🖋نرگس محمدی:
🔸حکومت معترضان را فارغ از شکل اعتراضاتشان در سلسله اعتراضات اخیر ، اغتشاشگر، اشوبگر و ارازل و اوباش نامیده و انها را جزء مردم ایران نمیداند. معترضان مردم ایران هستند اما نه از جنس حاکمان. مردمانی هستند رنج و گرسنگی کشیده ، مردمانی تحقیر و سرکوب شده، مردمانی که به هر طریق ممکن برای نقد ، اصلاح و اعتراض کوشیدند ، سرکوب شدند و اکنون در کف خیابانها فریاد حق خواهی سر می دهند.
#دیدگاه
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
یادداشت نرگس محمدی فعال حقوق زنان در رابطه با حوادث آبان ماه
🔸حکومت معترضان را فارغ از شکل اعتراضاتشان در سلسله اعتراضات اخیر ، اغتشاشگر، اشوبگر و ارازل و اوباش نامیده و انها را جزء مردم ایران نمیداند. معترضان مردم ایران هستند اما نه از جنس حاکمان. مردمانی هستند رنج و گرسنگی کشیده ، مردمانی تحقیر و سرکوب شده، مردمانی که به هر طریق ممکن برای نقد ، اصلاح و اعتراض کوشیدند ، سرکوب شدند و اکنون در کف خیابانها فریاد حق خواهی سر می دهند.
#دیدگاه
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
یادداشت نرگس محمدی فعال حقوق زنان در رابطه با حوادث آبان ماه
🔍نگاه اهل فرهنگ
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔷🔸كاهنان همان هستند كه بودند. دولت مردان هم نقش پيلاطوس را فراموش نكردهاند كه با كاسهي آبي دستهاي خويش را از گناه زمانه بشويند تا خود را از خونهاي به ناحق ريخته شده و حقوق پايمال شده تبرئه بدانند.
🔸باراباس دزد هم سر عقل آمده، راه شرافتمندانهي سرمايه داري را پيش گرفته و براي كريسمس هديه هاي تازه به بازار ميآورد تا خلق خدا عهد جديد را باور كنند.
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔷🔸كاهنان همان هستند كه بودند. دولت مردان هم نقش پيلاطوس را فراموش نكردهاند كه با كاسهي آبي دستهاي خويش را از گناه زمانه بشويند تا خود را از خونهاي به ناحق ريخته شده و حقوق پايمال شده تبرئه بدانند.
🔸باراباس دزد هم سر عقل آمده، راه شرافتمندانهي سرمايه داري را پيش گرفته و براي كريسمس هديه هاي تازه به بازار ميآورد تا خلق خدا عهد جديد را باور كنند.
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
🔍نگاه اهل فرهنگ
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹پذیرفتن خطای خود البته عاقلانهترین کار است، اما نکتهای در اینجا هست که چون نمک پاشیدن روی زخمِ ناسور ما میماند، اگر دخالت کارشناسان خارجی و ذینفع در پروندهی سقوط هواپیمای اوکراینی نمی بود، باز هم ماجرا به همین رفتار عاقلانه و پذیرفتن خطا منجر میشد؟
🔸اشک و اندوه در سوگ آنان که پر پر شدند، و نفرین بر آنان که بر خطاهای خود سرپوشی از نیرنگ و دروغ نهادند و می نهنند
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹پذیرفتن خطای خود البته عاقلانهترین کار است، اما نکتهای در اینجا هست که چون نمک پاشیدن روی زخمِ ناسور ما میماند، اگر دخالت کارشناسان خارجی و ذینفع در پروندهی سقوط هواپیمای اوکراینی نمی بود، باز هم ماجرا به همین رفتار عاقلانه و پذیرفتن خطا منجر میشد؟
🔸اشک و اندوه در سوگ آنان که پر پر شدند، و نفرین بر آنان که بر خطاهای خود سرپوشی از نیرنگ و دروغ نهادند و می نهنند
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
🖋علی طهماسبی پژوهشگر دینی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹🔸یادم هست که گفته بودی استقلال و آزادی خواهیم داشت. به خاطر دارم که وعدهی عدالت و رشد مادی و معنوی داده بودی، فراموش نکردهام که می گفتی زندانها باید به موزهها تبدیل شود؟ حالا که بیش از چهار دهه از آن شعارهای دلاویز گذشته میپرسم: کجا رفت آن وعدهها؟
از وعدههای به ثمر نرسیده بگذریم، این بحرانهای تو در تو، این همه نفاق و رشوهخواری، فقر فرهنگی و تهی دستیِ اقتصادی، شکنجه و زندان و اعتیاد و نا امنی را چه میگویی؟ اندوه بزرگی است که بسیاری از جوانان و نخبهگان این سرزمین احساس بیوطنی میکنند.
کسی می گفت شاید ریشهی این بحرانها و نابسامانیها فهمی فرو بسته از شریعت و دین باشد، دیگری شهوت قدرت و اقتدارگرایی را سبب میشمارد. من بر این باورم که اگر آدمی اهل دروغ و پنهان کاری نباشد میتواند فهم خود را از شریعت و دین متصلب هم اصلاح کند، افسون قدرت طلبی را هم میتواند مهار کند.
پيش از شما ماجراها گذشته است، تاریخ را بخوانید، ببينيد سر انجام دروغ گویان چگونه بود.
#دیدگاه
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
🔹🔸یادم هست که گفته بودی استقلال و آزادی خواهیم داشت. به خاطر دارم که وعدهی عدالت و رشد مادی و معنوی داده بودی، فراموش نکردهام که می گفتی زندانها باید به موزهها تبدیل شود؟ حالا که بیش از چهار دهه از آن شعارهای دلاویز گذشته میپرسم: کجا رفت آن وعدهها؟
از وعدههای به ثمر نرسیده بگذریم، این بحرانهای تو در تو، این همه نفاق و رشوهخواری، فقر فرهنگی و تهی دستیِ اقتصادی، شکنجه و زندان و اعتیاد و نا امنی را چه میگویی؟ اندوه بزرگی است که بسیاری از جوانان و نخبهگان این سرزمین احساس بیوطنی میکنند.
کسی می گفت شاید ریشهی این بحرانها و نابسامانیها فهمی فرو بسته از شریعت و دین باشد، دیگری شهوت قدرت و اقتدارگرایی را سبب میشمارد. من بر این باورم که اگر آدمی اهل دروغ و پنهان کاری نباشد میتواند فهم خود را از شریعت و دین متصلب هم اصلاح کند، افسون قدرت طلبی را هم میتواند مهار کند.
پيش از شما ماجراها گذشته است، تاریخ را بخوانید، ببينيد سر انجام دروغ گویان چگونه بود.
#دیدگاه
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆مفهومِ «نوشریعتی»
🔆«هیچ تفکری بدون حافظه، بدونِ مبارزه علیه فراموشی و خطرِ فراموشی وجود ندارد» . اندیشه بهخلافِ علم بهدنبالِ ردِ پای خود است و با همین درک است که «نوشریعتی» خود را به میراثِ فکری شریعتی وفادار میداند.
نسبت "نو" با "شریعتی" با هیچ یک از مفاهیمِ "تکرار"، به-روز¬سازیِ "اکنون¬زده"، نئو در برابر "ارتدوکس" و "عبور" قابل توضیح نیست. در "نو" عناصرِ اساسی و رویکردهای پایه¬ای فکر یک متفکر یا تئوریهای او حفظ میشوند و تلاشِ کسانی که خود را به کلیاتِ یک نظریه وفادار می¬دانند معطوف به شبههزدایی، ساختگشایی و توسعهیِ اساس اندیشه در ساحت¬های جدید می¬شود. در رویکردهای تجدیدنظرطلبانه اما تلاشها معطوف به تصحیح بخش¬هایی از اندیشه است که سست پنداشته می¬شود. تفاوت بین "نوگرایی" و "تجدیدنظرطلبی" هم از اینرو اهمیت بسیار دارد. جریان نوشریعتی میبایست معین کند که اولاً چه بخشهایی از اندیشهیِ شریعتی را بنیادی تلقی میکند و به آن وفادار میماند، و ثانیا، با توجه به تحولاتِ دوران، چه افزودههایی بر اندیشهیِ او دارد؟ نوشریعتی بیتردید در درونِ خود گفتاری چندوجهی است و عمدهترین دغدغهاش این است که غیبتِ جزمهای متصلب با غیبتِ مرزهای معرفتی و نبودِ وفاداری به یکرشته از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی در عرصهیِ عمومی و در حوزهیِ سیاست و جامعه یکی گرفته نشود.
🔆ویژگیِ تفکر و پارادایمِ «نوشریعتی»، همتِ همدلانه برای بازسازیِ مترقیانهیِ اندیشهیِ شریعتی در مواجهه با بحرانها و پرسشهای امروزین و عطفِ به آیندهیِ امکانی-آرمانی است. «نوشریعتی» میراثِ برجایمانده از شریعتی را امکانی برای نقدِ خویشتنِ منسوخ و نقطهعزیمتِ حرکت بهسمتِ افقی تازه میداند. اما به میراثِ او نه بهمنزلهیِ یک پناهگاهِ خودبسنده، که صرفاً بهمنزلهیِ امکانی برای آغازی نو مینگرد.
🔆«نوشریعتی» با تکیه بر میراثِ شریعتی و روشِ او برای فهمِ زمانهیِ خود و ایجادِ تغییر در آن، در جستجوی طرحی برای جست زدن از بزنگاهِ امروزی است که اگرچه در تداومِ دیروز است با اینحال دستخوشِ تحولاتِ شگرفی بوده و توقف بر او را غیرعملی میسازد. از همینرو میتوان از حرکت از بزنگاهی تازه سخن گفت و جریانِ «نوشریعتی» با آغاز از شریعتی پروژهیِ خود را که بهتعبیر شریعتی میتوان آن را «ابداعِ خویشتن» نام نهاد، در سه مرحله پیمیگیرد:
۱- گفتگو با شریعتی و پرسش از چندوچون فهم و تفسیر وی از میراثِ فکری ایرانی-اسلامی و نیز گفتگوی وی با همعصران از سویی و شیوهیِ مواجههیِ وی با بحرانها و معضلاتِ زمانه از سوی دیگر؛
۲- درک همدلانه از چشماندازها و امیدهای وی؛
۳- ترسیمِ امکانها برای زمانه و آینده براساسِ دو پرسشِ نخست.
و اما، معنای «ابداعِ خویشتن» همچون طرحافکنی (پروژه) چیست؟
📌بخشی از کتابچه نوشریعتی و ابداع خویشتن
#اختصاصی
#دیدگاه
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆«هیچ تفکری بدون حافظه، بدونِ مبارزه علیه فراموشی و خطرِ فراموشی وجود ندارد» . اندیشه بهخلافِ علم بهدنبالِ ردِ پای خود است و با همین درک است که «نوشریعتی» خود را به میراثِ فکری شریعتی وفادار میداند.
نسبت "نو" با "شریعتی" با هیچ یک از مفاهیمِ "تکرار"، به-روز¬سازیِ "اکنون¬زده"، نئو در برابر "ارتدوکس" و "عبور" قابل توضیح نیست. در "نو" عناصرِ اساسی و رویکردهای پایه¬ای فکر یک متفکر یا تئوریهای او حفظ میشوند و تلاشِ کسانی که خود را به کلیاتِ یک نظریه وفادار می¬دانند معطوف به شبههزدایی، ساختگشایی و توسعهیِ اساس اندیشه در ساحت¬های جدید می¬شود. در رویکردهای تجدیدنظرطلبانه اما تلاشها معطوف به تصحیح بخش¬هایی از اندیشه است که سست پنداشته می¬شود. تفاوت بین "نوگرایی" و "تجدیدنظرطلبی" هم از اینرو اهمیت بسیار دارد. جریان نوشریعتی میبایست معین کند که اولاً چه بخشهایی از اندیشهیِ شریعتی را بنیادی تلقی میکند و به آن وفادار میماند، و ثانیا، با توجه به تحولاتِ دوران، چه افزودههایی بر اندیشهیِ او دارد؟ نوشریعتی بیتردید در درونِ خود گفتاری چندوجهی است و عمدهترین دغدغهاش این است که غیبتِ جزمهای متصلب با غیبتِ مرزهای معرفتی و نبودِ وفاداری به یکرشته از ارزشهای اخلاقی و اجتماعی در عرصهیِ عمومی و در حوزهیِ سیاست و جامعه یکی گرفته نشود.
🔆ویژگیِ تفکر و پارادایمِ «نوشریعتی»، همتِ همدلانه برای بازسازیِ مترقیانهیِ اندیشهیِ شریعتی در مواجهه با بحرانها و پرسشهای امروزین و عطفِ به آیندهیِ امکانی-آرمانی است. «نوشریعتی» میراثِ برجایمانده از شریعتی را امکانی برای نقدِ خویشتنِ منسوخ و نقطهعزیمتِ حرکت بهسمتِ افقی تازه میداند. اما به میراثِ او نه بهمنزلهیِ یک پناهگاهِ خودبسنده، که صرفاً بهمنزلهیِ امکانی برای آغازی نو مینگرد.
🔆«نوشریعتی» با تکیه بر میراثِ شریعتی و روشِ او برای فهمِ زمانهیِ خود و ایجادِ تغییر در آن، در جستجوی طرحی برای جست زدن از بزنگاهِ امروزی است که اگرچه در تداومِ دیروز است با اینحال دستخوشِ تحولاتِ شگرفی بوده و توقف بر او را غیرعملی میسازد. از همینرو میتوان از حرکت از بزنگاهی تازه سخن گفت و جریانِ «نوشریعتی» با آغاز از شریعتی پروژهیِ خود را که بهتعبیر شریعتی میتوان آن را «ابداعِ خویشتن» نام نهاد، در سه مرحله پیمیگیرد:
۱- گفتگو با شریعتی و پرسش از چندوچون فهم و تفسیر وی از میراثِ فکری ایرانی-اسلامی و نیز گفتگوی وی با همعصران از سویی و شیوهیِ مواجههیِ وی با بحرانها و معضلاتِ زمانه از سوی دیگر؛
۲- درک همدلانه از چشماندازها و امیدهای وی؛
۳- ترسیمِ امکانها برای زمانه و آینده براساسِ دو پرسشِ نخست.
و اما، معنای «ابداعِ خویشتن» همچون طرحافکنی (پروژه) چیست؟
📌بخشی از کتابچه نوشریعتی و ابداع خویشتن
#اختصاصی
#دیدگاه
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆 اسلام حکومتی، «نولیبرالیسم» و زوالِ حیاتِ اجتماعی
📌بخشی از کتابچه نوشریعتی و ابداع خویشتن
🔆اکنون در عرصهیِ جامعه و سیاست کشور نسل جدیدی ظهور کرده است که پشتِ سر خود تجربیات شکستخورده فراوان دارد، از آیندهیِ خود نگران است و زندگی در حال را ناممکن میانگارد. در چنین وضعیتی، این نسل به فراموشی گذشته، قطع علاقه به آینده و گسیختن از آنچه در حال میگذرد، روی آورده است. جامعه هر روز، بیش از پیش، به وضعیت ذرهایشده سقوط میکند و سرمایههای اجتماعی و فرهنگی به فنا میرود.
🔆جامعهیِ ایران توسط روندهای اقتصادی و اجتماعی و ساختارهای ناعادلانهیِ استبدادی و فاسد تخریب میشود، و بیم آن میرود که جامعه قدرت مقاومت مؤثر، بالنده و افقگشای خود را از دست بدهد. در برابر زوالِ حیات اجتماعی، فروپاشی تدریجی عرصهیِ عمومی، انحطاط معنای زندگی، در سطح شخصی و میانفردی، مقاومتهای پراکنده و بطیٔ کفایت نمیکند. استراتژیِ تخریبِ قدرتِ جامعه با هدفِ پیشبردِ منطقِ قدرت و سرمایه، در یک میدانِ بهظاهر پُرتنازع و سرشار از کشاکش پیگرفته شده است. یکسوی این میدان، ساختارِ سیاسی است که از دین کسبِ مشروعیت میکند و متولیِ توزیعِ نامتوازن و ناعادلانهی ارزشهایِ اقتصادی و اجتماعی است. تکیهیِ دولتی بر ذخائر دینی، ارزشهای دینی را بهمنزلهیِ پشتوانهیِ تعصب و تصلب، خرافهپردازیِ دینی و انسدادِ سیاسی، در وجدان و آگاهیِ عمومیِ نسلِ جدید درج کرده است و نسل جدید را بیپناه رها ساخته است. آنچه این مسئله را مضاعف مینماید ظهور جنبشهای بنیادگرای دینی در سطح منطقه است که دین را بهمثابهیِ بُرندهترین صورتِ عقلستیزی و شرارت و خشونت عرضه میکند. از سوی دیگر، این میدان گسترش پُرحجم آموزهها و نمادهای «نولیبرالیستیِ» فلسفی و سیاسی و اقتصادی است. نولیبرالیسمی که مشروعیتِ خود را در این میدان از ستیز با «بنیادگراییِ» دینی و اسلامِ حکومتی شده أخذ میکند، اما با رقیب خود در تأمین هدفِ تخریبِ جامعه همپیمان است. در سطحِ فلسفی، هر فرد را از سپهرِ جامعه و تاریخ و سنت خود میگسلاند و در سطح سیاست، حیات سیاسی را به بازارِ تبلیغات و صندوق رأی فرو میکاهد تا در سطح اقتصادی، نابرابری و تبعیض و فسادهای دامنگستر بوروکراتیک را برای طبقاتِ محروم طبیعی و یا مقاومتناپذیر نمودار سازد.
هر چه زمان میگذرد جامعهیِ ایرانی، بهظاهر بیشتر و بیشتر تبدیل به یک جامعهیِ بیتاریخ، فاقدِ درکِ دقیقی از اینجا و اکنون خود و در نتیجه، فاقدِ افقهای امیدبخش میشود. متأسفانه در این فضای پرابهام، روشنفکران نیز نتوانستهاند چراغی برافروزند و اینهمه میتواند موجبات سرگشتگی، تنهایی و عُزلت روزافزون آحادِ جامعه و توضیحدهندهیِ تخریبِ تدریجیِ قدرتِ مقاومتِ جامعه و فرایندِ زوالیابی آن گردد.
🔆تصویرِ فوق، ناشی از فروریزی الگوهای پیشین مقاومت است. اما در عینِ حال، جامعهیِ ایرانی بهروالِ تغییراتی که در سطح جهانی به آن اشاره کردیم، از ظهورِ الگوهای تازهیِ مقاومت تهی نبوده است. الگوهایی که تصویری امیدبخش تولید میکنند.
🔆طی چهار دههیِ گذشته دین سنتی و محافظهکار آزمون سنگینی داده است. نشان داده که اگر فرصتی بهدست آورد در یک چشم برهم زدن از زیر قبای تقوا و پرهیز به کانون اعمالِ قدرت جست میزند و در کاستن از هزینهیِ اقتصاد قدرت، ابایی از کاربست تمام عیار ذخائر دینی ندارد. وجدان عمومیِ جامعهیِ ایرانی از سادهدلیِ پناه آوردن به مواریثِ بهظاهر دستنخوردهیِ سنتی برون آمده و به پذیرش ارزشهای بنیادی خرد، آزادی و نقدِ دنیای جدید، نزدیکتر شده است. در همان حال، طی چهار دههیِ اخیر، آموخته است که تجدد نیز، وقتی در قامتِ سرمایهداری ظاهر میشود، بهویژه در یک کشور پیرامونی با ساختاری رانتی، که دشمنِ خرد، آزادی و نقد است و چنانکه مینمایاند، افقِ راستینی بهسمت یک زندگیِ مردمسالار (دموکراتیک)، مرفه و عادلانه نیست.
#بخش_سوم
#دیدگاه
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌بخشی از کتابچه نوشریعتی و ابداع خویشتن
🔆اکنون در عرصهیِ جامعه و سیاست کشور نسل جدیدی ظهور کرده است که پشتِ سر خود تجربیات شکستخورده فراوان دارد، از آیندهیِ خود نگران است و زندگی در حال را ناممکن میانگارد. در چنین وضعیتی، این نسل به فراموشی گذشته، قطع علاقه به آینده و گسیختن از آنچه در حال میگذرد، روی آورده است. جامعه هر روز، بیش از پیش، به وضعیت ذرهایشده سقوط میکند و سرمایههای اجتماعی و فرهنگی به فنا میرود.
🔆جامعهیِ ایران توسط روندهای اقتصادی و اجتماعی و ساختارهای ناعادلانهیِ استبدادی و فاسد تخریب میشود، و بیم آن میرود که جامعه قدرت مقاومت مؤثر، بالنده و افقگشای خود را از دست بدهد. در برابر زوالِ حیات اجتماعی، فروپاشی تدریجی عرصهیِ عمومی، انحطاط معنای زندگی، در سطح شخصی و میانفردی، مقاومتهای پراکنده و بطیٔ کفایت نمیکند. استراتژیِ تخریبِ قدرتِ جامعه با هدفِ پیشبردِ منطقِ قدرت و سرمایه، در یک میدانِ بهظاهر پُرتنازع و سرشار از کشاکش پیگرفته شده است. یکسوی این میدان، ساختارِ سیاسی است که از دین کسبِ مشروعیت میکند و متولیِ توزیعِ نامتوازن و ناعادلانهی ارزشهایِ اقتصادی و اجتماعی است. تکیهیِ دولتی بر ذخائر دینی، ارزشهای دینی را بهمنزلهیِ پشتوانهیِ تعصب و تصلب، خرافهپردازیِ دینی و انسدادِ سیاسی، در وجدان و آگاهیِ عمومیِ نسلِ جدید درج کرده است و نسل جدید را بیپناه رها ساخته است. آنچه این مسئله را مضاعف مینماید ظهور جنبشهای بنیادگرای دینی در سطح منطقه است که دین را بهمثابهیِ بُرندهترین صورتِ عقلستیزی و شرارت و خشونت عرضه میکند. از سوی دیگر، این میدان گسترش پُرحجم آموزهها و نمادهای «نولیبرالیستیِ» فلسفی و سیاسی و اقتصادی است. نولیبرالیسمی که مشروعیتِ خود را در این میدان از ستیز با «بنیادگراییِ» دینی و اسلامِ حکومتی شده أخذ میکند، اما با رقیب خود در تأمین هدفِ تخریبِ جامعه همپیمان است. در سطحِ فلسفی، هر فرد را از سپهرِ جامعه و تاریخ و سنت خود میگسلاند و در سطح سیاست، حیات سیاسی را به بازارِ تبلیغات و صندوق رأی فرو میکاهد تا در سطح اقتصادی، نابرابری و تبعیض و فسادهای دامنگستر بوروکراتیک را برای طبقاتِ محروم طبیعی و یا مقاومتناپذیر نمودار سازد.
هر چه زمان میگذرد جامعهیِ ایرانی، بهظاهر بیشتر و بیشتر تبدیل به یک جامعهیِ بیتاریخ، فاقدِ درکِ دقیقی از اینجا و اکنون خود و در نتیجه، فاقدِ افقهای امیدبخش میشود. متأسفانه در این فضای پرابهام، روشنفکران نیز نتوانستهاند چراغی برافروزند و اینهمه میتواند موجبات سرگشتگی، تنهایی و عُزلت روزافزون آحادِ جامعه و توضیحدهندهیِ تخریبِ تدریجیِ قدرتِ مقاومتِ جامعه و فرایندِ زوالیابی آن گردد.
🔆تصویرِ فوق، ناشی از فروریزی الگوهای پیشین مقاومت است. اما در عینِ حال، جامعهیِ ایرانی بهروالِ تغییراتی که در سطح جهانی به آن اشاره کردیم، از ظهورِ الگوهای تازهیِ مقاومت تهی نبوده است. الگوهایی که تصویری امیدبخش تولید میکنند.
🔆طی چهار دههیِ گذشته دین سنتی و محافظهکار آزمون سنگینی داده است. نشان داده که اگر فرصتی بهدست آورد در یک چشم برهم زدن از زیر قبای تقوا و پرهیز به کانون اعمالِ قدرت جست میزند و در کاستن از هزینهیِ اقتصاد قدرت، ابایی از کاربست تمام عیار ذخائر دینی ندارد. وجدان عمومیِ جامعهیِ ایرانی از سادهدلیِ پناه آوردن به مواریثِ بهظاهر دستنخوردهیِ سنتی برون آمده و به پذیرش ارزشهای بنیادی خرد، آزادی و نقدِ دنیای جدید، نزدیکتر شده است. در همان حال، طی چهار دههیِ اخیر، آموخته است که تجدد نیز، وقتی در قامتِ سرمایهداری ظاهر میشود، بهویژه در یک کشور پیرامونی با ساختاری رانتی، که دشمنِ خرد، آزادی و نقد است و چنانکه مینمایاند، افقِ راستینی بهسمت یک زندگیِ مردمسالار (دموکراتیک)، مرفه و عادلانه نیست.
#بخش_سوم
#دیدگاه
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
برآمد_نوشریعتی_ابداع خویشتن.pdf
1.4 MB
🔷🔆«برآمد»
🔆ویراستِ اولِ جمع بندی مباحثِ سمپوزیومِ «اکنون، ما و شریعتی»؛
نوشریعتی: شرایطِ امکانِ یک پارادایمِ بدیل
📌به کوشش: کمیتهیِ علمیِ سمپوزیوم؛
تهران، ۲۹ خرداد ۱۳۹۹
در چهلوسومین یادمانِ هجرتِ آموزگارِ «آزادی، برابری، عرفان»
#دیدگاه
#نگاه_آینده
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆ویراستِ اولِ جمع بندی مباحثِ سمپوزیومِ «اکنون، ما و شریعتی»؛
نوشریعتی: شرایطِ امکانِ یک پارادایمِ بدیل
📌به کوشش: کمیتهیِ علمیِ سمپوزیوم؛
تهران، ۲۹ خرداد ۱۳۹۹
در چهلوسومین یادمانِ هجرتِ آموزگارِ «آزادی، برابری، عرفان»
#دیدگاه
#نگاه_آینده
#نو_شریعتی
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸امنیت علیه همبستگی؟
🖋سارا شریعتی
🔸نهادهای امنیتی جامعه، موسس جمعیت دانشجویی امام علی و دو تن از اعضای این جمعیت را بازداشت کردند. جمعیتی که با بیست سال سابقه ی فعالیت، به یک نیروی همبسته ساز اجتماعی بدل شده است. بازداشتی به نام امنیت علیه همبستگی.
🔹اما امنیت جامعه نه با سرکوب فعالیت های اجتماعی و نمایندگانش که با پرهزینه کردن کار خیر، هدف قرار دادن همبستگی اجتماعی و حذف نیروهای واسط میان دولت و جامعه است که به خطر می افتد. جامعه ی رها شده، تجزیه شده و مستاصل، همواره در معرض انفجار، انواع خشونتها و رادیکالیسمی غیر قابل مهار است. تنها با تقویت همبستگی و تقویت فعالیت های اجتماعی است که می توان از امنیت جامعه اطمینان یافت. امنیت علیه همبستگی نیست، نتیجه آنست!
#سیاست_امنیتی
#همبستگی
#فعالیت_مدنی
#دیدگاه
#سارا_شریعتی
🆔@Shariati40
🖋سارا شریعتی
🔸نهادهای امنیتی جامعه، موسس جمعیت دانشجویی امام علی و دو تن از اعضای این جمعیت را بازداشت کردند. جمعیتی که با بیست سال سابقه ی فعالیت، به یک نیروی همبسته ساز اجتماعی بدل شده است. بازداشتی به نام امنیت علیه همبستگی.
🔹اما امنیت جامعه نه با سرکوب فعالیت های اجتماعی و نمایندگانش که با پرهزینه کردن کار خیر، هدف قرار دادن همبستگی اجتماعی و حذف نیروهای واسط میان دولت و جامعه است که به خطر می افتد. جامعه ی رها شده، تجزیه شده و مستاصل، همواره در معرض انفجار، انواع خشونتها و رادیکالیسمی غیر قابل مهار است. تنها با تقویت همبستگی و تقویت فعالیت های اجتماعی است که می توان از امنیت جامعه اطمینان یافت. امنیت علیه همبستگی نیست، نتیجه آنست!
#سیاست_امنیتی
#همبستگی
#فعالیت_مدنی
#دیدگاه
#سارا_شریعتی
🆔@Shariati40
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷🎥 گزیده دیدگاه های اقتصادی ؛ استاد محمد تقی شریعتی
#یاد_استاد
#دیدگاه_اقتصادی
#سی_چهارمین_سالیاد
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
#یاد_استاد
#دیدگاه_اقتصادی
#سی_چهارمین_سالیاد
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸توییت محمد توسلی در واکنش به اعدام دست جمعی شهروندان عربستانی:
عدم واکنش کشورهای غربی و سازمانهای مدعی حقوق بشر درباره اعدام ۸۱شهروند عربستانی به خاطر تفاوت دیدگاه سیاسی و یا اعتقادی، ناشی از ملاحظات اقتصادی و منافع منطقهای آنهاست.
این فاجعه انسانی باید بطور فراگیر محکوم شود.
#حقوق_بشر
#دیدگاه_روز
#اکنون
🆔 @Shariati40
عدم واکنش کشورهای غربی و سازمانهای مدعی حقوق بشر درباره اعدام ۸۱شهروند عربستانی به خاطر تفاوت دیدگاه سیاسی و یا اعتقادی، ناشی از ملاحظات اقتصادی و منافع منطقهای آنهاست.
این فاجعه انسانی باید بطور فراگیر محکوم شود.
#حقوق_بشر
#دیدگاه_روز
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from کانال خبری بامدادنو
🔴 دربارۀ مناظرههای اقتصادی میان نئولیبرالها و اسلامگراها: در غیابِ جریانِ سوم (علیه غلبۀ راستگرایی و غیاب دموکراسیخواهی)
#یادداشت_اختصاصی
#دیدگاه_نو
✍دکتر آرمان ذاکری
🔸 این روزها صدا و سیما مشغول پخش مناظرههایی است اقتصادی میان دو جریانِ راستِ دارایِ پایگاه قدرتمند در حاکمیت: نئولیبرالها و اسلامگراها. نخست مناظره میان آقای غنینژاد و آقای درخشان(در برنامۀ جهانآرا) و حالا مناظره میان حسین صمصامی و امیرحسین خالقی(دربرنامۀ شیوه).
🔸 دو جریانی که در ساختار قدرت حاضرند و این روزها اختلاف میانشان بالا گرفته است. ما به این دو جریان به مثابه دو تیپ ایدهآل نگاه میکنیم. آنها به ویژه در دورۀ بعد از جنگ به تناوب در دولتهای مختلف، سکانِ سیاستگذاری اقتصادی کشور را در دست داشتهاند.
🔸 نئولیبرالها در دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی و اسلامگراها در دولتهای احمدینژاد و رئیسی. علاوه بر آن اسلامگراها سکانِ هدایت مجموعۀ گستردهای از بنگاههای اقتصادی حاکمیتی را هم در دست داشتهاند: از بنیاد مستضعفان و کمیتۀ امداد تا ستاد اجرایی فرمان امام(بنیاد برکت) و قرارگاه خاتم و آستان قدس.
🔸 اما چرا این روزها صدا و سیما میان این دو طیف مناظره برگزار میکند؟
👈 در اینجا بخوانید
❇️ @baamdadeno
#یادداشت_اختصاصی
#دیدگاه_نو
✍دکتر آرمان ذاکری
🔸 این روزها صدا و سیما مشغول پخش مناظرههایی است اقتصادی میان دو جریانِ راستِ دارایِ پایگاه قدرتمند در حاکمیت: نئولیبرالها و اسلامگراها. نخست مناظره میان آقای غنینژاد و آقای درخشان(در برنامۀ جهانآرا) و حالا مناظره میان حسین صمصامی و امیرحسین خالقی(دربرنامۀ شیوه).
🔸 دو جریانی که در ساختار قدرت حاضرند و این روزها اختلاف میانشان بالا گرفته است. ما به این دو جریان به مثابه دو تیپ ایدهآل نگاه میکنیم. آنها به ویژه در دورۀ بعد از جنگ به تناوب در دولتهای مختلف، سکانِ سیاستگذاری اقتصادی کشور را در دست داشتهاند.
🔸 نئولیبرالها در دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی و اسلامگراها در دولتهای احمدینژاد و رئیسی. علاوه بر آن اسلامگراها سکانِ هدایت مجموعۀ گستردهای از بنگاههای اقتصادی حاکمیتی را هم در دست داشتهاند: از بنیاد مستضعفان و کمیتۀ امداد تا ستاد اجرایی فرمان امام(بنیاد برکت) و قرارگاه خاتم و آستان قدس.
🔸 اما چرا این روزها صدا و سیما میان این دو طیف مناظره برگزار میکند؟
👈 در اینجا بخوانید
❇️ @baamdadeno
Telegraph
دربارۀ مناظرههای اقتصادی میان نئولیبرالها و اسلامگراها: در غیابِ جریانِ سوم(علیه غلبهی راستگرایی و غیاب دموکراسیخواهی)
بامدادنو-آرمان ذاکری این روزها صدا و سیما مشغول پخش مناظرههایی است اقتصادی میان دو جریانِ راستِ دارایِ پایگاه قدرتمند در حاکمیت: نئولیبرالها و اسلامگراها. نخست مناظره میان آقای غنینژاد و آقای درخشان(در برنامۀ جهانآرا) و حالا مناظره میان حسین صمصامی…