وَ کُجا می توان رَست ؟
به بازماندِگانِ جنگ های تحمیلی
به هیئَتِ قهرمانان
باز
به میدان آمده اند
خود کامِگانِ گِرانجان
*
به هَر بَهانه
هَرَز گاه
با ضرباهَنگی جانکاه
می کوبند و می کوبند
بَر طَبلِ جنگ
*
وَ این بار
با شُعارِ صُلح
شِتابان
در پِیِِ کُشتار
*
دورِ باطلِ مَرگ
اینَک
از همه سو
تو را
در بَر
گرفته اَست
*
وَ کُجا می توان رَست
ازین مَرگِ مُفاجات ؟
هیهات !
*
نه راهِ پیش داری
نه راهِ پس
نه فریاد رَس
*
فریاد رَسان
کَرکَسانَ ند
*
اگر بَخت با تو یار باشد
وَ مُنَوَّرِ صُلح
اَنگشت نَمایِ تیربارَ ت نَکُنَد
وَ مینِ صُلح
به صدایی مَهیب شِکارَ ت نَکُنَد
وَ گلولۀ صُلح
به کبوترِ قلبَت اِصابَت نَکُنَد
وَ خُمپارۀ صُلح
پاره پاره اَت نَکُنَد
وَ بُمبِ صُلح
از صَفحۀ خاک، پاکَ ت نَکُنَد
مُمکنَ ست
زنده بمانی
*
وَ ازین پَس
مَحکومی
به مرگی تدریجی،
به مرگی طولانی
در گورِستانِ بی خانُمانی
*
وَ تو باید
تا آتش بَسِ دیگر
تا صُلح دیگر
در کولبارِ تنهایی اَت
تابوت هایِ عزیزانَت را
یک به یک
در بیابانِ سَرگردانی
به این سوی و آن سوی
بِگردانی ...
سعید شهرتاش
24 مهر ماه 98
به بازماندِگانِ جنگ های تحمیلی
به هیئَتِ قهرمانان
باز
به میدان آمده اند
خود کامِگانِ گِرانجان
*
به هَر بَهانه
هَرَز گاه
با ضرباهَنگی جانکاه
می کوبند و می کوبند
بَر طَبلِ جنگ
*
وَ این بار
با شُعارِ صُلح
شِتابان
در پِیِِ کُشتار
*
دورِ باطلِ مَرگ
اینَک
از همه سو
تو را
در بَر
گرفته اَست
*
وَ کُجا می توان رَست
ازین مَرگِ مُفاجات ؟
هیهات !
*
نه راهِ پیش داری
نه راهِ پس
نه فریاد رَس
*
فریاد رَسان
کَرکَسانَ ند
*
اگر بَخت با تو یار باشد
وَ مُنَوَّرِ صُلح
اَنگشت نَمایِ تیربارَ ت نَکُنَد
وَ مینِ صُلح
به صدایی مَهیب شِکارَ ت نَکُنَد
وَ گلولۀ صُلح
به کبوترِ قلبَت اِصابَت نَکُنَد
وَ خُمپارۀ صُلح
پاره پاره اَت نَکُنَد
وَ بُمبِ صُلح
از صَفحۀ خاک، پاکَ ت نَکُنَد
مُمکنَ ست
زنده بمانی
*
وَ ازین پَس
مَحکومی
به مرگی تدریجی،
به مرگی طولانی
در گورِستانِ بی خانُمانی
*
وَ تو باید
تا آتش بَسِ دیگر
تا صُلح دیگر
در کولبارِ تنهایی اَت
تابوت هایِ عزیزانَت را
یک به یک
در بیابانِ سَرگردانی
به این سوی و آن سوی
بِگردانی ...
سعید شهرتاش
24 مهر ماه 98
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
📗📙تازه های نشر
🔆نیایش های آسمانی
🔸ڴزیده ای از سخنان و نیایش های شور انگیز امام زین العابدین " ع " زیباترین روح پرستنده
🖋به کوشش : دکتر مژگان احمد زاده ، منصوره جورابچیان ، سید خلیل حسینی عطار
🔆چاپ اول ، انتشارات محقق ۱۳۹٨
🔷🔸 گزیده ای یاد شده به این شکل سامانیافته است :
🔆به جای مقدمه؛ نقد و نظر دکتر علی شریعتی دربارهی امام، صحیفه سجادیه و دعا است که از کتاب «نیایش» م آ ، ٨ انتخاب کردهایم و در آستانه این دفتر نشسته است.
وی معتقد است، دعا در طول تاریخ و در همهی مذاهب تجلی عشق و نیاز بوده است. در اسلام عنصر آگاهی به دعا اضافه شده است و امام سجاد -این زیباترین روح پرستنده - که در واقعهی کربلا، شهادت از ایشان دریغ شد و خداوند خواست که وی بماند تا سلسله امامت از هم نگسلد، بُعد چهارمی به دعای اسلامی افزودند.
اینگونه جهاد، مبارزه با ستم، ستمگر و ستمگری به دعا علاوه شد.
اکنون در صحیفهی سجادیهی این امام همام، این چهار عنصر به وضوح دیده میشود.
گفتنی است گاهی تشخیص آن در برخی از فرازهای دعا مشکل میشود. اما حضور این عناصر، در دعاهای صحیفه مسلم است.
🔆دیدگاهها ؛ در این بخش، دیدگاه صاحب نظران به ترتیب دربارهی زندگی و زمانهی امام و صحیفهی سجادیه آمده است.
🔆آثار ؛ در این بخش، گزیدهی سخنان، گزیدهی رسالهی حقوق، و گزیدهی نیایشها آمده است.
