⭕️ روایت مرحوم بنیصدر از جلسهاش با دکتر شریعتی در اواسط دههی ۴۰
🔅وقتی من از #ایران میخواستم به #اروپا بیایم، او را به من و مرا به او معرفی کرده بودند. با آقای #شریعتی دیدار کردیم و طی چند جلسه گفتگو با هم آشنا شدیم و با هم انس گرفتیم. قبل از اینکه او از اروپا به ایران برگردد، یک جلسه هم تشکیل دادیم که رسیدگی کنیم به اینکه چه باید بکنیم.
«چه باید کرد لنین؟» [خنده با هم] نشستیم و گفتیم: #دین اسلام، اسلامی که چهارده قرن زندگی کرده وافی نیست و محل کلام نبود به لحاظ اینکه حتی پهلویایسم بر این #اسلام غلبه کرده بود، حالا بقیه مثل #مارکسیسم به کنار. حتی پهلویایسم اسلامی که #رضاخان بتونه، یعنی یک #قزاق بیسوادی به عنوان اینکه بگه من طرفدار مدرن کردن ایرانم، این را بکنه توی لوله هنگ پس، این اسلام غیرکافی است. اگر اسلام این است و چیزی جز این نیست، میباید با شجاعت گفت که این کافی نیست. اما اگر غیر از این است، پس چیست؟ آن وقت آن را باید پیدا کرد و گفت.
🔅البته آن وقت این را که الان دارم میگویم، بیان #آزادی و بیان #قدرت، توی ذهن ما نبود، باید انصاف داد. آن وقت توی ذهن ما همان قدرت خوب و بد بود. هنوز موازنهی عدمی هم، چیزی توی ذهن من که بتوانم در آن گفتگوها مطرح کنم نبود. جز همین سیاست خارجی نه #روسیه و نه #آمریکا. بیشتر از این توی ذهن ما نبود.
🔅درواقع همان دیدگاه دکتر #مصدق. در آن گفتگو قرار شد دکتر شریعتی انتقاد از اسلام موجود را بر عهده بگیرد و پیشنهاد اسلام دیگری را پیگیری کند، و اگر راهحلی باشد برای نجات ایران و دنیای امروز، این را هم من بر عهده بگیرم.
🔅البته، خب، این یک کار خیلی شاقی بود نسبت به سن و سال آن روز ما، معلومات و امکانات آن روز ما، ولی به هر حال این خودش یک دل و جرأتی میخواست. خود شریعتی میگفت: «از غرب نترسیم، بدون اجازهی غرب فکر کنیم.» ثانیاً یک میلیارد انساناند و چهارده قرن کار هست. تمام کتابخانههای دنیا پر از آثار موافق و مخالف است. حالا بعد از چهارده قرن بیایید و بگویید اسلام این است، یعنی در همهی این چهارده قرن دیگرانی نفهمیدند و شما فهمیدید و چنانکه بارها هم گفتند...
با این حال جرأت میخواست و ما گفتیم، جرأت کردیم، بلکه اگر توانستیم آن مقدار را میکنیم، و اگر نتوانستیم آیندگان خواهند کرد.
شریعتی برگشت به ایران. گرچه بخش عمدهی کار او انتقاد از اسلام موجود بود، اما پیشنهاد هم داد؛ و راجع به اسلام چیست، پیشنهاد هم کرده، مثل #شیعه چیست؟ مثل برداشت از اسلام و به قول شما قرائت شما قرائت از اسلام به مثابه #ایدئولوژی ، فاطمه فاطمه است و غیره...
🔅به اصطلاح یک ایدئولوژی با یک سازماندهی برای یک قدرت جدید. مثلاً فرض کنید کاری که #لنین کرده با این تفاوت که کار لنین نفی همهی دینها و ایدئولوژیهای غیرمارکسیسم است و نوعی برداشت از مارکسیسم است و کار شریعتی نوعی برداشت جدید از اسلام است.
