Forwarded from دغدغههای ایران
🔴 سیاست امر سختی است!
♻️ مصاحبه با دکتر علیرضا رجایی / 3 تیر 1401 / زیتون
✅ تعریف شما از سیاست محلی چیست و به نظر شما سیاست محلی چه رابطه ای با دموکراسی دارد؟
🔸سیاست یا دموکراسی محلی تا حد زیادی تابع وضعیت سیاست کلی در هر کشوری است. اگر در حالت متعارف شکل بگیرد میتوان بخشی از آن را در ساختار قدرت و بخشی را ساختار جامعه مدنی دید. دولت به طور کلی نماد سیاست کلان در حالت متعارف است و بخشی از ساختار قدرت و حتی بخشی از ساختار جامعه مدنی را شامل میشود. سیاست نیز در میان مجموعهای از تضادها شکل میگیرد. در سیاست محلی اما این تضادها تقلیل یافتهاست. همانطور که میبینیم در دموکراسیهای پیشرفته شوراهای شهر را احزاب متعددی نمایندگی میکنند. وظیفه این احزاب در شوراهای محلی ساماندهی امور جاری است و بر اساس توفیق یا عدم توفیق در این ساماندهی نیز از مردم رای میگیرند. به طور عادی رسیدگی به امور جاری امر سیاسی نیست، اما همین که تخصیص منابع صورت میگیرد؛ یعنی روی عمران خیابان، آموزش و پرورش یا بهداشت سرمایهگذاری میشود؛ این امور نیز تابع یک سیاست کلی اجتماعی قرار میگیرد و ناگزیر به ساختار قدرت بازمیگردد.
🔹سیاست در میان مجموعهای از تضادها شکل میگیرد. در سیاست محلی اما این تضادها تقلیل یافتهاست.اما در شرایط غیر متعارف گرچه سیاست محلی قدرتهایی را که میخواهند تکوین پیدا کنند نمایندگی میکند، ولی این نمایندگی، نمایندگی گروههای گریز از مرکز است. شما دوران انقلاب یا شکلگیری یک جنبش اجتماعی در یک منطقه خاص را فرض کنید. گرایشهای سیاسی که در این شرایط غیرمتعارف فعال میشوند به سیاست محلی معمولا به عنوان بخشی از تصرف ساختار قدرت هم نگاه میکنند، گرچه علی ظاهر محتوای آن غیر سیاسی بوده است.
✅ اجازه دهید ابتدا مروری داشته باشیم بر تاریخچه سیاست محلی در ایران. ما در زمان مشروطه انجمنهای ایالتی و ولایتی داشتیم. در دوره پهلوی دوم نیز این مسئله دوباره مطرح شد. شما کارکرد این انجمنها را در ساختار قدرت چگونه ارزیابی میکنید؟
🔸پس از انقلاب مشروطه و در دوره استبداد صغیر حضور انجمنها به طور عموم خیلی اهمیت پیدا کرد. بهویژه در تبریز و تهران این انجمنها نقش فوقالعاده مهمی به عنوان جریانهای کاملا تودهای داشتند. اگر در تاریخ ایران بخواهیم نمونهای تمام عیار از یک همبستگی تودهای را به معنی مثبت آن در یک دوره انقلابی مثال بزنیم، همین انجمنهایی است که دوره مشروطه شکل گرفت. اما به دلیل نفوذ روسیه که همواره مخالف مشروطیت در ایران بود و به دلیل نیروهای مختلف اجتماعی که در آن دوره آزاد شده بود، دولت مرکزی تضعیف شد و از این رو نهادسازی صورت نگرفت. نهادها در شرایط بحرانی نمیتوانند استمرار داشته باشند و به طور موثر در یک چارچوب قانونی حرکت کنند. انجمنهایی که در تبریز و تهران شکل گرفته بود خود را برای مواجهه با یک وضعیت انقلابی مهیا میکردند. اگر قرار بود آنان همچنان تاثیرگذار باشند باید اتفاقی نظیر دوره کمون پاریس میافتاد که در ایران آنموقع امکانپذیر نبود. دلیلش این بود که انقلاب مشروطه تکلیف خویش را با مسئله سلطنت روشن نکرد و از طرف دیگر هیچ نظم جدیدی نیز شکل نگرفت. میتوان گفت شرایط متعارفی برای تثبیت این نهادها در ایران وجود نداشت. از این رو دستاورد این انجمنها نهایتا شکلگیری قیامهای اجتماعی با گرایشهای متفاوت در آذربایجان، خوزستان، شمال ایران و دیگر مناطق کشور بود.نهادها در شرایط بحرانی نمیتوانند استمرار داشته باشند و به طور موثر در یک چارچوب قانونی حرکت کنند.
