Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸زندگی در باکس
🖋احسان شریعتی
📌یادداشت ذیل در مجله هفتگی کرگدن انتشار یافته است.
🔹واژه فرانسوی «آپارتمان» (از ریشهٔ فعل اسپانیولی apartarse جداسازی و ایجاد فاصله)، بهمعنای ساخت مجموعههای همشکل اما مجزا از یکدیگر است (آپارتاید هم از همین ریشه است). آپارتمانسازی سبک معماری تراکمساز و تودهوار مُدرن است. یکی از معروفترین معمارانی که در این سبک ساختارگرا نوآوری کرد، لوکوربوزیه سوئیسی-فرانسوی بود و بر اساس آن بینش شهرک و شهرهای چندیگر هند و برازیلیای برزیل را ساخت که بعد به الگویی تبدیل شد. مشابه آن سبک را در ایران در شهرکهایی چون اکباتان و بهجتآباد و.. میبینیم که این شهرکها نما و ظاهر بیرونیشان به سبک زبرهکاری «بروتال»، با بتن خام و کارنشده برساخته شده است. در واقع این شکل برجسازیها و شهرسازیها که در مجموعه عکسهای مایکل وولف هم دیده میشوند، شکلهای هندسی زیبا و پنجرههای یکسان و در مجموع مکعبهای همشکلی هستند که با نظم خاصی کنار یکدیگر تکرار میشوند. اخیرا عکسی از گورسازی در بهشت زهرا دیدم که قیمت گورها را اعلام کرده بود و اعلام میکرد که قیمتها گران نشده است. آن گورها هم گویی ساده شدهٔ همین سبک آپارتمانها بودند!
🔸در چند سال اخیر جایی که من زندگی میکنم، از چهارسو مشغول آپارتمانسازی هستند؛ و هر صبح با صدای آزاردهندهٔ مته از خواب برمیخیزید! در گذشته از یک طرف پنجره رو به کوه بود و الان آن منظره تبدیل به ساختمان شده و به اتاقهای مشرف بر یکدیگر! این نوع ساختوساز و این سبک کلی در ایران یک بینش و سیاست بحرانآفرین است. حتما نگاه و ایدهای پشت این قضیه بوده است که این نوع ساخت و اقامت بر زمین رواج پیدا کرده و این پدیده را از بسیاری جوانب و جهات میتوان حلاجی و نقادی کرد. از نظر فلسفی در سطح جهانروا نیز زیر سوال رفته است. در این نوع نگاه انسانها فقط نیازهای مکانیکی و بیولوژیکشان برآورده میشود.
🔹کارگرانی را در ژاپن میبینیم، که برای اینکه زیاد از محل کار دور نشوند، در باکسها (کشوهایی) که برایشان در دیوارها ساختهاند میخوابند؛ مشابه کشوهای گذاشتن چمدان و بار در ایستگاههای راهآهن که حالا تبدیل به خوابگاه انسانها شده است.
🔸این نوع نگاه به عالم و آدم نگرشی خشونتآمیز، غیرطبیعی و غیرانسانی است. این نوع نگاه انسانها را تبدیل به اتمها و اجزایی در دستگاهها و سازوکارها کرده و انگار عناصری اند در مجموعههای ریاضیوار برچیده شده. ورود این نوع نگرش به ایران ما بهصورت تقلیدی و بدون رعایت اصول و پیشبینیهای لازم، وحشیانهتر چون کلاف سردرگمی اختاپوسوار رخ نموده است. و مشکل دیگر خاص ما، فقدان «فرهنگ آپارتماننشینی» است (مانند آئین متروسواری و سایر ابزارها و ساز-و-کارهای زندگی مُدرن)، که میبینیم در مناسبات میان همسایهها، چه تنشها و معضلات متعددی را در رفتارهای متقابل و در رعایت ضوابط و قواعد همزیستی مشترک آفریده، که گاه بسیار هم ابتدایی و مُضحک هم مینماید. در جوامع صنعتی روی پیامدهای متراکمسازی سنجش و پیشبینیهایی هم میشود، در ایران ما اما، بدون خودآگاهی به جنبههای مختلف پدیده، به روند اتوماتیکی که بورژوازی رانتی در امر «نوسازی» پیش گرفته، ادامه میدهند، بی عنایت به پیآمدهایی چون ضایعات و آلودگیها و آسیبهای زیستمحیطی و بحرانهای اجتماعی. طبعا ما نمیتوانیم به شیوههای پیشسرمایهداری، از نوع زیست روستانشینی و عشیرتی گذشته برگردیم، اما باید ببینیم به عوارضی که از درون این ماجرا بروز پیدا کرده، چگونه میبایست و میشایست اندیشید؟
📌 برای خواندن کامل یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
#زندگی_در_باکس
#فرهنگ
#انسان
#مدرنیته
#یادداشت
#مجله_کرگدن
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
https://telegra.ph/زندگی-در-باکس-01-27
🖋احسان شریعتی
📌یادداشت ذیل در مجله هفتگی کرگدن انتشار یافته است.
