Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸امید و نومیدی ( رفراندم و انتخابات)
📌مصاحبه احسان شریعتی با پایگاه اطلاع رسانی جماران (محورهایی از مصاحبه + فایل متن کامل مصاحبه در پیوست):
🔸»... امروزه نه روشهای خشونت و قهرآمیز شبیه انقلاب مسلح و جنگ خارجی و فروپاشی جواب میدهد نه روشهای اصلاحی مصلحت گرا و پراگماتیستی موفق است، بدین معنا که با ورود به سیستم و با اجازه و بهسبک چانهزنی در بالا بدون پشتوانه مردمی، دست به اصلاحات زد. بلکه «راه سومی» باید دنبال شود که خیلی هم یافتش سخت است زیرا همیشه در پس ذهن ما فقط دو راه و دوگانهٔ «رفرم و انقلاب» وجود داشته است. متاسفانه راه سوم را نتوانستهایم بیابیم ...«
🔹» ... معنای «راه سوم» این است که ما روش آگاهی رهاییبخش (اصلاحگری اساسی و ساختاری) را در پیش گیریم، یعنی در همه زمینهها، از دیپلماسی گرفته تا قدرت دفاع نظامی و محیط زیست و..، چشماندازهای درست و علمی و عملی را شناسایی کنیم و این بدیل را از طریق رسانه و فضای مجازی، آموزش-و-پرورش و هنر-و-ادبیات، و حضور و مشارکت در عرصهٔ اجتماعی و سیاسی، به جامعه عرضه کنیم ...«
🔸» ... باید از نیرویی که سالم باشد و بخواهد اصلاحاتی اساسی انجام دهد، حمایت کرد. من نوعی باید ببینم جامعه یا همین نیروهای اصلاحطلب چه چشمانداز فکریای را تعقیب میکنند؟ تعیین این چشماندازها کار روشنفکر بوده و امروز دچار اختلال شده است. متاسفانه اصلاحطلبان درون قدرت هیچ چشمانداز جدیای ارايه ندادهاند و اگر چند سوال اساسی و استراتژیک از بسیاری از آنها شود، گاه از پاسخ عاجز میمانند. برای نمونه، وقتی از آنها پرسیده شود که در قدرت چگونه میخواهید با مافیاهای مختلف از زباله، ماشین، ساخت-و-ساز، دیپلماسی و ..، و در برابر اینان که میخواهند نظم و مناسبات و تفاهمهای خود را به شما تحمیل کنند، مقابله کنید، از پاسخ درمیمانند ...«
🔹» ... منظور از شعار «نه شرقی، نه غربی» این بود که نه دیکتاتوری شرقی و نه استثمار-و-استعمار غربی، بلکه مدل و راه سومی که انسانی، اسلامی و ایرانی، باشد. مدلی که در آن عدالت و آزادی همراه هم و معطوف به توسعه و تعالی باشند ...«
🔸» ... روشنفکران جامعه به این صفت بهترست وارد قدرت دولتی یا سیاسی نشوند. من روشنفکر باید از نیروی فکری و نیروی مردمی و اجتماعیای که میتوانم داشته باشم، استفاده کنم ...«
#امید
#انتخابات
#رفراندم
#مصاحبه
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌مصاحبه احسان شریعتی با پایگاه اطلاع رسانی جماران (محورهایی از مصاحبه + فایل متن کامل مصاحبه در پیوست):
🔸»... امروزه نه روشهای خشونت و قهرآمیز شبیه انقلاب مسلح و جنگ خارجی و فروپاشی جواب میدهد نه روشهای اصلاحی مصلحت گرا و پراگماتیستی موفق است، بدین معنا که با ورود به سیستم و با اجازه و بهسبک چانهزنی در بالا بدون پشتوانه مردمی، دست به اصلاحات زد. بلکه «راه سومی» باید دنبال شود که خیلی هم یافتش سخت است زیرا همیشه در پس ذهن ما فقط دو راه و دوگانهٔ «رفرم و انقلاب» وجود داشته است. متاسفانه راه سوم را نتوانستهایم بیابیم ...«
