Forwarded from صداى نوينِ خراسان
🔷🔸 مراسم اولین سالگرد رحلت استاد طاهر احمدزاده
سوداگر شب بچشم گریان
در زیر شکسته های دیوار
پیغام :که خفته اینجا
مردی ز تبار نیکمردان
فرزند زمان صبحگاهان
چون اشک بدامن رفیقان
🔸 در يكمين سالگرد آرام گرفتن آزادمرد موحد، مجاهد نستوه، مبارز خستگى ناپذير، همرزم پدر طالقانى، يار استاد شريعتى، رهرو راستين راه مصدق و استاندار خراسان در دولت موقت مهندس مهدى بازرگان، بزرگمردى از تبار هابيل، استاد طاهر احمدزاده، مردى كه هيچ گاه بنده زر و زور و تزوير نشد و بانگ رساى آزادى و عدالت بود.
🔸 هنگامى كه در ميان مردم بود لحظه اى از مبارزه با جور ستمشاهى دريغ نكرد.
و در هنگامهی اندك زمامدارى صديق ترين و ساده ترين زمامدار بود.
و در زمانهی خفقان جهل، صداى رساى بيدارى و آگاهى و چون شمع هادى محفل ياران بود.
🔸 اكنون پس از يك سال از هجرت اين رادمرد عرصهی بيدارى و آگاهى، بر تربت او با احترام مى ايستيم و براى روح بلندش آرزوى آرامش و غفران مى نماييم.
✳️ وعده ما:
روز جمعه ١٣٩٧/٩/٩، ساعت ١٠ صبح
بهشت رضا قطعه ٩، رديف ٤
#اولین_سالگرد_هجرت
#طاهر_احمدزاده
#صدای_نوین_خراسان
✅ @VoNoKh
سوداگر شب بچشم گریان
در زیر شکسته های دیوار
پیغام :که خفته اینجا
مردی ز تبار نیکمردان
فرزند زمان صبحگاهان
چون اشک بدامن رفیقان
🔸 در يكمين سالگرد آرام گرفتن آزادمرد موحد، مجاهد نستوه، مبارز خستگى ناپذير، همرزم پدر طالقانى، يار استاد شريعتى، رهرو راستين راه مصدق و استاندار خراسان در دولت موقت مهندس مهدى بازرگان، بزرگمردى از تبار هابيل، استاد طاهر احمدزاده، مردى كه هيچ گاه بنده زر و زور و تزوير نشد و بانگ رساى آزادى و عدالت بود.
🔸 هنگامى كه در ميان مردم بود لحظه اى از مبارزه با جور ستمشاهى دريغ نكرد.
و در هنگامهی اندك زمامدارى صديق ترين و ساده ترين زمامدار بود.
و در زمانهی خفقان جهل، صداى رساى بيدارى و آگاهى و چون شمع هادى محفل ياران بود.
🔸 اكنون پس از يك سال از هجرت اين رادمرد عرصهی بيدارى و آگاهى، بر تربت او با احترام مى ايستيم و براى روح بلندش آرزوى آرامش و غفران مى نماييم.
✳️ وعده ما:
روز جمعه ١٣٩٧/٩/٩، ساعت ١٠ صبح
بهشت رضا قطعه ٩، رديف ٤
#اولین_سالگرد_هجرت
#طاهر_احمدزاده
#صدای_نوین_خراسان
✅ @VoNoKh
Telegram
attach📎
Forwarded from صداى نوينِ خراسان
🔷🔸 علی (ع) الگوی رفتاری طاهر احمدزاده
🖋رضا امینی مقدم
🔸نقل یک خاطره از شادروان طاهر احمد زاده در آستانه اولین سال درگذشتش
من طاهر آقای احمد زاده را اولین بار در ۱۲ سالگی در اتاق بازرگانی ( به اصطلاح آن روز حجره ) برادرم بنام سرای فاتح دور میدان قدیم حرم مطهر
مقابل در مسجد گوهرشاد دیدم ضمن این که با فرزندشان شهید مجید احمد زاده در دبیرستان علوی همکلاس بودم . همچنین شهید مسعود احمد زاده از دوستان نزدیک دائی ام علی طلوع بود . اما خاطره ی من از آقای طاهر آقای احمد زاده منحصر به همین دیدار نبود . شبهای شنبه در کانون نشر حقایق اسلامی در جلسات تفسیر استاد محمد تقی شریعتی اکثرا ایشان را زیارت می کردم . ولی آنچه می خواهم نقل کنم مربوط به اوائل انقلاب است . شبی که ایشان بعنوان استاندار به بازدید دانشگاه آزاد ایران سابق ، ( بدون پسوند اسلامی ) آمدند برای ایراد سخنرانی . قبل از سخنرانی ایشان من به عنوان خیر مقدم پشت تریبون رفتم و بعد از خیر مقدم جملاتی از نامه امام علی به مالک اشتر نخعی را خواندم من از انس و علاقه ایشان به نهج البلاغه آگاه بودم قرائت همین نامه در آن جمع دانشگاهی در آستانه انقلاب چنان موثر افتاد که هنگامی که شادروان طاهر احمد زاده صحبت خود را شروع کردند.
🔸هنوز تاثیر سخنان علی در نهج البلاغه در وجنات و سکنات ایشان بخوبی مشهود بود . ضمن این که بخاطر این انتخاب بجا و نیکو از من بخیر و نیکی یاد کردند
🔹آرزویشان این بود که ما بتوانیم در این انقلاب برای بر قراری قسط و عدل امام علی و دستوراتش در نهج البلاغه را الگوی خویش قرار دهیم .
به راستی آیا اگر چنانچه آرمان و آرزوی آقای طاهر احمد زاده تحقق می یافت ما این روزگار را داشتیم ؟ امروز نزدیک به یکسال از فقدان آقای طاهر احمد زاده می گذرد اما انقلاب مردمی بهمن ۵۷ در آستانه ۴۰ سالگی است بیایید
🔸یکبار دیگر نهج البلاغه علی را بگشاییم و فرازهایی از نامه امام علی به مالک اشتر را مرور کنیم تا دریابیم چقدر از راه و شیوه حکومتداری آن امام همام فاصله داریم .
🔹باید بهترین اندوختهها در نزد تو، اندوخته کار نیک باشد. پس زمام هواهای نفس خویش فروگیر و بر نفس خود، در آنچه برای او روا نیست، بخل بورز که بخل ورزیدن بر نفس، انصاف دادن است در آنچه دوست دارد یا ناخوش میشمارد.مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز. چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمتشماری، زیراآنان دو گروهند یا همکیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش.
🔹از آنها خطاها سر خواهد زد و علتهایی عارضشان خواهد شد و به عمد یا خطا، لغزشهایی کنند، پس، از عفو و بخشایش خویش نصیبشان ده، همانگونه که دوست داری که خداوند نیز از عفو و بخشایش خود تو را نصیب دهد. زیرا تو برتر از آنها هستی و آنکه تو را بر آن سرزمین ولایت داده، برتر از توست و خداوند برتر از کسی است که تو را ولایت داده است. ساختن کارشان را از تو خواسته و تو را به آنها آزموده است.
هر چند که پیر و خسته بودی
هرچند که دل شکسته بودی
با ان همه افترا و تهمت
در قلب همه نشسته بودی
#نخستین_سالگرد_هجرت
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#صدای_نوین_خراسان
✅ @VoNoKh
🖋رضا امینی مقدم
🔸نقل یک خاطره از شادروان طاهر احمد زاده در آستانه اولین سال درگذشتش
من طاهر آقای احمد زاده را اولین بار در ۱۲ سالگی در اتاق بازرگانی ( به اصطلاح آن روز حجره ) برادرم بنام سرای فاتح دور میدان قدیم حرم مطهر
مقابل در مسجد گوهرشاد دیدم ضمن این که با فرزندشان شهید مجید احمد زاده در دبیرستان علوی همکلاس بودم . همچنین شهید مسعود احمد زاده از دوستان نزدیک دائی ام علی طلوع بود . اما خاطره ی من از آقای طاهر آقای احمد زاده منحصر به همین دیدار نبود . شبهای شنبه در کانون نشر حقایق اسلامی در جلسات تفسیر استاد محمد تقی شریعتی اکثرا ایشان را زیارت می کردم . ولی آنچه می خواهم نقل کنم مربوط به اوائل انقلاب است . شبی که ایشان بعنوان استاندار به بازدید دانشگاه آزاد ایران سابق ، ( بدون پسوند اسلامی ) آمدند برای ایراد سخنرانی . قبل از سخنرانی ایشان من به عنوان خیر مقدم پشت تریبون رفتم و بعد از خیر مقدم جملاتی از نامه امام علی به مالک اشتر نخعی را خواندم من از انس و علاقه ایشان به نهج البلاغه آگاه بودم قرائت همین نامه در آن جمع دانشگاهی در آستانه انقلاب چنان موثر افتاد که هنگامی که شادروان طاهر احمد زاده صحبت خود را شروع کردند.
🔸هنوز تاثیر سخنان علی در نهج البلاغه در وجنات و سکنات ایشان بخوبی مشهود بود . ضمن این که بخاطر این انتخاب بجا و نیکو از من بخیر و نیکی یاد کردند
🔹آرزویشان این بود که ما بتوانیم در این انقلاب برای بر قراری قسط و عدل امام علی و دستوراتش در نهج البلاغه را الگوی خویش قرار دهیم .
به راستی آیا اگر چنانچه آرمان و آرزوی آقای طاهر احمد زاده تحقق می یافت ما این روزگار را داشتیم ؟ امروز نزدیک به یکسال از فقدان آقای طاهر احمد زاده می گذرد اما انقلاب مردمی بهمن ۵۷ در آستانه ۴۰ سالگی است بیایید
🔸یکبار دیگر نهج البلاغه علی را بگشاییم و فرازهایی از نامه امام علی به مالک اشتر را مرور کنیم تا دریابیم چقدر از راه و شیوه حکومتداری آن امام همام فاصله داریم .
🔹باید بهترین اندوختهها در نزد تو، اندوخته کار نیک باشد. پس زمام هواهای نفس خویش فروگیر و بر نفس خود، در آنچه برای او روا نیست، بخل بورز که بخل ورزیدن بر نفس، انصاف دادن است در آنچه دوست دارد یا ناخوش میشمارد.مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز. چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمتشماری، زیراآنان دو گروهند یا همکیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش.
🔹از آنها خطاها سر خواهد زد و علتهایی عارضشان خواهد شد و به عمد یا خطا، لغزشهایی کنند، پس، از عفو و بخشایش خویش نصیبشان ده، همانگونه که دوست داری که خداوند نیز از عفو و بخشایش خود تو را نصیب دهد. زیرا تو برتر از آنها هستی و آنکه تو را بر آن سرزمین ولایت داده، برتر از توست و خداوند برتر از کسی است که تو را ولایت داده است. ساختن کارشان را از تو خواسته و تو را به آنها آزموده است.
هر چند که پیر و خسته بودی
هرچند که دل شکسته بودی
با ان همه افترا و تهمت
در قلب همه نشسته بودی
#نخستین_سالگرد_هجرت
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#صدای_نوین_خراسان
✅ @VoNoKh
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«به یاد آزاده، طاهر احمدزاده»
🖋احسان شریعتی
🔹زندهیاد طاهر احمدزاده تاریخ زنده و مجسم ما بود. نام او یادآور آراء و ارزشهایی بود که دو حوزهٔ نواندیشی دینی معاصر و در نهضت ملی و آزادیخواهی ایران، از دههٔ ۲۰ بدین سو، توسط چهرههایی چون استاد محمدتقی شریعتی و آیت الله طالقانی عرضه شده بود. از تأسیس «کانون نشر حقایق اسلامی» مشهد در سال ۱۳۲۳ گرفته که نام او همراه استاد در مشهد و خراسان و ایران مطرح میشود، تا اوج فعالیت «حسینیه ارشاد» در آغاز دههٔ ۵۰، که حضور او را در کنار دکتر شریعتی میبینیم؛ و از دههٔ ۷۰ که جنبش اصلاحی پس از انقلاب آغاز میشود تا سالهای آخر عمر که پیش از بیماری، همچنان پیگیر سیر تحول تلاشها وپژوهشهای فکری بود در زمینهٔ جهانبینی و هستیشناسی توحیدی، و پیآمد و تضمّن عقیدتی آن در پاسداشت کرامت و آزادی انسان.
🔹و اما بیش از اندیشهورزی، نام احمدزاده (و فرزندانش) در سپهر کُنش و مبارزات سیاسی ملی و مردمی، در راه آرمانهایی چون استقلال و آزادی و عدالت، شناخته شده بود. احمدزاده و یاران کانونی او، در همان دههٔ ۲۰، با پیوستن به صفوف نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری مصدق (و همسو با گرایش «خداپرستان سوسیالیست» بهرهبری نخشب)، و پس از کودتای ۳۲، با پیوستن به «نهضت مقاومت ملی» بههدایت طالقانی و زنجانی، از چهرههای برجستهٔ این جنبشها به شمار میآمد.