✅ @Shariati_Group
📚 خاطرات #ابوالحسن_بنیصدر / درس تجربه؛ ۱۳۸۰، ۵۰-۵۱ - به کوشش حمید احمدی
🔅وقتی من از #ایران میخواستم به #اروپا بیایم، او را به من و مرا به او معرفی کرده بودند. با آقای #شریعتی دیدار کردیم و طی چند جلسه گفتگو با هم آشنا شدیم و با هم انس گرفتیم. قبل از اینکه او از اروپا به ایران برگردد، یک جلسه هم تشکیل دادیم که رسیدگی کنیم به اینکه چه باید بکنیم.
«چه باید کرد لنین؟» [خنده با هم] نشستیم و گفتیم: #دین اسلام، اسلامی که چهارده قرن زندگی کرده وافی نیست و محل کلام نبود به لحاظ اینکه حتی پهلویایسم بر این #اسلام غلبه کرده بود، حالا بقیه مثل #مارکسیسم به کنار. حتی پهلویایسم اسلامی که #رضاخان بتونه، یعنی یک #قزاق بیسوادی به عنوان اینکه بگه من طرفدار مدرن کردن ایرانم، این را بکنه توی لوله هنگ پس، این اسلام غیرکافی است. اگر اسلام این است و چیزی جز این نیست، میباید با شجاعت گفت که این کافی نیست. اما اگر غیر از این است، پس چیست؟ آن وقت آن را باید پیدا کرد و گفت.
🔅البته آن وقت این را که الان دارم میگویم، بیان #آزادی و بیان #قدرت، توی ذهن ما نبود، باید انصاف داد. آن وقت توی ذهن ما همان قدرت خوب و بد بود. هنوز موازنهی عدمی هم، چیزی توی ذهن من که بتوانم در آن گفتگوها مطرح کنم نبود. جز همین سیاست خارجی نه #روسیه و نه #آمریکا. بیشتر از این توی ذهن ما نبود.
🔅درواقع همان دیدگاه دکتر #مصدق. در آن گفتگو قرار شد دکتر شریعتی انتقاد از اسلام موجود را بر عهده بگیرد و پیشنهاد اسلام دیگری را پیگیری کند، و اگر راهحلی باشد برای نجات ایران و دنیای امروز، این را هم من بر عهده بگیرم.
🔅البته، خب، این یک کار خیلی شاقی بود نسبت به سن و سال آن روز ما، معلومات و امکانات آن روز ما، ولی به هر حال این خودش یک دل و جرأتی میخواست. خود شریعتی میگفت: «از غرب نترسیم، بدون اجازهی غرب فکر کنیم.» ثانیاً یک میلیارد انساناند و چهارده قرن کار هست. تمام کتابخانههای دنیا پر از آثار موافق و مخالف است. حالا بعد از چهارده قرن بیایید و بگویید اسلام این است، یعنی در همهی این چهارده قرن دیگرانی نفهمیدند و شما فهمیدید و چنانکه بارها هم گفتند...
با این حال جرأت میخواست و ما گفتیم، جرأت کردیم، بلکه اگر توانستیم آن مقدار را میکنیم، و اگر نتوانستیم آیندگان خواهند کرد.
شریعتی برگشت به ایران. گرچه بخش عمدهی کار او انتقاد از اسلام موجود بود، اما پیشنهاد هم داد؛ و راجع به اسلام چیست، پیشنهاد هم کرده، مثل #شیعه چیست؟ مثل برداشت از اسلام و به قول شما قرائت شما قرائت از اسلام به مثابه #ایدئولوژی ، فاطمه فاطمه است و غیره...
🔅به اصطلاح یک ایدئولوژی با یک سازماندهی برای یک قدرت جدید. مثلاً فرض کنید کاری که #لنین کرده با این تفاوت که کار لنین نفی همهی دینها و ایدئولوژیهای غیرمارکسیسم است و نوعی برداشت از مارکسیسم است و کار شریعتی نوعی برداشت جدید از اسلام است.
✅ @Shariati_Group
📚 خاطرات #ابوالحسن_بنیصدر / درس تجربه؛ ۱۳۸۰، ۵۰-۵۱ - به کوشش حمید احمدی