اكنون، ما و شريعتی
1.44K subscribers
1.28K photos
188 videos
82 files
1.37K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
Forwarded from A
وَ هنوز وَ هنوز
به بانوی سبز امید پروین فهیمی

وَ هنوز
بُزرگوار و امیدوار
بَر دوش می کِشی
نَعشِ عزیزانَ ت را
که سال از پیِ سال
پُر شُمار تر می شَوَند
*
وَ در قَلبِ بی دَریغَ ت
جایی
برای زیستن، تَپیدن، مِهر وَرزیدن
می یابَند
*
وَ هنوز
مادرانه
درین ویرانه
به جُست و جوی نوشدارو
به این سو و آن سو
گرمِ هَروَلِه ای
نِگرانِ
«سهراب» های وطن
که ناروا
از دست نَروَند
وَ «سهیل» های وطن
که نا به جا
تَبعید نَشَوند
*
ای غَمگُسارِ وطن !
ای زن !
در این زَمانۀ بی روزَن
ما شَرمسارِ تو ایم
*
بانویِ صُلح، مِهربانی، پیوَند !
رُخساره اَت
گُشاده باد هَماره به لَبخَند
جانَ ت هَماره سَبز باد
تَنَ ت باد بی گَزَند ...

سعید شهرتاش
سیزدهم تیر ماه 1401
💠 به نام هستی بخش


❇️ بانوی گرانقدر و دردمند، سرکار خانم‌ پروین فهیمی

▪️ نیک می دانیم‌ که فجایع ظالمانه و شهادت سهراب(اعرابی) عزیز در جنبش سبز هنوز بر قلب صبورتان‌ سنگینی می کند و اینک نیز در فراق ناباورانه‌ی فرزند دلبند دیگر، سهیل نازنین که به اجبار هجرت از وطن را برگزید ، شکیبایی تحسین برانگیزتان با متانتِ وجود شما ، پیوند دوباره خورد. تسلیت صمیمانه ما را پذیرا باشید.

▪️ رحمت خداوند را برای فرزندان عزیز زود سفرکرده و سلامتی و آرامش را برای شما و خانواده محترم آرزومندیم.
پانزدهم تیرماه 1401


هاشم آقاجری,محمدصادق آخوندی,ابوطالب آدینه‌وند ,فاطمه آذری‌قمی,محمد آزادی,محمدکریم آسایش,زهره آقاجری,رضا آقاخانی,زهرا آقاخانی, مسعود آقایی, پروانه آل‌بویه,محمدرضا آهنی,مژگان آورند,سید یعقوب آل شفیعی‌فومنی, عباس اقبال,غلام‌حیدر ابراهیم‌بای‌سلامی ,محمد ابراهیم‌زاده ,حمید احراری,شهروز احمدی,محمدرضا احمدی,وحید احمدی,زینب احمدی ,صفیه احمدیان ,طاهره احمدی‌دستجردی,علی‌اکبر اخوه,مهران ارنگ,بتول اسدی,امیرحسین اسدی,حسن اسدی‌زیدآبادی,احسان اشفاق,فرزانه افشاری,فهیمه افشاری,فرزانه افشاری,مهدی اقبال,جلال اقتداری,علیرضا اکبرزادگان,اعظم اکبرزاده,زهره امانی, امیرحسین جهانی ,بابک امیری, حبیب‌الله امیری ,کاک‌حسن امینی,اسدالله امینی,مرتضی امینی,اکبر امینی‌ارمکی,کیمیا انصاری,فاطمه انصاری,مصطفی ایزدی ,مصطفی بادکوبه‌ای‌ هزاوه‌ای,هاشم باروتی,ابوالفضل بازرگان,عبدالعلی بازرگان, باقر فتحعلی‌بیگی ,امیر بانشی,آرزو باهر,میثم بایرامی,یاسر بختیاری,احسان بداغی,اکبر بدیع‌زادگان,منصور بذرپور,محترم براتی‌منش,فرشته بقایی,رویا بلوری,رویا بلوری ,محمدحسین بنی‌اسدی,ژیلا بنی‌یعقوب,ترانه بنی‌یعقوب,مریم بهادری,عماد بهاور,فرهاد بهبهانی, جلال بهرامی,قربان بهزادیان‌نژاد ,حمید بهشتی,علیرضا بهشتی‌شیرازی ,محمود بهشتی‌ لنگرودی,بهنام بیات,صفا بیطرف,مهدی بیگ,آدینه بیگی,مطهره پارسی,فاطمه پایدار,مسعود پدرام,فاطمه پزشک,رويا پلاسيد(سحرخيز),افسانه پوراوند,محمّد پیکان‌پور,حبیب‌الله پیمان,سیدمصطفی تاجزاده,مهسا تاجیک,مهدی تحققی,منصوره تشکری,آذر تعصب,علی تقی‌پور,مجتبی تهرانی,احسان تهرانی,زهرا توحیدی,هدی توحیدی,محمد توسلی ,مهدی توفیق‌حق,مرتضی توکل,عبّاس توکّل,درخشنده تیموریان,حسین ثاقب,سپیده جدیری ,ابوالفضل جعفرپور,جلال جلالی‌زاده ,مهرداد جهانگیری,آبتین جهانیان,امین چالاکی ,محمدعلی چاووشی,مریم چگینی,بهنام چگینی,رضا حاجی,یونس حاجی‌زاده.,محمود حائری ,مهرداد حجّتی,سیدحسین حسن‌زاده, محمدعلی حسن‌نزاد,یوسف حسنی‌تبار ,سیدخلیل حسینی‌عطار, میرسلیمان حسینی‌مقدم,محمد حسینی‌نیا ,عبدالعلی حسینیون, راضیه حفیظی ,بهزاد حق پناه ,تقی حق‌بین‌آذر ,جمشید حقگو,وحید حقیقی,ابوالفضل حکیمی,عبدالکریم حکیمی,مجید حکیمی,محمدرضا حمسی,محمدسعید حنایی‌کاشانی,حبیبه حیدری,فرید خاتمی,حمیدرضا خادم,علیرضا خادمی,حوریه خانپور,مژگان خانزاده, شبنم خان‌مصدق,علی خدابخش,علیرضا خداوردی,مهدی خدایی,حسین خرسندی ,امیر خرم,سارا خرم‌نهاد,حامد خروشانی, منصوره خسروشاهی,ادیب خلیلی,زهرا خندان,امید خوارزمی,محمّدحسین خوربک,علیرضا خوشبخت ,ابراهیم خوش‌سیرت,اسماعیل خوش‌محمدی,اکبر دانش‌سرارودی, مصطفی دانشگر ,امیرحسین داوودآبادی‌فراهانی,رضا دبیر,مصطفی درایتی ,محمود دردکشان ,محمد دردکشان,وجیهه دردکشان,ملیحه دردکشان,فاطمه دردکشان, سعيد درودي,زهرا دستغیب,مهری دفتری,امیرخسرو دلیرثانی,معصومه دهقان,میلاد دهقانی,نظام الدین قهاری,عباس راستی‌بروجنی,فاطمه راکعی,زهرا ربانی‌املشی,محمدصادق ربانی‌املشی,حسین رجایی,سهیلا رجایی,علیرضا رجایی, مهدی رجبی ,علیرضا رجبیان,جواد رحیم پور,روح‌الله رحیم‌پور,زهرا رحیمی,مجتبی رحیمی ,علیرضا رحیمی‌بروجردی,جلال رستم‌کلایی,یونس رستمی,محمدصادق رسولی,بهمن رضاخانی,سعید رضادوست,محمّد رضایی,امیر رضایی,احد رضایی, نیلوفر رفعتیان, حسین رفیعی,مریم رنگی‌طهرانی,صادق رهبری,حسین روشن‌, سیدتورج ریحانی, عزیزه زارع‌پورحیدری,رقیه زارع‌پورحیدری, جعفر زمانی,محسن زمانی,مهدی زمانی ,فرزاد ساجداردبیلی, سیدعلی سادات‌الحسینی,شایسته سادات‌شهیدی, علیرضا ساریخانی,نرجس سالاری,رضا سپهری ,حامد سحابی,نشاط سحابی ,عیسی سحرخیز,حسین سحرخیزان ,حسین سربندی,میثم سعادت,سعیده سعیدی,بیوک سعیدی,پروانه سلحشوری,علی سلطانی‌اصفهانی,مرتضی سلطانیه,محمد سلطانیه, طیبه سلمانی,زهرا سمندری,حامد سیاسی‌راد,مصطفی سیدمیررمضانی, فواد سیدمیررمضانی,لاله شاکری,فرزاد شالفروش,رسول شاهرخ,علی شاه‌زیدی, سجاد شجاعی,هدی شریعتی,علی شریعتی,احسان شریعتی…


