Forwarded from ایران فردا
🔴 احیای نظام کارشناسیِ ملی و موانعِ پیشِ روی آن*- بخش اول
▪️ سیدحسین موسوی
@iranfardamag
🔸 یادبود یازدهمین سالگرد شهادت هدی (رضازادهی) صابر
( زادهی ۲۴ اسفند۱۳۳۷ – درگذشتهی ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ )
به کمالِ رضوی
🔻 انقلابیون معمولاً قشری نیستند که صاحبان تجربه اداری باشند و کسانی هم که مسئول کارها شدند، بسیاری از روندها را طبیعتاً تجربه نکرده و دانش آن را هم نداشتند.(از متن کتاب، در گفتگو با مرحوم حسین عظیمی، ص 260)
انقلاب در حقیقت با کادر جلو نیامد، کادری که آمادگی خدمت داشته باشد. (از متن کتاب، در گفتگو با مرحوم علی اکبر معین فر، ص 158) 🔺
🔸بحرانها چون شعلههای آتش به هر سو زبانه میکشند. کلیتِ ناکارآمد، عموم را به ستوه آورده و به غایت عصبانی ساخته است. بحرانِ معیشتی و گران کردنِ زنده ماندن، تأمین حداقلها را دشوار ساخته و کرامت آدمیان را به مخاطره انداخته است. هر کسی چیزی میگوید. یکی گلایه میکند، دیگری ناسزا میدهد، آن یکی منزوی شده، دیگری ناامید است و ... . موقعیت به غایت دشواری است به نحوی که هرگونه دعوتی به تأنی، تأمل و درنگ، با خشونت و طرد و تخاصم مواجه میشود. حوصلهها ته کشیده و چنین به نظر میرسد که همت عمومی برای افقگشایی آب رفته است. در موقعیتی که گفته میشود فردگرایی جامعه ایران را درنوردیده، اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی به پایینترین حد خود رسیده و افق پیشِ رو اگر نگوییم به پوچی و ویرانیِ تمامعیار گرایش دارد، دست کم مبهم و مهآلود است.
▪️ ظهور اندیشههای بدیع و بدیل، اما در تاریکترین موقعیتها اتفاق افتاده است. به نحوی که گفته میشود هر امکانی به رهایی و پیش گذاشتن هر طرح و ایدهای برای خروج از موقعیت سراسر بحرانزا، درست در پرتنشترین لحظات رخ میدهد و محقق میشود. نوعی رابطهی تضادمند که هر خطری در بستر خود، میلی به رستگاریِ جمعی را نیز نهادینه کرده و آبستن یک دورهی تازه است. چیزی نو که میل بدان تا کنون در محمل تاریخ و خاطرهی یک جامعه مانده، دوام آورده و به پیش آمده است. میلی که گرایش به سعادتمندیِ عمومی دارد. گرایشی که از پسِ دشواریها، لحظهی شگفتِ پیروزی را انتظار میکشد و خود در تکاپوی آن، تقلا میکند. به نظر میرسد وضعیت عمومیِ ما شبیه به چنین لحظهای است: پشتِ دیوارِ بیروزنه، مسلح به امید، نور را مترصد ماندن و محنت را صبوری کردن.
🔸در این یادداشت قصد آن داریم که اثر سترگِ شهید هدی صابر، «پنجاه سال برنامهریزی» را مورد بازخوانی قرار دهیم. واقعیت آن است که ظرفیتبخشی به نهادهای دولتی و تقویت نظامِ حکمرانی در تاریخ معاصر ایران، عمدتاً کمتر مورد نظر و توجه نیروهای سیاسی و فکری بوده است. اگر نگوییم آقا هدی تنها کسی است، اما دست کم یکی از معدود مبارزانی است که برای فهمِ مصائب و دشواریهایی که نظام سیاسی با آن مواجه بوده، فروگذار نکرده است. مسئلهای که صرف تقابل سیاسی نیروها با بدنه حاکمیت، توانِ حل معضلاتش را نخواهد داشت و ترمیم روندهای ناکارآمد، جز با تلاشِ طاقتفرسای نیروی کارشناسی با پرنسیپهای ملی، در بدنه نظام کارشناسی کشور، میسر نخواهد شد. این درک دورانی را آقا هدی به ما میآموزد که در صورتی که دولت ملی مدرن در ایران با توانمندی خاص به خود برای ایفای کارویژههای خُرد و کلان ایجاد نشود، رفتوآمدهای سیاسی دولتها به خودیِ خود بار مشکلات را از دوش ملت بر نخواهد داشت؛ رخدادی که هم نهضت مشروطه و هم انقلاب 57 با آن دست به گریبان بوده و هستند.
