اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
197 videos
86 files
1.4K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
🔷🗒برگزاري مناسك هاي مذهبي در نسبت با حيات اجتماعي

🖋استاد محمدرضا حکیمی

🔆 «یکی از ابتکارهای استاد شریعتی، برگزاری راهپیمایی از کانون نشر حقایق اسلامی به طرف صحن مطهر امام رضا در ماه محرم بود. این عزاداری با نظمی خاص و به صورت راهپیمایی بود. در صف اول، روحانیون و در صف دوم، دانشگاهیان و فرهنگیان بودند. مضامینی خوانده می شد، اشاره به مسائل روز بود و اعتراض علیه ظلم. همچنین پرچم ها و پلاکاردهایی که در دست بود مشتمل بر سخنانی از امام حسین در ضرورت مبارزه با زورگویان بود. این گونه عزاداری و راهپیمایی فقط در عاشورای سال ۱۳۵۷ در تهران برگزار شد که منجر به سقوط رژیم پهلوی گردید. »

🔆استاد شریعتی زندگی را با فقر و قناعت و مناعت گذرانده بود. نه فقط از راه دین ارتزاق نمی کرد. بلکه خرج دین نیز می کرد. »

📌بخشی از مصاحبه با استاد محمد رضا حکیمی- برگرفته از مجموعه «یاد استاد»

🔴 | @mohamadrezahakimi
📝📝📝ملاحظاتی روش شناختی درباره جریان­های فکر دینی در ایران ( اقبال، شریعتی و سروش

✍🏻حمید وحید دستجردی

من در ابتدای بحث درباره موقعیت ناسالم و بیمار ادبیات مربوط به روشنفکری دینی سخن گفتم. به گمان من تنها راه برون رفت از تکرار ملال­ آور تحلیل ­های فراموضوعی روشنفکری دینی پرداختن به مسائل اصلی به فکر دینی و در نتیجه بازگشت به رویکرد تفکر دینی است که در جامعه ما در قالب گرایش فکری امثال اقبال مصداق خود را یافته و در جامعه جهانی در قالب آرای امثال آلستون و ادامز پدیدار می­شود. باید این جامه روشنفکری بومی را به کناری نهاد و به جریان عام جامعه بین­ المللی علمی ملحق گشت. ما این کار را در حوزه­ های علوم پایه و علوم انسانی انجام داده ­ایم یا سعی در انجام آن داریم.

چرا در مورد فکر دینی استثنا قائل شویم؟ بسیاری از مسائل تفکر دینی برای همه واحدند و اگر پاسخی داشته باشند این پاسخ به­ صورت طبیعی می ­تواند مقبول همه کسانی باشد که دل در گرو این تفکر بسته ­اند.[۲۰] سخن از پذیرش فکر غربی نیست. تفکر تا آنجا که با استدلال و معقولیت سروکار دارد نه غربی است و نه شرقی. سخنان اقبال درباره امکان دین هم در جامعه ارسطویی لندن شنونده دارد و هم در ایران.

اگر چنین نکنیم و فکر دینی را در چنبره «بومی ­سازی» گرفتار کنیم، در آن صورت دچار همان سرنوشتی می ­شویم که در حال حاضر بدان گرفتار هستیم. ناچار خواهیم بود با محصولاتی بسازیم که در واقع و اصالتاً گرت ه­برداری از افکار دیگران است و تنها با افزودن چند حدیث و آیه قرآنی به­ قصد تزئین به­ عنوان فکر دینی بومی عرضه می­شوند. با الحاق به جریان فکری جهانی اجازه خواهیم داد تا استانداردهای بین­ المللی علمی درباره درست و غلط ادعاهای ما قضاوت کنند و این امر به ما فرصت خواهد داد تا خود را از کمند تکرار و در جازدن رها سازیم. در عین حال این امکان را نیز خواهیم داشت تا با بهره­ برداری از فرهنگ و سنت غنی تفکر اسلامی بر غنای تفکر دینی بیفزاییم، همچنان که تفکر دینی در غرب نیز هنوز خود را به شدت وابسته به میراث فکری امثال توماس اکویناس، اگاستین و جان کالوین می­داند.
https://3danet.ir/حمید-وحید-دستجردی-فکر-دینی/
@MostafaTajzadeh
🔷🔆استاد شریعتی و حسینیه ارشاد

🔆با تعطیل شدن کانون نشر حقایق اسلامی و نیز بسته شدن فضای سیاسی علنی به دنبال قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ استاد شریعتی از سال ۱۳۴۳ به دعوت حسینیه ارشاد به تهران می رود و سلسله نشست هایی را در باره «خلافت و امامت» در فاصله سال ۱۳۴۴-۴۵ برگزار می کند . از دیگر فعالیت های او بر عهده گرفتن یک سری نشست های فکری و تفسیری در مسجد هدایت است. به دنبال دستگیر شدن آیت الله طالقانی استاد شریعتی به جای ایشان چندی ای خالی او را در مسجد هدایت بر عهده می گیرد(۱۳۴۵). حضور استاد شریعتی در حسینیه ارشادی که تازه تاسیس است توسط ساواک مشکوک تلقی می شود تا آنجا که حسینیه ارشاد را شاخه تهران کانون نشر حقایق می پندارد. اسناد ساواک این تردیدهای امنیتی را تایید می کند و نشان می دهد که ساواک به استاد شریعتی نگاهی تردید آمیز بلحاظ سیاسی دارد.

🔆در بازگشت به مشهد در سال ۱۳۴۷ تا زمان دستگیری دوباره استاد در سال ۱۳۵۲ فعالیت های عمده سیاسی ای به جز شرکت در نشست های سیاسیون مشهد نمی توان مشاهده کرد. در این سالهای قبل از دستگیری مهمترین فعالیت استاد نوشتن است و نشست های تفسیر فرآن و نهج البلاغه است. تفسیر نوین متعلق به این دوران است. استاد در این تاریخ شصت و دو ساله است.

#حسینیه_ارشاد
#کانون_نشر_حقایق
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🗒 "تفسير نوين": وفادار به راه مستقيم

🖋 علی شریعتی

🔆«تفسير نوين» اثر استاد محمد تقي شريعتي ثمرۀ رنج و كار عمر مردي است كه سراسر زندگي اش را درراه نشر حقايق اسلامي، مبارزه با خرافه‌ها، هجوم انديشه‌هاي انحرافي و جهاد و اجتهاد در راه عقيده، بيداري افكار و نهضت مترقي و اصلاحي اسلامي، بر اساس قرآن به سر آورده است و در طريق احياي ايمان و به ويژه، ‌گرايش نسل تحصيل كرده و جوان اسلام و تشيع، سهم بزرگي را [ ایفآ کرده است]

🔆 استاد شريعتي يكي از قرآن شناسان بزرگ و صاحب سبك و از متخصصان تفسير در عصر ماست كه به راستي عمر را يكسره با قرآن زندگي كرده است و محور اصلي تحقيقات و خدمات علمي و تبليغي و كوشش‌هاي فكري اسلامي و شيعي اش، قرآن بوده است.

🔆تفسير نوين»- كه فعلاً جزء آخر قرآن را شامل است- نخستين بار در آغاز جشن چهاردهمين قرن بعثت از طرف شركت انتشار چاپ شد و به علت نياز شديد جامعۀ مسلمانان و گرايش نويني كه نسبت به قرآن در ميان جوانان و روشنفكران پديد آمده است و نيز به سبب سبك تحقيقي ويژة آن، شمول آن بر آراء مفسران بزرگ اسلامی، عدم تعصب، نقد و بررسی آرا مختلف، استقلال فكر، بينش علمي و مترقي، تكيه بر آثار علمي و نتايج اجتماعي آيات، نثر ساده و خالي از تعقيدات لفظي و اصطلاحات فني و جمع ميان سبك نقلي و عقلي در تفسير و تفسير قرآن با خود قرآن بخصوص اجتناب، از گرايش‌هاي انحرافي معمول در بسياري از تفاسير گذشته- كه هر مفسري، بر اساس رشتۀ تخصصي و مشرب فكري خاص خويش (فلسفی، عرفاني، اخباري، كلامي، ادبي… ) به قرآن جهت انحرافي می‌دادند و يا تنها بر يك وجهۀ خاص آن تكيه می‌كردند- و كوشش در يافتن و وفادار ماندن به راه مستقيم و منطق و خط مشي و جهت گيري خاص قرآن، از طرف مردم و بخصوص روشنفكران و نسل جوان بشريت استقبال شد و در ظرف [ چند ] سال، چهار بار به چاپ رسيد.

م.آ.۳۴-آثار گوناگون

#تفسیر_نوین
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🗒 آن پیر خراسانی که چراغ راه بود


🖋علی طهماسبی

📌دوست بزرگوارم آقا لطف‌الله میثمی خواست که خاطره‌ام را از استاد محمد تقی شریعتی بنویسم، نوشتم و در نشریه‌ی چشم انداز ایران منتشر شد. این همان یاد داشت است.

🔹🔸بخش هایی از این یادداشت به شرح زیر است متن کامل در لینک یادداشت مطالعه کنید.


🔆تمایلِ طبیعیِ انسان به سلطه‌ی بر دیگران، اگرچه در تضاد با اخلاق و قانون قرار دارد، اما همیشه لباسی و نقابی اخلاقی و قانونی و مدنی پیدا می‌‎شود تا بر این تمایل بپوشانند و بسا که در طول تاریخ از کلمه‌ی "اسلام" به عنوان یکی از کارآمدترین نقاب‌ها استفاده شده و می‌شود. شاید همین‌گونه‌ها بوده است که اسلام ارباب رعیتی، وجه غالب و صورتی ثابت از دین تلقی شد که سلطان و قاضی و فقیه را هم با خود همراه داشت.

🔆آقای طاهر احمد زاده برایمان حکایت می‌کرد که در دوره‌ی حکومت رضاشاه نقاره‌خانه‌ی حرم امام رضا هم به دستور مقامات دولتی تعطیل شده بود اما بعد از شهریور 1320ورفتن رضا شاه ازایران، قرار شد نقاره‌خانه‌ی حرم امام رضا از نو فعالیت خود را آغاز کند. روزِ افتتاحیه را که معین کردند انبوهِ مردم از شهرستان‌ها و روستا آمدند که شاهد این مراسم افتتاح باشند. و هنگامی که خادمان مخصوص با بوق‌های بلند و طبل‌هاشان در محل نقاره‌خانه حاضر شدند و صدای نقاره در شهر بلند شد، بسیاری از مردمِ روستایی و سنت‌گرایانِ شهری گریه‌ی شوق سر داده و به یکدیگر تبریک می‌گفتند که آی اسلام برگشت، اسلام زنده شد!!.

🔆نوجوانی برای من همراه بود با تردیدها و کشمکش‌های میان سنت و تجدد، هنوز هم از نزدیک با استاد شریعتی آشنا نشده بودم، اما برای شنیدن سخنرانی‌هایش که در مسجدالنبی برگزار می‌شد با اشتیاق شرکت می‌کردم. عجب سوز و گدازی داشت این مرد در سخن گفتنش از قرآن و نهج‌البلاغه، چندان که آدمی را بی‌تاب می‌کرد. گویی آتشِ عشقی در جانش شعله‌ور بود که دل مخاطب را هم به آتش می‌کشید.

🔆پس از رفتن دکتر علی شریعتی و آن وقایع که برایش پیش آمد،استاد هم انگار در خود شکست. این را در مسجد ملاهاشم که اولین تعزیه برای دکتر برگزار شده بود گفت. مسجد مملو از جمعیت بود، کامیون‌های پلیس بیرون مسجد، پلیس‌ها با تجهیزات ضد شورش مراقب اوضاع، برق مسجد قطع شده بود، پنکه‌های سقفی کار نمی‌کردند، بلند گو هم در کار نبود، استاد در آستانه‌ی درب مسجد ایستاده بود، گمانم حاجی محسنیان که کنارش ایستاده و با صدای بلند و حزین قرآن می‌خواند. می‌گریستیم، خاموش. متوجه گذشت زمان نبودیم. بعد،اندکی سکوت، قرار شد استاد از آمدگان به تعزیه تشکر کند. انگار نمی‌توانست حرفی بزند، چشم‌های همه از پس پردهای دمادمِ اشگ به چشم و دهان استاد بود، باز هم انگار حرفی برای گفتن نبود. تا آنکه استاد توانست جمله‌ی کوتاهی بگوید از اینکه با رفتن علی، کمرم شکست.

