اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
197 videos
86 files
1.4K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
‍ ‍‍ 🔷🔸«شرح آنچه گذشت (۳)»

📌 بازگشت حسینیه ارشاد به حسینیه ارشاد



🔸اخیرا برخی از خیرخواهان پیشنهاد کرده‌اند که از خانواده شریعتی، با حضور فرمانداری و مدیریت حسینیه ارشاد، «دلجویی» شود و مراسم چهلم زنده‌یاد پوران شریعتی در آنجا برگزار گردد.
خانواده شریعتی هیچ‌گونه دلخوری خصوصی‌ از کسی ندارد؛ آنچه برای مردم مهم است روشن شدن مسئولیت آن تصمیم است (بستن درب حسینیه ارشاد در تشییع خانم شریعتی) :

- کدام شخص یا نهادی چنین تصمیمی گرفت ؟
- آیا این مؤسسه نهادی مستقل یا «تصرف» شده است ؟

🔹با توجه به وجود این ابهامات، تا روشن نشدن پاسخ به پرسش‌های فوق دربارهٔ تکلیف کلی و سرنوشت مؤسسه و بازنگشتن آن به مشی و برنامهٔ کار دوران زنده‌یادان همایون و میناچی، و دکتر علی شریعتی، هرگونه حضور و فعالیت خانواده و دوستداران شریعتی در این ساختمان طبعا منتفی خواهد بود.

مونا، سارا، سوسن، احسان شريعتي

#بازگشت
#حسینیه_ارشاد
#تشییع_پوران_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🖋دکتر علی شریعتی

🔆"علي نمونه است. رهبر نيست، راهنما است"

📌بر گرفته از كتاب " علي حقيقتي بر گونه اساطير"

🔸تاريخ : ١٣٤٧
🔹مكان: حسينيه ارشاد

#راهنما
#حسینیه_ارشاد
#مجموعه_آثار_۲۶
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔@Shariati_SCF
🔺‍ اصولگرایان،حسینیه ارشاد را تصاحب کردند

▪️روزنامه شرق نوشت:

🔹بعد از درگذشت ناصر میناچی، تنها و اولین مدیر حسینیه ارشاد از زمان تأسیس تا چند سال پیش، آرام آرام روند تسخیر حسینیه ارشاد آغاز شد و حالا به نظر می‌رسد که تکمیل شده است.

🔹انتشار فهرست سخنرانان شب‌های قدر امسال نشان داد که مهم‌ترین سنگر نماد روشنفکری دینی هم از دست رفته است.

🔹اعلام شده بود که در سه شب قدر امسال در حسینیه ارشاد به ترتیب این افراد سخنران و مداح هستند؛ حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدجواد حاج‌علی‌اکبری و امیر سلیمانی‌فر، حجت‌الاسلام‌والمسلمین سعید دسمی سخنران و علیرضا فیضی و حجت‌الاسلام‌والمسلمین میراحمدرضا حاجتی و مصطفی هادیان.

🔹چهره‌هایی که همگی به جریان مقابل یعنی اصولگرایی تعلق دارند و قطعا مشتریان پروپاقرص و همیشگی حسینیه ارشاد نه تعلق خاطری به این چهره‌ها دارند و نه قرابتی با روایت‌هایشان. احتمالا حالا فقط یک کانون توحید باقی مانده است برای کسانی که می‌خواهند جور دیگری بشنوند و ببینند.

🔹شب‌های قدر حسینیه ارشاد در سالیان گذشته شب‌های قدر متفاوتی بود. آنها که از حرف‌ها و گفته‌های تکراری خسته بودند به حسینیه ارشاد می‌آمدند تا سنتی که 50 سال پیش با شریعتی و سخنوری‌های آتشین و روایت‌های جدیدش از مذهب آغاز شده بود، پابرجا بماند.

🔹ممانعت‌ها از برگزاری سخنرانی‌ها در حسینیه ارشاد اگرچه در سال‌های گذشته کم نبوده اما شاید نقطه عطف آن روز یکشنبه ۲۸ بهمن ماه سال گذشته بود که  از برگزاری مراسم تشییع پوران شریعت‌رضوی، همسر علی شریعتی در حسینیه ارشاد خودداری شد.

🔹مسئولان به خانواده آقای شریعتی و عزاداران اعلام کردند به آن سوی خیابان شریعتی بروند تا برای این مؤسسه مشکلی پیش نیاید. فرزند علی شریعتی همان وقت گفت که ساختمان حسینیه ارشاد برای ما یک نماد است والا ساختمان هیچ ارزشی برای تفکر شریعتی ندارد. اگر اینجا را انتخاب کردیم و امروز می‌گویند حق ورود ندارید، شرم بر ما.

🔹حسینیه ارشاد مرکزی فرهنگی- مذهبی در خیابان شریعتی تهران  بود که آوازه‌اش بیشتر به سخنرانی‌ها و فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی علی شریعتی، مرتضی مطهری و محمد مفتح باز می‌گشت. نکته قابل تأمل این است که شارحان و حامیان قرائت سنتی از دین از همان ابتدا با حسینیه ارشاد سر ناسازگاری داشتند. از معماری غریبش که می‌گفتند مانند تکیه، مسجد یا حسینیه نیست تا سخنرانانش مانند علی شریعتی. این در حالی بود که مرتضی مطهری هم زمانی از سخنرانان مهم این حسینیه بود.

🔹حسینیه ارشاد نخستین مکان مذهبی در ایران بود که در آن مردم به جای زمین، روی صندلی می‌نشستند. روحانیون سنتی و اندیشمندان سنت‌گرایی مانند سیدحسین نصر به چیدمان حسینیه انتقاد می‌کردند و آن را دنباله‌روی از کلیسا و کفار یا نشانه‌ای از نفوذ اهل تسنن در میان شیعیان می‌دانستند.

#حسینیه_ارشاد
#شبهای_قدر




@HezarDastan_News

@shariati_40
Forwarded from امتداد
سید مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاح طلب:

📌از #حسینیه_ارشاد که الگوی موفق تبلیغ #اسلام_آزاد بود و جوانان را فوج فوج جذب می‌کرد، به #گشت_ارشاد رسیدیم که نماد #اسلام_آمرانه است و مردم را گروه گروه از دین خدا می‌راند. با کدام مجوز اخلاقی کانون دفاع از آزادی انتخاب مکتب و عقیده، در خدمت حامیان #دین_تحمیلی قرار گرفته است؟

#امتداد
@emtedadnet
‍ ‍‍ 🔷🔸هشداری سرنوشت‌ساز به خویش

🖋 احسان شریعتی

🔸دیشب در شب سرنوشت، شب قدر و بارش قرآن، شب بدِ ضربت خوارج بر فرق امام آدمیّت، با دیدن مراسم‌های رایج مناسکی و برنامه‌های اعلام شدهٔ رسمی، بویژه در مسجد حسینیهٔ ارشاد، به این می‌اندیشدیم که در شهر دیگر چه مکانی، کدام فضای عمومی، برای نواندیشی مذهبی باقی مانده است؟ هنگامی که تمامی مراکز مذهبی زیر نظارت حکومتی و با یک سیاست فرهنگی انحصاری از نوع سنتّی قرار گرفته است، آیا همان اندازه حضور و فضایی که روشنفکران مسلمان در نظام گذشته در جامعه و سپهر عمومی داشتند را ما امروزه داریم؟

🔹برای نمونه، برای برگزاری مراسم سالگرد دکتر شریعتی، دوستان در جستجوی سالنی در شهر اند؛ نه در دانشگاه می‌شود برگزار کرد، زیرا در آن زمان دانشگاه‌ها نیمه تعطیل اند و تضمینی برای ورود عموم نیست و ...، و نه در مراکز مذهبی، زیرا سبک برگزاری ما مورد تأیید مسئولین سیاسی-مذهبی نیست و مجوز حتی در دوران دولت «معتدل» هم صادر نمی‌شود (و یا اگر شد توسط دولت موازی در عمل و با زنگ تلفنی پنهانی نقض می‌شود).

🔸پس می‌فرمایید یادمان سالیانهٔ شریعتی که زمانی مردم او را معلم انقلابی خواندند که حکم‌رانی عدل علی را وعده می‌داد، در چه مکانی می‌توان برگزار کرد؟ «بروید یکی از سالن‌های جشن و سوگ عروسی و عزا را اجاره کنید!» اما کدام سالن گنجایش پذیرش خیل علاقمندان به شرکت در چنین نشستی را دارد؟ نمونهٔ ماندن جمعیت پشت درب‌های «کانون توحید» را در مراسم مادر به‌یاد داریم.

🔹بگذریم!
منظور از طرح این پرسش‌ها، پیش نهادن این صورت مسئلهٔ ملی و فرهنگی است که در آن‌جا و آن‌گاه که روشنفکر مسلمان ایرانی مکانی برای بیان نظراتش در گفتگوی رویارو با جامعه ندارد، «ملت»، به هر دو معنای مردم و عقیده، متحمل چه آسیب بزرگ تاریخی خواهند شد؟
- دین به همان مواضع متحجر و متصلب و مرتجع و..، پیشین خود پس خواهد نشست، و در نتیجه، تبدیل خواهد گشت به مانعی عمده علیه تحول‌خواهی به‌سمت دنیایی بهتر که دیگر استقلال و آزادی، عدالت و توسعه، در آن «آرمان» نباشد...؛
- و آنگاه نواستعمار تازه‌نفس‌تر از پیش به بهانه و با شعار دروغین حفظ و اعادهٔ آزادی و رفاه و امنیت و..، به‌سهولت خواهد تاخت و..، همچون گذشته دیگربار برای صد سال آیندهٔ این سرزمین برنامه خواهد ریخت.

🔸پس برماست تا در این شب‌ها چنین سرنوشت شومی را نپذیریم و با استمداد از نمونهٔ عالی انسانیّت، مظهر «مکتب، وحدت، و عدالت»، در برابر «قاسطین» ستمگر، «ناکثین» منحرف، و «مارقین» مرتجع، بایستیم و یکبار دیگر خطاب به امام‌مان چنین نیایش و استدعا کنیم که :

🔸🔹🔸» ... و تو ای علی!
ای شیر! مرد خدا و مردم، ربّ‌النوع عشق و شمشیر!
ما شایستگی "شناخت" ترا از دست داده‌ایم. شناخت ترا از مغزهای ما برده‌اند،
اما "عشق" ترا، علیرغم روزگار، در عمق وجدان خویش، در پسِ پرده‌های دل خویش همچنان مشتعل نگاه داشته‌ایم،
چگونه تو عاشقان خویش را در خواری رها می‌کنی !؟
ای صاحب آن بازو که "یک ضربه‌اش از عبادت هر دو جهان برتر است"،
ضربه‌ای دیگر ! «

#دولت_پنهان
#حسینیه_ارشاد
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#توئیت
بهترین حرف در مورد آنچه که بر سر ⁧ #حسینیه_ارشاد ⁩ آمده را احسان شریعتی در مراسم تشییع پوران شریعت رضوی وقتی درب حسینیه را برای خواندن نماز میت بر پیکر مادر باز نکردند، گفت.
‏اعتباری اگر بود به بانیان آن بود و‌حرمتی که باید پاس می داشتند.
@azarmansouri
🔷🔆استاد شریعتی و حسینیه ارشاد

🔆با تعطیل شدن کانون نشر حقایق اسلامی و نیز بسته شدن فضای سیاسی علنی به دنبال قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ استاد شریعتی از سال ۱۳۴۳ به دعوت حسینیه ارشاد به تهران می رود و سلسله نشست هایی را در باره «خلافت و امامت» در فاصله سال ۱۳۴۴-۴۵ برگزار می کند . از دیگر فعالیت های او بر عهده گرفتن یک سری نشست های فکری و تفسیری در مسجد هدایت است. به دنبال دستگیر شدن آیت الله طالقانی استاد شریعتی به جای ایشان چندی ای خالی او را در مسجد هدایت بر عهده می گیرد(۱۳۴۵). حضور استاد شریعتی در حسینیه ارشادی که تازه تاسیس است توسط ساواک مشکوک تلقی می شود تا آنجا که حسینیه ارشاد را شاخه تهران کانون نشر حقایق می پندارد. اسناد ساواک این تردیدهای امنیتی را تایید می کند و نشان می دهد که ساواک به استاد شریعتی نگاهی تردید آمیز بلحاظ سیاسی دارد.

🔆در بازگشت به مشهد در سال ۱۳۴۷ تا زمان دستگیری دوباره استاد در سال ۱۳۵۲ فعالیت های عمده سیاسی ای به جز شرکت در نشست های سیاسیون مشهد نمی توان مشاهده کرد. در این سالهای قبل از دستگیری مهمترین فعالیت استاد نوشتن است و نشست های تفسیر فرآن و نهج البلاغه است. تفسیر نوین متعلق به این دوران است. استاد در این تاریخ شصت و دو ساله است.

#حسینیه_ارشاد
#کانون_نشر_حقایق
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from Deleted Account
شهادتي براي تاريخ
#غلامرضا_امامی
درباره #دکتر_علی_شریعتی
اين روزها كه از منجنيق فلك سنگ فتنه بر ايران و جهان مي‌بارد در فضاهاي مجازي یک فايل تصويري از دانشمند گرامي #دکتر_سید_حسین_نصر دست به دست مي‌گردد و مي‌چرخد. اين فايل تصويري گزينشي، مصاحبه آقاي#حسین_دهباشی با ایشان است. در سال‌ها پيش اين مصاحبه تصويري هم به صورت ويديو و هم در قالب كتاب نشر يافته است. اما درشگفتم كه چطور در اين روزها و در اين اوضاع و احوال، چنين بازتاب گسترده‌اي يافته است؟ گراني و كرونا و ديگر مسائل و مشكلات كه خود مي‌دانيد و مي‌دانيم كم بود كه حالا از زبان آقاي دكتر نصر سخناني گزاف بشنويم.  من به سبب دانش گسترده و تعمق دكتر نصردر فلسفه و عرفان براي ايشان ارج و احترام ويژه‌اي قائلم و اين ارج و احترام را هم قبل از انقلاب و هم پس از آن نسبت به ايشان داشته و دارم. اما درنمي‌يابم كه چرا چنين سخناني بي‌منبع و مدرك بر زبان ايشان جاري مي‌شود؟ و بيشتر درنمي‌يابم كه چه كساني، به چه نيتي اين سخنان را بازنشر مي‌دهند و هورا مي‌كشند! نخست از آنجا كه راقم اين سطور از تاسيس بخش فرهنگي #حسینیه_ارشاد در آن مكان اشتغال داشتم، مي‌توانم شهادت دهم و گواهي باشم براي حقيقت و تاريخ.  ايشان اظهار داشته‌اند سازمان امنيت در كار تاسيس حسينيه ارشاد بودجه‌هاي گزاف! و مبالغ زيادي صرف كرده‌اند! در شگفتم تمامي اسناد مالي و دريافت‌هاي اشخاص خير در
دفاتر مالی حسینیه ارشاد ثبت و ضبط است .سخن دیگر انکه ایشان دکتر علی شریعتی را متهم به همکاری و عضویت در ساواک می کند! . در شگفتم چگونه موسسه ای که به زعم ایشان با کمک مالی ساواک برپا شده بود در سال ۱۳۵۱ تعطیل می شود و دکتر شریعتی درزندان کمیته ساواک ۱۸ ماه در سلول انفرادی روز وشب می گذراند . دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟سخن دیگر ان که ایشان ادعا می کنند چون دکتر شریعتی در سخنرانی شب عاشورایی ، "#چگوارا " را #امام_حسين زمانه می داند .استاد #مطهری و ایشان حسینیه را ترک می کنند . سخنرانی های دکتر موجو د است هرگز وی چنین سخنی نگفته است .ما بت پرست بوده ایم . بتان گوشتی و انسانی را ستایش و نیایش کرده ایم . یا عاشق بوده ایم یا دشمن .به رنگ خاکستری انصاف و تعادل چشم بسته ایم . یا سفید یا سیاه ادم ها را داوری کرده ایم . حالا هم هر کجا چاله چوله ای است ، گرانی و بی کاری و ستم و تورمی است دشنامی نثار دکتر شریعتی و #جلال_آل_احمد می کنیم . گاه به ادم ها عاشقانه دل بسته ایم که گفته اند عاشق کور است وکر( ادامه در کامنت).(تصویر دکتر شریعتی در زندان کمیته)
https://www.instagram.com/p/CC1EkR_pyEg/?igshid=wicq7xhjvoai
🔷🔸بنیان گذار حسینیه ارشاد

