اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
198 videos
86 files
1.41K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
‍ ‍‍ 🔷🔸علیه لومپنیسم
به‌مناسبت سال‌یاد قتل‌های سیاسی موسوم به «زنجیره‌ای»


🖋 احسان شریعتی


🔹می‌گویند: روشنفکران مرجعیت خود را از دست داده‌اند، از صحنه غایب اند و دیگر نقش سابق و مورد انتظار را ایفا نمی‌کنند، شخصیت‌ها و احزاب سیاسی نیز به حاشیه رانده شده‌، و «سلبریتی‌ها» جایشان را گرفته‌اند؛
نویسندگان و رسانه‌ها دیگر اثرگذاری گذشته را ندارند و شبکه‌های اینترنتی جایشان را گرفته‌اند !

🔹رُخداد قتل‌های سیاسی (موسوم به «زنجیره‌ای») بیست سال پیش در کشور ما اما، با چنان پیامدهایی برای نظام سیاسی و امنیتی (چنان‌که داستان اخیر قتل جمال خاشقجی با چنین بهای سنگینی برای عربستان سعودی)، خلاف گزاره‌های فوق حکم می‌کند ! این جنایات هولناک نشان می‌دهند که قدرت‌ها همچنان از «سرمایهٔ نمادین» اهل قلم و قدم در هراس اند و گاه حاضر اند بهای گزافی برای از میان برداشتن این مزاحمان بپردازند.

🔸هنگامی که روشنفکران و تلاش‌گران عرصهٔ اجتماعی از صحنه حذف می‌شوند، جایشان را در عمل «لومپن‌ها» می‌گیرند: اراذل و اوباش بی‌سر-و-پا و بی پایگاه و طبقهٔ معین اجتماعی، که بجای گفتگو و برهان، زبان و ادب و هنرِ هرزه‌درایی (فحاشی، هتاکی، اهانت و اتهام‌زنی، رکیک‌سرایی، و..)، را مؤثرتر و مجاب‌کننده‌تر می‌یابند.

🔸این قشر که در تاریخ معاصر ایران از انحطاط فرهنگ پهلوانی و فروپاشی نظام فئودالی و قوام نایافتگی جامعهٔ مدنی سربرآورده‌اند، همواره در خدمت مافیاهای قدرت و در جهت سرکوب منتتقدان بوده‌اند و به کار کودتاها، کشتارها، ترورها و سلاخی دگراندیشان آمده‌اند.

🔹هم از اینرو، مبارزه با فرومایگی ‌فرهنگی و انحطاط زبانی بویژه در سپهر سیاسی، یکی از مبرم‌ترین وظایف اخلاقی و سیاسی نیروهای فرهیختهٔ ملی و مردمی است، بالأخص در فضای مجازی شبکه‌های اجتماعی و اینترنتی.
اتفاقی که در اینجا می‌افتد تکرار همان داستان چوپان جمهوری افلاطون است (بنام گوگس Gyges که حلقه‌ای جادویی می¬یابد و با در دست کردنِ آن می‌تواند نامرئی شود و از حلقه استفاده می‌کند تا با ورود به کاخ، شاه را به قتل برساند و ملکه را بفریبد): «انسان اگر دیده و مجازات نشود، آیا موظف خواهد بود که اخلاقی عمل کند؟ و یا این قدرت نامرئی ماندن، نیاز به کُنش اخلاقی¬‌ را از میان می‌برد؟»
اقشاری بی‌هویت و بی‌تبار-و-تربیت، که همواره «پیاده نظام» سرویس‌های پلیسی، اطلاعاتی، امنیتی، حکومتی و ضدحکومتی بوده‌اند واغلب تاریخ مصرف کوتاهی هم داشته‌ا‌‌‌ند و خود قربانیان بعدی و بلافصل آمرین تبهکاری‌ها شده‌اند.