🔹» ... معنای «راه سوم» این است که ما روش آگاهی رهاییبخش (اصلاحگری اساسی و ساختاری) را در پیش گیریم، یعنی در همه زمینهها، از دیپلماسی گرفته تا قدرت دفاع نظامی و محیط زیست و..، چشماندازهای درست و علمی و عملی را شناسایی کنیم و این بدیل را از طریق رسانه و فضای مجازی، آموزش-و-پرورش و هنر-و-ادبیات، و حضور و مشارکت در عرصهٔ اجتماعی و سیاسی، به جامعه عرضه کنیم ...«
🔸» ... باید از نیرویی که سالم باشد و بخواهد اصلاحاتی اساسی انجام دهد، حمایت کرد. من نوعی باید ببینم جامعه یا همین نیروهای اصلاحطلب چه چشمانداز فکریای را تعقیب میکنند؟ تعیین این چشماندازها کار روشنفکر بوده و امروز دچار اختلال شده است. متاسفانه اصلاحطلبان درون قدرت هیچ چشمانداز جدیای ارايه ندادهاند و اگر چند سوال اساسی و استراتژیک از بسیاری از آنها شود، گاه از پاسخ عاجز میمانند. برای نمونه، وقتی از آنها پرسیده شود که در قدرت چگونه میخواهید با مافیاهای مختلف از زباله، ماشین، ساخت-و-ساز، دیپلماسی و ..، و در برابر اینان که میخواهند نظم و مناسبات و تفاهمهای خود را به شما تحمیل کنند، مقابله کنید، از پاسخ درمیمانند ...«
🔹» ... منظور از شعار «نه شرقی، نه غربی» این بود که نه دیکتاتوری شرقی و نه استثمار-و-استعمار غربی، بلکه مدل و راه سومی که انسانی، اسلامی و ایرانی، باشد. مدلی که در آن عدالت و آزادی همراه هم و معطوف به توسعه و تعالی باشند ...«
🔸» ... روشنفکران جامعه به این صفت بهترست وارد قدرت دولتی یا سیاسی نشوند. من روشنفکر باید از نیروی فکری و نیروی مردمی و اجتماعیای که میتوانم داشته باشم، استفاده کنم ...«
#امید
#انتخابات
#رفراندم
#مصاحبه
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸انتخابِ «گفتگو»یی فرا-انتخاباتی
🖋احسان شریعتی
🔸در روز جهانی «حقوق بشر»، و در ایامی که بیرغبتی عمومی، ناشی از حوادث خونین آبانماه گذشته، نسبت به جوّ انتخاباتی مقننهٔ پیشرو، در اختلافنظرهای جاری پیرامون ضرورت شرکت یا غیبت نیز بازتاب یافته است، بازخوانی متن زیر از هانا آرنت میتواند نگاه فراختری از ضرورت، هدف و نحوهٔ حضور گفتگویی در حوزهٔ عمومی به ما ببخشد.
🔹مسیر بازسازی دنیای مشترک انسانی و بازیابی «دوستی» مدنی، گذار الزامی از صندوق رأی نیست، بلکه تمهید شرایط امکان یک «گفتگو»ی واقعی در سپهر سیاسی است. به این معنا که نقطهٔ ثقل گفتگوی واقعی، یعنی همراه با تنش و چالش مدنی، فراتر از میدان خالی باقیمانده از تیغ «نظارت استصوابی» خواهد رفت و در سراسر عرصهٔ اجتماعی توسط آراء عمومی بیان خواهد شد؛ یعنی «راه سومی» فراسوی سازش و خشونت.
