Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«به یاد آزاده، طاهر احمدزاده»
🖋احسان شریعتی
🔹زندهیاد طاهر احمدزاده تاریخ زنده و مجسم ما بود. نام او یادآور آراء و ارزشهایی بود که دو حوزهٔ نواندیشی دینی معاصر و در نهضت ملی و آزادیخواهی ایران، از دههٔ ۲۰ بدین سو، توسط چهرههایی چون استاد محمدتقی شریعتی و آیت الله طالقانی عرضه شده بود. از تأسیس «کانون نشر حقایق اسلامی» مشهد در سال ۱۳۲۳ گرفته که نام او همراه استاد در مشهد و خراسان و ایران مطرح میشود، تا اوج فعالیت «حسینیه ارشاد» در آغاز دههٔ ۵۰، که حضور او را در کنار دکتر شریعتی میبینیم؛ و از دههٔ ۷۰ که جنبش اصلاحی پس از انقلاب آغاز میشود تا سالهای آخر عمر که پیش از بیماری، همچنان پیگیر سیر تحول تلاشها وپژوهشهای فکری بود در زمینهٔ جهانبینی و هستیشناسی توحیدی، و پیآمد و تضمّن عقیدتی آن در پاسداشت کرامت و آزادی انسان.
🔹و اما بیش از اندیشهورزی، نام احمدزاده (و فرزندانش) در سپهر کُنش و مبارزات سیاسی ملی و مردمی، در راه آرمانهایی چون استقلال و آزادی و عدالت، شناخته شده بود. احمدزاده و یاران کانونی او، در همان دههٔ ۲۰، با پیوستن به صفوف نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری مصدق (و همسو با گرایش «خداپرستان سوسیالیست» بهرهبری نخشب)، و پس از کودتای ۳۲، با پیوستن به «نهضت مقاومت ملی» بههدایت طالقانی و زنجانی، از چهرههای برجستهٔ این جنبشها به شمار میآمد.
و در خانوادهٔ ما، از دوران کودکی با نام ایشان، بهعنوان یکی از نزدیکترین یاران استاد و دکتر، آشنا بودیم. در آن سالهای سختی که از دههٔ ۴۰ تا ۵۰ و تا زمان انقلاب ۵۷، به جرم همسویی با جنبش انقلابی (که فرزندانش از رهبران آن فراخوان بودند)، سالها حبس را با رشادت تمام تحمل میکرد، و به پدران ما روحیه می داد، و به پایداری فرامیخواند.
🔸پس از انقلاب نیز، احمدزاده با همان روحیهٔ جوان و بیان رسای خود، با خوشبینی و اخلاص خاص خود، پشنهادات اصلاحی بسیاری را در همهٔ زمینهها به رهبران انقلاب عرضه میداشت؛ و با همین انگیزه در دوران دولت موقت بازرگان، مسئولیت استانداری خراسان را پذیرفت، و در این مقام نیز نمونه و الگویی از همهٔ ارزشهای ملی و مردمی و مُدلی عالی از سلامت اخلاقی و سادگی رفتار را به نمایش میگذارد: با شور و گفتگو، تعامل و تسامح، با دگراندیشان و همفکران، وساطت مدام برای یافتن راه عادلانهٔ آشتی و حل تضادها، در همهٔ تنشهای قومی و مذهبی و سیاسی و اجتماعی...
مخالفانش اما که او را به عوامفریبی متهم میکردند (در کنار اتهامات دیگری چون هواداری از راه مصدق و شریعتی و طالقانی و...)، عاقبت او را به استعفا و انزوا و ..، عقوبتِ حبسی جانکاه در دههٔ ۶۰، مجبور و محکوم ساختند که تا «مرز» ترور نه فقط فیزیکی (رنج و شکنج و..)، که شخصیت مقاوم او پیش رفت.
آزاده، احمدزاده، اما، در پایان از همهٔ این آزمونها و ابتلاءهای تاریخی، جان و روان سالم بدر برد، و «نام» او برغم همهٔ توطئهها و کژرفتاریهای بدخواهان، به نیکی و بلندی و رفعت در یادها خواهد ماند.
🔸آخرین بار که در مشهد برای دیدار ایشان میرفتم، از پیرمردی در آن محله آدرس خانهٔ ایشان را پرسیدم، گفت: احمدزاده؟ همان استانداری که با دوچرخه به سر کار میرفت؟ یادش به خیر! مرد بزرگی بود.
