Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸نگاهی دیگر به چمران
🖋 احسان شریعتی
🔹نام زندهیاد مصطفی چمران را نخستین بار در سنین جوانی از زندهیاد حسین برازنده شنیده بودم. زمانی که دکتر شریعتی پس از زندان خانهنشین شده بود؛ و برازنده که از مشهد آمده بود تا نمیدانم از چه کانالی پیامی از لبنان و چمران را برای دکتر بیآورد. از دکتر پرسیدم توضیح داد که چمران از دوستان همفکر ما در دوران تأسیس نهضت آزادی در خارج کشور- شاخهٔ امریکا- مانند دکتر ابراهیم یزدی است، که سپس، برای مبارزه به فلسطین رفته و پس از آشنایی با امام موسی صدر، «حرکت محرومین» در لبنان و شاخه نظامی آن موسوم به «افواج مقاومت لبنان» (امل)، را براه انداخته است.
🔸دکتر شریعتی چنانکه خود میگفت با همفکرانش نام «نهضت آزادیبخش» را برای این تاسیس پیشنهاد داده بود، اما فکر کنم مهندس بازرگان و همفکرانشان نام نهضت آزادی را برای تاکید بر وجه ضداستبدادی ترجیح داده اند. حتی نام مجاهدین خلق هم در آغاز «سازمان آزادیبخش» (مانند فلسطین و سایر جنبشهای ضداستعماری ضداستبدادی) بود. سرمشق(پارادایم) مبارزاتی دوران پس از کودتا، و بويژه در دههٔ ۴۰، «مقاومت» قهرآمیز (مسلحانه) بود. در همین مسیر نیز شماری از فعالین ملی به مصر و فلسطین رفتند برای تدارک نوعی سازماندهی جنبشی که با جمعبندی دلایل شکست جنبشهای گذشته، مکتبی، تشکیلاتی غیرقطبی و متکی به مشی رهائیبخش (یا مقاومت مسلح در برابر امدریالیسم و دیکتاتوری) باشد. دکتر شریعتی البته با بازگشت به ایران فراسوی رفرمیسم و براندازی، خطمشی سومی برگزید که آنرا «مشی آگاهی رهایبخش» میخوانیم.
🔹دکتر چمران را برای بار نخست، در ایام سوگ و به امانتگذاری پیکر دکتر شریعتی در زینبیهٔ سوریه حضوری دیدم. او در آن مراسم نقش فعالی داشت. تابوت را در خاک به امانت گذارد و بخش هایی از آثار دکتر را قرائت کرد. شیفتهٔ کویر شریعتی بود و بهگفتهٔ خود در سنگر آنرا میخواند. او را عارفی چریک یافتم که خود بهشکل منفرد به این جنبش در لبنان پیوسته و در خدمت به مردم و شیعیان جنوب آن کشور تلاش میکند. مرا به جنوب لبنان برد و در شهری نزدیک مرز فلسطین به بیمارستانی که مبارزان زخمی مقاومت امل در آن بستری بودند. اسامی انقلابیون جهان بزرک جهان مانند چه و غیره را بر خود گذاشته بودند. از شیوهٔ برخورد نیروهای چپ مارکسیستی در جنگ داخلی لبنان خیلی شکایت داشت (و درگیری با فلسطینیها که در مراسم چهلم دکتر و موضعگیری یاسر عرفات تا حدودی رفع-و-رجوع شد). این درگیریها در روحیهٔ او چنان اثر گزارده بود که، در کنار رخدادهای سازمان مجاهدین، که موجب جوّی و رویکردی ضدکمونیستی در میان دوستان و او شده بود. و در این مورد با او بحث داشتم و معتقد به ضرورت تفکیک میان رفتار برخی از نیروهای مدعی مارکسیستی با «چپ» (و سوسیالیسم و...) بهطورکلی بودیم. متقابلا، برخی نیروی چپ مارکسیستی هم بعدها از او چهرهٔ یک غول سرکوبگر ساخته بودند (حتی پیش از ورود به ماجراهای کردستان).
🔸در ایران نیز پس از وقوع انقلاب و آغاز جنگ چند بار او را دیدم. یکبار به خانهٔ ما آمد و بسیار از روند حوادثی که ازجمله به حذف جریان ملی-مذهبی و نهضت از دولت و نظام میانجامید، انتقاد داشت. این که در پایان عمر نیز خود را وقف جنگ و دفاع از کشور کرد، به نظر من، قدری برای گریز از همین درگیریها و انحصارطلبیها در مرکز بود.
در آغاز جنگ با دوستان ارشاد بهعنوان امدادرسانی در قالب هلال احمر به جبههها رفتیم و آخرین بار چمران را در ستاد رهبری عملیات جنگهای نامنظم (چریکی) دیدم. در دفترش نقشهٔ جبهه را بر دیوار نقش بسته بود و برایمان تشریح کرد که الآن در برابر ارتشی مقاومت میکنیم که شش برابر ما نیرومند است و ما بهشکل ایذایی به آن ضربه میزنیم.
چمران چریکی عارف و چهرهای ملی-مذهبی و نهضتی بود که در ضمن، به تصور من، تنها راه خود را میپیمود. از این منظر کارش به شیوهٔ دکتر شریعتی در عالم فکر و فرهنگ و راهکار آگاهیبخش او، این شباهت را داشت که ضمن همدل و همسویی با جمع، همچون کرگدن «تنها» سفر میکرد. یادش را با بازخوانی و نقد میراث تلاشها و مبارزات پیشگامان گذشته گرامی بداریم.
