″... اِی #زینب
ای زبان #علی در کام!
با #ملت خویش حرف بزن!
ای #زن ! ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت...
زنان ملت ما اینان که نام تو، آتش و درد بر جانشان میافکند به تو محتاجاند.
بیش از همه وقت...
"جهل" از یکسو به اسارت پنهان و ذلت تازهشان میکشاند و از خویش و از تو بیگانهشان میسازد، آنان را بر "#استحمار کهنه و نو"، بر بندگی "سنتهای پوسیده" و "دعوتهای عفن"، برملعبه سازان "تعصب قدیم" و "تفنن جدید" به نیروی فریادهائی که بر سر یک شهر- شهر قساوت و وحشت - میکوبیدی، و پایههای یک قصر - قصر جنایت و قدرت را میلرزاندی - بر آشوب!
تا در خویش برآشوباند، و تار و پود این پردههای عنکبوت فریب را بدرند، و تا در برابر این طوفان برباد دهندهای که وزیدن آغاز کرده است "ایستادن" را بیاموزند، و این "ماشین هولناک" را که از آنها "بازیچههای جدیدی" میسازد، باز برای بلعیدن حریصانهی آنچه #سرمایهداری به #بازار میآورد، برای لذت بخشیدن به هوسهای کثیف بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوتهای بیشور و بی روح "اشرافیت جدید"، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بیهدف و سرد "جامعه" رفاه در هم بشکنند،
و خود را، از "حرمهای اسارت قدیم"، و "بازارهای بیحرمت جدید" ، به #امامت تو، نجات بخشند! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
ای زبان #علی در کام!
با #ملت خویش حرف بزن!
ای #زن ! ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت...
زنان ملت ما اینان که نام تو، آتش و درد بر جانشان میافکند به تو محتاجاند.
بیش از همه وقت...
"جهل" از یکسو به اسارت پنهان و ذلت تازهشان میکشاند و از خویش و از تو بیگانهشان میسازد، آنان را بر "#استحمار کهنه و نو"، بر بندگی "سنتهای پوسیده" و "دعوتهای عفن"، برملعبه سازان "تعصب قدیم" و "تفنن جدید" به نیروی فریادهائی که بر سر یک شهر- شهر قساوت و وحشت - میکوبیدی، و پایههای یک قصر - قصر جنایت و قدرت را میلرزاندی - بر آشوب!
تا در خویش برآشوباند، و تار و پود این پردههای عنکبوت فریب را بدرند، و تا در برابر این طوفان برباد دهندهای که وزیدن آغاز کرده است "ایستادن" را بیاموزند، و این "ماشین هولناک" را که از آنها "بازیچههای جدیدی" میسازد، باز برای بلعیدن حریصانهی آنچه #سرمایهداری به #بازار میآورد، برای لذت بخشیدن به هوسهای کثیف بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوتهای بیشور و بی روح "اشرافیت جدید"، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بیهدف و سرد "جامعه" رفاه در هم بشکنند،
و خود را، از "حرمهای اسارت قدیم"، و "بازارهای بیحرمت جدید" ، به #امامت تو، نجات بخشند! ...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
Telegram
.
📽 | سرمایهداری و نفی اراده انسان
🔅در هیچ یک از بحثهایی که اخیرا درباره مناقشه #بازار آزاد و دیگر گرایشها در اقتصاد #ایران در گرفته است، #سیاست مستقل جایی ندارد. هیچ یک از این طرفین نمیگویند: کشورها ابتدا از حیث سیاسی مستقلاند و سپس میتوانند اقتصاد داشته باشند.
#میلتون_فریدمن، پدر #سرمایهداری در نیمۀ دوم قرن بیستم که همواره یک طرف دفاع از بازار آزاد بوده، اینجا در پرسش و پاسخ پرچالش با عدهای از جوانان منتقد آمریکایی، وقتی با سؤالات تند و تیز آنان مواجه میشود؛ با آرامش و طمأنینۀ خاصی، که عمدتا از #استعمار آمریکایی سراغ داریم، از آنها میخواهد به جای آنکه وقت خود را صرف مجادله بر سر عملکرد دولتها و کمپانیهای سرمایهداری در این یا آن مورد کنند، دربارۀ منطق کلی حاکم بر رفتار نظامهای سرمایهداری خصوصی صحبت کنند. همینجا او به شکل شیک و تئوریک(!) استعمار #انگلستان بر #هند و یا دیگر صورتهای #استعمار را هم توجیه میکند. هند کشوری که استقلال خود را به دست آورده از نظر #فریدمن صرفا بدبختتر شده است..!
