🔰بنیصدر و «اقتصاد توحیدی»
✍🏻 #علیرضا_علویتبار
🔸درگذشت سیدابوالحسن بنیصدر، نخستین رئیسجمهور #ایران، زمینهای فراهم کرد که افراد و جریانهای مختلفی، با انگیزههایی متفاوت به معرفی و نقد دیدگاهها و عملکرد او بپردازند. دیدگاههای اقتصادی او بیش از سایر مباحث موضوع نقد و نظر شد. اغلب مباحث با نام مرحوم بنیصدر آغاز میشد اما به طرح دیدگاههای خود افراد در مورد اقتصاد و ابعاد آن تبدیل میگشت.
🔸مستقل از دیدگاه بنیصدر نقدها نشان میداد که اقتصاد خواندههای ما تا چه حد از مباحث #فلسفه علم و فلسفه علم #اقتصاد بیاطلاعاند و نگاهشان به مباحث اقتصادی نیز تا چه حد سطحی و ناسنجیده است. نقدهای مطرحشده را بهانه کرده و با طرح و نقد ادعاهای آنها میکوشم تا باب گفتوگو را باز کنم، شاید کمکی به مقابله با برخورد احساسی و سطحی سیطرهیافته بر سخنان و نوشتههای ما باشد.
🔸قبل از ورود به بحث اصلی، یادآوری یک نکته را ضروری میدانم. کتاب «اقتصاد ما» نوشته مرحوم سیدمحمدباقر صدر را باید نقطه عطفی در طرح مباحث «اقتصاد اسلامی» دانست. پرسشها و چارچوبهای ارائه شده توسط صدر، در شکلدهی به مباحث بهویژه در حوزه اندیشه شیعی، نقشی پایدار و تاثیرگذار داشت.
🔸این تاثیر را در «اقتصاد توحیدی» بنیصدر نیز میتوان دید. البته روشن است که اقتصاد توحیدی به زبان و قرائت #بنیصدر است و همه مشخصات آثار او را دارد. توجه به محورهای اصلی کتاب «اقتصاد ما» امکان فهم بهتر بسیاری از آثار منتشر شده در مورد اقتصاد اسلامی را فراهم میآورد.
🔸درک درست کتاب «اقتصاد ما» ورودی مناسبی برای تفسیر بسیاری از آثار اقتصادی پس از آن است. حال به بحث اصلی (ادعاهای مطرحشده در نقد اقتصاد توحیدی) و بررسی آنها میپردازیم.
🔸یکم. ادعا شده است که نظام اقتصادی مطلوب «اقتصاد توحیدی» متاثر از #مارکسیسم، نظامی سوسیالیستی است.
🔸این ادعا دقیق نیست و بسیاری از مباحث را نادیده میگیرد. همانطور که صدر در کتاب «اقتصاد ما» بهروشنی نشان داده است، آنچه اقتصاد اسلامی نامیده میشود، نظام اقتصادی «مختلط» است. به این معنا که در زمینه «مالکیت عوامل تولید»، هم مالکیت خصوصی داریم و هم مالکیت عمومی (دولتی). عامل تولید چون نیروی کار در مالکیت خصوصی است، اما بخشهای مهمی از منابع طبیعی در مالکیت دولت قرار دارند.
🔸پس، از نظر مالکیت عوامل تولید با یک اقتصاد مختلط مواجهیم. در زمینه «سازوکار ایجاد هماهنگی و تخصیص منابع» نیز هم «سازوکار بازار» (مبادله آزاد میان افراد) و هم «سازوکار برنامهریزی دستوری مرکزی» را داریم.
🔸نظامهای مختلط اقتصادی روی پیوستار گستردهای قرار میگیرند. اما نظامهای اقتصادی خالص ذیل چهار عنوان دستهبندی میشوند. نکته مهم این است که در جهان واقعی «همه اقتصادها، اقتصاد مختلط هستند». هیچیک از نظامهای اقتصادی جهان از نوع نظامهای خالص نیستند. البته ممکن است یک نظام اقتصادی واقعا مختلط، یکی از نظامهای اقتصادی خالص را بهعنوان آرمان خویش در نظر گرفته و بکوشد تا به سوی آن حرکت کند.
🔸از سخنان #محمدباقر_صدر و #ابوالحسن_بنیصدر چنین بر میآید که نظام اقتصادی مطلوب آنها، آرمانش نیز «اقتصاد مختلط» است، هم در واقعیت مختلط و هم در آرمان مختلط. این وجه تمایز نظام اقتصادی مورد نظر آنها از سایر نظامهای اقتصادی است!
🔸اقتصاد توحیدی، نوعی اقتصاد «مختلط» است و نه «التقاطی». اقتصاد مختلط شناختهشده و معنای روشنی نیز دارد. ممکن است آن را دوست نداشته باشیم، اما نمیتوانیم آن را بیمعنا تلقی کنیم.
🔸در میان گروههای فعال سیاسی که اندیشه راهنمای خود را #اسلام معرفی میکردند، گروههایی بودند که نظام اقتصادی مطلوب خود را «سوسیالیسم دولتی» معرفی میکردند (مانند #مجاهدین_خلق ایران، #آرمان_مستضعفین و #فرقان) اما بنیصدر را نمیتوان در میان این جریانها طبقهبندی کرد.
🔸نظامهای اقتصادی مختلط، برای دفاع از خویش از منطق اقتصادی موجهی برخوردارند. برخی از عناوین شناخته در دانش اقتصادی چون «درماندگی بازار»، «درماندگی دولت»، «اهمیت نهادها بهعنوان علل بنیادی رشد اقتصادی» بهخوبی در خدمت دفاع از اقتصادهای مختلط قرار میگیرند.
🔸با جمعبندی تجربه قرن بیستم به نظر میرسد که قاعده راهنمای طراحی نظامهای اقتصادی دستیابی به ترکیب بهینه «دولت» و «بخش خصوصی» و «سازوکار بازار» و «سازوکار برنامهریزی» است و نه دفاع بنیادگرایانه از یکی از این دو وجه.
🔰در لینک زیر بخوانید:
http://sobhema.news/?p=18446
✅ @Shariati_Group
✍🏻 #علیرضا_علویتبار
🔸درگذشت سیدابوالحسن بنیصدر، نخستین رئیسجمهور #ایران، زمینهای فراهم کرد که افراد و جریانهای مختلفی، با انگیزههایی متفاوت به معرفی و نقد دیدگاهها و عملکرد او بپردازند. دیدگاههای اقتصادی او بیش از سایر مباحث موضوع نقد و نظر شد. اغلب مباحث با نام مرحوم بنیصدر آغاز میشد اما به طرح دیدگاههای خود افراد در مورد اقتصاد و ابعاد آن تبدیل میگشت.
🔸مستقل از دیدگاه بنیصدر نقدها نشان میداد که اقتصاد خواندههای ما تا چه حد از مباحث #فلسفه علم و فلسفه علم #اقتصاد بیاطلاعاند و نگاهشان به مباحث اقتصادی نیز تا چه حد سطحی و ناسنجیده است. نقدهای مطرحشده را بهانه کرده و با طرح و نقد ادعاهای آنها میکوشم تا باب گفتوگو را باز کنم، شاید کمکی به مقابله با برخورد احساسی و سطحی سیطرهیافته بر سخنان و نوشتههای ما باشد.
🔸قبل از ورود به بحث اصلی، یادآوری یک نکته را ضروری میدانم. کتاب «اقتصاد ما» نوشته مرحوم سیدمحمدباقر صدر را باید نقطه عطفی در طرح مباحث «اقتصاد اسلامی» دانست. پرسشها و چارچوبهای ارائه شده توسط صدر، در شکلدهی به مباحث بهویژه در حوزه اندیشه شیعی، نقشی پایدار و تاثیرگذار داشت.
🔸این تاثیر را در «اقتصاد توحیدی» بنیصدر نیز میتوان دید. البته روشن است که اقتصاد توحیدی به زبان و قرائت #بنیصدر است و همه مشخصات آثار او را دارد. توجه به محورهای اصلی کتاب «اقتصاد ما» امکان فهم بهتر بسیاری از آثار منتشر شده در مورد اقتصاد اسلامی را فراهم میآورد.
🔸درک درست کتاب «اقتصاد ما» ورودی مناسبی برای تفسیر بسیاری از آثار اقتصادی پس از آن است. حال به بحث اصلی (ادعاهای مطرحشده در نقد اقتصاد توحیدی) و بررسی آنها میپردازیم.