🔆گزیدهی نیایشها، شامل بیش از دویست فراز از دعاهای صحیفه است که از ترجمهی دکتر اسدالله مبشری انتخاب شده است و بر اساس نظریهی دکتر شریعتی در چهار بخش نظامیافته است.
🔆 کتابنامه؛ شامل کتابشناسی ترجمههای صحیفه و منابعی است که از آن سود جستهایم.
#تازه_های_نشر
#نیایش_های_آسمانی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
https://b2n.ir/36506
🔆نیایش های آسمانی
🔸ڴزیده ای از سخنان و نیایش های شور انگیز امام زین العابدین " ع " زیباترین روح پرستنده
🖋به کوشش : دکتر مژگان احمد زاده ، منصوره جورابچیان ، سید خلیل حسینی عطار
🔆چاپ اول ، انتشارات محقق ۱۳۹٨
🔷🔸 گزیده ای یاد شده به این شکل سامانیافته است :
🔆به جای مقدمه؛ نقد و نظر دکتر علی شریعتی دربارهی امام، صحیفه سجادیه و دعا است که از کتاب «نیایش» م آ ، ٨ انتخاب کردهایم و در آستانه این دفتر نشسته است.
وی معتقد است، دعا در طول تاریخ و در همهی مذاهب تجلی عشق و نیاز بوده است. در اسلام عنصر آگاهی به دعا اضافه شده است و امام سجاد -این زیباترین روح پرستنده - که در واقعهی کربلا، شهادت از ایشان دریغ شد و خداوند خواست که وی بماند تا سلسله امامت از هم نگسلد، بُعد چهارمی به دعای اسلامی افزودند.
اینگونه جهاد، مبارزه با ستم، ستمگر و ستمگری به دعا علاوه شد.
اکنون در صحیفهی سجادیهی این امام همام، این چهار عنصر به وضوح دیده میشود.
گفتنی است گاهی تشخیص آن در برخی از فرازهای دعا مشکل میشود. اما حضور این عناصر، در دعاهای صحیفه مسلم است.
🔆دیدگاهها ؛ در این بخش، دیدگاه صاحب نظران به ترتیب دربارهی زندگی و زمانهی امام و صحیفهی سجادیه آمده است.
🔆آثار ؛ در این بخش، گزیدهی سخنان، گزیدهی رسالهی حقوق، و گزیدهی نیایشها آمده است.
🔆گزیدهی نیایشها، شامل بیش از دویست فراز از دعاهای صحیفه است که از ترجمهی دکتر اسدالله مبشری انتخاب شده است و بر اساس نظریهی دکتر شریعتی در چهار بخش نظامیافته است.
🔆 کتابنامه؛ شامل کتابشناسی ترجمههای صحیفه و منابعی است که از آن سود جستهایم.
#تازه_های_نشر
#نیایش_های_آسمانی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
https://b2n.ir/36506
Telegraph
نیایش های آسمانی
📓📘تازه های نشر نیایش های آسمانی ، ڴزیده ای از سخنان و نیایش های شور انگیز امام زین العابدین " ع " زیباترین روح پرستنده به کوشش : دکتر مژگان احمد زاده ، منصوره جورابچیان ، سید خلیل حسینی عطار چاپ اول ، ، انتشارات محقق ۱۳۹٨ گزیده ای یاد شده به این شکل سامانیافته…
Forwarded from خانه کتاب علوم اجتماعی دانشگاه تهران (mirhoseini_utbook)
Forwarded from خانه کتاب علوم اجتماعی دانشگاه تهران (mirhoseini_utbook)
#شریعتی_و_هرمنوتیک_رهایی_و_عرفان_مدنی
#عباس_منوچهری #حسین_خندق_آبادی
شومیز / رقعی / ۱۸۶ صفحه / ۲۰۰۰۰ تومان
#عباس_منوچهری #حسین_خندق_آبادی
شومیز / رقعی / ۱۸۶ صفحه / ۲۰۰۰۰ تومان
Forwarded from جامعهشناسی
✍️سوسن شریعتی
بحران کتاب
«میتوان گناه را به گردن کلماتی انداخت که دیگر شفابخش نیستند (تسکیندهنده، درمانگر و…)، نه راهی به درون باز میکنند و نه پنجرهای به بیروناند. میتوان مقصر را خوانندهای دانست که به کلمه بدبین شدهاست و به رسالتی که کتاب بر عهده خود میدانست دیگر اعتمادی ندارد؛ خوانندهای که واقعیت روزمره و در دسترس را جانشین افسون و افسانه کتابها کردهاست؛ خوانندهای بیحافظه و بیتخیل که در جهان پرهیاهوی مصرفزدهِ درگیرِ معاش، خلوتی برایش باقی نمیماند که بتواند با کتاب هممحضری کند؛ خوانندهای بیانگیزه که در سبد کالایش همه چیز هست جز کتاب. (دومین مصرفکننده لوازم آرایش در خاورمیانه)»
برخطبوک محفلی برای کتابخوانی و ترویج مطالعه است👇
https://t.me/joinchat/AAAAAERYNFyh2PWKyItH0Q
بحران کتاب
«میتوان گناه را به گردن کلماتی انداخت که دیگر شفابخش نیستند (تسکیندهنده، درمانگر و…)، نه راهی به درون باز میکنند و نه پنجرهای به بیروناند. میتوان مقصر را خوانندهای دانست که به کلمه بدبین شدهاست و به رسالتی که کتاب بر عهده خود میدانست دیگر اعتمادی ندارد؛ خوانندهای که واقعیت روزمره و در دسترس را جانشین افسون و افسانه کتابها کردهاست؛ خوانندهای بیحافظه و بیتخیل که در جهان پرهیاهوی مصرفزدهِ درگیرِ معاش، خلوتی برایش باقی نمیماند که بتواند با کتاب هممحضری کند؛ خوانندهای بیانگیزه که در سبد کالایش همه چیز هست جز کتاب. (دومین مصرفکننده لوازم آرایش در خاورمیانه)»
برخطبوک محفلی برای کتابخوانی و ترویج مطالعه است👇
https://t.me/joinchat/AAAAAERYNFyh2PWKyItH0Q
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔆« …بزرگترین فاجعه وقتی است که زور جامه تقوا و تقدس می پوشد.»
