گروه شریعتی
562 subscribers
1.66K photos
554 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🌐 باید کشور را از «خشم» نجات داد، همه ما ایرانیان مسئولیم


🔹ما در میانه تعارض و تناقضیم. از سویی هجمه برنامه‌ریزی‌ شده‌ای جهانی به راه افتاده است که سرانگشت سازمان‌های جاسوسی و رسانه‌های قدرت‌های خارجی در آن هویداست که تمام‌قد به میدان آمده‌اند و جوانان و نوجوانان و هنرمندان و ورزشکارانی را تهییج و ترغیب و تهدید کرده و می‌کنند. از سوی دیگر نشنیدن صدای بسیاری از طبقات و جوانان «خشمِ» بسیاری را برانگیخته است.

🔹این خشم سبب شده است که راست را دروغ و دروغ را راست بپندارند، نیت‌های سوء دشمنان را حسن‌نیت و نیکخواهی‌ها را پلیدی بدانند. خشم سبب می‌شود که میل به این داشته باشیم که از طرفِ مقابلِ خود جز خشونت و پلیدی نبینیم. گویی برای خشم خود در پی توجیه می‌گردیم. می‌خواهیم آتش خشم خود را بیشتر شعله‌‌ور کنیم تا تحقیری را که کشیده‌ایم، در آتش این کینه بسوزانیم؛ در این میان، این جوانان و نوجوانان‌اند که قربانی این کینه‌توزی‌هایند.

🔹این خشم ناشی از زخمی عمیق است که در مواقع بحرانی همه‌ی اختلاف‌ نظرهای سیاسی را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد و جامعه را به‌شدت #دوقطبی می‌کند و همه افکار، آرا، اندیشه‌ها، اندیشمندان و متفکران را می‌سوزاند. پرسش مهم این است که چگونه می‌توان از این خشم کاست؟ آن‌کس که قدرتمندتر است (یعنی حکومت) بیش از دیگران مسئول است که ازخودگذشتگی نشان دهد و تلاش خود را برای زدودن این خشم به کار بَرَد.

🔹متأسفانه آنچه ‌حیرت‌آور است، این است که از سوی دولتمردان هنوز ابعاد این موضوع درک نشده و به نظر می‌آید که ظرفیت و توانِ فهم این «خشم» را هم ندارند. هنوز نمی‌تواند دریابد که برای کسب اعتماد باید به قربانی‌کردن متخلفان بپردازد، رسیدگی ملی به حوادث ملی را توسط نیروهای معتمد به انجام رساند، صدای معترضان را در رسانه ملی بازتاب دهد و گرایش‌های گوناگون از اندیشمندان را در رسانه ملی میدان دهد. ظرفیت خشمی که در وقایع اخیر آزاد شد، می‌تواند خطری برای «امنیت ملی» و «حیثیت ایرانیان» در سراسر جهان باشد.

🔹باید کشور را از دوقطبی‌های افراطی نجات داد. باید کشور را از «خشم» نجات داد. همه ما ایرانیان مسئولیم که این خشم را در همه ابعادش بشناسیم و برای درمان آن بکوشیم. بیش و پیش از هر چیز هر‌آن‌کس که در #حکومت است، مسئولیت سنگین‌تری دارد. البته بازنگری در #فرهنگ سیاسی و ساختار حقوقی در اولویت نظریه‌پردازی برای برون‌رفت از یک بن‌بست تاریخی است که ظرفیت هولناکی مانند #تجزیه ایران را دارد و مد‌نظر دشمنان است./شرق

