اكنون، ما و شريعتی
1.44K subscribers
1.28K photos
187 videos
82 files
1.37K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
Forwarded from ایران فردا
🔸اصلاح دینی؛ ضرورتهای تاریخی و پی آمدهای آن
▪️یادمان چهل و پنجمین سالگرد شهادت علی شریعتی-2

🔷 علی قاسمی
@iranfardamag

شریعتی یکی از پیشروان تحول خواهی اجتماعی و فرهنگی در ایران معاصر است که با مشی اصلاح دینی متأثر از پروتستانتیسم اروپا در سده های 15 و 16 و 17 به قصد تحول اجتماعی و فرهنگی به مبارزه علیه انحطاط و عقب ماندگی تاریخی و اجتماعی و فرهنگی ایران پرداخت. آنچه از فحوای گفتاری و نوشتاری او در خصوص مشی اصلاحی اش مستفاد می شود می توان در سه وجه: 1- تاریخی؛ 2-آموزه ای- الهیاتی:ایدئولوژیک و متدولوژیک؛ و3- استراتژیک به ارزیابی آن پرداخت. در وجه تاریخی او با به کارگیری عبارت نهضت بیداریِ اسلامیِ ناظر بر پویش تحول خواهی گذشته ی تاریخی جوامع اسلامی و از جمله ایران (از عصر سیدجمال الدین اسدآبادی به بعد) در وجوه استقلال خواهانه و آزادی خواهانه و عدالت جویانه بر حرکتی تاریخی فکری و اصلاحی با پشتوانه های نظری، متدولوژیک و استراتژیک انگشت می گذارد که ردّ پایش در جنبش های اجتماعی و سیاسی کشورهای اسلامی و از جمله ایران ملاحظه می شود.

وجه آموزه‌ای الهیاتی شریعتی

▪️ شریعتی در وجه آموزه‌ای، اصلاح دینی را به مثابه‌ی مشی یا ابزاری قلمداد میکند که می توان آن را هم معطوف به هدفی درخود( بازفهمی آموزه‌ها و تعالیم الهیاتی دینی؛ پیراستن دین از آرایه های خرافی و تخدیری؛ و بازسازی آموزه‌ای الهیاتی از توحید و نسبت آن با انسان درعرصه‌های وجودی و تاریخی و اجتماعی و...دانست؛ و میتوان گفت که وی با غور در این زمینه، یگانه متأله‌ی معاصر شیعی است که با فهم عمیق از توحید و ابعاد آن، آن را از چنبره‌ی چارچوب های کلامی و سنتی خارج کرده و بُعدی رهایی بخش بدان بخشیده و از آن یک منظومه ی الهیاتی ساخته است که تجلی آن را می توان در اسلام شناسی هندسی(ارشاد) ملاحظه کرد. هرچند در این مقال فرصت پرداختن به همه ی وجوه و ابعاد کار او در زمینه ی الهیاتی نیست، در ذیل فقط به ذکر چند نمونه از کار او درباره ی اصلی ترین آموزه ی الهیاتی او یعنی توحید بسنده می شود:

1- ارایه ی توحید در ساخت طولی و شبکه ای و نه عرضی و افقی و حوزوی و مکتب خانه ای؛
2- طرح توحید به عنوان جهانبینی؛
3-تبدیل توحید از سطح صوری و هستی شناسانه به توحید انضمامی و اجتماعی؛
4-تبدیل رابطه ی ذات و صفات به رابطه ی ذات و زمینیان؛
5- خارج کردن عدل از قلمرو متافیزیکی و کلامی و آوردن آن به ساحت زمینی و انضمامی و اجتماعی در قالب عدالت اجتماعی.
🔸متأسفانه به این بخش از کار او از طرف هم محافل دانشگاهی و هم میراث‌بانان سببی و نسبی او توجه نشده؛ تا انجا که دانشگاهیان و محافل آکادمیک و متولیان رسمی دین را گمان براین است که شریعتیِ جامعه شناس، صرفاً از منظر جامعه شناختی به دین و آموزه‌های آن نگریسته و در پی آسیب‌شناسی و آفات دین بوده و در نهایت به قصد فربه کردن دین و کارایی‌اش در جامعه، بدین کار مبادرت ورزیده است. متولیان رسمی دین هم بدون غورعمیق و جدّی در اندیشه‌های او از این وجه معنوی و الهیاتی پرمایه و برانگیزاننده و رهاییبخش وی غافل مانده‌اند و حوزهی کارش را همانند دانشگاهیان، محدود به نگاه برون‌دینی و جامعه‌شناختی دانسته‌اند. در حالی که این پرسش مغفول میماند که اگر کار او سلبی نبوده و واجد وجه ایجابی هم بوده پس با کدام پشتوانه‌های نظری و متدولوژیک قصد داشته دین را فربه و عصری و شیوهی زندگی کند؟ به نظر راقم این سطور آنچه باعث شد تا شریعتی علاوه بر آفت‌زدایی از دین، در پی شاکله‌سازی از دین و آموزه های آن به قصد تغییر و تحول اجتماعی و فرهنگی برآید، همانا برخورداری از پشتوانه‌های اعتقادی و تربیتی دینی، و ایمان راسخ به آموزه‌های معنوی و رهایی بخش آن بوده است. از آنجا که دین در زندگی و منش شریعتی، گره‌گاه و ستون اصلی اندیشگی و هویتی اوست وهمهی انحاء و صور اندیشگی اش به آن ارجاع می شود؛ بایسته است که به این بخش امروزه مغفول مانده/ نگه داشته شده! توجه بیشتر شود.

▪️اگر سپهراندیشگی شریعتی را از حیث موضوع و روش و غایت مورد شناسایی و سنجش قرار دهیم، توان گفت که اندیشه ی او از حیث موضوع، امر متعال(خدا)؛ از نظر روش، متکی بر ایمان؛ و از لحاظ غایت، معطوف به فلاح و رستگاری و نجات است. در این رویکرد همه ی وجوه و حوزه های معنایی هم سنخ با سه وجه یادشده در دانش ها و علوم انسانی اجتماعی از منشور وجودی و ایمانی او عبور کرده، و در سیری تحویل پذیرانه، رنگ و صبغه ی الهیاتی می گیرند و اصل و فرع و زیربنا و روبنا و ریشه و تنه و شاخ وبرگ های اندیشه، همه در اندیشه ی شریعتی تبدیل به پیکره ای یکدست می شوند که از آن می توان تحت عنوان رویکرد درون دینی شریعتی و یا الهیات رهایی بخش او سخن گفت.....


متن کامل:

https://bit.ly/3tJF9pi


#ایران_فردا
#رفرم_دینی
#علی_قاسمی
#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
#اختصاصی
#مجله_دفترهای_بنیاد_منتشر_شد

🔷🔆 ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک

🔆 دفترهای بنیاد/ دوره جدید/ شماره ۶/ تیر ۱۴۰۱

🔹🔸سرمقاله: از سرگیری رویای مشترک
احسان شریعتی

🔆 مختصات بحران معیشت و رفاه
رضا امیدی

🔆 شریعتی و مذهبِ رهایی‌بخشِ انتظار
فهیمه بهرامی

🔆 ساختن همبستگی:در ستایش رؤیای مشترک
آرمان ذاکری

🔆 کلان-بحران‌های اقتصاد ایران و شرایطِ امکانِ برونرفت
محمد رحیمی

🔆 بحران‌های ساختاری و حق مشارکت مردم در تولید ملی
مسلم زمانی

🔆 جامعه‌شناسی دین در ایران: دگرگونی‌ها و پایداری‌ها، پنجاه سال پس از شریعتی
سارا شریعتی

🔆 شریعتی و فهم تراژیک از تشیع
محمد جواد غلامرضاکاشی

🔆 شریعتی و مردم
شیما کاشی

🔆 دیستوپیا، رتروتوپیا، و یوتوپیا در مواجه با بحران ایران امروز
مجتبی مهدوی

#دفترهای_بنیاد
#مجله_شماره_ششم
#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔@Shariati_SCF
Daftarhaye_Bonyad_06_Final.pdf
1.8 MB
#اختصاصی
#مجله_دفترهای_بنیاد_منتشر_شد

🔷🔆 ساختن همبستگی: در ستایش رؤیای مشترک

🔆 دفترهای بنیاد/ دوره جدید/شماره ۶/ تیر ۱۴۰۱

🔹🔸سرمقاله: از سرگیری رویای مشترک
احسان شریعتی

🔆 مختصات بحران معیشت و رفاه
رضا امیدی

🔆 شریعتی و مذهبِ رهایی‌بخشِ انتظار
فهیمه بهرامی

🔆 ساختن همبستگی:در ستایش رؤیای مشترک
آرمان ذاکری

🔆 کلان-بحران‌های اقتصاد ایران و شرایطِ امکانِ برونرفت
محمد رحیمی

🔆 بحران‌های ساختاری و حق مشارکت مردم در تولید ملی
مسلم زمانی

🔆 جامعه‌شناسی دین در ایران: دگرگونی‌ها و پایداری‌ها، پنجاه سال پس از شریعتی
سارا شریعتی

🔆 شریعتی و فهم تراژیک از تشیع
محمد جواد غلامرضاکاشی

🔆 شریعتی و مردم
شیما کاشی

🔆 دیستوپیا، رتروتوپیا، و یوتوپیا در مواجه با بحران ایران امروز
مجتبی مهدوی

#دفترهای_بنیاد
#مجله_شماره_ششم
#علی_شریعتی
#چهل_و_پنجمین_سالگرد_شهادت
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔@Shariati_SCF
Forwarded from ایران فردا
🔴 این روحِ مُصَفّی و مُزکّی ...
❇️ برای سعید مدنی

🔷 سیدحسین موسوی
@iranfardamag

▪️ خبر آمد که دادگاه بدوی، 9 سال حکم داده است. می‌شد پس از مدتی شما هم بازنشسته شوید آقای دکتر! شما که از دهه هفتاد، سابقه‌ی سال‌های متمادی زندان و تبعید در کارنامه‌تان هست. می‌شد از همین زندان رفتن‌ها، سرمایه اجتماعی و نمادینی خلق کنید و با همین رزومه‌ها در پیشگاهِ خلق و خدا روسفید باشید! می‌شد بگویند که کارتان را کرده‌اید و وظیفه‌تان را پس از انتشار این همه کتاب در خصوص فقرا و روسپیان و کودکان کار و خیابان و اعتیاد و خشونت و بحران آب خوزستان و اعتراضاتِ آبان 98 و ... انجام داده‌اید و وقتش رسیده که در زیر سایه درختِ رضایت از خویش، کمی بیاسایید و قدر ببینید.

🔸می‌شد شما هم مسیری را بروید که برخی پیمان‌کارانِ سیاسی طی می‌کنند! می‌شد بدل به کارشناسِ توصیفی-تحلیلی شوید شبیه به آن‌ها که در دامگهِ حادثه، بی‌طرف می‌مانند و جانِ خویش می‌رهانند! شما بر همه‌ی این‌ها مُحق بودید و هستید. می‌شد کمی خودتان را راضی نگه دارید که بالاخره کار را به سرفصلی رسانده‌اید و اکنون فرصت استراحت و دمی آسودن است و باید این «بارِ هستی» را به دیگران سپرد. می‌شد برکنار ماندن و چشم بستن و کرکره‌ی وجدان را پایین کشیدن و از قِبَلِ زندان‌های پیشین، نصیب و بهره بردن و تویِ سر این‌وآن، آوار شدن و مرعوب کردنِ هرآن کس که در این مدار و بر این قرار، نبوده و نیست.

▪️ مسئله اما همین است که با خود کنار نمی‌آیید. این روحیه را در برخی پیروانِ شریعتی، می‌توان به‌وضوح دید. آن‌ها که بر سر عهد می‌مانند و از تلاش‌ها و رنج‌هایشان سرمایه نمی‌سازند و نصیب نمی‌برند. آن‌ها که در سویی می‌ایستند تا با بضاعت‌هایشان، صدای کسانی را انعکاس دهند که در توزیع رانتِ عمومی‌شده و در زمانه‌ی «فاجعۀ پلید مصلحت‌پرستی - که چون همه‌کس‌گیر شده است، وقاحتش از یاد رفته و بیماری‌ای شده است که از فرط عمومیتش، هر که از آن سالم مانده باشد بیمار می‌نماید»، واجدِ هیچ صدایی نیستند. آن‌ها که فرودست‌تر از آن‌اند که جایی در این نظامِ توزیع سرمایه‌ها، داشته باشند.

🔸در این تنازعِ همه‌گیر، در میادینِ تخاصمِ اجتماعی رقابتی که هر کس را آورده و بهره‌ای است و هر کسی در تعیین نسبت با قدرت و ثروت و اشکال متعدد سرمایه قرار دارد، شما تصمیم گرفته‌اید که جانِ پالوده را از این زمانه‌ی داشتن‌ها و خواستن‌ها برهانید. پیراستنِ روح و جان و دست کشیدن و بر سر میراث معامله نکردن و مجامله‌ی اهل قدرت نگفتن، آن هم درست در موقعیتی که امکانش فراهم است و زندگیِ مصرفی و پرافتخار، برقرار، کار سترگی است که تنها قلیلی از پسِ آن برمی‌آیند و بر مدارش زندگی می‌کنند. آن‌ها که زیستن را به نحو متفاوتی مشق می‌کنند و از این تنها سفر کردن، خوف و هراس به دل راه نمی‌دهند.

▪️ همین روحِ مصفی و مزکی است که شریعتی آن را چنین تصویر می‌کند: «رنج، نفی و عبث تیغ‌های برانی که راه دنیا را به‌سوی آخرت می‌برد و هموار می‌سازد، چه، برای نان دیگران دغدغه داشتن و برای کسب آن تلاش کردن، در نخستین قدم، دغدغه‌ی نان را در خویش کشتن و نان خویش را از دست نهادن است.» این «خردِ خرده‌بینِ حسابگرِ مصلحت‌پرست که بر دو شاه‌بال «هجرت» از «هست» و «معراج» به «باشد» بندهای بی‌شمار می‌زند، در زیر گام‌های این کاروان شعله‌های بی‌قرار شوق»، از پیش نابود شده است. خودسازیِ انقلابی، در عصری هر چیزی به متر و معیار بازار خرید و فروش می‌شود، تنها امکانی است که می‌توان بدان مؤمن بود. امکانی که مجذوبِ این زندگیِ در زرورق پیچیده و زراندود، نمی‌شود و در برابر تهدیدها و تطمیع‌ها، سپر نمی‌اندازد.



#ایران_فردا
#سعید_مدنی
#علی_شریعتی


https://bit.ly/3PTznv2
https://t.me/iranfardamag
Forwarded from ایران فردا
🔴ما و میراثِ جان‌های شیفته‌ی خرداد ماه

🔷محمد رضائی
@iranfardamag


▪️خردادماه، ازمنظری و به نوعی ماه ملی- مذهبی‌ها است. دهه اول خرداد با شهادت محمد حنیف‌نژاد آغاز می‌شود و با پرکشیدن مهندس سحابی خاتمه می‌یابد. دهه دوم خرداد مختص به هاله سحابی است که در قامت یک شهید تک و تنها اما استوار و مظلومانه در میانه این ماه ایستاده است و دهه سوم، ابتدایش شهادت هدی صابر و انتهایش درگذشت شریعتی است. و چنین است که انگار خرداد ماه تمام تاریخ پر رنج و البته پربار ملی- مذهبی را یکجا در خود جمع کرده و در مقابل دیدگان مخاطبان قرار می‌دهد.

🔸هر کدام از این «پنج تن» که ما از ابتدا تا انتهای خرداد ماه سوگوار از دست دادنشان هستیم، در برهه‌های زمانی متفاوتی زیسته‌اند و بدیهی است که هر چند از منظر «روش» با یکدیگر متفاوتند اما از منظر «بینش» و «منش»، با یکدیگر «هم‌سویی» و «همسانی» دارند و این «هم‌سویی در بینش» و «همسانی در منش» همچون ریسمانی مستحکم آنها را به هم پیوند داده است.

▪️در تمام این بیش از نیم قرنی که از شهادت اولین نفر و بیش از یک دهه‌ای که از شهادت آخرین نفر از این الگوهای ممتاز می‌گذرد، گفته‌ها و مکتوبات متعدد و متنوعی در تعریف، توصیف، نقد وحتی تخطئه آنان به زبان آمده یا منتشر شده است که در خور توجه و گاه حتی تکراری و ملال‌آور بوده‌اند. در این نوشته تلاش می‌کنم تا آنچه را که حلقه اتصال این پنج جان‌ شیفته است در تمام طول این نیم قرن بر آنها تأکید شده است به اختصار درمیان نهم و در پایان آنچه را که به نظرم درس‌آموزی از آنان است، بازگویی کنم. این حلقه‌های اتصال همانهایی هستند که در تعبیر ملی- مذهبی بر آنها تأکید می‌شود یعنی ملیت و مذهب.

1️⃣ در وجه ملیت ملی- مذهبی عمدتاً با سه وجه اصلی مرزبندی آشکار داشته است. هر چند هر یک از این وجوه در مقاطع زمانی و تاریخی متفاوت، توسط جریان‌های اجتماعی و سیاسی مختلف و گاه حتی به ظاهر متعارضی نمایندگی شده‌اند، اما مرزبندی ملی- مذهبی نه فقط با شکل ظاهری این جریان‌ها که با بنیان‌های فکری و اعتقادی آنها بوده است.

▪️اولین وجه از این وجوه مخالفت با دخالت، استیلا یا حمله خارجی در هر شکل و شمایلی است. از این منظر سرزمینی که ایران نامیده می‌شود باید «استقلال» خود را در تمام وجوه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی حفظ کند و تحت هیچ شرایطی، هیچ نیرو یا جریانی در حاکمیت یا خارج از آن نباید دخالت یا استیلای خارجی را برتابد یا به یاری یک نیروی خارجی دل ببندد یا بخواهد با تکیه بر چنین نیرویی تحولی را سامان دهد، خواه این نیروی خارجی قدرتمندان بین‌المللی باشند یا همسایگان سرزمینی. بر همین اساس است که در تفکر ملی- مذهبی هرگونه همکاری یا همراهی با نیروی خارجی که حتی شائبه‌ای از استیلا یا دخالت در آن باشد مذموم و محکوم است.