اسامی کامل :

https://bit.ly/3bN2QHb

#تسلیت
#پروین_فهیمی
#سهیل_اعرابی
#سهراب_اعرابی


https://t.me/DaghdagheIran
Forwarded from میلادپوشانه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از کتاب " توتم پرستی"
اثر دکتر شریعتی
خوانش : بانو باران نیک راه
موسیقی متن حسام ناصری
روز قلم گرامی باد
م.م.
به مناسبت سالروز درگذشت محمد بسته‌نگار
نوگرایی دینی آینده‌ای دارد؟

آنچه در ایران به نام ملی - مذهبی شهرت یافته است، در واقع ترجمان سیاسی شاخه‌ای از نوگرایی دینی یا اسلام روشنفکری است. نوگرایی دینی به عنوان تلاشی برای سازگاری و آشتی فکری و عملی بین دستاوردهای عصر مدرن و هویت تاریخی جامعه و نظامِ اخلاقی و معنوی اسلام، در قرن نوزدهم در بیشتر کشورهای مسلمان‌نشین ظهور کرد و در ایران نیز از میانۀ عصر قاجار آغاز شد.
نوگرایی دینی البته جریانی یکدست نبود و هر کدام از چهره‌های منادی آن، بر وجوهی خاص از دستاوردهای عصر روشنگری و نحوۀ ربط آنها با سنت‌های اجتماعی و اخلاقیات دینی تأکید می‌کردند و از همین رو خودشان به گرایش‌های گوناگون تقسیم شدند.
داوری منصفانه در مورد میزان توفیق نظری و عملی جریان نوگرایی دینی در تلفیق بین دو رویکردِ استوار بر بنیادهای متفاوت و چه بسا متضاد، در این شرایط سیاسی تب‌دار و ملتهب، مقدور نیست و من هم در این یادداشت آن را دنبال نمی‌کنم. منظورم از این نوشتار گرامی‌داشت یاد و خاطرۀ زنده‌یاد محمد بسته‌نگار و اشاره‌ای به کوشش‌های او در این زمینه و ارائۀ چشم‌اندازی از آیندۀ نوگرایی دینی به مناسبت چهارمین سالگرد رحلت اوست
شادروان محمد بسته‌نگار از چهره‌های فعال و زحمتکش جریان ملی - مذهبی به عنوان شاخۀ سیاسی‌ترِ نوگرایی دینی بود که تمام زندگی خود را وقف ترویج این جریان کرد و به واقع با ایده و مرام ملی - مذهبی می‌زیست؛ زیستی همراه با فعالیت سیاسی، کار فکری، تمهید امکانات لجستیکی و امور نوع‌دوستانه و خیریه.
از آنجا که مرحوم بسته‌نگار داماد زنده‌یاد آیت‌الله طالقانی و از دلبستگان شدید وی بود، تا اندازه‌ای در سایۀ او قرار گرفت و فعالیت‌های شخص خودش از نگاه‌ها مغفول ماند.
بسته‌نگار سال‌های طولانی زندان را تجربه کرد وبخصوص آثار فکری قابل اعتنایی به جا گذاشت. دغدغۀ فکری او عمدتاً دمکراسی و حقوق بشر و تلفیق این دو با قرائتی از اسلام بود. عموم آثار آن مرحوم را می‌توان معطوف به همین موضوعات دانست اما دو اثر او به نام‌های "مبانی دمکراسی و جامعۀ مدنی در حکومت علی" و "حقوق بشر از نظر اندیشمندان" به طور خاص در این زمینه نوشته و گردآوری و تدوین شده است.
با توجه به شرایط خاص سیاسی امروز ایران، تصور بسیاری بر این است که دورۀ این نوع تفکرات و اندیشه‌ها سپری شده است. شاید در کوتاه مدت چنین باشد، اما از یک چشم‌انداز تاریخی، جریان نوگرای دینی به شرط تکیۀ خاص بر اسلام فرهنگی و تبلور هویتی آن در تاریخ ایران، به احتمال زیاد در آینده ظهوری دوباره خواهد داشت.
در واقع تمام نیازها و عناصری که سبب پیدایش نوگرایی دینی در یک و نیم قرن پیش شد، همچنان در جامعۀ ایرانی پابرجاست و اینکه روند تحولات سیاسی در کشورمان، چه سمت و سویی به خود خواهد گرفت، در این واقعیت تأثیر عمده‌ای نخواهد داشت.
به نظرم اگر جمهوری اسلامی در جهت تطبیق خود با نیازهای جامعه تغییر مسیر دهد، در روند این حرکت، نوگرایی دینی به معنای احیای اسلام فرهنگی، جانی دوباره خواهد گرفت و چنانچه تحولات فرضاً به سمت پیدایش دولتی با مظاهر ضد دینی میل پیدا کند، پس از چندی، عنصر هویت‌خواهی ایرانی بر مبنای اسلام فرهنگی، بعثتی دوباره خواهد داشت و این بعثت دیگر از جنس بنیادگرایی و سنتی و اسلام سیاسی نخواهد بود و در قالب نوگرایی دینی فرهنگی و یا روشنفکری اسلامِ مدنی ظاهر خواهد شد.
طرفداران اسلام سیاسی که حامی ادغام دین و دولتند و به دولت به عنوان دستگاه اجرای احکام شریعت می‌نگرند و همینطور دین ستیزانی که خود را با بنیادهای فرهنگ و هویتِ ایرانی و اخلاقیات دینی جامعه درگیر می‌کنند، ظاهراً نمی‌دانند که نقطۀ اعتدال و ثبات طولانی مدت جامعۀ ایرانی منوط به تأسیس دولتِ معتدل عرف‌گرا از یک طرف و پیوند عقلایی با مواریث هویتی و فرهنگی تاریخ ایران بخصوص نظام اخلاقی و معنوی اسلام از طرف دیگر است. هر کدام از آنها به واقع یک سر محورِ افراطند و از همین رو گرچه توانسته‌اند در ستیز و تقابل با هم دستگاه دولت را تسخیر کنند، اما در نهایت نیروی ضد خود را در جامعه پرورش داده و از این طریق موقعیت خود را به خطر انداخته‌اند.
بر همین مبنا، تاریخ معاصر ایران گرچه با حرکت پاندولی خود بین آن دو در نوسان بوده، اما در زمان اقتدار هیچکدام از آنها به توازن و تعادل و ثبات لازم دست نیافته است.
در واقع آرامش و ثبات اجتماعی و سیاسی بلند مدت ایران تفسیر همان دو نکتۀ فوق است و از این جهت، تلاش‌های فکری و عملی چهره‌های نوگرای دینی از جمله مرحوم محمد بسته‌نگار بیهود نبوده و در آینده در قالب و ترکیبِ خوش‌نقش‌تر و کارآمدتر و مقبول‌تری احیاء خواهد شد.
#احمد_زیدآبادی
#محمد_بسته_نگار
#محمود_طالقانی
#نوگرایی_دینی
#اسلام_سیاسی
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
Forwarded from امتداد
شب گذشته تاجزاده بازداشت شد!