🔹سیاه‌ترین وجه همهٔ تباهی‌ها اما، امکان سرایت عمومی همین ادبیات و رفتار خشونت‌آمیز در برخورد به مخالفان و آزار دگراندیشان است که می‌تواند حتی در واکنش قربانیان تجدیدتولید شود، و وجدان اجتماعی را آسیب‌پذیر، آلوده و بیمار ‌سازد.

🔸 هم ازاینرو، مبارزه با هرگونه بی‌فرهنگی و انحطاط زبانی، در گویش و نگارش سیاسی و اجتماعی، پیش نیاز و شرط ورود به جهان انسانی و جامعهٔ مدنی فردا است !

#روشنفکران
#قتل_سیاسی
#یادداشت
#احسان_شریعتی


@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 🔷🔸نگاهی دیگر به انقلاب ۱۳۵۷ (۱)

🔸رابطه روشنفکران و روحانیت در سال ۵۷

🖋 احسان شریعتی

🔹«انقلاب‌های سیاسی با این احساس رو-به-‌رشد، و گاه محدود به شاخه‌ای از جامعه سیاسی، شروع می‌شوند که نهادهای موجود دیگر قادر به پاسخ‌گویی مناسب به مشکلات ناشی از شرایطی که در ایجاد آن سهم داشته‌اند، نیستند.
به همین سیاق، انقلاب‌های علمی با این احساس رشدیابنده که غالبا به بخش کوچکی از جامعهٔ علمی محدود است، شروع می‌شوند که سرمشقی-پارادایم- که پیش‌تر پژوهش‌ها را در اکتشاف جنبه‌ای از طبیعت هدایت می‌کرد، دیگر کارکرد رضایت‌بخش خود را از دست داده است.
در توسعهٔ سیاسی همچنانکه در علوم، احساس یک کارکرد معیوب و مستعد انجامیدن به بحران، شرط گریزناپذیر انقلاب‌ها است.»

📌——— "توماس کوهن، ساختار انقلاب‌های علمی"

🔹🔸 تقابل و تعامل روشنفکران با روحانیت درسال ۱۳۵۷

🔸اگر معنای درست انقلاب همان «گسست» (یا تغییر کیفی) باشد، انقلابی‌ترین جنبهٔ اتفاقی که در سال ۵۷ رخ داد، «لحظهٔ» گسست با سنّت ۲۵۰۰ سالهٔ پادشاهی (و سلطنت به‌مثابهٔ نظام ظل‌اللهی)، در تاریخ ایران بود. این لحظهٔ انقلابی نو می‌توانست به یک نمونهٔ خطیر، هراس‌آور، و مهلک برای قدرت‌های واپس‌گرا بدل شود. هم‌ازاین‌رو، تمام نیروهای گذشته‌گرا متحد شدند تا این لحظه را منتزع و منجمد سازند و آن خلاء هولناک و کرسی خالی‌ای را که ظرف هر مردم‌سالاری است (نگا. کلود لوفور)، به‌سرعت پُر سازند.
تمام مصائبی را که مردم ما از آن لحظه تا کنون کشیده‌اند (از جنگ خارجی و تحریم و انزوا و...تا درگیری داخلی)، بهایی است که برای یک‌چنین مخاطره‌ٔ تراز تاریخی‌ای پرداخته‌اند.
مسیری که از آنزمان تا کنون پیموده‌ایم را می‌بایست یک دوران گذار جای‌گزین میان دنیای کهنی که دیگر نیست و جهان نوینی که هنوز نیآمده دانست. این‌که روحانیت سیاسی در این دوران گذار بر آن تخت خالی نشست، ناشی از شرایط سیاسی کشور در فاصلهٔ کودتا و انقلاب بود که سرکوب رژیم گذشته امکان شکل‌گیری هرگونه تشکل اجتماعی و سیاسی را از میان برده بود. و امروزه به‌جای پذیرش مسئولیت سهمناک گذشتهٔ خود، روشنفکران منتقد آنزمان را مسبب پیامدهای سیاست‌های داهیانهٔ خویش معرفی می‌کنند !