▪️ این کتاب یکی از مهمترین آثاری است که برای فهم مشکلات دستگاههای حاکمیتی در ایران منتشر شده است و جز با خواندن تمام و کمالِ آن، حق مطلب ادا نخواهد شد، با این حال تلاش خواهیم کرد از خلال مهمترین گفتگوها، پراهمیتترین نکات را برکشیم و پیشِ رو بگذاریم. گفتگوهایی که با سرآمدهای نظام کارشناسی ایران در صد سال اخیر صورت گرفته و از این حیث، نکات و دغدغههای هر یک، انبانی از دانش و تجربه را میآموزاند....
متن کامل :
https://bit.ly/3tmpQmv
#ایران_فردا
#هدی_صابر
#کمال_رضوی
#یازدهمین_یادمان
#سیدحسین_موسوی
https://t.me/iranfardamag
▪️ سیدحسین موسوی
@iranfardamag
🔸 یادبود یازدهمین سالگرد شهادت هدی (رضازادهی) صابر
( زادهی ۲۴ اسفند۱۳۳۷ – درگذشتهی ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ )
به کمالِ رضوی
🔻 انقلابیون معمولاً قشری نیستند که صاحبان تجربه اداری باشند و کسانی هم که مسئول کارها شدند، بسیاری از روندها را طبیعتاً تجربه نکرده و دانش آن را هم نداشتند.(از متن کتاب، در گفتگو با مرحوم حسین عظیمی، ص 260)
انقلاب در حقیقت با کادر جلو نیامد، کادری که آمادگی خدمت داشته باشد. (از متن کتاب، در گفتگو با مرحوم علی اکبر معین فر، ص 158) 🔺
🔸بحرانها چون شعلههای آتش به هر سو زبانه میکشند. کلیتِ ناکارآمد، عموم را به ستوه آورده و به غایت عصبانی ساخته است. بحرانِ معیشتی و گران کردنِ زنده ماندن، تأمین حداقلها را دشوار ساخته و کرامت آدمیان را به مخاطره انداخته است. هر کسی چیزی میگوید. یکی گلایه میکند، دیگری ناسزا میدهد، آن یکی منزوی شده، دیگری ناامید است و ... . موقعیت به غایت دشواری است به نحوی که هرگونه دعوتی به تأنی، تأمل و درنگ، با خشونت و طرد و تخاصم مواجه میشود. حوصلهها ته کشیده و چنین به نظر میرسد که همت عمومی برای افقگشایی آب رفته است. در موقعیتی که گفته میشود فردگرایی جامعه ایران را درنوردیده، اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی به پایینترین حد خود رسیده و افق پیشِ رو اگر نگوییم به پوچی و ویرانیِ تمامعیار گرایش دارد، دست کم مبهم و مهآلود است.
▪️ ظهور اندیشههای بدیع و بدیل، اما در تاریکترین موقعیتها اتفاق افتاده است. به نحوی که گفته میشود هر امکانی به رهایی و پیش گذاشتن هر طرح و ایدهای برای خروج از موقعیت سراسر بحرانزا، درست در پرتنشترین لحظات رخ میدهد و محقق میشود. نوعی رابطهی تضادمند که هر خطری در بستر خود، میلی به رستگاریِ جمعی را نیز نهادینه کرده و آبستن یک دورهی تازه است. چیزی نو که میل بدان تا کنون در محمل تاریخ و خاطرهی یک جامعه مانده، دوام آورده و به پیش آمده است. میلی که گرایش به سعادتمندیِ عمومی دارد. گرایشی که از پسِ دشواریها، لحظهی شگفتِ پیروزی را انتظار میکشد و خود در تکاپوی آن، تقلا میکند. به نظر میرسد وضعیت عمومیِ ما شبیه به چنین لحظهای است: پشتِ دیوارِ بیروزنه، مسلح به امید، نور را مترصد ماندن و محنت را صبوری کردن.
🔸در این یادداشت قصد آن داریم که اثر سترگِ شهید هدی صابر، «پنجاه سال برنامهریزی» را مورد بازخوانی قرار دهیم. واقعیت آن است که ظرفیتبخشی به نهادهای دولتی و تقویت نظامِ حکمرانی در تاریخ معاصر ایران، عمدتاً کمتر مورد نظر و توجه نیروهای سیاسی و فکری بوده است. اگر نگوییم آقا هدی تنها کسی است، اما دست کم یکی از معدود مبارزانی است که برای فهمِ مصائب و دشواریهایی که نظام سیاسی با آن مواجه بوده، فروگذار نکرده است. مسئلهای که صرف تقابل سیاسی نیروها با بدنه حاکمیت، توانِ حل معضلاتش را نخواهد داشت و ترمیم روندهای ناکارآمد، جز با تلاشِ طاقتفرسای نیروی کارشناسی با پرنسیپهای ملی، در بدنه نظام کارشناسی کشور، میسر نخواهد شد. این درک دورانی را آقا هدی به ما میآموزد که در صورتی که دولت ملی مدرن در ایران با توانمندی خاص به خود برای ایفای کارویژههای خُرد و کلان ایجاد نشود، رفتوآمدهای سیاسی دولتها به خودیِ خود بار مشکلات را از دوش ملت بر نخواهد داشت؛ رخدادی که هم نهضت مشروطه و هم انقلاب 57 با آن دست به گریبان بوده و هستند.
▪️ این کتاب یکی از مهمترین آثاری است که برای فهم مشکلات دستگاههای حاکمیتی در ایران منتشر شده است و جز با خواندن تمام و کمالِ آن، حق مطلب ادا نخواهد شد، با این حال تلاش خواهیم کرد از خلال مهمترین گفتگوها، پراهمیتترین نکات را برکشیم و پیشِ رو بگذاریم. گفتگوهایی که با سرآمدهای نظام کارشناسی ایران در صد سال اخیر صورت گرفته و از این حیث، نکات و دغدغههای هر یک، انبانی از دانش و تجربه را میآموزاند....
متن کامل :
https://bit.ly/3tmpQmv
#ایران_فردا
#هدی_صابر
#کمال_رضوی
#یازدهمین_یادمان
#سیدحسین_موسوی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 احیای نظام کارشناسیِ ملی و موانعِ پیشِ روی آن*- بخش اول
▪️ سید حسین موسوی 🔸 یادبود یازدهمین سالگرد شهادت هدی (رضازادهی) صابر ( زادهی ۲۴ اسفند۱۳۳۷ – درگذشتهی ۲۱ خرداد 1390 ) به کمالِ رضوی 🔻 انقلابیون معمولاً قشری نیستند که صاحبان تجربه…
Forwarded from ایران فردا
🔴هدی صابر و بازگشت به امر اجتماعی:
✅سیاستزدایی یا خلق فضاهای کنشگری سازمانیافته؟
▪️ ویژهی دوازدهمین سالیاد شهادت هدی صابر -11
💠کمال رضوی
@iranfardamag