🖋سید خلیل حسینی

🔸" کیست که چنین توفیقی داشته باشد که گچ و خاک بکارد و عشق و فکر درو کند؟ اگر این ساختمان را با خاک یکسان کنند، زمین خالی آن، آدرس آن، در تاریخ تحول اندیشه و بیداری مردم جای خود را خواهد داشت و این است که شما در آغاز بانی یک ساختمان بودید و اکنون بنیان گذار یک نهضت."
( شریعتی، ۱۳۸۴، ۵۵)
🔹محمد همایون، تحصیلاتش را در دبیرستان آمریکایی جردن( البرز) در تهران به پایان رسانید. چون به زبان انگلیسی تسلط داشت، در همین دبیرستان به تدریس زبان انگلیسی پرداخت. علاوه بر این با برادر کوچکترش، مصطفی - که در اتاق بازرگانی و صنایع معادن عضویت داشت. - در فعالیت های تجاری و واردات صنایع همکاری می کرد.
🔸ارتباط و آشنایی همایون با روحانیون نوگرایی چون راشد، مطهری و روشنفکران دینی به ویژه استاد شریعتی و دکتر شریعتی، منجر به تغییر در سبک زندگی وی شد. به گونه ای که همۀ انرژی، سرمایه و وقت اش را معطوف به تٲسیس موسسه ای کرد که در آینده نقش برجسته ای در تحولات دینی و سیاسی ایران در دهۀ ۴۰ و ۵۰ داشت.
🔹وی پیش از این نیز دستی قوی در امور خیریه داشت. احداث پل رودخانه افجه، احداث جاده، مدرسه، حمام، ... کمک به دانش آموزان کم بضاعت، از آن جمله بود.

🔸اما آنچه بدان نام بردار شد، احداث بنای حسینیه ارشاد است. بنایی که با الهام از " کانون نشر حقایق اسلامی مشهد " شکل گرفت. همایون در سال ۱۳۴۲ با " خرید زمینی به مبلغ ۲۴ میلیون ریال و به مساحت ۴۲۰۰ یا ۴۰۰۰ متر مربع واقع در چالهرز در شمال تهران و واگذاری آن به موسسه، گام مهم و نخستین را برداشت. " (جودکی، ۱۳٨٨، ۱۹) پس از آن در مجاورت زمین یاد شده چادری به پا کرد تا مردم در آن جمع شوند. این گونه فعالیت ارشاد آغاز شد و تقریبا سه سال چنین سپری شد.
🔹"ساختمان حسینیه در اواخر دی ماه سال ۱۳۴۶ به شماره ۹۳۳ به صورت یک موسسه غیر انتفاعی به ثبت و بهره برداری رسید." (شیرین کام، ۱۳۹۸، ۶۹۵) هزینه های ثابت ساختمان توسط همایون و میناچی، و هزینه های جاری از کمک های مردمی تٲمین شد.
🔸اعضای اصلی هیٸت مدیره؛ محمد همایون، استاد مرتضی مطهری، ناصر میناچی، و اعضای موقت؛ شاه چراغی و محمد تقی جعفری بودند.
حسینیه ارشاد پس از آن بدل به یکی از پرآوازه ترین بناهای مذهبی در ایران شد. طیف وسیعی از روحانیون خوش فکر، عالمان دین، روشنفکران دینی، دانشمندان اهل فکر و نظر در آن موسسه به سخنرانی پرداختند.
🔹البته محمد همایون به ارزش کارش آگاه بود. " زیرا به حاج نور الله لباف گفته بود که: مخالفت مردم برگ جهان با احداث جاده، سرمایه مرا به سمت دیگری هدایت کرد که توانست منشاء اثر مهم تری مثل حسینیه ارشاد و درخشش شریعتی در آن شود."( همان، ۶۹۶)
🔸علی شریعتی نیز دربارۀ همایون چنین می گوید: " خلاف آن شوربختانی که از دین برای خویش دنیا ساخته اند و دینار نهاده اند، این خوب خوشبختان هوشیار با هر دینار، برای دلی، دین ارمغان می آوردند و از این راه همدست و همداستان پارسایان، عاشقان و جانبازان طریقت حق پرستی می شوند و راهگشایان بیداری و بعثت و ایمان و آرمان و جهاد و شهادت خلق." (شریعتی، ۱۳٨۴، ۵۷)
🔹محمد همایون سرانجام پس از یک دورۀ طولانی بیماری در پنجم بهمن ماه ۱۳۵۶ در سن ٨۳ سالگی درگذشت. او وصیت کرده بود در حسینیه ارشاد دفن شود. اما به دلیل ممانعت ساواک، در مسجد فیروز آبادی شهر ری در نزدیکی مزار جلال آل احمد به خاک سپرده شد.
روحش شاد!