#چمران
#آگاهی
#آزادی
#عرفان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋 احسان شریعتی
🔹نام زندهیاد مصطفی چمران را نخستین بار در سنین جوانی از زندهیاد حسین برازنده شنیده بودم. زمانی که دکتر شریعتی پس از زندان خانهنشین شده بود؛ و برازنده که از مشهد آمده بود تا نمیدانم از چه کانالی پیامی از لبنان و چمران را برای دکتر بیآورد. از دکتر پرسیدم توضیح داد که چمران از دوستان همفکر ما در دوران تأسیس نهضت آزادی در خارج کشور- شاخهٔ امریکا- مانند دکتر ابراهیم یزدی است، که سپس، برای مبارزه به فلسطین رفته و پس از آشنایی با امام موسی صدر، «حرکت محرومین» در لبنان و شاخه نظامی آن موسوم به «افواج مقاومت لبنان» (امل)، را براه انداخته است.
🔸دکتر شریعتی چنانکه خود میگفت با همفکرانش نام «نهضت آزادیبخش» را برای این تاسیس پیشنهاد داده بود، اما فکر کنم مهندس بازرگان و همفکرانشان نام نهضت آزادی را برای تاکید بر وجه ضداستبدادی ترجیح داده اند. حتی نام مجاهدین خلق هم در آغاز «سازمان آزادیبخش» (مانند فلسطین و سایر جنبشهای ضداستعماری ضداستبدادی) بود. سرمشق(پارادایم) مبارزاتی دوران پس از کودتا، و بويژه در دههٔ ۴۰، «مقاومت» قهرآمیز (مسلحانه) بود. در همین مسیر نیز شماری از فعالین ملی به مصر و فلسطین رفتند برای تدارک نوعی سازماندهی جنبشی که با جمعبندی دلایل شکست جنبشهای گذشته، مکتبی، تشکیلاتی غیرقطبی و متکی به مشی رهائیبخش (یا مقاومت مسلح در برابر امدریالیسم و دیکتاتوری) باشد. دکتر شریعتی البته با بازگشت به ایران فراسوی رفرمیسم و براندازی، خطمشی سومی برگزید که آنرا «مشی آگاهی رهایبخش» میخوانیم.
🔹دکتر چمران را برای بار نخست، در ایام سوگ و به امانتگذاری پیکر دکتر شریعتی در زینبیهٔ سوریه حضوری دیدم. او در آن مراسم نقش فعالی داشت. تابوت را در خاک به امانت گذارد و بخش هایی از آثار دکتر را قرائت کرد. شیفتهٔ کویر شریعتی بود و بهگفتهٔ خود در سنگر آنرا میخواند. او را عارفی چریک یافتم که خود بهشکل منفرد به این جنبش در لبنان پیوسته و در خدمت به مردم و شیعیان جنوب آن کشور تلاش میکند. مرا به جنوب لبنان برد و در شهری نزدیک مرز فلسطین به بیمارستانی که مبارزان زخمی مقاومت امل در آن بستری بودند. اسامی انقلابیون جهان بزرک جهان مانند چه و غیره را بر خود گذاشته بودند. از شیوهٔ برخورد نیروهای چپ مارکسیستی در جنگ داخلی لبنان خیلی شکایت داشت (و درگیری با فلسطینیها که در مراسم چهلم دکتر و موضعگیری یاسر عرفات تا حدودی رفع-و-رجوع شد). این درگیریها در روحیهٔ او چنان اثر گزارده بود که، در کنار رخدادهای سازمان مجاهدین، که موجب جوّی و رویکردی ضدکمونیستی در میان دوستان و او شده بود. و در این مورد با او بحث داشتم و معتقد به ضرورت تفکیک میان رفتار برخی از نیروهای مدعی مارکسیستی با «چپ» (و سوسیالیسم و...) بهطورکلی بودیم. متقابلا، برخی نیروی چپ مارکسیستی هم بعدها از او چهرهٔ یک غول سرکوبگر ساخته بودند (حتی پیش از ورود به ماجراهای کردستان).
🔸در ایران نیز پس از وقوع انقلاب و آغاز جنگ چند بار او را دیدم. یکبار به خانهٔ ما آمد و بسیار از روند حوادثی که ازجمله به حذف جریان ملی-مذهبی و نهضت از دولت و نظام میانجامید، انتقاد داشت. این که در پایان عمر نیز خود را وقف جنگ و دفاع از کشور کرد، به نظر من، قدری برای گریز از همین درگیریها و انحصارطلبیها در مرکز بود.
در آغاز جنگ با دوستان ارشاد بهعنوان امدادرسانی در قالب هلال احمر به جبههها رفتیم و آخرین بار چمران را در ستاد رهبری عملیات جنگهای نامنظم (چریکی) دیدم. در دفترش نقشهٔ جبهه را بر دیوار نقش بسته بود و برایمان تشریح کرد که الآن در برابر ارتشی مقاومت میکنیم که شش برابر ما نیرومند است و ما بهشکل ایذایی به آن ضربه میزنیم.
چمران چریکی عارف و چهرهای ملی-مذهبی و نهضتی بود که در ضمن، به تصور من، تنها راه خود را میپیمود. از این منظر کارش به شیوهٔ دکتر شریعتی در عالم فکر و فرهنگ و راهکار آگاهیبخش او، این شباهت را داشت که ضمن همدل و همسویی با جمع، همچون کرگدن «تنها» سفر میکرد. یادش را با بازخوانی و نقد میراث تلاشها و مبارزات پیشگامان گذشته گرامی بداریم.
#چمران
#آگاهی
#آزادی
#عرفان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati