در این تصویر، مادر و پدری را می‌بینید آشفته‌حال، چشم دوخته به افق رودخانه کارون، دیگر جایی نمانده برای جستجوی فرزند جز رود کارون. تو گویی دری گرانبها می‌خواهند از درون دریایی بزرگ.
آنها به دنبال فرزندشان می‌گردند، دنیا فرهادی، ۲۲ ساله، معترضی که روز ۱۶ آذر ۱۴۰۱، ناپدید شد و پس از ۹ روز پیکرش در رودخانه کارون پیدا شد.
خانواده‌اش روی سنگ قبرش نوشتند:
«لبخندهای مرا بیاد آور، لبخند بزن
من پایان این تاریکی را دیده‌ام، روشنی در راه است
اشک‌هایت را نگه دار
برای گریه‌های از سر شوق»
پنج‌شنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲، اولین سالگرد دنیا فرهادی، در ایذه، آرامستان روضة‌الزهرا برگزار میشود.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
در این تصویر، مادر و پدری را می‌بینید آشفته‌حال، چشم دوخته به افق رودخانه کارون، دیگر جایی نمانده برای جستجوی فرزند جز رود کارون. تو گویی دری گرانبها می‌خواهند از درون دریایی بزرگ.
آنها به دنبال فرزندشان می‌گردند، دنیا فرهادی، ۲۲ ساله، معترضی که روز ۱۶ آذر ۱۴۰۱، ناپدید شد و پس از ۹ روز پیکرش در رودخانه کارون پیدا شد.
خانواده‌اش روی سنگ قبرش نوشتند:
«لبخندهای مرا بیاد آور، لبخند بزن
من پایان این تاریکی را دیده‌ام، روشنی در راه است
اشک‌هایت را نگه دار
برای گریه‌های از سر شوق»
پنج‌شنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۲، اولین سالگرد دنیا فرهادی، در ایذه، آرامستان روضة‌الزهرا برگزار میشود.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران pinned «بیانیه بمناسبت روز دانشجو "فرزند کارگرانیم، کنارشان میمانیم" درسالهای اخیر بسیاری از مناسبت ها از خاصیت برگزاری سالگردهای روتین با تعابیر بزرگداشت و یادمان ، پا فراتر گذاشته و از قاب مناسبت تقویمی یک روز معین بیرون زده و به عرصه ای همه روزه برای اعتراض…»
امروز مجلس ملی مان #دانشگاه است و نمایندگان واقعی و شجاع ملت دانشجویانند. بهارستان سیرکی بیش نیست.
ضمن تبریک روز دانشجو به دانشجویان عزیز سرزمینمان از اعتصاب سراسری نمایندگان خود در دانشگاه ها اعلام حمایت میکنم.
پر قدرت و پر امید به پیش بروید که پیروزی نزدیک است.
#اسماعیل_بخشی
#۱۶آذر_روزدانشجو
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
ضمن تبریک روز دانشجو به دانشجویان عزیز سرزمینمان از اعتصاب سراسری نمایندگان خود در دانشگاه ها اعلام حمایت میکنم.
پر قدرت و پر امید به پیش بروید که پیروزی نزدیک است.
#اسماعیل_بخشی
#۱۶آذر_روزدانشجو
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
دوستان درود .
یکبار دیگر گزارش وخبر مربوط به چای دبش را بخوانید وانگاه کمی تامل وفکر کنید ودر مقابل معیشت بازنشستگان فولاد ومعدن را در برابر ان دزدان در نظر بگیرید واینکه میگویند پول وبودجه نداریم .
اصلاح همسانسازی بازنشسته فولاد ومعدن را که عمر وجوانی وسلامتش را برای برپایی این صنعت مادر داد در جاده پرپیچ وخم ایرادات بنی اسرائیلی انداخته اند بدون اینکه بفکر معیشت وسفره خالی او باشند .
یاران . کانونی های عزیز . صنفی های فعال ومطرح وبزرگان بازنشسته گرامی .
برای کمک به دوستانتان وبخاطر تغیر وضعیت ناگوار وسخت زنده گی فعلی یاران قدیمتان انتظار داریم که بمنظور اجرای طرح اصلاح همسانسازی سال ۱۳۹۹ با اراده ای استوار واز خودگذشتگی مورد انتظار ما وارد میدان حق طلبی شوید و از همین یکشنبه ۹.۱۹ در برابر امور مراکز استانها و۱۴۰۲.۱۰.۳در مقابل صندوق تهران خیابان وزرا شادی و دلگرمی را به دیگر یارانتان که در راه گرفتن حقوق پایمال شده خود تلاش میکنند هدیه کنید واز بازنشستگان ودوستانتان بخواهید که در این حرکت واقدام مشارکت نمایند .
سکوت ما در برابر بی قانونی ، خیانت بخود وخانواده ویارانمان میباشد .
#بازنشستگان_فولاد_ومعدن
@Shbazneshasteganir
یکبار دیگر گزارش وخبر مربوط به چای دبش را بخوانید وانگاه کمی تامل وفکر کنید ودر مقابل معیشت بازنشستگان فولاد ومعدن را در برابر ان دزدان در نظر بگیرید واینکه میگویند پول وبودجه نداریم .
اصلاح همسانسازی بازنشسته فولاد ومعدن را که عمر وجوانی وسلامتش را برای برپایی این صنعت مادر داد در جاده پرپیچ وخم ایرادات بنی اسرائیلی انداخته اند بدون اینکه بفکر معیشت وسفره خالی او باشند .
یاران . کانونی های عزیز . صنفی های فعال ومطرح وبزرگان بازنشسته گرامی .
برای کمک به دوستانتان وبخاطر تغیر وضعیت ناگوار وسخت زنده گی فعلی یاران قدیمتان انتظار داریم که بمنظور اجرای طرح اصلاح همسانسازی سال ۱۳۹۹ با اراده ای استوار واز خودگذشتگی مورد انتظار ما وارد میدان حق طلبی شوید و از همین یکشنبه ۹.۱۹ در برابر امور مراکز استانها و۱۴۰۲.۱۰.۳در مقابل صندوق تهران خیابان وزرا شادی و دلگرمی را به دیگر یارانتان که در راه گرفتن حقوق پایمال شده خود تلاش میکنند هدیه کنید واز بازنشستگان ودوستانتان بخواهید که در این حرکت واقدام مشارکت نمایند .
سکوت ما در برابر بی قانونی ، خیانت بخود وخانواده ویارانمان میباشد .