🔅سالهایی که اوج حضور فریدمن در اقتصاد جهان است، او با مشورتهایش در کشورهای مختلف با ایده «دکترین شوک» معروف بود. شیوهای که با ایجاد شوک و وحشت اقتصادی و سپس حل بحرانها توسط یک نهاد لیبرالی جهت جلب رضایت مردم و کسب #قدرت در حوادثی مثل «کودتای یلسن در #روسیه پس از فروپاشی جماهیر #شوروی»، «حمله انگلستان به جزایر فالکلند در دوره #تاچر»، «حملات یازده سپتامبر» و «جنگ #عراق» به شکل مستقیم حاضر بود. فریدمن به طور واضح مثل همسلکان ایرانی خود، #انسان و سیاست را و این که ارادهای وجود دارد را نفی میکند.
✅ @Shariati_Group
#نئولیبرالیسم #استقلال #آزادی #عدالت
🔅در هیچ یک از بحثهایی که اخیرا درباره مناقشه #بازار آزاد و دیگر گرایشها در اقتصاد #ایران در گرفته است، #سیاست مستقل جایی ندارد. هیچ یک از این طرفین نمیگویند: کشورها ابتدا از حیث سیاسی مستقلاند و سپس میتوانند اقتصاد داشته باشند.
#میلتون_فریدمن، پدر #سرمایهداری در نیمۀ دوم قرن بیستم که همواره یک طرف دفاع از بازار آزاد بوده، اینجا در پرسش و پاسخ پرچالش با عدهای از جوانان منتقد آمریکایی، وقتی با سؤالات تند و تیز آنان مواجه میشود؛ با آرامش و طمأنینۀ خاصی، که عمدتا از #استعمار آمریکایی سراغ داریم، از آنها میخواهد به جای آنکه وقت خود را صرف مجادله بر سر عملکرد دولتها و کمپانیهای سرمایهداری در این یا آن مورد کنند، دربارۀ منطق کلی حاکم بر رفتار نظامهای سرمایهداری خصوصی صحبت کنند. همینجا او به شکل شیک و تئوریک(!) استعمار #انگلستان بر #هند و یا دیگر صورتهای #استعمار را هم توجیه میکند. هند کشوری که استقلال خود را به دست آورده از نظر #فریدمن صرفا بدبختتر شده است..!
🔅سالهایی که اوج حضور فریدمن در اقتصاد جهان است، او با مشورتهایش در کشورهای مختلف با ایده «دکترین شوک» معروف بود. شیوهای که با ایجاد شوک و وحشت اقتصادی و سپس حل بحرانها توسط یک نهاد لیبرالی جهت جلب رضایت مردم و کسب #قدرت در حوادثی مثل «کودتای یلسن در #روسیه پس از فروپاشی جماهیر #شوروی»، «حمله انگلستان به جزایر فالکلند در دوره #تاچر»، «حملات یازده سپتامبر» و «جنگ #عراق» به شکل مستقیم حاضر بود. فریدمن به طور واضح مثل همسلکان ایرانی خود، #انسان و سیاست را و این که ارادهای وجود دارد را نفی میکند.
✅ @Shariati_Group
#نئولیبرالیسم #استقلال #آزادی #عدالت
Telegram
.
📌 زن، زندگی، آزادی در کلام معلم
#شهید دکتر #علی_شریعتی کسی است که خاتون صبر و مقاومت، #زینب کبری را از دل روضههای خانگی بیرون آورد و با معرفی او در کف جامعه، چهرهی حقیقی این بانوی #اسلام را به مردم #ایران نشان داد. «زن، زندگی، آزادی» شعاری است که در سیره زینب به وجه احسن و اکمل تبلور پیدا کرده است، زنیّت او و مادریاش و تربیت «شهید» برای جبههی حقیقت که زندگی او را وقف نصرت پیشوایان #حق و #آزادی قرار داده است. ما شناخت وجهه عزتمندانه زینب(س) را مدیون این معلم انقلابی هستیم. شریعتی، دلگویهای معروف خطاب به دختر ابوتراب دارد که به شرح ذیل آمده است:
ای زینب!