🔹واژه فرانسوی «آپارتمان» (از ریشهٔ فعل اسپانیولی apartarse جداسازی و ایجاد فاصله)، بهمعنای ساخت مجموعههای همشکل اما مجزا از یکدیگر است (آپارتاید هم از همین ریشه است). آپارتمانسازی سبک معماری تراکمساز و تودهوار مُدرن است. یکی از معروفترین معمارانی که در این سبک ساختارگرا نوآوری کرد، لوکوربوزیه سوئیسی-فرانسوی بود و بر اساس آن بینش شهرک و شهرهای چندیگر هند و برازیلیای برزیل را ساخت که بعد به الگویی تبدیل شد. مشابه آن سبک را در ایران در شهرکهایی چون اکباتان و بهجتآباد و.. میبینیم که این شهرکها نما و ظاهر بیرونیشان به سبک زبرهکاری «بروتال»، با بتن خام و کارنشده برساخته شده است. در واقع این شکل برجسازیها و شهرسازیها که در مجموعه عکسهای مایکل وولف هم دیده میشوند، شکلهای هندسی زیبا و پنجرههای یکسان و در مجموع مکعبهای همشکلی هستند که با نظم خاصی کنار یکدیگر تکرار میشوند. اخیرا عکسی از گورسازی در بهشت زهرا دیدم که قیمت گورها را اعلام کرده بود و اعلام میکرد که قیمتها گران نشده است. آن گورها هم گویی ساده شدهٔ همین سبک آپارتمانها بودند!
🔸در چند سال اخیر جایی که من زندگی میکنم، از چهارسو مشغول آپارتمانسازی هستند؛ و هر صبح با صدای آزاردهندهٔ مته از خواب برمیخیزید! در گذشته از یک طرف پنجره رو به کوه بود و الان آن منظره تبدیل به ساختمان شده و به اتاقهای مشرف بر یکدیگر! این نوع ساختوساز و این سبک کلی در ایران یک بینش و سیاست بحرانآفرین است. حتما نگاه و ایدهای پشت این قضیه بوده است که این نوع ساخت و اقامت بر زمین رواج پیدا کرده و این پدیده را از بسیاری جوانب و جهات میتوان حلاجی و نقادی کرد. از نظر فلسفی در سطح جهانروا نیز زیر سوال رفته است. در این نوع نگاه انسانها فقط نیازهای مکانیکی و بیولوژیکشان برآورده میشود.
🔹کارگرانی را در ژاپن میبینیم، که برای اینکه زیاد از محل کار دور نشوند، در باکسها (کشوهایی) که برایشان در دیوارها ساختهاند میخوابند؛ مشابه کشوهای گذاشتن چمدان و بار در ایستگاههای راهآهن که حالا تبدیل به خوابگاه انسانها شده است.
🔸این نوع نگاه به عالم و آدم نگرشی خشونتآمیز، غیرطبیعی و غیرانسانی است. این نوع نگاه انسانها را تبدیل به اتمها و اجزایی در دستگاهها و سازوکارها کرده و انگار عناصری اند در مجموعههای ریاضیوار برچیده شده. ورود این نوع نگرش به ایران ما بهصورت تقلیدی و بدون رعایت اصول و پیشبینیهای لازم، وحشیانهتر چون کلاف سردرگمی اختاپوسوار رخ نموده است. و مشکل دیگر خاص ما، فقدان «فرهنگ آپارتماننشینی» است (مانند آئین متروسواری و سایر ابزارها و ساز-و-کارهای زندگی مُدرن)، که میبینیم در مناسبات میان همسایهها، چه تنشها و معضلات متعددی را در رفتارهای متقابل و در رعایت ضوابط و قواعد همزیستی مشترک آفریده، که گاه بسیار هم ابتدایی و مُضحک هم مینماید. در جوامع صنعتی روی پیامدهای متراکمسازی سنجش و پیشبینیهایی هم میشود، در ایران ما اما، بدون خودآگاهی به جنبههای مختلف پدیده، به روند اتوماتیکی که بورژوازی رانتی در امر «نوسازی» پیش گرفته، ادامه میدهند، بی عنایت به پیآمدهایی چون ضایعات و آلودگیها و آسیبهای زیستمحیطی و بحرانهای اجتماعی. طبعا ما نمیتوانیم به شیوههای پیشسرمایهداری، از نوع زیست روستانشینی و عشیرتی گذشته برگردیم، اما باید ببینیم به عوارضی که از درون این ماجرا بروز پیدا کرده، چگونه میبایست و میشایست اندیشید؟
📌 برای خواندن کامل یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
#زندگی_در_باکس
#فرهنگ
#انسان
#مدرنیته
#یادداشت
#مجله_کرگدن
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
https://telegra.ph/زندگی-در-باکس-01-27
Telegraph
زندگی در باکس
احسان شریعتی واژه فرانسوی «آپارتمان» (از ریشهٔ فعل اسپانیولی apartarse جداسازی و ایجاد فاصله)، بهمعنای ساخت مجموعههای همشکل اما مجزا از یکدیگر است (آپارتاید هم از همین ریشه است). آپارتمانسازی سبک معماری تراکمساز و تودهوار مُدرن است. یکی از معروفترین…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🎙 احسان شریعتی : خلاقیت ابزاری برای بنبست شکنی است
📌نهمین برنامه از سلسله برنامههای «دیدار، کار و خلاقیت» به سراغ جناب دکتر احسان شریعتی، پژوهشگر فلسفه و دینپژوه رفته است.
در دهمین گفتگو از سلسله مباحث کار، دیدار، خلاقیت در خدمت آقای دکتر احسان شریعتی هستیم و میخواهیم در مورد بحث خلاقیت در حوزههای نظری و فکری و جایگاه خلاقیت فکری صحبت کنیم. آکادمی دوکسو با همکاری دیدارنیوز سلسله مباحثی را با محوریت خلاقیت در محیط فعالیت حرفهای در ایران تعریف کرده است. در خصوص خلاقیت با اندیشمندان مختلفی صحبت میکنیم تا ببینیم موضوع خلاقیت در جامعه حرفهای ما چگونه است و ما در حوزه خلاقیت با چه چالشهایی مواجه هستیم. در حوزههای مختلفی با افراد مختلف صحبت کردهایم. در این جلسه با توجه به سابقهای که دکتر شریعتی در حوزههای نظری و فکری فعالیت دارند.
