شریعتی و معنای زندگی ۱ ـ مصطفی مهرآیین
۱/ مصطفی مهرآیین
نابهنجاری شریعتی در زمانه او و زمانه ما
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مصطفی_مهرآیین
🆔 @Shariati_SCF
نابهنجاری شریعتی در زمانه او و زمانه ما
۱۰ خرداد ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مصطفی_مهرآیین
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۲ ـ مسعود پدرام
۲/ مسعود پدرام
اجتماعیات در پرتو کویریات
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مسعود_پدرام
🆔 @Shariati_SCF
اجتماعیات در پرتو کویریات
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#مسعود_پدرام
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۳ ـ محمدجواد غلامرضا کاشی
۳/ محمدجواد غلامرضاکاشی
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۴ ـ محمدجواد غلامرضا کاشی
۴/ محمدجواد غلامرضاکاشی
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#محمدجواد_غلامرضاکاشی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۵ ـ احسان شریعتی
۵/ احسان شریعتی
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۶ ـ احسان شریعتی
۶/ احسان شریعتی
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۳۰ فروردین ۱۴۰۲
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#احسان_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و معنای زندگی ۷ ـ فرامرز معتمد دزفولی
۷/ فرامرز معتمد دزفولی
شریعتی و زندگی معمولی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#فرامرز_معتمد_دزفولی
🆔 @Shariati_SCF
شریعتی و زندگی معمولی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#فرامرز_معتمد_دزفولی
🆔 @Shariati_SCF
Audio
۸/ سوسن شریعتی
بودن به از نبود شدن؟ بستگی دارد!
سوم اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
بودن به از نبود شدن؟ بستگی دارد!
سوم اسفند ۱۴۰۱
#علی_شریعتی
#شریعتی_و_معنای_زندگی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from javad kashi (Javad Kashi)
شریعتی و جهان جهانهای مشترک
-----
علی شریعتی در اواخر عمر فکریاش بر سهگانه «برابری، آزادی و برابری» تمرکز کرد. او به تلاش برای فهم ایدئولوژیک از دین پشت کرده بود.
تلاش بر فهم ایدئولوژیک، یک دین و جمع پیروانش را در کانون توجه قرار میدهد. باید کاری کنی پیروان یک گروه همبسته و متعهد شوند. در وهله اول باید به وضع فعلیشان حمله کنی و در همان حال به آنها گوشزد کنی یک گوهر تاریخی، یگانه و درخشان دارند و گناهشان غفلت از این گوهر است. این دو کار همراه هم، از یک طرف حس گناه را در پیروان شعلهور میکند و از طرف دیگر حس خودشیفتگی را در آنها برمیانگیزد. این دو در کنار هم کافی است تا برای غایت و هدفی که در سیاست داری، همبسته شوند.
همه صنوف ایدئولوژیک قوم برگزیده ساختند. برای لیبرالها اروپاییها قوم برگزیده بودند، برای مارکسیستها پرولتاریا، و برای اسلامگراها امت اسلام. همه این اقوام برگزیده پیش از کسب قدرت، رویاهای بسیار برانگیختند و در زمانی که تکیه بر مصادر قدرت دادند، فقر خود را به نمایش گذاشتند. دستشان خالی بود و آهی در بساط نداشتند.
شریعتی که در موضع اصلاح دینی در خانه اسلام و تشیع نشسته بود، یکباره فراروی کرد. به جای اسلام و تشیع، به روح عام شرقی تکیه کرد و مفهوم عرفان را استخراج نمود. به عنوان یک متجدد، از صداهای متنوع دنیای تجدد فراروی کرد و مفهوم آزادی را استخراج نمود و سرانجام از همه صنوف مارکسیسم و اندیشه چپ فراروی کرد و ایده برابری را استخراج نمود. او به جای محتوا، سه صورت عام را از همه صداهای دوران خود برگزید. نشان داد این سه چگونه بدون یکدیگر سفرههاشان خالی است و حاصلشان سیاه کردن روزگار مردمان.
او به این نتیجه رسیده بود که اسلام، مسیحیت، مارکسیسم و همه فرهنگها و سنتها و ایدئولوژیها برای گروهی از پیروانشان جهان مشترکی ساختهاند. به جای آنکه در خیمه این یا آن بنشینی و امیدی به نجات داشته باشی، باید بر فرازشان بایستی و جهان جهانهای مشترک را تاسیس کنی. جهانی که عام است و مستعد پذیرش همه این خیمههای کوچک و بزرگ. از هرکدام باید یک مفهوم مرکزی اختیار کنی و اثبات کنی هیچ کدام بدون دیگری گوهر نیستند و درخششی ندارند. بلکه بر عکس فقیر و تنگ دستاند.
فضیلت در سیاست تجلی نمیکند مگر آنکه فضیلت خود را از چشمه فضیلت دیگران سیراب کنی. عرفان، برابری و آزادی سه فضیلت عام جهانهای مشترک دنیای امروز است. پس این سه را باید با یکدیگر آزمود و در پرتو هر کدام بستر شکوفایی دیگری را فراهم کرد.
انتقال از پروژه خوانش ایدئولوژیک از اسلام، به سمت تولید جهان جهانهای مشترک یک اتفاق مهم بود که متاسفانه در دوران مابعد شریعتی پیگرفته نشد. روشنفکران دینی در تقابل با نظام جمهوری اسلامی و به نام بیاعتبار کردن فهم ایدئولوژیک از دین، دست به کار بیجهان کردن اسلام شدند. خیال کردند با سست کردن توان فرهنگ اسلامی در تولید جهان مشترک، میتوانند به سمت دمکراسی راهی بگشایند. همه حواس و تمرکز و غایت نظریشان محدود ماند به مرزهای کوچک ایران. در ناتوان سازی اسلام برای تولید یک جهان مشترک توفیق چندانی نداشتند. اسلام همچنان قادر به تولید جهان مشترک هست اگرچه نه به مدد خوانشهای متجددانه و در میان گروههای مدرن. شریعتی در پروژه عرفان برابری و آزادی، به جای از کار انداختن اسلام برای تولید جهان مشترک، یک معیار عام اخلاقی و جهانشمول ساخت: جهان مشرک اسلامی شما، تا چه حد میتواند با برابری و آزادی همسازی کند و در تولید یک جهان مشترک عام جهانی مدد کار باشد؟
@javakashi
-----
علی شریعتی در اواخر عمر فکریاش بر سهگانه «برابری، آزادی و برابری» تمرکز کرد. او به تلاش برای فهم ایدئولوژیک از دین پشت کرده بود.
تلاش بر فهم ایدئولوژیک، یک دین و جمع پیروانش را در کانون توجه قرار میدهد. باید کاری کنی پیروان یک گروه همبسته و متعهد شوند. در وهله اول باید به وضع فعلیشان حمله کنی و در همان حال به آنها گوشزد کنی یک گوهر تاریخی، یگانه و درخشان دارند و گناهشان غفلت از این گوهر است. این دو کار همراه هم، از یک طرف حس گناه را در پیروان شعلهور میکند و از طرف دیگر حس خودشیفتگی را در آنها برمیانگیزد. این دو در کنار هم کافی است تا برای غایت و هدفی که در سیاست داری، همبسته شوند.
همه صنوف ایدئولوژیک قوم برگزیده ساختند. برای لیبرالها اروپاییها قوم برگزیده بودند، برای مارکسیستها پرولتاریا، و برای اسلامگراها امت اسلام. همه این اقوام برگزیده پیش از کسب قدرت، رویاهای بسیار برانگیختند و در زمانی که تکیه بر مصادر قدرت دادند، فقر خود را به نمایش گذاشتند. دستشان خالی بود و آهی در بساط نداشتند.
شریعتی که در موضع اصلاح دینی در خانه اسلام و تشیع نشسته بود، یکباره فراروی کرد. به جای اسلام و تشیع، به روح عام شرقی تکیه کرد و مفهوم عرفان را استخراج نمود. به عنوان یک متجدد، از صداهای متنوع دنیای تجدد فراروی کرد و مفهوم آزادی را استخراج نمود و سرانجام از همه صنوف مارکسیسم و اندیشه چپ فراروی کرد و ایده برابری را استخراج نمود. او به جای محتوا، سه صورت عام را از همه صداهای دوران خود برگزید. نشان داد این سه چگونه بدون یکدیگر سفرههاشان خالی است و حاصلشان سیاه کردن روزگار مردمان.
او به این نتیجه رسیده بود که اسلام، مسیحیت، مارکسیسم و همه فرهنگها و سنتها و ایدئولوژیها برای گروهی از پیروانشان جهان مشترکی ساختهاند. به جای آنکه در خیمه این یا آن بنشینی و امیدی به نجات داشته باشی، باید بر فرازشان بایستی و جهان جهانهای مشترک را تاسیس کنی. جهانی که عام است و مستعد پذیرش همه این خیمههای کوچک و بزرگ. از هرکدام باید یک مفهوم مرکزی اختیار کنی و اثبات کنی هیچ کدام بدون دیگری گوهر نیستند و درخششی ندارند. بلکه بر عکس فقیر و تنگ دستاند.
فضیلت در سیاست تجلی نمیکند مگر آنکه فضیلت خود را از چشمه فضیلت دیگران سیراب کنی. عرفان، برابری و آزادی سه فضیلت عام جهانهای مشترک دنیای امروز است. پس این سه را باید با یکدیگر آزمود و در پرتو هر کدام بستر شکوفایی دیگری را فراهم کرد.
انتقال از پروژه خوانش ایدئولوژیک از اسلام، به سمت تولید جهان جهانهای مشترک یک اتفاق مهم بود که متاسفانه در دوران مابعد شریعتی پیگرفته نشد. روشنفکران دینی در تقابل با نظام جمهوری اسلامی و به نام بیاعتبار کردن فهم ایدئولوژیک از دین، دست به کار بیجهان کردن اسلام شدند. خیال کردند با سست کردن توان فرهنگ اسلامی در تولید جهان مشترک، میتوانند به سمت دمکراسی راهی بگشایند. همه حواس و تمرکز و غایت نظریشان محدود ماند به مرزهای کوچک ایران. در ناتوان سازی اسلام برای تولید یک جهان مشترک توفیق چندانی نداشتند. اسلام همچنان قادر به تولید جهان مشترک هست اگرچه نه به مدد خوانشهای متجددانه و در میان گروههای مدرن. شریعتی در پروژه عرفان برابری و آزادی، به جای از کار انداختن اسلام برای تولید جهان مشترک، یک معیار عام اخلاقی و جهانشمول ساخت: جهان مشرک اسلامی شما، تا چه حد میتواند با برابری و آزادی همسازی کند و در تولید یک جهان مشترک عام جهانی مدد کار باشد؟
@javakashi
Forwarded from ایران فردا
🔴 ضرورتی چندباره در بازخوانی میراث فرهنگی و جهانیی شریعتی
@iranfardamag
🔹 ظهور علی شریعتی ، شورشی در بطن معنا بود . معنایی که تقلا میکرد تا همهی ساحات اندیشیدن و زیستن را در پنجهی شورمند خود گیرد. گرچه "نام" او امروز در جدال و منازعهی نوعی از تجدد سرگشته با سنت رو به زوال ، متهم است ، اما خردمندان همواره بر چکاد تفکر ، از این نزاع در میگذرند و میدانند نظریه پردازی و نظرورزیی گشوده، همواره در لبهی تاریکی و روشنایی مملو از انکار و طرد قرار دارد.
🔸 تفکر گشوده ، مضمونی خمیده به سوی آینده و ایدون ، پیچیده به ریشههایی است که دیرینه است. برای ابراز شجاعت درآویختن یا آویزش به هر تفکری که پایه و مایهای از رجوع به حقیقت را در خود حمل میکند ، کرده و کار پویش و خوانش در "تمامیتِ " کار و کِشت الزامیست.
🔹 شریعتی شورشی در بنیانهای بیانگری ، اندیشهگریی ساختمند، و غایات و روایات باورمندی بود. جز آنچه که در معرفت به کالبد "تمامیت" تفکر او ، اهل نظر گفتهاند ، یعنی چند پارگیی اسلامیات و کویریات و اجتماعیات ، چند گانگیی خراسانیات ، ایرانیات و انسانیاتِ ،کلماتِ بازمانده از وی ، امروز بیش از هر زمانی ضرورت باز_فهمی دارد.