کتابنامه
۱.شریعتی، علی، نامه ها، م.آ. ۳۴، شرکت انتشارات قلم ، تهران۱۳٨۴
۲.جودکی ، محبوبه، حسینیه ارشاد، به روایت اسناد، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران۱۳٨٨
۳.شیرین کام، فریدون و ایمان فرجام نیا، سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران، نشر فرهنگ صبا، تهران ۱۳۹٨


#یادداشت_اختصاصی
#خلیل_حسینی
#حسینیه_ارشاد
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from ایران فردا
🔴 در باب یک غافلگیری تاریخی
▪️ پرونده انقلاب بهمن 57 -5

🔶 شیما کاشی
@iranfardamag

🔻 این‌که روحانیت چگونه توانست تمامی میوه‌های درخت انقلابی که در بهمن 57 به بار نشست را بچیند یکی از پر مناقشه‌ترین و پرتکرارترین پرسش‌ها در خصوص انقلاب است. گروه‌های مختلفی از نیروهای سیاسی که در جریان انقلاب حضور داشتند، احساس خود را در مواجهه با این رخداد به چیزی مانند غافلگیری و شوک تعبیر می‌کنند. گویی روشنفکران و نسلی از دانشجویان مبارز انقلابی که نقشی اساسی در وقوع انقلاب داشتند، به هیچ وجه منتظر زنجیره حوادثی نبود که بلافاصله پس از انقلاب رخ داد. روشن است که یک زاویه تحلیل این مساله،کاویدن شیوه‌های حذف و طرد تمامی «دیگری‌ها» توسط روحانیون به کمک ابزار قدرت است. اما خود این نکته که این گروه چگونه توانست به چنین ابزاری دست پیدا کند نیاز به تحلیل دارد و یکی از زاویه‌های ممکن، تحلیل جامعه‌شناختی ارتباط گروه‌های مختلف در دهه‌های منتهی به انقلاب با «عامه مردم» است. در اینجا، تلاش می‌کنیم با در نظر گرفتن زمینه عینی اجتماعی سال‌های منتهی به انقلاب و مقایسه نسبت شریعتی و یکی از پایین‌‌ترین لایه‌های روحانیون با عامه مردم، به این پرسش پاسخ دهیم که آیا آن چه رخ داد را می‌توان تنها حاصل مجموعه‌ای از تصادف‌های غیرضروری دانست و یا می‌توان ریشه‌های آن را در چند دهه قبل از وقوع انقلاب جستجو کرد. 🔺

🔹 نسبت شریعتی با عامه مردم در جامعه زمان خودش و محدودیت‌ها و امکانات پروژه‌اش از حیث نسبت برقرار کردن با مردم با توجه به شرایط عینی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ اینکه خود مفاهیم مردم و عوام در متن شریعتی چه معنایی دارد و محدودیت‌ها و امکانات پروژه‌اش در رابطه با جامعه زمان خودش چه بوده است.

