حکومتهایی میزان آخ گفتن،فریاد کشیدن ، اعتراضات و دادخواهی مردم است،تا زمانی که صدای اعتراض مردم برای حاکمان هراس ایجاد نکند ،فشار تشدید می شود .
موثرترین شیوه برای ایجاد رضایت و جلوگیری از تشدید اعتراضات ،ایجاد توهم حق انتخاب برای مردم است ،اینگونه که چند دیو/ هیولا/ شکنجه گر خشن و بدون رتوش را نشان می دهند و پس از بازجویی خشن نوبت بازجوی ظاهرا مهربان و متبسم می شود_ او با لبخندی کریه به زندانی می فهماند که اگر با من همکاری نکنی ،باز همان بازجوی خشن می آید و کتک خوردن ادامه دارد / اگر به من رای ندهی، عرزشی ها می آیند / هر کس که مرا نخواهد پس جلیلی و قالیباف و زاکانی را می خواهد!...
با همین شیوه تعداد زیادی از معترضان را سرگرم و موقتا راضی می کند و آنها که اینگونه هم راضی نشوند جایشان بالای دار، در زندان یا تبعید است...
پس از تضعیف معترضان، باز همان اوضاع قبل اما هر روز بد تر از دیروز ادامه دارد،
با این تفاوت که در دوران عرزشی ها ( موسوم به اصولگرایان) طبقه خرده سرمایه دار که با ساختار موافق است اما خواستار اصلاحات و دگرگونی های جزئی مثل آزادی کنسرت و خصوصی سازی بیشتر است ،در نقش منتقد دولت اصولگرا است،اما همین افراد به هنگام ریاست جمهوری فردی از حزب خودشان تبدیل به رتوشکاران/ ماله کشان حکومت می شوند.
حال اگر از لنز دولت اصلی که در واقع رئیس جمهور ظاهرا منتخب مجری دستورات آنها است به ماجرا نگاه کنیم،می فهمیم بر خلاف آنچه در ظاهر نشان می دهند ،تمایل بیشتری به افرادی مثل ظریف،روحانی و دیگر تکنوکراتهایی که توجیه گر جنایتهایشان باشند و برای حکومت وقت بخرند ،دارند و اگر هم یکی در میان به امثال احمدی نژاد و رئیسی فرصت داده اند ،اولا از آنها به عنوان لولوخر خر ه ای که اگر به روحانی/ پزشکیان رای ندهید اینها می آیند استفاده کرده اند و دوما برای ایجاد رضایت موقت برای طبقه سینه چاک همیشه در صحنه ...
اما مخالفان واقعی اوضاع موجود ،ضمن فریب نخوردن و شرکت نکردن در سیرک انتخابات و روشنگری وظایف سنگینتری هم دارند که مهمترین آنها سازماندهی مبارزات و تشکیل تیمهای پشتیبانی ،ساخت و تقویت جایگزینی است که بتواند اوضاع فجیع کنونی را دگرگون سازد _ فساد و بیداد را ریشه کن کرده و سیستمی بر اساس عدالت،آزادی و احقاق حقوق بشر و البته متعهد به ایجاد شفافیت در توزیع بودجه ایجاد کند.
●●●
#انقلاب
( #PoliticalEconomy )
اقتصاد سیاسی شاخهای است از علوم اجتماعی که قوانین مربوط به تولید و توزیع درآمد و ثروت و اثرات آن را در مراحل مختلف رشد و توسعه جامعهٔ بشری مورد بررسی قرار میدهد و دو دسته کلی طبقهبندی شده است: در رویکرد اول، #اقتصاد_سیاسی بهعنوان حوزه مطالعه رابطه دوسویه #اقتصاد و #سیاست در نظر گرفته میشود؛ در مقابل، رویکرد دوم بر تعمیم #متدلوژی_اقتصاد به سیاست تأکید داشته و اقتصاد سیاسی را بهصورت «بهکارگیری متدلوژی اقتصاد در تحلیل رفتار سیاسی و نهادها» تعریف میکند ( وینگاست و ویتمن، 2006-Weingast and Wittman (2006)).
