Forwarded from ایران فردا
💢 بسته نگار علیه اربابیت
◾️یادکردی از محمد بسته نگار
🔹 ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔻محمد بسته نگار یکی از کوشاترین کنش گران سیاسی پنج دهه گذشته در ایران بود و کنشگری او به مبانی معرفتی و ایمانی مجهز و مستحکم بود. اگر کنشگری فعالین سیاسی و اجتماعی به مبانی اندیشه ای و شوقی ملی و مذهبی برای توسعه و آزادی اتصال نداشته باشد، چنانچه در تجربه ادوار جنبش های معاصر وجود دارد،حقیقتا تداوم فعالیت در محاق خواهد رفت و سنگلاخ مسیر پر جور و مرارت ایران روح را فرسوده خواهد کرد.
🔸 مرحوم بسته نگار یکی از آن کنش گران سراسر اشتیاق و سرزندگی که به تعبیر هدی صابر " پاشنه ور کشیده" بود و این شورمندی او بر بنیاد یک اندیشه و ایمان بود و این راز دوام امثال بسته نگار در پهنه سیاسی کشور در طی نیم قرن بوده است. اندیشه و ایمانی که در خاورمیانه و بین مسلمانان با سید جمال و اقبال و… نضج یافت و در دلادل انقلابات و جنبش های سیاسی اجتماعی چون مشروطه و سپس نهضت ملی از جنینی در آمده و دست و پا پیدا کرد و با اندیشه موسسینی چون نخشب و بازرگان و محمد تقی شریعتی و طالقانی به جریانی بالنده در ایران معاصر تبدیل شد.
🔻مهندس بازرگان در قامت یک موسس میراثی بزرگ برای جامعه ایرانی برجا گذاشت علاوه بر مکتوبات و تألیفات و نهادها ویک میراث سترگ تجربه ملی، شاگردان و رهروان سخت جان، ایران خواه و دموکراسی خواه از خود بر جای گذاشت.
🔸نمونه آن آقای بسته نگار بود که حقیقتا از بهترین و دقیق ترین شارحان مهندس بازرگان بود او در در کتابی تحت عنوان "اندیشه های اجتماعی و سیاسی مهندس مهدی بازرگان" اشاره دارد که مهمترین میراث و چکیده زندگی مهندس بازرگان که در آخرین سخنرانی اش تحت عنوان " بعثت و آزادی" متبلور شده است، این است که ((... و خدا می خواهد شما بنده ی بندگان و تحت سیطره و قدرت کسی جز او نباشید. این است که پیغمبران را می فرستد برای اینکه مبارزه کند تا مردم هیچ ارباب و سروری نداشته باشند.)) و او عمر بر سر این نهاد. بسته نگار میراث دار و تداوم و تحقق چنین مبنای الهیاتی مستحکمی بود و از این رو بیش از نیم قرن رزمنده آزادی در برابر اربابان مستبد بود.
🔻سخن بر سر این بود که نمونه و مدلهایی چون محمد بسته نگار چگونه سالیانی دراز دامنه به رغم گرفتاریها و سالها زندان در پیش و پس از انقلاب ۵۷ باورمند و شوقمند بر تداوم مسیر آزادیخواهانه و عدالت طلبانه خود پای میفشارند و اریابیت غیر خدا را گردن نمی نهند، چنانچه حیات سیاسی و اجتماعی مرحوم بسته نگار بر ما آشکار می کند هویت سیاسی و اجتماعی او بر دو وجه هویتی ملی و مذهبی شکل گرفته بود و در پرتو این دو بال هویتی زيست سیاسی و اجتماعی اش معنا می یافت و در پرتو این سامانه نظری و هویتی به سیاست ورزی می پرداخت. او این هویت را تاریخی می دانست و به مانند بسیاری از نواندیشان دینی به این اشعار داشت که جامعه ما نیاز دارد که نسبت به هویت ملی و مذهبی خود به خودآگاهی تاریخی برسد تا بتوان با این مابه زای تاریخی به چالش با موانع عینی و ذهنی تکوین دموکراسی رفت.
🔸او از تبار فکری و سیاسی محمد مصدق،مهدی بازرگان ،محمود طالقانی و علی شریعتی بود و با نمونه مجسم و تراز این تبار یعنی مهندس سحابی به انسجام و وحدت رسیده بود و پا به پای او توانستند تِمی از آن تبار را در مسیر عمل بنوازند و به عرصه بیاورند.