و در خانوادهٔ ما، از دوران کودکی با نام ایشان، بهعنوان یکی از نزدیکترین یاران استاد و دکتر، آشنا بودیم. در آن سالهای سختی که از دههٔ ۴۰ تا ۵۰ و تا زمان انقلاب ۵۷، به جرم همسویی با جنبش انقلابی (که فرزندانش از رهبران آن فراخوان بودند)، سالها حبس را با رشادت تمام تحمل میکرد، و به پدران ما روحیه می داد، و به پایداری فرامیخواند.
🔸پس از انقلاب نیز، احمدزاده با همان روحیهٔ جوان و بیان رسای خود، با خوشبینی و اخلاص خاص خود، پشنهادات اصلاحی بسیاری را در همهٔ زمینهها به رهبران انقلاب عرضه میداشت؛ و با همین انگیزه در دوران دولت موقت بازرگان، مسئولیت استانداری خراسان را پذیرفت، و در این مقام نیز نمونه و الگویی از همهٔ ارزشهای ملی و مردمی و مُدلی عالی از سلامت اخلاقی و سادگی رفتار را به نمایش میگذارد: با شور و گفتگو، تعامل و تسامح، با دگراندیشان و همفکران، وساطت مدام برای یافتن راه عادلانهٔ آشتی و حل تضادها، در همهٔ تنشهای قومی و مذهبی و سیاسی و اجتماعی...
مخالفانش اما که او را به عوامفریبی متهم میکردند (در کنار اتهامات دیگری چون هواداری از راه مصدق و شریعتی و طالقانی و...)، عاقبت او را به استعفا و انزوا و ..، عقوبتِ حبسی جانکاه در دههٔ ۶۰، مجبور و محکوم ساختند که تا «مرز» ترور نه فقط فیزیکی (رنج و شکنج و..)، که شخصیت مقاوم او پیش رفت.
آزاده، احمدزاده، اما، در پایان از همهٔ این آزمونها و ابتلاءهای تاریخی، جان و روان سالم بدر برد، و «نام» او برغم همهٔ توطئهها و کژرفتاریهای بدخواهان، به نیکی و بلندی و رفعت در یادها خواهد ماند.
🔸آخرین بار که در مشهد برای دیدار ایشان میرفتم، از پیرمردی در آن محله آدرس خانهٔ ایشان را پرسیدم، گفت: احمدزاده؟ همان استانداری که با دوچرخه به سر کار میرفت؟ یادش به خیر! مرد بزرگی بود.
#نو_اندیشی_دینی
#کانون_نشر_حقایق
#نهضت_مقاومت_ملی
#انقلاب_۵۷
#دولت_بازرگان
#زندان_ایستادگی
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔹زندهیاد طاهر احمدزاده تاریخ زنده و مجسم ما بود. نام او یادآور آراء و ارزشهایی بود که دو حوزهٔ نواندیشی دینی معاصر و در نهضت ملی و آزادیخواهی ایران، از دههٔ ۲۰ بدین سو، توسط چهرههایی چون استاد محمدتقی شریعتی و آیت الله طالقانی عرضه شده بود. از تأسیس «کانون نشر حقایق اسلامی» مشهد در سال ۱۳۲۳ گرفته که نام او همراه استاد در مشهد و خراسان و ایران مطرح میشود، تا اوج فعالیت «حسینیه ارشاد» در آغاز دههٔ ۵۰، که حضور او را در کنار دکتر شریعتی میبینیم؛ و از دههٔ ۷۰ که جنبش اصلاحی پس از انقلاب آغاز میشود تا سالهای آخر عمر که پیش از بیماری، همچنان پیگیر سیر تحول تلاشها وپژوهشهای فکری بود در زمینهٔ جهانبینی و هستیشناسی توحیدی، و پیآمد و تضمّن عقیدتی آن در پاسداشت کرامت و آزادی انسان.
🔹و اما بیش از اندیشهورزی، نام احمدزاده (و فرزندانش) در سپهر کُنش و مبارزات سیاسی ملی و مردمی، در راه آرمانهایی چون استقلال و آزادی و عدالت، شناخته شده بود. احمدزاده و یاران کانونی او، در همان دههٔ ۲۰، با پیوستن به صفوف نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری مصدق (و همسو با گرایش «خداپرستان سوسیالیست» بهرهبری نخشب)، و پس از کودتای ۳۲، با پیوستن به «نهضت مقاومت ملی» بههدایت طالقانی و زنجانی، از چهرههای برجستهٔ این جنبشها به شمار میآمد.
و در خانوادهٔ ما، از دوران کودکی با نام ایشان، بهعنوان یکی از نزدیکترین یاران استاد و دکتر، آشنا بودیم. در آن سالهای سختی که از دههٔ ۴۰ تا ۵۰ و تا زمان انقلاب ۵۷، به جرم همسویی با جنبش انقلابی (که فرزندانش از رهبران آن فراخوان بودند)، سالها حبس را با رشادت تمام تحمل میکرد، و به پدران ما روحیه می داد، و به پایداری فرامیخواند.
🔸پس از انقلاب نیز، احمدزاده با همان روحیهٔ جوان و بیان رسای خود، با خوشبینی و اخلاص خاص خود، پشنهادات اصلاحی بسیاری را در همهٔ زمینهها به رهبران انقلاب عرضه میداشت؛ و با همین انگیزه در دوران دولت موقت بازرگان، مسئولیت استانداری خراسان را پذیرفت، و در این مقام نیز نمونه و الگویی از همهٔ ارزشهای ملی و مردمی و مُدلی عالی از سلامت اخلاقی و سادگی رفتار را به نمایش میگذارد: با شور و گفتگو، تعامل و تسامح، با دگراندیشان و همفکران، وساطت مدام برای یافتن راه عادلانهٔ آشتی و حل تضادها، در همهٔ تنشهای قومی و مذهبی و سیاسی و اجتماعی...
مخالفانش اما که او را به عوامفریبی متهم میکردند (در کنار اتهامات دیگری چون هواداری از راه مصدق و شریعتی و طالقانی و...)، عاقبت او را به استعفا و انزوا و ..، عقوبتِ حبسی جانکاه در دههٔ ۶۰، مجبور و محکوم ساختند که تا «مرز» ترور نه فقط فیزیکی (رنج و شکنج و..)، که شخصیت مقاوم او پیش رفت.
آزاده، احمدزاده، اما، در پایان از همهٔ این آزمونها و ابتلاءهای تاریخی، جان و روان سالم بدر برد، و «نام» او برغم همهٔ توطئهها و کژرفتاریهای بدخواهان، به نیکی و بلندی و رفعت در یادها خواهد ماند.
🔸آخرین بار که در مشهد برای دیدار ایشان میرفتم، از پیرمردی در آن محله آدرس خانهٔ ایشان را پرسیدم، گفت: احمدزاده؟ همان استانداری که با دوچرخه به سر کار میرفت؟ یادش به خیر! مرد بزرگی بود.
#نو_اندیشی_دینی
#کانون_نشر_حقایق
#نهضت_مقاومت_ملی
#انقلاب_۵۷
#دولت_بازرگان
#زندان_ایستادگی
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from صداى نوينِ خراسان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽🔷🔸باز نشر سخنرانی دکتر سوسن شریعتی در مراسم خاکسپاری استاد طاهر احمدزاده
آذر ۱۳۹۶
#دکتر_سوسن_شریعتی
#نخستین_سالگرد_هجرت
#طاهر_احمدزاده
#صدای_نوین_خراسان
✅ @VoNoKh
آذر ۱۳۹۶
#دکتر_سوسن_شریعتی
#نخستین_سالگرد_هجرت
#طاهر_احمدزاده
#صدای_نوین_خراسان
✅ @VoNoKh
🔷🔆مرثیه ای برای حافظه ها
📌با یاد طاهر احمدزاده
🖋سوسن شریعتی
🔹طاهر احمدزاده درسال 1300 متولد شد و در تاریخ آذر 1396از دنيا رفت. او قرن ما را همچون کنشگر، همچون قربانی، همچون ناظر پا به پای هیاهوهایش آمد و از پا نیفتاد : از شهریور بیست ، نهضت ملی شدن نفت، مبارزات سیاسی دهه چهل وپنجاه ، انقلاب ایران ، استقرار نظام پس از ان ، تا بحران دهه شصت كه ديگر آرام-آرام صحنه را ترک کرد قبل از اینکه زندگی را رها کند. این پابه پایی با لحظات پر تنش تاریخ ما به زیست او نیز موقعیتی اورژانسی بخشید: به ثبت نرسیده، شفاهی، دستخوش قبض وبسط؛ عمری اگرچه طولانی اما نشسته بر باد، دستخوش طوفان و مدام در معرض نابودی. درست شبیه بخشي از ديروز ما كه در پناه-پسقله های حافظه های تکه پاره و سرگردان و بی مکان چرخ می خورد، چرخ می خورد تا بالاخره با مرگ صاحبانش بر خاک افتد: نه خاني آمده و نه خاني رفته.
🔹پل ریکور حافظه ها را در معرض سه خطر مي داند: ا- دست کاری شدن. 2-ممنوع شدن.3-دستوری شدن.
در کنار این سه تهدید، زیست های اورژانسی در تاریخ معاصر ما نيز که فرصت ثبت شدن پیدا نمی کنند را هم باید افزود. همین است که بی سرپناه می مانند و اگر موفق شوند بقا يابند فقط شکل و شمایل زمزمه دارند و شایعه؛ يك دهان به دهان ِ وفادار اما نامطمئن. در چنین وضعیتی است که آدم ها و حضورشان ضروری می شوند. به تعبیر پی یر نورا، مورخ فرانسوی، خود بدل می شوند به "مکان حافظه". جایی که حافظه های چندپاره در آنجا گره می خورند و یک نام را بدل به یک آدرس می کنند. مکانی برای یادآوری:
.
🔸«اماکن حافظه رفرانس های اساسیِ تاریخ ِفرهنگی یک قوم هستند. مکان حافظه می تواند یک بنا باشد، یک شخص مهم، یک موزه، آرشیوها، یک سمبول یا یک نهاد...» . (پي ير نورا)
فراخواندن و به رسمیت شناختن این اماکن حافظه تکیه گاهی ضروری برای وجدان تاریخی جامعه است تا با آینده مواجهه ای بی ترس داشته باشد. به گفته پي ير نورا، تنوع اماکن(از اشیا، تا حوادث)، تنوع و تکثر حافظه ها را نمایندگی می کند؛ تنوع و تکثری که در عین حال ضامن تمامیت یک اجتماع است. از همین رو فراموشی، دست كاري و یکسان سازی این اماکن كه غالباً به نام ایجاد وحدت ملی از سوی قدرت ها انجام می گیرد نه تنها ریشه کن شدن تاریخی امر اجتماعی را موجب می شود بلکه با نادیده گرفتن و به رسمیت نشناختن این تنوع، عملاً حافظه ها را به رقبای پنهان و خاموش یکدیگر بدل می سازد و تمامیت مطلوب را بدل به تکه پاره های رقیب ساخته و میدان را کارزار حافظه ها می کند. در برابر اين خطر تنها راه به ثبت رساندن تعدد واقعیت ها و نشان دادن تنوع حافظه ها، یا به عبارتی چند صدایی كردن دیروز است.
🔹با مرگ احمدزاده، يكي از اين صداهاست كه خاموش شده قبل از اين كه به گوش ها رسيده باشد؛ بخشی از حافظه معاصر است كه به خاک سپرده می شود قبل از اينكه به تاريخ سپرده شود. از همین رو ما نه تنها سوگوار مرگ احمدزاده هستیم كه سوگوار خود معاصرمان نيز هستيم كه شفاهی، فراموش شده، به حاشيه رانده شده و بي سر پناه مانده و تااطلاع ثانوي دلخوش و دلگرم بود و هست به حضور و بقای اين نام ها و آدرس ها. بخش اعظم دیروز ما هنوز تاریخ نشده و به یمن همین نام ها و از خلال ان هاست که ما توانسته ایم تا به امروز، دیروز خود را به یاد آوریم. انها در حياتشان يك تذكر بوده اند؛ تذكري تاريخي و هويتي كه رنگارنگ بوده است و كوشش مي شود تك پارچه تعريف گردد. آنها مثل یک بزرگتر بالای سر "أنچه گذشت" ايستاده بودند که مبادا دستخوش دروغ و مسخ و فراموشی شود. رفتن آنها نه تنها جایی خالی ایجاد می کند بلکه بخشی از خود ما را هم با خود می برد. مي ماند يك "ما"ي يتيم، بي صاحب و بي آدرس.مگر اينكه زنده ها دست به كار شوند.