🔸دومین وجه، مخالفت با دو امر ارتجاعی است که یکی هویت ایران را با میانجی باستان‌گرایی نژادپرستانه از ایران پس از اسلام جدا می‌کند و در قالب «سلطنت» و طرفداری از «پادشاهی» نمود پیدا می‌کند، و دیگری هویت ایران را تنها در قالب اسلام با معنا می‌داند و در قالب «انترناسیونالیسم اسلامی» و «ولایت/خلافت» فقها نمود می‌یابد. تفکر ملی – مذهبی می‌کوشد ضمن بازخوانی و تأکید بر ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی ایران که بدون شک متأثر از «اسلام» و «ایران» است با هرگونه ارتجاع و بازگشت در هر قالب و شمایلی مخالفت کند.

▪️اما سومین وجه، مخالفت با هرگونه تجزیه‌طلبی است. از این منظر ایران یک کل واحد در جهان است و چنانچه بخواهد در این جهان پر آشوب نقشی داشته باشد باید این کلیت جغرافیایی حفظ شود. بدون چنین «ظرفی» و بدون چنین رویکردی هر راه‌حلی برای ایران به ناکجاآباد ختم می‌شود. خلاصه آنکه مثلث استیلای خارجی، ارتجاع داخلی و تجزیه‌طلبی وجوهی است که تفکر ملی- مذهبی، «ملیت» را در و با نفی آنها تعریف می‌کند.

2️⃣ از منظر وجه مذهبی بودن در تفکر ملی- مذهبی این تفکر با سه جریان عمده روبرو است و به نوعی با نفی آنها خود را تعریف می‌کند.

🔸نخستین جریان، غیرمذهبی‌ها و نافیان مذهب هستند. هر چند هیچگاه و در هیچ مقطعی غیرمذهبی بودن مانع ائتلاف راهبردی و تاکتیکی ملی- مذهبی با جریانات غیرمذهبی نشده است، اما در وجه ایدئولوژیک به هر حال ملی- مذهبی حامل تفکری است که به تفسیری خداباورانه از هستی باورمند است و بدیهی است از منظر ایدئولوژیک و اعتقادی با گرایش‌های غیرمذهبی مرزبندی دارد....



متن کامل:

https://cutt.ly/tweIjyR3


#ایران_فردا
#محمد_رضایی
#محمد_حنیف‌نژاد #عزت‌الله_سحابی #هاله_سحابی #هدی_صابر #علی_شریعتی


http://t.me/iranfardamag
◽️سلسله نشست‌های بنیاد فرهنگی شریعتی پیرامون
🔴 نسبت شریعتی و معنای زندگی

در نسبت اندیشه‌های شریعتی و مرگ و واقعیت در دو دهه اخیر سخن بسیار رفته است. او‌متفکری «مرگ‌اندیش» و ارج گذار فرهنگ «شهادت» و آرمانخواه معرفی شده و از همین رو نسبت او با زندگی و امر واقع محل نزاع و نقد و بررسی قرار گرفته است. بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی سلسله نشست‌هایی دربارهٔ «نسبت شریعتی و معنای زندگی» برگزار کرده است تا نسبت این متفکر و جامعه جوان امروز که از ضرورت زندگی می‌گوید نیز روشن شود.


مصطفی مهرآیین
نابهنجاری شریعتی در زمانه او و زمانه ما
۱۰ خرداد ۱۴۰۲

مسعود پدرام
اجتماعیات در پرتو کویریات
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲

محمدجواد غلامرضاکاشی
جستجوی امکان گفتگوی انتقادی میان میراث شریعتی و جنبش مهسا
۶ و ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲

احسان شریعتی
معنای زندگی، از شریعتی تا نوشریعتی
۲۳ و ۳۰ فروردین ۱۴۰۲

فرامرز معتمد دزفولی
شریعتی و زندگی معمولی
۱۷ اسفند ۱۴۰۱

سوسن شریعتی
بودن به از نبود شدن؟ بستگی دارد!
سوم اسفند ۱۴۰۱

امیر رضایی
تعریف زندگی از سه منظر: متفکران غربی، قرآن، شریعتی
۲۶ بهمن ۱۴۰۱

#علی_شریعتی
#چهل_و_ششمین_سالگرد_شهادت

🆔 @Shariati_SCF