🔸برای ناظر بیرونی که سیر متاخر حیات شهید هدی صابر را مینگرد، چنین به ذهن متبادر میشود که او از نیمۀ دهۀ 1380 از قلمرو سیاست به ساحت اجتماعی چرخش کرد و از جایگاه کنشگر ملی-مذهبی و فعال سیاسی به کنشگر مدنی- اجتماعی تغییر مکان داد. چنین درکی با ظواهر امر نیز همخوانی دارد؛ او که زمانی در نیمۀ اول دهۀ 1370 در کنار کسانی نظیر عزتالله سحابی، لطفالله میثمی، حسن یوسفی اشکوری، رضا رئیسطوسی و تنی چند از دیگر چهرههای روشنفکری مذهبی دستاندرکار گفتوگوهایی چندساله برای تأسیس یک حزب یا جبهۀ سیاسی (با نام اولیۀ «راه» یا راه استقلال که البته هیچگاه به مرحلۀ تأسیس نرسید) شده بود، چندی بعد در ستاد انتخاباتی مهندس سحابی برای انتخابات ریاستجمهوری 1376 عمیقاً فعال شده و سپس با عضویت در شورای فعالان ملی-مذهبی و همکاری با ماهنامۀ ایران فردا به شکلی تمامعیار پا به عرصۀ سیاست نهاده بود و در نهایت به همراه شمار زیادی از این فعالان در اسفند 1379 به عنوان زندانی سیاسی دستگیر و زندانی شده، بعد از دور بعدی زندانی شدن در حدفاصل 1384-1382 به یکباره از عرصۀ سیاست رخت برکشید؛ از شورای فعالان ملی-مذهبی با نقدهایی رادیکال فاصله گرفت، از فعال شدن در فضای انتخاباتی پرهیز کرد و حتی با فاصلهای معنادار از جنبش سبز در سال 1388 ایستاد و از فعال شدن در کادر آن احتراز ورزید.
🔹این ورود به ساحت سیاست و بعد گرفتن فاصلۀ معنادار از آن گویا لااقل یک نوبت دیگر در زندگی هدی صابر سابقه داشته است؛ زمانی که در سالهای اولیۀ پس از پیروزی انقلاب وارد فعالیت در نشریۀ امت (جنبش مسلمانان مبارز) شد و چندی بعد از فعالیت تشکیلاتی در این جریان سیاسی فاصله گرفت و به فعالیت حرفهای و پژوهشگرانۀ خود در گروه اقتصاد تلویزیون بسنده کرد. بنابراین از این زاویه، رخداد بیبدیلی در زندگی هدی صابر نبود. اما این تغییر جهت متأخر به انضمام تئوریپردازی هدی صابر در تبیین و حمایت از فعالیت اجتماعی (از جمله در سلسله مباحث «باب بگشا» و در سخنرانی در بحبوحۀ اعتراضات سال 1388 در محفل رنگینکمان در منزل همراه صدیقش در کلاسهای حسینیه، روئین عطوفت با عنوان «وحدت نیروها و نیروهای اجتماعی جامعه») به شکل ویژهای مورد توجه قرار گرفت.
🔸هدی صابر چندی پیشتر در طرح پژوهشی «نهادهای خدمت رسان در عرصه عمومی» (نهادهای تامینی و حمایتی در ایران) به تدریج به این انگاره رسیده بود که زیر پوست جامعه، فعالیتهای اجتماعی سازمانیافتهای در جریان است که فارغ از هیاهو و جنجال فضاهای سیاسی و روشنفکری، عنصر نگهدارنده و همبستگیبخش است. او این انگاره را چندی بعد در سخنرانی «رفیق رهگشا» در مراسم سالگرد زندهیاد طالقانی (شهریور 1385) و در بحرانشناسی در نشستهای آغازین «باب بگشا» (شهریور 1387) با نقدهای ریشهای و بنیادین بر نیروهای فکری-سیاسی به سبب باقی ماندن در مدار میراثخوری غیرمولد و سرمایهسوزی و ویترینسازی تاریخی نیروها و در مقابل، با بر صدر نشاندن نیروهای اجتماعی به سبب فعالیت عمیق و پیگیرانه تکمیل کرد.
