بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
2.01K subscribers
1.13K photos
144 videos
52 files
688 links
Shariati (Dr Ali) Cultural Foundation
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 خاطرات احسان شریعتی از مراسم تشییع پیکر دکتر شریعتی

#تاریخ_شفاهی
🆔 @imammoussasadr
🔷🔆 🎥 پارت اول مراسم چهل سومین یادمان دکتر علی شریعتی که از طریق لینک زیر می توانید در صفحه اینستاگرام بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی مشاهده کنید.


https://www.instagram.com/tv/CBlGzFhp4EU/?igshid=vrtuynyqs2fa

#بخش_اول
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
برآمد_نوشریعتی_ابداع خویشتن.pdf
1.4 MB
🔷🔆«برآمد»

🔆ویراستِ اولِ جمع بندی مباحثِ سمپوزیومِ «اکنون، ما و شریعتی»؛
نوشریعتی: شرایطِ امکانِ یک پارادایمِ بدیل

📌به کوشش: کمیته‌یِ علمیِ سمپوزیوم؛
تهران، ۲۹ خرداد ۱۳۹۹

در چهل‌وسومین یادمانِ هجرتِ آموزگارِ «آزادی، برابری، عرفان»

#دیدگاه
#نگاه_آینده
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🖋"زندگی یعنی نان، آزادی، فرهنگ، ایمان و دوست داشتن"

🔹به پاسداشت چهل و سومین سالگرد درگذشت فرزند خراسان، صدای رسای اسلام علوی، روشنفکر مسلمان، دکتر علی شریعتی.

🔻 تصویری از فضای حافظه دانشکده ادبیات مشهد که اولین پایگاه سخنرانی‌ها و آثار جدی مرحوم دکتر شریعتی در فضای فکری ایران بود.

🌿 @besateakhlagh
🔷🔆دورِ نزدیک

🔆این همه نزدیک و این همه دور !

چه فاصله ها
میانِ تو و ما
درین شبِ دِیجور !

بِدرود !
اِی به هَر کُجا که نه اینجا !
سَفرَ ت به خیر !
اِی مُسافرِ تنها !

لیک
بَدرَقۀ راه
بُگذار
کوتاه چون آه
با تو بگویم
که درین فاصله ها
بَر ما
چه گذشت
اِی مُهاجِرِ بی بازگشت !

درین فاصله ها
هم چُنان
عشق
سَرگردان
عقل
در زندان
آن سه گانِۀ شوم
یِکّه تازِ میدان
خدا
تَبعیدی آسمان
ریا
رونقِ بازارِ تَردامَنان
دین
دَستاویزِ خُرافه پردازی ها و اَشکبازی هایِ مَدّاحان
عِلم
نَردِبانِ ناگهانِ تُنُک مایِگان
هنر
قربانیِ بی دفاعِ مَسلَخِ بی هنران
فرهنگ
گوهَرِ گمگشته در غُبارِ زَمان
اخلاق
لَگد مالِ آمال و اَمیالِ سیاسَتگران
ادب
همان حکایتِ لُقمان و بی اَدَبان
آزادی
بَر مَزارِ خویش فاتِحِه خوان
عدالت
شرکتِ سَهامیِ مُفت خواران
فقر
سکوتِ سُفره هایِ خالیِ نان
نان
به قیمتِ جان
زِمامِ کار ها
در کفِ بی کفایتِ نا اَهلان
همه چیز و همه جا
در چَنبَرِ اِنحصارِ خودکامِگان
وَ درین میان
قاریانِ خوش اَلحان
تَلاوَت کُنان که :
« فَبِأیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبان »...

آی
دورِ نزدیک !
تبعیدیِ شامِ غریبان !
اینَک
بِگو
با این چهره هایِ اَفسُرده
با این خَنده هایِ پَژمُرده
با این حَرف هایِ فرو خورده
با این دست هایِ خَسته
با این « سنگ » هایِ بَسته
با این « سگ » هایِ از بَند رَسته
« به کُجایِ این شبِ تیره
بیاویزیم
ما
قَبایِ ژِندۀ خود را » ؟

🔆سعید شهرتاش
یاد روز
معلمِ عرفان، برابری، آزادی
26 اردیبهشت ماه 56 (هجرت)
29 خرداد ماه 56 ( شهادت )

#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆مادرانه های اندیشه و سیاست

🖋طاهره رحیمیان


🔆سال ۵۶ چنین روزی هنگام برگشت از میهمانی منزل بستگان مهربان مادری ، پدرم به دنبال ما آمد. دقیقا یادم هست من که ۱۳ ساله بودم و دو خواهرم که یکی از من یک سال بزرگتر و دیگری از من دوسال کوچکتر بود روی صندلی عقب ماشین نشسته بودیم. شنیدم که پدرم آهسته به مادرم گفت «علی شریعتی را کشتند.» خبر و حادثه ای وهم آور بود.

🔆شنیدنش برای دختر نوجوانی چون من و مادر جوانم که دوست و همدم پوران خانم بود ترسناک و دلهره آور بود.

🔆دیگر تصاویر واضحی از آن روزها به یاد ندارم .تصاویر مبهمی از رفت و آمدها ، صحبتها و گفتگوهای تلفنی که میان مادرم و همسران دوستان مذهبی و سیاسی و همفکر پدرم و همچنین پدرم و دوستانش رد و بدل میشد در ذهن دارم.

🔆دقیقا نمیدانم آخرین سفری که دکتر قبل از شهادت جانسوزش به مشهد داشت چه تاریخی بود. ولی هنوز تصویر حضور او در آستانه درب اتاق استاد در منزل خیابان تهران با لباس راحتی منزل در جمعه ای از جمعه های حضور ما در آنجا را خوب به یاد دارم.

🔆مادرم ، با مهر، من و دو خواهرم را که چادرهای کودری گل ریز به سر داشتیم به دکتر معرفی میکرد. او شریعتیها را دوست داشت، عمه خانم را دوست داشت، پوران خانم را دوست داشت، همسر استاد را دوست داشت و این حس مهربانی و عشق بود که تاب آوری اش در زندگی پر حاشیه ی سیاسی پدرم در کنار شریعتیها را زیاد میکرد. جمعه هایی که به منزل استاد میرفتیم، پا به پای جلسه در اتاق استاد، نجواهای مادرانه و زنانه در اتاق دیگری
شکل میگرفت.

🔆هنوز تصویر بازی با فرزندان دکتر در حیاط منزل پدری و منزل مرحوم حاج علی آقای رحیمیان را خوب به یاد دارم.

🔆حالا دیگر او رفته بود.
بعدها که فرصتی پیش آمد و با پری خانم رجایی همسر حاج آقای رضازاده صحبت میکردم، تعریف میکرد که «وقتی خبر فوت دکتر به مشهد رسید، استاد را به منزل ما آوردند و ۹ شبانه روز در منزل ما ماند تا شرایط روحی استاد مساعد شود و نیز مراسمات را پیگیری کنند.»
در آن مدت رفت و آمدهای دوستان و آشنایان و همفکران، و پذیرایی و عزاداری زیر سایه امنیتیها خود داستانی مفصل داشته. پس از آمدن پوران خانم مراسمی رسمی در حسینیه ای در نزدیکی منزل استاد در شرائطی کاملا امنیتی و کنترل شده برگزار میشود.

🔆چه درجه از تحمل و چه تاب آوری زیادی کردند زنان این مرز و بوم در پشت صحنه های سیاست، تا جریانها و اندیشه هایی شکل بگیرد که بزرگان این مرز و بوم آن را بخشی از میراث فکری و وجدان تاریخی و ناخودآگاه جمعی جامعه بدانند.

🔆روزهایی را یادم هست که به همت پدرم و دوستانشان و همچنین مرحوم حاج علی آقای رحیمیان کتابهای شریعتی در تیراژ بالا مخفیانه چاپ شده بود و کشف این کتابها در منازل مردم جرم محسوب میشد.
🔆کتابها را برای مخفی کردن به منزل حاج آقای رضازاده میبرند و خانم رجایی تعریف میکرد که چگونه این کتابها را در انباری جای داده و از آنجا آرام آرام در میان هواداران اندیشه شریعتی ها توزیع میکردند.

🔆وای که وقایع چگونه چون برق و باد میگذرند و ما به گردشان نمی‌رسیم.
با خود میگویم راستی، اگر دکتر امروز می‌بود چه حال و روزی داشت؛ و ما مادران و زنان چه؟!


#یادها_خاطرات
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆هیاهو برای هیچ: خطیب یا مدرس

🖋محمد جواد غلامرضاکاشی

🔆شریعتی، بیش از هر چیز سخنران بود. منظورم این است که با احساسات، هیجانات و عواطف مخاطبان بازی می‌کرد. ولی روشنفکران بعد از انقلاب، بیشتر معلم و مدرس‌اند. در سخنرانی‌ها‌ی‌شان هم درس می‌دهند. شما وقتی به سخنرانی دکتر علی شریعتی گوش می‌کنید، خیلی احساسات و عواطف و هیجانات دارید، غلیان پیدا می‌کنید. می‌گویید حق با اوست، آفرین و هورا… اما وقتی سخنرانی‌اش تمام شد، اگر کسی از شما بپرسد که عصاره‌ی سخنرانی دکتر شریعتی چه بود، آنگاه می‌بینید مثل ماهی که از چنگ‌تان می‌گریزد، چیزی در مشت ندارید. نمی‌توانید مثلا بگوید سخنرانی یک مقدمه داشت، سه تا ذی‌المقدمه داشت، یک مدعا و دو تا دلیل داشت. چون خطیب بود. از خطه‌ی خراسان بود و در آن خطه سخنرانان قهار داشتیم. مثل فخرالدین حجازی. “هیاهو بر سر هیچ”. خدا رحمت‌اش کند؛ اما هر وقت به ایشان فکر می‌کنم یاد گفته شکسپیر می‌افتم که “هیاهو بر سر هیچ"
عبارات فوق، بخشی از مصاحبه اخیر استاد عزیز مصطفی ملکیان است. در این مصاحبه می‌آموزیم که سخنان دکتر شریعتی محتوایی نداشت: هیاهویی بود بر سر هیچ. در ذهن خودم با ایشان گفتگویی صمیمانه کردم. فکر کردم خوب است آن را به نگارش دربیاورم. از ایشان پرسیدم اگر هیچ چیز نبود الا هیاهو بر سر هیچ، چرا شریعتی هنوز اینهمه موضوع منازعه است؟ مخالفین‌اش مدعی‌اند هر چه بلا در این چهار دهه بر سرشان آمده، تقصیر شریعتی است. موافقین‌اش، آثارش را می‌خوانند و فکر می‌کنند رها شدن از تنگنای موجود با شریعتی ممکن است؟ یعنی یک هیاهو بر سر یک هیچ، که به قول استاد یکی دو لحظه پس از ایراد سخنرانی از دست می‌پرد، چهل و دو سه سال، همینطور می‌تواند تداوم پیدا کند؟ 

🔆شاید دکتر ملکیان پاسخ دهند، مقصود ایشان محتوای سخن بوده است. از حیث ارزش مضمون و محتوا، کلام شریعتی را هیاهو برای هیچ خوانده‌اند والا تصدیق می‌کنند شریعتی یک مشت جوان احساساتی پرورش دارد و آنها آن کردند که کردند و این همه مصیبت به بار آوردند. لابد چون هیچ عقلانیتی پشت آن هیاهو نبود. 

🔆می‌پرسم پرورش دادن یک مشت جوان احساساتی، که وارد عمل می‌شوند و واقعیت روزگار خود را دگرگون می‌کنند، تنها با یک مشت حرف‌های احساساتی ممکن شده است که هیچ محتوای عقلانی ندارد؟

🔆ایشان پاسخ می‌دهند بله شریعتی قدرت خطابه را به کار گرفت و البته آن را با تعصبات دینی هم درآمیخت. از علی و امام حسین و قرآن گفت و چنان تصویر و تفسیری از آنها به دست داد که آنهمه شور برانگیزد. 

🔆می‌گویم پس تصدیق می‌فرمایید تنها کلمات و عبارات شورانگیز نگفت. روایت‌ها و داستان‌های تاریخی و قرآن و منابع مورد اعتماد مردم را به مدد گرفت. در این صورت نمی‌توان آن را به کلی خالی از محتوا قلمداد کرد. ذکر آیات و تفسیر رویدادها و مقولاتی چون تقیه و توحید و فهم از انتظار و قیامت، یکسره از سنخ شعار نیست. محتواهایی هست. اگرچه ممکن است حاوی گزاره‌هایی باشند از نظر نظر حضرتعالی کاذب‌اند و چندان واجد ارزش و اعتبار نباشند و الا چگونه ممکن است عرضه فهمی دیگر از انتظار و مسلمانی کردن و شیعه بودن را یکسره در سبد امور احساساتی جا دهیم؟

🔆با انصافی که از ایشان سراغ دارم، خیال می‌کنم با من همراه می‌شوند که نباید همه آثار شریعتی را هیاهو برای هیچ می‌خواند و هیچ محتوایی برای آن قائل نشد. اما خیلی خوش خیال نمی‌شوم چون با تکیه بر همین مصاحبه می‌توان گمان برد تیغ نقد ایشان همچنان تیز است. احتمالا می‌فرمایند نگاه انتقادی شریعتی به مفاهیم دینی رادیکال نبود. نقدهای سطحی داشت، اصل این باورها را به پرسش نمی‌کشید. وحی و نبوت و عصمت در منظومه کلامی شریعتی انکار نمی‌شدند تنها بازتعریف و بازتفسیر می‌شدند. 
می‌پذیرم. راست می‌گویند. بنابراین مسیر بحث را عوض می‌کنم. به یک عبارت در پایان مصاحبه اشاره می‌کنم. ایشان فرموده‌اند: «من فکر می‌کنم هر چه رو به جلو می‌رویم عقلانیت بیش‌تر بر احساسات و عواطف و هیجانات غلبه می‌کند و طبعاً کسانی که بخواهند هیجانی حرف بزنند، در آینده جایی ندارند» از ایشان می‌پرسم، احتمالاً با غلبه عقلانیت بر عواطف و هیجانات، انتظار ندارید که جمع مخاطبان معقول که از ادله می‌پرسند و مدعاها را به طور منطقی پی می‌گیرند، به نیروی تغییر در آینده تبدیل شوند و جهان آِینده را به طور عقلانی و خالی از شعار و هیجان بسازند؟ می‌پرسم درست فکر می‌کنم جناب استاد؟

📎 برای ادامه مطالعه به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید


#خطیب_یا_مدرس
#نقد_نظر
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔@Shariati_SCF

https://gourl.page.link/PPnf
🔷🔆شریعتی در چشم دیگران ( ۱ )

🖋به کوشش: سید خلیل حسینی

🔆۱. در سال ۱۳۲۲ بود که افتخار تشرف به محضر استاد عالیقدر محمد تقی شریعتی مفسر قرآن کریم را حاصل کردم . نویسنده و متفکر اسلامی شهیدمان دکتر علی شریعتی را در سن ٨ سالگی در منزل استاد دیدم . او همواره در جلسات تفسیر و سخنرانی پدر در محل کانون نشر حقایق اسلامی شرکت می کرد.

🔆۲. دکتر شریعتی در این نهضت مخفی [ هستۀ نهضت مقاومت در مشهد ] همچنان شرکت موثر داشت تا این که در شهریور ۳۶ سازمان امنیت به نهضت مقاومت در تمام کشور حمله برد و عدۀ زیادی را بازداشت کرد که از جمله ۱٨نفر در مشهد دستگیر و با هواپیمای نظامی به زندان قزل قلعه منتقل شدند ، اینجانب و استاد و فرزندشان دکتر شریعتی از جملۀ بازداشت شدگان بودیم .

🔆۳. دکتر شریعتی ابتدا در مشهد در دانشسرای کشاورزی مشغول تدریس شد و این مٱموریت در واقع به قصد توهین و آزار به او محول گردید ، اما او کسی نبود که از این ناروایی ها جا خالی کند . او چراغ هدایت بود که از درون مایه می گرفت و می سوخت تا تاریکی ها را به روشنایی مبدل کند .

🔆۴. بالاخره به دانشگاه ادبیات مشهد راه یافت و تدریس در آنجا را آغاز کرد . کلاس درس او تنها کلاسی بود که نه تنها همۀ شاگردان دانشکده بلکه از خارج از دانشکده نیز مشتاقان شرکت می کردند.

🔆 ۵. کم کم دکتر شریعتی به تهران و سایر شهرستان ها رفت و آمد کرد و نوشته ها و سخنان او چنان به رشد و آگاهی مردم به خصوص نسل جوان کمک کرد که رژیم طاغوتی به وحشت افتاد و سال ۵۱ حسینیۀ ارشاد را بست .

🔆۶. دکتر از وفا و صداقت و عاطفه و محبت در حد اعلی برخوردار بود از سال ۵۰ تا ۵۷ که در زندان بودم هیچ گاه مرا و خانواده ام را فراموش نمی کرد همواره به همسر و فرزندانم محبت می کرد و امید می داد و آنان را به استقامت و پایداری و صبر و شکیبایی دعوت می کرد .گاهی آنان را با ماشین خودش تا در زندان می آورد .

🔆۷. دربارۀ شعاع تٱثیر بیان رسا و قلم شیوای او در ایران و جهان اسلام و ... نیازی به توضیح نیست . همچنان که وسعت گسترش و تٱثیر شعاع آفتاب را.
و آینده ، آینده ای نه چنان دور که غبار توهمات و تعصبات فرو نشیند این حقیقت بیش از پیش متجلی خواهد گردید .

🔹🔸طاهر احمدزاده
📌هفته نامۀ سروش ، سال اول ، ش ۳ ، اردیبهشت ۱۳۵٨

#یادها
#طاهر_احمدزاده
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆شریعتی در چشم دیگران ( ۱ ) 🖋به کوشش: سید خلیل حسینی 🔆۱. در سال ۱۳۲۲ بود که افتخار تشرف به محضر استاد عالیقدر محمد تقی شریعتی مفسر قرآن کریم را حاصل کردم . نویسنده و متفکر اسلامی شهیدمان دکتر علی شریعتی را در سن ٨ سالگی در منزل استاد دیدم . او همواره در…
🔷🔆شریعتی در چشم دیگران ( ۲ )

🖋به کوشش : سید خلیل حسینی

🔆۱. این چنین بود هر روز یک گوشۀ شهر یک بساطی و یک معرکه ای علیه دکتر شریعتی بود. ... گاهی هم یک جمله از کتابش گرفته می شد و سر و صدا.
در همان مجامع و مجالسی که می دانید ساواک گردانندۀ آنها بود .

🔆۲. از زمان جوانی و دوره های دبیرستانی با مرحوم دکتر شریعتی از دور و نزدیک آشنایی کم و بیش داشتم .او هم در همین اجتماع بود . در میان همین مردم بود. ... ولی این امتیاز را داشت که نخست به تغییر خود پرداخت و در همۀ مساٸل شک کرد. ... در دینش هم شک کرد . در دینی که بین مردم معمول است . در اسلامی که مسخ شده است و ... اسلام را وسیلۀ صنف و حرفه و دکان و زندگی و مرید قرار داده اند .

🔆۳. در دوره ایی که اسلام زنده باد گفتنش جرم بود ، شروع کرد جوان ها را جذب کردن ، دنبال تحقیق رفت . کتاب خواند . تفکر کرد . اندیشید . هجرت کرد و با مردم دنیا و مکتب های مختلف آشنا شد . به تدریج آفاق ذهنش باز شد و آنچه که باید بداند از یک اسلام متحرک انقلابی دریافت .

🔆۴. مرحوم شریعتی این خصیصه را داشت که داٸمٱ گوش می داد . داٸما فکر می کرد و آنچه احسن بود از هر مکتبی می گرفت . ... حتی خودش گاهی به من می گفت : من از یک جمله ای که در یک کتابی معمولی دینی است که به چشم مردم نمی آید ، مطلبی دریافت می کنم و بعد آن احسن اش را جذب می کنم . همیشه هم معترف بود که من ممکن است اشتباه کنم .
این منتهای خصلت یک انسان متعالی است .

🔆۵. آخرین ملاقاتی که من با مرحوم دکتر شریعتی داشتم ، آن وقتی بود که او تازه از زندان بیرون آمده بود . شبی بود که تا نیمه شب و بعد از نیمه شب با او بودیم و آن روح خلوص و دریافت احسن را چنان در او دیدم که این خاطره هیچ وقت از نظر من محو نمی شود .
وقتی صحبت می کردم با تمام حواس گوش و چشم و فکرش متوجۀ جمله های من بود و می گرفت و بعد به من بر می گرداند. با یک توضیح بهتر و با یک تعبیر بالاتر .

🔆۶. یادم هست که آخرین مسٸله ای که بعد از نیمه شب مطرح شد ، تفسیر سورۀ قدر بود و مسٸلۀ لیله القدر .
من یک جمله ای گفتم و دیدم او شروع کرد ، بسط دادن که مرا آنقدر جذب کرد که ساعتی از شب گذشت .
بعد از او جداشدم . او به طرف تقدیر ، لیله القدرش رفت و من هم به طرف تقدیر .
من به زندان رفتم و سعادت شهادت را با این که زمینه اش فراهم بود و از آثارش می دیدم ، نداشتم . شاید هم خواست خدا نبود. او هم هجرت کرد و در مسیر شهادتش پیش رفت .

🔆۷. خداوند برای ما و برای جوان های ما ، همیشه آثار این شخصیت ، کتاب های او و نظریات او را زنده تر بدارد . بر شماست که در اطراف مطالب او ، مساٸل او ، بحث کنید . بیاندیشید . و همان راهی که او رفت ، برای تبیین اسلام ، یک اسلام انقلابی و اجتماعی ، نه یک اسلام فقط ذهنی و سنتی که همیشه داشتیم ، ادامه بدهید .

📌آیت الله سید محمود طالقانی
سخنرانی در سالروز هجرت دکتر شریعتی در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵٨ در دانشگاه تهران

#یادها_خاطرات
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆انتظار نسل جدید از شریعتی

🖋حسین میرزانیا

📌منبع: مقاله اختصاصی سایت
🔆 تاریخ: ۱ تیر ۱۳۹۹

 

🔆“نوشریعتی” در پی آن است که به پرسش های امروزین ایران پاسخی درخور بیابد و آبشخور این پاسخ را از مبانی اندیشه شریعتی بجوید . پرسش های امروزین ایران و نسل جوان چیست ؟ این پرسش ها یا به عبارت بهتر گسل ها و بحران هاچند تیتر کلی عبارتند از :

🔆تفاوت و اختلاف نگرش نسلی ، سبک زندگی ، سنت و تجدد ، اقتدارگرایی و دموکراسی ، حکومت دینی و حکومت سکولار ، حق و تکلیف ، شهروندمداری یا انقلابی گری ، تعامل یا تخاصم جهانی ، منافع ملی یا منافع ایدئولوژیک و …

🔆نسل امروز زیست خود را با دو رویکرد مورد داوری قرار می دهد : رویکرد مقایسه ای با نظم پیشین ماقبل سال ۵۷ و رویکرد مقایسه ای و اعتبار و جایگاه ایران با کشورهایی که روند توسعه را همپای ایران و حتی چه بسا با تاخیر از ایران آغاز کردند از جمله کره جنوبی ، مالزی ، سنگاپور ، ترکیه ، تایوان ، هنگ کنگ و حتی کشورهای حاشیه ی خلیج فارس .

🔆مخاطب همیشگی شریعتی نسل جوان بود و اینک نسل جوان می خواهد بداند که از پس هزینه های بس سنگین و گاه جبران ناپذیری که بر پیکر میهنش وارد شده چه دستاوردی برای او داشته است ؟ آیا او در میان بیش از 200 کشور جهان با توجه به پتانسیل ها و سرمایه های انسانی و مادی و معنوی و تاریخی خود از سطح رفاه و توسعه اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، زیست محیطی شایسته ای برخوردار شده است یا اینکه در حداقل های زندگی درمانده است ؟ آیا از شغل و کسب و کار و مسکن و درآمد متناسب با کرامت انسانی برخودار است ؟ آیا حق انتخاب و دایره آزادی او فراخ تر و متکثرتر شده یا تنگ تر و محدودتر شده است ؟ آیا شکاف طبقاتی و میزان فقر و محرومیت کاهش یافته یا عمیق تر و وسیع تر شده ؟ آیا تبعیض های جنسیتی ، عقیدتی ، سیاسی و صنفی و قومی بهبود حاصل کرده یا وضعیت بغرنج تر و حادتری یافته است ؟ آیا میزان شادی و امید به زندگی و تاب آوری روحی – روانی و اخلاقی جامعه ارتقا یافته و یا دچار تنزل و سقوط شده ؟ آیا ایران توان حفظ و جذب نخبگان و استعدادهای درخشان خود را کسب کرده یا پدیده ی دردناک فرار مغزها و مهاجرفرست بودن ایران در ابعاد بیشتر و غمگساری ادامه یافته است ؟ آیا ارزش پول ملی و قدرت جذب سرمایه گذاری و امنیت سرمایه در ایران باعث بهبود شاخص های درآمدی و رفع تورم و شوک های ویرانگر به اقتصاد کشور شده یا بحران تلاطم های اقتصادی باعث سقوط کسب و کارها و تعطیلی یا نابودی مشاغل و کارخانجات شده ؟ آیا سطح فساد و رانت و غارت به نسبت گذشته و یا کشورهای در حال توسعه کنترل و متوقف شده یا ابعاد وحشتناکی پیدا کرده است ؟ آیا ارزش و جایگاه اخلاق و معنویت و دین در کردار و زیست ایرانیان تجلی بیشتری یافته و باعث آرامش ، صداقت و مهر و راستی و پاکی شده است یا نفاق و ریا و فریب و دغل و کاسبکاری از معنویت و دین وجهه ی همت کاسبان دین و خداپرستی شده ؟