#بازنشستگان_فولاد_ومعدن
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دانشجوی زندانی/ فقر، فساد، گرانی!
گرامیداشت ۱۶ آذر روز دانشجو در شرایطی که فقر و فساد و سرکوب بیداد میکند!
@Shbazneshasteganir
گرامیداشت ۱۶ آذر روز دانشجو در شرایطی که فقر و فساد و سرکوب بیداد میکند!
@Shbazneshasteganir
🔴 من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم
بازنشر از صفحه #دسگوھاران
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. صبح که به مدرسه رسیدم شنیدم پدر ماهکان در تیراندازی ماموران مرزی کشته شده است. می‌دانستم که پدرش برای صاحب نفوذها کالا از مرز رد میکند و از این طریق زندگی را می‌چرخاند؛ کار پرخطری که با مبلغ اندکی در نقاط مرزی انجام میشود. حالا ماهکان در هفت سالگی بی پدر شده است.
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. بچه‌های من با پوکه‌های به جا مانده از درگیری‌های مرزی بازی میکنند. گاهی پوکه‌ها را از دستشان می‌گیرم و بچه‌ها را از بازی با آنها منع میکنم. به عنوان یک معلم این اجازه را دارم. اما اجازه ندارم که بگویم شاید این گلوله‌ها دیشب به سمت پدر و برادر آنها شلیک شده باشد. اجازه ندارم بگویم آن پوکه‌ها مستقیم قلب آنها را نشانه گرفته است. اجازه ندارم بگویم چقدر زندگی آنها را این گلوله‌ها می‌سازند.
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. در کتاب‌ها درباره مرز می‌خوانیم. ما را که در نزدیکی سیم‌خاردارها و پاسگاه‌ها زندگی میکنیم «مرزنشین» می‌نامند، بدون آن‌که چیزی از زندگی ما بدانند. شاگردان من مرزنشینانی هستند که مرز را نمی‌شناسند، اما بزرگ‌ترین آموزگارانند. باشناسنامه و بی‌شناسنامه تفاوتی میان خودشان نمی‌بینند. اما گاهی کتاب‌های کهنه بعضی از بچه‌ها توجه گروه دیگر را جلب میکند. ماهکان مدام می‌پرسد: «چرا کتاب‌های یسری و آمنه کهنه است؟»
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. چطور بگویم مرز چیست؟ اوراق هویت چیست؟ ایران کجاست؟ چگونه توضیح دهم ما هم اهل اینجاییم و هم اهل جای دوری به اسم ایران، و شاید هم نه؟
من به آنها می‌آموزم زبان دانش، فارسی است اما زبان مرگ و مویه ما بلوچی. این را زمانی‌که دختر خردسالی بودم، به هنگام مویه برای پدر خودم فهمیدم. حالا ماهکان هم این چیزها را می‌فهمد.
شاگردانم دیگر خوب می‌دانند کجا فارسی صحبت کنند و کجا بلوچی. تمام این‌ها را من به آنها می‌آموزم.
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. اینجا همه سخت کار میکنیم و باید خیلی خوش شانس باشیم اگر کاری دست و پا کنیم. پدر ماهکان سخت کار می‌کرد؛کار غیررسمی؛ کار سیاه. بچه‌ها نمی‌دانند کار پدرشان غیرقانونی است. اگر ماهکان پرسید چرا مرزبان به پدرم شلیک کرد چه بگویم؟ آیا قانع‌کننده است که بگویم مرزبان وظیفه‌اش را انجام داده است؟ اگر پاسخ داد پدرش که در حال انجام کار بود چه بگویم؟ به عنوان یک معلم باید از اخلاق بگویم یا قانون؟ انتقام یا مدارا؟ از او بخواهم که سرباز را ببخشد؟ یا آماده انتقام از سرباز مرزبان شود؟ به او بگویم دستور شلیک از جای دیگر می‌آید؟ اگر پرسید از کجا؟ چه بگویم؟
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. دلمان می‌خواهد مثل بقیه هر روزمان با گلوله و مرگ آمیخته نباشد. سرباز چه میخواست؟ آیا اشتباه کرده است؟ مگر نه اینکه او نیز سربازی بی کس و کار است وگرنه در نقطه صفر مرزی چه میکند؟ آیا نمی‌دانسته قلب کسی را نشانه رفته که عشق می‌ورزیده و دنیای ماهکان بوده است؟ چطور این‌قدر راحت به روی او آتش گشوده است؟
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. خبر اعدام زرخاتون را که شنیدم فکر نمی‌کردم خبر بدتری بتواند من را تکان دهد. اما من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم، در محاصره سوگ‌های دانش‌آموزانم.
شنیدم زرخاتون هم دختری داشت و دخترش شاید دختری. خودش هم دختر کسی بود، کسی مثل پدر ماهکان !ماهکان دیگر در این دنیای بی‌رحم، دنیای هیچ کس نیست، همان‌طور که زرخاتون دنیای کسی نبود.
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. فردا اگر ماهکان به مدرسه نیاید چه کنم؟ اگر بیاید درسمان چه باشد؟ باید به آنها بیاموزم یا خودشان خواهند فهمید که ممکن است روزی گلوله سهم‌شان باشد؟/مدرسه رهایی
@Shbazneshasteganir
بازنشر از صفحه #دسگوھاران
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. صبح که به مدرسه رسیدم شنیدم پدر ماهکان در تیراندازی ماموران مرزی کشته شده است. می‌دانستم که پدرش برای صاحب نفوذها کالا از مرز رد میکند و از این طریق زندگی را می‌چرخاند؛ کار پرخطری که با مبلغ اندکی در نقاط مرزی انجام میشود. حالا ماهکان در هفت سالگی بی پدر شده است.
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. بچه‌های من با پوکه‌های به جا مانده از درگیری‌های مرزی بازی میکنند. گاهی پوکه‌ها را از دستشان می‌گیرم و بچه‌ها را از بازی با آنها منع میکنم. به عنوان یک معلم این اجازه را دارم. اما اجازه ندارم که بگویم شاید این گلوله‌ها دیشب به سمت پدر و برادر آنها شلیک شده باشد. اجازه ندارم بگویم آن پوکه‌ها مستقیم قلب آنها را نشانه گرفته است. اجازه ندارم بگویم چقدر زندگی آنها را این گلوله‌ها می‌سازند.