📌م.آ. 15 (تاریخ و شناخت ادیان .ج۲) ص 196
#دیدگاه
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌م.آ. 15 (تاریخ و شناخت ادیان .ج۲) ص 196
#دیدگاه
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
⚫️انا لله و انا الیه راجعون
🔷🔆روح بلند سرکار خانم اعظم طالقانی از پیشگامان زنان مبارز عليه استعمار و استبداد به ملکوت اعلی پیوست.
روحشان قرین رحمت الهی در جوار پدر بزرگوارشان ابوذر زمان پدر طالقانی
🆔 @shariati_40
🔷🔆روح بلند سرکار خانم اعظم طالقانی از پیشگامان زنان مبارز عليه استعمار و استبداد به ملکوت اعلی پیوست.
روحشان قرین رحمت الهی در جوار پدر بزرگوارشان ابوذر زمان پدر طالقانی
🆔 @shariati_40
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
⚫️🔆 هو الباقي
🔆اعظم طالقاني يكي از "رجل"بزرگ ايران، پس از چند روز جدال با مرگ و پس از سال ها مبارزه خستگي ناپذير با استعمار و استبداد ساعاتي پيش درگذشت. جامعه فرهنگي ايران به خصوص جنبش دفاع از حقوق زنان، امروز سوگوار است، اگرچه به يمن حضور و پافشاري زناني همچون اعظم طالقاني به آينده نيز اميدوارتر.
🔆خانواده شريعتي خود را شريك اين غم و آن اميد مي داند و مراتب تسليت خود را به خانواده طالقاني بزرگ و همراهان آن بزرگوار ابراز مي دارد.
خانواده شريعتي
٨ آبان ۱۳۹۸
#پیام_تسلیت
#اعظم_طالقانی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆اعظم طالقاني يكي از "رجل"بزرگ ايران، پس از چند روز جدال با مرگ و پس از سال ها مبارزه خستگي ناپذير با استعمار و استبداد ساعاتي پيش درگذشت. جامعه فرهنگي ايران به خصوص جنبش دفاع از حقوق زنان، امروز سوگوار است، اگرچه به يمن حضور و پافشاري زناني همچون اعظم طالقاني به آينده نيز اميدوارتر.
🔆خانواده شريعتي خود را شريك اين غم و آن اميد مي داند و مراتب تسليت خود را به خانواده طالقاني بزرگ و همراهان آن بزرگوار ابراز مي دارد.
خانواده شريعتي
٨ آبان ۱۳۹۸
#پیام_تسلیت
#اعظم_طالقانی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆خانم طالقانی رفت
🖋محمدجواد غلامرضاکاشی
🔸دقایقی پیش خبر رسید اعظم طالقانی از دنیا رفت. او از میراث داران روایتی حاشیه شده از انقلاب بود. روایتی حاشیه شده از اسلام.
تنها پیامبران توانستند قدرت را با دین درآمیزند و منادی حقیقت باشند. پس از آنها، حقیقت همیشه در بازی قدرت بازنده است. قدرت با قدرت فزون طلب میشود و لباس حقیقت را از تن بیرون میکند. حقیقت در حاشیه مینشیند. منزوی میماند، سرنوشتی تراژیک را انتظار میکشد. اگرچه شکوهمند. اما قدرت عاری شده از حقیقت، چشم پر میکند اما از درون تهی میشود. گسیخته و مضحک. پیامبر توانست قدرت را با دین درآمیزد و منادی حقیقت باشد اما امام علی نتوانست.
شکاف میان قدرت و حقیقت، سرنوشت اسلام تاریخی بود.
🔹شکاف میان قدرت و حقیقت در ماجرای انقلاب ما نیز تکرار شد. انقلاب گویی درآمیزی حقیقت و قدرت بود. اما دوگانه حقیقت و قدرت پس از انقلاب ظاهر شد. اعظم طالقانی میراث دار پدرش بود. پدرش منادی حقیقتی که در تداوم خود ملاحظات قدرت را در نظر نداشت. حقیقت را جدی تر از قدرت گرفته بود. معلوم بود که بازنده است. اتفاقاً بازندگی نشانه راستیاش بود. بازنده زیست. اما پر امید و پر از انرژی. هیچ چیز خللی در اراده آهنین این زن قهرمان نمیانداخت.
🔸راه میان حقیقت و قدرت جدا شد اما هر کدام سرنوشتی پیدا کردند. حقیقت راه به قدرت نداشت، بنابراین نسبت خود را با اکنون و اینجا از دست داده بود. خانم طالقانی به زبان پیشینان سخن میگفت. همان شور و امیدی که در دهههای سی و چهل با آن بالیده بود. پر بود و اصیل و ریشه دار. اما بیگانه و ناتوان از ارتباط. درست مثل اصحاب بیدار شده کهف بود که دیگر سکههاشان را کسی نمیشناخت. ایمان و امیدی بی ارتباط با مناسبات جاری جهان.