🔸«امروزه عادت کردهایم که در دوستی فقط پدیدهٔ صمیمیت را ببینیم، آنجا که دوستان بدون در نظرگرفتن جهان و مقتضیات آن، قلبهای خود را بر یکدیگر می گشایند... روسو، و نه لسینگ، بهترین نمایندهٔ این تصور، مطابق با ازخودبیگانگی فردی مدرن است، که فقط با جدایی از هر نوع زیست عمومی و بهشکل خصوصی و رو-در-رو، میتواند آشکار شود. ازاینرو درک اهمیت سیاسی دوستی برای ما دشوار است. برای نمونه، هنگامی که نزد ارسطو میخوانیم که دوستی میان شهروندان، فیلیا -philia- ، یکی از شرطهای اساسی بهروزی مشترک است، میل داریم اینطور بپنداریم که ارسطو تنها از نبود تفرقه و جنگ داخلی در دل شهر سخن میگوید. برای یونانیان اما، جوهر دوستی عبارت از گفتار بود. آنها بر این باور بودند كه تنها نوعی «با یکدیگر-سخن گفتن» دایمی، شهروندان را در یک دولتشهر-پولیس- متحد میسازد. با گفتگو است که اهمیت سیاسی دوستی و انسانیت خاص آن ظهور مییابد. گفتگو (بهخلاف محاورات صمیمانه خصوصی که در آن جانهای فردی از خود میگویند)، هرقدر هم که از لذت حضور دوست متأثرباشد، دلمشغول جهان مشترکی است که تا آنهنگام که انسانها دایما دربارهٔ آن بحث نکنند، بهمعنای دقیق کلمه «غیرانسانی» میماند. زیرا جهان ازآنرو که توسط آدمیان ساخته شده انسانی نیست و بدانرو که صدای انسان در آن طنین میاندازد انسانی نمیشود، بلکه تنها آنگاه که موضوع دیالوگ میگردد، انسانی میشود. امور جهان با هر شدتی که ما را متآثر سازند، با هر عمقی که ما را منقلب سازند و برانگیزانند، تنها لحظهای برای ما انسانی خواهند شد که بتوانیم با همنوعان خود دربارهٔ آن بحث کنیم. هر چیز که نتواند موضوع دیالوگ قرارگیرد، میتواند بسیار والا، سهمناک یا رازآلود باشد و حتی صدایی انسانی برای پژواک یافتن در جهان بیابد، اما در حقیقت انسانی نیست. ما با سخن گفتن پیرامون آنچه در جهان و در ما میگذرد آنها را انسانی میسازیم و در این سخن گفتن میآموزیم که انسان باشیم. چنین انسانیتی که در گفتگوهای دوستی تحقق مییافت را یونانیان انساندوستی -فیلانتروپیا- مینامیدند، «عشق به بشر»، زیرا این انسانیت در آمادگی برای تقسیم کردن جهان با دیگران نمودار میشود.»
📌 هانا آرنت، «انسانها در عصر ظلمت» ، ص ۲۴
#انتخابات
#حقوق_بشر
#نظارت_استصوابی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📸تصویر: «صندلی شکسته»، سازمان ملل
🖋احسان شریعتی
🔸در روز جهانی «حقوق بشر»، و در ایامی که بیرغبتی عمومی، ناشی از حوادث خونین آبانماه گذشته، نسبت به جوّ انتخاباتی مقننهٔ پیشرو، در اختلافنظرهای جاری پیرامون ضرورت شرکت یا غیبت نیز بازتاب یافته است، بازخوانی متن زیر از هانا آرنت میتواند نگاه فراختری از ضرورت، هدف و نحوهٔ حضور گفتگویی در حوزهٔ عمومی به ما ببخشد.
🔹مسیر بازسازی دنیای مشترک انسانی و بازیابی «دوستی» مدنی، گذار الزامی از صندوق رأی نیست، بلکه تمهید شرایط امکان یک «گفتگو»ی واقعی در سپهر سیاسی است. به این معنا که نقطهٔ ثقل گفتگوی واقعی، یعنی همراه با تنش و چالش مدنی، فراتر از میدان خالی باقیمانده از تیغ «نظارت استصوابی» خواهد رفت و در سراسر عرصهٔ اجتماعی توسط آراء عمومی بیان خواهد شد؛ یعنی «راه سومی» فراسوی سازش و خشونت.
🔸«امروزه عادت کردهایم که در دوستی فقط پدیدهٔ صمیمیت را ببینیم، آنجا که دوستان بدون در نظرگرفتن جهان و مقتضیات آن، قلبهای خود را بر یکدیگر می گشایند... روسو، و نه لسینگ، بهترین نمایندهٔ این تصور، مطابق با ازخودبیگانگی فردی مدرن است، که فقط با جدایی از هر نوع زیست عمومی و بهشکل خصوصی و رو-در-رو، میتواند آشکار شود. ازاینرو درک اهمیت سیاسی دوستی برای ما دشوار است. برای نمونه، هنگامی که نزد ارسطو میخوانیم که دوستی میان شهروندان، فیلیا -philia- ، یکی از شرطهای اساسی بهروزی مشترک است، میل داریم اینطور بپنداریم که ارسطو تنها از نبود تفرقه و جنگ داخلی در دل شهر سخن میگوید. برای یونانیان اما، جوهر دوستی عبارت از گفتار بود. آنها بر این باور بودند كه تنها نوعی «با یکدیگر-سخن گفتن» دایمی، شهروندان را در یک دولتشهر-پولیس- متحد میسازد. با گفتگو است که اهمیت سیاسی دوستی و انسانیت خاص آن ظهور مییابد. گفتگو (بهخلاف محاورات صمیمانه خصوصی که در آن جانهای فردی از خود میگویند)، هرقدر هم که از لذت حضور دوست متأثرباشد، دلمشغول جهان مشترکی است که تا آنهنگام که انسانها دایما دربارهٔ آن بحث نکنند، بهمعنای دقیق کلمه «غیرانسانی» میماند. زیرا جهان ازآنرو که توسط آدمیان ساخته شده انسانی نیست و بدانرو که صدای انسان در آن طنین میاندازد انسانی نمیشود، بلکه تنها آنگاه که موضوع دیالوگ میگردد، انسانی میشود. امور جهان با هر شدتی که ما را متآثر سازند، با هر عمقی که ما را منقلب سازند و برانگیزانند، تنها لحظهای برای ما انسانی خواهند شد که بتوانیم با همنوعان خود دربارهٔ آن بحث کنیم. هر چیز که نتواند موضوع دیالوگ قرارگیرد، میتواند بسیار والا، سهمناک یا رازآلود باشد و حتی صدایی انسانی برای پژواک یافتن در جهان بیابد، اما در حقیقت انسانی نیست. ما با سخن گفتن پیرامون آنچه در جهان و در ما میگذرد آنها را انسانی میسازیم و در این سخن گفتن میآموزیم که انسان باشیم. چنین انسانیتی که در گفتگوهای دوستی تحقق مییافت را یونانیان انساندوستی -فیلانتروپیا- مینامیدند، «عشق به بشر»، زیرا این انسانیت در آمادگی برای تقسیم کردن جهان با دیگران نمودار میشود.»
📌 هانا آرنت، «انسانها در عصر ظلمت» ، ص ۲۴
#انتخابات
#حقوق_بشر
#نظارت_استصوابی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📸تصویر: «صندلی شکسته»، سازمان ملل
Telegram
🖇 attach
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«مقتضیات دیپلماسی ملی در قبال تحولات امریکا کدامند؟»
📌 احسان شریعتی، گفتگو (پایگاه خبری جماران)
🔷🔸« ما بهعنوان شهروندان و روشنفکران مستقل جامعهٔ ایران از منظر منافع و مصالح ملی و مردمی به این تحولات، خواه تنشها و خواه توافقها، مینگریم و نه جنگ و تحریم خانمانبرانداز را میخواهیم و نه سازش و بدهبستانهای پنهان و غیرشفاف این و آن را. اکثریت مردم ایران و آمریکا تاکنون بارها نشان دادهاند که مذاکره و توافق آشکار و قانونبنیاد مبتنی بر حقوق و معاهدات بینالمللی و مصالح ملی و منطقهای بر مبنای معیارهای صلح و آزادی، عدالت و توسعه، را میخواهند.»
#آمریکا
#انتخابات
#نژاد_پرستی
#ترامپ
#بایدن
#دیپلماسی_ملی
#مصاحبه
✅ @Dr_ehsanshariati
📌لینک کامل گفتگو در وبسایت رسمی احسان شریعتی
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1052
📌 احسان شریعتی، گفتگو (پایگاه خبری جماران)
🔷🔸« ما بهعنوان شهروندان و روشنفکران مستقل جامعهٔ ایران از منظر منافع و مصالح ملی و مردمی به این تحولات، خواه تنشها و خواه توافقها، مینگریم و نه جنگ و تحریم خانمانبرانداز را میخواهیم و نه سازش و بدهبستانهای پنهان و غیرشفاف این و آن را. اکثریت مردم ایران و آمریکا تاکنون بارها نشان دادهاند که مذاکره و توافق آشکار و قانونبنیاد مبتنی بر حقوق و معاهدات بینالمللی و مصالح ملی و منطقهای بر مبنای معیارهای صلح و آزادی، عدالت و توسعه، را میخواهند.»
#آمریکا
#انتخابات
#نژاد_پرستی
#ترامپ
#بایدن
#دیپلماسی_ملی
#مصاحبه
✅ @Dr_ehsanshariati
📌لینک کامل گفتگو در وبسایت رسمی احسان شریعتی
http://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1052
وب سایت رسمی احسان شریعتی
مقتضیات دیپلماسی ملی در قبال تحولات امریکا کدامند؟
پایگاه خبری جماران: اخیرا شاهد برگزاری انتخابات آمریکا بودیم که بهدنبال آن، ترامپ و جمهوریخواهان میبایست صندلی ریاست جمهوری را به دموکراتها واگذار کنند.
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«داو بازی»
🔸(انتخاب میان کدامین گزینه)؟
📌احسان شریعتی در گفتگو با روزنامه شرق: ما هنوز «دولت» نداریم، از زمان مشروطه تا به امروز!
🔆بخش هایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
🔸در ایران ما با سابقه پیش و پس از اسلام تجربه دموکراسی نهادینه نشده است. ما نه در اندیشه و نه در عمل، به شکل نهادینه و ساختاری، دموکراسی را تجربه نکردهایم. لذا هنگامی که دموکراسی میآمده بسیاری از ابهامات حتی برای خود مردم و نیروهای فرهنگی پیشقراول مثل روشنفکران در دوره مشروطه به وجود میآید، با اینکه هرکدام بخشی از ایدههای دموکراسی را میآورند در مجموع میتوان گفت پایه و مایه فلسفی محکمی ندارد. حتی برای روحانیت که یکی از نیروهای اصلی انقلاب مشروطه و انقلابها و نهضتهای بعدی بودند، هم دموکراسی خیلی عمیق تبیین نشده بود.
🔹به طور کلی قرار این بود که پیشنویس قانون اساسی که نظام جمهوری متعارف بود به رأی گذاشته شود. اما این پیش نیامد. اتفاقا بنا بر اصرار برخی از شخصیتهای دموکرات و لیبرال مانند بازرگان و بنیصدر میخواستند ابتدا انتخابات مجلس مؤسسان برای تدوین قانون اساسی برگزار شود. اما در همان جلسه هم برخی مثل آقای هاشمی پیشبینی میکردند که ممکن است از اقصانقاط کشور شخصیتهایی بیایند که از نوع انقلابیِ سیاسی که در انقلاب نقش داشتند نباشند و ممکن بود جور دیگری فکر کنند که البته این اتفاق هم افتاد! در مجلس مؤسسان شخصیتهای ناشناخته و محافظهکارتر آمدند در نتیجه این مجلس محصول دیگری داشت و مورد انتقاد شخصیتهایی چون آیتالله طالقانی هم قرار گرفت.
🔸از زمان بنیصدر تاکنون بهجز شاید دولت مرحوم رجایی… صداوسیما از تقریبا تمام دولتها انتقاد میکند. یعنی صداوسیمای نظام، دولت و وزارت خارجهاش را زیر سؤال میبرد و مُبلغ ناکارآمدی و بیکفایتیهای دولت میشود. بنابراین مردم چه نتیجهای باید بگیرند؟ جمعبندی کلی این میشود که تغییر ساختاری اساسی لازم است.
🔹به زبان قانونی میبایست دیگر از حالت دوگانگی خارج شویم و دولتِ مدرن تأسیس شود. چهارمین تعریف از جمهوری، دولت یکپارچه و «تجزیهناپذیر» است، یعنی دولت به معنای مدرن بهخصوص یعنی حتی دولت از جامعه جدا میشود. یعنی دولت به دیگر نهادهای مدنی پاسخگو نیست و خود استقلال پیدا میکند و نظارت «نامرئی» به قول میشل فوکو پیدا میکند که در گذشته سابقه نداشته، در گذشته شاه را با خدم و حشم میدیدیم که مرئی بودند ولی الان دولت مدرن قدرت و سیادت نامرئی دارد و کاملا بر جامعه حاکم میشود و نظارت دارد. به این معانی و مصادیق ما هنوز «دولت» نداریم، از زمان مشروطه تا به امروز!
📌مطالعه کامل متن در لینک وبسایت احسان شریعتی
🖇http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1090
#انقلاب
#انتخابات
#جمهوری
#دموکراسی
#احسان_شریعتی
🔸(انتخاب میان کدامین گزینه)؟
📌احسان شریعتی در گفتگو با روزنامه شرق: ما هنوز «دولت» نداریم، از زمان مشروطه تا به امروز!
🔆بخش هایی از این مصاحبه به شرح زیر است:
🔸در ایران ما با سابقه پیش و پس از اسلام تجربه دموکراسی نهادینه نشده است. ما نه در اندیشه و نه در عمل، به شکل نهادینه و ساختاری، دموکراسی را تجربه نکردهایم. لذا هنگامی که دموکراسی میآمده بسیاری از ابهامات حتی برای خود مردم و نیروهای فرهنگی پیشقراول مثل روشنفکران در دوره مشروطه به وجود میآید، با اینکه هرکدام بخشی از ایدههای دموکراسی را میآورند در مجموع میتوان گفت پایه و مایه فلسفی محکمی ندارد. حتی برای روحانیت که یکی از نیروهای اصلی انقلاب مشروطه و انقلابها و نهضتهای بعدی بودند، هم دموکراسی خیلی عمیق تبیین نشده بود.
🔹به طور کلی قرار این بود که پیشنویس قانون اساسی که نظام جمهوری متعارف بود به رأی گذاشته شود. اما این پیش نیامد. اتفاقا بنا بر اصرار برخی از شخصیتهای دموکرات و لیبرال مانند بازرگان و بنیصدر میخواستند ابتدا انتخابات مجلس مؤسسان برای تدوین قانون اساسی برگزار شود. اما در همان جلسه هم برخی مثل آقای هاشمی پیشبینی میکردند که ممکن است از اقصانقاط کشور شخصیتهایی بیایند که از نوع انقلابیِ سیاسی که در انقلاب نقش داشتند نباشند و ممکن بود جور دیگری فکر کنند که البته این اتفاق هم افتاد! در مجلس مؤسسان شخصیتهای ناشناخته و محافظهکارتر آمدند در نتیجه این مجلس محصول دیگری داشت و مورد انتقاد شخصیتهایی چون آیتالله طالقانی هم قرار گرفت.
🔸از زمان بنیصدر تاکنون بهجز شاید دولت مرحوم رجایی… صداوسیما از تقریبا تمام دولتها انتقاد میکند. یعنی صداوسیمای نظام، دولت و وزارت خارجهاش را زیر سؤال میبرد و مُبلغ ناکارآمدی و بیکفایتیهای دولت میشود. بنابراین مردم چه نتیجهای باید بگیرند؟ جمعبندی کلی این میشود که تغییر ساختاری اساسی لازم است.
🔹به زبان قانونی میبایست دیگر از حالت دوگانگی خارج شویم و دولتِ مدرن تأسیس شود. چهارمین تعریف از جمهوری، دولت یکپارچه و «تجزیهناپذیر» است، یعنی دولت به معنای مدرن بهخصوص یعنی حتی دولت از جامعه جدا میشود. یعنی دولت به دیگر نهادهای مدنی پاسخگو نیست و خود استقلال پیدا میکند و نظارت «نامرئی» به قول میشل فوکو پیدا میکند که در گذشته سابقه نداشته، در گذشته شاه را با خدم و حشم میدیدیم که مرئی بودند ولی الان دولت مدرن قدرت و سیادت نامرئی دارد و کاملا بر جامعه حاکم میشود و نظارت دارد. به این معانی و مصادیق ما هنوز «دولت» نداریم، از زمان مشروطه تا به امروز!