🟢فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی پیشین وزارت کشور اعلام کرد در غیاب وی، تاجزاده که تنها در خانه بود ساعت ۱۱ شب توسط ۱۵ مامور بازداشت و به دادستانی تهران منتقل شده است.

🟢خبرگزاری مهر نخستین رسانه‌ای بود که خب بازداشت تاجزاده را منتشر کرد؛ البته پیش از این رسانه اکانت توییتری سردبیر رجانیوز خبر بازداشت تاجزاده را داده بود. مهر در خبر خود نوشت که «عصر امروز مصطفی تاج‌زاده به اتهام اقدام علیه امنیت ملی با دستور قضایی بازداشت شد.»

🟢این خبرگزاری در بخش دیگر خبرش نوشته است که «وی از محکومین امنیتی فتنه ۸۸، امروز به اتهام اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد.»

#امتداد
@emtedadnet
پیام و پیامد بازداشت مصطفی تاجزاده
مسئولان جمهوری اسلامی خود را از هر سو تحت فشار و هجوم می‌بینند. این موضوع به نظرم آنها را از کوره به در برده و از روی عصبانیت تصمیم می‌گیرند. بازداشت دوست عزیز مصطفی تاجزاده و دو تن از کارگردانان سینمای کشور، به نظرم تصمیمی از روی عصبانیت است و متأسفانه در مورد پیامدهای آن در این شرایط دشوار کشور یا اصلاً فکر نشده و یا به دلیل همان عصبانیت، درست فکر نشده است.
جمهوری اسلامی در طول حیات خود همواره خود را در حال منازعه با "استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل و عوامل آنها" در تمام حوزه‌ها و به تناوب در دو جبهۀ امنیتی و دیپلماتیک معرفی کرده و از همین رو، انتظارش بخصوص از نیروهای دخیل در تأسیس نظام این است که در این منازعه در برابر "جبهه دشمن" از آن حمایت کنند.
بر همین اساس، مسئولان نظام در برابر هرگونه انتقاد و اعتراض علنی علیه سیاست‌های خود بالاخص از جانب این نیروها، بی‌تابی آشکاری نشان می‌دهند و آن را به مسائلی از قبیلِ "عدم درک شرایط حساس کشور"، "بی‌بصیرتی در فهم پیچیدگی اوضاع"، "قدرت‌طلبی شخصی"، "تأثیرپذیری از نفوذ و افکار بیگانه"..... نسبت می‌دهند.
ظاهراً تمام اعتراض‌ها به انتخابات سال 88 نیز در همین چارچوب‌ها تأویل و تفسیر شد و به شدت‌عملی بی‌سابقه در برابر آن انجامید.
این شدت‌عمل اما نتیجۀ عکس به بار آورد. هرچند که اصلاح‌طلبان در آن ماجرا تقریباً تمام امکانات سیاسی و تشکیلاتی خود را از دست دادند، نیروهای انسانی آنها در زندان‌ها دچار فرسایش شدند و رهبران آنها تحتِ حصر و یا محدودیت قرار گرفتند، اما جناح مسلط هم در افکار عمومی ضربه‌ای اساسی خورد و به دلیل به کارگیری خشونت علیه معترضان، اعتبارش حتی در بین قشر مذهبی جامعه نیز به سختی آسیب دید.
این موضوع بویژه کینه و نقاری را بین دو جناح دامن زد که عوارضش پس از گذشت بیش از یک دهه، به رغم برخی از تلاش‌های حاشیه‌ای برای رفع آن، همچنان پابرجاست. این کینه و نقار بدون تردید در تضعیف پایه‌های قدرت سیاسی نظام اثرگذار بوده و زمینه را برای عبور طیف بزرگی از نیروها از آن فراهم کرده است.
در شرایط حاضر نیز جمهوری اسلامی خود را در "نقطه‌عطف" پیکارِ توأمانِ امنیتی و دیپلماتیکش با "جهان استکبار" می‌بیند و بی‌توجه به شرایط بغرنج اقتصادی و اجتماعی کشور و ذهنیت تحول یافتۀ جامعه، از اصلاح‌طلبان انتظار حمایت بخصوص در این دو مورد دارد. هر چند که مجموعۀ اصلاح‌طلبان در حال حاضر سکوت پیشه کرده و یا بعضاً با روشی انتقادی و ناصحانه نظرات خود را مطرح می‌کنند، اما حکومت ظاهراً به این حد هم راضی نیست و خواهان خاموشی تک صداهایی مانند نقدهای عریان و صریح آقای تاجزاده در جبهۀ اصلاح‌طلبان است.
تاجزاده در نقدهای خود از مرز اصلاح‌طلبی عبور نکرده اما لحن کلامش از آن فراتر رفته است. به نظرم همین لحن کلام، سبب آزردگی و عصبانیت جناح مقابل شده تا حدی که جز به بازداشت او رضایت نداده‌اند. شاید تصور محافلِ دخیل در بازداشت آقای تاجزاده این بوده است که آزادی‌عملش می‌تواند سبب ترغیب دیگر اصلاح‌طلبان به تکرار شیوۀ نقادی بی‌پروای او شود و به زعم خود، با بازداشتش در صدد ارسال پیامی اخطارآمیز به دیگر اصلاح‌طلبان برآمده‌اند.
اگر منظور از بازداشت تاجزاده ارسال این پیام باشد، به نظرم اشتباه محاسبه‌ای بنیادی صورت گرفته است. واقعیت این است که مصطفی به دلیل نوع نقادی خود در بین سران اصلاحات تک افتاده بود و در عین حال خودش نیز از نقد دیگر اصلاح‌طلبان در امان نبود. بازداشت او اما نه فقط هرگونه نقد وی از سوی دوستانش را بی‌ربط و اصطلاحاً به امری "ناجوانمردانه" تبدیل می‌کند بلکه با دامن زدن به آتش خشم و عصبانیت آنها، راه را برای تکرار شیوۀ نقادی او در بین دیگر اصلاح‌طلبان می‌گشاید و این نیز به نوبۀ خود می‌تواند آنها را یکی پس از دیگری به صورت هدفی برای بازداشت در آورد.
در یک فرض توطئه نگرانه، شاید منظور بعضی از نیروهای دخیل در بازداشت مصطفی همین باشد. ظاهراً گروه و دسته‌ای در جناح اصولگرا به دلایلی کاملاً پیچیده و متناقض، علاقۀ ویژه‌ای به معرفی اصلاح‌طلبان به عنوان دشمنِ اصلی و مؤثر نظام دارند و سعی وافری در هل دادن آنها به این سمت از خود نشان می‌دهند.
به هر حال، با بازداشت تاجزاده دیگر هیچکدام از منتقدان سیاسی، حاشیۀ امنی برای خود احساس نخواهند کرد و این موضوع در درجۀ نخست، نظام را در برابر فشارهای موجود آسیب‌پذیرتر خواهد کرد.
#احمد_زیدآبادی
#مصطفی_تاجزاده
#بازداشت
#اصلاح_طلبان
#حاشیه_امن
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
🖋توئیت محمد توسلی دبیرکل نهضت آزادی ایران:

🔷🔸‏"بازداشت ‎ مصطفی تاجزاده، ناقد مصلح و شریف حاکمیت، حاکی از سیاست ایجاد محدودیت برای راهبرد اصلاحات و تقویت راهبرد براندازی و فروپاشی ایران و در راستای برنامه بیگانگان است.
این تذهبون؟


#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from کانال فرارو
حکایتِ "آن عاشقانِ شَرزه که با شب نزیستند"

⭕️ بازخوانیِ فرازهایی از سخنرانیِ حضرت حسین(ع) در سرزمینِ "منا". این خطبه در سال ۵۸ ه. ق. و یک سال پس از مرگِ معاویه، در جمع علمایِ امّت و برخی صحابه‌‌یِ بازمانده از دوران حضرت رسول(ص) ایراد شده است.

✍️بازترجمه، ویرایش و روان‌سازیِ متن:
سعید رضادوست

🔸شما ای گروهِ نیرومند! دسته‌ای هستید که به دانش و نیکی و خیرخواهی نام‌بُردارید و به واسطه‌یِ خدا (و دینِ او) در دل مردم، قدر و مرتبه‌ای دارید که توان‌گر، از آن حساب می‌برَد و ناتوان، شما را گرامی می‌دارد و آنانی که هم‌رتبه‌ی شمایند و بر آن‌ها ولایتی ندارید نیز شما را بر خود مقدّم می‌دارند. شما واسطه‌ی (برآوردنِ) حوائجی هستید که از خواستاران‌شان دریغ می‌دارند. (امّا و متاسّفانه) به (صورتِ) هیبت پادشاهان و ارجمندیِ بزرگان، در راه گام برمی‌دارید. آیا (امیدِ) همه‌ی ایشان (که نام بردم) از آن رو نیست که به شما چشم دارند تا برایِ "حقّ خدا" قیام کنید؟ اگر چه از بیشتر حقوق خداوندی روگردان شده‌اید، حقوقِ ضعیفان را تباه ساخته‌اید و (البتّه) به پندار خود، حقّ‌تان را گرفته‌اید! شما در این راه(الهی)، نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا که آن را آفریده به مخاطره انداختید و نه برای رضای خدا با طبقه‌ای (فاسد) درافتادید. آیا (با این وضع) از درگاه خدا، بهشت و همنشینیِ پیامبران و امان از عذاب او را آرزو دارید؟

🔸شما می‌بینید که پیمان‌های خدا شکسته شده و نگران نمی‌شوید، با وجودِ اینکه برای یک نقضِ پیمانِ پدرانِ خود، به هراس می‌افتید! می‌بینید که پیمان (دین و آیینِ) رسول خدا(ص) خوار و ناچیز شده و کورها و لال‌ها و از کار افتاده‌ها در شهرها رها شده‌اند و رحم (بر ایشان) نمی‌کنید و در خورِ مسئولیت‌تان کاری نکرده‌اید (و قدمی برنمی‌دارید) و به کسانی که (با وجودِ کوتاهی‌هایِ شما) در آن راه تلاش می‌کنند وقعی نمی‌نهید و (در عین حال) خودتان به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسوده‌اید.

🔸همه‌ی این رفتارهایِ شما (مصداقِ نقضِ) همان امر به معروف و نهی از منکری است که خداوند همگان را به آن فرمان داده و شما از آن غافل‌ مانده‌اید. مصیبت بر شما (با توجّه به جایگاه و مسئولیّت‌تان) از همه‌ی مردم بزرگ‌تر است، زیرا در حفظ منزلتِ دانایان و شایستگان مغلوب شدید و ای کاش (در حفظ آن) تلاش می‌کردید.

