Forwarded from ایران فردا
🔴 "قیام" سیتیر؛ دموکراسی علیه دموکراسی
🔷محمد حیدرزاده
@iranfardamag
🔺 تقریرِ روایتِ تاریخیِ جامع و مانع، تقریبا ممتنع است یا به عبارتی نمیتوان همه را حول آن متفق القول گرداند، اما فکت یا امرِ واقعِ تاریخی تا حدی از این گریزپایی مصون است و میتوان آن را حاصل کرد. برای مثال احداث راه آهن توسط رضا شاه پهلوی به مثابه یک امر واقع تاریخی، به نظر میرسد برای کسی محل مناقشه نباشد اما اینکه راه آهنی که او در کریدور شمال –جنوب ایران احداث میکند طرحی موفق است یا خیر؟ (برای مثال بجای آن به احداث جادههای شوسه و زیرسازی جادهای بین شهری و روستایی کمک میکرد، یا کریدور شرق به غرب را احداث میکرد) بعنوان یک روایت تاریخی به نظر نمیرسد که بتواند به محل اجماعی مورد وثوق همهی مورخین و مفسرین تاریخ واقع شود. از این رو ما با روایاتِ تاریخیِ مختلف از امور واقع تاریخیِ مشخص روبروییم که بر مبنای اینکه به چه چیزی میاندیشیم و احتمالا در پی چه چیزی خواهیم بود به گزینش آن روایات تاریخی یا در برخی موارد به ساخت روایت تاریخی مد نظرمان دست خواهیم زد.
▪️ اکنون با در نظر گرفتن نکتهی مزبور، رهبری نهضتی تاریخی را تصور کنید که از پی رفت و آمد قدرتهای سیاسی، عموما مرکز منازعات و محل حملهای بیامان است. آیا میتوان به برساخت روایتی پیرامون او امیدوار بود که مورد وثوق همهی صاحبنظران در این حوزه باشد؟ به احتمال قریب به یقین خیر. اما از میانه این منازعات سیاسی چیزی را میتوان پدیدار کرد، چیزی که در واقع خود تا حدی از پس غبارهای زودگذر آشکار میشود اما تنها کسی میتواند آن را در نظر آورد و تنها کسی میتواند حضور استوار آن را نادیده نگیرد که خود در سمت و سوی هیچ کدام از طرفهای منازعه قرار نگرفته باشد. چرا که درهر سوی این جنگِ روایتی که با تمام قوا برقرار است، حیات خود را در ناپیدایی او مییابد.
🔺ذکر این نکته حائز اهمیت است که گزینشِ روایتِ تاریخی بستگی وثیقی با آن چیزی دارد که گزینشگر در پی آن است یا آن را نمایندگی میکند. از این رو جریان یا نهضتی تاریخی و به همین منوال رجل یا کاراکتر تاریخی نیز طرز فکری در نحوهی اداره سیاست و اجتماع را نمایندگی میکند که در واقع محل تلاقی گزینشگر و گزینش شده، یا به عبارتی مورخ/مشاهدهگرِ تاریخ و کارگزار/عاملِ تاریخی است. به تعبیری آن ایدههای سیاسی و اجتماعی مشترک است که در نهایت ما را در کنار جریانات تاریخی در گذشته و در آینده قرار داده و خواهد داد.
▪️ بنابراین نزدیکی و یا اعلام وفاداری به نیروهای سیاسی مشخصی در تاریخ و به عبارتی دقیقتر، گزینش روایت همدلانه با نیروی ذکر شده، خود بیانگر نزدیکی به آن ایدههای سیاسی و اجتماعیای خواهد بود که نیروی تاریخی و یا نهضت و کاراکتر تاریخی را پدید آورده است. اکنون نهضتی را که پیشتر ذکر آن رفت، تصور کنید که رهبریِ آن نهضت، از بدو تاسیسش تا به امروز مورد هجمهای بی وقفه باشد. این امر بیانگر چه چیزی است؟ در واقع اگر چه حملات بسوی رجل تاریخی است که نشانه میرود اما در سطح عمیقتری از آنچه جریان دارد، این حملات بسوی ایدههایی است که کاراکتر تاریخی محقق کرده است. واقع امر این است که رجال تاریخی به سکون و آرامش گذشته پیوستهاند و تاخت و تاز ما نه برای آنکه از برآمدن مجدد آنها هراسی بر دل راه داده باشیم بلکه از آن روست که آن ایدههای سیاسی و اجتماعی مجددا راه خود را در میان مردمانی هم عصر خود بازیابند. از این معبر آنگاه که ردای دادستان را بر تن کرده باشیم و این سو و آن سو بدنبال محاکمهی نهضتها و رجال تاریخی دوران باشیم، تنها در حال محاکمهی افکار و اندیشههای آنان خواهیم بود.