🔸امروزه حربهی "غلط خوانی" به منظور فروپاشاندن صورتبندیهای معرفتیی اعتیادآور و نیل به تمنای درک ریشهها چندان نامطلوب نیست ، چون بسیاری از شیوهها و شکلهای فکر به نتایج نادرستی منتهی شده ، که غلط خوانی نوعی غلطاندن بدن تفکر ، پیش از موعدِ فرارسیدن به میعادِ ظهور میتواند باشد. اما داوری پیش از موعد در باب فکرهای عصیانگر ، زدودن مجالهای رهایی در زبان و آیین و ادبیات است ، آنچه که به بیان دیک دیویس در بارهی این نوع از نوشتنها ، "خوانشی متفاوت اما در حقیقت ویرانگر " و مملو از فهم جدید در خود تعبیه دارد. این داوریهای فارغ از متن بازمانده، در بستر رخدادهای چندین دهه ، نشان کژکاریی سازمان اندیشیدن از یک سو، و رسوخ دیوانسالاریی خزیده در چشمانداز قدرتمند سنت عقیدهمند در داوریها از وجهی دیگر است. روشنفکران ما ناچارند بر چکاد فکرت و معرفت ، نه در افتاده در قیود این جنس از داوری ، بلکه در فراخ و گسترهی زندگی ، به شریعتیای بنگرند که تمامیتی بدنمند در تفکر داشت. فکرت تنها در پهنای مواجهه با فکرت میتواند مقاوله و مقابلهی خردپذیر را به زیستنی خلاق و بدیع بخشش کند.
🔹 او وجه قابل تأملی خراسانیات گفت و نوشت ، که شمایلی از خاست جان اوست و از مواجههای مستقیم با کیفیت زیست او در زادگاهش حکایت دارد. البته لازم نیست شرح دهیم که این خراسانیات از پرتوهای اسطورهای به مثابه زبانی در "اندیشیدنِ به مبنا" برخورداری دارد ، و همین زبان ، در پهلوها و جوانب مختلف خود بعدها مبدل به زبانی ممتاز در بیانگریی بی بدیلش شد. خود این صورت ممتاز بیانگری نیز امروزه به کجفهمی مبتلاست ، و چه بسا سزای پژوهشی نو بیش از هر وقت دیگری حق او باشد.
🔸 ایرانیات شریعتی شوربختانه از چشم گفتگو و خوانشپذیری گریخته است. خواهندگان و مخلصان شریعتی با تأسف بسیار ، انبوه نوشتههای ایرانیات او را کناری نهادهاند ، زیرا جستجو در سیمای سرزمینی اش در گفته ها و نوشتههایش، دشواریهایی دارد که رمز آن رادر زبان خراسانیات او باید بازجست . خراسانیات او که ره به رمز میبرد را به لسان دانش میخوانند و انسانیات وی را که نوعی معنویت دنیوی را تبیین و ترویج میکند ، در بند عرفان و تصوف ، بیکار کردهاند.
🔹 اینجاست که دوباره و چندین باره بایسته که به میراث فرهنگی و جهانیی او در نگریست ، از او پرسید و پاسخهای وی را در معرض تحلیل و تنقید حاجتهای زمانه قرار داد.
🔸 شریعتی به قدر مسلم تمامیتی بدنمند و قابل تصور دارد ، اما نمایش پارههای فکر او بی ملاحظهی تمامیتی که از او حاصل میشود ، تنها تخریب شخصیت متفکری به نام دکتر علی شریعتی نیست ، بل تخفیف و تحقیر نوعی اندیشیدن خاص در جهان ایرانی است.
🔹 مهمترین نکته در شناخت چنین تمامیتی ، فهم این مضمون است که شریعتی نیز مانند هر روایت بنیانگذاری ، در میانهی راه است ، نه در آغاز یا پایان ، از اینرو او در آتشفشان ایدههای خود هنوز در حال توغل و تأمل است ، همچنان پابپای بخشی از "جهانِ جامعه"، در آفاق رو به گسترش بینش و دانشِ اندیشیدن تقلا دارد ، و هنوز برای کامل شدن یا مرگ ، فاصلهها دارد.
🔸 غلط خوانی ، دیگر خوانی ، واسازی ، بازسازی یا هر رویکردی که سویهای منصفانه و آگاهی بخش داشته باشد، میتواند از این نحوه از تفکرِ مندرج در "جهانهای ایرانی و انسانی" ، لطایف و ظرایف ناخوانده و مستور ماندهای از فرهنگ ایران را پیش چشم مردمان بگذارد......
متن کامل:
https://cutt.ly/wwtfILRo
#ایران_فردا
#علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالیاد
#خراسانیات #ایرانیات #انسانیات
https://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
🔹 ظهور علی شریعتی ، شورشی در بطن معنا بود . معنایی که تقلا میکرد تا همهی ساحات اندیشیدن و زیستن را در پنجهی شورمند خود گیرد. گرچه "نام" او امروز در جدال و منازعهی نوعی از تجدد سرگشته با سنت رو به زوال ، متهم است ، اما خردمندان همواره بر چکاد تفکر ، از این نزاع در میگذرند و میدانند نظریه پردازی و نظرورزیی گشوده، همواره در لبهی تاریکی و روشنایی مملو از انکار و طرد قرار دارد.
🔸 تفکر گشوده ، مضمونی خمیده به سوی آینده و ایدون ، پیچیده به ریشههایی است که دیرینه است. برای ابراز شجاعت درآویختن یا آویزش به هر تفکری که پایه و مایهای از رجوع به حقیقت را در خود حمل میکند ، کرده و کار پویش و خوانش در "تمامیتِ " کار و کِشت الزامیست.
🔹 شریعتی شورشی در بنیانهای بیانگری ، اندیشهگریی ساختمند، و غایات و روایات باورمندی بود. جز آنچه که در معرفت به کالبد "تمامیت" تفکر او ، اهل نظر گفتهاند ، یعنی چند پارگیی اسلامیات و کویریات و اجتماعیات ، چند گانگیی خراسانیات ، ایرانیات و انسانیاتِ ،کلماتِ بازمانده از وی ، امروز بیش از هر زمانی ضرورت باز_فهمی دارد.
🔸امروزه حربهی "غلط خوانی" به منظور فروپاشاندن صورتبندیهای معرفتیی اعتیادآور و نیل به تمنای درک ریشهها چندان نامطلوب نیست ، چون بسیاری از شیوهها و شکلهای فکر به نتایج نادرستی منتهی شده ، که غلط خوانی نوعی غلطاندن بدن تفکر ، پیش از موعدِ فرارسیدن به میعادِ ظهور میتواند باشد. اما داوری پیش از موعد در باب فکرهای عصیانگر ، زدودن مجالهای رهایی در زبان و آیین و ادبیات است ، آنچه که به بیان دیک دیویس در بارهی این نوع از نوشتنها ، "خوانشی متفاوت اما در حقیقت ویرانگر " و مملو از فهم جدید در خود تعبیه دارد. این داوریهای فارغ از متن بازمانده، در بستر رخدادهای چندین دهه ، نشان کژکاریی سازمان اندیشیدن از یک سو، و رسوخ دیوانسالاریی خزیده در چشمانداز قدرتمند سنت عقیدهمند در داوریها از وجهی دیگر است. روشنفکران ما ناچارند بر چکاد فکرت و معرفت ، نه در افتاده در قیود این جنس از داوری ، بلکه در فراخ و گسترهی زندگی ، به شریعتیای بنگرند که تمامیتی بدنمند در تفکر داشت. فکرت تنها در پهنای مواجهه با فکرت میتواند مقاوله و مقابلهی خردپذیر را به زیستنی خلاق و بدیع بخشش کند.
🔹 او وجه قابل تأملی خراسانیات گفت و نوشت ، که شمایلی از خاست جان اوست و از مواجههای مستقیم با کیفیت زیست او در زادگاهش حکایت دارد. البته لازم نیست شرح دهیم که این خراسانیات از پرتوهای اسطورهای به مثابه زبانی در "اندیشیدنِ به مبنا" برخورداری دارد ، و همین زبان ، در پهلوها و جوانب مختلف خود بعدها مبدل به زبانی ممتاز در بیانگریی بی بدیلش شد. خود این صورت ممتاز بیانگری نیز امروزه به کجفهمی مبتلاست ، و چه بسا سزای پژوهشی نو بیش از هر وقت دیگری حق او باشد.
🔸 ایرانیات شریعتی شوربختانه از چشم گفتگو و خوانشپذیری گریخته است. خواهندگان و مخلصان شریعتی با تأسف بسیار ، انبوه نوشتههای ایرانیات او را کناری نهادهاند ، زیرا جستجو در سیمای سرزمینی اش در گفته ها و نوشتههایش، دشواریهایی دارد که رمز آن رادر زبان خراسانیات او باید بازجست . خراسانیات او که ره به رمز میبرد را به لسان دانش میخوانند و انسانیات وی را که نوعی معنویت دنیوی را تبیین و ترویج میکند ، در بند عرفان و تصوف ، بیکار کردهاند.
🔹 اینجاست که دوباره و چندین باره بایسته که به میراث فرهنگی و جهانیی او در نگریست ، از او پرسید و پاسخهای وی را در معرض تحلیل و تنقید حاجتهای زمانه قرار داد.
🔸 شریعتی به قدر مسلم تمامیتی بدنمند و قابل تصور دارد ، اما نمایش پارههای فکر او بی ملاحظهی تمامیتی که از او حاصل میشود ، تنها تخریب شخصیت متفکری به نام دکتر علی شریعتی نیست ، بل تخفیف و تحقیر نوعی اندیشیدن خاص در جهان ایرانی است.
🔹 مهمترین نکته در شناخت چنین تمامیتی ، فهم این مضمون است که شریعتی نیز مانند هر روایت بنیانگذاری ، در میانهی راه است ، نه در آغاز یا پایان ، از اینرو او در آتشفشان ایدههای خود هنوز در حال توغل و تأمل است ، همچنان پابپای بخشی از "جهانِ جامعه"، در آفاق رو به گسترش بینش و دانشِ اندیشیدن تقلا دارد ، و هنوز برای کامل شدن یا مرگ ، فاصلهها دارد.
🔸 غلط خوانی ، دیگر خوانی ، واسازی ، بازسازی یا هر رویکردی که سویهای منصفانه و آگاهی بخش داشته باشد، میتواند از این نحوه از تفکرِ مندرج در "جهانهای ایرانی و انسانی" ، لطایف و ظرایف ناخوانده و مستور ماندهای از فرهنگ ایران را پیش چشم مردمان بگذارد......