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. در کتاب‌ها درباره مرز می‌خوانیم. ما را که در نزدیکی سیم‌خاردارها و پاسگاه‌ها زندگی میکنیم «مرزنشین» می‌نامند، بدون آن‌که چیزی از زندگی ما بدانند. شاگردان من مرزنشینانی هستند که مرز را نمی‌شناسند، اما بزرگ‌ترین آموزگارانند. باشناسنامه و بی‌شناسنامه تفاوتی میان خودشان نمی‌بینند. اما گاهی کتاب‌های کهنه بعضی از بچه‌ها توجه گروه دیگر را جلب میکند. ماهکان مدام می‌پرسد: «چرا کتاب‌های یسری و آمنه کهنه است؟»
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. چطور بگویم مرز چیست؟ اوراق هویت چیست؟ ایران کجاست؟ چگونه توضیح دهم ما هم اهل اینجاییم و هم اهل جای دوری به اسم ایران، و شاید هم نه؟
من به آنها می‌آموزم زبان دانش، فارسی است اما زبان مرگ و مویه ما بلوچی. این را زمانی‌که دختر خردسالی بودم، به هنگام مویه برای پدر خودم فهمیدم. حالا ماهکان هم این چیزها را می‌فهمد.
شاگردانم دیگر خوب می‌دانند کجا فارسی صحبت کنند و کجا بلوچی. تمام این‌ها را من به آنها می‌آموزم.
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. اینجا همه سخت کار میکنیم و باید خیلی خوش شانس باشیم اگر کاری دست و پا کنیم. پدر ماهکان سخت کار می‌کرد؛کار غیررسمی؛ کار سیاه. بچه‌ها نمی‌دانند کار پدرشان غیرقانونی است. اگر ماهکان پرسید چرا مرزبان به پدرم شلیک کرد چه بگویم؟ آیا قانع‌کننده است که بگویم مرزبان وظیفه‌اش را انجام داده است؟ اگر پاسخ داد پدرش که در حال انجام کار بود چه بگویم؟ به عنوان یک معلم باید از اخلاق بگویم یا قانون؟ انتقام یا مدارا؟ از او بخواهم که سرباز را ببخشد؟ یا آماده انتقام از سرباز مرزبان شود؟ به او بگویم دستور شلیک از جای دیگر می‌آید؟ اگر پرسید از کجا؟ چه بگویم؟
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. دلمان می‌خواهد مثل بقیه هر روزمان با گلوله و مرگ آمیخته نباشد. سرباز چه میخواست؟ آیا اشتباه کرده است؟ مگر نه اینکه او نیز سربازی بی کس و کار است وگرنه در نقطه صفر مرزی چه میکند؟ آیا نمی‌دانسته قلب کسی را نشانه رفته که عشق می‌ورزیده و دنیای ماهکان بوده است؟ چطور این‌قدر راحت به روی او آتش گشوده است؟
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. خبر اعدام زرخاتون را که شنیدم فکر نمی‌کردم خبر بدتری بتواند من را تکان دهد. اما من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم، در محاصره سوگ‌های دانش‌آموزانم.
شنیدم زرخاتون هم دختری داشت و دخترش شاید دختری. خودش هم دختر کسی بود، کسی مثل پدر ماهکان !ماهکان دیگر در این دنیای بی‌رحم، دنیای هیچ کس نیست، همان‌طور که زرخاتون دنیای کسی نبود.
من یک معلم در نقطه صفر مرزی هستم. فردا اگر ماهکان به مدرسه نیاید چه کنم؟ اگر بیاید درسمان چه باشد؟ باید به آنها بیاموزم یا خودشان خواهند فهمید که ممکن است روزی گلوله سهم‌شان باشد؟/مدرسه رهایی
@Shbazneshasteganir
✍نکته ی یک بازنشسته در مورد دزدی های کوچک برای رفع نیازهای ضروری زندگی
الان را نمی دانم اما تا چند سال پیش در برخی از شهرهای سوئد دوچرخه صاحب نداشت ،
شهرداری های این شهرها در گوشه گوشه شهر، ایستگاههایی برای پارک دوچرخه احداث کرده بودند که در این ایستگاهها به تعداد فراوان دوچرخه پارک شده بود .
هر شهروندی که میخواست از یک نقطه شهر به نقطه دیگر مراجعت کند ، به نزدیکترین ایستگاه مراجعه و دوچرخه ای سوار می شد . به مقصد که می رسید دوچرخه را رها کرده تا دیگری استفاده کند .
به این ترتیب کسی دوچرخه نمی خرید ، چرا که به تعداد فراوان در سطح شهر وجود داشت و استفاده از ان تابع هیچ قانون و محدودیتی نبود .
شهرداری هم برای تعمیر و نگهداری دوچرخه ها تیم های تخصصی خود را داشتند که مرتب در حال گشتزنی بودند .
چون دوچرخه به تعداد فراوان وجود داشت و به اسانی در دسترس همه بود و استفاده از ان محدودیت نداشت ، در نتیجه خرید دوچرخه کار عبث و بیهوده ای بود که کسی انجام نمی داد و چون کسی دوچرخه نمی خرید طبیعتا دزد دوچرخه وجود نداشت !
شما چه فکر می کنید ؟
اگر مسکن و زمینه تحصیل و درمان و رفتن به مسافرت و استفاده از مواهب طبیعت و وسایل مورد نیاز زندگی به وفور و بصورت رایگان در اختیار همه قرار گیرد و احتیاج نباشد مردم برای رفع نیازهایشان پول پرداخت کنند و در نتیجه ارائه خدمات بالا و اموال و اسباب و اثاثیه اضافی خریدار نداشته باشد و مردم مجبور نباشند برای تهیه آن وسائل پول پرداخت کنند ، آیا باز هم دزدی به معنای رایج و امروزی آن وجود خواهد داشت ؟!
@Shbazneshasteganir
الان را نمی دانم اما تا چند سال پیش در برخی از شهرهای سوئد دوچرخه صاحب نداشت ،
شهرداری های این شهرها در گوشه گوشه شهر، ایستگاههایی برای پارک دوچرخه احداث کرده بودند که در این ایستگاهها به تعداد فراوان دوچرخه پارک شده بود .
هر شهروندی که میخواست از یک نقطه شهر به نقطه دیگر مراجعت کند ، به نزدیکترین ایستگاه مراجعه و دوچرخه ای سوار می شد . به مقصد که می رسید دوچرخه را رها کرده تا دیگری استفاده کند .
