Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸فیرحی ؛ دغدغه تداوم مسیر نائینی و طالقانی
🖋احسان شریعتی
🔹درگذشت ناگهانی و زودهنگام دکتر داود فیرحی تکاندهنده و دریغانگیز بود و این، بیش از هر چیز دیگر، ناشی از «لطف طبع و خوبی اخلاق» او بود.
🔸با ایشان در دوران تدریس در دانشگاه تهران آشنا شده بودم و بیشتر در گفتگویی که چند سال پیش در آنجا پیرامون نقش سیدجمالالدین اسدآبادی (در جهان مشهور به «افغانی») داشتیم. آخرین بار نیز در نشست مؤسسه «پژوهش ادیان جهان» که ایشان کتاب ارجمند «آستانهٔ تجدد» را معرفی و اهدا کردند و فرمودند پژوهشی است در شرح تلاش علامه نائینی و ادامهٔ کار زندهیاد طالقانی (در اجتهاد تطبیقی فقه با نظام دمکراسی و مشروطه).
🔹توفیق در طرحافکنی و پویش روشمند راه تحقیق و جستجوی حقیقت از این شخصیت فرهنگی و علمی چهرهای بارز و الگویی برای پژوهشگران آینده میساخت.
🔸موضوع مهم و مرکزی کار او بررسی توان تطبیق فقه و حقوق سنّت اسلامی در امر سیاسی، قدرت و حکومت بود با دستآوردهای تجدد و مدرنیته، بويژه مبانی دموکراسی، مشروعیت و سیادت در جهان امروز؛ به عبارتی دیگر مسئلهٔ روز ایران و جهان.
🔹«مسئلهٔ» جهان با «جهان اسلام» و مسئلهٔ سیاسی «اسلام» در جهان امروز چنانکه میشل فوکو در زمان انقلاب ایران بهدرستی گفته بود بیش از آن که ناشی از تفاسیر گوناگون ممکن از فقه و شریعت «اسلامی» باشد، متأثر از درک نادرست یا نامکفی علما و فقهای مسلمان از امر قدرت و «حکومت» سیاسی در دوران و جهان ما است.
🔸درک ناقص در این امر، یعنی در «عقل و اجماعی» که پابهپای «علم و زمان» تحول نیافته باشد، بطورطبیعی نمیتواند خوانش بهروزی از «کتاب و سنت» عرضه کند که به کار حل معضلات مبتلابه مردم و انسان امروز بیآید.
🔹احیاواصلاحگری در سپهر فقهی-حقوقی زمانی ممکن میگردد که «عالم» مسلمان به یاری دانشِ زمان فراتر از «حکومت»، معنا و ماهیت «قدرت» و نسبت آن را با «دانش» (و از جمله معرفت دینی) بشناسد.
🔸زنده یاد فیرحی از پی نائینی و طالقانی پروای ازسرگیری پویایی فقه را در سر و در دل داشت زیرا فقه (و شریعت) همان نقطه قوت و ضعف همه "علوم و معارف" فرهنگ و تمدن اسلامی است در دو دوره اعتلا و انحطاط آن.
با عرض تسلیت و استدعای آمرزش و آرامش روح و آرزوی استمرار مسیر فکری وی.
#طالقانی
#فیرحی
#نو_اندیشی
#حکومت_دینی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌لینک متن در وبسایت رسمی احسان شریعتی
🖇http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1055
📌لینک گفتگو با سایت دیدار نیوز
🖇https://www.didarnews.ir/fa/news/75545
🖋احسان شریعتی
🔹درگذشت ناگهانی و زودهنگام دکتر داود فیرحی تکاندهنده و دریغانگیز بود و این، بیش از هر چیز دیگر، ناشی از «لطف طبع و خوبی اخلاق» او بود.
🔸با ایشان در دوران تدریس در دانشگاه تهران آشنا شده بودم و بیشتر در گفتگویی که چند سال پیش در آنجا پیرامون نقش سیدجمالالدین اسدآبادی (در جهان مشهور به «افغانی») داشتیم. آخرین بار نیز در نشست مؤسسه «پژوهش ادیان جهان» که ایشان کتاب ارجمند «آستانهٔ تجدد» را معرفی و اهدا کردند و فرمودند پژوهشی است در شرح تلاش علامه نائینی و ادامهٔ کار زندهیاد طالقانی (در اجتهاد تطبیقی فقه با نظام دمکراسی و مشروطه).
🔹توفیق در طرحافکنی و پویش روشمند راه تحقیق و جستجوی حقیقت از این شخصیت فرهنگی و علمی چهرهای بارز و الگویی برای پژوهشگران آینده میساخت.
🔸موضوع مهم و مرکزی کار او بررسی توان تطبیق فقه و حقوق سنّت اسلامی در امر سیاسی، قدرت و حکومت بود با دستآوردهای تجدد و مدرنیته، بويژه مبانی دموکراسی، مشروعیت و سیادت در جهان امروز؛ به عبارتی دیگر مسئلهٔ روز ایران و جهان.
🔹«مسئلهٔ» جهان با «جهان اسلام» و مسئلهٔ سیاسی «اسلام» در جهان امروز چنانکه میشل فوکو در زمان انقلاب ایران بهدرستی گفته بود بیش از آن که ناشی از تفاسیر گوناگون ممکن از فقه و شریعت «اسلامی» باشد، متأثر از درک نادرست یا نامکفی علما و فقهای مسلمان از امر قدرت و «حکومت» سیاسی در دوران و جهان ما است.
🔸درک ناقص در این امر، یعنی در «عقل و اجماعی» که پابهپای «علم و زمان» تحول نیافته باشد، بطورطبیعی نمیتواند خوانش بهروزی از «کتاب و سنت» عرضه کند که به کار حل معضلات مبتلابه مردم و انسان امروز بیآید.
🔹احیاواصلاحگری در سپهر فقهی-حقوقی زمانی ممکن میگردد که «عالم» مسلمان به یاری دانشِ زمان فراتر از «حکومت»، معنا و ماهیت «قدرت» و نسبت آن را با «دانش» (و از جمله معرفت دینی) بشناسد.
🔸زنده یاد فیرحی از پی نائینی و طالقانی پروای ازسرگیری پویایی فقه را در سر و در دل داشت زیرا فقه (و شریعت) همان نقطه قوت و ضعف همه "علوم و معارف" فرهنگ و تمدن اسلامی است در دو دوره اعتلا و انحطاط آن.
با عرض تسلیت و استدعای آمرزش و آرامش روح و آرزوی استمرار مسیر فکری وی.
#طالقانی
#فیرحی
#نو_اندیشی
#حکومت_دینی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌لینک متن در وبسایت رسمی احسان شریعتی
🖇http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1055
📌لینک گفتگو با سایت دیدار نیوز
🖇https://www.didarnews.ir/fa/news/75545
وب سایت رسمی احسان شریعتی
فیرحی ؛ دغدغه تداوم مسیر نائینی و طالقانی
درگذشت ناگهانی و زودهنگام دکتر داود فیرحی تکاندهنده و دریغانگیز بود و این، بیش از هر چیز دیگر، ناشی از «لطف طبع و خوبی اخلاق» او بود.
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸حکمت در برابر حکومت
📌در سالگرد شهادت امیرکبیر
🖋احسان شریعتی
🔸«کسی که حکمت ندارد حکومت ندارد» («من لا حکمة له لا حکم له»)؛
«حکمت اگر حاکم نشود غیرقابلاعتماد است» («الحکمة إذا لم تکن حاکمة لا یعوّل علیه»)
📌 ابن عربی
🔸حکومت قاجار با تصمیم به قتل امیرکبیر «اصلاحات ساختاری» در واقع مقدمات سقوط خود و انقلاب مشروطه را فراهم آورد و یکبار دیگر در تاریخ حقانیت این قول ابن عربی را اثبات کرد که آن کو حکمت ندارد حکومتش دیری نخواهد پایید.
🔹و اما قول افلاطونی-هگلی دیگر او مبنی بر این که حکمت باید بتواند حاکم شود (وگرنه انتزاعی و غیرواقعی است)، نظریهای نقدپذیر و مناقشهانگیز است.
تجربهٔ تلخ امیرکبیرها و مصدقها و..، نشان میدهد که:
🔸۱. حکومت بنابه ماهیت خود، یعنی مقتضیات و مصالح حفظ «قدرت» در کوتاهمدت، بهسهولت تسلیم حکمت نمیشود و بهراحتی و سرموقع او را قربانی میسازد: تجربهٔ تلخ حکما از افلاطون تا هایدگر، شاهد این مدعاست؛
🔹۲. به فرض غیرمحال پذیرش اصلاحات ساختاری توسط قدرت، با ورود حکمت به عرصهٔ حاکمیت، حکمت خویشکاری اصلی خود را که نظارت نقّادانهٔ قدرت باشد و این تنها در استقلال و ذینفع نبودن بهوجود میآید را از دست میدهد و مجبور به سازش با اصحاب سلطهٔ سیاسی و نظامی و اقتصادی میگردد؛و اما هستهٔ خردمندانهٔ گفتهٔ ابن عربی میتواند این باشد که حکمت (و نه حکیم) باید بتواند بنابه تعریف در عمل تحقق یابد و بر قدرت جهل و حماقت و استحمار غلبه کند و فایق آید، در غیراینصورت تصوراتی بیفایده است. و از دیگر سو، قدرت باید برای حفظ خود بفهمد که با قربانی کردن حکمت و تکیه بر «خشونت»، نه تنها مشروعیّت که همین قدرت مادی منحصر به زور خود را نیز بزودی از دست خواهد داد.
🔸یاد امیرکبیرها را با اصلاح مشی اصلاحگری گرامی بداریم.
#امیر_کبیر
#حکمت
#حکومت
#سیاست
#اصلاحگری
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌در سالگرد شهادت امیرکبیر
🖋احسان شریعتی
🔸«کسی که حکمت ندارد حکومت ندارد» («من لا حکمة له لا حکم له»)؛
«حکمت اگر حاکم نشود غیرقابلاعتماد است» («الحکمة إذا لم تکن حاکمة لا یعوّل علیه»)
📌 ابن عربی
🔸حکومت قاجار با تصمیم به قتل امیرکبیر «اصلاحات ساختاری» در واقع مقدمات سقوط خود و انقلاب مشروطه را فراهم آورد و یکبار دیگر در تاریخ حقانیت این قول ابن عربی را اثبات کرد که آن کو حکمت ندارد حکومتش دیری نخواهد پایید.
🔹و اما قول افلاطونی-هگلی دیگر او مبنی بر این که حکمت باید بتواند حاکم شود (وگرنه انتزاعی و غیرواقعی است)، نظریهای نقدپذیر و مناقشهانگیز است.
تجربهٔ تلخ امیرکبیرها و مصدقها و..، نشان میدهد که:
🔸۱. حکومت بنابه ماهیت خود، یعنی مقتضیات و مصالح حفظ «قدرت» در کوتاهمدت، بهسهولت تسلیم حکمت نمیشود و بهراحتی و سرموقع او را قربانی میسازد: تجربهٔ تلخ حکما از افلاطون تا هایدگر، شاهد این مدعاست؛
🔹۲. به فرض غیرمحال پذیرش اصلاحات ساختاری توسط قدرت، با ورود حکمت به عرصهٔ حاکمیت، حکمت خویشکاری اصلی خود را که نظارت نقّادانهٔ قدرت باشد و این تنها در استقلال و ذینفع نبودن بهوجود میآید را از دست میدهد و مجبور به سازش با اصحاب سلطهٔ سیاسی و نظامی و اقتصادی میگردد؛و اما هستهٔ خردمندانهٔ گفتهٔ ابن عربی میتواند این باشد که حکمت (و نه حکیم) باید بتواند بنابه تعریف در عمل تحقق یابد و بر قدرت جهل و حماقت و استحمار غلبه کند و فایق آید، در غیراینصورت تصوراتی بیفایده است. و از دیگر سو، قدرت باید برای حفظ خود بفهمد که با قربانی کردن حکمت و تکیه بر «خشونت»، نه تنها مشروعیّت که همین قدرت مادی منحصر به زور خود را نیز بزودی از دست خواهد داد.
🔸یاد امیرکبیرها را با اصلاح مشی اصلاحگری گرامی بداریم.
#امیر_کبیر
#حکمت
#حکومت
#سیاست
#اصلاحگری
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati