اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
196 videos
86 files
1.4K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
Forwarded from ایران فردا
🔴سردرگمی در برنامهی هفتم توسعه

🔷حسین رجب‌پور
▪️برگرفته از نشست موسسه‌
ی دین و اقتصاد (بخش اول)
@iranfardamag

🔸برنامه‌ریزی یک دستور کار برای آینده یا از منظر نهادی یک سازوکار هماهنگی است. اگر ما به تاریخ برنامه‌ریزی در ایران نگاه کنیم در برنامه‌های پیش از انقلاب برنامهی اول و دوم عمرانی، تعدادی طرح بود که در ابتدای دوره مصوبه‌ای از مجلس برای آنها گرفته می‌شد و این مجموعه طرح‌ها در قالب برنامه در دستور کار قرار می گرفت و اجرا می‌شد. اما در ابتدای دهه چهل بعد از اینکه گروه مشاوران هاروارد به ایران آمدند و خود برنامه‌ریزان تجربه‌ بیشتری به دست آوردند این موضوع مطرح شد که ارتباط بین طرح‌ها چگونه است. مثلا اگر در برنامهی دوم سد افتتاح می‌شود برای اینکه بتواند تاثیرش را در توسعه بگذارد باید شبکه‌های آبیاری در پایین دست سد افتتاح شود. اگر این سد نیروگاه برقی دارد و قرار است از این برق برای صنعت استفاده شود، همزمان باید طرح‌هایی در بخش صنعت افتتاح شود. برای این هدف هم لازم است پیش‌نیازهای آن در حوزه‌ آموزش و سایر حوزه‌ها دیده شود. به عبارت دیگر برنامه‌ریزان کم‌کم متوجه شدند که باید نگاه سیستماتیک‌تری داشته باشند و به سمت برنامه‌ریزی جامع حرکت کنند.

🔹بعد از انقلاب دامنه‌ موضوعاتی که قرار بود در برنامه مطرح شود گسترده‌تر شد و بنا بر آن بود توسعه‌ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در پیوند با یکدیگر پیش برده شود. از برنامه سوم به بعد رویکرد تغییر کرد و برخی گفتند دوره برنامه‌ریزی گذشته است و اگر الان بخواهیم برنامه داشته باشیم باید در راستای بسط بازارها باشد. از این رو از برنامه سوم به بعد تقریبا شکل برنامه‌ریزی‌های ما مجموعه‌ای از احکام شد.

🔸اگر ما به شرایط تاریخی الان نگاه نکنیم برنامه هفتم کاملا شبیه برنامه ششم است. این در واقع مفهوم سردرگمی است. این موضوع را می‌توان با چند مثال شرح داد. در مقدمه برنامه هفتم درباره اهداف کمی برنامه گفته شده است: رشد 8 درصد، تشکیل سرمایه 22 درصد، رشد موجودی سرمایه 6.5 درصد، ایجاد یک میلیون شغل در سال، تورم 19.7 درصدی که در پایان برنامه به 9.5 درصد برسد، سهم 35 درصدی بهره‌وری از رشد اقتصادی 8 درصدی، متوسط رشد نقدینگی 20.4 درصدی که در سال پایانی برنامه به 13.8 درصد برسد. متوسط رشد صادرات نفتی 11.4 درصدی، افزایش نسبت درآمدهای عمومی به اعتبارات هزینه‌ای در سال آخر به 100 درصد و... .

🔹نخستین مسئله‌ای که به ذهن خواننده این مقدمه می‌رسد این است که این اهداف چه نسبتی با شرایط فعلی دارد. شرایطی که در آن تورم پنجاه درصد، تشکیل سرمایه خالص منفی، بهره‌وری پایین، رشد نقدینگی بالا، کسری بودجه شدید و... تجربه می‌شود. در این شرایط نه تنها این اهداف به نوعی آرزوست که به نوعی تکرار آرزوست. اگر به مقدمه برنامه ششم هم نگاه کنیم دقیقا همین اهداف تکرار شده است. هرچند باید توجه کرد تدوین برنامه ششم پس از برجام بود و اندکی خوشبینی نسبت به آینده وجود داشت.

🔸نمونه دیگر درمورد سرمایه‌گذاری خارجی است. در برنامهی ششم گفته شده بود که تحقق رشد هشت درصدی به دویست میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی نیاز دارد که یعنی به طور متوسط سالی 40 میلیارد دلار. این در حالی است که ایران در بهترین سال‌ها حدود پنج میلیارد دلار جذب سرمایه‌گذاری خارجی داشته است و ترکیه در همسایگی ما در زمانی که برنامهی ششم ارائه شد حدود 15 میلیارد دلار سالانه جذب سرمایه‌گذاری خارجی داشت. در برنامه هفتم باز هم به سرمایه‌گذاری خارجی اتکا شده است که امری محال است. همه اینها در حالی است که در سطحی دیگر همواره از دلارزدایی از اقتصاد و تغییر نقشه راه صحبت می‌شود. این مغایرت‌ها نشان می‌دهد دولت نمی‌تواند آن چیزی را که در بیان می‌آورد در سند برنامه خود بازنمایی کند. در جایی از برنامه گفته شده است باید جذب دانشجوی خارجی داشته باشیم آن هم در شرایطی که ما بحران مهاجرت نیروی کار تحصیلکرده داریم.....




https://t.me/iranfardamag
#ایران_فردا
#رویکرد_برنامه‌ی_توسعه‌ی_هفتم


متن کامل:


https://cutt.ly/zwr4QPmJ
Forwarded from ایران فردا
🔴انسان، غایب برنامهی توسعهی هفتم

🔷حسین رجب پور
▪️برگرفته از نشست موسسه‌
ی دین و اقتصاد(بخش دوم)
@iranfardamag

🔸موضوع مهم مورد اهمیت در بررسی برنامه توسعه هفتم ، بحث بهزیستی انسان در این برنامه است. دیدگاه‌های متاخر در حوزه توسعه هدف غایی توسعه را بهزیستی انسان‌ها می‌دانند اما لایحه برنامه هفتم توسعه، غیر انسان‌محور است. زمانی در اقتصاد ایران بحث تعدیل ساختاری بسیار مطرح بود. در این رویکرد فرض این بود هر آن چیزی که برای بنگاه و برای شرکت‌ها خوب است برای کل کشور هم خوب است. در نتیجه گفته می‌شد از فضای اقتصادی باید مقررات‌زدایی و نیز آزادسازی کنیم و زمانی که بنگاه سودآور شود انسان‌ها نیز بهره‌ می‌برند. درواقع در این رویکرد شهروندان را تابع منافعی که از بنگاه‌ها به دست می‌آورند می‌دانستند. این موضوع را چگونه می‌توان در برنامه توسعه ردیابی کرد؟ نخست اینکه در برنامه هفتم فصل اشتغال وجود ندارد و اشتغال زیرمجموعه فصل رشد آورده شده است. در این لایحه آمده برای ایجاد اشتغال کسانی که می‌خواهند به تازگی وارد بازار کار شوند کارفرما می‌تواند تا سه سال حقوق و مزایایی معادل نصف حداقل حقوق برای آنها در نظر بگیرد. در حالی که امروز ما در شرایطی هستیم که حداقل دستمزد توانایی پوشش خط فقر را ندارد و گفته می‌شود 30 میلیون نفر زیر خط فقر هستند. با این صورت‌بندی احتمالا جابجایی‌های زیادی در بازار کار دیده می‌شود. یعنی کارفرماها می‌توانند با نیروی کار قدیمی خود قرارداد نبندند و از نیروی کار جدید استفاده کند که نصف حقوق خواهد گرفت.

🔹در ماده 16 (عینا در ماده 20 تکرار شده با هدف آنچه «تقويت انگيزه بنگاه‌ها براي افراد متقاضي به كار تحت پوشش بهزيستي يا كميته امداد يا مرتبط با سازمان زندان‌ها» خوانده شده، آمده است انعقاد قرارداد كار با اين دسته افراد با پرداخت‌هاي كمتر از حداقل دستمزد فراهم مي‌شود. این نگاهی است که دولت به نیروی کار دارد.

🔸در نقطه مقابل دیدگاه برنامه نسبت به کارفرما وجود دارد. در بخشی از لایحه آمده است دولت می‌تواند طرح‌های عمرانی نیمه تمام را از طریق مشارکت عمومی-خصوصی پیش ببرد و برای این موضوع چند امتیاز گذاشته است. ازجمله اینکه بهای محصول تولید شده نباید مشمول قیمت‌گذاری اما باید مشمول امتیازاتی ازجمله یارانه سود باشد. همچنین گفته شده است دستگاه‌ها مجازند تا 10 درصد اعتبارات عمرانی خود را صرف این حمایت کنند.

🔹موضوع دیگر در این برنامه بحث نابرابری است. در اهداف برنامه آمده است که ضریب جینی از 38 به 34 کاهش یابد اما در برای اجرایی شدن آن چه برنامه‌ای وجود دارد؟ مطالعات حوزه نابرابری در ایران نشان می‌دهد که دهک‌های ثروتمند از محل عایدات سرمایه سود بالایی دارند و اگر قرار باشد مالیات باز توزیعی گرفته شود باید مالیات بر عایدی سرمایه باشد. در این برنامه و لایحه مفهوم مالیات و مشتقاتش مثل سازمان امور مالیاتی و غیره 79 بار تکرار شده است ولی اثری از این نوع مالیات‌ها در متن لایحه نیست.

🔸به نظر می‌رسد این لایحه بسیار با سرعت تنظیم شده است و هیچ بحثی راجع به صنعت از منظر اشتغال وجود ندارد. این موضوع از منظر نابرابری هم اهمیت دارد. صنایع سرمایه‌بر و منبع‌محور سرریز پایین بسیار کمی دارند. در مورد بیکاری دو دیدگاه وجود دارد. یک دیدگاه می‌گوید ارگ در بازار کار بیکاری اسنت به دلیل قیمت نیروی کار است و دیدگاه دوم می‌گوید به دلیل نبود فرصت شغلی ایجاد شده است. بر اساس دیدگاه نخست باید دستمزد کاهش یابد تا بیکاری کم شود اما رویکرد دوم می‌گوید که به این گونه نیست که بازار به،صورت خود به خود برای همه کار ایجاد کند. بازار به سود خدمت می‌کند و این دولت‌ها هستند که باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کنند که مسیر سودآوری از اشتغال بگذرد. در این برنامه از یک طرف برای ایجاد اشتغال به رویکرد کاهش دستمزد رجوع شده است و از طرف دیگر در بخش صنعت سیاست صنعتی همان سیاست منبع‌محور است. که این رویکرد نابرابری‌ها را تشدید خواهد کرد.



#ایران_فردا
#رویکرد_برنامه‌ی_توسعه‌ی_هفتم


https://t.me/iranfardamag