🔹اما در دوره پهلوی دوم، اصل شکلگیری انجمنهای ایالتی و ولایتی با مخالفت روحانیت روبرو نشد، بلکه آنان مشکل ایدئولوژیک با آن لایحه داشتند. به طور مشخص با سوگندخوردن به کتاب آسمانی سایر ادیان مشکل داشتند. وگرنه نفس توزیع قدرت برای آنان اهمیتی نداشت و اساسا چندان جریان پیشرفتهای هم نبودند که بخواهند در این زمینه ابراز عقیده کنند. در مجموع این نهادها از ابتدای انقلاب مشروطه مراحل تکوینی خود را طی کردهاند و هنوز هم به مرحلهای نرسیدهاند که بتوانند در ساختار قدرت نقشی ایفا نمایند. نمونه مشخص آن نخستین شورای شهر تهران است. با وجود آن که آزادانه برگزار شد و بسیاری به آن امید بسته بودند، مشکلات داخلی بسیاری پیدا کرد و بالاخره از دست نیروهای اصلاحطلب خارج شد.
#دمکراسی
#علیرضا_رجایی
#سیاست_محلی
#نسبت_سیاست_محلی_و_دمکراسی
متن کامل :
https://bit.ly/3A6KHOK
https://t.me/DaghdagheIran
♻️ مصاحبه با دکتر علیرضا رجایی / 3 تیر 1401 / زیتون
✅ تعریف شما از سیاست محلی چیست و به نظر شما سیاست محلی چه رابطه ای با دموکراسی دارد؟
🔸سیاست یا دموکراسی محلی تا حد زیادی تابع وضعیت سیاست کلی در هر کشوری است. اگر در حالت متعارف شکل بگیرد میتوان بخشی از آن را در ساختار قدرت و بخشی را ساختار جامعه مدنی دید. دولت به طور کلی نماد سیاست کلان در حالت متعارف است و بخشی از ساختار قدرت و حتی بخشی از ساختار جامعه مدنی را شامل میشود. سیاست نیز در میان مجموعهای از تضادها شکل میگیرد. در سیاست محلی اما این تضادها تقلیل یافتهاست. همانطور که میبینیم در دموکراسیهای پیشرفته شوراهای شهر را احزاب متعددی نمایندگی میکنند. وظیفه این احزاب در شوراهای محلی ساماندهی امور جاری است و بر اساس توفیق یا عدم توفیق در این ساماندهی نیز از مردم رای میگیرند. به طور عادی رسیدگی به امور جاری امر سیاسی نیست، اما همین که تخصیص منابع صورت میگیرد؛ یعنی روی عمران خیابان، آموزش و پرورش یا بهداشت سرمایهگذاری میشود؛ این امور نیز تابع یک سیاست کلی اجتماعی قرار میگیرد و ناگزیر به ساختار قدرت بازمیگردد.
🔹سیاست در میان مجموعهای از تضادها شکل میگیرد. در سیاست محلی اما این تضادها تقلیل یافتهاست.اما در شرایط غیر متعارف گرچه سیاست محلی قدرتهایی را که میخواهند تکوین پیدا کنند نمایندگی میکند، ولی این نمایندگی، نمایندگی گروههای گریز از مرکز است. شما دوران انقلاب یا شکلگیری یک جنبش اجتماعی در یک منطقه خاص را فرض کنید. گرایشهای سیاسی که در این شرایط غیرمتعارف فعال میشوند به سیاست محلی معمولا به عنوان بخشی از تصرف ساختار قدرت هم نگاه میکنند، گرچه علی ظاهر محتوای آن غیر سیاسی بوده است.
✅ اجازه دهید ابتدا مروری داشته باشیم بر تاریخچه سیاست محلی در ایران. ما در زمان مشروطه انجمنهای ایالتی و ولایتی داشتیم. در دوره پهلوی دوم نیز این مسئله دوباره مطرح شد. شما کارکرد این انجمنها را در ساختار قدرت چگونه ارزیابی میکنید؟
🔸پس از انقلاب مشروطه و در دوره استبداد صغیر حضور انجمنها به طور عموم خیلی اهمیت پیدا کرد. بهویژه در تبریز و تهران این انجمنها نقش فوقالعاده مهمی به عنوان جریانهای کاملا تودهای داشتند. اگر در تاریخ ایران بخواهیم نمونهای تمام عیار از یک همبستگی تودهای را به معنی مثبت آن در یک دوره انقلابی مثال بزنیم، همین انجمنهایی است که دوره مشروطه شکل گرفت. اما به دلیل نفوذ روسیه که همواره مخالف مشروطیت در ایران بود و به دلیل نیروهای مختلف اجتماعی که در آن دوره آزاد شده بود، دولت مرکزی تضعیف شد و از این رو نهادسازی صورت نگرفت. نهادها در شرایط بحرانی نمیتوانند استمرار داشته باشند و به طور موثر در یک چارچوب قانونی حرکت کنند. انجمنهایی که در تبریز و تهران شکل گرفته بود خود را برای مواجهه با یک وضعیت انقلابی مهیا میکردند. اگر قرار بود آنان همچنان تاثیرگذار باشند باید اتفاقی نظیر دوره کمون پاریس میافتاد که در ایران آنموقع امکانپذیر نبود. دلیلش این بود که انقلاب مشروطه تکلیف خویش را با مسئله سلطنت روشن نکرد و از طرف دیگر هیچ نظم جدیدی نیز شکل نگرفت. میتوان گفت شرایط متعارفی برای تثبیت این نهادها در ایران وجود نداشت. از این رو دستاورد این انجمنها نهایتا شکلگیری قیامهای اجتماعی با گرایشهای متفاوت در آذربایجان، خوزستان، شمال ایران و دیگر مناطق کشور بود.نهادها در شرایط بحرانی نمیتوانند استمرار داشته باشند و به طور موثر در یک چارچوب قانونی حرکت کنند.
🔹اما در دوره پهلوی دوم، اصل شکلگیری انجمنهای ایالتی و ولایتی با مخالفت روحانیت روبرو نشد، بلکه آنان مشکل ایدئولوژیک با آن لایحه داشتند. به طور مشخص با سوگندخوردن به کتاب آسمانی سایر ادیان مشکل داشتند. وگرنه نفس توزیع قدرت برای آنان اهمیتی نداشت و اساسا چندان جریان پیشرفتهای هم نبودند که بخواهند در این زمینه ابراز عقیده کنند. در مجموع این نهادها از ابتدای انقلاب مشروطه مراحل تکوینی خود را طی کردهاند و هنوز هم به مرحلهای نرسیدهاند که بتوانند در ساختار قدرت نقشی ایفا نمایند. نمونه مشخص آن نخستین شورای شهر تهران است. با وجود آن که آزادانه برگزار شد و بسیاری به آن امید بسته بودند، مشکلات داخلی بسیاری پیدا کرد و بالاخره از دست نیروهای اصلاحطلب خارج شد.
#دمکراسی
#علیرضا_رجایی
#سیاست_محلی
#نسبت_سیاست_محلی_و_دمکراسی
متن کامل :
https://bit.ly/3A6KHOK
https://t.me/DaghdagheIran
Telegraph
🔴 سیاست امر سختی است!
♻️ مصاحبه با دکتر علیرضا رجایی / 3 تیر 1401 / زیتون ✅ تعریف شما از سیاست محلی چیست و به نظر شما سیاست محلی چه رابطه ای با دموکراسی دارد؟ 🔸سیاست یا دموکراسی محلی تا حد زیادی تابع وضعیت سیاست کلی در هر کشوری است. اگر در حالت متعارف شکل بگیرد میتوان…