#نو_اندیشی_دینی
#کانون_نشر_حقایق
#نهضت_مقاومت_ملی
#انقلاب_۵۷
#دولت_بازرگان
#زندان_ایستادگی
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔹زندهیاد طاهر احمدزاده تاریخ زنده و مجسم ما بود. نام او یادآور آراء و ارزشهایی بود که دو حوزهٔ نواندیشی دینی معاصر و در نهضت ملی و آزادیخواهی ایران، از دههٔ ۲۰ بدین سو، توسط چهرههایی چون استاد محمدتقی شریعتی و آیت الله طالقانی عرضه شده بود. از تأسیس «کانون نشر حقایق اسلامی» مشهد در سال ۱۳۲۳ گرفته که نام او همراه استاد در مشهد و خراسان و ایران مطرح میشود، تا اوج فعالیت «حسینیه ارشاد» در آغاز دههٔ ۵۰، که حضور او را در کنار دکتر شریعتی میبینیم؛ و از دههٔ ۷۰ که جنبش اصلاحی پس از انقلاب آغاز میشود تا سالهای آخر عمر که پیش از بیماری، همچنان پیگیر سیر تحول تلاشها وپژوهشهای فکری بود در زمینهٔ جهانبینی و هستیشناسی توحیدی، و پیآمد و تضمّن عقیدتی آن در پاسداشت کرامت و آزادی انسان.
🔹و اما بیش از اندیشهورزی، نام احمدزاده (و فرزندانش) در سپهر کُنش و مبارزات سیاسی ملی و مردمی، در راه آرمانهایی چون استقلال و آزادی و عدالت، شناخته شده بود. احمدزاده و یاران کانونی او، در همان دههٔ ۲۰، با پیوستن به صفوف نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری مصدق (و همسو با گرایش «خداپرستان سوسیالیست» بهرهبری نخشب)، و پس از کودتای ۳۲، با پیوستن به «نهضت مقاومت ملی» بههدایت طالقانی و زنجانی، از چهرههای برجستهٔ این جنبشها به شمار میآمد.
و در خانوادهٔ ما، از دوران کودکی با نام ایشان، بهعنوان یکی از نزدیکترین یاران استاد و دکتر، آشنا بودیم. در آن سالهای سختی که از دههٔ ۴۰ تا ۵۰ و تا زمان انقلاب ۵۷، به جرم همسویی با جنبش انقلابی (که فرزندانش از رهبران آن فراخوان بودند)، سالها حبس را با رشادت تمام تحمل میکرد، و به پدران ما روحیه می داد، و به پایداری فرامیخواند.
🔸پس از انقلاب نیز، احمدزاده با همان روحیهٔ جوان و بیان رسای خود، با خوشبینی و اخلاص خاص خود، پشنهادات اصلاحی بسیاری را در همهٔ زمینهها به رهبران انقلاب عرضه میداشت؛ و با همین انگیزه در دوران دولت موقت بازرگان، مسئولیت استانداری خراسان را پذیرفت، و در این مقام نیز نمونه و الگویی از همهٔ ارزشهای ملی و مردمی و مُدلی عالی از سلامت اخلاقی و سادگی رفتار را به نمایش میگذارد: با شور و گفتگو، تعامل و تسامح، با دگراندیشان و همفکران، وساطت مدام برای یافتن راه عادلانهٔ آشتی و حل تضادها، در همهٔ تنشهای قومی و مذهبی و سیاسی و اجتماعی...
مخالفانش اما که او را به عوامفریبی متهم میکردند (در کنار اتهامات دیگری چون هواداری از راه مصدق و شریعتی و طالقانی و...)، عاقبت او را به استعفا و انزوا و ..، عقوبتِ حبسی جانکاه در دههٔ ۶۰، مجبور و محکوم ساختند که تا «مرز» ترور نه فقط فیزیکی (رنج و شکنج و..)، که شخصیت مقاوم او پیش رفت.
آزاده، احمدزاده، اما، در پایان از همهٔ این آزمونها و ابتلاءهای تاریخی، جان و روان سالم بدر برد، و «نام» او برغم همهٔ توطئهها و کژرفتاریهای بدخواهان، به نیکی و بلندی و رفعت در یادها خواهد ماند.
🔸آخرین بار که در مشهد برای دیدار ایشان میرفتم، از پیرمردی در آن محله آدرس خانهٔ ایشان را پرسیدم، گفت: احمدزاده؟ همان استانداری که با دوچرخه به سر کار میرفت؟ یادش به خیر! مرد بزرگی بود.