متن کامل:
https://cutt.ly/wwtfILRo
#ایران_فردا
#علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالیاد
#خراسانیات #ایرانیات #انسانیات
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 ضرورتی چندباره در بازخوانی میراث فرهنگی و جهانیی شریعتی
@iranfardamag 🔹 ظهور علی شریعتی ، شورشی در بطن معنا بود . معنایی که تقلا میکرد تا همهی ساحات اندیشیدن و زیستن را در پنجهی شورمند خود گیرد. گرچه "نام" او امروز در جدال و منازعهی نوعی از تجدد سرگشته با سنت رو به زوال ، متهم است ، اما خردمندان همواره بر…
Forwarded from ایران فردا
🔴انسان، غایب برنامهی توسعهی هفتم
🔷حسین رجب پور
▪️برگرفته از نشست موسسهی دین و اقتصاد(بخش دوم)
@iranfardamag
🔸موضوع مهم مورد اهمیت در بررسی برنامه توسعه هفتم ، بحث بهزیستی انسان در این برنامه است. دیدگاههای متاخر در حوزه توسعه هدف غایی توسعه را بهزیستی انسانها میدانند اما لایحه برنامه هفتم توسعه، غیر انسانمحور است. زمانی در اقتصاد ایران بحث تعدیل ساختاری بسیار مطرح بود. در این رویکرد فرض این بود هر آن چیزی که برای بنگاه و برای شرکتها خوب است برای کل کشور هم خوب است. در نتیجه گفته میشد از فضای اقتصادی باید مقرراتزدایی و نیز آزادسازی کنیم و زمانی که بنگاه سودآور شود انسانها نیز بهره میبرند. درواقع در این رویکرد شهروندان را تابع منافعی که از بنگاهها به دست میآورند میدانستند. این موضوع را چگونه میتوان در برنامه توسعه ردیابی کرد؟ نخست اینکه در برنامه هفتم فصل اشتغال وجود ندارد و اشتغال زیرمجموعه فصل رشد آورده شده است. در این لایحه آمده برای ایجاد اشتغال کسانی که میخواهند به تازگی وارد بازار کار شوند کارفرما میتواند تا سه سال حقوق و مزایایی معادل نصف حداقل حقوق برای آنها در نظر بگیرد. در حالی که امروز ما در شرایطی هستیم که حداقل دستمزد توانایی پوشش خط فقر را ندارد و گفته میشود 30 میلیون نفر زیر خط فقر هستند. با این صورتبندی احتمالا جابجاییهای زیادی در بازار کار دیده میشود. یعنی کارفرماها میتوانند با نیروی کار قدیمی خود قرارداد نبندند و از نیروی کار جدید استفاده کند که نصف حقوق خواهد گرفت.
🔹در ماده 16 (عینا در ماده 20 تکرار شده با هدف آنچه «تقويت انگيزه بنگاهها براي افراد متقاضي به كار تحت پوشش بهزيستي يا كميته امداد يا مرتبط با سازمان زندانها» خوانده شده، آمده است انعقاد قرارداد كار با اين دسته افراد با پرداختهاي كمتر از حداقل دستمزد فراهم ميشود. این نگاهی است که دولت به نیروی کار دارد.
🔸در نقطه مقابل دیدگاه برنامه نسبت به کارفرما وجود دارد. در بخشی از لایحه آمده است دولت میتواند طرحهای عمرانی نیمه تمام را از طریق مشارکت عمومی-خصوصی پیش ببرد و برای این موضوع چند امتیاز گذاشته است. ازجمله اینکه بهای محصول تولید شده نباید مشمول قیمتگذاری اما باید مشمول امتیازاتی ازجمله یارانه سود باشد. همچنین گفته شده است دستگاهها مجازند تا 10 درصد اعتبارات عمرانی خود را صرف این حمایت کنند.
🔹موضوع دیگر در این برنامه بحث نابرابری است. در اهداف برنامه آمده است که ضریب جینی از 38 به 34 کاهش یابد اما در برای اجرایی شدن آن چه برنامهای وجود دارد؟ مطالعات حوزه نابرابری در ایران نشان میدهد که دهکهای ثروتمند از محل عایدات سرمایه سود بالایی دارند و اگر قرار باشد مالیات باز توزیعی گرفته شود باید مالیات بر عایدی سرمایه باشد. در این برنامه و لایحه مفهوم مالیات و مشتقاتش مثل سازمان امور مالیاتی و غیره 79 بار تکرار شده است ولی اثری از این نوع مالیاتها در متن لایحه نیست.
🔸به نظر میرسد این لایحه بسیار با سرعت تنظیم شده است و هیچ بحثی راجع به صنعت از منظر اشتغال وجود ندارد. این موضوع از منظر نابرابری هم اهمیت دارد. صنایع سرمایهبر و منبعمحور سرریز پایین بسیار کمی دارند. در مورد بیکاری دو دیدگاه وجود دارد. یک دیدگاه میگوید ارگ در بازار کار بیکاری اسنت به دلیل قیمت نیروی کار است و دیدگاه دوم میگوید به دلیل نبود فرصت شغلی ایجاد شده است. بر اساس دیدگاه نخست باید دستمزد کاهش یابد تا بیکاری کم شود اما رویکرد دوم میگوید که به این گونه نیست که بازار به،صورت خود به خود برای همه کار ایجاد کند. بازار به سود خدمت میکند و این دولتها هستند که باید بهگونهای برنامهریزی کنند که مسیر سودآوری از اشتغال بگذرد. در این برنامه از یک طرف برای ایجاد اشتغال به رویکرد کاهش دستمزد رجوع شده است و از طرف دیگر در بخش صنعت سیاست صنعتی همان سیاست منبعمحور است. که این رویکرد نابرابریها را تشدید خواهد کرد.
#ایران_فردا
#رویکرد_برنامهی_توسعهی_هفتم
https://t.me/iranfardamag
🔷حسین رجب پور
▪️برگرفته از نشست موسسهی دین و اقتصاد(بخش دوم)
@iranfardamag
🔸موضوع مهم مورد اهمیت در بررسی برنامه توسعه هفتم ، بحث بهزیستی انسان در این برنامه است. دیدگاههای متاخر در حوزه توسعه هدف غایی توسعه را بهزیستی انسانها میدانند اما لایحه برنامه هفتم توسعه، غیر انسانمحور است. زمانی در اقتصاد ایران بحث تعدیل ساختاری بسیار مطرح بود. در این رویکرد فرض این بود هر آن چیزی که برای بنگاه و برای شرکتها خوب است برای کل کشور هم خوب است. در نتیجه گفته میشد از فضای اقتصادی باید مقرراتزدایی و نیز آزادسازی کنیم و زمانی که بنگاه سودآور شود انسانها نیز بهره میبرند. درواقع در این رویکرد شهروندان را تابع منافعی که از بنگاهها به دست میآورند میدانستند. این موضوع را چگونه میتوان در برنامه توسعه ردیابی کرد؟ نخست اینکه در برنامه هفتم فصل اشتغال وجود ندارد و اشتغال زیرمجموعه فصل رشد آورده شده است. در این لایحه آمده برای ایجاد اشتغال کسانی که میخواهند به تازگی وارد بازار کار شوند کارفرما میتواند تا سه سال حقوق و مزایایی معادل نصف حداقل حقوق برای آنها در نظر بگیرد. در حالی که امروز ما در شرایطی هستیم که حداقل دستمزد توانایی پوشش خط فقر را ندارد و گفته میشود 30 میلیون نفر زیر خط فقر هستند. با این صورتبندی احتمالا جابجاییهای زیادی در بازار کار دیده میشود. یعنی کارفرماها میتوانند با نیروی کار قدیمی خود قرارداد نبندند و از نیروی کار جدید استفاده کند که نصف حقوق خواهد گرفت.
🔹در ماده 16 (عینا در ماده 20 تکرار شده با هدف آنچه «تقويت انگيزه بنگاهها براي افراد متقاضي به كار تحت پوشش بهزيستي يا كميته امداد يا مرتبط با سازمان زندانها» خوانده شده، آمده است انعقاد قرارداد كار با اين دسته افراد با پرداختهاي كمتر از حداقل دستمزد فراهم ميشود. این نگاهی است که دولت به نیروی کار دارد.
🔸در نقطه مقابل دیدگاه برنامه نسبت به کارفرما وجود دارد. در بخشی از لایحه آمده است دولت میتواند طرحهای عمرانی نیمه تمام را از طریق مشارکت عمومی-خصوصی پیش ببرد و برای این موضوع چند امتیاز گذاشته است. ازجمله اینکه بهای محصول تولید شده نباید مشمول قیمتگذاری اما باید مشمول امتیازاتی ازجمله یارانه سود باشد. همچنین گفته شده است دستگاهها مجازند تا 10 درصد اعتبارات عمرانی خود را صرف این حمایت کنند.
🔹موضوع دیگر در این برنامه بحث نابرابری است. در اهداف برنامه آمده است که ضریب جینی از 38 به 34 کاهش یابد اما در برای اجرایی شدن آن چه برنامهای وجود دارد؟ مطالعات حوزه نابرابری در ایران نشان میدهد که دهکهای ثروتمند از محل عایدات سرمایه سود بالایی دارند و اگر قرار باشد مالیات باز توزیعی گرفته شود باید مالیات بر عایدی سرمایه باشد. در این برنامه و لایحه مفهوم مالیات و مشتقاتش مثل سازمان امور مالیاتی و غیره 79 بار تکرار شده است ولی اثری از این نوع مالیاتها در متن لایحه نیست.
🔸به نظر میرسد این لایحه بسیار با سرعت تنظیم شده است و هیچ بحثی راجع به صنعت از منظر اشتغال وجود ندارد. این موضوع از منظر نابرابری هم اهمیت دارد. صنایع سرمایهبر و منبعمحور سرریز پایین بسیار کمی دارند. در مورد بیکاری دو دیدگاه وجود دارد. یک دیدگاه میگوید ارگ در بازار کار بیکاری اسنت به دلیل قیمت نیروی کار است و دیدگاه دوم میگوید به دلیل نبود فرصت شغلی ایجاد شده است. بر اساس دیدگاه نخست باید دستمزد کاهش یابد تا بیکاری کم شود اما رویکرد دوم میگوید که به این گونه نیست که بازار به،صورت خود به خود برای همه کار ایجاد کند. بازار به سود خدمت میکند و این دولتها هستند که باید بهگونهای برنامهریزی کنند که مسیر سودآوری از اشتغال بگذرد. در این برنامه از یک طرف برای ایجاد اشتغال به رویکرد کاهش دستمزد رجوع شده است و از طرف دیگر در بخش صنعت سیاست صنعتی همان سیاست منبعمحور است. که این رویکرد نابرابریها را تشدید خواهد کرد.
#ایران_فردا
#رویکرد_برنامهی_توسعهی_هفتم
https://t.me/iranfardamag
Telegram
ایران فردا
نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هر ماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag
Forwarded from البرز | کمال اطهاری
▪️▫️▪️
حامیان جامعه مدنی (حجم) برگزار میکند:
درباره
نسبت جامعه مدنی و اقتصاد توسعه
سخنرانان:
کمال اطهاری و محمدرضا آهنی
▪️سهشنبه ۶ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵
▫️سندیکای شرکتهای ساختمانی ایران (تهران، خیابان طالقانی، جنب سینما فلسطین، خیابان شهید برادران مظفر، پلاک ۸۶)
@Haajm
▫️▪️▫️
البرز | کمال اطهاری
@athari_alborz
حامیان جامعه مدنی (حجم) برگزار میکند:
درباره
نسبت جامعه مدنی و اقتصاد توسعه
سخنرانان:
کمال اطهاری و محمدرضا آهنی
▪️سهشنبه ۶ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵
▫️سندیکای شرکتهای ساختمانی ایران (تهران، خیابان طالقانی، جنب سینما فلسطین، خیابان شهید برادران مظفر، پلاک ۸۶)
@Haajm
▫️▪️▫️
البرز | کمال اطهاری
@athari_alborz
Forwarded from نهضت آزادى ايران
🔸منتشر شده در توییتر محمد توسلی
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
حاکمیت از رأى آرى اکثریت قاطع ملت در رفراندوم ۱۳۵۸، امروز به "نه"هاى مستقيم و بىپردهاى رسيده است كه اقشار مختلف مردم ایران به ویژه نسل جوان به شیوههای مختلف بیان میکنند. تا دیرتر نشده به سمت ملت و اجرای مطالبات برحق آنان برگردید و از مخاطرات قطعی پیشگیری کنید.
#دانشگاه_هنر
@nehzatazadiiran
🔹دبیرکل نهضت آزادی ایران
@nehzatazadiiran
حاکمیت از رأى آرى اکثریت قاطع ملت در رفراندوم ۱۳۵۸، امروز به "نه"هاى مستقيم و بىپردهاى رسيده است كه اقشار مختلف مردم ایران به ویژه نسل جوان به شیوههای مختلف بیان میکنند. تا دیرتر نشده به سمت ملت و اجرای مطالبات برحق آنان برگردید و از مخاطرات قطعی پیشگیری کنید.