#سوگوار_خویشتن_معاصر
#حافظه_تاریخی
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
📌با یاد طاهر احمدزاده
🖋سوسن شریعتی
🔹طاهر احمدزاده درسال 1300 متولد شد و در تاریخ آذر 1396از دنيا رفت. او قرن ما را همچون کنشگر، همچون قربانی، همچون ناظر پا به پای هیاهوهایش آمد و از پا نیفتاد : از شهریور بیست ، نهضت ملی شدن نفت، مبارزات سیاسی دهه چهل وپنجاه ، انقلاب ایران ، استقرار نظام پس از ان ، تا بحران دهه شصت كه ديگر آرام-آرام صحنه را ترک کرد قبل از اینکه زندگی را رها کند. این پابه پایی با لحظات پر تنش تاریخ ما به زیست او نیز موقعیتی اورژانسی بخشید: به ثبت نرسیده، شفاهی، دستخوش قبض وبسط؛ عمری اگرچه طولانی اما نشسته بر باد، دستخوش طوفان و مدام در معرض نابودی. درست شبیه بخشي از ديروز ما كه در پناه-پسقله های حافظه های تکه پاره و سرگردان و بی مکان چرخ می خورد، چرخ می خورد تا بالاخره با مرگ صاحبانش بر خاک افتد: نه خاني آمده و نه خاني رفته.
🔹پل ریکور حافظه ها را در معرض سه خطر مي داند: ا- دست کاری شدن. 2-ممنوع شدن.3-دستوری شدن.
در کنار این سه تهدید، زیست های اورژانسی در تاریخ معاصر ما نيز که فرصت ثبت شدن پیدا نمی کنند را هم باید افزود. همین است که بی سرپناه می مانند و اگر موفق شوند بقا يابند فقط شکل و شمایل زمزمه دارند و شایعه؛ يك دهان به دهان ِ وفادار اما نامطمئن. در چنین وضعیتی است که آدم ها و حضورشان ضروری می شوند. به تعبیر پی یر نورا، مورخ فرانسوی، خود بدل می شوند به "مکان حافظه". جایی که حافظه های چندپاره در آنجا گره می خورند و یک نام را بدل به یک آدرس می کنند. مکانی برای یادآوری:
.
🔸«اماکن حافظه رفرانس های اساسیِ تاریخ ِفرهنگی یک قوم هستند. مکان حافظه می تواند یک بنا باشد، یک شخص مهم، یک موزه، آرشیوها، یک سمبول یا یک نهاد...» . (پي ير نورا)
فراخواندن و به رسمیت شناختن این اماکن حافظه تکیه گاهی ضروری برای وجدان تاریخی جامعه است تا با آینده مواجهه ای بی ترس داشته باشد. به گفته پي ير نورا، تنوع اماکن(از اشیا، تا حوادث)، تنوع و تکثر حافظه ها را نمایندگی می کند؛ تنوع و تکثری که در عین حال ضامن تمامیت یک اجتماع است. از همین رو فراموشی، دست كاري و یکسان سازی این اماکن كه غالباً به نام ایجاد وحدت ملی از سوی قدرت ها انجام می گیرد نه تنها ریشه کن شدن تاریخی امر اجتماعی را موجب می شود بلکه با نادیده گرفتن و به رسمیت نشناختن این تنوع، عملاً حافظه ها را به رقبای پنهان و خاموش یکدیگر بدل می سازد و تمامیت مطلوب را بدل به تکه پاره های رقیب ساخته و میدان را کارزار حافظه ها می کند. در برابر اين خطر تنها راه به ثبت رساندن تعدد واقعیت ها و نشان دادن تنوع حافظه ها، یا به عبارتی چند صدایی كردن دیروز است.
🔹با مرگ احمدزاده، يكي از اين صداهاست كه خاموش شده قبل از اين كه به گوش ها رسيده باشد؛ بخشی از حافظه معاصر است كه به خاک سپرده می شود قبل از اينكه به تاريخ سپرده شود. از همین رو ما نه تنها سوگوار مرگ احمدزاده هستیم كه سوگوار خود معاصرمان نيز هستيم كه شفاهی، فراموش شده، به حاشيه رانده شده و بي سر پناه مانده و تااطلاع ثانوي دلخوش و دلگرم بود و هست به حضور و بقای اين نام ها و آدرس ها. بخش اعظم دیروز ما هنوز تاریخ نشده و به یمن همین نام ها و از خلال ان هاست که ما توانسته ایم تا به امروز، دیروز خود را به یاد آوریم. انها در حياتشان يك تذكر بوده اند؛ تذكري تاريخي و هويتي كه رنگارنگ بوده است و كوشش مي شود تك پارچه تعريف گردد. آنها مثل یک بزرگتر بالای سر "أنچه گذشت" ايستاده بودند که مبادا دستخوش دروغ و مسخ و فراموشی شود. رفتن آنها نه تنها جایی خالی ایجاد می کند بلکه بخشی از خود ما را هم با خود می برد. مي ماند يك "ما"ي يتيم، بي صاحب و بي آدرس.مگر اينكه زنده ها دست به كار شوند.
#سوگوار_خویشتن_معاصر
#حافظه_تاریخی
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
Forwarded from صداى نوينِ خراسان
🔷🔸یادداشتی کوتاه در رثای زندهنام طاهراحمدزاده
🖋 حسن قاسمی کرمانی
🔹او به كجا خیره شده است؟ با نگاه ساكت و آرامش چه سخنهایی را میخواهد واگویه كند؟ به باور من او سالهای رفته را درخاطرش - فقط در خاطرش - مرور میكند و برمیشمارد! سالهای پراضطراب ۱۳۲۰ را آرمانگرا و یحتمل عدالت خواه، به اقتضای سری پرشور و ضداستبداد. با شریعتی آشنا میشود، در شكلگیری كانون نشرحقایق اسلامی سهیم است.
🔸جلسات تفسیر قرآن استادشریعتی را پی میگیرد، با نهجالبلاغه آشنا میشود، چند سالی نمیگذرد زمزمهی ملی شدن نفت و مبارزه با استعمار انگلیس به گوش میرسد. كانون نشر حقایق اسلامی یكی از پایگاههای مبارزه برای ملی شدن نفت و حمایت از دولت ملی دكترمصدق میشود و طاهر احمدزاده جوان سیوچندساله ایست كه به اصطلاح مشاور سیاسی استاد شریعتی میشود. با جبههی ملی همكاری میكند. روزی برای ما خاطرهای را بازگو میكرد كه: درواقعهی 30 تیر آیتالله سید یونس اردبیلی كه خانهاش مركز تجمع ملّییون آنزمان بود، استاد شریعتی را به خانهاش فرا میخواند و من (احمدزاده) بنا به وظیفه استاد را همراهی میكنم. ماجرا این است كه سرهنگ شوكت رییس شهربانی برای جلوگیری از اعتصابِ فردا ۳۰ تیر به آیتالله متوسل شده و حالا ایشان از استاد میخواهند كه از برپایی تظاهرات علیه قوامالسلطنه جلوگیری كنند. خب استاد بیشتر از من در برابر آیتالله حرمت نگه میداشت، به ناچار بعد از مشاجرهی كوتاهی بین من و رییس شهربانی قول دادیم كه درصورت عدم مداخلهی پلیس، تظاهرات به آرامی برگزار شود. بگذریم، این خاطره را به آن دلیل بهخاطر آوردم كه گمانِ مشاور سیاسی بودنش را درست بدانیم.
✅ @VoNoKh
#نخستین_سالگرد_هجرت
#طاهر_احمدزاده
#صدای_نوین_خراسان
📌متن کامل یادداشت را در لینک زیر گزینه Instant view بخوانید
https://telegra.ph/یادداشتی-کوتاه-در-رثای-زندهنام-طاهراحمدزاده-11-30
🖋 حسن قاسمی کرمانی
🔹او به كجا خیره شده است؟ با نگاه ساكت و آرامش چه سخنهایی را میخواهد واگویه كند؟ به باور من او سالهای رفته را درخاطرش - فقط در خاطرش - مرور میكند و برمیشمارد! سالهای پراضطراب ۱۳۲۰ را آرمانگرا و یحتمل عدالت خواه، به اقتضای سری پرشور و ضداستبداد. با شریعتی آشنا میشود، در شكلگیری كانون نشرحقایق اسلامی سهیم است.
🔸جلسات تفسیر قرآن استادشریعتی را پی میگیرد، با نهجالبلاغه آشنا میشود، چند سالی نمیگذرد زمزمهی ملی شدن نفت و مبارزه با استعمار انگلیس به گوش میرسد. كانون نشر حقایق اسلامی یكی از پایگاههای مبارزه برای ملی شدن نفت و حمایت از دولت ملی دكترمصدق میشود و طاهر احمدزاده جوان سیوچندساله ایست كه به اصطلاح مشاور سیاسی استاد شریعتی میشود. با جبههی ملی همكاری میكند. روزی برای ما خاطرهای را بازگو میكرد كه: درواقعهی 30 تیر آیتالله سید یونس اردبیلی كه خانهاش مركز تجمع ملّییون آنزمان بود، استاد شریعتی را به خانهاش فرا میخواند و من (احمدزاده) بنا به وظیفه استاد را همراهی میكنم. ماجرا این است كه سرهنگ شوكت رییس شهربانی برای جلوگیری از اعتصابِ فردا ۳۰ تیر به آیتالله متوسل شده و حالا ایشان از استاد میخواهند كه از برپایی تظاهرات علیه قوامالسلطنه جلوگیری كنند. خب استاد بیشتر از من در برابر آیتالله حرمت نگه میداشت، به ناچار بعد از مشاجرهی كوتاهی بین من و رییس شهربانی قول دادیم كه درصورت عدم مداخلهی پلیس، تظاهرات به آرامی برگزار شود. بگذریم، این خاطره را به آن دلیل بهخاطر آوردم كه گمانِ مشاور سیاسی بودنش را درست بدانیم.
✅ @VoNoKh
#نخستین_سالگرد_هجرت
#طاهر_احمدزاده
#صدای_نوین_خراسان
📌متن کامل یادداشت را در لینک زیر گزینه Instant view بخوانید
https://telegra.ph/یادداشتی-کوتاه-در-رثای-زندهنام-طاهراحمدزاده-11-30
Telegraph
یادداشتی کوتاه در رثای زندهنام طاهراحمدزاده
کانال صدای نوین خراسان به قلم: حسن قاسمی کرمانی زبان بریده به كنجی نشسته صُمٌ بُكم به از كسی كه نباشد زبانش اندر حكم او به كجا خیره شده است؟ با نگاه ساكت و آرامش چه سخنهایی را میخواهد واگویه كند؟ به باور من او سالهای رفته را درخاطرش - فقط در خاطرش - مرور…
📸🔷🔆گزارش تصویری نخستین سالگرد گرامی داشت استاد طاهر احمدزاده
🔆مشهد_آذر_۱۳۹۷
#طاهر_احمدزاده
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
📌 برای مشاهده تصاویر به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://telegra.ph/گزارش-تصویری-نخستین-سالگرد-گرامیداشت-استاد-طاهر-احمدزاده-12-01
🔆مشهد_آذر_۱۳۹۷
#طاهر_احمدزاده
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
📌 برای مشاهده تصاویر به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://telegra.ph/گزارش-تصویری-نخستین-سالگرد-گرامیداشت-استاد-طاهر-احمدزاده-12-01
Telegraph
گزارش تصویری نخستین سالگرد گرامیداشت استاد طاهر احمدزاده
🖋مسعود باستانی
🔆روزنامه نگار
📌 طاهر احمد زاده یکی از نخستین انقلابیون منتقد محسوب می شود زیرا گفت: (نیازمند انقلاب در انقلابیم!)
#طاهر_احمدزاده
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
🔆روزنامه نگار
📌 طاهر احمد زاده یکی از نخستین انقلابیون منتقد محسوب می شود زیرا گفت: (نیازمند انقلاب در انقلابیم!)
#طاهر_احمدزاده
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
🔷🔸یادی از استاد طاهرآقا
🖋سیدخلیل حسینی
📌آذر ماه ۱۳۹۹/ کانال اکنون ما و شریعتی
🔸از بخت شکر دارم و از روزگار هم !
و این بختیاری ، آشنایی با استاد طاهر آقا و خانوادۀ ارجمند اوست .
🔹سال ۱۳۵۷ نوجوانی بودم که دل در گرو آرمان های انقلاب اسلامی داشتم . سری پرشور و دلی امیدوار و دلبستۀ سخنان رهبر انقلاب که ساده و صمیمی از آیندۀ ایران اسلامی می گفت .
🔸 و البته آشنایی با نوشته ها و چهره هایی چون : دکتر محمد مصدق ، آیت الله طالقانی ، مهندس بازرگان ، استاد محمدتقی شریعتی ، دکتر علی شریعتی ، استاد مرتضی مطهری ، استاد طاهر احمدزاده و ... که به آن شور ، رنگی از معرفت می زدند و دری به آگاهی می گشودند .
بی اغراق ، به همه جا سر می زدم . خانۀ آیت الله شیرازی در چهار راه نادری مشهد ، پاتوق هر روزۀ من و برادرم آقا سید رضا بود . که - عمر و عزتش افزون باد ! - تا این که انقلاب پیروز شد.
🔹 روز های تلخ و شیرینش را به خوبی به یاد دارم و اکنون نیز یاد آن ایام را، چون آفتاب نیمروزی در پیش چشم دارم : سیل خروشان جمعیتی که هر روز به بهانه ای در خیابان ها جاری می شد ، نهم و دهم دیماه خونین مشهد ، روزهای تاسوعا و عاشورا، روز پیشباز از استاد طاهر آقا در راه آهن مشهد و شور و حماسه ای که در سخن او و در جمع حاضران دیدم ، از آن جمله است .
🔹گفتنی است که من نخست نام فرزندان شهید او - مسعود و مجید - را شنیده بودم پس از آن با وی آشنا شدم . بسیار مشتاق بودم ، پدری که چنین فرزندانی نزد او پرورش یافته بودند و " از نظر فکری و عقیدتی به انتخاب های متفاوت و مستقلی " (۱) از او رسیده بودند را از نزدیک ببیینم .
🔸این توفیق ، نخستین بار در راه آهن مشهد رخ داد و پای سخنان دردمندانۀ او نشستم .
در سخنانش علاوه بر آن شور و حماسه ، رواداری و مدارا موج می زند که نشانۀ گرایش های انسانی و معنوی او بود .
🔹" درک ایشان از جهان بینی خیلی ساده و مابه ازای انسانی و اجتماعی آن روشن بود ؛ یعنی تنها یک جهان بینی مذهبی ، فلسفی و کلامی نبود ، بلکه ترجمان و مابه ازای روشن اجتماعی داشت که در انتخاب ها و گزینش های تاریخی درستی که ایشان داشتند ، یعنی انتخاب نهضت ملی به رهبری دکتر مصدق و ... نقش داشت . " (۲)
در نگاه او انسان شٱنی بلند و ارجمند یافته بود و انسانیت بسی ارج و قرب و منزلت داشت . انتخاب های متفاوت و متنوع تا هنگامی که رنگ انسانی داشت و در مسیر آرمان های انسانی و عدالت جویانه قرار می گرفت ، نزد او عزیز و گرامی بود. ...
🔸در سال های پس از انقلاب آثار و احوال وی را با شوق و گاه با نگرانی پی می گرفتم و از بن جان برایش دعا می کردم که " هر کجا هست ، خدایا به سلامت دارش ! " . گاه پای صحبتش می نشستم . سخنرانی های او در کانون دوم و " تبیین ضرورت تاریخی تاسیس کانون نشر حقایق اسلامی " برایم جذاب و شنیدنی بود . پس از آن "حادثه ها " که بر او رفت ، زبان در کام کشید و کمتر سخن می گفت ، مگر در جمعی همدل و درد آشنا . ...
🔸گاه توفیق دیدارش را می یافتم . در برخی از مناسبت ها به منزل دکتر سرجمعی می آمد . سخن نمی گفت. گوش می داد . مغموم و متفکرانه .
🔹و همچنان که آرام آمده بود ، آرام می رفت .
اما آثار قلمی ، سخنرانی ها و مصاحبه های او را همچنان دنبال می کردم . به ویژه آنچه در برخی نشریات مجال نشر می یافت یا آنچه را در آرشیو مطبوعات می یافتم ، همه را در مطالعه می گرفتم. از مقالات : فرصت ها را مغتنم شماریم ، ایمان و آگاهی ، جهان بینی جهانشمول مولانا ، از به کار بردن کلمات کلی در قانون اساسی باید پرهیز شود ، بیست ماه پربار "نگاهی گذرا به فصلی از زندگی زنده یاد دکتر علی شریعتی " ، تداوم حیات سیاسی در اختناق .
🔸از مصاحبه ها : بستر تاریخی پیدایش اندیشه های شریعتی ، دغدغه های بزرگداشت آل احمد در مشهد ، تحلیلی از نهضت ملی .
از سخنرانی ها : رژیم شاه کشاورزی را به نابودی کشانده بود ، شناخت شخصیت استاد محمدتقی شریعتی ، تبیین ضرورت تاریخی کانون نشر حقایق اسلامی جلسات اول و دوم و سوم و چهارم . از آن جمله بود .
٭٭٭
📎 برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
#یادداشت_اختصاصی
#طاهر_احمدزاده
#یادها_خاطرات
#اکنون_ما_شریعتی
🆔@Shariati40
https://bit.ly/3l7ZpK5
🖋سیدخلیل حسینی
📌آذر ماه ۱۳۹۹/ کانال اکنون ما و شریعتی
🔸از بخت شکر دارم و از روزگار هم !
و این بختیاری ، آشنایی با استاد طاهر آقا و خانوادۀ ارجمند اوست .
🔹سال ۱۳۵۷ نوجوانی بودم که دل در گرو آرمان های انقلاب اسلامی داشتم . سری پرشور و دلی امیدوار و دلبستۀ سخنان رهبر انقلاب که ساده و صمیمی از آیندۀ ایران اسلامی می گفت .
🔸 و البته آشنایی با نوشته ها و چهره هایی چون : دکتر محمد مصدق ، آیت الله طالقانی ، مهندس بازرگان ، استاد محمدتقی شریعتی ، دکتر علی شریعتی ، استاد مرتضی مطهری ، استاد طاهر احمدزاده و ... که به آن شور ، رنگی از معرفت می زدند و دری به آگاهی می گشودند .
بی اغراق ، به همه جا سر می زدم . خانۀ آیت الله شیرازی در چهار راه نادری مشهد ، پاتوق هر روزۀ من و برادرم آقا سید رضا بود . که - عمر و عزتش افزون باد ! - تا این که انقلاب پیروز شد.
🔹 روز های تلخ و شیرینش را به خوبی به یاد دارم و اکنون نیز یاد آن ایام را، چون آفتاب نیمروزی در پیش چشم دارم : سیل خروشان جمعیتی که هر روز به بهانه ای در خیابان ها جاری می شد ، نهم و دهم دیماه خونین مشهد ، روزهای تاسوعا و عاشورا، روز پیشباز از استاد طاهر آقا در راه آهن مشهد و شور و حماسه ای که در سخن او و در جمع حاضران دیدم ، از آن جمله است .
🔹گفتنی است که من نخست نام فرزندان شهید او - مسعود و مجید - را شنیده بودم پس از آن با وی آشنا شدم . بسیار مشتاق بودم ، پدری که چنین فرزندانی نزد او پرورش یافته بودند و " از نظر فکری و عقیدتی به انتخاب های متفاوت و مستقلی " (۱) از او رسیده بودند را از نزدیک ببیینم .
🔸این توفیق ، نخستین بار در راه آهن مشهد رخ داد و پای سخنان دردمندانۀ او نشستم .
در سخنانش علاوه بر آن شور و حماسه ، رواداری و مدارا موج می زند که نشانۀ گرایش های انسانی و معنوی او بود .
🔹" درک ایشان از جهان بینی خیلی ساده و مابه ازای انسانی و اجتماعی آن روشن بود ؛ یعنی تنها یک جهان بینی مذهبی ، فلسفی و کلامی نبود ، بلکه ترجمان و مابه ازای روشن اجتماعی داشت که در انتخاب ها و گزینش های تاریخی درستی که ایشان داشتند ، یعنی انتخاب نهضت ملی به رهبری دکتر مصدق و ... نقش داشت . " (۲)
در نگاه او انسان شٱنی بلند و ارجمند یافته بود و انسانیت بسی ارج و قرب و منزلت داشت . انتخاب های متفاوت و متنوع تا هنگامی که رنگ انسانی داشت و در مسیر آرمان های انسانی و عدالت جویانه قرار می گرفت ، نزد او عزیز و گرامی بود. ...
🔸در سال های پس از انقلاب آثار و احوال وی را با شوق و گاه با نگرانی پی می گرفتم و از بن جان برایش دعا می کردم که " هر کجا هست ، خدایا به سلامت دارش ! " . گاه پای صحبتش می نشستم . سخنرانی های او در کانون دوم و " تبیین ضرورت تاریخی تاسیس کانون نشر حقایق اسلامی " برایم جذاب و شنیدنی بود . پس از آن "حادثه ها " که بر او رفت ، زبان در کام کشید و کمتر سخن می گفت ، مگر در جمعی همدل و درد آشنا . ...
🔸گاه توفیق دیدارش را می یافتم . در برخی از مناسبت ها به منزل دکتر سرجمعی می آمد . سخن نمی گفت. گوش می داد . مغموم و متفکرانه .
🔹و همچنان که آرام آمده بود ، آرام می رفت .
اما آثار قلمی ، سخنرانی ها و مصاحبه های او را همچنان دنبال می کردم . به ویژه آنچه در برخی نشریات مجال نشر می یافت یا آنچه را در آرشیو مطبوعات می یافتم ، همه را در مطالعه می گرفتم. از مقالات : فرصت ها را مغتنم شماریم ، ایمان و آگاهی ، جهان بینی جهانشمول مولانا ، از به کار بردن کلمات کلی در قانون اساسی باید پرهیز شود ، بیست ماه پربار "نگاهی گذرا به فصلی از زندگی زنده یاد دکتر علی شریعتی " ، تداوم حیات سیاسی در اختناق .
🔸از مصاحبه ها : بستر تاریخی پیدایش اندیشه های شریعتی ، دغدغه های بزرگداشت آل احمد در مشهد ، تحلیلی از نهضت ملی .
از سخنرانی ها : رژیم شاه کشاورزی را به نابودی کشانده بود ، شناخت شخصیت استاد محمدتقی شریعتی ، تبیین ضرورت تاریخی کانون نشر حقایق اسلامی جلسات اول و دوم و سوم و چهارم . از آن جمله بود .
٭٭٭
📎 برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.
#یادداشت_اختصاصی
#طاهر_احمدزاده
#یادها_خاطرات
#اکنون_ما_شریعتی
🆔@Shariati40
https://bit.ly/3l7ZpK5
Telegraph
یادی از استاد طاهرآقا
سیدخلیل حسینی از بخت شکر دارم و از روزگار هم ! و این بختیاری ، آشنایی با استاد طاهر آقا و خانوادۀ ارجمند اوست . سال ۱۳۵۷ نوجوانی بودم که دل در گرو آرمان های انقلاب اسلامی داشتم . سری پرشور و دلی امیدوار و دلبستۀ سخنان رهبر انقلاب که ساده و صمیمی از آیندۀ ایران…
🔷🔸مرثیه ای برای حافظه ها
📌با یاد طاهر احمدزاده
🖋سوسن شریعتی
🔸طاهر احمدزاده درسال 1300 متولد شد و در تاریخ آذر 1396از دنيا رفت. او قرن ما را همچون کنشگر، همچون قربانی، همچون ناظر پا به پای هیاهوهایش آمد و از پا نیفتاد : از شهریور بیست ، نهضت ملی شدن نفت، مبارزات سیاسی دهه چهل وپنجاه ، انقلاب ایران ، استقرار نظام پس از ان ، تا بحران دهه شصت كه ديگر آرام-آرام صحنه را ترک کرد قبل از اینکه زندگی را رها کند. این پابه پایی با لحظات پر تنش تاریخ ما به زیست او نیز موقعیتی اورژانسی بخشید: به ثبت نرسیده، شفاهی، دستخوش قبض وبسط؛ عمری اگرچه طولانی اما نشسته بر باد، دستخوش طوفان و مدام در معرض نابودی. درست شبیه بخشي از ديروز ما كه در پناه-پسقله های حافظه های تکه پاره و سرگردان و بی مکان چرخ می خورد، چرخ می خورد تا بالاخره با مرگ صاحبانش بر خاک افتد: نه خاني آمده و نه خاني رفته.
🔹پل ریکور حافظه ها را در معرض سه خطر مي داند: ا- دست کاری شدن. 2-ممنوع شدن.3-دستوری شدن.
🔸 در کنار این سه تهدید، زیست های اورژانسی در تاریخ معاصر ما نيز که فرصت ثبت شدن پیدا نمی کنند را هم باید افزود. همین است که بی سرپناه می مانند و اگر موفق شوند بقا يابند فقط شکل و شمایل زمزمه دارند و شایعه؛ يك دهان به دهان ِ وفادار اما نامطمئن. در چنین وضعیتی است که آدم ها و حضورشان ضروری می شوند. به تعبیر پی یر نورا، مورخ فرانسوی، خود بدل می شوند به "مکان حافظه". جایی که حافظه های چندپاره در آنجا گره می خورند و یک نام را بدل به یک آدرس می کنند. مکانی برای یادآوری:
🔹«اماکن حافظه رفرانس های اساسیِ تاریخ ِفرهنگی یک قوم هستند. مکان حافظه می تواند یک بنا باشد، یک شخص مهم، یک موزه، آرشیوها، یک سمبول یا یک نهاد...» . (پي ير نورا)
🔸فراخواندن و به رسمیت شناختن این اماکن حافظه تکیه گاهی ضروری برای وجدان تاریخی جامعه است تا با آینده مواجهه ای بی ترس داشته باشد. به گفته پي ير نورا، تنوع اماکن(از اشیا، تا حوادث)، تنوع و تکثر حافظه ها را نمایندگی می کند؛ تنوع و تکثری که در عین حال ضامن تمامیت یک اجتماع است. از همین رو فراموشی، دست كاري و یکسان سازی این اماکن كه غالباً به نام ایجاد وحدت ملی از سوی قدرت ها انجام می گیرد نه تنها ریشه کن شدن تاریخی امر اجتماعی را موجب می شود بلکه با نادیده گرفتن و به رسمیت نشناختن این تنوع، عملاً حافظه ها را به رقبای پنهان و خاموش یکدیگر بدل می سازد و تمامیت مطلوب را بدل به تکه پاره های رقیب ساخته و میدان را کارزار حافظه ها می کند. در برابر اين خطر تنها راه به ثبت رساندن تعدد واقعیت ها و نشان دادن تنوع حافظه ها، یا به عبارتی چند صدایی كردن دیروز است.
🔹با مرگ احمدزاده، يكي از اين صداهاست كه خاموش شده قبل از اين كه به گوش ها رسيده باشد؛ بخشی از حافظه معاصر است كه به خاک سپرده می شود قبل از اينكه به تاريخ سپرده شود. از همین رو ما نه تنها سوگوار مرگ احمدزاده هستیم كه سوگوار خود معاصرمان نيز هستيم كه شفاهی، فراموش شده، به حاشيه رانده شده و بي سر پناه مانده و تااطلاع ثانوي دلخوش و دلگرم بود و هست به حضور و بقای اين نام ها و آدرس ها. بخش اعظم دیروز ما هنوز تاریخ نشده و به یمن همین نام ها و از خلال ان هاست که ما توانسته ایم تا به امروز، دیروز خود را به یاد آوریم. انها در حياتشان يك تذكر بوده اند؛ تذكري تاريخي و هويتي كه رنگارنگ بوده است و كوشش مي شود تك پارچه تعريف گردد. آنها مثل یک بزرگتر بالای سر "أنچه گذشت" ايستاده بودند که مبادا دستخوش دروغ و مسخ و فراموشی شود. رفتن آنها نه تنها جایی خالی ایجاد می کند بلکه بخشی از خود ما را هم با خود می برد. مي ماند يك "ما"ي يتيم، بي صاحب و بي آدرس.مگر اينكه زنده ها دست به كار شوند.
#یادها_خاطرات
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#سوسن_شریعتی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
📸عکس: درب منزل استاد طاهر احمدزاده مشهد
📌با یاد طاهر احمدزاده
🖋سوسن شریعتی
🔸طاهر احمدزاده درسال 1300 متولد شد و در تاریخ آذر 1396از دنيا رفت. او قرن ما را همچون کنشگر، همچون قربانی، همچون ناظر پا به پای هیاهوهایش آمد و از پا نیفتاد : از شهریور بیست ، نهضت ملی شدن نفت، مبارزات سیاسی دهه چهل وپنجاه ، انقلاب ایران ، استقرار نظام پس از ان ، تا بحران دهه شصت كه ديگر آرام-آرام صحنه را ترک کرد قبل از اینکه زندگی را رها کند. این پابه پایی با لحظات پر تنش تاریخ ما به زیست او نیز موقعیتی اورژانسی بخشید: به ثبت نرسیده، شفاهی، دستخوش قبض وبسط؛ عمری اگرچه طولانی اما نشسته بر باد، دستخوش طوفان و مدام در معرض نابودی. درست شبیه بخشي از ديروز ما كه در پناه-پسقله های حافظه های تکه پاره و سرگردان و بی مکان چرخ می خورد، چرخ می خورد تا بالاخره با مرگ صاحبانش بر خاک افتد: نه خاني آمده و نه خاني رفته.
🔹پل ریکور حافظه ها را در معرض سه خطر مي داند: ا- دست کاری شدن. 2-ممنوع شدن.3-دستوری شدن.
🔸 در کنار این سه تهدید، زیست های اورژانسی در تاریخ معاصر ما نيز که فرصت ثبت شدن پیدا نمی کنند را هم باید افزود. همین است که بی سرپناه می مانند و اگر موفق شوند بقا يابند فقط شکل و شمایل زمزمه دارند و شایعه؛ يك دهان به دهان ِ وفادار اما نامطمئن. در چنین وضعیتی است که آدم ها و حضورشان ضروری می شوند. به تعبیر پی یر نورا، مورخ فرانسوی، خود بدل می شوند به "مکان حافظه". جایی که حافظه های چندپاره در آنجا گره می خورند و یک نام را بدل به یک آدرس می کنند. مکانی برای یادآوری:
🔹«اماکن حافظه رفرانس های اساسیِ تاریخ ِفرهنگی یک قوم هستند. مکان حافظه می تواند یک بنا باشد، یک شخص مهم، یک موزه، آرشیوها، یک سمبول یا یک نهاد...» . (پي ير نورا)
🔸فراخواندن و به رسمیت شناختن این اماکن حافظه تکیه گاهی ضروری برای وجدان تاریخی جامعه است تا با آینده مواجهه ای بی ترس داشته باشد. به گفته پي ير نورا، تنوع اماکن(از اشیا، تا حوادث)، تنوع و تکثر حافظه ها را نمایندگی می کند؛ تنوع و تکثری که در عین حال ضامن تمامیت یک اجتماع است. از همین رو فراموشی، دست كاري و یکسان سازی این اماکن كه غالباً به نام ایجاد وحدت ملی از سوی قدرت ها انجام می گیرد نه تنها ریشه کن شدن تاریخی امر اجتماعی را موجب می شود بلکه با نادیده گرفتن و به رسمیت نشناختن این تنوع، عملاً حافظه ها را به رقبای پنهان و خاموش یکدیگر بدل می سازد و تمامیت مطلوب را بدل به تکه پاره های رقیب ساخته و میدان را کارزار حافظه ها می کند. در برابر اين خطر تنها راه به ثبت رساندن تعدد واقعیت ها و نشان دادن تنوع حافظه ها، یا به عبارتی چند صدایی كردن دیروز است.
🔹با مرگ احمدزاده، يكي از اين صداهاست كه خاموش شده قبل از اين كه به گوش ها رسيده باشد؛ بخشی از حافظه معاصر است كه به خاک سپرده می شود قبل از اينكه به تاريخ سپرده شود. از همین رو ما نه تنها سوگوار مرگ احمدزاده هستیم كه سوگوار خود معاصرمان نيز هستيم كه شفاهی، فراموش شده، به حاشيه رانده شده و بي سر پناه مانده و تااطلاع ثانوي دلخوش و دلگرم بود و هست به حضور و بقای اين نام ها و آدرس ها. بخش اعظم دیروز ما هنوز تاریخ نشده و به یمن همین نام ها و از خلال ان هاست که ما توانسته ایم تا به امروز، دیروز خود را به یاد آوریم. انها در حياتشان يك تذكر بوده اند؛ تذكري تاريخي و هويتي كه رنگارنگ بوده است و كوشش مي شود تك پارچه تعريف گردد. آنها مثل یک بزرگتر بالای سر "أنچه گذشت" ايستاده بودند که مبادا دستخوش دروغ و مسخ و فراموشی شود. رفتن آنها نه تنها جایی خالی ایجاد می کند بلکه بخشی از خود ما را هم با خود می برد. مي ماند يك "ما"ي يتيم، بي صاحب و بي آدرس.مگر اينكه زنده ها دست به كار شوند.
#یادها_خاطرات
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#سوسن_شریعتی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
📸عکس: درب منزل استاد طاهر احمدزاده مشهد
فرصت ها را مغتنم شماریم .pdf
2.6 MB
📚تازه های نشر
📚📚📚فرصت ها را مغتنم شماریم
🔷🔸«فرصت ها را مغتنم شماریم» صورت مکتوب سخنرانی استاد طاهر احمدزاده است . این سخنرانی در سال ۱۳۴۰ به مناسبت ولادت امام علی(ع) در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد ایراد شده است و بعد از آن بارها چاپ و نشر شده است .
🔸نویسنده در این اثر کوشیده است، به سهم خود، مسئولیت مسلمانان را به عنوان انسان آگاه و متعهد به آنان یادآوری کند تا «معاویه» های زمانه خود را خوب بشناسند و بتوانند « یک محیط فاسد و غیر سالم و فقط به ظاهر اسلامی را، که در آن اقلیت معدودی متمتع و اکثریت عظیمی محرومند، دگرگون سازند...»(۱)
🔹این سخنرانی و انتشار آن ، رژیم شاهنشاهی و سازمان امنیتش را شدیدا حساس کرد، به نحوی که در دستگیری های متعدد در سال های ۴۱ تا ۴۳ و حتی در سال ۱۳۵۰، یکی از موارد اتهامی نویسنده و حتی گاهی اتهام اصلی او، ایراد همین سخنرانی و انتشار آن بوده است لذا مورد بازجویی های فراوان قرار می گیرد و نهایتا به ۱۰ سال زندان محکوم میشود.
یادش گرامی ، روحش شاد و راهش پررهرو باد!
۱. انتشارات محقق ، چاپ اول ، ۱۳۹٨
#یادها
#طاهر_احمدزاده
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
📚📚📚فرصت ها را مغتنم شماریم
🔷🔸«فرصت ها را مغتنم شماریم» صورت مکتوب سخنرانی استاد طاهر احمدزاده است . این سخنرانی در سال ۱۳۴۰ به مناسبت ولادت امام علی(ع) در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد ایراد شده است و بعد از آن بارها چاپ و نشر شده است .
🔸نویسنده در این اثر کوشیده است، به سهم خود، مسئولیت مسلمانان را به عنوان انسان آگاه و متعهد به آنان یادآوری کند تا «معاویه» های زمانه خود را خوب بشناسند و بتوانند « یک محیط فاسد و غیر سالم و فقط به ظاهر اسلامی را، که در آن اقلیت معدودی متمتع و اکثریت عظیمی محرومند، دگرگون سازند...»(۱)
🔹این سخنرانی و انتشار آن ، رژیم شاهنشاهی و سازمان امنیتش را شدیدا حساس کرد، به نحوی که در دستگیری های متعدد در سال های ۴۱ تا ۴۳ و حتی در سال ۱۳۵۰، یکی از موارد اتهامی نویسنده و حتی گاهی اتهام اصلی او، ایراد همین سخنرانی و انتشار آن بوده است لذا مورد بازجویی های فراوان قرار می گیرد و نهایتا به ۱۰ سال زندان محکوم میشود.
یادش گرامی ، روحش شاد و راهش پررهرو باد!
۱. انتشارات محقق ، چاپ اول ، ۱۳۹٨
#یادها
#طاهر_احمدزاده
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆 نقش استاد شریعتی در تحولات ملی و مذهبی و سیاسی سدهی اخیر
📖 طاهر احمدزاده/ یادنامه استاد محمدتقی شریعتی، به کوشش جعفر پژوم/ ۱۳۷۰
➖
🔆... به تدریج که اینگونه مباحث اثباتی در کانون مطرح میشد، بخصوص در زمینههای سیاسی و اجتماعی و بالاخص اقتصادی، میدیدیم که بعضی از علاقهمندان به کانون خود را عقب میکشیدند، از طیف بالا، نه از طیف روشنفکران جوان. اینها از همان اول که کانون با کسروی یا با حزب توده بخصوص درگیری داشت به کانون آمدند، اما وقتی صحبت این شد که خود اسلام در زمینههای اجتماعی و سیاسی چه دارد بگوید و بخصوص در زمینه اقتصادی چه دارد میگوید، مثل اینکه از یک چنین اسلامی واهمه پیدا کردند، گویی که منافعشان را در معرض تهدید قرار داده بود.
📌متن کامل در سایت بنیاد فرهنگی شریعتی:
🔗 http://drshariati.org/?p=23147
➖
#طاهر_احمدزاده
#یاد_استاد
#سی_چهارمین_سالیاد
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📖 طاهر احمدزاده/ یادنامه استاد محمدتقی شریعتی، به کوشش جعفر پژوم/ ۱۳۷۰
➖
🔆... به تدریج که اینگونه مباحث اثباتی در کانون مطرح میشد، بخصوص در زمینههای سیاسی و اجتماعی و بالاخص اقتصادی، میدیدیم که بعضی از علاقهمندان به کانون خود را عقب میکشیدند، از طیف بالا، نه از طیف روشنفکران جوان. اینها از همان اول که کانون با کسروی یا با حزب توده بخصوص درگیری داشت به کانون آمدند، اما وقتی صحبت این شد که خود اسلام در زمینههای اجتماعی و سیاسی چه دارد بگوید و بخصوص در زمینه اقتصادی چه دارد میگوید، مثل اینکه از یک چنین اسلامی واهمه پیدا کردند، گویی که منافعشان را در معرض تهدید قرار داده بود.
📌متن کامل در سایت بنیاد فرهنگی شریعتی:
🔗 http://drshariati.org/?p=23147
➖
#طاهر_احمدزاده
#یاد_استاد
#سی_چهارمین_سالیاد
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸عدالت طلبی در میدان ، دریادلی دگر پذیر
🔆بزرگداشت طاهر احمدزاده
🎙با حضور:
🔸ناصر آملی
🔸مژگان احمدزاده
🔸محمد توسلی
🔸منصوره جوراب چیان
🔸محمود دل آسایی
🔸تقی رحمانی
🔸حسین رفیعی
🔸فرج سرکوهی
🔸احسان شریعتی
🔸امیر طیرانی
🔸فاطمه گوارایی
🔸لطف الله میثمی
📌زمان : پنجشنبه ساعت ۹ شب به وقت ایران
👋کلاب دغدغه های ایران
#طاهر_احمدزاده
#یادها
#اکنون
🆔 @Shariati40
🔆بزرگداشت طاهر احمدزاده
🎙با حضور:
🔸ناصر آملی
🔸مژگان احمدزاده
🔸محمد توسلی
🔸منصوره جوراب چیان
🔸محمود دل آسایی
🔸تقی رحمانی
🔸حسین رفیعی
🔸فرج سرکوهی
🔸احسان شریعتی
🔸امیر طیرانی
🔸فاطمه گوارایی
🔸لطف الله میثمی
📌زمان : پنجشنبه ساعت ۹ شب به وقت ایران
👋کلاب دغدغه های ایران
#طاهر_احمدزاده
#یادها
#اکنون
🆔 @Shariati40
🔷🔸دلبستۀ آزادی
🖋سید خلیل حسینی
🔹۱. استاد طاهر احمدزاده (۱۳۰۰ _ ۱۳۹۶ش) «از پیشگامان جنبش نوگرایی دینی در ایران است. وی از سال ۱۳۲۰ در کنار استاد محمد تقی شریعتی در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد فعالیتهای عقیدتی و سیاسی خود را آغاز کرد. در جنبش ملی شدن صنعت نفت و جبهه ملی ایران حضور موثری داشت. سال ۱۳۳۶ به همراه علی شریعتی و جمعی دیگر بازداشت و به زندان قزل قلعه تهران فرستاد شد. ۱»
🔸«او دریافتی ژرف از مسایل اجتماعی _ سیاسی زمان خود و نیز نقشی بنیادین از سیاسی کردن مسایلی داشت که محمدتقی شریعتی در برداشتهای خود از اسلام مطرح میساخت. احمدزاده در اتاقهای پیوسته به تالار اصلی کانون از سخنرانیهای محمد تقی شریعتی ساختار زدایی میکرد. او استعاره ها را رمز گشایی و شخصیتهای نمادین اسلام را شناسایی کرده و به زمان کنونی میآورد و از زندگی آنها پیامها و آموزههای سیاسی اجتماعی بیرون میکشید. احمدزاده شخصیتهای تاریخی همچون امام علی، امام حسین و ابوذر را از سویی و عثمان و معاویه را از سویی دیگر در متن و شرایط فهم پذیر و نوین اجتماعی قرار میداد. او با گفتن این که چنانچه علی و حسین و ابوذر امروز زنده بودند با بیداد و ستم اجتماعی مبارزه میکردند، نتیجه میگرفت که این وظیفۀ همه پیروان راستین آنهاست.
او خانوادۀ سلطنتی و طبقات حاکم را همتایان عثمان و معاویه در عصر نوین معرفی میکرد. از نگاه احمدزاده گفتگو دربارۀ نهج البلاغه به واکاوی مسایل نوین اجتماعی _ سیاسی همچون دادورزی اجتماعی، بهره کشی، استقلال، آزادی، برابری و برادری از چشم انداز اسلامی میانجامید. ۲»
🔹کسانی که سخنرانیهای پرشور او را دیده اند، میدانند که سخن گفتن او چه مایه تاثیر گذار بود. «سخن استاد [محمدتقی شریعتی] با دیگران خیلی تفاوت داشت. الگو و نمونهٔ زندۀ ایشان آقای احمدزاده است که فرصتی برای سخن گفتن او پیش نمی آید! ولی همین چند سال قبل که کانون بازگشایی شده بود و جلساتی بود و آقای احمدزاده در آنجا صحبت هایی میکرد. من در صحبت کردن آقای احمدزاده چیزی میدیدم که نمی توانم آن را وصف کنم. یک گوینده وقتی از اعماق وجودش حرف میزند و با تمام وجود به گفتههای خود ایمان دارد،اصلا چهره اش خاص میشود. ۳»
🔸”طاهرآقا به آنچه ایمان داشت با تمام وجود و خالصانه و صمیمانه وارد میشد. در زندگی خانوادگی هم چنین بود.٤ " بی دلیل نبود که رژیم پهلوی وی را یکی از ستونهای مبارزات ملی _ مذهبی میشناخت. در سال ۱۳۵۰ دوباره دستگیر شد. در نوبت دوم به ده سال حبس محکوم شد. «یکی از شاگردان و یاران استاد شریعتی دربارهٔ وی چنین میگوید: مبارز آگاه، آقای طاهراحمدزاده ، در شناخت مسایل سیاسی بی نظیر است و در مبارزات خطهٔ خراسان پیشگام بودند. آقای احمدزاده از پیش از انقلاب همواره در جبهۀ مبارزه علیه رژیم شاه بود و دو فرزندش نیز در مصاف با دیکتاتوری شاهنشاهی در خون تپیدند: مسعود احمدزاده و مجید احمدزاده. ٥»
احمدزاده در آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و به همراه آیت الله طالقانی و سایر مبارزان ملی _ مذهبی،فعالیتهای بسیاری را در راستای خیزش مردم انجام داد. پس از پیروزی انقلاب به استانداری خراسان منصوب شد. اما انتقادات خود را از اعمال شیوههای غیر دموکراتیک در حکومت جدید ابراز میداشت. سرانجام پس از هشت ماه خدمت به مردم، در آذر ۱۳۵۸ از مقام استانداری استعفا داد. سومین فرزند او مجتبی در سال ۱۳۶۰ اعدام شد و دخترش مستوره به اجبار کشور را ترک کرد.
🔸احمدزاده در سال ۱۳۶۱ دستگیر و تا سال ۱۳۶۵ در زندان به سر برد.
در سال ۱۳۸۰ و در هشتاد سالگی برای چندین بار بازداشت و پس از تحمل شش ماه حبس در سلول انفرادی، آزاد شد. وی در نهم آذر ماه ۱۳۹۶ در مشهد چشم از جهان فرو بست.
***
🔹۲. احمدزاده که در میان دوستان و شاگردانش به طاهر آقا شناخته میشد ، «آموزگار و رهرو پاکباز راه آزادی و عدالت اجتماعی بود. ٦»
«او انسانی به تمام معنی آزادی خواه بود. از استبداد پدرسالاری آزاد بود. او با کانون نشر حقایق اسلامی آغاز کرد و فرزندانش به نوعی در راه متفاوت با پدر رفتند. اما به فرزندانش آزادی داده بود که راه خود را انتخاب کنند. او معتقد بود که هدف یکی است و آنان هم برای رفع ظلم تلاش میکنند. از تعصب دینی آزاد بود. ... از تعصب زندگی سیاسی رها بود. ... او از تعصب تشکیلاتی هم آزاد بود. ۷ "
#طاهر_احمدزاده
#یادها
#اکنون
🆔 @Shariati40
📌ادامه متن در لینک زیر می توانید مطالعه فرمایید.
🖋سید خلیل حسینی
🔹۱. استاد طاهر احمدزاده (۱۳۰۰ _ ۱۳۹۶ش) «از پیشگامان جنبش نوگرایی دینی در ایران است. وی از سال ۱۳۲۰ در کنار استاد محمد تقی شریعتی در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد فعالیتهای عقیدتی و سیاسی خود را آغاز کرد. در جنبش ملی شدن صنعت نفت و جبهه ملی ایران حضور موثری داشت. سال ۱۳۳۶ به همراه علی شریعتی و جمعی دیگر بازداشت و به زندان قزل قلعه تهران فرستاد شد. ۱»
🔸«او دریافتی ژرف از مسایل اجتماعی _ سیاسی زمان خود و نیز نقشی بنیادین از سیاسی کردن مسایلی داشت که محمدتقی شریعتی در برداشتهای خود از اسلام مطرح میساخت. احمدزاده در اتاقهای پیوسته به تالار اصلی کانون از سخنرانیهای محمد تقی شریعتی ساختار زدایی میکرد. او استعاره ها را رمز گشایی و شخصیتهای نمادین اسلام را شناسایی کرده و به زمان کنونی میآورد و از زندگی آنها پیامها و آموزههای سیاسی اجتماعی بیرون میکشید. احمدزاده شخصیتهای تاریخی همچون امام علی، امام حسین و ابوذر را از سویی و عثمان و معاویه را از سویی دیگر در متن و شرایط فهم پذیر و نوین اجتماعی قرار میداد. او با گفتن این که چنانچه علی و حسین و ابوذر امروز زنده بودند با بیداد و ستم اجتماعی مبارزه میکردند، نتیجه میگرفت که این وظیفۀ همه پیروان راستین آنهاست.
او خانوادۀ سلطنتی و طبقات حاکم را همتایان عثمان و معاویه در عصر نوین معرفی میکرد. از نگاه احمدزاده گفتگو دربارۀ نهج البلاغه به واکاوی مسایل نوین اجتماعی _ سیاسی همچون دادورزی اجتماعی، بهره کشی، استقلال، آزادی، برابری و برادری از چشم انداز اسلامی میانجامید. ۲»
🔹کسانی که سخنرانیهای پرشور او را دیده اند، میدانند که سخن گفتن او چه مایه تاثیر گذار بود. «سخن استاد [محمدتقی شریعتی] با دیگران خیلی تفاوت داشت. الگو و نمونهٔ زندۀ ایشان آقای احمدزاده است که فرصتی برای سخن گفتن او پیش نمی آید! ولی همین چند سال قبل که کانون بازگشایی شده بود و جلساتی بود و آقای احمدزاده در آنجا صحبت هایی میکرد. من در صحبت کردن آقای احمدزاده چیزی میدیدم که نمی توانم آن را وصف کنم. یک گوینده وقتی از اعماق وجودش حرف میزند و با تمام وجود به گفتههای خود ایمان دارد،اصلا چهره اش خاص میشود. ۳»
🔸”طاهرآقا به آنچه ایمان داشت با تمام وجود و خالصانه و صمیمانه وارد میشد. در زندگی خانوادگی هم چنین بود.٤ " بی دلیل نبود که رژیم پهلوی وی را یکی از ستونهای مبارزات ملی _ مذهبی میشناخت. در سال ۱۳۵۰ دوباره دستگیر شد. در نوبت دوم به ده سال حبس محکوم شد. «یکی از شاگردان و یاران استاد شریعتی دربارهٔ وی چنین میگوید: مبارز آگاه، آقای طاهراحمدزاده ، در شناخت مسایل سیاسی بی نظیر است و در مبارزات خطهٔ خراسان پیشگام بودند. آقای احمدزاده از پیش از انقلاب همواره در جبهۀ مبارزه علیه رژیم شاه بود و دو فرزندش نیز در مصاف با دیکتاتوری شاهنشاهی در خون تپیدند: مسعود احمدزاده و مجید احمدزاده. ٥»
احمدزاده در آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و به همراه آیت الله طالقانی و سایر مبارزان ملی _ مذهبی،فعالیتهای بسیاری را در راستای خیزش مردم انجام داد. پس از پیروزی انقلاب به استانداری خراسان منصوب شد. اما انتقادات خود را از اعمال شیوههای غیر دموکراتیک در حکومت جدید ابراز میداشت. سرانجام پس از هشت ماه خدمت به مردم، در آذر ۱۳۵۸ از مقام استانداری استعفا داد. سومین فرزند او مجتبی در سال ۱۳۶۰ اعدام شد و دخترش مستوره به اجبار کشور را ترک کرد.
🔸احمدزاده در سال ۱۳۶۱ دستگیر و تا سال ۱۳۶۵ در زندان به سر برد.
در سال ۱۳۸۰ و در هشتاد سالگی برای چندین بار بازداشت و پس از تحمل شش ماه حبس در سلول انفرادی، آزاد شد. وی در نهم آذر ماه ۱۳۹۶ در مشهد چشم از جهان فرو بست.
***
🔹۲. احمدزاده که در میان دوستان و شاگردانش به طاهر آقا شناخته میشد ، «آموزگار و رهرو پاکباز راه آزادی و عدالت اجتماعی بود. ٦»
«او انسانی به تمام معنی آزادی خواه بود. از استبداد پدرسالاری آزاد بود. او با کانون نشر حقایق اسلامی آغاز کرد و فرزندانش به نوعی در راه متفاوت با پدر رفتند. اما به فرزندانش آزادی داده بود که راه خود را انتخاب کنند. او معتقد بود که هدف یکی است و آنان هم برای رفع ظلم تلاش میکنند. از تعصب دینی آزاد بود. ... از تعصب زندگی سیاسی رها بود. ... او از تعصب تشکیلاتی هم آزاد بود. ۷ "
#طاهر_احمدزاده
#یادها
#اکنون
🆔 @Shariati40
📌ادامه متن در لینک زیر می توانید مطالعه فرمایید.
Telegraph
دلبستۀ آزادی
دلبستۀ آزادی ۱. استاد طاهر احمدزاده (۱۳۰۰ _ ۱۳۹۶ش) «از پیشگامان جنبش نوگرایی دینی در ایران است. وی از سال ۱۳۲۰ در کنار استاد محمد تقی شریعتی در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد فعالیتهای عقیدتی و سیاسی خود را آغاز کرد. در جنبش ملی شدن صنعت نفت و جبهه ملی ایران…
🔷📸چهارمین سالگرد طاهراحمدزاده؛
🔸🔹یکعمر مبارزه در راه "آزادی، آگاهی و عدالت".
#یادها
#طاهر_احمدزاده
#اکنون
🆔 @Shariati40
🔸🔹یکعمر مبارزه در راه "آزادی، آگاهی و عدالت".
#یادها
#طاهر_احمدزاده
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆بیست ماه پر بار
🖋طاهر احمدزاده
📌منبع: توس (شماره ۶۶۷)
🔆تاریخ: ۱۸ تیر ۱۳۷۵
🔆بررسی همه جانبهٔ زندگی و آثار و عقاید و اندیشههای زنده یاد دکتر علی شریعتی، نیازمند بحثی گسترده است که در محدوده این مقاله نمی گنجد. لذا در این نوشته، تنها، نگاهی گذرا به مقطعی از زندگی فکری و سیاسی رو خواهیم داشت که با توجه به آثار سازنده آن، اگر آن را حساس ترین و سرنوشت سازترین مرحله زندگی او بنامیم، سخنی اغراق آمیز نخواهد بود؛ مرحلهای که کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
📌برای مطالعه کامل مصاحبه به لینک زیر مراجعه شود.
http://drshariati.org/?p=26152
#یادها_خاطرات
#طاهر_احمدزاده
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🖋طاهر احمدزاده
📌منبع: توس (شماره ۶۶۷)
🔆تاریخ: ۱۸ تیر ۱۳۷۵
🔆بررسی همه جانبهٔ زندگی و آثار و عقاید و اندیشههای زنده یاد دکتر علی شریعتی، نیازمند بحثی گسترده است که در محدوده این مقاله نمی گنجد. لذا در این نوشته، تنها، نگاهی گذرا به مقطعی از زندگی فکری و سیاسی رو خواهیم داشت که با توجه به آثار سازنده آن، اگر آن را حساس ترین و سرنوشت سازترین مرحله زندگی او بنامیم، سخنی اغراق آمیز نخواهد بود؛ مرحلهای که کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
📌برای مطالعه کامل مصاحبه به لینک زیر مراجعه شود.
http://drshariati.org/?p=26152
#یادها_خاطرات
#طاهر_احمدزاده
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
Forwarded from ایران فردا
☘️«انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن»
🔺 یادمان چهارمین سالگشت درگذشت استاد طاهر احمدزاده
💠 مژگان احمدزاده
@iranfardamag
▪️ پدرم در کتاب خاطراتش به نام " آزادی؛شأن انسان» نقل میکند که در آخرین دیدارش با فرزندانش مسعود و مجید، به آنها گفت: «شما در خانوادهای بزرگ شدهاید که شعار توحیدیاش این بوده که انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن و این میشود ایمان و بعد در آن راه ثابت قدم و استوار باش. امیدوارم که شما هم درست اندیشیده و درست انتخاب کرده باشید.»
🔸پدرم در آن سالها نمیدانست که پسرانش چه راهی را انتخاب کردهاند. وقتی از واقعه سیاهکل با خبر شد، تحت تاثیر محتوای انسانی آن قرار گرفت و بسیار امیدوار شد. او از بچه های سیاهکل به عنوان گل هایی که از منجلاب دوران پس از کودتا ۲۸ مرداد روییدهاند، نام برد. پدر تاکید داشت که مهم حرکت است، حرکتی با محتوی انسانی و با هدف رهایی انسان ها. او همچون مرحوم ایت الله طالقانی اعتقاد داشت که هر کس که در راه مبارزه با استبداد قدم بردارد ، بی آنکه بداند در راه انبیا پا نهاده است.
▪️پدرم مذهبی بود، اما پیرو اسلام حضرت علی و نه اسلام معاویه. به اعتقاد او هدف اصلی پیامبران همواره این بوده که در راه رهایی انسان ها از بردگی ملموس و غیر ملموس تلاش کنند. او ناراحت بود که قرآن از صحنه زندگی طرد شده و به وسیله ای برای تزیین مجالس عقد و عزاداری تبدیل شده است. این در حالی است که قرآن می تواند الگویی برای زندگی باشد. این جمله مولانا را همواره تکرار می کرد که «ما ز قران مغز را برداشتیم پوست را نزد سگان انداختیم.»
🔸از دیدگاه او پیام اصلی توحید ناشناخته مانده و آنچه به نام اسلام در کشورهای اسلامی مطرح است جز یک سری آداب و رسومی بیش نیست. در این راستا پس از سالها تحقیق و تفحص در قران و بحث و گفتگو با متفکرین اسلامی همچون مرحوم آیت الله طالقانی، کتاب «جهان بینی توحیدی» را در اواخر دهه چهل نوشت و در طول مدت زندان در دهه ۵۰ آن را تکمیل کرد. چکیده جهان بینی توحیدی این بود که «ای انسان خدا تو را آزاد خلق کرده، پس بیاندیش و انتخاب کن و در این راه ثابت قدم باش. چون این آزادی را خداوند به انسان داده و شان اوست و لازمه تکامل و رشد او به سوی حق تعالی است، لاجرم هر انسان یا جامعه ای که حرمت انسان را نا دیده انگارد مثل آن است که خداوند آفریننده انسان را نادیده گرفته است.» پدرمعتقد بود که «واژه کفر به معنی انکار خدا نیست به معنی عدم هماهنگی زبان و اندیشه است، چنان که قران در مورد کفار می گوید که به زبان چیزی می گویند که در اندیشه ندارند پس کافر کسی است که حق را می پوشاند نه کسی که به خدا اعتقاد ندارد.»
▪️ او همیشه سعی در حل اختلافات بین گروه های مبارز در دهه ۴۰ و ۵۰ داشت. ساواک از او به عنوان حلقه اتصال بین روحانیون مبارز و روشنفکران جامعه یاد می کرد.
🔸در مدت کوتاهی که در ابتدای انقلاب، بالاجبار و از روی حس مسئولیت و به سفارش مرحوم استاد شریعتی پست استانداری خراسان را پذیرفت، هیچگونه حقوقی دریافت نکرد و در کاخ استانداری هم زندگی نکرد. الگویش شادروان دکتر مصدق بود و اعتقاد داشت بیت المال متعلق به مردم است.
▪️ صداقت در کلام و رفتار برایش بسیار مهم بود و به آن تکیه می کرد و اعتقاد داشت صداقت پیش زمینه عدالت است و بر آن تقدم دارد چرا که در قران بیش از ۱۵۰ بار از صداقت و فقط ۲۷ بار از عدالت یاد شده که به نظر او «این خود بر تقدم صداقت بر عدالت گواهی می دهد، تا مباد که در تظاهر به عدالت، صداقت به فراموشی سپرده شود» و همواره این آیه از قران کریم را تکرار می کرد: «تمت کلمه ربک صدقا و عدلا» پیام خداوند برای همه انسانها در صداقت و عدالت خلاصه شده است (سوره انعام آیه ۱۱۵).»
🔸پدرحوادث تلخ و ناگوار زندگیش را زیاد بازگو و تکرار نمی کرد. با آن که در دهه ۶۰ در زندان اوین روز های بسیار تلخی را گذرانده بود، فقط در ابتدای آزادی از زندان، حقایق را برای ثبت در تاریخ بیان کرد. بسیار با گذشت بود و هرگز انتقامجو و کینه توز نبود. همانگونه که به من و برادر کوچکم خطبه حضرت علی را در خصوص عفو و گذشت آموزش می داد، خود نیز به آن عمل میکرد و بازجوها و شکنجه گران قبل و بعد از انقلاب خود را می بخشید و می گفت «من از شما هیچ کینه ای به دل ندارم ».
▪️ هدف پدرم رهایی انسان بود و همین هدف والا موجب شد تا سختی ها، ناملایمات زندگی، شهادت فرزندانش مسعود و مجید و مجتبی، شکنجه ها و توهین و تهمت های ناروایی که به او زده می شد را، به جان بخرد و سعادت و راحتی خود و خانواده اش را فدای این آرمانهای والای انسانی نماید. او همیشه امیدوار بود. یادشان مانا!
منبع: آزادی، شان انسان؛ خاطرات طاهر احمدزاده
#ایران_فردا
#طاهر_احمدزاده
عکس : ناصر میناچی ، طاهر احمدزاده و پوران شریعت رضوی
سی امین سالگرد شهادت شریعتی
https://bit.ly/3Ie51iU
🔺 یادمان چهارمین سالگشت درگذشت استاد طاهر احمدزاده
💠 مژگان احمدزاده
@iranfardamag
▪️ پدرم در کتاب خاطراتش به نام " آزادی؛شأن انسان» نقل میکند که در آخرین دیدارش با فرزندانش مسعود و مجید، به آنها گفت: «شما در خانوادهای بزرگ شدهاید که شعار توحیدیاش این بوده که انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن و این میشود ایمان و بعد در آن راه ثابت قدم و استوار باش. امیدوارم که شما هم درست اندیشیده و درست انتخاب کرده باشید.»
🔸پدرم در آن سالها نمیدانست که پسرانش چه راهی را انتخاب کردهاند. وقتی از واقعه سیاهکل با خبر شد، تحت تاثیر محتوای انسانی آن قرار گرفت و بسیار امیدوار شد. او از بچه های سیاهکل به عنوان گل هایی که از منجلاب دوران پس از کودتا ۲۸ مرداد روییدهاند، نام برد. پدر تاکید داشت که مهم حرکت است، حرکتی با محتوی انسانی و با هدف رهایی انسان ها. او همچون مرحوم ایت الله طالقانی اعتقاد داشت که هر کس که در راه مبارزه با استبداد قدم بردارد ، بی آنکه بداند در راه انبیا پا نهاده است.
▪️پدرم مذهبی بود، اما پیرو اسلام حضرت علی و نه اسلام معاویه. به اعتقاد او هدف اصلی پیامبران همواره این بوده که در راه رهایی انسان ها از بردگی ملموس و غیر ملموس تلاش کنند. او ناراحت بود که قرآن از صحنه زندگی طرد شده و به وسیله ای برای تزیین مجالس عقد و عزاداری تبدیل شده است. این در حالی است که قرآن می تواند الگویی برای زندگی باشد. این جمله مولانا را همواره تکرار می کرد که «ما ز قران مغز را برداشتیم پوست را نزد سگان انداختیم.»
🔸از دیدگاه او پیام اصلی توحید ناشناخته مانده و آنچه به نام اسلام در کشورهای اسلامی مطرح است جز یک سری آداب و رسومی بیش نیست. در این راستا پس از سالها تحقیق و تفحص در قران و بحث و گفتگو با متفکرین اسلامی همچون مرحوم آیت الله طالقانی، کتاب «جهان بینی توحیدی» را در اواخر دهه چهل نوشت و در طول مدت زندان در دهه ۵۰ آن را تکمیل کرد. چکیده جهان بینی توحیدی این بود که «ای انسان خدا تو را آزاد خلق کرده، پس بیاندیش و انتخاب کن و در این راه ثابت قدم باش. چون این آزادی را خداوند به انسان داده و شان اوست و لازمه تکامل و رشد او به سوی حق تعالی است، لاجرم هر انسان یا جامعه ای که حرمت انسان را نا دیده انگارد مثل آن است که خداوند آفریننده انسان را نادیده گرفته است.» پدرمعتقد بود که «واژه کفر به معنی انکار خدا نیست به معنی عدم هماهنگی زبان و اندیشه است، چنان که قران در مورد کفار می گوید که به زبان چیزی می گویند که در اندیشه ندارند پس کافر کسی است که حق را می پوشاند نه کسی که به خدا اعتقاد ندارد.»
▪️ او همیشه سعی در حل اختلافات بین گروه های مبارز در دهه ۴۰ و ۵۰ داشت. ساواک از او به عنوان حلقه اتصال بین روحانیون مبارز و روشنفکران جامعه یاد می کرد.
🔸در مدت کوتاهی که در ابتدای انقلاب، بالاجبار و از روی حس مسئولیت و به سفارش مرحوم استاد شریعتی پست استانداری خراسان را پذیرفت، هیچگونه حقوقی دریافت نکرد و در کاخ استانداری هم زندگی نکرد. الگویش شادروان دکتر مصدق بود و اعتقاد داشت بیت المال متعلق به مردم است.
▪️ صداقت در کلام و رفتار برایش بسیار مهم بود و به آن تکیه می کرد و اعتقاد داشت صداقت پیش زمینه عدالت است و بر آن تقدم دارد چرا که در قران بیش از ۱۵۰ بار از صداقت و فقط ۲۷ بار از عدالت یاد شده که به نظر او «این خود بر تقدم صداقت بر عدالت گواهی می دهد، تا مباد که در تظاهر به عدالت، صداقت به فراموشی سپرده شود» و همواره این آیه از قران کریم را تکرار می کرد: «تمت کلمه ربک صدقا و عدلا» پیام خداوند برای همه انسانها در صداقت و عدالت خلاصه شده است (سوره انعام آیه ۱۱۵).»
🔸پدرحوادث تلخ و ناگوار زندگیش را زیاد بازگو و تکرار نمی کرد. با آن که در دهه ۶۰ در زندان اوین روز های بسیار تلخی را گذرانده بود، فقط در ابتدای آزادی از زندان، حقایق را برای ثبت در تاریخ بیان کرد. بسیار با گذشت بود و هرگز انتقامجو و کینه توز نبود. همانگونه که به من و برادر کوچکم خطبه حضرت علی را در خصوص عفو و گذشت آموزش می داد، خود نیز به آن عمل میکرد و بازجوها و شکنجه گران قبل و بعد از انقلاب خود را می بخشید و می گفت «من از شما هیچ کینه ای به دل ندارم ».
▪️ هدف پدرم رهایی انسان بود و همین هدف والا موجب شد تا سختی ها، ناملایمات زندگی، شهادت فرزندانش مسعود و مجید و مجتبی، شکنجه ها و توهین و تهمت های ناروایی که به او زده می شد را، به جان بخرد و سعادت و راحتی خود و خانواده اش را فدای این آرمانهای والای انسانی نماید. او همیشه امیدوار بود. یادشان مانا!
منبع: آزادی، شان انسان؛ خاطرات طاهر احمدزاده
#ایران_فردا
#طاهر_احمدزاده
عکس : ناصر میناچی ، طاهر احمدزاده و پوران شریعت رضوی
سی امین سالگرد شهادت شریعتی
https://bit.ly/3Ie51iU
Telegraph
☘️«انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن»
💠 مژگان احمدزاده @iranfardamag ▪️ پدرم در کتاب خاطراتش به نام " آزادی شأن انسان» نقل می کند که در آخرین دیدارش با فرزندانش مسعود و مجید، به آنها گفت: «شما در خانواده ای بزرگ شده اید که شعار توحیدی اش این بوده که انسان باش، بیاندیش و انتخاب کن و این می…
🔷🔸اسلام علی در برابر اسلام معاویه !
🖋طاهر احمدزاده
🔸علی (ع) دوران کودکی را تقریبٲ زیر نظر محمد (ص) گذراند و تصدی تربیتش با او بود. در سیزده سالگی و به مجرد آغاز بعثت به اسلام ایمان آورد و از آن پس در تمام مصائب و مشکلات شریک پیغمبر بود. تقریبٱ در همه غزوات شرکت کرد و بی نظیرترین فداکاری ها را نمود. واجد و جامع همه فضایل و مکارم اخلاقی بود.
🔹 در حال حاضر که به محافل سرور مذهبی برویم، آنچه خبری نیست، آشنایی به راه و روش و تفکر و زندگی علی و استنتاج و بهره گیری برای آینده است.
🔸ابوسفیان ها و معاویه ها احساس کردند که دیگر سنگر بت پرستی بی ارزش و غیر قابل دفاع شده و قدرت مقاومت در برابر ضربات کوبندۀ نهضت اسلامی را ندارند. به فکر افتادند که از اسلام سنگری نو و پناهگاهی تازه برای خود ایجاد کنند. این بود که به اسلام گرویدند.
🔹 اگر اکنون معاویه - که تاریخ ماسک تزویرش را پاره کرد - زنده شود و اعلان کند که من همان معاویه ۱۳۰۰ سال قبل هستم و آمده ام تا در کشور اسلامی شیعی مذهب شما، حکومت را در دست بگیرم، ... مردم یکپارچه و متحدا علیه او قیام می کنند. ولی نکته آموزنده این است که معاویه همچنان که در زمان علی نقاب تشیع به چهره زد، اکنون نیز چنان خواهد کرد و بیش از همه مدح و ثنای علی خواهد کرد… لکن همچنان مقاصد پلید خود را در باطن و با کمال مهارت تعقیب خواهد کرد.
🔹آن چیزی که برای معاویه ها خطرناک است و تهدیدشان می کند، آشنایی مردم با روح اسلام و هدف علی است، نه سرگرمی آنان به اقامه شعائر دینی و برگزاری مراسم مذهبی. و اگر مردان آزاده و با شرافت و با ایمانی مثل میثم ها و عمارها و ابوذرها، پرچم مقدس مبارزه را علیه این معاویه به دست گیرند، دیگر نه به اتهام محبت و ارادت به علی بلکه به اتهامی متناسب با این زمان - اقدام علیه امنیت کشور- سرکوب می شوند.
***
🔹🔸آنچه گذشت فرازهایی از کتاب "فرصت ها را مغتنم شماریم" بود.
این کتاب صورت مکتوب سخنرانی استاد طاهر احمدزاده است که در سال ۱۳۴۰ به مناسبت ولادت امام علی(ع) در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد ایراد شده است و بعد از آن بارها چاپ و نشر شده است.
🔹نویسنده در این اثر کوشیده است، به سهم خود، مسئولیت مسلمانان را به عنوان انسان آگاه و متعهد به آنان یادآوری کند تا «معاویه» های زمانه خود را خوب بشناسند و بتوانند «یک محیط فاسد و غیر سالم و فقط به ظاهر اسلامی را، که در آن اقلیت معدودی متمتع و اکثریت عظیمی محرومند، دگرگون سازند...»(۱)
استاد احمدزاده در خاطرات خود نقل می کنند که این کتاب «در پرونده [زندان] دهه ۴۰ جزو مدارک بود و از آن تبرئه شده بودم، دوباره در پرونده سال ۵۰ گنجانده بودند و به عنوان سندی دال بر اقدام بر ضد امنیت کشور از آن علیه من استفاده شد.»(۲) و به ده سال زندان محکوم شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!
_
📌به کوشش:
مژگان احمدزاده/ سید خلیل حسینی
🔹۱. فرصتها را مغتنم شماریم، انتشارات محقق، چاپ اول ، ۱۳۹٨
🔸۲. آزادی شأن انسان، خاطرات طاهر احمدزاده
(جلد اول - ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۷)
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#اکنون
🆔 @Shariati40
📌فایل پیوست کتاب فرصتها را مغتنم شماریم قابل دریافت می باشد
🖋طاهر احمدزاده
🔸علی (ع) دوران کودکی را تقریبٲ زیر نظر محمد (ص) گذراند و تصدی تربیتش با او بود. در سیزده سالگی و به مجرد آغاز بعثت به اسلام ایمان آورد و از آن پس در تمام مصائب و مشکلات شریک پیغمبر بود. تقریبٱ در همه غزوات شرکت کرد و بی نظیرترین فداکاری ها را نمود. واجد و جامع همه فضایل و مکارم اخلاقی بود.
🔹 در حال حاضر که به محافل سرور مذهبی برویم، آنچه خبری نیست، آشنایی به راه و روش و تفکر و زندگی علی و استنتاج و بهره گیری برای آینده است.
🔸ابوسفیان ها و معاویه ها احساس کردند که دیگر سنگر بت پرستی بی ارزش و غیر قابل دفاع شده و قدرت مقاومت در برابر ضربات کوبندۀ نهضت اسلامی را ندارند. به فکر افتادند که از اسلام سنگری نو و پناهگاهی تازه برای خود ایجاد کنند. این بود که به اسلام گرویدند.
🔹 اگر اکنون معاویه - که تاریخ ماسک تزویرش را پاره کرد - زنده شود و اعلان کند که من همان معاویه ۱۳۰۰ سال قبل هستم و آمده ام تا در کشور اسلامی شیعی مذهب شما، حکومت را در دست بگیرم، ... مردم یکپارچه و متحدا علیه او قیام می کنند. ولی نکته آموزنده این است که معاویه همچنان که در زمان علی نقاب تشیع به چهره زد، اکنون نیز چنان خواهد کرد و بیش از همه مدح و ثنای علی خواهد کرد… لکن همچنان مقاصد پلید خود را در باطن و با کمال مهارت تعقیب خواهد کرد.
🔹آن چیزی که برای معاویه ها خطرناک است و تهدیدشان می کند، آشنایی مردم با روح اسلام و هدف علی است، نه سرگرمی آنان به اقامه شعائر دینی و برگزاری مراسم مذهبی. و اگر مردان آزاده و با شرافت و با ایمانی مثل میثم ها و عمارها و ابوذرها، پرچم مقدس مبارزه را علیه این معاویه به دست گیرند، دیگر نه به اتهام محبت و ارادت به علی بلکه به اتهامی متناسب با این زمان - اقدام علیه امنیت کشور- سرکوب می شوند.
***
🔹🔸آنچه گذشت فرازهایی از کتاب "فرصت ها را مغتنم شماریم" بود.
این کتاب صورت مکتوب سخنرانی استاد طاهر احمدزاده است که در سال ۱۳۴۰ به مناسبت ولادت امام علی(ع) در کانون نشر حقایق اسلامی مشهد ایراد شده است و بعد از آن بارها چاپ و نشر شده است.
🔹نویسنده در این اثر کوشیده است، به سهم خود، مسئولیت مسلمانان را به عنوان انسان آگاه و متعهد به آنان یادآوری کند تا «معاویه» های زمانه خود را خوب بشناسند و بتوانند «یک محیط فاسد و غیر سالم و فقط به ظاهر اسلامی را، که در آن اقلیت معدودی متمتع و اکثریت عظیمی محرومند، دگرگون سازند...»(۱)
استاد احمدزاده در خاطرات خود نقل می کنند که این کتاب «در پرونده [زندان] دهه ۴۰ جزو مدارک بود و از آن تبرئه شده بودم، دوباره در پرونده سال ۵۰ گنجانده بودند و به عنوان سندی دال بر اقدام بر ضد امنیت کشور از آن علیه من استفاده شد.»(۲) و به ده سال زندان محکوم شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد!
_
📌به کوشش:
مژگان احمدزاده/ سید خلیل حسینی
🔹۱. فرصتها را مغتنم شماریم، انتشارات محقق، چاپ اول ، ۱۳۹٨
🔸۲. آزادی شأن انسان، خاطرات طاهر احمدزاده
(جلد اول - ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۷)
#طاهر_احمدزاده
#یادداشت
#اکنون
🆔 @Shariati40
📌فایل پیوست کتاب فرصتها را مغتنم شماریم قابل دریافت می باشد