پیامدهای اقتصادی سیاست را امروزه در کتب درسی «اقتصاد سیاسی جدید» می نامند(اقتصاد سیاسی جدید در پی پاسخ به این پرسش است که سیاست چگونه بر پیامدهای اقتصادی تأثیر میگذارد)
با این توضیحات و با مرور شیوه ها و قوانین تولید و توزیع درآمد به ویژه طی چهار دهه اخیر می توان جنگ ( بر سر سهم بیشتر) و اتحاد( برای حفظ ساختار موجود)
بین طبقه دین فروش موسوم به روحانیون،نیروهای مسلح و سایر عمله های حافظ اوضاع موجود را مهمترین روند اقتصاد سیاسی این حکومت دانست.
به طور دقیق تر طبقات حکومتی متشکل از #کلریکال_کاپیتالیسـم ( انباشت و توزیع درآمد ها به نفع طبقه دین فروش / سرمایه داری آخوند محور ) با میلیتاری کاپیتالیسـم( مثل سپاه، بسیج و ...) و دیگر اشکال #نولیبرالیسـم را البته با ریاست و معاونت دین فروشان و مدعیان حفظ امنیت مثل سپاه و بسیج از یک سو بر سر سهم بیشتر از غنیمتی به نام " ایران" با یکدیگر می جنگند اما از سوی دیگر اولویتهای حفظ ساختار و اوضاع موجود است و بدیهی است که در بزنگاه های مهم ،هر گاه که عامل کسب ثروت و قدرتشان ( آنچه نظام می نامند) را در خطر ببینند با هم متحد می شوند.
در چنین حکومتهایی میزان آخ گفتن،فریاد کشیدن ، اعتراضات و دادخواهی مردم است،تا زمانی که صدای اعتراض مردم برای حاکمان هراس ایجاد نکند ،فشار تشدید می شود .
موثرترین شیوه برای ایجاد رضایت و جلوگیری از تشدید اعتراضات ،ایجاد توهم حق انتخاب برای مردم است ،اینگونه که چند دیو/ هیولا/ شکنجه گر خشن و بدون رتوش را نشان می دهند و پس از بازجویی خشن نوبت بازجوی ظاهرا مهربان و متبسم می شود_ او با لبخندی کریه به زندانی می فهماند که اگر با من همکاری نکنی ،باز همان بازجوی خشن می آید و کتک خوردن ادامه دارد / اگر به من رای ندهی، عرزشی ها می آیند / هر کس که مرا نخواهد پس جلیلی و قالیباف و زاکانی را می خواهد!...
با همین شیوه تعداد زیادی از معترضان را سرگرم و موقتا راضی می کند و آنها که اینگونه هم راضی نشوند جایشان بالای دار، در زندان یا تبعید است...
پس از تضعیف معترضان، باز همان اوضاع قبل اما هر روز بد تر از دیروز ادامه دارد،
با این تفاوت که در دوران عرزشی ها ( موسوم به اصولگرایان) طبقه خرده سرمایه دار که با ساختار موافق است اما خواستار اصلاحات و دگرگونی های جزئی مثل آزادی کنسرت و خصوصی سازی بیشتر است ،در نقش منتقد دولت اصولگرا است،اما همین افراد به هنگام ریاست جمهوری فردی از حزب خودشان تبدیل به رتوشکاران/ ماله کشان حکومت می شوند.
حال اگر از لنز دولت اصلی که در واقع رئیس جمهور ظاهرا منتخب مجری دستورات آنها است به ماجرا نگاه کنیم،می فهمیم بر خلاف آنچه در ظاهر نشان می دهند ،تمایل بیشتری به افرادی مثل ظریف،روحانی و دیگر تکنوکراتهایی که توجیه گر جنایتهایشان باشند و برای حکومت وقت بخرند ،دارند و اگر هم یکی در میان به امثال احمدی نژاد و رئیسی فرصت داده اند ،اولا از آنها به عنوان لولوخر خر ه ای که اگر به روحانی/ پزشکیان رای ندهید اینها می آیند استفاده کرده اند و دوما برای ایجاد رضایت موقت برای طبقه سینه چاک همیشه در صحنه ...
اما مخالفان واقعی اوضاع موجود ،ضمن فریب نخوردن و شرکت نکردن در سیرک انتخابات و روشنگری وظایف سنگینتری هم دارند که مهمترین آنها سازماندهی مبارزات و تشکیل تیمهای پشتیبانی ،ساخت و تقویت جایگزینی است که بتواند اوضاع فجیع کنونی را دگرگون سازد _ فساد و بیداد را ریشه کن کرده و سیستمی بر اساس عدالت،آزادی و احقاق حقوق بشر و البته متعهد به ایجاد شفافیت در توزیع بودجه ایجاد کند.
●●●
#انقلاب