#ملی_مذهبی
#محمد_مصدق
#علی_شریعتی
#مهدی_بازرگان
#آیتالله_طالقانی
#عزتالله_سحابی
#محمد_بستهنگار
https://bit.ly/3xvpdae
https://t.me/iranfardamag
◾️یادکردی از محمد بسته نگار
🔹 ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔻محمد بسته نگار یکی از کوشاترین کنش گران سیاسی پنج دهه گذشته در ایران بود و کنشگری او به مبانی معرفتی و ایمانی مجهز و مستحکم بود. اگر کنشگری فعالین سیاسی و اجتماعی به مبانی اندیشه ای و شوقی ملی و مذهبی برای توسعه و آزادی اتصال نداشته باشد، چنانچه در تجربه ادوار جنبش های معاصر وجود دارد،حقیقتا تداوم فعالیت در محاق خواهد رفت و سنگلاخ مسیر پر جور و مرارت ایران روح را فرسوده خواهد کرد.
🔸 مرحوم بسته نگار یکی از آن کنش گران سراسر اشتیاق و سرزندگی که به تعبیر هدی صابر " پاشنه ور کشیده" بود و این شورمندی او بر بنیاد یک اندیشه و ایمان بود و این راز دوام امثال بسته نگار در پهنه سیاسی کشور در طی نیم قرن بوده است. اندیشه و ایمانی که در خاورمیانه و بین مسلمانان با سید جمال و اقبال و… نضج یافت و در دلادل انقلابات و جنبش های سیاسی اجتماعی چون مشروطه و سپس نهضت ملی از جنینی در آمده و دست و پا پیدا کرد و با اندیشه موسسینی چون نخشب و بازرگان و محمد تقی شریعتی و طالقانی به جریانی بالنده در ایران معاصر تبدیل شد.
🔻مهندس بازرگان در قامت یک موسس میراثی بزرگ برای جامعه ایرانی برجا گذاشت علاوه بر مکتوبات و تألیفات و نهادها ویک میراث سترگ تجربه ملی، شاگردان و رهروان سخت جان، ایران خواه و دموکراسی خواه از خود بر جای گذاشت.
🔸نمونه آن آقای بسته نگار بود که حقیقتا از بهترین و دقیق ترین شارحان مهندس بازرگان بود او در در کتابی تحت عنوان "اندیشه های اجتماعی و سیاسی مهندس مهدی بازرگان" اشاره دارد که مهمترین میراث و چکیده زندگی مهندس بازرگان که در آخرین سخنرانی اش تحت عنوان " بعثت و آزادی" متبلور شده است، این است که ((... و خدا می خواهد شما بنده ی بندگان و تحت سیطره و قدرت کسی جز او نباشید. این است که پیغمبران را می فرستد برای اینکه مبارزه کند تا مردم هیچ ارباب و سروری نداشته باشند.)) و او عمر بر سر این نهاد. بسته نگار میراث دار و تداوم و تحقق چنین مبنای الهیاتی مستحکمی بود و از این رو بیش از نیم قرن رزمنده آزادی در برابر اربابان مستبد بود.
🔻سخن بر سر این بود که نمونه و مدلهایی چون محمد بسته نگار چگونه سالیانی دراز دامنه به رغم گرفتاریها و سالها زندان در پیش و پس از انقلاب ۵۷ باورمند و شوقمند بر تداوم مسیر آزادیخواهانه و عدالت طلبانه خود پای میفشارند و اریابیت غیر خدا را گردن نمی نهند، چنانچه حیات سیاسی و اجتماعی مرحوم بسته نگار بر ما آشکار می کند هویت سیاسی و اجتماعی او بر دو وجه هویتی ملی و مذهبی شکل گرفته بود و در پرتو این دو بال هویتی زيست سیاسی و اجتماعی اش معنا می یافت و در پرتو این سامانه نظری و هویتی به سیاست ورزی می پرداخت. او این هویت را تاریخی می دانست و به مانند بسیاری از نواندیشان دینی به این اشعار داشت که جامعه ما نیاز دارد که نسبت به هویت ملی و مذهبی خود به خودآگاهی تاریخی برسد تا بتوان با این مابه زای تاریخی به چالش با موانع عینی و ذهنی تکوین دموکراسی رفت.
🔸او از تبار فکری و سیاسی محمد مصدق،مهدی بازرگان ،محمود طالقانی و علی شریعتی بود و با نمونه مجسم و تراز این تبار یعنی مهندس سحابی به انسجام و وحدت رسیده بود و پا به پای او توانستند تِمی از آن تبار را در مسیر عمل بنوازند و به عرصه بیاورند.
#ملی_مذهبی
#محمد_مصدق
#علی_شریعتی
#مهدی_بازرگان
#آیتالله_طالقانی
#عزتالله_سحابی
#محمد_بستهنگار
https://bit.ly/3xvpdae
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
💢 بسته نگار علیه اربابیت
🔷 ابوطالب آدینهوند @iranfardamag 🔻محمد بسته نگار یکی از کوشاترین کنش گران سیاسی پنج دهه گذشته در ایران بود و کنشگری او به مبانی معرفتی و ایمانی مجهز و مستحکم بود. اگر کنشگری فعالین سیاسی و اجتماعی به مبانی اندیشه ای و شوقی ملی و مذهبی برای توسعه و آزادی…
Forwarded from ایران فردا
🔴کهنه سرباز
▪️يادی از محمد بستهنگار
(زادهی ۱۳۲۰ – درگذشتهی ۱۸ تیر ۱۳۹۷)
🔷ابوطالب آدینهوند
✅ بازنشر از ایران فردا
@iranfardamag
🔸در چکامه ایلیاد اثر هومر آمده است آنچه در هستی سزاوار و شایسته جاودانگی است، ارزشها است. این مدار کوشش برای مردمان و جانبازی برای آنان، رسم کهنه سربازان بود. شاید این با نگاهی عرفانی در اسلام و ایران همخوان باشد که ضدارزشها، عدمی هستند و هستی مستقل و پایداری ندارند. در ایران ما، نسلی متاثر از دکتر مصدق بعد از کودتای ضدملی علیه او، «خویش را در خانه بیگانه» یافت و برای تحصیل خویش در خانه و خانه خویش تکاپویی تاریخی انجام داد. این موضوع فقط عرصه سیاست و اندیشه را شامل نمیشود، بلکه در حوزه شعر، رمان، موسیقی و… نیز بروز و ظهور داشت. محمد بستهنگار، چهره برجسته ملی-مذهبی، از آن دسته بود و همه عمر خود را بر سر اهداف و آرمان های ملی گذاشت. آنها تحت تاثیر آموزگارانی مانند مهندس بازرگان، آیتالله طالقانی و بعدها دکتر شریعتی بودند؛ نسلی تحت تاثیر، در پیوند و همزیستی با ارزشهایی عام و اجتماعی مانند استقلال مملکت، دموکراسی و ترقیخواهی و البته همراهی نگاه دین با نگاه نواندیشانه با آن مضامین.
▪️سخن اینجاست که آیا تحقق این خواستها و آرمانها در زمین سفت واقعیت در ایران به راحتی امکان پذیر است؟ تجربه تاریخی به ما می گوید در این برهم کنشی اضداد در سده معاصر، چنین نیست و فاعلان و عاملان این استراتژی، با امر پیچیده تحول در این روزگار مواجه بودهاند. به آن معنی که علاوه بر آنکه تحول پیچیده بوده، زیست فاعلان تغییر نیز رهروی در «حلقه دام بلا» بوده است. با این مقدمه باید گفت بسته نگار برای طی مسیر در افق آینده برای ما چه دارند؟ طبیعی است که همه ابعاد این پرسش مدنظر نیست و فقط به دو اشاره کوتاه میپردازم.
1️⃣ ارزش قمار برای دیگری: به تعبیری از هدی صابر، «هر آنچه امکان داشتند، عرضه کردند و چیزی پس انداز نکردند»؛ این ویژگی امثال بستهنگار بود که از آموزههای الهیاتی طالقانی و شریعتی تراویده بود که «راه خدا» همان «راه مردم» بود و غیر؛ چیزی جز پرداختن به دیگری نبود. این منظر الهیاتی در آموزههای روشنفکران مذهبی، هستی انسانی و اجتماعی و مابهازای مادی یافت؛ به این معنی که سرنوشت «ما»ی جمعی و ملی برای نسلی متاثر از این آموزهها، مانند سرشت شد.
🔸بستهنگار برآمده از این تلقی دیگرخواهانه از دین بود؛ یعنی «صرف» وقت برای بهزیستی دیگری و «ما»ی جمعی؛ زیرا عبور از گردنههای تاریخی بیمدد تقدم منافع جمعی بر منافع و «صرفه» فردی، در جایی از زندگی تاریخی انسان مسبوق به سابقه نیست. اکنون وجهی نه چندان مناسب در سیاستورزی در ایران در حال شکلگیری است که «صرفه» را در راس کنشورزیها میتوان ردیابی کرد. واژگونه شدن سیاست به مثابه خیر عمومی به صرفه اقتصادی و جایگاهی، منجر به ریزش سرمایه اجتماعی نیروهای سیاسی و بیاعتمادی به سیاست خواهد شد. سرخوردگی عمومی که اکنون زمینه انفعال و حس استیصال است، محصول چنین سیاستورزیی است. نشو و نمای بستهنگار از مجرای منظرگاهی از سیاستورزیی بود که با اخلاق و خیر عمومی پیوند داشت؛ یکی از ضرورتهای دوران اخیر ما، بازسازی امر سیاست به مثابه خیر عمومی است. زندگی بستهنگار الگویی محکم برای این سبک سیاستورزی، فعالیت دائمی از دانشجویی تا واپسین نفسها است؛ نزدیک به شش دهه تکاپو برای ایران دموکراتیک و پروژه نواندیشی دینی.