🔹اما اگر ژرف‌تر به گذشته بنگریم، عموم روشنفکران نیز، و بويژه نیرو‌های سیاسی و انقلابی، در آستانهٔ انقلاب، درک درستی از شرایط تاریخی، فرهنگی و اجتماعی کشور و از تناسب واقع‌بینانه‌ٔ قوای سیاسی نداشتند، و در نتیجه، امروزه می‌توان بی‌اعتباری غالب خط مشی‌ها و مطالبات ناممکن را با معیار گرفتن پیامدها و دستاوردهای هر راهکار ارزیابی کرد.
نیروهای غیرمذهبی چپ یا ناسیونالیست، در مجموع فاقد یک تحلیل علمی و عمیق پیرامون جایگاه مذهب در تاریخ و فرهنگ و جامعهٔ ما، و بويژه نقش روحانیت سنتی و مبارز و روشنفکران مسلمان، بودند. ازهمین‌رو قدرت پیش‌بینی درستی از مسیر تحولات پیشارو را نداشتند.

🔹وانگهی نیروهای سیاسی و انقلابی مانع عمدهٔ توسعهٔ همه‌جانبهٔ کشور را فقط سیاسی، یعنی حاکمیت استبدادی وابسته می‌دیدند و به جنبهٔ فرهنگی (و مذهبی) جامعه توجهی نداشتند.
در این میان، باید دید تحلیل و موضع طیف «رنسانس ملی و رفرماسیون دینی» چه بود؟ همان استراتژی‌ای که در قیاس با سایر راه‌کارهای کلان‌نگر سنت‌-و-تجددگرا، اصولی‌ترین و ممکن‌ترین پروژهٔ تغییر-و- تحول‌خواه اجتماعی و انتقادی می‌نمود و در نظام پسا-انقلابی در ظاهر و به‌شکلی گذرا، بویژه در دههٔ ۶۰، به حاشیه و محاق رفت.

🔸جریان نواندیش مسلمان (بويژه طیف فکری شریعتی)، برغم داشتن تحلیل عمیق‌تری نسبت به سایرین، یا مانند ما بسیار جوان و نوپا و غیرمتشکل بود و ..، یا عجیب‌تر آن‌که شخصیت‌های مسن‌تر و پیشینیان این طیف فکری (در میان نیروهای موسوم به «ملی-مذهبی» در مراحل بعد)، چرا با حزم و دوراندیشی بیشتری به صحنه نیآمدند و حتی به‌ظاهر اجازه دادند که به‌شکل ابزاری مورد استفاده دیگران قرار گیرند؟!

🔹دکتر شریعتی، که از سوی جامعه و جوانان همچون نظریه‌پرداز دوران پیشا-انقلابی به‌شمار می‌آمد، در دوران پسا-انقلابی به اتهام و ظنّ نظریه‌پردازی تز «اسلام منهای آخوند»، «التقاطی‌گری چپ»، و «مفید بودن برای دوران تخریب و نه سازندگی» و..، کنار گذارده شد.

#روحانیت
#مسئولیت_فراموش_شده
#روشنفکران
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸 بنابراین روشنفکران جامعه به این صفت بهترست وارد قدرت دولتی یا سیاسی نشوند. من روشنفکر باید از نیروی فکری و نیروی مردمی و اجتماعی‌ای که می‌توانم داشته باشم، استفاده کنم. مثلا دکتر شریعتی توانست یک ارتباط ذهنی با جامعه برقرار سازد و تبدیل به قدرت شود. امروز نیز که به ایشان حمله می‌کنند به‌دلیل میزان تاثیرگذاری وی بوده و هیچ‌کس نمی‌تواند این تاثیرگذاری را انکار کند.