🔺از این رو آنچه از میان جدالهای تاریخی ناگزیر عیان میشود ایده و افکار پشتیبان رجل تاریخی است که در عین حال محل هجوم واقعی نیز هست. آنجا که اشباحی از قدرتی زوال یافته همچون زمانی که مستقر بود به همراهیِ قدرت استقرار یافتهی بدیلِ خود، بر نیرویی سیاسی در تاریخ میتازند، این پرسش بزرگ بر سر ناظری حقیقتجو آوار میشود که از اعماق آن نیروی تاریخی مگر چه چیزی برمیخیزد که هر دو نیروی تازنده حیات خود را از ناپیدایی او باز مییابند. بشارت چه چیزی سر بر آورده است که آن که دیگری را برانداخته است خود را در آئینهی بدیل خود میبیند؟...
متن کامل :
https://bit.ly/3v2lnpA
#دموکراسی
#نهضت_ملی
#واقعه_سیتیر
#محمد_مصدق
#نهضت_مشروطه
🔹تصویر : نمایی از مراسم تشییع شهدای ۳۰ تیر در گورستان ابن بابویه (شیخ صدوق) شهرری
https://t.me/iranfardamag
🔷محمد حیدرزاده
@iranfardamag
🔺 تقریرِ روایتِ تاریخیِ جامع و مانع، تقریبا ممتنع است یا به عبارتی نمیتوان همه را حول آن متفق القول گرداند، اما فکت یا امرِ واقعِ تاریخی تا حدی از این گریزپایی مصون است و میتوان آن را حاصل کرد. برای مثال احداث راه آهن توسط رضا شاه پهلوی به مثابه یک امر واقع تاریخی، به نظر میرسد برای کسی محل مناقشه نباشد اما اینکه راه آهنی که او در کریدور شمال –جنوب ایران احداث میکند طرحی موفق است یا خیر؟ (برای مثال بجای آن به احداث جادههای شوسه و زیرسازی جادهای بین شهری و روستایی کمک میکرد، یا کریدور شرق به غرب را احداث میکرد) بعنوان یک روایت تاریخی به نظر نمیرسد که بتواند به محل اجماعی مورد وثوق همهی مورخین و مفسرین تاریخ واقع شود. از این رو ما با روایاتِ تاریخیِ مختلف از امور واقع تاریخیِ مشخص روبروییم که بر مبنای اینکه به چه چیزی میاندیشیم و احتمالا در پی چه چیزی خواهیم بود به گزینش آن روایات تاریخی یا در برخی موارد به ساخت روایت تاریخی مد نظرمان دست خواهیم زد.
▪️ اکنون با در نظر گرفتن نکتهی مزبور، رهبری نهضتی تاریخی را تصور کنید که از پی رفت و آمد قدرتهای سیاسی، عموما مرکز منازعات و محل حملهای بیامان است. آیا میتوان به برساخت روایتی پیرامون او امیدوار بود که مورد وثوق همهی صاحبنظران در این حوزه باشد؟ به احتمال قریب به یقین خیر. اما از میانه این منازعات سیاسی چیزی را میتوان پدیدار کرد، چیزی که در واقع خود تا حدی از پس غبارهای زودگذر آشکار میشود اما تنها کسی میتواند آن را در نظر آورد و تنها کسی میتواند حضور استوار آن را نادیده نگیرد که خود در سمت و سوی هیچ کدام از طرفهای منازعه قرار نگرفته باشد. چرا که درهر سوی این جنگِ روایتی که با تمام قوا برقرار است، حیات خود را در ناپیدایی او مییابد.
🔺ذکر این نکته حائز اهمیت است که گزینشِ روایتِ تاریخی بستگی وثیقی با آن چیزی دارد که گزینشگر در پی آن است یا آن را نمایندگی میکند. از این رو جریان یا نهضتی تاریخی و به همین منوال رجل یا کاراکتر تاریخی نیز طرز فکری در نحوهی اداره سیاست و اجتماع را نمایندگی میکند که در واقع محل تلاقی گزینشگر و گزینش شده، یا به عبارتی مورخ/مشاهدهگرِ تاریخ و کارگزار/عاملِ تاریخی است. به تعبیری آن ایدههای سیاسی و اجتماعی مشترک است که در نهایت ما را در کنار جریانات تاریخی در گذشته و در آینده قرار داده و خواهد داد.
▪️ بنابراین نزدیکی و یا اعلام وفاداری به نیروهای سیاسی مشخصی در تاریخ و به عبارتی دقیقتر، گزینش روایت همدلانه با نیروی ذکر شده، خود بیانگر نزدیکی به آن ایدههای سیاسی و اجتماعیای خواهد بود که نیروی تاریخی و یا نهضت و کاراکتر تاریخی را پدید آورده است. اکنون نهضتی را که پیشتر ذکر آن رفت، تصور کنید که رهبریِ آن نهضت، از بدو تاسیسش تا به امروز مورد هجمهای بی وقفه باشد. این امر بیانگر چه چیزی است؟ در واقع اگر چه حملات بسوی رجل تاریخی است که نشانه میرود اما در سطح عمیقتری از آنچه جریان دارد، این حملات بسوی ایدههایی است که کاراکتر تاریخی محقق کرده است. واقع امر این است که رجال تاریخی به سکون و آرامش گذشته پیوستهاند و تاخت و تاز ما نه برای آنکه از برآمدن مجدد آنها هراسی بر دل راه داده باشیم بلکه از آن روست که آن ایدههای سیاسی و اجتماعی مجددا راه خود را در میان مردمانی هم عصر خود بازیابند. از این معبر آنگاه که ردای دادستان را بر تن کرده باشیم و این سو و آن سو بدنبال محاکمهی نهضتها و رجال تاریخی دوران باشیم، تنها در حال محاکمهی افکار و اندیشههای آنان خواهیم بود.
🔺از این رو آنچه از میان جدالهای تاریخی ناگزیر عیان میشود ایده و افکار پشتیبان رجل تاریخی است که در عین حال محل هجوم واقعی نیز هست. آنجا که اشباحی از قدرتی زوال یافته همچون زمانی که مستقر بود به همراهیِ قدرت استقرار یافتهی بدیلِ خود، بر نیرویی سیاسی در تاریخ میتازند، این پرسش بزرگ بر سر ناظری حقیقتجو آوار میشود که از اعماق آن نیروی تاریخی مگر چه چیزی برمیخیزد که هر دو نیروی تازنده حیات خود را از ناپیدایی او باز مییابند. بشارت چه چیزی سر بر آورده است که آن که دیگری را برانداخته است خود را در آئینهی بدیل خود میبیند؟...
متن کامل :
https://bit.ly/3v2lnpA
#دموکراسی
#نهضت_ملی
#واقعه_سیتیر
#محمد_مصدق
#نهضت_مشروطه
🔹تصویر : نمایی از مراسم تشییع شهدای ۳۰ تیر در گورستان ابن بابویه (شیخ صدوق) شهرری
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 "قیام" سی تیر؛ دموکراسی علیه دموکراسی
🔷محمد حیدرزاده @iranfardamag 🔺 تقریرِ روایتِ تاریخیِ جامع و مانع، تقریبا ممتنع است یا به عبارتی نمیتوان همه را حول آن متفق القول گرداند، اما فکت یا امرِ واقعِ تاریخی تا حدی از این گریزپایی مصون است و میتوان آن را حاصل کرد. برای مثال احداث راه آهن توسط…