📌ادامه در لینک وبسایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی

http://drshariati.org/?p=25227

#دیدگاه
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆شریعتی در چشم دیگران ( ۳ )

🖋به کوشش : سید خلیل حسینی

🔆۱. آشنایی و انس و الفت و دیدارهای من با همشهری مشهور و فقیدم، ( مرحوم دکتر علی شریعتی ) چندانی نبود. آن قدیمها که من جوان و در مشهد ساکن بودم، آن مرحوم هنوز نوجوان ده-دوازده ساله ای بود که همراه پدرش ( استاد محمدتقی شریعتی ) و در کنار ایشان به جلسات کانون نشر حقایق اسلامی می آمد و کنار صندلی پدر می ایستاد، و در همان سالها من پس از اتمام دوره شش ساله هنرستان، در دبیرستان شاهرضای مشهد نزد پدر مرحوم دکتر، یعنی استاد محمدتقی شریعتی، نهج البلاغه می خواندم ، بیشتر بخش قصارها، که متن درس عربی ایشان در سال پنجم دبیرستان بود.

🔆۲. دیدارهای من با او و یک دوست مشترک و همدرس که مرحوم دکتر شریعتی در جنگ و گریزهای حسینیۀ ارشاد و هجوم و حملۀ دستگاه حکومت وقت، اغلب به خانه آن دوست مشترکمان پناه می برد و در امان بود و گاهی همان جا می شد او را دید ، چندانی نبود که یاد و خاطره قابل ذکری (جز چند تایی از احوال و روحیات " خاص" نه " عام " او، که از آنها در می گذرم ) در من باقی گذاشته باشد. ولی گذشته از اینها، می دانستم که او، چه هنگامی که در دانشکده ادبیات درس می خواند و چه بعدها به بسیاری از سروده های من علاقه داشته، آنها را از این جا و آن جا نقل و روایت می کرده است. مخصوصا از قدیمی ترین شعرهایم به اسلوب نو (مثلا زمستان، چاووشی و غیره

🔆۳. یکی از اساتید فاضل و شاعر، بل اشعر و افضل فعلی در دانشگاه تهران، که بسیار مشهور هم هست... چرا نامش را نگویم، دوست فاضل شاعر، دکتر شفیعی کدکنی، که گویا از همدوره های مرحوم دکتر در دانشکده ادبیات مشهد با او دوست و دمخور بود که دیر زیاد !
می گفت: وقتی زمستان و چاووشی و آواز کرک در تهران منتشر شده، به مشهد هم رسیده بود، مرحوم دکتر شریعتی، اول بار در محیط محافظه کار دانشکده ادبیات مشهد، مثلا چاووشی را به درستی و خوبی و رسایی تمام، از بر ، برای ما روایت کرد، مکررا و چند جا و چند بار، و توضیح و توجیه می کرد، چند و چون اسلوب و معنی و لفظ و غیره را و بعدها مرحوم دکتر، بحث در شعر نو اصیل را در محیط دانشگاهی، به اتفاق همان دوست مشترکمان، رواج و "رسمیت " دادند .

🔆۴. یکی از استادان مرحوم دکتر شریعتی، یعنی مرحوم استاد سید احمد خراسانی، استاد منطق و عربی و دستور زبان، دکتر که اعجوبه ای رند بود و بر روحیۀ آزاد اندیشی و منطق روحی و معنوی دکتر تاثیر گذاشته بود و بین استاد و شاگرد نهایت وفاق و همدلی و دوستداری برقرار بود و مرحوم استاد خراسانی را که در تهران من و آن دوست مشترک مکرر در مکرر، چه در خانۀ آن دوست و چه در خانۀ من می دیدم، یکی از موضوعات سخن ما، ذکر خیر مرحوم دکتر شریعتی و احوال و روحیات "خاص و عام " او بود .

🔆 ۵. شناسایی و حشر و ربط من بنده با مرحوم دکتر علی شریعتی -- که وقتی او را " معلم شهید " می گفتند و از سخنانش در رادیو و تلویزیون یا به قول امروز صدا و سیما ، نقل ها می کردند و سالروز مرگش را گرامی می داشتند و از او ذکر خیر می کردند و می کنند هنوز هم و من از این اختلاف حیرت دارم -- در این حدود و حوالی بوده است و چیزی که در خور نقل باشد ، ... در چنتۀ یاد و خاطر ندارم .

🔆۶. من معتقدم که به اصطلاح خودش " زر و زور و تزویر " تاکنون در کشور ما ، دشمنی پر شورتر و شجاع تر از او ، کم به خود دیده باشد .

🔆۷. من مرحوم دکتر شریعتی را یک نویسنده و سخنور پر شور و شغب و جد و طلب اسلامی و یک مذهبی نویس امروزین می شناسم نه مفتی یا مدرس حوزه یا مفسر رسمی یا فقیه .
آن فقید شهیر و سعید که کار خود را حتی المقدور کرد و زود از این دنیای پلید و دون رست و خوشبخت و سعید شد .