@Shariati_Group

✍️ کیومرث اشتریان
🔰 چرا اختلاف‌های فرهنگی به دوقطبی‌های سیـاسی می‌انجامد؟

🔅#دوقطبی به معنی تعارض یا پدید آمدن تشتت در افکار عمومی است؛ یعنی زمانی در جامعه دوقطبی به وجود می‌آید که یک گروه سیاسی یا اجتماعی درباره مساله‌ای به زیر گروه‌های مخالف تقسیم می‌شود. البته دوقطبی بیشتر در حوزه سیاسی اتفاق می‌افتد که همان تعارض‌ها و تضادهای سیاسی است، اما عوارض و پیامدهای آن در #فرهنگ و #اجتماع قابل مشاهده است. به هرترتیب اصطلاح دوقطبی در جامعه ما به امروز و فردا مربوط نمی‌شود و واژه‌ای تاریخی محسوب می‌شود؛ یعنی در دوره‌های گذشته هم ما شاهد آن بوده‌ایم. برای نمونه در دوره #پهلوی، دوقطبی #انقلاب و #استکبار به وجود آمد و در سال‌های بعد هم ما در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بارها و بارها شاهد این امر بوده‌ایم که دوقطبی #اعتدال و #افراط، دوقطبی موافقان و مخالفان #برجام، دوقطبی #حجاب و بی‌حجابی و... از نمونه‌های بارز آن بوده‌اند.

🔅می‌توان دوقطبی شدن را یکی از مهمترین مسایل اکنون جامعه‌ی ایرانی دانست که برخی این دوقطبی را ناشی از تنوع گفتمانی، شماری دیگر نشأت گرفته از #جامعه‌شناسی مردم و عده‌ای برگرفته از عوام فریبی می‌دانند.

🔅آغاز مواجهه انسان ایرانی با تغییر و تحولات تمدنی جدید را به صورت عینی، باید از دوره #قاجار دانست که #تمدن غرب در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه ایرانی تاثیرگذار شد. دکتر #سیدجواد_میری جامعه‌شناس در گفت‌وگو با ایرنا معتقد است که این امر از دوران #صفویه آغاز و در اواسط دوران #ناصرالدین #شاه قاجار به اوج خودش می‌رسد و باعث شکاف‌های عظیم و سترگی در نهادهای مهم تاریخی جامعه #ایران می‌شود.

🔅یکی حوزه #قدرت که با عنوان #سلطنت صورتبندی می‌شد، دیگری نهاد #دین که با عنوان نهاد #روحانیت #شیعه و حوزه‌های علمیه قابل مشاهده بود و دیگری هم نهاد خانواده بود؛ یعنی نهادی که به جامعه‌ی ایران انسجام درونی می‌داد. مواجهه جامعه ایرانی با تغییر و تحولات تقریباً تاریخی، آرام و کُند بود، اما در اواسط دوران ناصری شدت گرفت و باعث شد تا شکل، شمایل، جایگاه و نقش این سه عنصر مهم تغییر یابد و زیربنای این سه نهاد هم که مناسبات اقتصادی بود هر کدام به گونه‌ای از زمینه توزیع و اقتصادی ارتزاق می‌کردند و موجبات رشد، توسعه، استحکام و مقاومت خودشان را در طول #تاریخ داشتند.

🔅اما مواجهه انسان ایرانی با این تغییر و تحولات جدید این آرایش را دستخوش تحولات بنیادین کرد. از درون این مساله، یک اتفاق و یک پرسش مطرح می‌شود که مقصود ما از «ایران و ایرانیت» چیست؟

🔅یک پاسخ می‌گوید که ایرانیت یا اساساً #جهان‌بینی که مفهوم ایرانی را دوام داده باید در دوران باستان جستجو کرد. اینها جریانی هرچند کوچک و اقلیت در جامعه ایران تشکیل می‌دهند و به عنوان باستان گرایان شناخته می‌شوند که بعد از انقلاب هم به صورت نوباستان گرایان خودشان را بازسازی کردند(روایت‌های متفاوت از #ایرانشهر). البته تندروی آنها سبب شد که همواره با انتقادهایی هم مواجه شوند تا آنجا که #یوسف_اباذری استاد دانشگاه تهران با تأکید بر اندیشه #جواد_طباطبایی، ایرانشهری و باستان‌گرایی رایج را تفکراتی اقتدارگرا و تداوم جریان ایران‌پرستی بعد از مشروطیت دانست که نمود سیاسی آن احزاب سومکا و پان‌ایرانیست بود. روایات باستان‌گرایانه‌ای که به اعتقاد اباذری به تعاملات فرهنگی میان ایران و دیگر کشورها و نیروهای قومی و منطقه‌ای در طول تاریخ بی‌اعتناست.