📌بخشی از مصاحبه احسان شریعتی با پایگاه اطلاع رسانی جماران

#دیدگاه
#روشنفکران
#تاثیر_گذاری
#دکتر_علی_شریعتی
#راه_سوم
#نو_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 📌سخن روز

🔷🔸«در محکومیت جنگ‌افروزی»

🖋احسان شریعتی

🔸 جنگ‌افروزی اخیر ارتش ترکیه در مرزهای کردستان سوریه تصمیمی آشکارا خلاف مصالح مشترک منطقه‌ای ملت‌های خاورمیانه و در نگاه جهانیان و وجدان‌های بیدار کشورهای همسایه، اقدامی نابخردانه و محکوم به شکست است. مردم ترکیه از دولت این کشور انتظار دارند که به حل مشکلات اجتماعی-اقتصادی درونی خود بپردازد و در خارج کشور، و بويژه در منطقهٔ رنجور و آسیب‌دیدهٔ خاورمیانه، از هرگونه تنش‌آفرینی‌ کور قومی و فرقه‌ای بپرهیزد و سیاست گسترش صلح و دوستی میان خلق‌های منطقه را درپیش گیرد.

🔹روشنفکران مسلمان ایرانی که تاکنون آثار و افکارشان سخت مورد توجه مردم ترکیه و جنبش نواندیشی اسلامی بوده است، خواستار توقف تخاصم نظامی و حل مسایل و مشکلات جاری میان همهٔ همسایگان و نیروهای سیاسی منطقه از راه گفتگو، رعایت متقابل مصالح و حقوق مشترک و اصول دیپلماتیک بین‌المللي اند؛ و امیدوار به آتش‌بس فوری، بازگشت به میز مذاکره، و نمایش همبستگی میان ملت‌ها، به پیشگامی نیروهای آگاه، مستقل و عدالت‌خواه منطقهٔ خاورمیانه.

#جنگ
#وجدان_بیدار
#صلح
#روشنفکران
#دیدگاه
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸روشنفکر و سراب قدرت

🖋احسان شریعتی

📌روزنامه اعتماد تاریخ۱۳۹۸/۰۹/۱۷

🔸» ... روشنفکر می‌بایست بدیل بهتری را که هنوز برای جامعه «تخیلی» به‌نظر می‌رسد، به جامعه بنماید؛ نشان دهد که جهان آزادتر و آبادتر و توسعه‌یافته‌تری ممکن است. این بدیل‌ها تنها نظری، آرمانی و اتوپیایی نیست، مثل شعارهای اول انقلاب نسل ما. بلکه سیستم تأمین‌کننده منافع اکثریت و اقلیت مردم در جامعه‌ای ثروتمند همچون ما بایستی به‌شکل عملی و علمی برقرار شود، آنچنان که در بسیاری از کشورهای جهان پوشش‌های اجتماعی وجود دارد. وضع موجود باید نقد منظم شود و به تفکر مانعی که نمِی‌گذارد این بدیل شکل بگیرد، حمله شود...«

#روزنامه_اعتماد
#روشنفکران
#سراب
#قدرت
#یادداشت
#احسان_شریعتی


@Dr_ehsanshariati

📌 برای مطالعه یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید


https://gourl.page.link/Dzk6
Forwarded from گروه شریعتی
📚 كتاب؛ مهجورترین و مظلوم‌ترین کالای ایرانی


۱. در درازای #تاریخ بشر کتاب مهم‌ترین ابزار دانایی بوده و به گمان ما هنوز هم این جایگاه را در اختیار دارد.

۲. فرهنگ عمومی جامعه #ایران عمدتاً شفاهی است. سنتی‌های‌ما پای منبرها بزرگ شده‌اند و #روشنفکران ما نیز بیشتر از آنکه بنویسند، سخن می‌گویند.

۳. کتاب در سبد هزینه خانوار ایرانی جایی ندارد. اقشار محدودی هم که #کتاب در سبد هزینه آنان است، در بحران‌های اقتصادی نخستین چیزی را که حذف می‌کنند، کتاب است.

۴. زمانی عامل کم بودن مطالعه را پایین بودن سطح سواد عامه می‌دانستند؛ در حالیکه امروزه به جرأت می‌توان گفت هزاران تحصیل‌کرده با عناوین لیسانس تا دکتری در سال یک کتاب هم نمی‌خوانند.

۵. فضای مجازی نیز به این وضعیت اسف‌بار مدد رسانده و بسیاری از مردم، با بهره‌مندی مینیاتوری از مطالب، در فضای مجازی، دچار «دانایی کاذب» شده و به مراتب بیشتر از قبل خود را بی‌نیاز از خواندن کتاب می‌بینند.

۶. بی‌تردید می‌توان گفت: با نگاه به تاریخ معاصر ایران، هرگاه سرزندگی سیاسی و اجتماعی در جامعه وجود داشته، تمایل به خرید کتاب و مطبوعات و مطالعه افزون گشته. در همه مقاطع نهضت #مشروطه، سال‌های پس از شهریور ۲۰، دوران نهضت ملی شدن صنعت #نفت، سال‌های اولیه #انقلاب (۵۷ تا ۶۰) و آغاز دوران #اصلاحات (سال‌های ۷۶ تا ۷۹) جایگاه و رشد شمارگان و عناوین کتاب و مطبوعات، مؤید این ادعاست.

۷. اعمال #سانسور در کتاب، یکی از آسیب‌های بزرگ به آن است. آن‌هم در شرایطی که هرکس از کودک و جوان و سالمند، قادر است در فضای مجازی به هر جا که می‌خواهد سرک کشد و به هر عرصه ممنوعه‌ای وارد شود.

۸. #اقتصاد نشر در ایران، اقتصادی نحیف است؛ و در شرایط فاجعه‌بار اقتصادی کنونی، آسیب بسیار دیده و نویسندگان، مترجمان و ناشران را دچار تنگناهای جبران ناپذیر اقتصادی کرده است.

۹. اعمال سانسور در کتاب، با هزینه‌های گزاف از سرمایه ملی کشور، در حقیقت هیاهو برای هیچ است. کالایی با اندک مشتریان ویژه، به‌گونه‌ای که گزافه نیست اگر بگوییم در شهر ۱۰ میلیونی تهران، کتابخوانان واقعی، با دو سه واسطه، یکدیگر را می‌شناسند! نیاز به این همه مراقبت ندارد و نوعی مظلوم کشی است.

۱۰. در عبور از سال‌هایی به درازای بیش از ۴۰ سال، و تشکیل دادگاه‌های مبارزه با منکرات و هزاران هزار پرونده مطرح شده در آن‌ها، اگر راست می‌گویند یک پرونده، تأکید می‌کنم تنها یک پرونده را نشان دهند که جوانی گفته باشد «من بخاطر خواندن فلان کتاب این عمل منکر را انجام دادم!» می‌بینید که این سخن بیشتر به یک طنز شباهت دارد تا واقعیت.

آقایان علما و فقها در مقابل هژمونی پدیده‌های مدرن، ناگزیر به تسلیم شده‌اند و سکوت می‌کنند. اما با یقه گیری از کتاب، در حقیقت گریبان مظلومی بی‌پناه را گرفته‌اند.

محمدجواد مظفر/ مدير انتشارات کویر

@Shariati_Group
Forwarded from سه نقطه
روشنفکری و دین شناسی در تاریخ معاصر

علیرضا علوی تبار:

از دیدگاه و موضع اجتماعی-سیاسی، #روشنفکران_مذهبی در عین حفظ #استقلال و #هویت خاص خویش کاملاً تحت تأثیر سرمشق غالب در هر دوره بوده اند. در واقع در هر دوره از زمان مواضع روشنفکران ایرانی از سر مشقی تأثیر می پذیرفته است و همین سرمشق، شباهت میان کارکرد اجتماعی روشنفکران مذهبی و غیرمذهبی را نشان می داده است.