قدرت عاری شده از حقیقت اما درست با عقربههای ساعت زمان حرکت کرد، روزآمد بود و هوشیار. اما هر روز خالیتر از پیش، بی بنیادتر. پر از تردید و حقه و پشت پردههای ناگفتنی. پر از تردید و ترس.
🔹اعظم طالقانی از جهان رفت. یکی از میراث داران حقیقتی که با انقلاب بود. حقیقتی خالی شده از قدرت. بخصوص وقتی لنگان و به زحمت راه میرفت. برای گرفتن یک مقاله شخصاً تماس میگرفت. طنین ریشه دار صدایش، تسلیم ات میکرد. پیامدار روح از دست رفته انقلاب بود. من در این عالم دست دو نفر را بوسیدهام یکی از آنها پدر اعظم طالقانی بود. نشستم و دست آن مرد بزرگ را بوسیدم. در مقابل صدای پر طنین دخترش نیز گویی روح و جسمم به زانو مینشست و تسلیم بود. از من پرسید پیام ابراهیم به دستم میرسد؟ پاسخ دادم نه اعظم خانم. آدرس گرفت. چند ساعت بعد، خودش مجموعهای از شمارههای نشریه را برایم آورد. زبانم بند آمد. حقیقتی که از قطار قدرت پیاده شده است، چقدر در عین تواضع بزرگ و شکوهمند مینماید.
🔸اعظم خانم از دنیا رفت. دنیا از اعظم خانم تهی شد. سوراخی بر بدن جهان تکیده ما ساخت. انگار یک ستون در جایی شکست. اما کسی خبر دار هم نمیشود. نسلی که امروز به جهان ما مینگرد، با همه قهر است. حق هم دارد. اما زمان حکایت دیگری دارد.
🆔 @Shariati40
🖋محمدجواد غلامرضاکاشی
🔸دقایقی پیش خبر رسید اعظم طالقانی از دنیا رفت. او از میراث داران روایتی حاشیه شده از انقلاب بود. روایتی حاشیه شده از اسلام.
تنها پیامبران توانستند قدرت را با دین درآمیزند و منادی حقیقت باشند. پس از آنها، حقیقت همیشه در بازی قدرت بازنده است. قدرت با قدرت فزون طلب میشود و لباس حقیقت را از تن بیرون میکند. حقیقت در حاشیه مینشیند. منزوی میماند، سرنوشتی تراژیک را انتظار میکشد. اگرچه شکوهمند. اما قدرت عاری شده از حقیقت، چشم پر میکند اما از درون تهی میشود. گسیخته و مضحک. پیامبر توانست قدرت را با دین درآمیزد و منادی حقیقت باشد اما امام علی نتوانست.
شکاف میان قدرت و حقیقت، سرنوشت اسلام تاریخی بود.
🔹شکاف میان قدرت و حقیقت در ماجرای انقلاب ما نیز تکرار شد. انقلاب گویی درآمیزی حقیقت و قدرت بود. اما دوگانه حقیقت و قدرت پس از انقلاب ظاهر شد. اعظم طالقانی میراث دار پدرش بود. پدرش منادی حقیقتی که در تداوم خود ملاحظات قدرت را در نظر نداشت. حقیقت را جدی تر از قدرت گرفته بود. معلوم بود که بازنده است. اتفاقاً بازندگی نشانه راستیاش بود. بازنده زیست. اما پر امید و پر از انرژی. هیچ چیز خللی در اراده آهنین این زن قهرمان نمیانداخت.
🔸راه میان حقیقت و قدرت جدا شد اما هر کدام سرنوشتی پیدا کردند. حقیقت راه به قدرت نداشت، بنابراین نسبت خود را با اکنون و اینجا از دست داده بود. خانم طالقانی به زبان پیشینان سخن میگفت. همان شور و امیدی که در دهههای سی و چهل با آن بالیده بود. پر بود و اصیل و ریشه دار. اما بیگانه و ناتوان از ارتباط. درست مثل اصحاب بیدار شده کهف بود که دیگر سکههاشان را کسی نمیشناخت. ایمان و امیدی بی ارتباط با مناسبات جاری جهان.
قدرت عاری شده از حقیقت اما درست با عقربههای ساعت زمان حرکت کرد، روزآمد بود و هوشیار. اما هر روز خالیتر از پیش، بی بنیادتر. پر از تردید و حقه و پشت پردههای ناگفتنی. پر از تردید و ترس.
🔹اعظم طالقانی از جهان رفت. یکی از میراث داران حقیقتی که با انقلاب بود. حقیقتی خالی شده از قدرت. بخصوص وقتی لنگان و به زحمت راه میرفت. برای گرفتن یک مقاله شخصاً تماس میگرفت. طنین ریشه دار صدایش، تسلیم ات میکرد. پیامدار روح از دست رفته انقلاب بود. من در این عالم دست دو نفر را بوسیدهام یکی از آنها پدر اعظم طالقانی بود. نشستم و دست آن مرد بزرگ را بوسیدم. در مقابل صدای پر طنین دخترش نیز گویی روح و جسمم به زانو مینشست و تسلیم بود. از من پرسید پیام ابراهیم به دستم میرسد؟ پاسخ دادم نه اعظم خانم. آدرس گرفت. چند ساعت بعد، خودش مجموعهای از شمارههای نشریه را برایم آورد. زبانم بند آمد. حقیقتی که از قطار قدرت پیاده شده است، چقدر در عین تواضع بزرگ و شکوهمند مینماید.