🔹🔸مهدی اخوان ثالث

📌نامی و نامه ای از : مهدی اخوان ثالث
صص ۷۹- ۶۶

#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆شریعتی و اندیشه انتقادی


🎙متن سخنرانی سارا شریعتی در محفل پرنیان 

🔆با سلام خدمت شما و همه‌ی اعضای محفل ادبی تخصصی پرنیان. سارا شریعتی هستم و از اینکه از من دعوت کرده‌اید که به‌مناسبت 29 خرداد در جمع شما حضور داشته باشم، تشکر می کنم. اولین بارست که در این جمع شرکت می کنم، مخاطبان را نمی شناسم از این رو زمانی که پیشنهاد شد در مورد شریعتی صحبت کنم، موضوعی را انتخاب کردم که به مباحث مقدماتی، ابتدایی و البته بنیادین در شناخت شریعتی تعلق دارد. یعنی موضوع شریعتی و اندیشه‌ی انتقادی. نقد، یک مفهوم فلسفی است، با پیچیدگی ها، سنت ها و چهره های خود، اما در اینجا اشاره ی من مشخصا بر وجه پداگوژیک و تعلیماتی این مفهوم است و مقصودم کاربست عقل در تحلیل امور و آزادی اندیشه از قید و بند های معمول است. در این صورت می توان از پراتیک نقد سخن گفت. این بحث در شناخت شریعتی بحثی بنیادین است به این معنا که به نظرم نخست باید شریعتی را در نقش معلم و آموزگار شناخت و روش تعلیم و تربیتی اش را دریافت و سپس به سراغ نقش های دیگر وی، شریعتی ایدئولوگ، روشنفکر، مبارز سیاسی... رفت، در غیر این صورت حتی از اندیشه ی وی نیز درک درستی نخواهیم داشت. 
🔆همه‌ی مطالعات اجتماعی امروز نشان می دهند که «ابیتوس»ها، نظام قابلیت‌های پایدار ما که محصول تعلیم و تربیت و فرایندهای اجتماعی شدن است، تا چه حد عمیق و مقاومند و بر ایده ها تسلط دارند. از این‌روست که مثلا می‌بینیم فردی آموزه‌ی دمکراتیک دارد، اصلا نظریه‌پرداز دمکراسی است اما خودش دمکرات نیست. ابیتوس یا به‌تعبیر وبر اتوس یا تربیت دمکراتیک ندارد. در اینجاست که نقش تعلیم و تربیت، بر ایده‌ها و افکار مقدم می شود. فرض بحث من اینست که روش تعلیم و تربیت شریعتی معلم، سازنده ی سوژه ی انتقادیست. سوژه‌ای با استقلال رای، آزادی اندیشه و عقلانیت انتقادی.  
توجه داشته باشید که امروز به عنوان نمونه در مطالعات کشورهای اسلامی، تا چه حد بر نقش مدرسه، معلمی و روش های تعلیم و تربیتی در شکل دادن به سوژه ی بنیادگرا و یک اتوس بنیادگرا اشاره می شود. در اینجا نخست نه افکار غلط بلکه نحوه ی تعلیم و تربیتی متهم است که بر تعبد، تقلید و غیر عقلانیت مبتنی است. 
🔆شریعتی جدا از نقش ایدئولوگ و روشنفکر توتال، یک نقش معلمی هم ایفا کرده است و به یک نوع مکتب تعلیم و تربیتی تعلق داشته است که می توان مکتب عقلانی و انتقادی تعلیم و تربیت خواند.


📎 برای ادامه مطالعه به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید

#سخنرانی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF

http://tinyurl.com/yb7whgyc
🔷🔆شریعتی در چشم دیگران ( ۴ )

🖋به کوشش: سید خلیل حسینی

🔆۱. سوگند به تنهایی که نتیجۀ عظمت و عشق و یکتایی است و زایندۀ لطافت و اخلاص و عرفان است که تا وقتی که خدا تنهاست ، تو علی درتنهایی ما وجود داری !

🔆۲. علی شریعتی به درجۀ بی نهایت قابل تقدیس است . آدمی را منقلب می کند ، روح را از قید زمان و مکان آزاد کرده و به ازلیت و ابدیت متصل می نماید و در آسمان ها به سر و سیاحت می پردازد و زیبایی های عجیب و خلاق و سوزنده به آدمی نشان می دهد . ابعادی جدید و مبهوت کننده و پر شکوه از خلقت به ما می نمایاند .

🔆۳. و تو ای خدای بزرگ ، علی را به ما هدیه کردی تا راه و رسم عشقبازی و فداکاری را به ما بیاموزاند . چون شمع بسوزد و راه ما را روشن کند و به عنوان بهترین و ارزنده ترین هدیۀ خود او را به تو تقدیم می کنیم ، تا در ملکوت تو بیاساید و زندگی جاوید خود را آغاز کند .

🔆۴. ای علی تو در قلب من زنده و جاویدی ، قسم به عشق که تا وقتی که قلب سوزانم می جوشد و می خروشد و می سوزد ، تو ای علی در قلب من حیات داری ، که جاذبۀ آسمانی عشق را در رگ های وجودم به گردش در می آوری و حیات مرا از عشق و فداکاری سرشار می کنی !

🔆۵. ای علی با خروش تو به جنگ استعمار و استبداد و استحمار بر می خیزیم و همراه تو تاریخ را می شکافیم و فرعون ها و قارون ها و بلعم ها را لعنت می کنیم.

🔆۶. ای علی تو نمایندۀ به حق محرومین و زجر دیدگان تاریخی و من نالۀ دردمندان را از حلقوم تو می شنوم .

🔆۷. قسم به شهادت ، که تا وقتی که فداییان از جان گذشته ، حیات و هستی خو را در قربانگاه عشق فدا می کنند ، تو بر شهادت پاک آنها شاهدی و شهیدی !

📌مصطفی چمران

🔹🔸سخنرانی در مراسم تدفین دکتر علی شریعتی در دمشق


#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆شریعتی در چشم دیگران ( ۵ )

🖋به کوشش : سید خلیل حسینی

🔆۱. اطلاع دارید که استاد شریعتی بسیار شخصیت پرمایه و ارزنده ای هستند که در دورۀ حکومت توده ای ها ، این مرد تک و تنها در مشهد قیام کرد و در برابر فریب ها و قدرت های وقت ایستادگی کرد و در واقع بچه های مسلمان را از آن مسموعات و تبلیغات آن روز توده ای ها نجات داد .

🔆۲. این سابقۀ طولانی بین بنده و استاد شریعتی منتهی شد به آمدن دکتر شریعتی از اروپا ، این سابقه دیگر آشنایی لازم نداشت . مفتاح آشنایی بنده با دکتر علی شریعتی ، همان سابقه ای بود که با استاد داشتم .

🔆۳. بنده تصور نمی کردم که دکتر هم که به پاریس رفته ، دارای چنین فضایلی باشد . به محض این که به حسینیۀ ارشاد دعوت شد ، شروع به سخنرانی کرد .
به قول معروف گفتند:

آن کس که ز شهر آشنایی ست
داند که متاع ما کجایی ست

فهمیدم که الحمد لله دکتر شریعتی هم مثل دکتر محمد اقبال ، که از پاکستان و هندوستان آن روز به اروپا رفته و برگشته و یک مسلمان روشن و فکوری شده ، از آن عناصر تربیت شدۀ اسلامی است که با این سرمایه به اروپا رفته و با اطلاعات وسیع علمی و اجتماعی که در پاریس آموخته ، برگشته است .

🔆۴. دکتر جای پدرش را گرفت و دیگر پدرشان کارش را کرده و میدان، میدان تبلیغات دکتر شریعتی شد و آن وقت همدیگر را کاملٱ شناختیم و در تمام مدت حیات او با هم رابطۀ عاشقانه داشتیم . و معتقدم که شخصیت دکتر شریعتی در ایران عینٱ همان آثاری را داشت که شخصیت مرحوم دکتر محمد اقبال در هندوستان آن روز .
خدا بر درجاتش بیفزاید . ما قدرشناس زحمات و خدمات او و پدرش -- هر دو -- هستیم .

🔆۵. ما خودمان را از حسادت دور کنیم . نعمت خدا را ارزش بگذاریم و از کسانی که برتری پیدا کردند ، تقدیر کنیم تا این نعمت توسعه پیدا کند . حس قدر شناسی که از بزرگ ترین فضایل انسانی است در میان مردم رواج بگیرد . این دکتر شریعتی در جامعۀ ایران یکی از آن شخصیت ها است . ... زیرا قدر اشخاص بزرگ را هرچه بیشتر بدانیم ، نعمت خدا را قدر شناسی کرده ایم.

🔆۶. از بزرگ ترین مژده هایی که در عمرم احساس می کنم به من داده شده ، این بود که کار عده ای که تصمیم گرفته بودند ، این که آثار دکتر را در ۳۵ جلد جمع آوری کنند ، تمام شده است .
خدا پاداش دو جهانی به اینان بدهد .

🔆سید غلامرضا سعیدی

📌یادواره نهمین سالگرد هجرت و شهادت دکتر علی شریعتی ، صص ۱۵٨- ۱۵۵

#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
❇️گزارشی از چهل و سومین سالیاد "دکتر علی شریعتی "در انجمن اسلامی معلمان بابل .
۳۰ خرداد ۱۳۹۹
.......
❇️این آیین که به میزبانی کانال انجمن اسلامی معلمان بابل و با پیامی ازاستادمهدی احمدی فولادی رئیس انجمن اسلامی معلمان مازندران برگزار شد ،ابتدا دکتر احسان شریعتی از سنت فکری شریعاتی سخن گفت ،سپس دکتر عباس منوچهری به بحث پیرامون عرفان مدنی فراسوی رنج و روءیا پرداخت .
سپس نماهنگی بدین مناسبت پخش شد .
❇️دکتر علی کریمی مله ازدیگر سخنرانان این آیین از متعلق های نقد شریعتی سخن گفت.
در ادامه رضا رجبعلی نیا پژوهشگر فرهنگی و تاریخ بحثی را با عنوان شریعتی و اکنون ما را مطرح و در پایان دکتر مهدی جایمند دبیر انجمن اسلامی معلمان نیز به از "کدام‌شریعتی "سخن گفت .
🟢شاعر بابلی مهدی مرتضوی نیز سروده خود در سال ۶۵ را در وصف دکتر علی شریعتی در این مراسم قرائت کرد .
شایان ذکر است مراسم دیگری نیز در ۲۹ خرداد در نکوداشت استاد علی اکبری مرزناک از شاگردان زنده یاد دکتر شریعتی و با یاد این متفکر ایرانی در شهر بابل و در فضای مجازی برگزار گردید.
...........

با ماهمراه شوید در👇🌺
@anjoman_islami_babol
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