▪️ در سخنان و آثار شریعتی می‌توان رد پای دو واژه عوام با باری بسیار منفی و «مردم» با معنایی اغلب بسیار مثبت را جستجو کرد. به نظر می‌سد پروژه «آگاهی‌بخشی» او، معطوف به تبدیل کردن عوام منفعل به مردم به مثابه سوژه‌هایی‌ آگاه است که می‌توانند وضع موجود را تغییر دهند. شریعتی در عین آنکه دین عامه را ذیل پروژه نقد «استحمار» هدف تندترین نقدها قرار می‌داد، شور نهفته در آن را ستایش می‌کرد. ایده‌آلش این بود که شور و احساس و درد و اخلاص نهفته در دین عامه در خدمت تغییر مبتنی بر آگاهی وضع موجود قرار بگیرد. اما چون مهم‌ترین مساله را استحمار می‌دانست، پروژه اصلی‌اش را آگاهی‌بخشی به همین عوام قرار داد و رخ دادن هر انقلابی پیش از به ثمر رسیدن چنین پروژه‌ای را منجر به فاجعه می‌دانست. شریعتی خود متوجه تکثر مخاطبین و ضرورت خطاب قرار دادن گروه‌های مختلف از جمله گروه‌های حاشیه‌ای و متن مردم بود و به همین جهت، برنامه‌اش این بود که بتواند گروه‌های مشخصی از کودکان گرفته تا زنان و روستاییان و حاشیه‌نشین‌های شهری و ... را مخاطب قرار دهد. اما پرسش اینجاست که آیا او موفق شد به واقع همه این گروه‌ها را به یکسان مخاطب قرار دهد؟ به نظر می‌رسد خود او به هیچ وجه چنین تصوری از دامنه مخاطبان بالفعلش نداشته است. این نکته را مثلا می‌توان در خلال نامه‌ای که در سال 1351 به پدرش می‌نویسد مشاهده کرد که در مقایسه مخاطبان خودش با احمد کافی از وعاظ مشهور آن دوران می‌گوید:

🔹 «چندهزار مستمع پای منبر ایشان نشسته بودند. این جمعیت کثیر دو خصوصیت مشترک داشتند: یکی این که بر خلاف مستمع من، تیپ‌های دانشجوی تحصیل‌کرده و اداری و جوان‌های کتاب خوان لاغر و ظریف و اهل عینک و خودکار و کتاب و کلاس و کاغذ قلم نبودند، بیشتر تیپ های باباشملی بودند که هر کدامشان ده تا خود من و مستمع را انفیه می کنند. صفت دوم اینکه متعصبین مذهبی‌ای بودند که آقای کافی را از نظر اعتقادی و علمی و اخلاقی نمی شناختند و ایشان را یک مبلغ دلسوز و حق‌گو و وارد به مسایل دینی تصور می کردند و خیال می‌کردند که آن گریه‌هایی که می کند و آن فریادهایی که می‌کشد و آن تهمت‌های عجیب و دروغ‌های شاخ‌داری که می‌سازد همه راست است...»(شریعتی، 1351 به نقل از مظاهری، 1393)

▪️ می‌توان همین تیپولوژی شریعتی را نقطه عزیمتی قرار داد برای توصیف جامعه ایران در آن زمان:

🔹مخاطب شریعتی بر مبنای سخن و مخاطب‌شناسی خودش، دانشجوها و اداری‌ها و کتاب خوان‌ها و اهل قلم بودند. یعنی طبقه متوسط فرهنگی که امکان ورود به تحصیلات جدید و دانشگاهی را پیدا کرده است، دین سنتی دیگر برایش کارامد نیست و در جستجوی روایت تازه‌ای از دین است. ابعاد این قشر از جامعه در آن زمان چیست؟....

متن کامل :

https://bit.ly/33jAArY


#علی_شریعتی
#حسینیه_ارشاد
#گزارش_پروژه‌ی_آینده‌پژوهی
#واکاوی_نقش_روحانیت_در_انقلاب


https://t.me/iranfardamag
قبل از انقلاب #حسینیه_ارشاد فوج فوج جوانان را جذب اسلام می‌کرد. بعد از انقلاب #گشت_ارشاد گروه گروه مردم و به‌خصوص نسل جوان را از دین خدا می‌تاراند و چهره‌ای داعشی از #ایران در #جهان ترسیم می‌کند.
آیا وقت فعال کردن آن حسینیه و برچیدن این گشت نرسیده است؟

#توییت
♻️ #بازنشر

@MostafaTajzadeh