🔸یکم. ادعا شده است که نظام اقتصادی مطلوب «اقتصاد توحیدی» متاثر از #مارکسیسم، نظامی سوسیالیستی است.
🔸این ادعا دقیق نیست و بسیاری از مباحث را نادیده میگیرد. همانطور که صدر در کتاب «اقتصاد ما» بهروشنی نشان داده است، آنچه اقتصاد اسلامی نامیده میشود، نظام اقتصادی «مختلط» است. به این معنا که در زمینه «مالکیت عوامل تولید»، هم مالکیت خصوصی داریم و هم مالکیت عمومی (دولتی). عامل تولید چون نیروی کار در مالکیت خصوصی است، اما بخشهای مهمی از منابع طبیعی در مالکیت دولت قرار دارند.
🔸پس، از نظر مالکیت عوامل تولید با یک اقتصاد مختلط مواجهیم. در زمینه «سازوکار ایجاد هماهنگی و تخصیص منابع» نیز هم «سازوکار بازار» (مبادله آزاد میان افراد) و هم «سازوکار برنامهریزی دستوری مرکزی» را داریم.
🔸نظامهای مختلط اقتصادی روی پیوستار گستردهای قرار میگیرند. اما نظامهای اقتصادی خالص ذیل چهار عنوان دستهبندی میشوند. نکته مهم این است که در جهان واقعی «همه اقتصادها، اقتصاد مختلط هستند». هیچیک از نظامهای اقتصادی جهان از نوع نظامهای خالص نیستند. البته ممکن است یک نظام اقتصادی واقعا مختلط، یکی از نظامهای اقتصادی خالص را بهعنوان آرمان خویش در نظر گرفته و بکوشد تا به سوی آن حرکت کند.
🔸از سخنان #محمدباقر_صدر و #ابوالحسن_بنیصدر چنین بر میآید که نظام اقتصادی مطلوب آنها، آرمانش نیز «اقتصاد مختلط» است، هم در واقعیت مختلط و هم در آرمان مختلط. این وجه تمایز نظام اقتصادی مورد نظر آنها از سایر نظامهای اقتصادی است!
🔸اقتصاد توحیدی، نوعی اقتصاد «مختلط» است و نه «التقاطی». اقتصاد مختلط شناختهشده و معنای روشنی نیز دارد. ممکن است آن را دوست نداشته باشیم، اما نمیتوانیم آن را بیمعنا تلقی کنیم.
🔸در میان گروههای فعال سیاسی که اندیشه راهنمای خود را #اسلام معرفی میکردند، گروههایی بودند که نظام اقتصادی مطلوب خود را «سوسیالیسم دولتی» معرفی میکردند (مانند #مجاهدین_خلق ایران، #آرمان_مستضعفین و #فرقان) اما بنیصدر را نمیتوان در میان این جریانها طبقهبندی کرد.
🔸نظامهای اقتصادی مختلط، برای دفاع از خویش از منطق اقتصادی موجهی برخوردارند. برخی از عناوین شناخته در دانش اقتصادی چون «درماندگی بازار»، «درماندگی دولت»، «اهمیت نهادها بهعنوان علل بنیادی رشد اقتصادی» بهخوبی در خدمت دفاع از اقتصادهای مختلط قرار میگیرند.
🔸با جمعبندی تجربه قرن بیستم به نظر میرسد که قاعده راهنمای طراحی نظامهای اقتصادی دستیابی به ترکیب بهینه «دولت» و «بخش خصوصی» و «سازوکار بازار» و «سازوکار برنامهریزی» است و نه دفاع بنیادگرایانه از یکی از این دو وجه.
🔰در لینک زیر بخوانید:
http://sobhema.news/?p=18446
✅ @Shariati_Group
صبح ما
بنیصدر و «اقتصاد توحیدی» - صبح ما
ایدئولوژی با سادهسازی، تصاویری از افراد، چیزها و وقایع میسازد که در صورت پذیرش در ما نوعی جهتگیری خاص را تقویت میکند. ظاهرا شعار علیه «ایدئولوژی» با هدف جایگزینی برخی از ایدئولوژیها با برخی از ایدئولوژیهای دیگر صورت میگیرد!