#دانشگاه_هنر
@nehzatazadiiran
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
◽️رمی جمرات
🖋سوسن شریعتی
به رمی جمرات میماند موقعیت شریعتی در فضای مجازی. بی نظیر است. در باره سلبریتیها شاید رسمی باشد قدیمی؛ در باره روشنفکر-یا تاریک فکری- که چهل و شش سال پیش از میان ما رفته این موقعیت بی نظیر است. مشابه ندارد. ماجرا ی بت است و باران سنگ ریزهها : بچه آخوند بودن و کراواتش، فاطمه گفتن و بی حجاب بودن همسرش، دهاتی بودن و فرانسه رفتنش؛ انقلابی بودن و نوکر ساواک بودنش، بی مدرک بودن و تئوریسین بودنش؛ همگی موضوع افشاگری شده اند. حتی نامه های عاشقانه به همسرش (که به عربی و ترکی استانبولی ترجمه شده ) در اینجا که ماییم موضوع افشاگری است.
مطالعهی متن کامل
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#علی_شریعتی
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋سوسن شریعتی
به رمی جمرات میماند موقعیت شریعتی در فضای مجازی. بی نظیر است. در باره سلبریتیها شاید رسمی باشد قدیمی؛ در باره روشنفکر-یا تاریک فکری- که چهل و شش سال پیش از میان ما رفته این موقعیت بی نظیر است. مشابه ندارد. ماجرا ی بت است و باران سنگ ریزهها : بچه آخوند بودن و کراواتش، فاطمه گفتن و بی حجاب بودن همسرش، دهاتی بودن و فرانسه رفتنش؛ انقلابی بودن و نوکر ساواک بودنش، بی مدرک بودن و تئوریسین بودنش؛ همگی موضوع افشاگری شده اند. حتی نامه های عاشقانه به همسرش (که به عربی و ترکی استانبولی ترجمه شده ) در اینجا که ماییم موضوع افشاگری است.
مطالعهی متن کامل
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
#علی_شریعتی
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from ایران فردا
🔴تاثیر کنش اجتماعی در تقویت حیات سیاسی
🔶فیروزه صابر
@iranfardamag
▪️تجربه عملی و باور عمومی در مورد انواع کنشگری های اثرگذار در جامعه ، همواره کنشگری سیاسی را در صدر می نشاند. پیشتازی روشنفکر در اندیشه ورزی و تحمل هزینه های معطوف به مبارزات سیاسی این تفکر را تثبیت کرده است . با آنکه طی سالیان اخیر با رشد کمی وکیفی کنشگری های اجتماعی در ایران و حتی هزینه زا بودن آن و نیز برخورداری از نقش تاثیرگذارتر در برخی از ابعاد ، هم چنان این باور بویژه در ساحت سیاسی و در نزد غالب کنشگران سیاسی عمق دارد . بر همین اساس هم قائل به پیوند جدی با دیگران نیستند و یا ضرورت آن را خیلی مهم و تعیین کننده نمی دانند. تجربه اعتراضات و جنبش های اخیر همنشاندادکه کنشگران سیاسی و جامعه روشنفکری یا مشاهده گر بودند و یا تحلیل گر و به غیر از همراهی های فردی ، نقش موثری نتوانستند ایفا کنند.
🔹هدی صابر که خود در هر دو ساحت ، صاحب نظر و تجربه بود، معتقد بود که « نیروهای سیاسی ایران با نیروهای اجتماعی جامعه خود ، پیوند ویژه ای برقرار نکرده اند. ادبیات مناسبات نیروهای سیاسی خاص ، درون گرا و فاقد پایگاه و خاستگاه طبقاتی بوده است.» ( وحدت نیروها و نیروهای اجتماعی جامعه دیماه ۸۸)
▪️او با تبیین ضرورت قوام یافتگی ، اشاره می کند که « این باور فکری جا افتاده که روشنفکر تنها بر اساس ساختار ذهنی خود شکل می گیرد، فردی که اندیشه بورزد و اندام خود را فعل کند و به باور برسد که هست وظرفیت خود را بروز دهد ، به نیروگاه کوچکی تبدیل می شود. و این تشکیلات کوچک است که نیروگاه را فعال می کند.» ( همان)
🔹دکتر مصدق نمونه روشنی است که توانست چنین نیروگاهی را فعال سازد. هدی در سخنرانی خود تحت عنوان الگوی توسعه دو وجهی- مشارکتی: نمونه توسعه ملی ( ۸ آبانماه ۸۷ - حسینیه ارشاد) با طرح ملزومات تعقل و تحقق توسعه ، مصادیق آن را در مورد رهبری دکتر مصدق چنین چیدمان کرد:
▪️ایده:ملی کردننفت،تئوری: موازنه منفی ، سازمان : به ترتیب فراکسیون، جبهه ودولت ، برنامه : اقتصاد بدون نفت و توسعه سیاسی . با این ظرفیت فکری و عملی « مصدق در مجلس فراکسیون تشکیل می دهد و فراکسیون را برای یک مبارزه ملی آمادهمی کند. این فراکسیون، آموزشگاه نیروهای اجتماعی و سیاسی ایران می شود. از آگاهی بخشیهای فراکسیون، جنبش اجتماعی تشکیل میشود. جنبش اجتماعی در سرفصل خود با تشکیلاتی چون جبهه ملی پیوند میخورد. میتوان گفت جبههی ملی محصول آمادگیهای پیشینی فرد دکتر مصدق است. پس از جبههملیاول به فاصلهی چند هفته سازمان محلات، سازمان اصناف بازار، شهرستانها و... شکل میگیرد. برای اول بار جبههای در ایران شکل میگیرد که استاد دانشگاه ژورنالیست، وکیل، پزشک، مهندس، تحصیل کردهی پلیتکنیک فرانسه، تحصیل کردهی دانشکدههای حقوق پاریس مینشیند و در کنار آن شمشیری چلوکبابی، حاج محمد حسین راسخ افشار (رئیس اتحادیهی کامیون داران در ایران)، ابراهیم کریم آبادی (سر صنف قهوه چیان ایران)، قصابی مثل عبدالله کرنی-(بزن بهادرِ ملی و مصدقی)، ورزشکاری مثل تختی و تاجیک و... . همه را دربر میگیرد. نیروهای سیاسی زمان حال نیروهایی خاص با وضعیت خاص و درونی هستند که پایگاه و خاستگاه اجتماعی ندارند. مجموعه نیروهایی که ما آنها را به عنوان نیروهای سیاسی می شناسیم، چند ویژگی مشترک دارند؛ مناسبات و ادبیات نوشتاری و گفتاری روشنفکری خاص خود را دارند که به بیرون از خودشان نتوانستند تسری بدهند. دارای امکانات حداقلی هستند که با نیروهای اجتماعی نتوانستند رابطه و مراوده داشته باشند.....
متن کامل:
https://tinyurl.com/44jvnece
#ایران_فردا
#هدی_صابر
#فیروزه_صابر
#کنشگری_سیاسی
#کنشگری_اجتماعی
https://t.me/iranfardamag
🔶فیروزه صابر
@iranfardamag
▪️تجربه عملی و باور عمومی در مورد انواع کنشگری های اثرگذار در جامعه ، همواره کنشگری سیاسی را در صدر می نشاند. پیشتازی روشنفکر در اندیشه ورزی و تحمل هزینه های معطوف به مبارزات سیاسی این تفکر را تثبیت کرده است . با آنکه طی سالیان اخیر با رشد کمی وکیفی کنشگری های اجتماعی در ایران و حتی هزینه زا بودن آن و نیز برخورداری از نقش تاثیرگذارتر در برخی از ابعاد ، هم چنان این باور بویژه در ساحت سیاسی و در نزد غالب کنشگران سیاسی عمق دارد . بر همین اساس هم قائل به پیوند جدی با دیگران نیستند و یا ضرورت آن را خیلی مهم و تعیین کننده نمی دانند. تجربه اعتراضات و جنبش های اخیر همنشاندادکه کنشگران سیاسی و جامعه روشنفکری یا مشاهده گر بودند و یا تحلیل گر و به غیر از همراهی های فردی ، نقش موثری نتوانستند ایفا کنند.
🔹هدی صابر که خود در هر دو ساحت ، صاحب نظر و تجربه بود، معتقد بود که « نیروهای سیاسی ایران با نیروهای اجتماعی جامعه خود ، پیوند ویژه ای برقرار نکرده اند. ادبیات مناسبات نیروهای سیاسی خاص ، درون گرا و فاقد پایگاه و خاستگاه طبقاتی بوده است.» ( وحدت نیروها و نیروهای اجتماعی جامعه دیماه ۸۸)
▪️او با تبیین ضرورت قوام یافتگی ، اشاره می کند که « این باور فکری جا افتاده که روشنفکر تنها بر اساس ساختار ذهنی خود شکل می گیرد، فردی که اندیشه بورزد و اندام خود را فعل کند و به باور برسد که هست وظرفیت خود را بروز دهد ، به نیروگاه کوچکی تبدیل می شود. و این تشکیلات کوچک است که نیروگاه را فعال می کند.» ( همان)
🔹دکتر مصدق نمونه روشنی است که توانست چنین نیروگاهی را فعال سازد. هدی در سخنرانی خود تحت عنوان الگوی توسعه دو وجهی- مشارکتی: نمونه توسعه ملی ( ۸ آبانماه ۸۷ - حسینیه ارشاد) با طرح ملزومات تعقل و تحقق توسعه ، مصادیق آن را در مورد رهبری دکتر مصدق چنین چیدمان کرد:
▪️ایده:ملی کردننفت،تئوری: موازنه منفی ، سازمان : به ترتیب فراکسیون، جبهه ودولت ، برنامه : اقتصاد بدون نفت و توسعه سیاسی . با این ظرفیت فکری و عملی « مصدق در مجلس فراکسیون تشکیل می دهد و فراکسیون را برای یک مبارزه ملی آمادهمی کند. این فراکسیون، آموزشگاه نیروهای اجتماعی و سیاسی ایران می شود. از آگاهی بخشیهای فراکسیون، جنبش اجتماعی تشکیل میشود. جنبش اجتماعی در سرفصل خود با تشکیلاتی چون جبهه ملی پیوند میخورد. میتوان گفت جبههی ملی محصول آمادگیهای پیشینی فرد دکتر مصدق است. پس از جبههملیاول به فاصلهی چند هفته سازمان محلات، سازمان اصناف بازار، شهرستانها و... شکل میگیرد. برای اول بار جبههای در ایران شکل میگیرد که استاد دانشگاه ژورنالیست، وکیل، پزشک، مهندس، تحصیل کردهی پلیتکنیک فرانسه، تحصیل کردهی دانشکدههای حقوق پاریس مینشیند و در کنار آن شمشیری چلوکبابی، حاج محمد حسین راسخ افشار (رئیس اتحادیهی کامیون داران در ایران)، ابراهیم کریم آبادی (سر صنف قهوه چیان ایران)، قصابی مثل عبدالله کرنی-(بزن بهادرِ ملی و مصدقی)، ورزشکاری مثل تختی و تاجیک و... . همه را دربر میگیرد. نیروهای سیاسی زمان حال نیروهایی خاص با وضعیت خاص و درونی هستند که پایگاه و خاستگاه اجتماعی ندارند. مجموعه نیروهایی که ما آنها را به عنوان نیروهای سیاسی می شناسیم، چند ویژگی مشترک دارند؛ مناسبات و ادبیات نوشتاری و گفتاری روشنفکری خاص خود را دارند که به بیرون از خودشان نتوانستند تسری بدهند. دارای امکانات حداقلی هستند که با نیروهای اجتماعی نتوانستند رابطه و مراوده داشته باشند.....
متن کامل:
https://tinyurl.com/44jvnece
#ایران_فردا
#هدی_صابر
#فیروزه_صابر
#کنشگری_سیاسی
#کنشگری_اجتماعی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
تاثیر کنش اجتماعی در تقویت حیات سیاسی
فیروزه صابر @iranfardamag تجربه عملی و باور عمومی در مورد انواع کنشگری های اثرگذار در جامعه ، همواره کنشگری سیاسی را در صدر می نشاند. پیشتازی روشنفکر در اندیشه ورزی و تحمل هزینه های معطوف به مبارزات سیاسی این تفکر را تثبیت کرده است . با آنکه طی سالیان اخیر…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸 و اما آموزهٔ او چه بود؟
🖋احسان شریعتی
📌در ۴۶مین سالیادِ «ش.م.ع.»