#نو_اندیشی_دینی
#کانون_نشر_حقایق
#نهضت_مقاومت_ملی
#انقلاب_۵۷
#دولت_بازرگان
#زندان_ایستادگی
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from گروه شریعتی
📚 كتاب؛ مهجورترین و مظلومترین کالای ایرانی
۱. در درازای #تاریخ بشر کتاب مهمترین ابزار دانایی بوده و به گمان ما هنوز هم این جایگاه را در اختیار دارد.
۲. فرهنگ عمومی جامعه #ایران عمدتاً شفاهی است. سنتیهایما پای منبرها بزرگ شدهاند و #روشنفکران ما نیز بیشتر از آنکه بنویسند، سخن میگویند.
۳. کتاب در سبد هزینه خانوار ایرانی جایی ندارد. اقشار محدودی هم که #کتاب در سبد هزینه آنان است، در بحرانهای اقتصادی نخستین چیزی را که حذف میکنند، کتاب است.
۴. زمانی عامل کم بودن مطالعه را پایین بودن سطح سواد عامه میدانستند؛ در حالیکه امروزه به جرأت میتوان گفت هزاران تحصیلکرده با عناوین لیسانس تا دکتری در سال یک کتاب هم نمیخوانند.
۵. فضای مجازی نیز به این وضعیت اسفبار مدد رسانده و بسیاری از مردم، با بهرهمندی مینیاتوری از مطالب، در فضای مجازی، دچار «دانایی کاذب» شده و به مراتب بیشتر از قبل خود را بینیاز از خواندن کتاب میبینند.
۶. بیتردید میتوان گفت: با نگاه به تاریخ معاصر ایران، هرگاه سرزندگی سیاسی و اجتماعی در جامعه وجود داشته، تمایل به خرید کتاب و مطبوعات و مطالعه افزون گشته. در همه مقاطع نهضت #مشروطه، سالهای پس از شهریور ۲۰، دوران نهضت ملی شدن صنعت #نفت، سالهای اولیه #انقلاب (۵۷ تا ۶۰) و آغاز دوران #اصلاحات (سالهای ۷۶ تا ۷۹) جایگاه و رشد شمارگان و عناوین کتاب و مطبوعات، مؤید این ادعاست.
۷. اعمال #سانسور در کتاب، یکی از آسیبهای بزرگ به آن است. آنهم در شرایطی که هرکس از کودک و جوان و سالمند، قادر است در فضای مجازی به هر جا که میخواهد سرک کشد و به هر عرصه ممنوعهای وارد شود.
۸. #اقتصاد نشر در ایران، اقتصادی نحیف است؛ و در شرایط فاجعهبار اقتصادی کنونی، آسیب بسیار دیده و نویسندگان، مترجمان و ناشران را دچار تنگناهای جبران ناپذیر اقتصادی کرده است.
۹. اعمال سانسور در کتاب، با هزینههای گزاف از سرمایه ملی کشور، در حقیقت هیاهو برای هیچ است. کالایی با اندک مشتریان ویژه، بهگونهای که گزافه نیست اگر بگوییم در شهر ۱۰ میلیونی تهران، کتابخوانان واقعی، با دو سه واسطه، یکدیگر را میشناسند! نیاز به این همه مراقبت ندارد و نوعی مظلوم کشی است.
۱۰. در عبور از سالهایی به درازای بیش از ۴۰ سال، و تشکیل دادگاههای مبارزه با منکرات و هزاران هزار پرونده مطرح شده در آنها، اگر راست میگویند یک پرونده، تأکید میکنم تنها یک پرونده را نشان دهند که جوانی گفته باشد «من بخاطر خواندن فلان کتاب این عمل منکر را انجام دادم!» میبینید که این سخن بیشتر به یک طنز شباهت دارد تا واقعیت.
آقایان علما و فقها در مقابل هژمونی پدیدههای مدرن، ناگزیر به تسلیم شدهاند و سکوت میکنند. اما با یقه گیری از کتاب، در حقیقت گریبان مظلومی بیپناه را گرفتهاند.
✍ محمدجواد مظفر/ مدير انتشارات کویر
✅ @Shariati_Group
۱. در درازای #تاریخ بشر کتاب مهمترین ابزار دانایی بوده و به گمان ما هنوز هم این جایگاه را در اختیار دارد.
۲. فرهنگ عمومی جامعه #ایران عمدتاً شفاهی است. سنتیهایما پای منبرها بزرگ شدهاند و #روشنفکران ما نیز بیشتر از آنکه بنویسند، سخن میگویند.
۳. کتاب در سبد هزینه خانوار ایرانی جایی ندارد. اقشار محدودی هم که #کتاب در سبد هزینه آنان است، در بحرانهای اقتصادی نخستین چیزی را که حذف میکنند، کتاب است.
۴. زمانی عامل کم بودن مطالعه را پایین بودن سطح سواد عامه میدانستند؛ در حالیکه امروزه به جرأت میتوان گفت هزاران تحصیلکرده با عناوین لیسانس تا دکتری در سال یک کتاب هم نمیخوانند.
۵. فضای مجازی نیز به این وضعیت اسفبار مدد رسانده و بسیاری از مردم، با بهرهمندی مینیاتوری از مطالب، در فضای مجازی، دچار «دانایی کاذب» شده و به مراتب بیشتر از قبل خود را بینیاز از خواندن کتاب میبینند.
۶. بیتردید میتوان گفت: با نگاه به تاریخ معاصر ایران، هرگاه سرزندگی سیاسی و اجتماعی در جامعه وجود داشته، تمایل به خرید کتاب و مطبوعات و مطالعه افزون گشته. در همه مقاطع نهضت #مشروطه، سالهای پس از شهریور ۲۰، دوران نهضت ملی شدن صنعت #نفت، سالهای اولیه #انقلاب (۵۷ تا ۶۰) و آغاز دوران #اصلاحات (سالهای ۷۶ تا ۷۹) جایگاه و رشد شمارگان و عناوین کتاب و مطبوعات، مؤید این ادعاست.
۷. اعمال #سانسور در کتاب، یکی از آسیبهای بزرگ به آن است. آنهم در شرایطی که هرکس از کودک و جوان و سالمند، قادر است در فضای مجازی به هر جا که میخواهد سرک کشد و به هر عرصه ممنوعهای وارد شود.
۸. #اقتصاد نشر در ایران، اقتصادی نحیف است؛ و در شرایط فاجعهبار اقتصادی کنونی، آسیب بسیار دیده و نویسندگان، مترجمان و ناشران را دچار تنگناهای جبران ناپذیر اقتصادی کرده است.
۹. اعمال سانسور در کتاب، با هزینههای گزاف از سرمایه ملی کشور، در حقیقت هیاهو برای هیچ است. کالایی با اندک مشتریان ویژه، بهگونهای که گزافه نیست اگر بگوییم در شهر ۱۰ میلیونی تهران، کتابخوانان واقعی، با دو سه واسطه، یکدیگر را میشناسند! نیاز به این همه مراقبت ندارد و نوعی مظلوم کشی است.
۱۰. در عبور از سالهایی به درازای بیش از ۴۰ سال، و تشکیل دادگاههای مبارزه با منکرات و هزاران هزار پرونده مطرح شده در آنها، اگر راست میگویند یک پرونده، تأکید میکنم تنها یک پرونده را نشان دهند که جوانی گفته باشد «من بخاطر خواندن فلان کتاب این عمل منکر را انجام دادم!» میبینید که این سخن بیشتر به یک طنز شباهت دارد تا واقعیت.
آقایان علما و فقها در مقابل هژمونی پدیدههای مدرن، ناگزیر به تسلیم شدهاند و سکوت میکنند. اما با یقه گیری از کتاب، در حقیقت گریبان مظلومی بیپناه را گرفتهاند.
✍ محمدجواد مظفر/ مدير انتشارات کویر
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔸پیامدهای انقلابی یک کودتا
🔸سرنگونی مصدق چگونه بر سقوط شاه تاثیر گذاشت؟
📽 گفتوگوهایی با یرواند آبراهامیان، همایون کاتوزیان، مازیار بهروز، فرخ نگهدار، حسین موسویان، محمد توسلی، نیکلا گرجستانی، لطفالله میثمی، مهدی نوربخش و محمد ترکمان
#اکنون
#مصدق
#کودتا
#انقلاب_۵۷
🆔 @Shariati40
🔸سرنگونی مصدق چگونه بر سقوط شاه تاثیر گذاشت؟
📽 گفتوگوهایی با یرواند آبراهامیان، همایون کاتوزیان، مازیار بهروز، فرخ نگهدار، حسین موسویان، محمد توسلی، نیکلا گرجستانی، لطفالله میثمی، مهدی نوربخش و محمد ترکمان
#اکنون
#مصدق
#کودتا
#انقلاب_۵۷
🆔 @Shariati40