ای زبان #علی در کام! با #ملت خویش حرف بزن!
ای زن! ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت...
زنان ملت ما اینان که نام تو، آتش و درد بر جانشان میافکند، به تو محتاجاند.
بیش از همه وقت… «جهل» از یکسو به اسارت پنهان و ذلت تازهشان میکشاند و از خویش و از تو بیگانهشان میسازد، آنان را بر «استعمار کهنه و نو»، بر بندگی «سنتهای پوسیده» و «دعوتهای عفن»، برملعبه سازان «تعصب قدیم» و «تفنن جدید» به نیروی فریادهائی که بر سر یک شهر- شهر قساوت و وحشت ـ میکوبیدی، و پایههای یک قصر ـ قصر جنایت و #قدرت را میلرزاندی ـ بر آشوب!
تا در خویش برآشوباند، و تار و پود این پردههای عنکبوت فریب را بدرند، و تا در برابر این طوفان برباد دهندهای که وزیدن آغاز کرده است ایستادن را بیاموزند، و این ماشین هولناک را که از آنها «بازیچههای جدیدی» میسازد، باز برای بلعیدن حریصانه آنچه #سرمایهداری به #بازار میآورد، برای لذت بخشیدن به هوسهای کثیف #بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوتهای بیشور و بی روح اشرافیت جدید، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بیهدف و سرد «جامعه رفاه» در هم بشکنند، و خود را، از حرمهای اسارت قدیم، و بازارهای بیحرمت جدید، به #امامت تو نجات بخشند!
✅ @Shariati_Group
#شهید دکتر #علی_شریعتی کسی است که خاتون صبر و مقاومت، #زینب کبری را از دل روضههای خانگی بیرون آورد و با معرفی او در کف جامعه، چهرهی حقیقی این بانوی #اسلام را به مردم #ایران نشان داد. «زن، زندگی، آزادی» شعاری است که در سیره زینب به وجه احسن و اکمل تبلور پیدا کرده است، زنیّت او و مادریاش و تربیت «شهید» برای جبههی حقیقت که زندگی او را وقف نصرت پیشوایان #حق و #آزادی قرار داده است. ما شناخت وجهه عزتمندانه زینب(س) را مدیون این معلم انقلابی هستیم. شریعتی، دلگویهای معروف خطاب به دختر ابوتراب دارد که به شرح ذیل آمده است:
ای زینب!
ای زبان #علی در کام! با #ملت خویش حرف بزن!
ای زن! ای که مردانگی، در رکاب تو، جوانمردی آموخت...
زنان ملت ما اینان که نام تو، آتش و درد بر جانشان میافکند، به تو محتاجاند.
بیش از همه وقت… «جهل» از یکسو به اسارت پنهان و ذلت تازهشان میکشاند و از خویش و از تو بیگانهشان میسازد، آنان را بر «استعمار کهنه و نو»، بر بندگی «سنتهای پوسیده» و «دعوتهای عفن»، برملعبه سازان «تعصب قدیم» و «تفنن جدید» به نیروی فریادهائی که بر سر یک شهر- شهر قساوت و وحشت ـ میکوبیدی، و پایههای یک قصر ـ قصر جنایت و #قدرت را میلرزاندی ـ بر آشوب!
تا در خویش برآشوباند، و تار و پود این پردههای عنکبوت فریب را بدرند، و تا در برابر این طوفان برباد دهندهای که وزیدن آغاز کرده است ایستادن را بیاموزند، و این ماشین هولناک را که از آنها «بازیچههای جدیدی» میسازد، باز برای بلعیدن حریصانه آنچه #سرمایهداری به #بازار میآورد، برای لذت بخشیدن به هوسهای کثیف #بورژوازی، برای شور آفریدن به تالارها و خلوتهای بیشور و بی روح اشرافیت جدید، و برای سرگرمی زندگی پوچ و بیهدف و سرد «جامعه رفاه» در هم بشکنند، و خود را، از حرمهای اسارت قدیم، و بازارهای بیحرمت جدید، به #امامت تو نجات بخشند!
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
🔴 الهیات سیاسی نئولیبرالیسم
✍ جان امرسون
🔹مجلّه counterpunch
▪️کتاب اهریمنان #نئولیبرالیسم (۲۰۱۸) نوشته آدام کوتسکو[۱] که بر جنبه مذهبیِ پنهان اما حیاتی نئولیبرالیسم تمرکز دارد، بسیار بیشتر از آنچه تاکنون بوده، سزاوار توجه است. (کوتسکو در کالجی با رتبه پایین تدریس میکند و بخشی از جریان "کارشناسهای رسانهای" یا سیستم "ستارههای دانشگاهی" نیست، بنابراین کار او بهمثابه چیزی است پنهانمانده و ناشناخته). در یک دنیای عادلانه، او میتوانست همانقدر که میخواهد ثروتمند و مشهور شود، اما دنیای ما اینچنین نیست. اکنون #فرهنگ مسلط، فرهنگ #بازار است و برندگانِ رقابتِ فرهنگی کسانی هستند که با موفقیت برای جلب توجه رسانههای تجاری و انبوهِ ثروتمندانِ بانفوذ (plutocrats) رقابت میکنند.
🔸نکته اصلی کتاب او، حداقل برای من، این است که مسیحیت انجیلیِ معاصر، آنطور که پیروان پولانی[۳] ممکن است ادعا کنند، نیروی متعادل کنندهای برای بازارِ بیرحم نیست، بلکه در خدمت بازار است. بیش از آن، او معتقد است که نئولیبرالیسم بدون تقویت مذهبی قابل دوام نخواهد بود. امّا این واقعاً یک ایده جدید یا شگفتانگیز نیست. در حالی که تعداد کمی و شاید هیچ یک از متفکران اصلی نئولیبرال، مومن و معتقد مذهبی نبودند، حداقل از همان اوایل، ف.ح نایت(F.H knight)[ ۴] ، فردریش هایک (Friedric Hayek) و جیمز بوکانن ( James Buchanan) دریافتند که آزادی بازار یک روش زندگیِ خودبسنده و خودکفا نیست، بلکه به حمایت و پشتیبانی سیاسی، فرهنگی و چه بسا مذهبی نیاز دارد (تا آنجا که من میدانم، آنها به استعاره غار افلاطون یا دروغ نجیب اشارهای ندارند، اما درواقع این همان چیزی است که آنها در مورد آن صحبت میکنند).
▪️تز کوتسکو این است که مسیحیتِ انجیلی و محافظهکارِ معاصر، یک نابهنگام نیست که به زودی ناپدید شود و بیشازاینکه دشمنِ نئولیبرالیسم باشد، بخشی جدایی ناپذیر از دگرگونی نئولیبرالی جامعه است. به همین ترتیب، دولت (که پولانی نیز از آن به عنوان تعادلی در برابر بازار یاد کرد) نیز در شکل نئولیبرالیِ خود تابع بازار است -و این، دولتِ ناظرِبیطرف و مدیرِ حداقلیِ لیبرالیسمِ کلاسیک نیست، بلکه دولتی است به همان اندازه نیرومند که نظام بازار به آن نیاز دارد تا یک دیکتاتوریِ اقتدارگرا باشد.
🔸کوتسکو، الهی دان و پژوهشگر فلسفهی آگامبن[۶] و به تفکرات معاصر اروپایی بسیار مسلط است و البتّه این امر باعث می شود که دنبال کردن بخشهایی از کتاب او برای من دشوار باشد، اما درعینحال او با واقعیتهای زندگی آمریکایی در ارتباط است و به دلیل تاریخچه و پیشینهی شخصی خود بخوبی در جایگاهی برای درک مسیحیتِ محافظه کارِ آمریکایی قرارگرفتهاست. خواندن این کتاب ارزش تلاش را دارد، حتی اگر بخواهید بخشی از آن را نادیده بگیرید.