🔹امسال بار دیگر بهدلیل شرایط ویژهٔ کشور مراسم مرسوم سالیاد دکتر شریعتی از سوی بنیاد وخانواده بهشکل رسمی در مرکز برگزار نشد. به دعوت علاقهمندان آن معلم مردم اما در روستای مزینان، خاستگاه خانوادگی وی و نیز از سوی فرهنگیان در شهر سبزوار نشستهایی برگزار شد و قرار بود بنده سخن بگویم. مقامات امنیتی محل لیکن ناگهان پیش از مراسم اطلاع دادند که دستورالعمل آمده که فلانی نمیتواند سخن بگوید. در نتیجه در هنگام تشکر از حضور مردم در این نشست با اشاره به همین محدودیت عرض کردم که بیان را شاید بتوان ممنوع ساخت اما اندیشیدن را مگر میتوان؟ ادامهٔ بزرگداشت و گفتگو سپس در نشستهای محدودتر و خانگی با فرهنگیان سبزوار ادامه یافت.
🔸در بازگشت به تهران در خیابان شریعتی دیدیم که شهرداری بنرهایی نصب کرده بود حاوی نقل قولهایی "دربارهٔ" شریعتی همچون یک «چهرهٔ پرسوز و پیگیر برای حاکمیت اسلام»! یاد مراسم سال ۶۰ افتادم که به منزل دکتر شریعتی حمله شد و پدر وی استاد محمدتقی لحظه ای بیهوش و بنده هم از پی ضرب و جرح نیروی فشار به بیمارستان شریعتی منتقل و در آنجا پرسنل بیمارستان با تعجب میپرسیدند پس چگونه در همان ساعات تلویزیون از شریعتی تجلیل میکند!
آیا این نوع استفاده های سوء و دفاع های بد بیشتر برای بیاعتبار کردن شخصیتهای فکری ملی و مرامی نیست؟ واقعیت این است که اگر مردم از اندیشهٔ شریعتی در زمان نهضت و انقلاب استقبال کرده بودند و به تعبیر آقایان به درد دوران «تخریب» میخورد، در دوران «تأسیس» نظام تا کنون میراث فکری او و بهطور کلی نواندیشی دینی و روشنگری مذهبی از سوی گفتمان و کلام رسمی نظام و حاکمیت بهعنوان اندیشهای «التقاطی» و غیرناب یا غیرشرعی-غیرفقاهتی حذف و طرد شد. نام شریعتی اما همچنان بهطور صوری بر برخی خیابانها و مدارس و بیمارستانها و.. ماند و در همه جا نتوانستند (همچون ارومیه و ..) حذف کنند و یادگار همان دوران آغازین انقلابی است که هنوز در آن همهٔ گرایشهای فکری ملی و مردمی حضور داشتند.
🔹برغم غیاب مراسم رسمی و متمرکز در این ایام ۴۶مین سالیاد شریعتی، نشستها و نوشتارهای بسیاری بیشتر «پیرامون» او، خواه با نقد و بررسی «تأثیرات» میراث فکری و یا حملاتی و دفاعیاتی له و علیه «شخص» وی برگزار و منتشر شده است. به موضوعیت اندیشه و فعلیت طرحافکنی و راهکار وی در موقعیت کنونی و در برابر معضلات و بحرانهای جاری برای رفع موانع و شکستن بنبستهای وضع موجود، کمتر پرداخته شد.
🔸موضوع اندیشهٔ شریعتی، فراسوی حاشیهپردازیهای «پیرامونی»، فراخوان به نوعی خودآگاهی است و نقد باخودبیگانگی یا به تعبیر وی «استحمار» کهنه (تحجر شریعت، تصلب فقاهت و استبداد سنت دینی) و استحمار نو («آگاهی کاذب» ایدئولوژیهای مدرن). جهانبینی یکتاگرایی یا «توحیدِ» وی «زندگی» را با «نان، آزادی، و فرهنگ» (در برابر زر و زور و تزویر) تعریف میکرد؛ همان تثلیث عدالت(سوسیالیسم منهای دولت گرایی)، آزادی (منهای سرمایه داری) و عرفان (نه تصوف بلکه جوهر اخلاقی-معنوی همهٔ ادیان و "خداپرستی منهای آخوندیسم")، تا بتوان سپس به «ایمان و دوست داشتن» راستین رسید. ما هنوز و بیش از دیروز به این نقد، امکان نوزایی فرهنگی و پیرایش دین از خرافه و امتناع، ارتجاع و استبداد سنتی-و-بنیادگرای دینی نیازمندیم، و به آن روایت از مذهب که ما را به دوستی میهن و مردم، زن و زندگی، آزادی و برابری، توسعه و تعالی فراخواند.
🔹در سطح جهانروا و فراگیر نیز، در عصر «پساها»یا پایان ایدئولوژیهای پسادینی و «واسازی فراروایات» که فصل تشکیک و نومیدی است، و بی اعتقادی به امیدهای واهی گذشته، خواه در سده های وسطی و خواه در عصر مدرن (زیر سیطره ایمان و یا حاکمیت عقل)، نیاز داریم به «امید»ی نو و ایمانی دیگر، از سنخ «مسئولیت»(نسبت به هستی-طبیعت)، «ارجشناسی»(نسبت به دیگری)، و«یکتویی»(متکی به خود).
🔸خوانش و روش موسوم به «نوشریعتی» در این راستا و با چنین چشماندازی در این سالیاد، به بزرگداشت واقعی یعنی نقد و بررسی اندیشه و ارتقا و اعتلای راه آن آموزگار، "با و در برابر او"، می نشیند.
#یادداشت
#ممنوع_سخنرانی
#آزادی_اندیشیدن
#زن_زندگی_آزادی
#چهل_و_ششمین_یادمان
✅ @Dr_ehsanshariati
📌تصویر پیوست: خانه دکتر شریعتی کاهک مزینان
🖋احسان شریعتی
📌در ۴۶مین سالیادِ «ش.م.ع.»
🔹امسال بار دیگر بهدلیل شرایط ویژهٔ کشور مراسم مرسوم سالیاد دکتر شریعتی از سوی بنیاد وخانواده بهشکل رسمی در مرکز برگزار نشد. به دعوت علاقهمندان آن معلم مردم اما در روستای مزینان، خاستگاه خانوادگی وی و نیز از سوی فرهنگیان در شهر سبزوار نشستهایی برگزار شد و قرار بود بنده سخن بگویم. مقامات امنیتی محل لیکن ناگهان پیش از مراسم اطلاع دادند که دستورالعمل آمده که فلانی نمیتواند سخن بگوید. در نتیجه در هنگام تشکر از حضور مردم در این نشست با اشاره به همین محدودیت عرض کردم که بیان را شاید بتوان ممنوع ساخت اما اندیشیدن را مگر میتوان؟ ادامهٔ بزرگداشت و گفتگو سپس در نشستهای محدودتر و خانگی با فرهنگیان سبزوار ادامه یافت.
🔸در بازگشت به تهران در خیابان شریعتی دیدیم که شهرداری بنرهایی نصب کرده بود حاوی نقل قولهایی "دربارهٔ" شریعتی همچون یک «چهرهٔ پرسوز و پیگیر برای حاکمیت اسلام»! یاد مراسم سال ۶۰ افتادم که به منزل دکتر شریعتی حمله شد و پدر وی استاد محمدتقی لحظه ای بیهوش و بنده هم از پی ضرب و جرح نیروی فشار به بیمارستان شریعتی منتقل و در آنجا پرسنل بیمارستان با تعجب میپرسیدند پس چگونه در همان ساعات تلویزیون از شریعتی تجلیل میکند!
آیا این نوع استفاده های سوء و دفاع های بد بیشتر برای بیاعتبار کردن شخصیتهای فکری ملی و مرامی نیست؟ واقعیت این است که اگر مردم از اندیشهٔ شریعتی در زمان نهضت و انقلاب استقبال کرده بودند و به تعبیر آقایان به درد دوران «تخریب» میخورد، در دوران «تأسیس» نظام تا کنون میراث فکری او و بهطور کلی نواندیشی دینی و روشنگری مذهبی از سوی گفتمان و کلام رسمی نظام و حاکمیت بهعنوان اندیشهای «التقاطی» و غیرناب یا غیرشرعی-غیرفقاهتی حذف و طرد شد. نام شریعتی اما همچنان بهطور صوری بر برخی خیابانها و مدارس و بیمارستانها و.. ماند و در همه جا نتوانستند (همچون ارومیه و ..) حذف کنند و یادگار همان دوران آغازین انقلابی است که هنوز در آن همهٔ گرایشهای فکری ملی و مردمی حضور داشتند.
🔹برغم غیاب مراسم رسمی و متمرکز در این ایام ۴۶مین سالیاد شریعتی، نشستها و نوشتارهای بسیاری بیشتر «پیرامون» او، خواه با نقد و بررسی «تأثیرات» میراث فکری و یا حملاتی و دفاعیاتی له و علیه «شخص» وی برگزار و منتشر شده است. به موضوعیت اندیشه و فعلیت طرحافکنی و راهکار وی در موقعیت کنونی و در برابر معضلات و بحرانهای جاری برای رفع موانع و شکستن بنبستهای وضع موجود، کمتر پرداخته شد.
🔸موضوع اندیشهٔ شریعتی، فراسوی حاشیهپردازیهای «پیرامونی»، فراخوان به نوعی خودآگاهی است و نقد باخودبیگانگی یا به تعبیر وی «استحمار» کهنه (تحجر شریعت، تصلب فقاهت و استبداد سنت دینی) و استحمار نو («آگاهی کاذب» ایدئولوژیهای مدرن). جهانبینی یکتاگرایی یا «توحیدِ» وی «زندگی» را با «نان، آزادی، و فرهنگ» (در برابر زر و زور و تزویر) تعریف میکرد؛ همان تثلیث عدالت(سوسیالیسم منهای دولت گرایی)، آزادی (منهای سرمایه داری) و عرفان (نه تصوف بلکه جوهر اخلاقی-معنوی همهٔ ادیان و "خداپرستی منهای آخوندیسم")، تا بتوان سپس به «ایمان و دوست داشتن» راستین رسید. ما هنوز و بیش از دیروز به این نقد، امکان نوزایی فرهنگی و پیرایش دین از خرافه و امتناع، ارتجاع و استبداد سنتی-و-بنیادگرای دینی نیازمندیم، و به آن روایت از مذهب که ما را به دوستی میهن و مردم، زن و زندگی، آزادی و برابری، توسعه و تعالی فراخواند.
🔹در سطح جهانروا و فراگیر نیز، در عصر «پساها»یا پایان ایدئولوژیهای پسادینی و «واسازی فراروایات» که فصل تشکیک و نومیدی است، و بی اعتقادی به امیدهای واهی گذشته، خواه در سده های وسطی و خواه در عصر مدرن (زیر سیطره ایمان و یا حاکمیت عقل)، نیاز داریم به «امید»ی نو و ایمانی دیگر، از سنخ «مسئولیت»(نسبت به هستی-طبیعت)، «ارجشناسی»(نسبت به دیگری)، و«یکتویی»(متکی به خود).
🔸خوانش و روش موسوم به «نوشریعتی» در این راستا و با چنین چشماندازی در این سالیاد، به بزرگداشت واقعی یعنی نقد و بررسی اندیشه و ارتقا و اعتلای راه آن آموزگار، "با و در برابر او"، می نشیند.
#یادداشت
#ممنوع_سخنرانی
#آزادی_اندیشیدن
#زن_زندگی_آزادی
#چهل_و_ششمین_یادمان
✅ @Dr_ehsanshariati
📌تصویر پیوست: خانه دکتر شریعتی کاهک مزینان
Forwarded from نهضت آزادى ايران
🔸هفت زیان و آفت و انحراف در نتیجه یک کج اندیشی!