به این ترتیب کسی دوچرخه نمی خرید ، چرا که به تعداد فراوان در سطح شهر وجود داشت و استفاده از ان تابع هیچ قانون و محدودیتی نبود .
شهرداری هم برای تعمیر و نگهداری دوچرخه ها تیم های تخصصی خود را داشتند که مرتب در حال گشتزنی بودند .
چون دوچرخه به تعداد فراوان وجود داشت و به اسانی در دسترس همه بود و استفاده از ان محدودیت نداشت ، در نتیجه خرید دوچرخه کار عبث و بیهوده ای بود که کسی انجام نمی داد و چون کسی دوچرخه نمی خرید طبیعتا دزد دوچرخه وجود نداشت !
شما چه فکر می کنید ؟
اگر مسکن و زمینه تحصیل و درمان و رفتن به مسافرت و استفاده از مواهب طبیعت و وسایل مورد نیاز زندگی به وفور و بصورت رایگان در اختیار همه قرار گیرد و احتیاج نباشد مردم برای رفع نیازهایشان پول پرداخت کنند و در نتیجه ارائه خدمات بالا و اموال و اسباب و اثاثیه اضافی خریدار نداشته باشد و مردم مجبور نباشند برای تهیه آن وسائل پول پرداخت کنند ، آیا باز هم دزدی به معنای رایج و امروزی آن وجود خواهد داشت ؟!
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخاطر این کلیپ 12 نفر دستگیر شدن،
بخاطر فساد سه میلیارد و سیصد و هفتاد میلیون دلاری چای دبش تا حالا خبر دستگیری یه نفر اومده فقط!
عجیبا و غریبا!
✍بهلول
@Shbazneshasteganir
بخاطر فساد سه میلیارد و سیصد و هفتاد میلیون دلاری چای دبش تا حالا خبر دستگیری یه نفر اومده فقط!
عجیبا و غریبا!
✍بهلول
@Shbazneshasteganir
سخنان زنده یاد #محسن_شکاری، قبل از اعدام:
واسه چار تا خراش که اعدام نمیکنن داداش،حکمم واسه ترسوندنه.
#محسن_شکاری🌹
@Shbazneshasteganir
واسه چار تا خراش که اعدام نمیکنن داداش،حکمم واسه ترسوندنه.
#محسن_شکاری🌹
@Shbazneshasteganir
🔴درود بر پولاد گران!
اینزمان، شمشیر می‌بايد گرفت
حق خود را، از دهان شیر می‌باید گرفت....
اکنون بیش از هر زمان دیگری بر
«بازنشسته مظلوم صنعت فولاد کشور» مسجل گردیده که سیستم مدیریتی حاکم بر صندوق فولاد و نهادهای بالادستی، هیچ اراده‌ای برای اجرای صحیح قوانین مصوب دولت، جهت اصلاح همسانسازی انجام شده در سال 1399 را ندارد....
با توجه به این امر برای «بازنشستگان صندوق فولاد» راهی به جز حضور درمیدان و دادخواهی اعتراضی نمانده است....
ضمن حمایت و پشتیبانی کامل از کارگروه کارشناسی حاضر در میز مذاکره، ندای مطالبه‌گری خود را فعالانه 👇👇👇👇
1. در تاریخ 1402,9,19 جلوی دفاتر صندوق بازنشستگی فولاد در سراسر کشور
و
2. در تاریخ 1402,10,3 در تهران خیابان وزرا
مقابل صندوق بازنشستگی فولاد
با حضور در گردهمایی باشکوه بانیان صنعت مذکور با فریاد، دادخواهی خودمان را به گوش همه خواهیم رساند.
شاید فریادرسی آمد....
جمع کثیری از مشارکین صندوق
بازنشستگی #فولاد کشور🤝🤝🤝
@Shbazneshasteganir
اینزمان، شمشیر می‌بايد گرفت
حق خود را، از دهان شیر می‌باید گرفت....
اکنون بیش از هر زمان دیگری بر
«بازنشسته مظلوم صنعت فولاد کشور» مسجل گردیده که سیستم مدیریتی حاکم بر صندوق فولاد و نهادهای بالادستی، هیچ اراده‌ای برای اجرای صحیح قوانین مصوب دولت، جهت اصلاح همسانسازی انجام شده در سال 1399 را ندارد....
با توجه به این امر برای «بازنشستگان صندوق فولاد» راهی به جز حضور درمیدان و دادخواهی اعتراضی نمانده است....
ضمن حمایت و پشتیبانی کامل از کارگروه کارشناسی حاضر در میز مذاکره، ندای مطالبه‌گری خود را فعالانه 👇👇👇👇
1. در تاریخ 1402,9,19 جلوی دفاتر صندوق بازنشستگی فولاد در سراسر کشور
و
2. در تاریخ 1402,10,3 در تهران خیابان وزرا
مقابل صندوق بازنشستگی فولاد
با حضور در گردهمایی باشکوه بانیان صنعت مذکور با فریاد، دادخواهی خودمان را به گوش همه خواهیم رساند.
شاید فریادرسی آمد....
جمع کثیری از مشارکین صندوق
بازنشستگی #فولاد کشور🤝🤝🤝
@Shbazneshasteganir
بیانیه
هشدار جدی شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت
در مورد آتش افروزی وزارت کار و آتشی که مخزن های نفت و گاز را شعله ور خواهد ساخت
از جان صنعت نفت چه میخواهید؟
مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری
هیچ روبهی بر گرد مرغداری برای خوشنودی خداوند نمیچرخد!