🔅مواجهه دیگر اما این رویکرد دوران بعد از ورود #اسلام به ایران و مشخصاً از تأسیس صفویه را نقطه آغاز می‌داند و دین اسلام را سرچشمه و چارچوب کلان روایت مفهوم ایرانی، جهان‌بینی، ارزش‌ها و شیوه زندگی روزمره را منبع و مرجع فهم از ایرانیت قلمداد می‌کند و اساساً وقتی می‌خواهد بگوید ایران، ایران را در درون مفهوم امر دینی می‌گنجاند.

🔅همچنین یک جریان دیگری در ایران شکل می‌گیرد که آن هم جریان #تجدد است. این جریان اساساً ارزش‌ها، جهان‌بینی، خوب، بد و... را #غرب می‌داند و آن را معیار #انسان ایرانی قرار می‌دهد؛ البته این گفتمان‌ها فقط بحث های نظری نیست و وقتی این گفتمان‌ها را صورتبندی می‌کنیم، عقبه آنها را در آرایش اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی نوع ارزش‌ها، صحبت کردن‌ها، لباس پوشیدن‌ها و ... دیده می‌شود؛ یعنی به گونه‌ای امر اجتماعی خودش را در هستی اجتماعی جامعه ایرانی بازسازی و یارگیری می‌کند.

🔅جامعه‌ی ایران پیش از آنکه دوقطبی باشد، محلی برای چالش‌های میان این سه کلان گفتمان است که یکی امر جمعی را ذیل تجدد، دیگری در چارچوب دین و سومی ذیل امر باستانی تعریف می‌کند و اینها بعضاً هم باهم ائتلاف‌هایی پیدا کرده‌اند.

@Shariati_Group

🔗 مطالعه متن کامل این گفتگو
🔺ادامـه / •بخش دوم

به تمامی به فراواقعیت (hyper-reality) در معنای بودریاری کلمه تن داده، تسلیم برساخت‌های رسانه‌ای دستگاه‌ امپراطوری‌های دروغ وابسته به #نظام_سلطه جهانی شدند.

🔸دکتر طباطبایی عزیز، دراین چند دهه فعالیت‌های علمی و نظری‌شان، همچون بسیاری از روشنفکران و نیروهای اپوزیسیون ما، هیچ‌گاه چشمانشان به واقعیت #نیهیلیسم دوران جدید گشوده‌ نشد و بالطبع در حوادث اخیر نیز نتوانستند بسط نهیلیسم را در سطح جهانی و ملی ببینند. آیا من خواهان دفاع و توجیه وضعیت موجود کشور هستم؟ به‌هیچ‌وجه! به‌هیچ‌وجه! به‌هیچ‌وجه!
به اعتقاد من، ما اسیر دو گونه نیهیلیسم هستیم: نیهیلیسم #تئولوژیک که زمینه‌ساز بسط و طغیان نیهیلیسم مدرن شده‌ است و #شریعتی چه زیبا دریافت که همواره «استحمار کهنه زمینه‌ساز رشد و گسترش استحمار نو شده‌ است». لذا جامعه امروز ما اسیر یک #دوقطبی و درگیر نزاع میان دو گونه نیهیلیسم سنتی و مدرن است و هیچ‌یک از این دو قطب نمی‌تواند رهگشای بن‌بست‌های کنونی جامعه ما و پاسخگوی بحران‌هایی باشد که ایرانِ‌ جدید با آنها مواجه‌ خواهد بود.

🔸دکتر طباطبایی تحت تأثیر فضاهای رسانه‌ای، شرایط ایران را شرایط انقلابی دیدند، غافل از اینکه اولاً، پدیدار انقلاب، پدیداری قرن هجدهمی، نوزدهمی و تا سه ربع اول قرن بیستمی بود و در روزگار ما و در قرن بیست‌ویکم، پدیدار انقلاب از قاموس فرهنگ بشری پاک شد‌ه‌ است!
انقلاب پدیده‌ای متعلق به دوران مدرنیته متقدم است و ما امروز در دوران مدرنیته متأخر (جهان پساصنعتی و پسامدرن) بسر می‌بریم و متأسفانه اکثر روشنفکران، اپوزیسیون و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما، هنوز در فضای دوران مدرنیتۀ متقدم نفس می‌کشند، بی‌خبر از آنکه احکام و قواعد بازی تغییراتی اساسی یافته است. در روزگار ما، به خصوص با #قدرت فوق‌العاده یافتن ارتش‌های جهان به واسطۀ تکنولوژی‌های جدید و نیز به دلیل بسط #فردگرایی و اتمیزه شدن انسان‌ها و فروپاشی نظام‌های ارزشی و ایدئولوژیک، پدیدار انقلاب اساساً و علی الاصول امکانپذیر نیست.

🔸حتی اگر با این مقدمه نیز موافق نباشیم و پدیدار انقلاب را امکانپذیر بدانیم، شرایط کنونی ایران، شرایط انقلابی نیست و آنچه که در فضای مجازی و شبکه‌هایی همچون ایران اینترنشنال، بی‌بی‌سی، من و تو و امثالهم به نمایش گذاشته‌ شد و متأسفانه، دکتر طباطبایی نیز اسیر این فضا شدند، صرفاً برساختی رسانه‌ای بود. نمی‌خواهم بگویم که اعتراضات ریشه‌های داخلی نداشت یا ما مسائل و بحران‌های داخلی و لذا اعتراضات و مطالبات داخلی نداریم یا نمی‌خواهم اعتراضات را همچون حاکمیت [صرفاً]سیاسی به منزلۀ اغتشاشات جلوه دهم، اما اینکه شرایط کنونی کشور را شرایطی انقلاب بدانیم، اشتباه بزرگی است.

🔸نکتۀ انتقادی دیگرم، به استادم، دکتر طباطبایی گرانمایه، در مقام اندیشمندی که همواره به امر ملی و اندیشه ایرانشهری! ‌اندیشیده و می‌اندیشند، این است: آیا ایشان هرگز به بحران و مصیبت‌‌های حاصل از خلأ قدرت اندیشیده‌اند؟ آیا ایشان برای حاکمیت سیاسی کنونی آلترناتیوی قابل اعتماد و واقعی می‌شناسند که کشور را از بحران خلأ قدرت به سلامت برهاند؟ آیا ایشان نیز همچون برخی از عوام به مجاهدین خلق امید بسته‌اند! یا خواهان دادن وکالت به شاهزاده رضا #پهلوی هستند؟! آیا در حال حاضر جز «گفتمان انقلاب» و نیروهای وابسته به آن قدرت دیگری در کشور وجود دارد که بتواند از امر ملی دفاع‌ کند؟ هر چند این سخن به معنای تائید تمام مواضع گفتمان انقلاب در همه‌ی عرصه‌‌ها به خصوص در عرصه داخلی نیست. من بارها فریاد زده‌ام که #گفتمان_انقلاب در سطح بین‌المللی یک شاهکار خلق‌ کرد اما در سطح داخلی به دلیل عدم درک سوبژه مدرن و مواجهۀ درست با آن، فاجعه آفرید.

@Shariati_Group

ادامـه 🔻