🔸اعظم خانم از دنیا رفت. دنیا از اعظم خانم تهی شد. سوراخی بر بدن جهان تکیده ما ساخت. انگار یک ستون در جایی شکست. اما کسی خبر دار هم نمیشود. نسلی که امروز به جهان ما مینگرد، با همه قهر است. حق هم دارد. اما زمان حکایت دیگری دارد.
🆔 @Shariati40
Telegram
🖇 attach
Forwarded from طالقانی و زمانه ما
#مجتمع_فرهنگی_ایت_الله_طالقانی
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
------------
telegram: @taleghani_zamaneh
Instagram: @taleghani_zamaneh
Twitter: @taleghanizamane
در هوایِ آزادی
به آن پیکارگرِ پیشگام اعظم طالقانی
با احترام تمام
هاجر وار
به سَعیِ خویش
نَستوه و امیدوار
از سَنگلاخِ سیاسَت
به سلامَت
گذشت
*
وَ ابراهیم وار
به سَهمِ خویش
با قدَم وَ قلَم
هیبَتِ بُت ها را
یِکایِک
شِکست
*
وَ در مَدارِ مُدارا
بی هیچ قیل و قال
در صحنه
ایستاد
تا تَکلیفِ رِجال را
روشن کنَد
وَ درین کارزار
لحظه ای حَتّا
از پای
نَنِشَست
*
وَ سَرانجام
پس از عُمری پیکار در هوای آزادی
سَربُلَند
به پدر
پیوَست
سعید شهرتاش
هشتم آبان ماه 98
به آن پیکارگرِ پیشگام اعظم طالقانی
با احترام تمام
هاجر وار
به سَعیِ خویش
نَستوه و امیدوار
از سَنگلاخِ سیاسَت
به سلامَت
گذشت
*
وَ ابراهیم وار
به سَهمِ خویش
با قدَم وَ قلَم
هیبَتِ بُت ها را
یِکایِک
شِکست
*
وَ در مَدارِ مُدارا
بی هیچ قیل و قال
در صحنه
ایستاد
تا تَکلیفِ رِجال را
روشن کنَد
وَ درین کارزار
لحظه ای حَتّا
از پای
نَنِشَست
*
وَ سَرانجام
پس از عُمری پیکار در هوای آزادی
سَربُلَند
به پدر
پیوَست
سعید شهرتاش
هشتم آبان ماه 98
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
⚫️🔷🔸پیام تسلیت جمعی از فعالان سیاسی و مدنی به مناسبت درگذشت اعظم طالقانی
🔸 بنام خدا
یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلى فى عبادی وادخلی جنتى
🔹بانواعظم طالقانی زنی آزاده و عدالتجو ایستاده بر بلندای اراده و عزم سترگ خویش با کوله باری از عشق و ایمان و خیرخواهی چشم بر این جهان فرو بست و راهی دیارباقی شد و درصفحات تاریخ درخشان نام آوران ایران زمین و بهشت خدا آرام و قرار گرفت.
🔸اعظم طالقانی پیرو صدیق الهیات رهایی بخش و ایمانی از جنس عدالت داشت. آرامش خاطر و صفای باطن خانم طالقانی در زندگی و در جریان مبارزه گویای باور عمیق او به آموزه های قرانی بود که تمام عمر در پرتو انها زیست و در نهایت بسویشان پرکشید.
🔹در گذشت بانو اعظم طالقانی را به ملت ایران به خاندان سرفراز طالقانی و به فرزندان ایشان تسلیت عرض میکنیم .
🔸مراسم تشیع پیکر پاک ایشان روز جمعه ١٠ آبان ساعت ٩صبح از محل موسسه اسلامی زنان واقع در سعدی شمالی خیابان برادران قائدی(هدایت) برگزار می گردد.
📌رضا اقا خانی، حمید احراری، عباس پوراظهری، حبیب الله پیمان، مسعود پدرام، سعید درودی، علیرضا رجایی، رضا رییس طوسی، حسین رفیعی، بهمن رضا خانی، احمد زید ابادی، زرین دخت عطایی (سحابی)، فریدون سحابی، حامد سحابی، احسان شریعتی، فیروزه صابر، كیوان صمیمی، امیر طیرانی، امیر نظام الدین قهاری، محمود عمرانی، فاطمه گوارایی، مینو مرتاضی لنگرودی، محمد محمدی اردهالی، سعید مدنی، ناصر هاشمی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔸 بنام خدا
یا ایتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربک راضیة مرضیة فادخلى فى عبادی وادخلی جنتى
🔹بانواعظم طالقانی زنی آزاده و عدالتجو ایستاده بر بلندای اراده و عزم سترگ خویش با کوله باری از عشق و ایمان و خیرخواهی چشم بر این جهان فرو بست و راهی دیارباقی شد و درصفحات تاریخ درخشان نام آوران ایران زمین و بهشت خدا آرام و قرار گرفت.
🔸اعظم طالقانی پیرو صدیق الهیات رهایی بخش و ایمانی از جنس عدالت داشت. آرامش خاطر و صفای باطن خانم طالقانی در زندگی و در جریان مبارزه گویای باور عمیق او به آموزه های قرانی بود که تمام عمر در پرتو انها زیست و در نهایت بسویشان پرکشید.
🔹در گذشت بانو اعظم طالقانی را به ملت ایران به خاندان سرفراز طالقانی و به فرزندان ایشان تسلیت عرض میکنیم .
🔸مراسم تشیع پیکر پاک ایشان روز جمعه ١٠ آبان ساعت ٩صبح از محل موسسه اسلامی زنان واقع در سعدی شمالی خیابان برادران قائدی(هدایت) برگزار می گردد.