🔆گمانم اوائل سال 1366 بود که آخرین دیدار با ایشان را داشتم. با چند تن از دوستان دیگر، سخت شکسته بود و زانو در بغل گرفته و کنج اطاق نشسته. شروع کرد نام یکان یکانمان را پرسیدن، انگار چهره‌ها را یادش رفته باشد، یکی از دوستان گفت: استاد، من فلانی هستم، این هم فلانی و آن هم فلانی و ... این بار پیر مرد دقیق‌تر به چهره‌ها نگاه کرد و با صدایی زنگ دار که حسرت و آه و اندوه در آن موج می‌زد گفت: آخ، آخ، از چشمی که عزیزانش را نشناسد. 

#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF

📌 برای مطالعه کامل یادداشت فوق به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.

https://telegra.ph/آن-پیر-خراسانی-که-چراغ-راه-بود-04-13
🔷🔆اطلاعیه شخصیت های برجسته فرهنگی و مذهبی مشهد و کانون نشر حقایق اسلامی

 

📌منبع: روزنامه خراسان (اول، دوم و سوم اردیبهشت ۱۳۶۶)

انالله و انا الیه راجعون

🔆با تاثر زیاد درگذشت اندوهبار استاد محمد تقی شریعتی، دانشمند ارجمند را به مجامع اسلامی، به ویژه مردم مبارز و دانش پرور خراسان تسلیت می گوییم. استاد شریعتی انسان نمونه ای بود که به انسان و انسانیت بیشتر از هر چیز ارج می گذاشت و عمر و زندگی خود را در راه انسان سازی بر اساس تعالیم اصیل اسلامی فدا کرد. او معلمی نسلی را به عهده گرفت که دین و دانش، تقوا و تلاش و اصلاح فرد و جامعه را بر پایه اندیشه های قرآن و عترت در بر داشت.

🔆مراسم تشییع فقید سعید ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه دوم اردیبهشت از محل مسجد شهدا(بناها) برگزار خواهد شد.

📌امضا کنندگان:‌سیدجلال آشتیانی، حسین ادیبیان، محمود اردکانیان، کاظم احمدزاده، هاشم احمدزاده هروی، سید محمد ارتضاء،حسین برازنده، علی اکبر پور بابک، جواد پور مرادی،دکتر تاجدینی، مهندس حسن چمنی، مهدی حکیمی، ابراهیم خدادای،محمدخاکساری، دکتر دل آسایی، محمدجوادرحیمیان، محمدجعفر رضازاده، برادران سادات مادرشاهی، مهندس حسن سبزواری، دکتر علی اکبر سرجمعی، محمد شیر محمدی، علی طهماسبی، محمدعلی غفاریان، دکتر فضلی نژاد، سید هادی کاظمی، مهندس محمد گرجی، علی گرجی، علی مومنی، محمود مومنی، مهندس منصوریان، سید محسن محسنیان، غلامرضا معصوم شاهی، میثمی، نامدار، دکتر هادی هادیزاده، ابراهیم هراتی، ابراهیم یزدانیان، مهندس وجدانی، سید محمد حسینی، اکبر صفویه، محمدباقر بیاتی، محمدحسن پور، جواد متحدین، جلیل ادبیان، دکتر مهدی رکنی، دکتر حسین رزمجو».

#کانون_نشر_حقایق
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
Full-page-photo.pdf22.pdf
2.8 MB
🔷🔆مراسم هفتم استاد شریعتی در تهران در میان تنش ها و شعار ها علیه منعقد کننده گان مراسم برگزار شد.

📌منبع: نشریه داخلی پیک نهضت
📌تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۶

🔆روز دوشنبه ۷ اردیبهشت از ساعت ۴ الی ۶ بعد از ظهر، مراسمی جهت بزرگداشت استاد شریعتی از سوی جمعی از همفکران و علاقمندان آن مرحوم، ازجمله برخی از اعضاء نهضت آزادی ایران در مسجد ارگ تهران برگزار می شود. در این مراسم که جمعیت کثیری از اقشار مختلف شرکت کرده بودند قرار بود آقای یوسفی اشکوری سخنرانی نمایند که به علت عدم حضور ایشان، از متولیان مسجد درخواست می شود تا با سخنرانی مهندس عبدالعلی بازرگان پیرامون شخصیت آن بزرگوار موافقت نمایند که مورد قبول واقع نمی شود. از این رو در طول مراسم تنها به تلاوت آیاتی از کلام الله مجید اکتفا می شود که آن هم بارها به دلیل حضور نیروهای فشار و سر دادن شعارهایی علیه برگزار کنندگان مراسم و در دفاع از جنگ و حکومت، قطع می گردد. این مراسم بدون هیچ سخنرانی ای به اتمام می رسد. در پایان این مراسم، برخی از چهره های عضو نهضت آزادی حاضر در مجلس مورد هجمه نیروهای فشار قرار می گیرند که با دخالت پلیس متفرق می شوند.
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from شهرآرانیوز
⭕️نسخه دیجیتال روزنامه شهرآرا؛ ‌یکشنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۹

📰بخوانید، ببینید و بشنوید

🌍برای ورق زدن تمام صفحات روزنامه شهرآرا لينك زير را لمس کنید:

http://mag.shahraranews.ir/np/1399/01/31/

🌏مطالعه پی‌دی‌اف صفحات روزنامه در لینک زیر:

https://shahraranews.ir/fa/publication

@ShahraraNews
🔷🔆برگزاری مراسم هفتم با حضور وزیر ارشاد( حجت الاسلام خاتمی)

📌منبع: روزنامه اطلاعات

📌تاریخ: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۶۶

🔆مراسمی از سوی ریاست جمهوری به منظور گرامیداشت استادشریعتی برگزار می شود. در این مراسم حجت الاسلام خاتمی، وزیر ارشاد اسلامی سخنرانی می کند:«استاد شریعتی، با قرآن به دانشگاه می‌رود تا خود همین دانشگاهها و مدارس جدید را به صورت عواملی علیه نفوذ بیگانگان(نفوذ فکری، علمی و سیاسی بیگانگان) دربیاورد.»

#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from نسیم بیداری (س م)

✔️اولین تغییر دوران پسا کرونا
بر سر درک تازهای از" جهان" فردا است


✔️دوران پسا کرونا

✔️✔️قسمت پایانی از

✍️گفتگوی جماران با دکتر احسان شریعتی روشنفکر وفلسفه پژوه


✔️زمان مطالعه 3 دقیقه

شاید اگر انسان بداند که ممکن است به زودی از بین رود
به نحوی شایسته تر زندگی کند. برای یک فعال اجتماعی، از بُعد سیاسی، اینکه
در خانه بماند او را یاد محبوسین و محصورین میاندازد و باید از دوستان
بپرسیم که شما چگونه میتوانید و میبایست درخانه مشابه زندان یا
حصرزندگی کنید؟
این آموزه فلسفی و تأمل برانگیز است که از این پس میبایست
تعریف جدیدی از سبک زندگی، مناسبات با یکدیگر، با خود و خانواده و هم میهنان
و همنوعان، درشهر و در جهان و در طبیعت بیابیم. هنگامیکه در خانه هستیم
لختی به دیدار خویش برویم و بیندیشیم. بحث تنها »بیماری رو به مرگ«
نیست، موضوع عفونتی عمومی است که با روشهای تاکنون به کار رفته، تمام
عالم را گرفتار ساخته تا آنکه به قول هملت شکسپیر »چیزی در
کشور(»است شده فاسد دانمارک
Denmark !)و به نظر میرسد که از این پس باید به مساله در همه ا
ابعاد توجه کرد: اقتصاددانان، روانشناسان، جامعه شناسان، مورخین، و.. باید از زوایای دیگری به این موضوع و معضل بپردازند.
و اگر راه حل عاجل بحران ایناست که مردم در خانه بمانند، در عین
حال به شکل فعال باید به هر نحو و با استفاده از تمام کانالهای شبکهای و با فاصله
در حمایت از اقشاری فعالیت کنند که به دلیل این بیماری شغل خود
را از دست میدهند و یا در خطر مستقیم قرار دارند. در درجه نخست کادر درمانی
و پزشکی و سپس، ضرورت همبستگی همه جانبه با اقشار آسیب پذیر و محروم درحال
حاضر سه »سمن«-NGO« -جمعیت امام علی)ع(«، »رعد«، و
»شاهد« متحد و در این زمینه فعال شدهاند، و پویش ما بهنام »امداد-
پوران)شریعتی(« هم به حمایت از آنها فراخوان عمومی داده است، و
امیدواریم مجموعه این تلاشها به ثمر بنشیند و قدری از رنج و محنت مردم بکاهد،

نسیم بیداری👇

@nasim_e_bidary
* روزنامهٔ «خراسان‌» امروز، یادداشتی از دکترعلی شریعتی (در جوانی) دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار...
Forwarded from تاریخ ایرانی
📌بازنشر یک سند ادبی پس از ۶۶ سال/ یادمان ملک‌الشعرای بهار به قلم دکتر شریعتی

🔺پس از هفتصد سال در آسمان شعر و ادب ایران ستاره‌ای درخشید که بی‌شک از بعد از جامی، شاعری بدین پایه و مایه نداشته‌ایم. اگر تاریخ ادبیات ایران را به سه دوره تقسیم کنیم، بهار سرآمد شعرای دوره اخیر خواهد بود. مرحوم بهار تنها لکه‌ای را که بر دامن ادبیات ما نمودار بود، شست و شعر و ادب فارسی را از صورت تملقات و مدح و ثناهای بی‌جا بیرون آورد و در خدمت مردم محروم و رنج‌دیده که خود از این دسته بود، به کار برد. بهار آخرین یادگار شعر و ادب قدیم ایران است و با مرگ او می‌توان گفت آنچه رودکی آغاز کرده ‌بود، بهار ختم کرد./ روزنامه خراسان

http://tarikhirani.ir/fa/news/8414

@tarikhirani
دکتر شریعتی بر مزار عطار
* کارجالب هنرمند سبزواری هادی دهقان‌پور ...
📸تندیس دکترعلی شریعتی مزینانی و دیگر مشاهیر ایران با ماسک در روزهای کرونایی
«با شعار در خانه بمانیم!»
Forwarded from SocioMedia
از وب‌سایتِ #نقد_جامعه‌شناختی | اختصاصی
.
زیست‌سیاست در ایّامِ ویروسِ کرونا
نوشتۀ: دانیله لورنتسینی
ترجمۀ نیکو سرخوش
.
تعجبی ندارد که تمام آثاری که از انگاره‌ی زیست‌سیاست برای مواجهه با پاندمی ویروس کرونا استفاده کرده‌اند درعمل از همان مجموعه‌ ایده‌های نسبتاً مبهم و تکراری بهره‌گرفته‌اند، حال‌ آن‌که سایر بصیرت‌های فوکویی (که بی‌شک جالب‌ترند) مغفول مانده‌است. بنابراین به دو بصیرت از این بصیرت‌ها اشاره می‌کنم و با برخی ملاحظات روش‌شناختی نتیجه‌گیری می‌کنم که مرادمان از «پاسخ» به «بحران» کنونی چیست.
.
متن کامل در:
🔺 https://naqdejameshenakhti.ir/archives/509
و
🔺https://bit.ly/2XYtnZo
.
🆔 @SocioMedia
📝📝📝مصاحبه مجله کیهان فرهنگی با مرحوم استاد شریعتی.

استاد محمد تقی شریعتی مدافع شریعت در برابر الحاد و طاغوت؛

ازمتن:
تقریبا حدود چهل و پنج، شش سال پیش در میان مسافران معدود کاری چاپاری که از تهران به مشهد می آمد، جوانی هفده، هجده ساله که از مزینان سوار شده بود. در همینت عالم زاد های روستایی وارد شهری می شد که در چشم او ، شهر يخدم او و دانش و زیبایی بود.

حرم، قلب، زرین شهر که از عشق مي تپد و در کنارشه مدرسه که از آن علم می تابد، عبداء و مقصدی را نشان مي دهد که وی می رود تا زندگی جدید خویش را در این میان آغاز کند: مدرسه و حرم، علم و عشق او فرزند خاندانی است که با چنین آب و نانی زندگی کرده‌اند. همه قبیله وی عالمان دین بودند، و پدرانش به سراغ این دو مایه حیات، جون او، در جوانی از مزینان به مشهد آمده اند و پس از آنکه برای عمری، از این خرمن و چشمه، ذخیره اندوخته اند و به آب و نانی رسیدهاند، دریغشان آمده است که از آنچه در مدرسه علم و آستانه مشق آموختند در بازار داغ آن ایساهم، به نام و نانی بفروشند. از أبادی شهر، به روستای کویر بازگشته اند و زندگی را پاره آورد خویش، پسر برده اند و به خدا، مردم آزادگی و فقر، وفادار مانده‌اند ..

و اکنون محمد تقی شریعتی، فرزند این خاندان باز راهی سفر شده است، از مزینان، به مشهد. آنچه به همراه آورده است، تمامی آن چیزی است که پدرش به کوشش بسیار توانسته است برای فرزندش فراهم سازد. جز لباسی که بر تن دارد، یکدست لباس اضافه و هشت تومان پول، و در شهر که پیاده می شود، بعد از مخارج بین راه و کرانه گاری فقط چهار تومان برایش مانده است و اکنون، طلبه ای است در مدرسه فاضل خان، هم حجرة برادرش... دو برادر ، در طلبگی زبانزد بودند، بر روی کتاب می خفنند و بر روی کتاب بیدار می شدند.

محمد تقی شریعتی، که اکنون در سن جوان و جوشالی است که در حوزه، تازه شکفته است. هنگامی به برگ و بار می نشیند که پائیز آغاز شده است.

سالهای جوانی، هزار و سیصد و ده و دوازده است و او که اکنون فاضلی مذهبی است، نه می تواند آن چنان که می خواست بماند و نه می خواهد. آن چنان که می خواستند - پرود، و نه دیگر با همه کجمداری ایام - مردم را آن چنان تباه می یابد که مسئولیت را تنها در انسان ماندن خویش بیند و بر سنت اجدادی به عزلت کویر بگریزد، چه کند؟

@bazmeghodsian
🆔 @MostafaTajzadeh

📌برای خواندن متن کامل روی فایل پیوست را دانلود کنید.
Forwarded from ملی مذهبی
یوسفی اشکوری

جلوگیری از سخنرانی من در مراسم ترحیم محمدتقی شریعتی در مشهد
در یادداشت پیشین اشارتی رفت به درگذشت مرحوم محمدتقی شریعتی در سال 66 در مشهد. گفته شد که من و چند تن از دوستان از تهران برای حضور در مراسم تشییع به مشهد رفتیم. در مراسم با شکوه تشییع عده ای حکومتی با حمله فیزیکی به جمعیت مراسم و آشفتن آن جنازه را در اختیار گرفته و در واقع دزدیده و آن را برخلاف نظر بازماندگان در صحن امام رضا به خاک سپردند. می خواستند پس از آن همه آزار و جفا در حق شریعتی و خانواده اش از جنازه او نیز ابزاری برای کسب مقبولیت بسازند. روز بعد به دعوت خانواده، چند دقیقه ای در مراسم ترحیم در مسجد بنّاها سخن گفتم که شرح آن گفته شد.
قرار بود روز بعد به تهران بازگردیم اما با اصرار خواسته شد که بمانم و در مراسم دیگری که در یک مسجد دیگر (نام مسجد را اکنون به یاد نمی آورم) سخن بگویم. پذیرفتم و آقای عبدالکریم شریعتی قول داد بلیط هواپیمای ما را تغییر دهد و به روز بعد موکول کند که چنین شد.
ختم حوالی عصر بود. صبح بار دیگر به منزل استاد شریعتی رفتیم. عموم خانواده حضور داشتند. در آنجا دریافتیم که مسئولان حکومتی و امنیتی سخت با سخنرانی من مخالف اند و طبق معمول خواسته شان را از طریق عضو غیر خودی خانواده منتقل می کنند. وقتی دریافتیم که مخالفت جدی است، به عبدالکریم گفتم نخواهند گذاشت و بهتر است از آن بگذرید؛ چرا که ممکن است به نحو خوبی تمام نشود. اما او قبول نکرد.
تا عصر مرتب پیغام می رسید که از سخنرانی منصرف شوم. پیش از حرکت به سوی مسجد به تهدید متوسل شدند. با این همه، در عین حال که یقین داشتیم مانع خواهند شد و چه بسا به دستگیری من منتهی شود، تصمیم گرفتیم در مسجد حضور پیدا کنیم ولی سخنرانی نکنم تا از این طریق حداقل مردم بفهمند که چه خبر است و چگونه مقامات حکومتی مانع سخنرانی شده اند. می خواستیم برای آقایان بدون هزینه نباشد.
همراه دوستان وارد مسجد شدیم. بیرون و درون مسجد کاملا آشفته و امنیتی بود. به طور محسوسی گماشتگان حکومتی حضور داشتند. در سالن مسجد جمعیت زیادی نبود. به احتمال زیاد به دلیل فضای ناامن و ملتهب حاکم شماری از مردم ترسیده و نیامده بودند. دلیل آن نیز حضور محسوس گروههایی از مردم در بیرون مسجد و پیرامون آن بود.
وقتی داخل مسجد شدیم دیدم آقا جلال آشتیانی نیز در کنار محراب نشسته است. خیلی خوشحال شدم هم از دیدن ایشان و هم به ویژه اندیشیدم که حضور شخصیتی روحانی و محترمی چون آشتیانی می تواند از سنگینی فضا بکاهد و شاید مانع اقدامات مأموران شود. آشتیانی را سالها از دور می شناختم و از منزلت علمی و فلسفی و عرفانی او کم و بیش آگاه بودم و آن روز برای اولین بار وی را از نزدیک می دیدم. کنار ایشان نشستم و گرم احوالپرسی کرد. اما سخنی در باب مشکل جاری به میان نیاورد. ظاهرا تمایلی به دخالت نداشت.
سرانجام وقت رفتن به منبر فرارسید. من بلند شده و به جای حرکت به سوی منبر، همراه دوستان به سوی درب خروجی مسجد حرکت کردیم. مردم با تعجب نگاه می کردند. عده ای بلند شده و به من نزدیک شده و با شگفتی سئوال می کردند چه شده و چرا منبر نرفته ام و من تقریبا با صدای بلند اعلام کردم که مانع سخنرانی من شده اند. مردم که یا بی خبر مانده بودند و یا از جدی بودن مخالفت چندان آگاه نبودند، همراه من شده و اصرار داشتند که برگردم و به برنامه ادامه دهم ولی موافقت نکردم. عده ای تا پای اتومبیل آمدند. نمی دانم عبدالکریم هم در مسجد بود یا نه.
سوار اتومبیل شدیم تا به فرودگاه برویم. از وقتی از مسجد خارج شدیم، هر لحظه منتظر حضور مأموران امنیتی بوده و احتمال دستگیری می دادیم. با این حال، به فرودگاه رسیدیم و در آنجا هم خوشبختانه خبری نشد. در هواپیما آقای هادی خانیکی را دیدم. او هم در مراسم ها حضور داشت. او گفت تصمیم دارند ویژه نامه ای برای شریعتی در «کیهان فرهنگی» منتشر کنند و از من خواست تا مقاله ای برای این نشریه بنویسم که نوشتم. با عنوان «سقراط خراسان» که البته این عنوان را از محمدرضا حکیمی خراسانی وام گرفته بودم.
پنجشنبه 4 اردیبهشت 99 #یوسفی_اشکوری #تاری
Forwarded from Emdad-Pooran
بنام خداوند خیر، زیبائی و حقیقت

در پی شیوع ویروس کووید ۱۹ (کرونا) در کشورمان، به همت و پشتیبانی نیکوکاران حامی امدادگری جهت رفع نیاز مندی های کادر پزشکی، با نظارت مستقیم و تائیدیه بهداشتی پزشکان و متخصصین رسمی، کارگروه امداد-پوران، شریعتی موفق به تهیه و توزیع برخی اقلام مورد نیاز کادر درمانی گردید :

۸۷۷ لباس گان و ایزوله
۵۰۰ ماسک N95
۲۰۰ شیلد محافظ صورت
۱۰۰۰ جفت دستکش لیتکس
۵۰۰ کلاه جراحی
۴۰ بطری الکل ضد عفونی کننده

از این مقدار ۶۶۲ عدد لباس گان و ایزوله، در تهران به بیمارستان های شریعت رضوی و فیاض بخش و کلینیک ابوریحان تحویل داده شد و مابقی در استان ایلام، شهرستان آبدانان، بیمارستان رسول اکرم، و نیز درمانگاههای روستاهای اطراف توزیع شد.

کار-گروه «امداد-پوران (شریعتی)» بدینوسیله مراتب تشکر و قدردانی خود را خطاب به کلیهٔ خیرین نکوکار حامی و همراهان ارجمند که این امر انسانی و بشردوستانه را محقق ساختند، اعلام می‌دارد.
@Emdad_Shariati_Pooran

http://instagram.com/emdadpou