🔹 بازنشر یادداشتی از مهندس مهدی بازرگان
📌مرحوم مهندس بازرگان نوشت: حکومت و سیاست یا اداره امت و مملکت و ملت، از دیدگاه دیانت و بعثت پیامبران، تفاوت اصولی با سایر مسائل و مشاغل زندگی ندارد. همانطور که قبلاً گفته شد اگر اسلام و پیامبران به ما درس آشپزی و باغداری یا چوپانی و خانه داری نداده و به خودمان واگذار کرده اند تا با استفاده از عقل و تجربه و تعلیمات و با رعایت پاره ای احکام حلال و حرام شرعی آنها را انجام دهیم، امور اقتصاد و مدیریت و سیاست هم به عهده خودمان می باشد.
📌کما آنکه قرآن، با وجود ارزش و اعتبار و احترام فوق العاده ای که برای علم و تعلیم و تفکر قائل است و مکرر آنها را سفارش کرده است، در هیچ سوره و آیه ای درس ریاضیات یا زمین شناسی و الکترونیک یا فلسفه و فیزیک به ما نمی دهد. بنابراین اشکالی ندارد که ادیان الهی مبارزه با ستمگران و عدالت و اداره امت ها را تجویز و تاکید کرده باشند ولی ایدئولوژی و احکام و تعلیمات خاصی در آن زمینه ها نداده باشند.
📌به این ترتیب چنانچه آخرت و خدا را برنامه اصلی بعثت انبیاء بدانیم و امر و اصلاح دنیا هدف و وظیفه ادیان الهی نباشد، دیگر ایراد و نقصی برای ادیان نخواهد بود که گفته شود در اصول و احکام دین همه مسائل و مشکلات زندگی و دستورالعمل های جامع و کامل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مورد نیاز جوامع وجود ندارد. یا بگوییم که یک ایدئولوژی صرفا دینی می تواند به لحاظ سیاست و مدیریت و اقتصاد یا به طور کلی دنیاشناسی و جهانبینی انسانی و فلسفی و فنی، کامل و کافی نباشد.
📌دینی که به خاطر دنیا درست شود، خدایی که برای درد و آرزوهای دنیا پرستیده شود یا آخرت و بعثت و ثوابی که در راه خواسته های دنیا تامین گردند، نه دین است نه خدا و نه آخرت. شرکی است در کنار و در برابر توحید و مصداقی از انقلاب و بازگشت به عقب، یا خسران و هلاکت.
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://sobhema.news/?p=23387
🔹 بازنشر یادداشتی از مهندس مهدی بازرگان
📌مرحوم مهندس بازرگان نوشت: حکومت و سیاست یا اداره امت و مملکت و ملت، از دیدگاه دیانت و بعثت پیامبران، تفاوت اصولی با سایر مسائل و مشاغل زندگی ندارد. همانطور که قبلاً گفته شد اگر اسلام و پیامبران به ما درس آشپزی و باغداری یا چوپانی و خانه داری نداده و به خودمان واگذار کرده اند تا با استفاده از عقل و تجربه و تعلیمات و با رعایت پاره ای احکام حلال و حرام شرعی آنها را انجام دهیم، امور اقتصاد و مدیریت و سیاست هم به عهده خودمان می باشد.
📌کما آنکه قرآن، با وجود ارزش و اعتبار و احترام فوق العاده ای که برای علم و تعلیم و تفکر قائل است و مکرر آنها را سفارش کرده است، در هیچ سوره و آیه ای درس ریاضیات یا زمین شناسی و الکترونیک یا فلسفه و فیزیک به ما نمی دهد. بنابراین اشکالی ندارد که ادیان الهی مبارزه با ستمگران و عدالت و اداره امت ها را تجویز و تاکید کرده باشند ولی ایدئولوژی و احکام و تعلیمات خاصی در آن زمینه ها نداده باشند.
📌به این ترتیب چنانچه آخرت و خدا را برنامه اصلی بعثت انبیاء بدانیم و امر و اصلاح دنیا هدف و وظیفه ادیان الهی نباشد، دیگر ایراد و نقصی برای ادیان نخواهد بود که گفته شود در اصول و احکام دین همه مسائل و مشکلات زندگی و دستورالعمل های جامع و کامل سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مورد نیاز جوامع وجود ندارد. یا بگوییم که یک ایدئولوژی صرفا دینی می تواند به لحاظ سیاست و مدیریت و اقتصاد یا به طور کلی دنیاشناسی و جهانبینی انسانی و فلسفی و فنی، کامل و کافی نباشد.
📌دینی که به خاطر دنیا درست شود، خدایی که برای درد و آرزوهای دنیا پرستیده شود یا آخرت و بعثت و ثوابی که در راه خواسته های دنیا تامین گردند، نه دین است نه خدا و نه آخرت. شرکی است در کنار و در برابر توحید و مصداقی از انقلاب و بازگشت به عقب، یا خسران و هلاکت.
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://sobhema.news/?p=23387
Forwarded from javad kashi (Javad Kashi)
شریعتی و جهان جهانهای مشترک
-----
علی شریعتی در اواخر عمر فکریاش بر سهگانه «عرفان، آزادی و برابری» تمرکز کرد. او به تلاش برای فهم ایدئولوژیک از دین پشت کرده بود.
تلاش بر فهم ایدئولوژیک، یک دین و جمع پیروانش را در کانون توجه قرار میدهد. باید کاری کنی پیروان یک گروه همبسته و متعهد شوند. در وهله اول باید به وضع فعلیشان حمله کنی و در همان حال به آنها گوشزد کنی یک گوهر تاریخی، یگانه و درخشان دارند و گناهشان غفلت از این گوهر است. این دو کار همراه هم، از یک طرف حس گناه را در پیروان شعلهور میکند و از طرف دیگر حس خودشیفتگی را در آنها برمیانگیزد. این دو در کنار هم کافی است تا برای غایت و هدفی که در سیاست داری، همبسته شوند.
همه صنوف ایدئولوژیک قوم برگزیده ساختند. برای لیبرالها اروپاییها قوم برگزیده بودند، برای مارکسیستها پرولتاریا، و برای اسلامگراها امت اسلام. همه این اقوام برگزیده پیش از کسب قدرت، رویاهای بسیار برانگیختند و در زمانی که تکیه بر مصادر قدرت دادند، فقر خود را به نمایش گذاشتند. دستشان خالی بود و آهی در بساط نداشتند.
شریعتی که در موضع اصلاح دینی در خانه اسلام و تشیع نشسته بود، یکباره فراروی کرد. به جای اسلام و تشیع، به روح عام شرقی تکیه کرد و مفهوم عرفان را استخراج نمود. به عنوان یک متجدد، از صداهای متنوع دنیای تجدد فراروی کرد و مفهوم آزادی را استخراج نمود و سرانجام از همه صنوف مارکسیسم و اندیشه چپ فراروی کرد و ایده برابری را استخراج نمود. او به جای محتوا، سه صورت عام را از همه صداهای دوران خود برگزید. نشان داد این سه چگونه بدون یکدیگر سفرههاشان خالی است و حاصلشان سیاه کردن روزگار مردمان.
او به این نتیجه رسیده بود که اسلام، مسیحیت، مارکسیسم و همه فرهنگها و سنتها و ایدئولوژیها برای گروهی از پیروانشان جهان مشترکی ساختهاند. به جای آنکه در خیمه این یا آن بنشینی و امیدی به نجات داشته باشی، باید بر فرازشان بایستی و جهان جهانهای مشترک را تاسیس کنی. جهانی که عام است و مستعد پذیرش همه این خیمههای کوچک و بزرگ. از هرکدام باید یک مفهوم مرکزی اختیار کنی و اثبات کنی هیچ کدام بدون دیگری گوهر نیستند و درخششی ندارند. بلکه بر عکس فقیر و تنگ دستاند.
فضیلت در سیاست تجلی نمیکند مگر آنکه فضیلت خود را از چشمه فضیلت دیگران سیراب کنی. عرفان، برابری و آزادی سه فضیلت عام جهانهای مشترک دنیای امروز است. پس این سه را باید با یکدیگر آزمود و در پرتو هر کدام بستر شکوفایی دیگری را فراهم کرد.
انتقال از پروژه خوانش ایدئولوژیک از اسلام، به سمت تولید جهان جهانهای مشترک یک اتفاق مهم بود که متاسفانه در دوران مابعد شریعتی پیگرفته نشد. روشنفکران دینی در تقابل با نظام جمهوری اسلامی و به نام بیاعتبار کردن فهم ایدئولوژیک از دین، دست به کار بیجهان کردن اسلام شدند. خیال کردند با سست کردن توان فرهنگ اسلامی در تولید جهان مشترک، میتوانند به سمت دمکراسی راهی بگشایند. همه حواس و تمرکز و غایت نظریشان محدود ماند به مرزهای کوچک ایران. در ناتوان سازی اسلام برای تولید یک جهان مشترک توفیق چندانی نداشتند. اسلام همچنان قادر به تولید جهان مشترک هست اگرچه نه به مدد خوانشهای متجددانه و در میان گروههای مدرن. شریعتی در پروژه عرفان برابری و آزادی، به جای از کار انداختن اسلام برای تولید جهان مشترک، یک معیار عام اخلاقی و جهانشمول ساخت: جهان مشرک اسلامی شما، تا چه حد میتواند با برابری و آزادی همسازی کند و در تولید یک جهان مشترک عام جهانی مدد کار باشد؟
@javakashi
-----
علی شریعتی در اواخر عمر فکریاش بر سهگانه «عرفان، آزادی و برابری» تمرکز کرد. او به تلاش برای فهم ایدئولوژیک از دین پشت کرده بود.
تلاش بر فهم ایدئولوژیک، یک دین و جمع پیروانش را در کانون توجه قرار میدهد. باید کاری کنی پیروان یک گروه همبسته و متعهد شوند. در وهله اول باید به وضع فعلیشان حمله کنی و در همان حال به آنها گوشزد کنی یک گوهر تاریخی، یگانه و درخشان دارند و گناهشان غفلت از این گوهر است. این دو کار همراه هم، از یک طرف حس گناه را در پیروان شعلهور میکند و از طرف دیگر حس خودشیفتگی را در آنها برمیانگیزد. این دو در کنار هم کافی است تا برای غایت و هدفی که در سیاست داری، همبسته شوند.
همه صنوف ایدئولوژیک قوم برگزیده ساختند. برای لیبرالها اروپاییها قوم برگزیده بودند، برای مارکسیستها پرولتاریا، و برای اسلامگراها امت اسلام. همه این اقوام برگزیده پیش از کسب قدرت، رویاهای بسیار برانگیختند و در زمانی که تکیه بر مصادر قدرت دادند، فقر خود را به نمایش گذاشتند. دستشان خالی بود و آهی در بساط نداشتند.
شریعتی که در موضع اصلاح دینی در خانه اسلام و تشیع نشسته بود، یکباره فراروی کرد. به جای اسلام و تشیع، به روح عام شرقی تکیه کرد و مفهوم عرفان را استخراج نمود. به عنوان یک متجدد، از صداهای متنوع دنیای تجدد فراروی کرد و مفهوم آزادی را استخراج نمود و سرانجام از همه صنوف مارکسیسم و اندیشه چپ فراروی کرد و ایده برابری را استخراج نمود. او به جای محتوا، سه صورت عام را از همه صداهای دوران خود برگزید. نشان داد این سه چگونه بدون یکدیگر سفرههاشان خالی است و حاصلشان سیاه کردن روزگار مردمان.
او به این نتیجه رسیده بود که اسلام، مسیحیت، مارکسیسم و همه فرهنگها و سنتها و ایدئولوژیها برای گروهی از پیروانشان جهان مشترکی ساختهاند. به جای آنکه در خیمه این یا آن بنشینی و امیدی به نجات داشته باشی، باید بر فرازشان بایستی و جهان جهانهای مشترک را تاسیس کنی. جهانی که عام است و مستعد پذیرش همه این خیمههای کوچک و بزرگ. از هرکدام باید یک مفهوم مرکزی اختیار کنی و اثبات کنی هیچ کدام بدون دیگری گوهر نیستند و درخششی ندارند. بلکه بر عکس فقیر و تنگ دستاند.
فضیلت در سیاست تجلی نمیکند مگر آنکه فضیلت خود را از چشمه فضیلت دیگران سیراب کنی. عرفان، برابری و آزادی سه فضیلت عام جهانهای مشترک دنیای امروز است. پس این سه را باید با یکدیگر آزمود و در پرتو هر کدام بستر شکوفایی دیگری را فراهم کرد.
انتقال از پروژه خوانش ایدئولوژیک از اسلام، به سمت تولید جهان جهانهای مشترک یک اتفاق مهم بود که متاسفانه در دوران مابعد شریعتی پیگرفته نشد. روشنفکران دینی در تقابل با نظام جمهوری اسلامی و به نام بیاعتبار کردن فهم ایدئولوژیک از دین، دست به کار بیجهان کردن اسلام شدند. خیال کردند با سست کردن توان فرهنگ اسلامی در تولید جهان مشترک، میتوانند به سمت دمکراسی راهی بگشایند. همه حواس و تمرکز و غایت نظریشان محدود ماند به مرزهای کوچک ایران. در ناتوان سازی اسلام برای تولید یک جهان مشترک توفیق چندانی نداشتند. اسلام همچنان قادر به تولید جهان مشترک هست اگرچه نه به مدد خوانشهای متجددانه و در میان گروههای مدرن. شریعتی در پروژه عرفان برابری و آزادی، به جای از کار انداختن اسلام برای تولید جهان مشترک، یک معیار عام اخلاقی و جهانشمول ساخت: جهان مشرک اسلامی شما، تا چه حد میتواند با برابری و آزادی همسازی کند و در تولید یک جهان مشترک عام جهانی مدد کار باشد؟
@javakashi
Forwarded from Hamidreza mohammadnejad
از امام جواد تا شریعتی:
چهل و ششمین سالگرد شهادت دکتر شریعتی مصادف شده با شهادت امام جواد علیه السلام؛
از همین رو مناسب است به برخی خصوصیات دکتر شریعتی که او به کار برده و به روش امام جواد شباهت دارد اشاره گردد. قبل از پرداختن به تفسیر و تبلیغ که امروزه باب شده امید است به شناختی از شریعتی که نیاز نسل امروز است نایل گردد. امام جواد در شرایط اختناق آمیزی قرار داشت زمانه شریعتی نیز اختناق امیز بود. با همه آن هردو تلاش کردند از طریق نوشتاری و گفتاری با مردم و مصایب انان ارتباط بر قرار کرده و با پرداختن به سیره صحیح رسول الله ان را به نسل زمان خود بشناسانند. در شرایط استبدادی و اختناق آمیز امام جواد موفق شدند شبکه وکالت را راه بیاندازند و توانستند حقایق دین را حفظ و نفی استبداد کرده باشند، شریعتی نیز رویه خود را به صورت تربیت نسلی برای شناخت اسلام حقیقی انجام داده به خارج از مرزها نیز کشیده شد و اسلام حقیقی منتشر گردید. هم حکام و هم روحانیان رسمی و خرافی روی امام جواد حساسیت بسیار نشان می دادند از همین رو با روشی که ایشان به کاربرد توانست به تربیت نسلی برای آینده سخت تر از زمان خود (زمان امام هادی و امام حسن عسکری) اقدام نموده اثر خود را برای زمان بعد از خود بگذارند. دکتر شریعتی نیز در زمان خود همین حساسیتها و فشار از طرف حکام و روحانیون بر او بود و با درک و شناختی از اوضاع که بدان واقف بود از آینده ای به مراتب سخت تر از زمان خود سخن می گفت، به تربیت نسلی برای حفظ اسلام حقیقی در شرایط به وجود امده بعد از روی کار آمدن روحانیت که مشاهده می گردد و در سخنانش مرتب از آینده ای خطرناک با عملکرد بد اسلام نمایان می گفت که دیگر کسی به مسجد و حسینیه ارشادها نه خواهد رفت و اگر هم به رود با در بسته روبرو خواهد شد اهتمام ورزید. هر دو هم امام جواد هم دکتر شریعتی از آینده ای که حقایق وارونه و اسلام مسخ خواهد شد سخن گفتند و از همین رو تلاش کردند مسیر و ادرس درستی از حقیقت اسلام نشان دهند تا مردم به توانند سره را از ناسره و اسلام حقیقی را از اسلام وارونه تشخیص دهند. شریعتی نه تنها در مکانهایی که دانشجویان و کتابخوانان در آن حضور داشتند بلکه همچون امام جواد اندیشه اش به جامعه نیز سرایت کرد. در دوره امام جواد مردم در شناخت حقیقت دچار شبهه شده بودند و نمی دانستند کی درست می گوید و حقیقت دین نبوی چیست، شریعتی نیز در زمانه ای که عده ای دست در دست جباران گذاشته یا از دین برای خود کاسبی راه انداخته بودند توانست به پرسشهای زمانه و نسل جوان در رابطه با شناخت صحیح از دین نبوی پاسخ گوید تا جوانان اسلام صادق را از اسلام کاذب تشخیص دهند. در تعاقب ان امام جواد در برابر جریانهای اسلام کاذب و روحانیت و دیگر جریانهای فکری و ایدئولوژیک و رقیب قرار داشت دکتر شریعتی نیز در زمانه خود در برابر ایدئو لوژیها و جریانهای فکری مختلف رقیب مانند مارکسیست، لیبرالیسم و اگزیستانسیالیسم قرار داشت، با همه آن توانست از اسلامی مترقی و پیشرو به نسل سردر گم در میان این جریانهای فکری گوناگون و گاه متضاد سخن گفته تا در برابر این هجمه وسیع جوانان به توانند مقاومت و پایداری کرده و با منابع حقیقی و نخستین دین اشنا گردند. هر دو به تربیت نسلی که واسطه انتقال پیام اسلام حقیقی به نسل آینده باشند موفق عمل کردند. با آنکه امام جواد در کنترل قرار داشت شریعتی نیز در کنترل شدید و از کار اخراج و ممنوع الخروج و ممنوع الفعالیت و حبس شده بود، اما با روشهای به کار برده که ذکر شد توانست پیام قرآن را به آینده گان به رسانند. سه بعد اساسی نیاز بشری برای هر اجتماع و هر آدمی که در فرهنگ توحیدی بدان اشاره شده و سیره رسول الله نیز مبتنی بر آن است تا انسان در زوایای مختلف وجودی خود رشد و نمو مادی و معنوی را تواما طی کرده باشد یعنی؛ معنویت، عدالت و حق انتخاب در سیره امام جواد نیز تبلور داشته است، شریعتی نیز تزش عرفان، برابری و آزادی بود و نه بود هر یک از اینها را نقیصه ای برای کرامت انسانی می دانست که وقوع ان را موکول به بعد از موانع زر و زور و تزویر بود ممکن می دانست پرداخته است. روش و شیوه دکتر شریعتی بر شناخت اسلام حقیقی و با تکیه و رجوع بر منابع اصلی دین و تطابق آن با شرایط زمان و نظریه مبتنی بر عینیات است که امام جواد (ع) هم آن روش را کار برده بوده است.
دکتر شریعتی با تکیه بر منابع و روش بزرگان دین ارتباط خود با بنیانگذاران دین بر قرار نماید و با استخراج و تصفیه منابع فرهنگی که از خود همت گمارد، با درک شرایط زمان منجر به بیداری اسلامی شد، اسلامی که سده ها بی رمق شده بود جانی دوباره گرفت، دکتر شریعتی با سعی وافر بی هیچ شائبه ای به تربیت نسلی همت گمارد تا به توانند در برابر توطئه و دسیسه های دین شرک و دروغ و خرافه با شناخت از اسلام حقیقی به خودآگاهی رسیده و از آن محافظت نماید.
چهل و ششمین سالگرد شهادت دکتر شریعتی مصادف شده با شهادت امام جواد علیه السلام؛
از همین رو مناسب است به برخی خصوصیات دکتر شریعتی که او به کار برده و به روش امام جواد شباهت دارد اشاره گردد. قبل از پرداختن به تفسیر و تبلیغ که امروزه باب شده امید است به شناختی از شریعتی که نیاز نسل امروز است نایل گردد. امام جواد در شرایط اختناق آمیزی قرار داشت زمانه شریعتی نیز اختناق امیز بود. با همه آن هردو تلاش کردند از طریق نوشتاری و گفتاری با مردم و مصایب انان ارتباط بر قرار کرده و با پرداختن به سیره صحیح رسول الله ان را به نسل زمان خود بشناسانند. در شرایط استبدادی و اختناق آمیز امام جواد موفق شدند شبکه وکالت را راه بیاندازند و توانستند حقایق دین را حفظ و نفی استبداد کرده باشند، شریعتی نیز رویه خود را به صورت تربیت نسلی برای شناخت اسلام حقیقی انجام داده به خارج از مرزها نیز کشیده شد و اسلام حقیقی منتشر گردید. هم حکام و هم روحانیان رسمی و خرافی روی امام جواد حساسیت بسیار نشان می دادند از همین رو با روشی که ایشان به کاربرد توانست به تربیت نسلی برای آینده سخت تر از زمان خود (زمان امام هادی و امام حسن عسکری) اقدام نموده اثر خود را برای زمان بعد از خود بگذارند. دکتر شریعتی نیز در زمان خود همین حساسیتها و فشار از طرف حکام و روحانیون بر او بود و با درک و شناختی از اوضاع که بدان واقف بود از آینده ای به مراتب سخت تر از زمان خود سخن می گفت، به تربیت نسلی برای حفظ اسلام حقیقی در شرایط به وجود امده بعد از روی کار آمدن روحانیت که مشاهده می گردد و در سخنانش مرتب از آینده ای خطرناک با عملکرد بد اسلام نمایان می گفت که دیگر کسی به مسجد و حسینیه ارشادها نه خواهد رفت و اگر هم به رود با در بسته روبرو خواهد شد اهتمام ورزید. هر دو هم امام جواد هم دکتر شریعتی از آینده ای که حقایق وارونه و اسلام مسخ خواهد شد سخن گفتند و از همین رو تلاش کردند مسیر و ادرس درستی از حقیقت اسلام نشان دهند تا مردم به توانند سره را از ناسره و اسلام حقیقی را از اسلام وارونه تشخیص دهند. شریعتی نه تنها در مکانهایی که دانشجویان و کتابخوانان در آن حضور داشتند بلکه همچون امام جواد اندیشه اش به جامعه نیز سرایت کرد. در دوره امام جواد مردم در شناخت حقیقت دچار شبهه شده بودند و نمی دانستند کی درست می گوید و حقیقت دین نبوی چیست، شریعتی نیز در زمانه ای که عده ای دست در دست جباران گذاشته یا از دین برای خود کاسبی راه انداخته بودند توانست به پرسشهای زمانه و نسل جوان در رابطه با شناخت صحیح از دین نبوی پاسخ گوید تا جوانان اسلام صادق را از اسلام کاذب تشخیص دهند. در تعاقب ان امام جواد در برابر جریانهای اسلام کاذب و روحانیت و دیگر جریانهای فکری و ایدئولوژیک و رقیب قرار داشت دکتر شریعتی نیز در زمانه خود در برابر ایدئو لوژیها و جریانهای فکری مختلف رقیب مانند مارکسیست، لیبرالیسم و اگزیستانسیالیسم قرار داشت، با همه آن توانست از اسلامی مترقی و پیشرو به نسل سردر گم در میان این جریانهای فکری گوناگون و گاه متضاد سخن گفته تا در برابر این هجمه وسیع جوانان به توانند مقاومت و پایداری کرده و با منابع حقیقی و نخستین دین اشنا گردند. هر دو به تربیت نسلی که واسطه انتقال پیام اسلام حقیقی به نسل آینده باشند موفق عمل کردند. با آنکه امام جواد در کنترل قرار داشت شریعتی نیز در کنترل شدید و از کار اخراج و ممنوع الخروج و ممنوع الفعالیت و حبس شده بود، اما با روشهای به کار برده که ذکر شد توانست پیام قرآن را به آینده گان به رسانند. سه بعد اساسی نیاز بشری برای هر اجتماع و هر آدمی که در فرهنگ توحیدی بدان اشاره شده و سیره رسول الله نیز مبتنی بر آن است تا انسان در زوایای مختلف وجودی خود رشد و نمو مادی و معنوی را تواما طی کرده باشد یعنی؛ معنویت، عدالت و حق انتخاب در سیره امام جواد نیز تبلور داشته است، شریعتی نیز تزش عرفان، برابری و آزادی بود و نه بود هر یک از اینها را نقیصه ای برای کرامت انسانی می دانست که وقوع ان را موکول به بعد از موانع زر و زور و تزویر بود ممکن می دانست پرداخته است. روش و شیوه دکتر شریعتی بر شناخت اسلام حقیقی و با تکیه و رجوع بر منابع اصلی دین و تطابق آن با شرایط زمان و نظریه مبتنی بر عینیات است که امام جواد (ع) هم آن روش را کار برده بوده است.