📌رضا اقا خانی، حمید احراری، عباس پوراظهری، حبیب الله پیمان، مسعود پدرام، سعید درودی، علیرضا رجایی، رضا رییس طوسی، حسین رفیعی، بهمن رضا خانی، احمد زید ابادی، زرین دخت عطایی (سحابی)، فریدون سحابی، حامد سحابی، احسان شریعتی، فیروزه صابر، كیوان صمیمی، امیر طیرانی، امیر نظام الدین قهاری، محمود عمرانی، فاطمه گوارایی، مینو مرتاضی لنگرودی، محمد محمدی اردهالی، سعید مدنی، ناصر هاشمی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
🖇 attach
🔷🔆مراسم ترحیم مرحومه اعظم علایی طالقانی فرزند مجاهد نستوه آیت الله سید محمود طالقانی روز دوشنبه ۱۳ آبان ساعت ۱۵ الی ۱۷ در کانون توحید برگزار می گردد.
#اکنون_ما_شریعتی
#اعظم_طالقانی
#کانون_توحید
#مجلس_ترحیم
🆔 @shariati_40
#اکنون_ما_شریعتی
#اعظم_طالقانی
#کانون_توحید
#مجلس_ترحیم
🆔 @shariati_40
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«نام اعظم»
🖋احسان شریعتی
🔹اعظم خانم برای ما تداومگر یاد و راه طالقانی بزرگ بود. «شط» اندیشه و راه شریعتی و طالقانی که زمانی به دریای «نهضت» ریخت، در زمانی دیگر در «نظام» از حرکت باز ایستاد. از اینرو، فرزندان فکری آن «تبار» تاریخی میبایست جنبش آن رود را باردیگر و اینبار در جامعه ازسرمیگرفتند و این کار سترگ بس دشوار مینمود. اعظم خانم اما از پای نمینشست... و همگی شاهد بودیم چگونه یک تنه و تا روز آخر عمر بر ادامهٔ راه-کار خویش اصرار میورزید: در کار طاقتفرسای انتشار منظم مجله، در راه ناممکن تشکلبخشی اجتماعی و..، اینهمه، در کنار مشکلات مادرانهٔ مدیریت فرزندان.
🔸در همراهیهایی که با ایشان داشتیم، همواره پیگیری این بانوی بزرگوار، برغم همهٔ مشغلهها، و حسن تشخیص وی در درک اهمیت کارهای بنیادی فکری، مرا به اعجاب وامیداشت.
🔹«طالقانی» این نام نمادین برای پویندگان راه نوپیرایی، در تاریخ معاصر مبارزات ملی این سرزمین، همچنان زنده خواهد ماند. با درود و بدرود.
📌طرح: م.م.
#اعظم_طالقانی
#مبارزات_ملی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔹اعظم خانم برای ما تداومگر یاد و راه طالقانی بزرگ بود. «شط» اندیشه و راه شریعتی و طالقانی که زمانی به دریای «نهضت» ریخت، در زمانی دیگر در «نظام» از حرکت باز ایستاد. از اینرو، فرزندان فکری آن «تبار» تاریخی میبایست جنبش آن رود را باردیگر و اینبار در جامعه ازسرمیگرفتند و این کار سترگ بس دشوار مینمود. اعظم خانم اما از پای نمینشست... و همگی شاهد بودیم چگونه یک تنه و تا روز آخر عمر بر ادامهٔ راه-کار خویش اصرار میورزید: در کار طاقتفرسای انتشار منظم مجله، در راه ناممکن تشکلبخشی اجتماعی و..، اینهمه، در کنار مشکلات مادرانهٔ مدیریت فرزندان.
🔸در همراهیهایی که با ایشان داشتیم، همواره پیگیری این بانوی بزرگوار، برغم همهٔ مشغلهها، و حسن تشخیص وی در درک اهمیت کارهای بنیادی فکری، مرا به اعجاب وامیداشت.
🔹«طالقانی» این نام نمادین برای پویندگان راه نوپیرایی، در تاریخ معاصر مبارزات ملی این سرزمین، همچنان زنده خواهد ماند. با درود و بدرود.
📌طرح: م.م.
#اعظم_طالقانی
#مبارزات_ملی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📰 آیا حمله به کانون که خانه من حساب میشود، توهین به من نیست؟
🔸💢اعتراض استاد محمدتقی شریعتی به یکی از روزنامههای صبح
📌 روزنامه میزان شماره ۶۹
تاریخ: پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۵۹
🔆مشهد ـ خبرنگار میزان: در رابطه با مصاحبه روزنامه جمهوری اسلامی با استاد محمدتقی شریعتی، این اطلاعیه دیروز از سوی استاد شریعتی در اختیار خبرنگار میزان در مشهد قرار گرفت.
🔆در روزنامه جمهوری اسلامی در شماره ۴۳۲، دوشنبه ۱۰ آذر ماه صفحه اول راجع به مصاحبه من، مرقوم شده بود که به من توهین و حمله نشده است. البته کسی کسی به من حمله مستقیم نکرد ولی از اول که ماشین من وارد کوچه شد، علیه دوستان من شعار داده و مرگ بر فلان و فلان میگفتند. آیا این توهین به من نیست و اساساً حمله به کانون که خانهی من حساب میشود، توهین به من نیست؟ و با اینکه در حین سخنرانی من صدای شعارهای آنها به سالن سخنرانی میرسد با قطع کردن بلندگوها و شکستن شیشه و خراب کردن دیوارها توهین به من نیست؟ با اینکه به محض بیرون رفتن من از سالن سخنرانی تلفن را شکستند، توهین به من نیست؟
🔆متاسفانه شب مصاحبه حال من بد بود و تب داشتم. این بود که مجدداً با زحمت با روزنامه جمهوری اسلامی تماس گرفتم و مقداری از خرابکاریهای آنها را گفتم، خرابکاریهائی مانند آتش زدن پرده کانون و خراب کردن دیوار آن.