▪️کوتسکو از دیدگاه «الهیات سیاسی» است که به نئولیبرالیسم میپردازد، عبارتی که نیاز به توضیح دارد. کارل اشمیت[۷] حقوقدان و فیلسوف سیاسی آلمانی، استدلال کرد که اصول بنیادی فلسفه سیاسی صرفاً نسخههای دگرگونشده و عرفیشدهی مفاهیم الهیاتی هستند -برای مثال، حاکمیت سیاسی برگرفته و ملهَم از ربوبیت و قدرت خداوند است. این بدان معنا نیست که اندیشه سیاسی برای اصول خود، در دین پشتوانه پیدا میکند، بلکه به این معناست که اندیشه سیاسی در سیاست و تاریخ، به هماننحوی معنا و ارزش نهایی را مییابد که دیگرِمردمان برای یافتن معنا و ارزش غایی از الهیات و دین استفاده میکردند. بدینترتیب سیاست، در مقابل دین، کانون ارزش میشود.
🔸با این حال، میان الهیاتِ سیاسی اشمیت و کوتسکو تفاوت وجود دارد: اشمیت از دولت و ایدهی حاکمیت به عنوان نشات گرفته از ربوبیت دینیِ خداوند صحبت کرد، اما الهیاتِ نظام اجتماعیِ بازارِ نئولیبرالی که کوتسکو از آن صحبت می کند، از ایده الهیاتیِ "اراده آزاد"(free will) بسط و توسعه پیدا کرده است. در بازار همه آزادند و آزادی بزرگترین "خیر" است. اما همراه با ارادهی آزاد، "مقصر و مستحق عتاب و ملامت بودن"(blameworthiness) نیز مبنای الهیاتی نئولیبرالیسم است. بازار عرصهای است که ما آزادی خود را در آن اِعمال می کنیم. در آنجا انتخابهای خود را انجام میدهیم، اما باید عواقب این انتخابها را هرچند وخیم و مهیب و شوم، بپذیریم. جهان انجیلی، مانند جهان نئولیبرال، دنیای "افراد" است. ("چیزی به نام جامعه وجود ندارد، فقط افراد هستند": مارگارت تاچر).... .
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل
.
✍ جان امرسون
🔹مجلّه counterpunch
▪️کتاب اهریمنان #نئولیبرالیسم (۲۰۱۸) نوشته آدام کوتسکو[۱] که بر جنبه مذهبیِ پنهان اما حیاتی نئولیبرالیسم تمرکز دارد، بسیار بیشتر از آنچه تاکنون بوده، سزاوار توجه است. (کوتسکو در کالجی با رتبه پایین تدریس میکند و بخشی از جریان "کارشناسهای رسانهای" یا سیستم "ستارههای دانشگاهی" نیست، بنابراین کار او بهمثابه چیزی است پنهانمانده و ناشناخته). در یک دنیای عادلانه، او میتوانست همانقدر که میخواهد ثروتمند و مشهور شود، اما دنیای ما اینچنین نیست. اکنون #فرهنگ مسلط، فرهنگ #بازار است و برندگانِ رقابتِ فرهنگی کسانی هستند که با موفقیت برای جلب توجه رسانههای تجاری و انبوهِ ثروتمندانِ بانفوذ (plutocrats) رقابت میکنند.
🔸نکته اصلی کتاب او، حداقل برای من، این است که مسیحیت انجیلیِ معاصر، آنطور که پیروان پولانی[۳] ممکن است ادعا کنند، نیروی متعادل کنندهای برای بازارِ بیرحم نیست، بلکه در خدمت بازار است. بیش از آن، او معتقد است که نئولیبرالیسم بدون تقویت مذهبی قابل دوام نخواهد بود. امّا این واقعاً یک ایده جدید یا شگفتانگیز نیست. در حالی که تعداد کمی و شاید هیچ یک از متفکران اصلی نئولیبرال، مومن و معتقد مذهبی نبودند، حداقل از همان اوایل، ف.ح نایت(F.H knight)[ ۴] ، فردریش هایک (Friedric Hayek) و جیمز بوکانن ( James Buchanan) دریافتند که آزادی بازار یک روش زندگیِ خودبسنده و خودکفا نیست، بلکه به حمایت و پشتیبانی سیاسی، فرهنگی و چه بسا مذهبی نیاز دارد (تا آنجا که من میدانم، آنها به استعاره غار افلاطون یا دروغ نجیب اشارهای ندارند، اما درواقع این همان چیزی است که آنها در مورد آن صحبت میکنند).
▪️تز کوتسکو این است که مسیحیتِ انجیلی و محافظهکارِ معاصر، یک نابهنگام نیست که به زودی ناپدید شود و بیشازاینکه دشمنِ نئولیبرالیسم باشد، بخشی جدایی ناپذیر از دگرگونی نئولیبرالی جامعه است. به همین ترتیب، دولت (که پولانی نیز از آن به عنوان تعادلی در برابر بازار یاد کرد) نیز در شکل نئولیبرالیِ خود تابع بازار است -و این، دولتِ ناظرِبیطرف و مدیرِ حداقلیِ لیبرالیسمِ کلاسیک نیست، بلکه دولتی است به همان اندازه نیرومند که نظام بازار به آن نیاز دارد تا یک دیکتاتوریِ اقتدارگرا باشد.
🔸کوتسکو، الهی دان و پژوهشگر فلسفهی آگامبن[۶] و به تفکرات معاصر اروپایی بسیار مسلط است و البتّه این امر باعث می شود که دنبال کردن بخشهایی از کتاب او برای من دشوار باشد، اما درعینحال او با واقعیتهای زندگی آمریکایی در ارتباط است و به دلیل تاریخچه و پیشینهی شخصی خود بخوبی در جایگاهی برای درک مسیحیتِ محافظه کارِ آمریکایی قرارگرفتهاست. خواندن این کتاب ارزش تلاش را دارد، حتی اگر بخواهید بخشی از آن را نادیده بگیرید.
▪️کوتسکو از دیدگاه «الهیات سیاسی» است که به نئولیبرالیسم میپردازد، عبارتی که نیاز به توضیح دارد. کارل اشمیت[۷] حقوقدان و فیلسوف سیاسی آلمانی، استدلال کرد که اصول بنیادی فلسفه سیاسی صرفاً نسخههای دگرگونشده و عرفیشدهی مفاهیم الهیاتی هستند -برای مثال، حاکمیت سیاسی برگرفته و ملهَم از ربوبیت و قدرت خداوند است. این بدان معنا نیست که اندیشه سیاسی برای اصول خود، در دین پشتوانه پیدا میکند، بلکه به این معناست که اندیشه سیاسی در سیاست و تاریخ، به هماننحوی معنا و ارزش نهایی را مییابد که دیگرِمردمان برای یافتن معنا و ارزش غایی از الهیات و دین استفاده میکردند. بدینترتیب سیاست، در مقابل دین، کانون ارزش میشود.
🔸با این حال، میان الهیاتِ سیاسی اشمیت و کوتسکو تفاوت وجود دارد: اشمیت از دولت و ایدهی حاکمیت به عنوان نشات گرفته از ربوبیت دینیِ خداوند صحبت کرد، اما الهیاتِ نظام اجتماعیِ بازارِ نئولیبرالی که کوتسکو از آن صحبت می کند، از ایده الهیاتیِ "اراده آزاد"(free will) بسط و توسعه پیدا کرده است. در بازار همه آزادند و آزادی بزرگترین "خیر" است. اما همراه با ارادهی آزاد، "مقصر و مستحق عتاب و ملامت بودن"(blameworthiness) نیز مبنای الهیاتی نئولیبرالیسم است. بازار عرصهای است که ما آزادی خود را در آن اِعمال می کنیم. در آنجا انتخابهای خود را انجام میدهیم، اما باید عواقب این انتخابها را هرچند وخیم و مهیب و شوم، بپذیریم. جهان انجیلی، مانند جهان نئولیبرال، دنیای "افراد" است. ("چیزی به نام جامعه وجود ندارد، فقط افراد هستند": مارگارت تاچر).... .
✅ @Shariati_Group
🔗 مطالعه متن کامل
.
Telegraph
🔴الهیات سیاسی نئولیبرالیسم*
🔷جان امرسون 🔹مجلّه counterpunch @Iranfardamag کتاب اهریمنان نئولیبرالیسم (۲۰۱۸) نوشته آدام کوتسکو[۱] که بر جنبه مذهبیِ پنهان اما حیاتی نئولیبرالیسم تمرکز دارد، بسیار بیشتر از آنچه تاکنون بوده، سزاوار توجه است. (کوتسکو در کالجی با رتبه پایین تدریس میکند…