دکتر شریعتی با تکیه بر منابع و روش بزرگان دین ارتباط خود با بنیانگذاران دین بر قرار نماید و با استخراج و تصفیه منابع فرهنگی که از خود همت گمارد، با درک شرایط زمان منجر به بیداری اسلامی شد، اسلامی که سده ها بی رمق شده بود جانی دوباره گرفت، دکتر شریعتی با سعی وافر بی هیچ شائبه ای به تربیت نسلی همت گمارد تا به توانند در برابر توطئه و دسیسه های دین شرک و دروغ و خرافه با شناخت از اسلام حقیقی به خودآگاهی رسیده و از آن محافظت نماید.
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
#تازه_های_نشر
📕📗سنجش پیامدهای هستیشناسی هایدگر
🖋احسان شریعتی
نقد خوانش احمد فردید
🔆ترجمه: امیر رضایی
🔸🔹 نشر نی، تهران ۱۴۰۲
✅ @Dr_ehsanshariati
#انتشارات_نشر_نی
📕📗سنجش پیامدهای هستیشناسی هایدگر
🖋احسان شریعتی
نقد خوانش احمد فردید
🔆ترجمه: امیر رضایی
🔸🔹 نشر نی، تهران ۱۴۰۲
✅ @Dr_ehsanshariati
#انتشارات_نشر_نی
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🖋علی شریعتی
🔆" اکنون ابراهیم شده ای. ابلیس را به خاک افکنده ای. اسماعیل ات را از قربانگاه بازگردان. آنچه باید ذبح می کردی اسماعیل نبود، بند اسماعیل بود؛ دست آویز ابلیس. اسماعیل خود محبوب خدا است، عطیه خدا است، او را خدا خود به تو بخشید و اکنون خدا بود که فدیه اش را خود پرداخت. اسماعیل ات را از قربانگاه باز آور. با هم از جبهه منی باز گردید. از میعادگاه خدا، رسالت توحید ابراهیمی بر دوش، به سوی خلق برای بنیاد " سرزمین حرام" ، "زمان حرام" ، " جامعه حرام"، حریمپاک و امن خدا، بنای " خانه آزادی" برای مردم؛ پناهگاه امنیت و آزادی و برابری و عشق. "
📌حج؛ م. آ.۶- ص ۱۸۰
#حج
#مجموعه_آثار
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆" اکنون ابراهیم شده ای. ابلیس را به خاک افکنده ای. اسماعیل ات را از قربانگاه بازگردان. آنچه باید ذبح می کردی اسماعیل نبود، بند اسماعیل بود؛ دست آویز ابلیس. اسماعیل خود محبوب خدا است، عطیه خدا است، او را خدا خود به تو بخشید و اکنون خدا بود که فدیه اش را خود پرداخت. اسماعیل ات را از قربانگاه باز آور. با هم از جبهه منی باز گردید. از میعادگاه خدا، رسالت توحید ابراهیمی بر دوش، به سوی خلق برای بنیاد " سرزمین حرام" ، "زمان حرام" ، " جامعه حرام"، حریمپاک و امن خدا، بنای " خانه آزادی" برای مردم؛ پناهگاه امنیت و آزادی و برابری و عشق. "
📌حج؛ م. آ.۶- ص ۱۸۰
#حج
#مجموعه_آثار
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆حج معانی یا حج مناسک
📌 سخنرانی پیرامونِ کتابهای حج و میعاد با ابراهیم
🎙سوسن شریعتی
🔺منبع: متن سخنرانی در خانهموزه شریعتی
تاریخ: آذر ۱۳۹۳
🔆«…در یک کلام حج در نگاه شریعتی آهنگ مطلق کردن است به قصد فراموش کردن دیروز و خود، با حل شدن در یک «ما»ی عمومی و به سویِ جهتی که کعبه تعیین کرده است. حرکتی قبله دار. حاجی انسانی است که با عصیان علیهِ دورِ باطلِ روزمرگی در این تثلیثِ«هاجر، اسماعیل وابراهیم »، تلاش می کند خودِ دیروزین را فراموش کند و یک مای جدید را تجربه کند و پا جای ابراهیم بگذارد.
….تجربه دینی، تجربه ای است مقصود دار و نه مقصد دار؛ حرکتی است بی قرار، ابدی و بی نهایت. تجربه از خودبیگانگی و الیناسیون توسط امر قدسی نیست، به یادآوردن خود است و یا بهتر است بگوییم ابداع خود است. تلاش شریعتی این است که تجربه دینی را از تجربه الیناسیون توسط مذهب جدا کند؛ توحید را از وحدت وجود.»
#سوسن_شریعتی
#حج_معانی
#حج_مناسک
#سخنرانی
#بازنشر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🔗 مطالعه کامل متن در سایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی
🆔@Shariati_SCF
📌 سخنرانی پیرامونِ کتابهای حج و میعاد با ابراهیم
🎙سوسن شریعتی
🔺منبع: متن سخنرانی در خانهموزه شریعتی
تاریخ: آذر ۱۳۹۳
🔆«…در یک کلام حج در نگاه شریعتی آهنگ مطلق کردن است به قصد فراموش کردن دیروز و خود، با حل شدن در یک «ما»ی عمومی و به سویِ جهتی که کعبه تعیین کرده است. حرکتی قبله دار. حاجی انسانی است که با عصیان علیهِ دورِ باطلِ روزمرگی در این تثلیثِ«هاجر، اسماعیل وابراهیم »، تلاش می کند خودِ دیروزین را فراموش کند و یک مای جدید را تجربه کند و پا جای ابراهیم بگذارد.
….تجربه دینی، تجربه ای است مقصود دار و نه مقصد دار؛ حرکتی است بی قرار، ابدی و بی نهایت. تجربه از خودبیگانگی و الیناسیون توسط امر قدسی نیست، به یادآوردن خود است و یا بهتر است بگوییم ابداع خود است. تلاش شریعتی این است که تجربه دینی را از تجربه الیناسیون توسط مذهب جدا کند؛ توحید را از وحدت وجود.»
#سوسن_شریعتی
#حج_معانی
#حج_مناسک
#سخنرانی
#بازنشر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🔗 مطالعه کامل متن در سایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی
🆔@Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
◽️ نشست میراث شریعتی در جامعهشناسی تشیع
گروه جامعه شناسی تشیع در آستانهی سالگرد شهادت شریعتی نشستی با عنوان «میراث شریعتی در جامعهشناسی تشیع» برگزار کرده که میزبانی آن را بنیاد فرهنگی شریعتی در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ بر عهده داشته است.
سخنرانان این نشست و عناوین سخنرانی ایشان عبارتند از:
فهیمه بهرامی: انتظار حلقه واسط میان فقر و انقلاب
آرمان ذاکری: شریعتی و مساله بی دولتی، آنارشیسم و مخاطرات آن
سارا شریعتی: میراث شریعتی در جامعه شناسی تشیع
علی اشرف فتحی: پروژه تاریخ محور شریعتی. انتظارات و احتیاطات
شیما کاشی: شریعتی، دین سنتی و مسئله زنان
محسن حسام مظاهری: شریعتی و مناسک
◀️ ادامهی مطلب
#جامعه_شناسی
#تشیع
#بنیاد_فرهنگی_شریعتی
@Shariati40
گروه جامعه شناسی تشیع در آستانهی سالگرد شهادت شریعتی نشستی با عنوان «میراث شریعتی در جامعهشناسی تشیع» برگزار کرده که میزبانی آن را بنیاد فرهنگی شریعتی در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ بر عهده داشته است.
سخنرانان این نشست و عناوین سخنرانی ایشان عبارتند از:
فهیمه بهرامی: انتظار حلقه واسط میان فقر و انقلاب
آرمان ذاکری: شریعتی و مساله بی دولتی، آنارشیسم و مخاطرات آن
سارا شریعتی: میراث شریعتی در جامعه شناسی تشیع
علی اشرف فتحی: پروژه تاریخ محور شریعتی. انتظارات و احتیاطات
شیما کاشی: شریعتی، دین سنتی و مسئله زنان
محسن حسام مظاهری: شریعتی و مناسک
◀️ ادامهی مطلب
#جامعه_شناسی
#تشیع
#بنیاد_فرهنگی_شریعتی
@Shariati40
Forwarded from اكنون، ما و شريعتی
🔷🔸شریعتی ، انقلاب اسلامی و مساله اکنون
با حضور:
🎙ابراهیم توفیق
🎙ابوالفضل دلاوری
🎙عبد العلی رضایی
🎙علیرضا علوی تبار
🎙محمد رضا کلاهی
🔆شنبه ۲۸ خرداد _ ساعت ۲۱
📌در لینک زیر گوگل میت
https://meet.google.com/xkn-nwfy-uxj
#اکنون
#چهل_ششمین_یادمان
🆔@Shariati40
با حضور:
🎙ابراهیم توفیق
🎙ابوالفضل دلاوری
🎙عبد العلی رضایی
🎙علیرضا علوی تبار
🎙محمد رضا کلاهی
🔆شنبه ۲۸ خرداد _ ساعت ۲۱
📌در لینک زیر گوگل میت
https://meet.google.com/xkn-nwfy-uxj
#اکنون
#چهل_ششمین_یادمان
🆔@Shariati40
Audio
🎙سخنرانی عبدالعلی رضایی
🔸در پنل شریعتی ،انقلاب اسلامی و مساله اکنون
🔆انجمن کوی ارم
📌بیست و چهارم خرداد1402
🔸در پنل شریعتی ،انقلاب اسلامی و مساله اکنون
🔆انجمن کوی ارم
📌بیست و چهارم خرداد1402
Audio
🎙سخنرانی دکتر دلاوری
🔸در پنل شریعتی،انقلاب اسلامی و مساله اکنون
🔆انجمن کوی ارم
📌بیست وهشت خرداد1402
🔸در پنل شریعتی،انقلاب اسلامی و مساله اکنون
🔆انجمن کوی ارم
📌بیست وهشت خرداد1402
Audio
🎙سخنرانی دکتر علیرضا علوی تبار
🔸در پنل شریعتی،انقلاب اسلامی و مساله اکنون
🔆انجمن کوی ارم
📌بیست و هشت خرداد1402
🔸در پنل شریعتی،انقلاب اسلامی و مساله اکنون
🔆انجمن کوی ارم
📌بیست و هشت خرداد1402
Audio
🎙سخنرانی دکتر محمدرضا کلاهی
🔸در پنل شریعتی،انقلاب اسلامی و مساله اکنون
🔆انجمن کوی ارم
📌بیست و هشتم خرداد هزار و چهارصد ودو
🔸در پنل شریعتی،انقلاب اسلامی و مساله اکنون
🔆انجمن کوی ارم
📌بیست و هشتم خرداد هزار و چهارصد ودو
Audio
🎙جمع بندی سخنرانان و حضار(دکترکاشی و دکتر ارمان ذاکری و دکتر مرزبان)
🔸پنل شریعتی،انقلاب اسلامی و مساله اکنون
🔆انجمن کوی ارم
📌بیست و هشت خرداد1402
#اکنون
#چهل_ششمین_یادمان
🆔@Shariati40
🔸پنل شریعتی،انقلاب اسلامی و مساله اکنون
🔆انجمن کوی ارم
📌بیست و هشت خرداد1402
#اکنون
#چهل_ششمین_یادمان
🆔@Shariati40