سخنی با وزیر تعاون کار و رفاه و تامین اجتماعی
مرگ خوب است اما برای همسایه، گاهی سخن از قانون، همانند ترساندن کودکان است از لولو هایی ، که هیچگاه هیچ کس آنها را به چشم ندیده است، قانون خوب است اما نه برای صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی، بلکه برای دیگر صندوق ها، راستش را بگوئید، چه نقشه شومی برای صندوق بازنشستگی نفت در سر دارید؟ کدامین بخش آن بیشتر به چشمتان روشنی بخشیده است، شنیده ایم که فرموده اید که بر مبنای قانون آهنگ ساماندهی و نظارت بر صندوق نفت را کرده اید، میفرمایید با این همه نیرو های کاردان و کاربلد و باهوش نفت و گاز، هیچ کس پیدا نمیشود، که صندوق نفت را ساماندهی کند، تا اینکه کار و بار وزارتخانه خویش را رها کنی و صندوق نفت را ساماندهی کنی، ناظر صندوق خصوصی کارکنان نفت، میتواند از کارکنان خود نفت باشد، وزارت خانه نفت ، خود وزیر دارد، دستیار دارد، مشاور دارد، و هزاران جوان نخبه در زیر مجموعه وزارت نفت، که هوش و دانایی و کاردانی خود را بکار گرفته اند تا این چرخ بچرخد، رک و پوست کنده بگوئیم، هر کوری پیش پای خویش را بهتر میتواند دید، در اندیشه کلاه خویش باشید که باد آن را نبرد،
پس جناب وزیر ! کچل اگر طبیب بودی، سر خویش دوا نمودی، ما را به خیر تو امیدی نیست ، شر مرسان، جناب وزیر اگاه باشید، کبریتی را که شما در پی آفروختن آنی، خط آتشیست که فرجامش به مخزن های نفت و گاز می رسد، جناب وزیر اتش افروزی نکن! نیک بیندش، وزارت کار را سامان دهید، هزاران جوان بیکار، ره افسردگی در پیش گرفته اند، نخبگان در حال کوچ هستند، در اندیشه کارسازی باش جناب وزیر، بیش از این آتش افروزی نکن، زیرا شعله های سرکش ،نفت و گاز دامن شما را نیز خواهد گرفت.
شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت
سه شنبه چهاردهم آذر ۱۴۰۲
@Shbazneshasteganir
هشدار جدی شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت
در مورد آتش افروزی وزارت کار و آتشی که مخزن های نفت و گاز را شعله ور خواهد ساخت
از جان صنعت نفت چه میخواهید؟
مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری
هیچ روبهی بر گرد مرغداری برای خوشنودی خداوند نمیچرخد!
سخنی با وزیر تعاون کار و رفاه و تامین اجتماعی
مرگ خوب است اما برای همسایه، گاهی سخن از قانون، همانند ترساندن کودکان است از لولو هایی ، که هیچگاه هیچ کس آنها را به چشم ندیده است، قانون خوب است اما نه برای صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی، بلکه برای دیگر صندوق ها، راستش را بگوئید، چه نقشه شومی برای صندوق بازنشستگی نفت در سر دارید؟ کدامین بخش آن بیشتر به چشمتان روشنی بخشیده است، شنیده ایم که فرموده اید که بر مبنای قانون آهنگ ساماندهی و نظارت بر صندوق نفت را کرده اید، میفرمایید با این همه نیرو های کاردان و کاربلد و باهوش نفت و گاز، هیچ کس پیدا نمیشود، که صندوق نفت را ساماندهی کند، تا اینکه کار و بار وزارتخانه خویش را رها کنی و صندوق نفت را ساماندهی کنی، ناظر صندوق خصوصی کارکنان نفت، میتواند از کارکنان خود نفت باشد، وزارت خانه نفت ، خود وزیر دارد، دستیار دارد، مشاور دارد، و هزاران جوان نخبه در زیر مجموعه وزارت نفت، که هوش و دانایی و کاردانی خود را بکار گرفته اند تا این چرخ بچرخد، رک و پوست کنده بگوئیم، هر کوری پیش پای خویش را بهتر میتواند دید، در اندیشه کلاه خویش باشید که باد آن را نبرد،
پس جناب وزیر ! کچل اگر طبیب بودی، سر خویش دوا نمودی، ما را به خیر تو امیدی نیست ، شر مرسان، جناب وزیر اگاه باشید، کبریتی را که شما در پی آفروختن آنی، خط آتشیست که فرجامش به مخزن های نفت و گاز می رسد، جناب وزیر اتش افروزی نکن! نیک بیندش، وزارت کار را سامان دهید، هزاران جوان بیکار، ره افسردگی در پیش گرفته اند، نخبگان در حال کوچ هستند، در اندیشه کارسازی باش جناب وزیر، بیش از این آتش افروزی نکن، زیرا شعله های سرکش ،نفت و گاز دامن شما را نیز خواهد گرفت.
شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت
سه شنبه چهاردهم آذر ۱۴۰۲
@Shbazneshasteganir
🔴👈برخی نمایندگان میگویند نمی‌دانند چطور شد که به مصوبه افزایش سن بازنشستگی رای دادند!
🟡👈جعفر قادری (نماینده مجلس شورای اسلامی):
🔸در کمیسیون تلفیق مراقب بودم که افزایش ۵ ساله سن بازنشستگی تصویب نشود. نمی‌دانم چطور شب آخر این پیشنهاد در کمیسیون تصویب شد.
🔸الآن حضور ذهن ندارم که زمانی که این پیشنهاد به صحن آمد به چه شکلی رأی دادم ولی معمولاً خیلی از نمایندگان این‌طور رأی می‌دهند که زمانی که ببینند دولت و کمیسیون تلفیق با پیشنهادی موافق هستند، رأی موافق می‌دهند
🔵👈 یکی از نمایندگان رأی من در خصوص سن بازنشستگی را عوض کرد!
🟢👈احمد امیرآبادی فراهانی (نماینده قم در مجلس شورای اسلامی):
🔸در زمان تصویب مصوبه افزایش سن بازنشستگی گفتم که این موضوع ابهام دارد. بعد از این که رأی مخالف دادم، رفتم تا نمایندگان دیگر را هم قانع کنم که رأی مخالف بدهند که یکی از همکاران رأی من را عوض کرد! از این اتفاق‌ها زیاد می‌افتد.
🔵👈 اشتباهی به افزایش سن بازنشستگی رأی دادم!
پ.ن
اینهم مدل جدید مردم فریبی است. نمی‌گویند که وقتی با اعتراض شدید جامعه روبرو شدند مجبور به عقب نشینی گردیدند.
حالا یک سوال داریم:
چرا همیشه آنوری غش میکنید ؟؟؟
یکبار هم حواستان به حساب بانکی و املاک و مستغلاتتان باشد و اینوری غش کنید و یک رای در خصوص درمان و معیشت بازنشسته بدهید" اشتباهی"!!!
نه، نمیشود؟ آهان...
#فقط_کف_خیابون_بدست_میادحقمون
@Shbazneshasteganir
🟡👈جعفر قادری (نماینده مجلس شورای اسلامی):
🔸در کمیسیون تلفیق مراقب بودم که افزایش ۵ ساله سن بازنشستگی تصویب نشود. نمی‌دانم چطور شب آخر این پیشنهاد در کمیسیون تصویب شد.
🔸الآن حضور ذهن ندارم که زمانی که این پیشنهاد به صحن آمد به چه شکلی رأی دادم ولی معمولاً خیلی از نمایندگان این‌طور رأی می‌دهند که زمانی که ببینند دولت و کمیسیون تلفیق با پیشنهادی موافق هستند، رأی موافق می‌دهند
🔵👈 یکی از نمایندگان رأی من در خصوص سن بازنشستگی را عوض کرد!
🟢👈احمد امیرآبادی فراهانی (نماینده قم در مجلس شورای اسلامی):
🔸در زمان تصویب مصوبه افزایش سن بازنشستگی گفتم که این موضوع ابهام دارد. بعد از این که رأی مخالف دادم، رفتم تا نمایندگان دیگر را هم قانع کنم که رأی مخالف بدهند که یکی از همکاران رأی من را عوض کرد! از این اتفاق‌ها زیاد می‌افتد.
🔵👈 اشتباهی به افزایش سن بازنشستگی رأی دادم!
پ.ن
اینهم مدل جدید مردم فریبی است. نمی‌گویند که وقتی با اعتراض شدید جامعه روبرو شدند مجبور به عقب نشینی گردیدند.
حالا یک سوال داریم:
چرا همیشه آنوری غش میکنید ؟؟؟
یکبار هم حواستان به حساب بانکی و املاک و مستغلاتتان باشد و اینوری غش کنید و یک رای در خصوص درمان و معیشت بازنشسته بدهید" اشتباهی"!!!
نه، نمیشود؟ آهان...
#فقط_کف_خیابون_بدست_میادحقمون
@Shbazneshasteganir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حساب اینستاگرام "عمو صادق" مسدود شد!
حساب اینستاگرام یک شهروند میانسال که با نام "عمو صادق" در رشت مشهور است و برای شادی مردم با اجرای ترانه‌های گیلکی می‌رقصید، مسدود شد.
دستگاه قضایی به اتهام آنچه "تولید محتوای مجرمانه" خوانده، این حساب اینستاگرام را مسدود کرده است!
موسیقی این ویدیو نسخه ریمیکس شده‌ی ترانه‌ای است که عمو صادق در این ویدیو خوانده بود و پس از بسته شدن صفحه اینستاگرام او به جرم تولید محتوای مجرمانه توسط پلیس فتا، کاربر دیگری آن را ریمیکس و منتشر کرده است.
گفته شده در همین رابطه طی روزهای گذشته تاکنون ۱۲ شهروند در رشت به بهانه "هنجارشکنی" توسط ماموران بازداشت شده‌اند.
#شادی_رفاه_برابری_ازادی
@Shbazneshasteganir
حساب اینستاگرام یک شهروند میانسال که با نام "عمو صادق" در رشت مشهور است و برای شادی مردم با اجرای ترانه‌های گیلکی می‌رقصید، مسدود شد.
دستگاه قضایی به اتهام آنچه "تولید محتوای مجرمانه" خوانده، این حساب اینستاگرام را مسدود کرده است!
موسیقی این ویدیو نسخه ریمیکس شده‌ی ترانه‌ای است که عمو صادق در این ویدیو خوانده بود و پس از بسته شدن صفحه اینستاگرام او به جرم تولید محتوای مجرمانه توسط پلیس فتا، کاربر دیگری آن را ریمیکس و منتشر کرده است.
گفته شده در همین رابطه طی روزهای گذشته تاکنون ۱۲ شهروند در رشت به بهانه "هنجارشکنی" توسط ماموران بازداشت شده‌اند.
#شادی_رفاه_برابری_ازادی
@Shbazneshasteganir
تامین اجتماعی هیچ وقت از افزایش واقعی دستمزد حمایت نکرده است
فرشاد اسماعیلی (کارشناس ارشد حوزه روابط کار):
🔸 علل وضعِ امروز صندوق تامین اجتماعی قانونگذاری است، چرا برای راهکار باید به دنبال افزایش سن و سابقه‌ی بازنشستگی باشیم؟ یکی از راهکارهای اصلی، افزایش دستمزد واقعی است. با سرکوب دستمزد مواجه هستیم و این روی کاهش ورودی سازمان اثر می‌گذارد، اما تامین اجتماعی هیچ وقت از افزایش واقعی دستمزد حمایت نکرده است.
🔸دولت به جای بدهی خود، شرکت‌های زیان ده به سازمان تأمین اجتماعی میدهد و بعد ازچند سال تأمین اجتماعی را وادار میکند که آن اموال را واگذار کند! یعنی از هر جهت به این سازمان ضربه می‌زند.
🔸همچنین اصلاحاتِ پارامتریک سبب ایجاد بحران اجتماعی میشود. گفتگوی اجتماعی در اینجا وجود ندارد. آیا کارگران در طول این سال‌ها نماینده ای در مجلس داشته‌اند؟ آیا احزاب کارگری داشته‌ایم؟ پشتوانه‌ی کارگران برای گفتگوی اجتماعی چه کسانی هستند؟ چقدر نماینده مستقل کارگری داریم؟ /ایلنا
پانوشت:
علیرغم اینکه افزایش بیشتر دستمزد بنفع سازمان است و ورودیهای مالی سازمان تامین اجتماعی را افزایش میدهد ، اما از آنجا که مدیرعامل و ه‍یئت امناء سازمان را دولت تعیین میکند و ترکیبی از مقامات دولتی و کارفرمایان است، آنها منافع خودشان را تامین میکنند نه منافع سازمان را.
@Shbazneshasteganir
فرشاد اسماعیلی (کارشناس ارشد حوزه روابط کار):
🔸 علل وضعِ امروز صندوق تامین اجتماعی قانونگذاری است، چرا برای راهکار باید به دنبال افزایش سن و سابقه‌ی بازنشستگی باشیم؟ یکی از راهکارهای اصلی، افزایش دستمزد واقعی است. با سرکوب دستمزد مواجه هستیم و این روی کاهش ورودی سازمان اثر می‌گذارد، اما تامین اجتماعی هیچ وقت از افزایش واقعی دستمزد حمایت نکرده است.
🔸دولت به جای بدهی خود، شرکت‌های زیان ده به سازمان تأمین اجتماعی میدهد و بعد ازچند سال تأمین اجتماعی را وادار میکند که آن اموال را واگذار کند! یعنی از هر جهت به این سازمان ضربه می‌زند.
🔸همچنین اصلاحاتِ پارامتریک سبب ایجاد بحران اجتماعی میشود. گفتگوی اجتماعی در اینجا وجود ندارد. آیا کارگران در طول این سال‌ها نماینده ای در مجلس داشته‌اند؟ آیا احزاب کارگری داشته‌ایم؟ پشتوانه‌ی کارگران برای گفتگوی اجتماعی چه کسانی هستند؟ چقدر نماینده مستقل کارگری داریم؟ /ایلنا
پانوشت:
علیرغم اینکه افزایش بیشتر دستمزد بنفع سازمان است و ورودیهای مالی سازمان تامین اجتماعی را افزایش میدهد ، اما از آنجا که مدیرعامل و ه‍یئت امناء سازمان را دولت تعیین میکند و ترکیبی از مقامات دولتی و کارفرمایان است، آنها منافع خودشان را تامین میکنند نه منافع سازمان را.
@Shbazneshasteganir
بازنشر
گلوی کارگران ایران در چنگال اتاق بازرگانی
شورای گفتگو که زیر مجموعه اتاق بازرگانی است، با برگزاری جلسات منظم، اهدافی از قبیل اصلاح آیین نامه مشاغل سخت و زیان آور، بالا بردن سن بازنشستگی به ۶۵ سال، حذف حداقل دستمزد و منطقه ای کردن آن، حذف ۸ ساعت کار روزانه و مهم تر از همه نابودی سازمان تامین اجتماعی و خصوصی سازی کامل درمان کارگران را دنبال می کند.
این شورا جلسات منظم و سازمان یافته خود را بدون وقفه به دست درازی ادامه داده است.
متولی مسائل کارگری، وزارتخانه عریض و طویلی به نام وزارت کار است؛ چگونه است وقتی این وزارتخانه بی وزیر است و به همین بهانه تمام مسائل کارگری و دغدغه های طبقه کارگر از امنیت شغلی گرفته تا ترمیم مزد بر زمین مانده، وزارت اقتصاد از مجرای اتاق بازرگانی و در پوشش شورای گفتگو به همین مسائل به شیوه ای معکوس ورود می کند؛ چگونه است که دولت اجازه می دهد نامتولیان، حقوق قانونی کارگران را نشانه بگیرند و از سر و ته حقوق صنفی کارگران بزنند؟
مداخله اتاق بازرگانی ایران در مسائل کارگری و به طور مشخص حقوق اولیه و بدیهی کارگران، موجب انتقاد و نارضایتی فعالان صنفی شده است؛ نمی توان با نامگذاری های شورایی و با دستکاری عناوین، نهادهای به ظاهر زیبنده طراحی کرد اما در عمل، حقوق بدیهی میلیون ها نفر را نشانه گرفت.
شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی، فارغ از نام آن که تداعی ماهیت دوجانبه این نهاد مثلاً شورایی‌ست، در عمل، محفلی نئولیبرال و دست راستی‌ست که منویات بورژوازی سودجو را با دست درازی به حقوق کارگران پیش می برد اما این پیشروی با سد محکم مخالفت کارگران روبرو خواهد شد.
شورای گفتگو و اتاق بازرگانی برای نابودی قوانین حمایتی کارگران بسیار فعال اند
شورای گفتگو که پشت پرده و به دور از رسانه ها، به دنبال حذف تمام حقوق صنفی تاریخی‌ست؛ کارگران از همه سو با سودجویان و نئولیبرال ها احاطه شده اند.
✍ نسرین هزاره مقدم
#اتاق_بازرگانی_اتاق_فکر_سرمایه
@Shbazneshasteganir
گلوی کارگران ایران در چنگال اتاق بازرگانی
شورای گفتگو که زیر مجموعه اتاق بازرگانی است، با برگزاری جلسات منظم، اهدافی از قبیل اصلاح آیین نامه مشاغل سخت و زیان آور، بالا بردن سن بازنشستگی به ۶۵ سال، حذف حداقل دستمزد و منطقه ای کردن آن، حذف ۸ ساعت کار روزانه و مهم تر از همه نابودی سازمان تامین اجتماعی و خصوصی سازی کامل درمان کارگران را دنبال می کند.
این شورا جلسات منظم و سازمان یافته خود را بدون وقفه به دست درازی ادامه داده است.
متولی مسائل کارگری، وزارتخانه عریض و طویلی به نام وزارت کار است؛ چگونه است وقتی این وزارتخانه بی وزیر است و به همین بهانه تمام مسائل کارگری و دغدغه های طبقه کارگر از امنیت شغلی گرفته تا ترمیم مزد بر زمین مانده، وزارت اقتصاد از مجرای اتاق بازرگانی و در پوشش شورای گفتگو به همین مسائل به شیوه ای معکوس ورود می کند؛ چگونه است که دولت اجازه می دهد نامتولیان، حقوق قانونی کارگران را نشانه بگیرند و از سر و ته حقوق صنفی کارگران بزنند؟
مداخله اتاق بازرگانی ایران در مسائل کارگری و به طور مشخص حقوق اولیه و بدیهی کارگران، موجب انتقاد و نارضایتی فعالان صنفی شده است؛ نمی توان با نامگذاری های شورایی و با دستکاری عناوین، نهادهای به ظاهر زیبنده طراحی کرد اما در عمل، حقوق بدیهی میلیون ها نفر را نشانه گرفت.
شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی، فارغ از نام آن که تداعی ماهیت دوجانبه این نهاد مثلاً شورایی‌ست، در عمل، محفلی نئولیبرال و دست راستی‌ست که منویات بورژوازی سودجو را با دست درازی به حقوق کارگران پیش می برد اما این پیشروی با سد محکم مخالفت کارگران روبرو خواهد شد.
شورای گفتگو و اتاق بازرگانی برای نابودی قوانین حمایتی کارگران بسیار فعال اند
شورای گفتگو که پشت پرده و به دور از رسانه ها، به دنبال حذف تمام حقوق صنفی تاریخی‌ست؛ کارگران از همه سو با سودجویان و نئولیبرال ها احاطه شده اند.
✍ نسرین هزاره مقدم
#اتاق_بازرگانی_اتاق_فکر_سرمایه
@Shbazneshasteganir
بیانیه جمعی از دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به مناسبت روز دانشجو
به یاد تمام دوستانمان که امروز دربند هستند و یا اخراج و تعلیق شده‌اند
باری دیگر روز دانشجو فرا رسید. دوباره همان جشن‌های همیشگی و تئاتر تکراری و توخالی که فقط پست بودن شما را نشان میدهد. همان نمایش تکراری که به وسیله آن سعی دارید ظلم و ستمی که هر روزه به دانشجویان روا میشود را پنهان کنید. گل و شیرینی که امروز به ما هدیه می‌دهید تهدیدها و سرکوب‌های همیشگی شما را جبران نمی‌کند بلکه نمکی است که روی این زخم می‌پاشید و صدای فریاد دردمندمان را نشنیده می‌گیرید. این فریادی است که تا رسیدن به آزادی و برابری ادامه دارد.
روز دانشجو نه تنها تبریک ندارد بلکه نشانگر ظلم و ستم بی‌وقفه شما نسبت به ماست. ما دانشجویانی که فریاد آزادی می‌زدیم و می‌خواستید فریادمان را در نطفه خفه کنید.با سنگدلی روزهایی که باید قشنگ ترین روزهای زندگی‌مان باشند را تیره و تار کردید و انتظار دارید در مقابل این همه ظلم و ستم سکوت کنیم و با لبخند روز دانشجو را به یکدیگر تبریک بگوییم .
ما دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بر همه آن کسانی که فریاد دادخواهی می‌زنند و در مقابل بی‌حرمتی‌هایی که به مقام دانشجو وارد شده ایستادگی میکنند درود میفرستیم و از آنها می آموزیم. باشد که سال‌های آینده در ایرانی بهتر و آزاد، این روز را در کنار هم جشن بگیریم و به شجاعت امروزمان افتخار کنیم. ما تا آن روز برای رسیدن به هدفمان متوقف نخواهیم شد و دست از مبارزه نخواهیم کشید.
زنده باد مبارزه زنان، دانشجویان، کارگران، معلمان و تمام گروه‌های ستم‌‌دیده که برای آزادی، مرزهای تعیین شده را به بازی و سخره گرفته‌اند و از میان سنگلاخ‌ها، مقاومت و آزادگی را زیست میکنند. چرا که تنها چیزی که از خود آزادی زیباتر است، ایستادن برای آن است.
به امید روزی که دانشگاه و دانشجو آزاد باشند.
#روز_دانشجو
#شانزده_آذر
#دانشگاه_زنده_است
#دانشگاه_تهران
@senfi_uni_iran
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
به یاد تمام دوستانمان که امروز دربند هستند و یا اخراج و تعلیق شده‌اند
باری دیگر روز دانشجو فرا رسید. دوباره همان جشن‌های همیشگی و تئاتر تکراری و توخالی که فقط پست بودن شما را نشان میدهد. همان نمایش تکراری که به وسیله آن سعی دارید ظلم و ستمی که هر روزه به دانشجویان روا میشود را پنهان کنید. گل و شیرینی که امروز به ما هدیه می‌دهید تهدیدها و سرکوب‌های همیشگی شما را جبران نمی‌کند بلکه نمکی است که روی این زخم می‌پاشید و صدای فریاد دردمندمان را نشنیده می‌گیرید. این فریادی است که تا رسیدن به آزادی و برابری ادامه دارد.
روز دانشجو نه تنها تبریک ندارد بلکه نشانگر ظلم و ستم بی‌وقفه شما نسبت به ماست. ما دانشجویانی که فریاد آزادی می‌زدیم و می‌خواستید فریادمان را در نطفه خفه کنید.با سنگدلی روزهایی که باید قشنگ ترین روزهای زندگی‌مان باشند را تیره و تار کردید و انتظار دارید در مقابل این همه ظلم و ستم سکوت کنیم و با لبخند روز دانشجو را به یکدیگر تبریک بگوییم .
ما دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بر همه آن کسانی که فریاد دادخواهی می‌زنند و در مقابل بی‌حرمتی‌هایی که به مقام دانشجو وارد شده ایستادگی میکنند درود میفرستیم و از آنها می آموزیم. باشد که سال‌های آینده در ایرانی بهتر و آزاد، این روز را در کنار هم جشن بگیریم و به شجاعت امروزمان افتخار کنیم. ما تا آن روز برای رسیدن به هدفمان متوقف نخواهیم شد و دست از مبارزه نخواهیم کشید.
زنده باد مبارزه زنان، دانشجویان، کارگران، معلمان و تمام گروه‌های ستم‌‌دیده که برای آزادی، مرزهای تعیین شده را به بازی و سخره گرفته‌اند و از میان سنگلاخ‌ها، مقاومت و آزادگی را زیست میکنند. چرا که تنها چیزی که از خود آزادی زیباتر است، ایستادن برای آن است.
به امید روزی که دانشگاه و دانشجو آزاد باشند.
#روز_دانشجو
#شانزده_آذر
#دانشگاه_زنده_است
#دانشگاه_تهران
@senfi_uni_iran
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
جرمش افشای اسناد جنایات جنگی در #ویکیلیکس بود.
او صدای جانهای بیدار و بشریت آگاه ومسئول است.
#جولیان_آسانژ ، نماینده آزادی بیان و عقیده و انتشار اطلاعات ، بدون هیچ محدویت و مرزی است.
#آزادی_بیقیدوشرط_رسانه
@Shbazneshasteganir
او صدای جانهای بیدار و بشریت آگاه ومسئول است.
#جولیان_آسانژ ، نماینده آزادی بیان و عقیده و انتشار اطلاعات ، بدون هیچ محدویت و مرزی است.
#آزادی_بیقیدوشرط_رسانه
@Shbazneshasteganir
جالبه بدونیددر ترڪمنستان آب برق گاز رایگان است.
این ڪشور به دلیل داشتن چهارمین منبع بزرگ گازے دنیا به صورت رایگان گاز میدهد.
روسیه، ایران و قطر نیز در جایگاه اول دوم وسوم قرار دارند.
در ایران اما نه تنها قبض های گاز در مبالغ بسیار بالا برای مشترکین همراه با هشدارهای مصرف صادر میشود بلکه با مازوت سوزی بجای گاز در نیروگاهها ، سم و دود به حلقوم مردم میفرستند.
@Shbazneshasteganir
این ڪشور به دلیل داشتن چهارمین منبع بزرگ گازے دنیا به صورت رایگان گاز میدهد.
روسیه، ایران و قطر نیز در جایگاه اول دوم وسوم قرار دارند.
در ایران اما نه تنها قبض های گاز در مبالغ بسیار بالا برای مشترکین همراه با هشدارهای مصرف صادر میشود بلکه با مازوت سوزی بجای گاز در نیروگاهها ، سم و دود به حلقوم مردم میفرستند.
@Shbazneshasteganir