🔆بنابراین اگرچه به من حمله نشد، ولی توهینات زیاد شده آنچه در سخنرانیهای آقای رئیسجمهور و سخنرانیهای مشهد و مطالبی که در مجلس شورا گفته شده خبر حمله مستقیم به من بقیهاش به من حقیقت دارد و به طوریکه در مصاحبه عرض شد عدهای در داخل کوچه علیه خود من هم شعار میدادند و یکسری خرابکاریهای دیگر که همهاش بخاطرم نمانده است.
#یادها_خاطرات
#روزنامه_میزان
#کانون_نشر_حقایق
#محمد_تقی_شریعتی
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔸💢اعتراض استاد محمدتقی شریعتی به یکی از روزنامههای صبح
📌 روزنامه میزان شماره ۶۹
تاریخ: پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۵۹
🔆مشهد ـ خبرنگار میزان: در رابطه با مصاحبه روزنامه جمهوری اسلامی با استاد محمدتقی شریعتی، این اطلاعیه دیروز از سوی استاد شریعتی در اختیار خبرنگار میزان در مشهد قرار گرفت.
🔆در روزنامه جمهوری اسلامی در شماره ۴۳۲، دوشنبه ۱۰ آذر ماه صفحه اول راجع به مصاحبه من، مرقوم شده بود که به من توهین و حمله نشده است. البته کسی کسی به من حمله مستقیم نکرد ولی از اول که ماشین من وارد کوچه شد، علیه دوستان من شعار داده و مرگ بر فلان و فلان میگفتند. آیا این توهین به من نیست و اساساً حمله به کانون که خانهی من حساب میشود، توهین به من نیست؟ و با اینکه در حین سخنرانی من صدای شعارهای آنها به سالن سخنرانی میرسد با قطع کردن بلندگوها و شکستن شیشه و خراب کردن دیوارها توهین به من نیست؟ با اینکه به محض بیرون رفتن من از سالن سخنرانی تلفن را شکستند، توهین به من نیست؟
🔆متاسفانه شب مصاحبه حال من بد بود و تب داشتم. این بود که مجدداً با زحمت با روزنامه جمهوری اسلامی تماس گرفتم و مقداری از خرابکاریهای آنها را گفتم، خرابکاریهائی مانند آتش زدن پرده کانون و خراب کردن دیوار آن.
🔆بنابراین اگرچه به من حمله نشد، ولی توهینات زیاد شده آنچه در سخنرانیهای آقای رئیسجمهور و سخنرانیهای مشهد و مطالبی که در مجلس شورا گفته شده خبر حمله مستقیم به من بقیهاش به من حقیقت دارد و به طوریکه در مصاحبه عرض شد عدهای در داخل کوچه علیه خود من هم شعار میدادند و یکسری خرابکاریهای دیگر که همهاش بخاطرم نمانده است.
#یادها_خاطرات
#روزنامه_میزان
#کانون_نشر_حقایق
#محمد_تقی_شریعتی
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Telegram
🖇 attach
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆مارا به سختجانی خود، اینگمان نبود
📌به یاد استاد محمدتقی شریعتی ، جان شعلهور
🖋 افسانه شریعتی مزینانی
🔆هوا هنوز گرگ و میش بود که دررا میکوبیدند، از همان ابتدا کوبشها شدید بود و با هرتأخیری، شدت بیشتری میگرفت، خبر، خوش نبود میدانستیم باز حکایت مکرر "بردنها " است ، ساواک هربار که برای بردن پدر و برادر میآمد، صبح علیالطلوع را انتخاب میکرد،بخود میلرزیدیم و بیشتر از همه مادربود که به التماس میافتاد:
آقا! علیجان! چیز خطرناکی اگرهست قایم کنیم ، و همیشه چیزخطرناک بود،
بسرعت کتابها یا اطلاعیهها و عکسهایی که نباید بدست آنها میافتادرا مخفی میکردیم. همیشه درجواب سؤال پدر و برادر که چه شده؟ چهخبراست؟
پاسخ این بود که هیچ، فقط شمارا میبریم تا به چندسؤال پاسخ بدهید
و برمیگردید ، والبته برگشتنها خیلی طول میکشید ، چشمبراهی، عادتمان شدهبود، گاه خبرهایی که درز میکرد خوشایند نبود، بیقرار میشدیم اما فقط کارمان دعابود.
🔆پس از ماهها که میآمدند، همه به گردشان حلقه میزدیم ، همه را نمیگفتند اما آنچه میگفتند هم درد داشت و هم غرور،قیافههاشان تکیدهبود و خسته بنظر میآمدند اما روحیه، قوی بود و محکم ، باخودت میگفتی کدام شعله ، چنین گرمشان میکند؟
🔆از فردایش خانه شلوغ میشد اقوام و فامیل میآمدند و سخنها همه حول سیاست بود و حال و هوای زندان .
روزگار چنین گذشت و ....
پس از انقلاب ، روزی که برای دیدن پدر رفتم تابلویی جلب نظرم کردکه برسردر خانه نصب شده بود :
🔆بخاطر رعایت حال استاد ، ازبحث سیاسی خودداری کنید!
درخانه پس از احوالپرسی ، از پدر سؤال کردم آیا آن روزگارانی که چنان پرشور و مشتاق، مبارزه میکردید، چنین روزی را پیشبینی میکردید؟ اندوهی آشکار ، سیمای پاکش را پرکرد، مکثی کرد و گفت باباجان ما به تکلیف عمل میکنیم ،
گفتم اگر داداش بود؟
با تلخخندی جواب داد : خوب شد نبود،
از اطاق بیرون زدم .
🔆بي شكوه و غريب و رهگذرند
يادهاي دگر ، چو برق و چو باد
ياد تو پرشكوه و جاويد است؛
وآشناي قديم دل... اما
اي دريغ،اي دريغ، اي دريغ...
(اخوان)
#یادداشت_اختصاصی
#یادها_خاطرات
#کانون_نشر_حقایق
#محمد_تقی_شریعتی
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌به یاد استاد محمدتقی شریعتی ، جان شعلهور
🖋 افسانه شریعتی مزینانی
🔆هوا هنوز گرگ و میش بود که دررا میکوبیدند، از همان ابتدا کوبشها شدید بود و با هرتأخیری، شدت بیشتری میگرفت، خبر، خوش نبود میدانستیم باز حکایت مکرر "بردنها " است ، ساواک هربار که برای بردن پدر و برادر میآمد، صبح علیالطلوع را انتخاب میکرد،بخود میلرزیدیم و بیشتر از همه مادربود که به التماس میافتاد:
آقا! علیجان! چیز خطرناکی اگرهست قایم کنیم ، و همیشه چیزخطرناک بود،
بسرعت کتابها یا اطلاعیهها و عکسهایی که نباید بدست آنها میافتادرا مخفی میکردیم. همیشه درجواب سؤال پدر و برادر که چه شده؟ چهخبراست؟
پاسخ این بود که هیچ، فقط شمارا میبریم تا به چندسؤال پاسخ بدهید
و برمیگردید ، والبته برگشتنها خیلی طول میکشید ، چشمبراهی، عادتمان شدهبود، گاه خبرهایی که درز میکرد خوشایند نبود، بیقرار میشدیم اما فقط کارمان دعابود.
🔆پس از ماهها که میآمدند، همه به گردشان حلقه میزدیم ، همه را نمیگفتند اما آنچه میگفتند هم درد داشت و هم غرور،قیافههاشان تکیدهبود و خسته بنظر میآمدند اما روحیه، قوی بود و محکم ، باخودت میگفتی کدام شعله ، چنین گرمشان میکند؟
🔆از فردایش خانه شلوغ میشد اقوام و فامیل میآمدند و سخنها همه حول سیاست بود و حال و هوای زندان .
روزگار چنین گذشت و ....
پس از انقلاب ، روزی که برای دیدن پدر رفتم تابلویی جلب نظرم کردکه برسردر خانه نصب شده بود :
🔆بخاطر رعایت حال استاد ، ازبحث سیاسی خودداری کنید!
درخانه پس از احوالپرسی ، از پدر سؤال کردم آیا آن روزگارانی که چنان پرشور و مشتاق، مبارزه میکردید، چنین روزی را پیشبینی میکردید؟ اندوهی آشکار ، سیمای پاکش را پرکرد، مکثی کرد و گفت باباجان ما به تکلیف عمل میکنیم ،
گفتم اگر داداش بود؟
با تلخخندی جواب داد : خوب شد نبود،
از اطاق بیرون زدم .
🔆بي شكوه و غريب و رهگذرند
يادهاي دگر ، چو برق و چو باد
ياد تو پرشكوه و جاويد است؛
وآشناي قديم دل... اما
اي دريغ،اي دريغ، اي دريغ...
(اخوان)
#یادداشت_اختصاصی
#یادها_خاطرات
#کانون_نشر_حقایق
#محمد_تقی_شریعتی
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆اولین تجربه تدریس علی شریعتی
📌نشانی : مشهد، خیابان احمد آباد
🔆«…علی شریعتی در سال ۱۳۳۱ پس از فارغ التحصیلی از دانشسرای مقدماتی از مهر ماه همان سال به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و به تدریس در دبستان کاتب پور احمد آباد مشغول شد. شریعتی در این دبستان معلم کلاس شش پایهی ابتدایی بود هر چند احمد آباد فاصله زیادی با مشهد نداشت، از آنجا که سرویس منظمی در این مسیر وجود نداشت، شریعتی تصمیم گرفت دوچرخهای بخرد. او به عنوان تنها معلم روستا ، قرار بود که کل هفته را به تدریس در مدرسه بپردازد…»
📌به نقل از “شریعتی مسلمانی در جستجوی ناکجا آباد” علی رهنما، انتشارات گام نو
#یادها
#مشهد
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌نشانی : مشهد، خیابان احمد آباد
🔆«…علی شریعتی در سال ۱۳۳۱ پس از فارغ التحصیلی از دانشسرای مقدماتی از مهر ماه همان سال به استخدام وزارت فرهنگ در آمد و به تدریس در دبستان کاتب پور احمد آباد مشغول شد. شریعتی در این دبستان معلم کلاس شش پایهی ابتدایی بود هر چند احمد آباد فاصله زیادی با مشهد نداشت، از آنجا که سرویس منظمی در این مسیر وجود نداشت، شریعتی تصمیم گرفت دوچرخهای بخرد. او به عنوان تنها معلم روستا ، قرار بود که کل هفته را به تدریس در مدرسه بپردازد…»
📌به نقل از “شریعتی مسلمانی در جستجوی ناکجا آباد” علی رهنما، انتشارات گام نو
#یادها
#مشهد
#همگام_تا_دوم_آذر
#هشتاد_ششمین_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF