اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
198 videos
86 files
1.41K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
🔷🔸پرستو فروهر اخیرا در تارنمایی به نام " تارنمای روایت های پرستو فروهر" اقدام به نشر مجموعه ای از کارهای نوشتاری و شنیداری خود در چهار بخش کرده است.

🔸این چهار بخش عبارتند از: پادکست ها،یادداشت های برگزیده،گفتگوها و مجموعه نامه ها.
🖇https://parastou-forouhar-narratives.com/podcast


🖇https://parastou-forouhar-narratives.com/artikel


🖇https://parastou-forouhar-narratives.com/interviews

🔹سومین مجموعه نامه ها ، نامه نگاری هایی است که در سال های ۹۳ تا ۹۶ با سوسن شریعتی صورت گرفته است و برای نخستین بار در این تارنما نشر یافته. نامه هایی حول و حوش مباحثی چون حافظه، سوگواری و...


🖇https://parastou-forouhar-narratives.com/briefe/susan



#پرستو_فروهر
#سوسن_شریعتی
#نامه_ها
#اکنون

🆔 @Shariati40
🔷🔸یادداشت مقدماتی سوسن شریعتی بر مجموعه نامه های مشترک با پرستو فروهر

🔆درآمد

🖋سوسن شریعتی

🔆پرستو فروهر را حدودا هشت سال است که می شناسم. تا قبل از آن فقط می دانستم فروهرها دختری دارند که شجاع است و سمج و البته وفادار به میراث. همین. اولین سلام به اصرار دوستی مشترک در گرماگرم تابستان ۸۸ رد و بدل شد و در نمایشگاهی از کارهایش در گالری طراحان آزاد. نام نمایشگاه این بود:«من تسلیم می شوم». همانجا فهمیدم پرستو فروهر، هنرمند نیز هست و قصد تسلیم شدن ندارد. قرار شد بنشینیم و گپی درباره شریعتی بزنیم. در خاطراتش نوشته بود که در جوانی به وسوسه او خدای گرم مادربزرگش را به خاطر خدایی انقلابی که او را در سر بزنگاه مرگ و زندگی تنها گذاشته بود از دست داده است. از چه چیز دلخور بود؟ از مرگ ایمان یا از خدایی که خشن است؟ چند ساعت گفتگوی ما بر سر شریعتی به جایی نرسید اما نقدش به او اعتماد برانگیز بود. سال بعد در مجلسی سخنانش را درباره عدالت بدون انتقام شنیدم و فهمیدم با تاریخ و حافظه نیز سر و کار دارد و البته اصرار داشت که به سیاست بی‌اعتناست.

🔆 دیدارهای ما مکرر شد از قرار سالی دو بار: کوتاه، سرپایی و در موقعیت های اورژانسی. سال به سال روشن می‌شد که اشتراکات بسیاری می تواند مبنای گفتگوی ما باشد. مثلا این که  هم  سن و سالیم، اینکه تجربیات نسلی مشترک داریم، زمانه خود را زیسته‌ایم، تجربه غربت را از سر گذرانده‌ایم یعنی تجربه بی‌صاحبی را، در عین حال وارثیم و معنایش اینکه احساس تعلق داریم. او با تصاویر سر و کار دارد و من با کلمات؛ هیچ‌کدام با سیاست کار نداشته‌ایم، سیاست با ما کار داشته است. به عنوان وارث، غریب، هنرمند یا دوستدار تاریخ سخنانمان از همان دیدارهای اول مدام حول و حوش وفاداری، حافظه، ضرورت یادآوری، زمان و جلوه‌های متعددش می‌چرخید و خب طبیعی بود که این حرف‌ها را نمی شد کوتاه، سرپایی و در موقعیت‌های اورژانسی پیش برد. از همین رو پای نوشتن به میان آمد و تن دادن به امر مکتوب؛ نامه‌هایی که از تعداد دیدارهای ما بیشتر شده است. قرارمان از همان اول روشن بود: او باید می‌گفت میان زندگی و منطق آن از یک سو و مرگ عزیزانش از سوی دیگر به دنبال چه نوع حافظه‌ای است و من به عنوان وکیل شیطان (تاریخی که خود را بر فراز حافظه می‌نشاند) یا نماینده افکار عمومی (که خسته است از یادآوری) باید خلاف‌خوانی می‌کردم. تجربه بی‌بدیلی بود. بحث درباره خدای شریعتی را گذاشتیم برای بعد. پرستوی فروهر هنرمند است اما نوعی از تاریخ، نوعی از سیاست هست که نیازمند و منتظر خوانش و دفاع از همین نوع نگاه است: انسانی، همدل، بی‌اغماض، عادل، بی‌هیچ کین و انتقامی.

🔹سوسن شریعتی، تهران، آذر ۱۳۹۶

📌برای مطالعه کامل این نامه ها به لینک وبسایت زیر مراجعه فرمایید.

🖇https://parastou-forouhar-narratives.com/briefe/susan



#پرستو_فروهر
#سوسن_شریعتی
#نامه_ها
#حافظه_ها
#گفتگو
#اکنون
🆔 @Shariati40