🔷🔸ما به عنوان یک جامعه درگذار از سنت به مدرنیته یا ورود به عصر جدید در یک قرن گذشته یک نوع احیا یا نوزایی تمدنی بعد از ۷ قرن رکود و انحطاط داشتهایم. در همه عصرها نیاز به نوآوری داریم. این نوآوری در آغاز باید با یک خودآگاهی آغاز شود. این خودآگاهی و خوداندیشی یعنی بازگشت به خویش به معنایی که کانت میگفت شجاعت داشته باش که خودت بیندیشی هم در برابر سنت و قدرت سنتی اعم از سیاسی، دینی و فرهنگی و هم در برابر مراجعه تجدد و مدرنیته است که ما نباید کورکورانه از آنها تقلید کنیم و یک تجددمآبی تشبه پیدا کنیم. بلکه خودآگاهی ما مانند غرب به خویش بازگشت و خودش را بازخوانی کرد. یعنی با مطالعات اومانیستها یونان باستان و میراث دوره روم را بازخوانی کرد. همچنین در زمینه دینی رفرماسیون کرد. یعنی تجربه دینی آغازین را نوپیرایی کرد و این دو نهضت رنسانس و رفرماسیون در غرب باعث شد که هر دو با یک نوع باز نوزایی یا بازشکل تعریف کردن در زمینه فرهنگی و دینی تعریف میشود و ما هم در جامعه خودمان در همه حوزههای علوم معارف نیاز به بازخوانی و بازسازی داریم. حتی برای این کار در آغاز باید واسازی یعنی یک ساخت گشایی کنیم از این ساختارهایی متصلبی که در همه زمینهها با آن مواجه هستیم. از نظر فرهنگی منظور اول زبان بعد هنر، دین، شیوه کار، تولید و زیست و فناوری و بعد تاریخ است. همه این ابعاد فرهنگی باید بازبینی شود. مثلاً در همین حوزه فلسفه اولین مشکل زبان است. چون با گذشته زبانی خودمان انقطاع چند نسلی و چند سدهای داشتهایم؛ بنابراین در زمینه زبانی باید تمام واژگانی که چه از خارج ترجمه میشود و چه از داخل از سنت خودمان برگرفته میشود نیاز به ترجمه دارد. یعنی دائماً باید از زبان اصل زبان پارسی باستان پهلوی یا دری باید به زبان امروز ترجمه شود. یا لغات دخلیهای که از زبان عربی وارد زبان ما شده و ۵۰ درصد از زبان ما را تشکیل میشود باید ترجمه شود. همچنین لغات و اصطلاحاتی که در عصر جدید آمده باید ترجمه شود تمام واژگانی که ساختارها را نشان میدهند مثل دموکراسی باید به شکل فنی تعریف شود. اینها یک تلاشی است که در زمینه زبانی مترجمین ما و فلسفه پژوهان و به طور کلی اهل ادب و فرهنگ دارند انجام میدهند. مشکل دیگر ساختارهای آموزشی و پژوهشی در کشور ما است که نیاز به نوآوری و بازسازی دارد. اول در زمینه اندیشهای این ابتکار و خوداندیشی آموزش داده نمیشود. بلکه حفظیات و همچنین تیزهوشی برای اینکه در کنکورها قبول شوند برای اینکه سریع وارد سیستم شوند و البته سریع هم خارج شوند. ورودی سخت است و خروجی آن ساده است؛ و در کشور ما دانشگاهها برعکس است. در زمینه آموزشی که من چندین سال در دانشگاههای ایران حضور داشتم و از تدریس و آموزش این مشکلات ساختاری را دیدهایم. این ساختارهای متصلب باقی مانده از گذشته مانع نوآوری و نوسازی و به طور کلی نواندیشی میشود. منظور از گذشته تمام تاریخ گذشته است.
📌لینک کامل گفتگو در وبسایت احسان شریعتی :
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1085
#بن_بست
#خلاقیت
#سنت
#مدرنیته
#گفتگو
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌نهمین برنامه از سلسله برنامههای «دیدار، کار و خلاقیت» به سراغ جناب دکتر احسان شریعتی، پژوهشگر فلسفه و دینپژوه رفته است.
در دهمین گفتگو از سلسله مباحث کار، دیدار، خلاقیت در خدمت آقای دکتر احسان شریعتی هستیم و میخواهیم در مورد بحث خلاقیت در حوزههای نظری و فکری و جایگاه خلاقیت فکری صحبت کنیم. آکادمی دوکسو با همکاری دیدارنیوز سلسله مباحثی را با محوریت خلاقیت در محیط فعالیت حرفهای در ایران تعریف کرده است. در خصوص خلاقیت با اندیشمندان مختلفی صحبت میکنیم تا ببینیم موضوع خلاقیت در جامعه حرفهای ما چگونه است و ما در حوزه خلاقیت با چه چالشهایی مواجه هستیم. در حوزههای مختلفی با افراد مختلف صحبت کردهایم. در این جلسه با توجه به سابقهای که دکتر شریعتی در حوزههای نظری و فکری فعالیت دارند.
🔷🔸ما به عنوان یک جامعه درگذار از سنت به مدرنیته یا ورود به عصر جدید در یک قرن گذشته یک نوع احیا یا نوزایی تمدنی بعد از ۷ قرن رکود و انحطاط داشتهایم. در همه عصرها نیاز به نوآوری داریم. این نوآوری در آغاز باید با یک خودآگاهی آغاز شود. این خودآگاهی و خوداندیشی یعنی بازگشت به خویش به معنایی که کانت میگفت شجاعت داشته باش که خودت بیندیشی هم در برابر سنت و قدرت سنتی اعم از سیاسی، دینی و فرهنگی و هم در برابر مراجعه تجدد و مدرنیته است که ما نباید کورکورانه از آنها تقلید کنیم و یک تجددمآبی تشبه پیدا کنیم. بلکه خودآگاهی ما مانند غرب به خویش بازگشت و خودش را بازخوانی کرد. یعنی با مطالعات اومانیستها یونان باستان و میراث دوره روم را بازخوانی کرد. همچنین در زمینه دینی رفرماسیون کرد. یعنی تجربه دینی آغازین را نوپیرایی کرد و این دو نهضت رنسانس و رفرماسیون در غرب باعث شد که هر دو با یک نوع باز نوزایی یا بازشکل تعریف کردن در زمینه فرهنگی و دینی تعریف میشود و ما هم در جامعه خودمان در همه حوزههای علوم معارف نیاز به بازخوانی و بازسازی داریم. حتی برای این کار در آغاز باید واسازی یعنی یک ساخت گشایی کنیم از این ساختارهایی متصلبی که در همه زمینهها با آن مواجه هستیم. از نظر فرهنگی منظور اول زبان بعد هنر، دین، شیوه کار، تولید و زیست و فناوری و بعد تاریخ است. همه این ابعاد فرهنگی باید بازبینی شود. مثلاً در همین حوزه فلسفه اولین مشکل زبان است. چون با گذشته زبانی خودمان انقطاع چند نسلی و چند سدهای داشتهایم؛ بنابراین در زمینه زبانی باید تمام واژگانی که چه از خارج ترجمه میشود و چه از داخل از سنت خودمان برگرفته میشود نیاز به ترجمه دارد. یعنی دائماً باید از زبان اصل زبان پارسی باستان پهلوی یا دری باید به زبان امروز ترجمه شود. یا لغات دخلیهای که از زبان عربی وارد زبان ما شده و ۵۰ درصد از زبان ما را تشکیل میشود باید ترجمه شود. همچنین لغات و اصطلاحاتی که در عصر جدید آمده باید ترجمه شود تمام واژگانی که ساختارها را نشان میدهند مثل دموکراسی باید به شکل فنی تعریف شود. اینها یک تلاشی است که در زمینه زبانی مترجمین ما و فلسفه پژوهان و به طور کلی اهل ادب و فرهنگ دارند انجام میدهند. مشکل دیگر ساختارهای آموزشی و پژوهشی در کشور ما است که نیاز به نوآوری و بازسازی دارد. اول در زمینه اندیشهای این ابتکار و خوداندیشی آموزش داده نمیشود. بلکه حفظیات و همچنین تیزهوشی برای اینکه در کنکورها قبول شوند برای اینکه سریع وارد سیستم شوند و البته سریع هم خارج شوند. ورودی سخت است و خروجی آن ساده است؛ و در کشور ما دانشگاهها برعکس است. در زمینه آموزشی که من چندین سال در دانشگاههای ایران حضور داشتم و از تدریس و آموزش این مشکلات ساختاری را دیدهایم. این ساختارهای متصلب باقی مانده از گذشته مانع نوآوری و نوسازی و به طور کلی نواندیشی میشود. منظور از گذشته تمام تاریخ گذشته است.
📌لینک کامل گفتگو در وبسایت احسان شریعتی :
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1085
#بن_بست
#خلاقیت
#سنت
#مدرنیته
#گفتگو
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
وب سایت رسمی احسان شریعتی
خلاقیت ابزاری برای بنبست شکنی است
دیدار کار و خلاقیت ـ قسمت نهم - نهمین برنامه از سلسله برنامههای «دیدار، کار و خلاقیت» به سراغ جناب دکتر احسان شریعتی، پژوهشگر فلسفه و دینپژوه رفته است.
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸غیاب روشنفکران کم سعادتی جامعه است
📌صد سال روشنفکری ایرانی در گفتگو احسان شریعتی با روزنامه اعتماد
🔹. روشنفکران به طور خاص کسانی هستند که از کار سنتی فرهنگی خود خارج می شوند و در جامعه مداخله می کنند و با اینکه بهشکل تخصصی و حرفهای سیاستمدار یا اقتصاددان نیستند، اما در جهتگیری اجتماع و اقتصاد موضع میگیرند. روشنفکران از جمله در تاریخ ایران کسانی هستند که «ایده»های نو و اندیشههای تازه برای جامعه می آورند. اما تفاوت روشنفکر با متفکر و فیلسوف این است که به نقد قدرت («گفتن حقیقت به قدرت») میپردازد یا قدرت به او می پردازد!
🔸. تاریخ روشنفکری در ایران را نیز باید «دورانی» دید: یک دوره آغازین داریم که «منورالفکران» هستند و به تنویر افکار میپردازند و ایده های نو میآورند. پارادایم حاکم شیفتگی نسبت به تجدد است. سرخوردگی ناسیونالیستی نسبت به قدرتهایی خارجی، به علاوه ورود اندیشهی سوسیالیستی و مقاومت فرهنگی مشروعهخواهان، زمینههای دوره یاس و سرخوردگی نسبت به غرب و تجدد، را فراهم آورد. پس از تا به امروز که امیدواریم به نوعی رویکرد نقادانه و تفکیکی و تعادل نسبت هویت ملی و فرهنگی و به تجدد و غرب از دیگر سو رسیده باشیم.
🔹. تجربه های تلخ گذشته باعث غلبه ی نوعی نگرش منفی نسبت به امر تشکل و تحزب شده و موجب گردیده که جامعه ایران از تشکل نایافتگی صنفی و سیاسی رنج ببرد.
🔸. نقادی جنبش روشنفکری به این معنا نیست که روشنفکران تصمیمگیرنده بودند، آنچنان که مخالفین روشنفکران در بین اقشار حاکم میگویند که روشنفکران بودند که جامعه را منحرف کردند و آنچه بر سر ما آمده، تقصیر ایشان بود.
🔹. در شناخت فرهنگ خودی ضعیف بودند. نشانه این ضعف را در ترجمه می توان دید... همچنین روشنفکران در دوره های انسداد سیاسی تمایل داشتند که در خود بخزند و زبانی زرگری (ژارگون) بین روشنفکران در حلقه های بسته فکری رایج شود.
🔸. حتی اگر روشنفکران ناقد سلیقه عام هستند و با عوام گرایی و پوپولیسم و عوام فریبی یا دماگوژی مخالف، وظیفه دارند که با جامعه گفتگو کنند تا برای جامعه امکان مفاهمه را فراهم کنند و افق های جدیدی را برای آن بگشایند.
🔹. در عرصه روشنفکری نیازمند روشنفکرانی هستیم که هم محلی(local) و هم جهانی(global) هستند... پس همچنان به ضرورت روشنفکر به معنای متفکر متعهد باور دارم. زیرا این روشنفکران هستند که بازتولید معنا می کنند و چشم انداز می سازند و هویت تاریخی را حفظ و منتقل می کنند و برای جامعه نوآوری و دگربودگی پدید می آورند. بنابراین ما به روشنفکر به این معنا نیاز داریم.
#سنت
#مدرنیته
#اندیشه
#روشنفکری
#مصاحبه
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌مطالعه کامل متن این مصاحبه به وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=6140
📌صد سال روشنفکری ایرانی در گفتگو احسان شریعتی با روزنامه اعتماد
🔹. روشنفکران به طور خاص کسانی هستند که از کار سنتی فرهنگی خود خارج می شوند و در جامعه مداخله می کنند و با اینکه بهشکل تخصصی و حرفهای سیاستمدار یا اقتصاددان نیستند، اما در جهتگیری اجتماع و اقتصاد موضع میگیرند. روشنفکران از جمله در تاریخ ایران کسانی هستند که «ایده»های نو و اندیشههای تازه برای جامعه می آورند. اما تفاوت روشنفکر با متفکر و فیلسوف این است که به نقد قدرت («گفتن حقیقت به قدرت») میپردازد یا قدرت به او می پردازد!
🔸. تاریخ روشنفکری در ایران را نیز باید «دورانی» دید: یک دوره آغازین داریم که «منورالفکران» هستند و به تنویر افکار میپردازند و ایده های نو میآورند. پارادایم حاکم شیفتگی نسبت به تجدد است. سرخوردگی ناسیونالیستی نسبت به قدرتهایی خارجی، به علاوه ورود اندیشهی سوسیالیستی و مقاومت فرهنگی مشروعهخواهان، زمینههای دوره یاس و سرخوردگی نسبت به غرب و تجدد، را فراهم آورد. پس از تا به امروز که امیدواریم به نوعی رویکرد نقادانه و تفکیکی و تعادل نسبت هویت ملی و فرهنگی و به تجدد و غرب از دیگر سو رسیده باشیم.
🔹. تجربه های تلخ گذشته باعث غلبه ی نوعی نگرش منفی نسبت به امر تشکل و تحزب شده و موجب گردیده که جامعه ایران از تشکل نایافتگی صنفی و سیاسی رنج ببرد.
🔸. نقادی جنبش روشنفکری به این معنا نیست که روشنفکران تصمیمگیرنده بودند، آنچنان که مخالفین روشنفکران در بین اقشار حاکم میگویند که روشنفکران بودند که جامعه را منحرف کردند و آنچه بر سر ما آمده، تقصیر ایشان بود.
🔹. در شناخت فرهنگ خودی ضعیف بودند. نشانه این ضعف را در ترجمه می توان دید... همچنین روشنفکران در دوره های انسداد سیاسی تمایل داشتند که در خود بخزند و زبانی زرگری (ژارگون) بین روشنفکران در حلقه های بسته فکری رایج شود.
🔸. حتی اگر روشنفکران ناقد سلیقه عام هستند و با عوام گرایی و پوپولیسم و عوام فریبی یا دماگوژی مخالف، وظیفه دارند که با جامعه گفتگو کنند تا برای جامعه امکان مفاهمه را فراهم کنند و افق های جدیدی را برای آن بگشایند.
🔹. در عرصه روشنفکری نیازمند روشنفکرانی هستیم که هم محلی(local) و هم جهانی(global) هستند... پس همچنان به ضرورت روشنفکر به معنای متفکر متعهد باور دارم. زیرا این روشنفکران هستند که بازتولید معنا می کنند و چشم انداز می سازند و هویت تاریخی را حفظ و منتقل می کنند و برای جامعه نوآوری و دگربودگی پدید می آورند. بنابراین ما به روشنفکر به این معنا نیاز داریم.
#سنت
#مدرنیته
#اندیشه
#روشنفکری
#مصاحبه
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌مطالعه کامل متن این مصاحبه به وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=6140
وب سایت رسمی احسان شریعتی
غیاب روشنفکران کم سعادتی جامعه است
احسان شریعتی، فرزند ارشد علی شریعتی، شناخته شده ترین و تاثیرگذارترین روشنفکر ایرانی در تاریخ معاصر ایران، در کنار کار آکادمیک، یک روشنفکر است و همواره در رویداد