🔸شما ظالمان را بر مناصب‌شان نشاندید (و در آن جایگاه‌ها استوارشان کردید) و (زعامتِ) امورِ الهی را به آنان سپردید تا (بی هیچ هراس و نگرانی) به شُبهه، کار کنند و در (مسیرِ) شهوت و دلخواهِ خویش پیش روند. فرارِ شما از مرگ و خوش بودنِ شما به زندگیِ (موقّتِ) دنیا که (بی‌گمان) از شما ستانده خواهد شد، (موجبِ جسور گردیدنِ ناشایستگانِ حاکم شده و در نتیجه عملاً) ضعیفان را به دست آنان (/ناشایستگانِ حاکم) سپرده‌اید که برخی را بَرده و گوش به فرمانِ خود ساخته و برخی را ناتوان و غرق در (مشکلاتِ) زیستِ روزمرّه کرده‌ و در امور مملکت (مطابق با) رأی (دلخواهِ) خود تصرّف می‌کنند و با هوس‌رانیِ خویش و پیروی از اشرار و گستاخی در برابرِ پروردگار، شومی و پلیدی به بار می‌آورند.

🔸در هر شهری، خطیبی سخنور (از یارانِ معاویه و دستگاهِ جور) بر منبر دارند که به سودِ ایشان (و به دروغ) سخن می‌گوید. (در وضعیّتی که) سرتاسر کشورِ اسلامی بی‌پناه مانده، دستِ (این ناشایستگان) در جای‌جایِ آن باز (و دراز) است و مردم، بردگانِ آن‌ها (به شمار می‌آیند) و (در این وضع و حال، مردمِ عادی قادر نخواهند بود) هیچ درازدستیِ گستاخانه‌ای را از خود رانده و دفع کنند.

🔸شگفتا! و چرا در شگفت نباشم که سرزمینِ اسلامی، در اختیار فریبکاری خائن و مالیات‌ ستاننده‌ای ستمگر و فرمانروایی بی‌رحم بر مردمان است. پس خدا در آنچه ما (بر سرِ آن) نزاع داریم، حاکم (و گواه) است و در موضوعِ اختلاف، داوری خواهد کرد.

🔸خدایا! تو می‌دانی که آنچه از ما سر زده است برای رقابت در فرمانروایی و نیز دسترسی به مالِ بی‌ارزش دنیا نبوده، بلکه از آن روست که (می‌خواهیم) نشانه‌هایِ آیین تو را آشکار نموده و شیوه‌ی اصلاحِ کژی‌ها را در سرزمین‌هایت نمایان سازیم تا بندگانِ ستمدیده‌یِ تو، آسوده‌خاطر (بتوانند) به فرایض و سنن و احکام تو عمل کنند.

🔸ای مردم! اگر (نکوشید و) ما را (در این راه) یاری نرسانید، ستمگران (بیش از پیش) بر شما مسلّط خواهند شد و در خاموش کردن نورِ (راهنمایی‌هایِ) پیامبرِ شما، بیشتر گستاخی و درازدستی خواهند کرد. (پاداش و مطلوب) برایِ ما خداست و (همو) برایِ ما بس است. بر او توکّل داریم و (همگان) به سوی او بازمی‌گردیم و سرانجامِ (همه چیز و همه کس) به سوی اوست.

تهران - ۱۸ شهریور ۱۳۹۸ / ۹ محرّم ۱۴۴۱
@fararunews
8 ذی‌حجّه، حرکت امام حسین از مکّه به‌سوی عراق.
طرح: م.م.
🔷🔸بار دیگر گشت اکراه؟!

🖋احسان شریعتی

🔹 لَآ إِكْرَاهَ فِى ٱلدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ ٱلرُّشْدُ مِنَ ٱلْغَىِّ

📌شهری است که ویران میشود، نه فرونشستن بامی...
باغی است که تاراج میشود، نه پرپر شدن گلی...

🔸معنا و مقصود از سیاست بازداشت و حبس چهره‌های مستقل و منتقد صنفی، فرهنگی-هنری و مدنی-سیاسی چیست؟ هشدار و هراس‌افکنی جهت بازدارندگی از گسترش جنبش مطالبه‌گری و حسابرسی، روشنگری و شفافیت، و اصلاح‌گری اساسی؟ تجربه‌ی سده‌ی گذشته و بویِژه دهه‌ی آخر مگر نشان نداد که نتیجه‌ی سیاست سرکوب و حبس و حصر و حذف جنبش اصلاحی جز تقویت گفتمان براندازی و خیزش‌‌های قهرآمیز و خشونت‌آلود معطوف یه درگیری و فروپاشی در اقصی نقاط کشور نبوده است؟‌!

🔹نکته‌ای آن‌قدر عیان و آشکار و بی‌نیاز از بیان که نمی‌تواند برای مسئولان مغفول مانده باشد. پس می‌ماند این فرض که جریانی در حاکمیت قصد دایر کردن امر را داشته باشد میان از سویی مدارا و بردباری و سازش و تحمل وضع بحرانی موجود‌، و از دیگر سو غلبه‌ی قهر و قهقرا و گزاف‌گویی‌های گفتمانی افراط و تفریطی. همان روشی که در بهار عرب در برخی سرزمین‌ها تحربه شد و به تخریب و فروپاشی سراسری این کشورها انجامید.

🔸در شرایطی که مردم در رنج از بحران فوق طاقت معیشتی و در خشم از سوءمدیریت‌ و فساد و اختلاس و..، در سپهرهای گوناکون از ساخت‌وساز گرفته تا فحایع محیطزیستی و تا سوداگری خصولتی، بسر می‌برند، امامان جماعت نگران بدحجابی زنان دزدان مختلس اند و در برخی مناطق خودمختار مسئولان آتش به اختیار بخش‌نامه‌ صادر می‌کنند و از ضرورت فعال شدن دوباره‌ی «گشت‌های اکراه» می‌گویند. گویی محصول همین سبک کار خود را طی چند دهه‌ی گذشته امروز در هر کوی و برزن نمی‌بینند!
بازآزمودن این همه‌ آزموده و باز تجربه‌ی تجربه‌شده‌ها آدمی را براستی یاد این آموزه‌ی هگلی می‌اندازد که «تجربه و تاریخ به ما می آموزد که ملت‌ها و حکومت‌ها هرگز از تاریخ چیزی یاد نگرفته‌اند؛ که هرگز طبق قواعدی که می‌توانست از آن برگرفته شود، عمل نکرده‌اند ! » (گفتارهایی درباره فلسفه تاریخ). پس «من جرب المجرب حلت به الندامه»‌!


#یادداشت
#بازداشت
#گشت_ارشاد
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
Forwarded from ایران فردا
محمد بسته نگار:
شمشاد سرافراز
الگوی بی‌تکرار
نقاد هماره‌ی قدرت!

@iranfardamag

💢 ویژه‌نامه یادمان چهارمین سال درگذشت محمد بسته‌نگار

🔹محمد بسته‌نگار نواندیش دینی مبارز و از چهره‌های شاخص جریان ملی و مذهبی در سال 1320 دیده به جهان گشود و در 18 تیر 1397 بعد از یک بیماری طولانی، زندگی سراسر افتخارش به پایان رسید.

🔸زیست درخشانی که حاصل نیم قرن از خود گذشتگی، عشق و ایثار بوده و تاثیرات و رد عطر آن، خاطراتش را جاودانه می سازد.

🔹مجوعه حاضر بخشی از یادداشتها و مقالاتی است که به پاسداشت بیش از 50 سال مجاهدتهای او در طی این 4 سال که از پرواز وی می‌گذرد ، نوشته و منتشر شده و حال در این یادنامه - توسط مجموعه ایران فردا - گرد آمده است .

🔸باشد تا این تلاش، ادای دینی باشد به او که بی هیچ چشم‌داشت عمر خود را و همه داشته‌هایش را به پای تحقق آرمانهایش نهاد. از سختیهای روزگار ننالید، نایستاد و هر زمان برای برون‌رفت از سیطره قدرت دوران، متناسب با شرایط و امکان راه نوینی را جستجو کرد .


▪️ ایران فردا ، تیرماه 1401
Forwarded from ایران فردا
یادنامه_محمد_بسته_نگار_ایران_فردا_تیر_ماه1401.pdf
2.3 MB
محمد بسته نگار :
شمشاد سرافراز
الگوی بی‌تکرار
نقاد هماره‌ی قدرت!

@iranfardamag

💢 ویژه‌نامه یادمان چهارمین سال درگذشت محمد بسته‌نگار

🔹محمد بسته‌نگار نواندیش دینی مبارز و از چهره‌های شاخص جریان ملی و مذهبی در سال 1320 دیده به جهان گشود و در 18 تیر 1397 بعد از یک بیماری طولانی، زندگی سراسر افتخارش به پایان رسید.

🔸زیست درخشانی که حاصل نیم قرن از خود گذشتگی، عشق و ایثار بوده و تاثیرات و رد عطر آن، خاطراتش را جاودانه می سازد.

🔹مجوعه حاضر بخشی از یادداشتها و مقالاتی است که به پاسداشت بیش از 50 سال مجاهدتهای او در طی این 4 سال که از پرواز وی می‌گذرد ، نوشته و منتشر شده و حال در این یادنامه - توسط مجموعه ایران فردا - گرد آمده است .

🔸باشد تا این تلاش، ادای دینی باشد به او که بی هیچ چشم‌داشت عمر خود را و همه داشته‌هایش را به پای تحقق آرمانهایش نهاد. از سختیهای روزگار ننالید، نایستاد و هر زمان برای برون‌رفت از سیطره قدرت دوران، متناسب با شرایط و امکان راه نوینی را جستجو کرد .


▪️ ایران فردا ، تیرماه 1401
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما را به خاطر بیاور! ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم
شور عشق درسینه داشتیم و
پیش از آن که عاشق شویم سینه بر خاک سوده مُردیم
ما را به خاطر بیاور! ما را که سینه سرخانی خنیاگر بودیم و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه برشاخسار
که در بازار
پیش از آن که آوازه خوان شویم
بر شاخه ای تکیده از تکیه گاه خویش جان واسپردیم
به خاطر دارم پیامشان را، سرنوشتشان را،
آری …
و همیشه درگذرگاه خاطرم درگذر است آوازهای صامت سینه سرخان سینه برسیخ و
تجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان شاید پیش از آن که شاعر شوم
بیست و دو ساله بمیرم
آمین!

شعری از عزت ابراهیم‌نژاد* از کتاب شعر او «به آسمان» با مقدمه سیدعلی صالحی
(*کشته حوادث ۱۸ تیر، کوی دانشگاه)
@sahandiranmehr
🔷خدای ابراهیم، خدای فرد، خدای فردا

«بایزید بسطامی گفت که حق سبحانه و تعالی فرد است او را به تفرید باید جُستن. تو او را به مداد و کاغذ جویی کی یابی؟»*


🔶 ظهور ابراهیم در هزارهٔ سوم پیش از میلاد، چه واقعیت باشد و چه افسانه، رخدادی بی‌همتا در تاریخ جهان است. داستان بودن در آنچه در طی این چهارهزار و سیصد سال اتفاق افتاده است تغییری پدید نمی‌آورد. داستانی که «ملت‌ها» و «امت‌ها»یی را می‌آفریند که پیش از آن نبودند. او «خدای کهن» را برمی‌اندازد، و «خدایی نو» می‌پرستد. بنا به روایات، در کلده و سومر (عراق کنونی) چشم به جهان می‌گشاید و از آنجا رانده می‌شود، در کنعان (کرانهٔ باختری اردن و فلسطین) چشم از جهان فرو می‌بندد. او جهان را تغییر می‌دهد، اما نه به یک باره. تا آخرین پیامبری که خود را فرستادهٔ خدای او و از نسل او معرفی می‌کند چیزی حدود ۳ هزار سال ‌گذشت. سه دین یهودیت و مسیحت و اسلام خود را از او و از خدای او می‌دانند. خدای او رسمی نو بنیان می‌گذارد. به قربانی کردن «انسان» پایان می‌دهد و «حیوانی بی‌آزار» را به جای آن می‌نشاند. ابراهیم خدایی را می‌پرستد که خدای «پدران» نیست، بلکه خدای «پسران» است. خدای او خدای «قوم» و «قبیله» و خدای «دولت» یا «نظام» و خدای «کاهن» و «کشیش» و «آخوند» و خدای هیچ «جماعت» یا «حزب» و «نهاد»ی نیست، بلکه خدای «فرد» است. خدایی مشهود در طبیعت نیست. او پشت طبیعت است و طبیعت آیات اوست. ابراهیم «پدیدارشناس» و «نشانه‌شناس» است. ابراهیم از طبیعت قداست‌زدایی می‌کند. او در عصر خود «سکولار» است و به «سکولاریزاسیون» دین سنتی دست می‌زند. خدایی فرد و یکتا و یگانه که تنها فردی تک و تنها می‌تواند در تنهایی با او سخن بگوید. خدای او از «عادت» یا «سنّت» به او نرسیده است و به «گذشته» تعلق ندارد، وجود چنین خدایی را کسی تاکنون به او «تعلیم» نداده است، هیچ پدر و مادری یا هیچ آموزگاری. با این همه، او می‌داند که در این جهان تنها نیست. او چیزی بهتر از آن یافته است که قوم و قبیله یا پدر و مادر یا آموزگارانش می‌توانستند به او بیاموزند.

مؤمنان دیروز و امروز، یهودیان و مسیحیان و مسلمانان، ابراهیم (ع) را بیش‌تر از این رو گرامی می‌دارند که «مؤمن» بود و «ایمان» داشت. «پدر اُمّت» بود و «پدر ایمان». اما آیا ابراهیم (ع) فقط «پدر اُمّت‌ها»ی یهودی و مسیحی و اسلامی یا «پدر ایمان» بود؟ ابراهیم (ع) ادیانی را بنیان گذاشت که با وجود همهٔ اختلافات‌شان در گرامیداشت او شریک‌اند و به لطف جهانگشایی‌ها (امپریالیسم) و توسعه‌طلبی‌های دولت‌های رومی/اروپایی ـ مسیحی و خلافت عربی – اسلامی امروز چیزی بیش از نیمی از ساکنان زمین پیروان دین‌هایی به شمار می‌آیند که او بنیان گذاشت و دولت‌ها آن را به زور شمشیر به دورترین نقاط جهان بردند تا رعایای تازهٔ خود را مسیحی یا مسلمان کنند. اما اگر ابراهیم در چشم مؤمنان به ادیان ابراهیمی یا سامی «پدر ایمان» و «پدر اُمّت» است، در چشم «فیلسوفان» چیست؟ آیا فیلسوفان هم می‌توانند دربارهٔ او ادعایی داشته باشند؟ آیا ابراهیم را می‌توان «نخستین فیلسوف» شمرد؟

اگر فیلسوف کسی است که در قید «عادت» و «سنّت» و «ولایت» و «جماعت» نیست و بیش و پیش از هرچیز خود را از «زندان عادت و سنّت و ولایت و جماعت» آزاد می‌کند، آری! ابراهیم فیلسوف است! اگر فیلسوف کسی است که تنهاترین است، چون مانند هیچ‌کس دیگر نیست، آری! ابراهیم فیلسوف است! اگر فیلسوف کسی است که با پُتک فلسفه می‌ورزد، آری، ابراهیم فیلسوف است! ابراهیم شاید برای مؤمنان «پدر امت» و «پدر ایمان» باشد، اما برای فیلسوفان می‌تواند «پدر عقل» نیز باشد. ابراهیم فقط آورندهٔ خدایی نو نبود، او کاشف عقل و طبیعت نیز بود. هر داستانی را به گونه‌ای دیگر نیز می‌توان خواند، فیلسوفان نیز داستانی برای گفتن دربارهٔ ابراهیم دارند.

* محمد بن منور ميهنی، اسرارالتوحيد فی مقامات الشيخ ابی‌سعيد، مقدمه و تصحيح و تعليقات از محمدرضا شفيعی کدکنی ، انتشارات آگاه، چ ۲، ۱۳۶۷، ج ۱، ص ۲۴۳.

@fallosafahmshk
💠 حسین یک درسِ بزرگتر از شهادتش به ما داده است و آن "نیمه تمام گذاشتن حج" و به سوی " شهادت " رفتن است.
حجّی که همه ی اسلافش، اجدادش، جدّش و پدرش برای احیای این سنّت، جهاد کردند، و این حج را نیمه تمام می گذارد و "شهادت" را انتخاب می کند،
مراسم حج را به پایان نمی برد،
تا به همه ی حج گذارانِ تاریخ،
نمازگزارانِ تاریخ،
مومنان به سنّت ابراهیم بیاموزد که،
اگر امامت نباشد،
اگر رهبری نباشد،
اگر هدف نباشد،
اگر حسین نباشد،
و اگر یزید باشد،
چرخیدن بر گِردِ " خانه ی خدا "،
با " خانه یِ بُت "،
مساوی است ...
.
📚برگرفته از مجموعه آثار ۶، #حج ، ص ۲۵۸
.
#مجموعه_آثار_6 🌿
#دکتر_علی_شریعتی 🌿
#سخنان_و_جملات_شریعتی 🌿

▶️ @doctor_alishariati
Audio
🔸محمد بسته‌نگار؛ الگوی هم‌زیستی مدنی

🔹فایل صوتی برنامه سالگرد، جمعه 17 تیر 1401

@nehzatazadiiran

سخنرانان:
مهرنوش بسته‌نگار
محمدحسین بنی‌اسدی
لطف‌اله میثمی

با حضور‌:
علیرضا رجایی
محمد توسلی
سعید درودی
مینو مرتاضی لنگرودی
تقی رحمانی
ابوطالب آدینه‌وند

کلاب نهضت آزادی ایران - کلاب‌هاوس

@nehzatazadiiran
سَفَرنامۀ حَجِّ ناتَمام
به سیّد مصطفی تاج زاده

وَ مَرا
به موسِمِ حَج
رام و اِحرام بَسته
می خواهند
امّا نه به سُنَّتِ ابراهیم
که به رَسمِ جاهِلیَّت
*
وَ مَرا
ناخواسته
از حَریمِ خانۀ خویش
به حَریمِ بیتُ العَتیق
می خوانَند
به ضیافَت
*
دُرُست ساعتِ یازدهِ شب
جُمعۀ تَعطیل
شبِ عَرَفِه
که فردایَش
مُصادِف است
با هِجده تیر
یادروزِ آن تُند بادِ مُصیبَت
*
وَ مَرا
درین سِیر و سُلوک
پانزده میزبانِ ناخواندۀ حاضِر به خِدمَت
همراهی می کُنَند
تا سَعی صَفا و مَروِه
تا زَمزَمِ رأفَت و رَحمَت
*
وَ مَرا
درین طَواف و مَصاف
با احترامِ تَمام
باز می آوَرَند
بَر سَرِ همان دوراهیِ ناگُزیرِ
حقیقت یا مَصلحت
*
وَ مَرا
امّا
درین نامه
رویِ سُخَن
نه با ایشان
که یکراست
با شُما ست :
یاران !
اُستواران !
شَهروَندان !
هَموَطَنان !
من
چه به حَق
زود بازآیَم
چه به ناحَق
دیر بِپایَم
درین راه
هَمچُنان پای بَرجایَم
وَ
هَمچُنان دُعا گویِ شُمایَم :
حَجِّ تان مَقبول و سَعیِ تان مَشکورِ
آن ذاتِ بی نَهایَت
*
وَ مَرا
نیز
هَمچون شما
درین وانَفسا
آرزویی ست :
هَمزیستی در
جامعه یی
مَدَنی
قانون مَدار
شایسته سالار
سَرشار از
شادی، آزادی، عدالت، رفاه و امنیت
عاری از
هر گونه
اِرعاب و خشونَت
*
هَمسَفران !
من هنوز
به این هَمزیستی
باوَر دارم وَ امیدوارم
*
سُخَن کوتاه می کُنَم
وَ به خدا یِتان می سِپارَم
تا دیدارِ بَعد
وَ تَجدیدِ ارادَت
*
تَمَّت

سعید شهرتاش
هجدهم تیر ماه 1401
🔴 #مصطفی_تاجزاده_آزاد_کنید

🔰 کارزار عمومی برای درخواست آزادی سید مصطفی تاجزاده



جناب حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای، ریاست محترم قوه قضائیه
با سلام و احترام
ما امضاکنندگان این کارزار معتقدیم جناب آقای مصطفی تاجزاده کنشگری مصلح، ایران‌دوست، صریح، خشونت پرهیز، صادق، شجاع و اهل گفتگو است. با وجود اینکه ایشان بر گفتمان اصلاحات‌محور و تغییرات با حفظ نظام و مخالفت با گفتمان براندازی تأکید دارد، گفته می‌شود که به اتهام تشویش اذهان عمومی و اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شده است.
لذا اینجانبان جمعی از مردم دلسوز کشور و منتقد بازداشت جناب مصطفی تاجزاده از قوه محترم قضا درخواست آزادسازی ایشان را داریم.
با تشکر


📝لینک امضاء؛
https://www.karzar.net/49499
⭕️از کشف حجاب اجباری تا حجاب اجباری

🖌علی طهماسبی

... جامعه‌ی ایران از مشروطه به بعد تحولات و تجربه‌هایی را پشت سر نهاد که امروز می‌توانیم از آن درس بگیریم.
مسئله‌ی آزادی حجاب یا کشف حجاب که پس از انقلاب مشروطه مطرح شد چیزی نبود که رضاشاه بانی آن شده باشد بلکه این خواست روشنفکران جامعه بود بسیاری از روشنفکرانی که روزگاری برای به دست آوردن مشروطه مبارزه کرده بودند بعدا در کنار رضا شاه قرار گرفتند. اشتباه بزرگ آن روزگار اجباری شدن کشف حجاب بود نه آزادی حجاب. مخالفت برخی روشنفکران دیگر هم با رضا شاه به عنوان مخالفت با آزادی حجاب نبود چرا که یکی از مظاهر تجدد و حتی تمدن شمرده می‌شد. شعری که خانم پروین اعتصامی در باره‌ی زنِ ایرانی و کشفِ حجاب و تجلیل از رضاشاه سروده، یکی از نمونه‌های ساده و شاید غیر مغرضانه‌ای است که حال و هوای زن روشنفکر ایرانی را در این مورد تا حدودی نشان می‌هد. وی ابتدا از تیره روزی زن ایرانی یاد می‌کند که پیش از این دوران نه دانش و هنری می‌توانست بیاموزد و نه می‌توانست در امور جامعه‌ی خود مشارکت داشته باشد، پروین اعتصامی در ادامه‌ بی‌آنکه عفت و پاکدامنی و مسلمانی را به کناری بنهد صراحتا اظهار می‌دارد که :
«چادرِ پوسیده، بنیاد مسلمانی نبود»
نه تنها پروین اعتصامی بلکه اغلب روشنفکران دیگر بر آن باور بودند که هنوز در جامعه‌ی ایران اصلاحات اجتماعی می‌بایست از بالا و مقتدرانه انجام پذیرد این بیت از همان قصیده که در باره‌ی کشف حجاب بود گویای همین باور به دیکتاتوری در اصلاح امور است:
خسروا، دست توانای تو آسان کرد کار
ورنه در این کار سخت امید و آسانی نبود
محمد تقی بهار که قبلا در کسوتی نیمه روحانی بود، یکی دیگر از روشنفکران صاحب نام و بی‌غرضی بود که بر مسئله‌ی کشف حجاب صحه گذاشت. به تعبیر دیگر، در نگاه این روشنفکران، کشف حجاب از زنان به معنای بی‌بند و باری و نمایش جذبه‌های زنانه شمرده نمی‌شد بلکه به معنای ورود زن به عرصه‌های گوناگون فرهنگ اجتماعی بود. استقبال جامعه‌ی روشنفکری ایران از مسئله‌ی کشف حجاب به ویژه با گسترش مدارس جدید و دانشسراها و دانشگاه‌ها را می‌توان از همین منظر ورود به دوران تازه‌ی مدنیت مورد بررسی قرار داد.
بنا بر این، تا این‌جا نمی‌توان عنصر دیکتاتوری را صرفا به رضاشاه نسبت داد و او را عامل تمام و کمالِ کشف حجابِ اجباری شمرد بلکه این خواستِ اکثریتِ جامعه‌ی روشنفکری ایران بود.
روحانیتِ سنتی اگر با رضاشاه و به ویژه با مسئله‌ی کشف حجاب مخالفت کرد، به دلیل از بین بردن فرهنگ دیکتاتوری نبود بلکه -در خوش‌بینانه‌ترین حالت- به دلیل قرائت ویژه‌ای بود که از موضوعِ حجاب اسلامی داشت. و درست باز هم به همان دلیلی که رضا شاه برای کشف حجاب و یک دست نمودن شکل ظاهر جامعه نیاز به اعمال دیکتاتوری و زور داشت، دیدیم که بعدا جمهوری اسلامی باز هم برای یک‌دست نمودن شکل ظاهر جامعه نیاز به فرهنگ دیکتاتوری و اعمال زور پیدا می‌کند.
... از منظر احترام به حدود و حقوق انسانی، میان اجبار به کشف حجابِ رضاشاهی و حجاب اجباری در جمهوری اسلامی، تفاوت چندانی وجود ندارد. در عین حال میان آن اجبار رضاشاهی و این اجبارِ جمهوری اسلامی از منظری دیگر یک تفاوت هم وجود دارد، این تفاوت به روند تحولاتِ جهانی و تمایل عمومی جوامع اسلامی به مدرن شدن مربوط می‌شود. ...

🖥http://ali-tahmasbi.com/index.php/2021-03-29-00-47-21/295-2022-07-11-10-48-33%D8%AF

🔰کانال #صدای_نوین_خراسان⬅️ @VoNoKh