از نظر #سرمشق غالب، می توان سه دوره را تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از یکدیگر متمایز ساخت. 

دین شناسی دوره اول: این دوره مقارن با #روشنفکری دوره مشروطه است و شاخص ترین چهره آن سید جمال الدین اسدآبادی است. پرسش هایی که در این دوره در مقابل دین قرار می گیرند چندان عمیق نبوده و از تنوع زیادی برخوردار نیستند؛ از این رو، پاسخ هایی که از جانب روشنفکران مذهبی برای آنها تدارک می شود نیز چندان متنوع نیست.

اصلی ترین ویژگی های #دین_شناسی روشنفکران را در این دوره می توان به صورت زیر خلاصه کرد:

۱. بازگشت به سنت صدر اسلام و پاک کردن اسلام از خرافات
۲. محکوم کردن سنت پرستی کورکورانه و تقلید صرف
۳. طرفداری از وحدت مسلمانان و مبارزه با ملیت گرایی های افراطی محلی و منطقه ای
۴. مبارزه با استبداد و پذیرش اصول فلسفه سیاسی جدید معطوف به حاکمیت مردم
۵. پذیرش علم و فن جدید و اعتقاد به عدم مغایرت دین با آنها

دین شناسی دوره دوم: با شکستن فضای فرهنگی-سیاسی دوره رضاخان محیطی امیدوار و پرنشاط در عرصه فکری و اجتماعی ایران پدید آمد و منجر به تولید اندیشه ها و حرکت های اجتماعی متعدد گشت؛ تفسیر #روشنفکران از دین نیز، طی این دوران عمق و ابعاد گوناگون یافت. شاخص ترین اسلام شناس روشنفکر این دوره، مهندس #مهدی_بازرگان است. البته تنها بازرگان نیست که این گونه دین را تفسیر می کند و می فهمد، بلکه بسیاری از روشنفکران و حتی روحانیان تحت تأثیر این سرمشق قرار می گیرند.

دین شناسی دوره سوم: دوره سوم که همزمان است با دوره غرب ستیزی، به عنوان سرمشق غالب روشنفکری با چهره شاخصی چون دکتر #علی_شریعتی مشخص می شود.

در موقعیت کنونی، در زمینه تفسیر و درک مفاهیم دینی نیز که مختص روشنفکران مذهبی است می توان از غلبه چند گرایش و دیدگاه سخن گفت؛ گرایش ها و دیدگاه هایی که درک و تفسیر دین در سایه آنها و تحت تأثیر آنها صورت می پذیرد؛ برخی از این عناصر به شرح زیرند:

۱. پذیرش دیدگاه «واقع باوری انتقادی» به عنوان مبدأ شناخت شناسی. واقع باوری انتقادی اگرچه به وجود واقعیت و قابل حصول بودن آن باور دارد و در عرصه معرفت، هدف را وصول به حقیقت می داند اما اولاً ذهن و فاعل شناسایی را صرفاً منفعل و آینه وار نمی بیند و شناخت را حاصل تأثیر و تأثر متقابل میان فاعل شناسایی و موضوع شناخت می داند(دیدگاه عینکی در شناخت).ثانیاً، شناخت را امری پیچیده می داند و معتقد است به آسانی نمی توان از شناختنی حق و کامل دم زد.

۲. رهیافتی واحد به سه حوزه مختلف دین، فلسفه و علم رویکرد جدید روشنفکری دینی اگر چه استقلال سه حوزه مختلف بینش دینی تفکر فلسفی و دید علمی را می پذیرد، اما در هر سه حوزه از رویکردی واحد که همانا عقلانیت انتقادی است برخوردار است؛ عقلانیتی که هم به نقد و سنجش نقادانه می پردازد و هم به محدودیت های خود واقف است.

@noghteh3

آدرس صفحه اینستاگرام سه‌نقطه
https://www.instagram.com/3.noghteh