2️⃣ تعاون برای بقا: برخلاف آنچه سعید حجاریان در نقد دیدگاه تکامل اجتماعی یدالله سحابی گفته و آن را با دموکراسی ناهمخوان دانسته بود، در دیدگاه نظریهپردازان و الهیدانان نواندیشی دینی مانند دکتر سحابی و آیت الله طالقانی، تکامل از جنس «انتخاب اصلح» در نظام گزینشی برآمده از تنازع نبود. در این تفکر که در اندیشه و تفسیر طالقانی قوام یافته است، ایده «تعاون برای بقا»، تداوم و باروری زندگی اجتماعی را مشارکت عمومی و تعاون تضمین میکرد. این ایده به دموکراسی جماعت پایه نزدیک است و با دموکراسی نمایندگی نخبهگرا فاصله و تفاوت دارد. چنانچه بستهنگار از زبان طالقانی نقل میکرد که ایشان گفتهاند: برای نجات دموکراسی، باید به سمت بدنه اجتماعی و تقویت شوراها پناه ببریم. بسته نگار معتقد بود برای قوام یافتن و تحکیم دموکراسی در ایران و همچنین مواجهه با مسائل عینی، بینش جدیدی نیاز است و میگفت: «تفکر مبتنی بر بینش تعاون برای بقا، می تواند راهبردی عملی برای مواجهه با مشکلات عینی جامعه باشد». بستهنگار در مدرسهای فکری پرورش یافت و چنان زیست که سیاست را به مثابه خیر عمومی و «تعاون برای بقا» را نیز بینشی برای احیا و بازآفرینی آن خیر عمومی میدید.
#ایران_فردا
#محمد_بستهنگار
https://cutt.ly/zwihJsSD
https://t.me/iranfardamag
لینک پست در ایران فردا
https://t.me/iranfardamag/897
▪️يادی از محمد بستهنگار
(زادهی ۱۳۲۰ – درگذشتهی ۱۸ تیر ۱۳۹۷)
🔷ابوطالب آدینهوند
✅ بازنشر از ایران فردا
@iranfardamag
🔸در چکامه ایلیاد اثر هومر آمده است آنچه در هستی سزاوار و شایسته جاودانگی است، ارزشها است. این مدار کوشش برای مردمان و جانبازی برای آنان، رسم کهنه سربازان بود. شاید این با نگاهی عرفانی در اسلام و ایران همخوان باشد که ضدارزشها، عدمی هستند و هستی مستقل و پایداری ندارند. در ایران ما، نسلی متاثر از دکتر مصدق بعد از کودتای ضدملی علیه او، «خویش را در خانه بیگانه» یافت و برای تحصیل خویش در خانه و خانه خویش تکاپویی تاریخی انجام داد. این موضوع فقط عرصه سیاست و اندیشه را شامل نمیشود، بلکه در حوزه شعر، رمان، موسیقی و… نیز بروز و ظهور داشت. محمد بستهنگار، چهره برجسته ملی-مذهبی، از آن دسته بود و همه عمر خود را بر سر اهداف و آرمان های ملی گذاشت. آنها تحت تاثیر آموزگارانی مانند مهندس بازرگان، آیتالله طالقانی و بعدها دکتر شریعتی بودند؛ نسلی تحت تاثیر، در پیوند و همزیستی با ارزشهایی عام و اجتماعی مانند استقلال مملکت، دموکراسی و ترقیخواهی و البته همراهی نگاه دین با نگاه نواندیشانه با آن مضامین.
▪️سخن اینجاست که آیا تحقق این خواستها و آرمانها در زمین سفت واقعیت در ایران به راحتی امکان پذیر است؟ تجربه تاریخی به ما می گوید در این برهم کنشی اضداد در سده معاصر، چنین نیست و فاعلان و عاملان این استراتژی، با امر پیچیده تحول در این روزگار مواجه بودهاند. به آن معنی که علاوه بر آنکه تحول پیچیده بوده، زیست فاعلان تغییر نیز رهروی در «حلقه دام بلا» بوده است. با این مقدمه باید گفت بسته نگار برای طی مسیر در افق آینده برای ما چه دارند؟ طبیعی است که همه ابعاد این پرسش مدنظر نیست و فقط به دو اشاره کوتاه میپردازم.
1️⃣ ارزش قمار برای دیگری: به تعبیری از هدی صابر، «هر آنچه امکان داشتند، عرضه کردند و چیزی پس انداز نکردند»؛ این ویژگی امثال بستهنگار بود که از آموزههای الهیاتی طالقانی و شریعتی تراویده بود که «راه خدا» همان «راه مردم» بود و غیر؛ چیزی جز پرداختن به دیگری نبود. این منظر الهیاتی در آموزههای روشنفکران مذهبی، هستی انسانی و اجتماعی و مابهازای مادی یافت؛ به این معنی که سرنوشت «ما»ی جمعی و ملی برای نسلی متاثر از این آموزهها، مانند سرشت شد.
🔸بستهنگار برآمده از این تلقی دیگرخواهانه از دین بود؛ یعنی «صرف» وقت برای بهزیستی دیگری و «ما»ی جمعی؛ زیرا عبور از گردنههای تاریخی بیمدد تقدم منافع جمعی بر منافع و «صرفه» فردی، در جایی از زندگی تاریخی انسان مسبوق به سابقه نیست. اکنون وجهی نه چندان مناسب در سیاستورزی در ایران در حال شکلگیری است که «صرفه» را در راس کنشورزیها میتوان ردیابی کرد. واژگونه شدن سیاست به مثابه خیر عمومی به صرفه اقتصادی و جایگاهی، منجر به ریزش سرمایه اجتماعی نیروهای سیاسی و بیاعتمادی به سیاست خواهد شد. سرخوردگی عمومی که اکنون زمینه انفعال و حس استیصال است، محصول چنین سیاستورزیی است. نشو و نمای بستهنگار از مجرای منظرگاهی از سیاستورزیی بود که با اخلاق و خیر عمومی پیوند داشت؛ یکی از ضرورتهای دوران اخیر ما، بازسازی امر سیاست به مثابه خیر عمومی است. زندگی بستهنگار الگویی محکم برای این سبک سیاستورزی، فعالیت دائمی از دانشجویی تا واپسین نفسها است؛ نزدیک به شش دهه تکاپو برای ایران دموکراتیک و پروژه نواندیشی دینی.
2️⃣ تعاون برای بقا: برخلاف آنچه سعید حجاریان در نقد دیدگاه تکامل اجتماعی یدالله سحابی گفته و آن را با دموکراسی ناهمخوان دانسته بود، در دیدگاه نظریهپردازان و الهیدانان نواندیشی دینی مانند دکتر سحابی و آیت الله طالقانی، تکامل از جنس «انتخاب اصلح» در نظام گزینشی برآمده از تنازع نبود. در این تفکر که در اندیشه و تفسیر طالقانی قوام یافته است، ایده «تعاون برای بقا»، تداوم و باروری زندگی اجتماعی را مشارکت عمومی و تعاون تضمین میکرد. این ایده به دموکراسی جماعت پایه نزدیک است و با دموکراسی نمایندگی نخبهگرا فاصله و تفاوت دارد. چنانچه بستهنگار از زبان طالقانی نقل میکرد که ایشان گفتهاند: برای نجات دموکراسی، باید به سمت بدنه اجتماعی و تقویت شوراها پناه ببریم. بسته نگار معتقد بود برای قوام یافتن و تحکیم دموکراسی در ایران و همچنین مواجهه با مسائل عینی، بینش جدیدی نیاز است و میگفت: «تفکر مبتنی بر بینش تعاون برای بقا، می تواند راهبردی عملی برای مواجهه با مشکلات عینی جامعه باشد». بستهنگار در مدرسهای فکری پرورش یافت و چنان زیست که سیاست را به مثابه خیر عمومی و «تعاون برای بقا» را نیز بینشی برای احیا و بازآفرینی آن خیر عمومی میدید.
#ایران_فردا
#محمد_بستهنگار
https://cutt.ly/zwihJsSD
https://t.me/iranfardamag
لینک پست در ایران فردا
https://t.me/iranfardamag/897
Telegraph
🔴کهنه سرباز
🔷ابوطالب آدینهوند ✅ بازنشر از ایران فردا @iranfardamag 🔸در چکامه ایلیاد اثر هومر آمده است آنچه در هستی سزاوار و شایسته جاودانگی است، ارزشها است. این مدار کوشش برای مردمان و جانبازی برای آنان، رسم کهنه سربازان بود. شاید این با نگاهی عرفانی در اسلام و…