🔹طرفه آنکه او در نشستهای «باب بگشا» به جای دعوت از چهرهها و سلبریتیهای فکری و سیاسی، به سراغ فعالان مدار تغییر در ساحت اجتماع رفت و آنها را به عنوان الگوهای متعین بازیابی پروژۀ آدمیت ایرانی به مخاطبان بحث خود معرفی کرد: بانی موسسۀ خیریۀ محک و بنیانگذار خانۀ مادر و کودک؛ هر دو از «زنان» موسس، فعال و باربردار و هر دو بیگانه با سیاست و فضای روشنفکری. و در نهایت باید به «طرح توسعۀ کارآفرینی و مهارتها در زاهدان» به عنوان آخرین تجربۀ حرفهای هدی صابر اشاره کرد که بازگشتی به امر اجتماعی نه فقط به عنوان فعالیت شغلی و ممرّ درآمد، که با رسالتی پیامبرانه و نقطهعزیمت فعالگرایانۀ اجتماعی بود.
🔸چرا چنین تغییر جهت و چرخشی در رویکرد و استراتژی هدی صابر رخ داد؟ این تغییر جهت چه پیامها و پیامدهایی داشت؟ پاسخ به این سوالات مستلزم ساعتها وارسی و گفتوگو و درنگ در حیات هفت سال پایانی عمر هدی صابر است.
🔹این یادداشت تنها درآمدی ابتدایی و اجمالی در پاسخ به این سوالات از دریچۀ ذهن محدود نگارنده است......
متن کامل:
https://cutt.ly/1weSWT0h
#ایران_فردا
#هدی_صابر
#کمال_رضوی
#سیاستزدایی
#کنشگری_سازمانیافته
#بازگشت_به_امر_اجتماعی
http://t.me/iranfardamag
✅سیاستزدایی یا خلق فضاهای کنشگری سازمانیافته؟
▪️ ویژهی دوازدهمین سالیاد شهادت هدی صابر -11
💠کمال رضوی
@iranfardamag
🔸برای ناظر بیرونی که سیر متاخر حیات شهید هدی صابر را مینگرد، چنین به ذهن متبادر میشود که او از نیمۀ دهۀ 1380 از قلمرو سیاست به ساحت اجتماعی چرخش کرد و از جایگاه کنشگر ملی-مذهبی و فعال سیاسی به کنشگر مدنی- اجتماعی تغییر مکان داد. چنین درکی با ظواهر امر نیز همخوانی دارد؛ او که زمانی در نیمۀ اول دهۀ 1370 در کنار کسانی نظیر عزتالله سحابی، لطفالله میثمی، حسن یوسفی اشکوری، رضا رئیسطوسی و تنی چند از دیگر چهرههای روشنفکری مذهبی دستاندرکار گفتوگوهایی چندساله برای تأسیس یک حزب یا جبهۀ سیاسی (با نام اولیۀ «راه» یا راه استقلال که البته هیچگاه به مرحلۀ تأسیس نرسید) شده بود، چندی بعد در ستاد انتخاباتی مهندس سحابی برای انتخابات ریاستجمهوری 1376 عمیقاً فعال شده و سپس با عضویت در شورای فعالان ملی-مذهبی و همکاری با ماهنامۀ ایران فردا به شکلی تمامعیار پا به عرصۀ سیاست نهاده بود و در نهایت به همراه شمار زیادی از این فعالان در اسفند 1379 به عنوان زندانی سیاسی دستگیر و زندانی شده، بعد از دور بعدی زندانی شدن در حدفاصل 1384-1382 به یکباره از عرصۀ سیاست رخت برکشید؛ از شورای فعالان ملی-مذهبی با نقدهایی رادیکال فاصله گرفت، از فعال شدن در فضای انتخاباتی پرهیز کرد و حتی با فاصلهای معنادار از جنبش سبز در سال 1388 ایستاد و از فعال شدن در کادر آن احتراز ورزید.
🔹این ورود به ساحت سیاست و بعد گرفتن فاصلۀ معنادار از آن گویا لااقل یک نوبت دیگر در زندگی هدی صابر سابقه داشته است؛ زمانی که در سالهای اولیۀ پس از پیروزی انقلاب وارد فعالیت در نشریۀ امت (جنبش مسلمانان مبارز) شد و چندی بعد از فعالیت تشکیلاتی در این جریان سیاسی فاصله گرفت و به فعالیت حرفهای و پژوهشگرانۀ خود در گروه اقتصاد تلویزیون بسنده کرد. بنابراین از این زاویه، رخداد بیبدیلی در زندگی هدی صابر نبود. اما این تغییر جهت متأخر به انضمام تئوریپردازی هدی صابر در تبیین و حمایت از فعالیت اجتماعی (از جمله در سلسله مباحث «باب بگشا» و در سخنرانی در بحبوحۀ اعتراضات سال 1388 در محفل رنگینکمان در منزل همراه صدیقش در کلاسهای حسینیه، روئین عطوفت با عنوان «وحدت نیروها و نیروهای اجتماعی جامعه») به شکل ویژهای مورد توجه قرار گرفت.
🔸هدی صابر چندی پیشتر در طرح پژوهشی «نهادهای خدمت رسان در عرصه عمومی» (نهادهای تامینی و حمایتی در ایران) به تدریج به این انگاره رسیده بود که زیر پوست جامعه، فعالیتهای اجتماعی سازمانیافتهای در جریان است که فارغ از هیاهو و جنجال فضاهای سیاسی و روشنفکری، عنصر نگهدارنده و همبستگیبخش است. او این انگاره را چندی بعد در سخنرانی «رفیق رهگشا» در مراسم سالگرد زندهیاد طالقانی (شهریور 1385) و در بحرانشناسی در نشستهای آغازین «باب بگشا» (شهریور 1387) با نقدهای ریشهای و بنیادین بر نیروهای فکری-سیاسی به سبب باقی ماندن در مدار میراثخوری غیرمولد و سرمایهسوزی و ویترینسازی تاریخی نیروها و در مقابل، با بر صدر نشاندن نیروهای اجتماعی به سبب فعالیت عمیق و پیگیرانه تکمیل کرد.
🔹طرفه آنکه او در نشستهای «باب بگشا» به جای دعوت از چهرهها و سلبریتیهای فکری و سیاسی، به سراغ فعالان مدار تغییر در ساحت اجتماع رفت و آنها را به عنوان الگوهای متعین بازیابی پروژۀ آدمیت ایرانی به مخاطبان بحث خود معرفی کرد: بانی موسسۀ خیریۀ محک و بنیانگذار خانۀ مادر و کودک؛ هر دو از «زنان» موسس، فعال و باربردار و هر دو بیگانه با سیاست و فضای روشنفکری. و در نهایت باید به «طرح توسعۀ کارآفرینی و مهارتها در زاهدان» به عنوان آخرین تجربۀ حرفهای هدی صابر اشاره کرد که بازگشتی به امر اجتماعی نه فقط به عنوان فعالیت شغلی و ممرّ درآمد، که با رسالتی پیامبرانه و نقطهعزیمت فعالگرایانۀ اجتماعی بود.
🔸چرا چنین تغییر جهت و چرخشی در رویکرد و استراتژی هدی صابر رخ داد؟ این تغییر جهت چه پیامها و پیامدهایی داشت؟ پاسخ به این سوالات مستلزم ساعتها وارسی و گفتوگو و درنگ در حیات هفت سال پایانی عمر هدی صابر است.
🔹این یادداشت تنها درآمدی ابتدایی و اجمالی در پاسخ به این سوالات از دریچۀ ذهن محدود نگارنده است......
متن کامل:
https://cutt.ly/1weSWT0h
#ایران_فردا
#هدی_صابر
#کمال_رضوی
#سیاستزدایی
#کنشگری_سازمانیافته
#بازگشت_به_امر_اجتماعی
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴هدی صابر و بازگشت به امر اجتماعی: سیاستزدایی یا خلق فضاهای کنشگری سازمانیافته؟
💠کمال رضوی @iranfardamag برای ناظر بیرونی که سیر متاخر حیات شهید هدی صابر را مینگرد، چنین به ذهن متبادر میشود که او از نیمۀ دهۀ 1380 از قلمرو سیاست به ساحت اجتماعی چرخش کرد و از جایگاه کنشگر ملی-مذهبی و فعال سیاسی به کنشگر مدنی- اجتماعی تغییر مکان داد.…