📌مطالعه کامل متن در لینک وبسایت احسان شریعتی
🖇http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1090
#انقلاب
#انتخابات
#جمهوری
#دموکراسی
#احسان_شریعتی
وب سایت رسمی احسان شریعتی
«داو بازی» انتخابات
انتخابکردن همانطور که متفکرانی چون سارتر بدرستی گفتهاند خودویژگی اصلی انسان است. انسان یعنی آزادی و انتخاب، هرچند متعین در یک موقعیت و محصور واقعبودگی که...
🔷🔸 دکتر مصدق: ملت صورتا مستقل، نه میتواند در انتخابات دخالت کند نه میتواند کوچکترین انتقادی از اوضاع بنماید!
🔸اینها مطالبی است که شما تیمساران محترم، شما افسرانی که باید همیشه از ایران، وطن عزیزمان دفاع کنید، به آن توجه داشته باشید. من از عرایض خود هیچ مقصودی ندارم، من نه از حکم دادگاه میترسم و نه از حرفهای این دادستان هراسی دارم. من آرزو میکنم که برای افتخار ایران شربت شهادت را بنوشم. اگر چنین عرایضی میکنم برای این است که شما افسران ارتش این مملکت، در دنیا شرافتمند جلوه کنید.
ملت ایران باید آنقدر انتخاب کنند تا بتوانند کسانی را که شایسته خدمتگزاری کشورند به مجلس روانه کند. ملت اگر آزاد بود تیمسار دادستان و امثال او نمیتوانستند خادمین مملکت را دستگیر و در دادگاه نظامی محاکمه و محکوم کنند. این محاکمه به دنیا ثابت نمود که ملت ایران آنقدر زیر فشار است که حتی نمیتواند یک کلام راجع به صلاح مملکت اظهار کند، و فقط به این قناعت کرده است که رو به خدا برود و سیل اشک از چشمان خود جاری نماید.
🔹اگر ملت آزاد بود سرتیپ آزموده و امثال او نمیتوانستند به سمت دادستان، حرفهایی بزنند که صد در صد به ضرر مملکت است. آری، ملت صورتا مستقل، نه میتواند در انتخابات دخالت کند نه میتواند کوچکترین انتقادی از اوضاع بنماید. ملت صورتا مستقل ملتی است که هر تصمیمی درباره او اتخاذ کنند، سکوت اختیار کند و از ترس حبس و تبعید و تراشیدن سر و بریدن گوش و داغ بر پیشانی، که در این ایام معمول شده است،[سخنی] اظهار نکند.»
🔸آزموده در حالی که به شدت روی میز خود میکوبید و صورتش سرخ شده، از جای برخاست و فریادزنان از رئیس دادگاه درخواست کرد جلسه را سری اعلام کند. اما دیگر دیر بود تیر از کمان رها شده بود...
📌دکتر محمد مصدق در دادگاه تجدید نظر نظامی، جلیل بزرگمهر، ص۴۵۹-۴۶۱
#محمد_مصدق
#ملت_ایران
#انتخابات
#اسناد_تاریخی
#اکنون
✅ @mohammadosaddegh
🆔 @Shariati40
🔸اینها مطالبی است که شما تیمساران محترم، شما افسرانی که باید همیشه از ایران، وطن عزیزمان دفاع کنید، به آن توجه داشته باشید. من از عرایض خود هیچ مقصودی ندارم، من نه از حکم دادگاه میترسم و نه از حرفهای این دادستان هراسی دارم. من آرزو میکنم که برای افتخار ایران شربت شهادت را بنوشم. اگر چنین عرایضی میکنم برای این است که شما افسران ارتش این مملکت، در دنیا شرافتمند جلوه کنید.
ملت ایران باید آنقدر انتخاب کنند تا بتوانند کسانی را که شایسته خدمتگزاری کشورند به مجلس روانه کند. ملت اگر آزاد بود تیمسار دادستان و امثال او نمیتوانستند خادمین مملکت را دستگیر و در دادگاه نظامی محاکمه و محکوم کنند. این محاکمه به دنیا ثابت نمود که ملت ایران آنقدر زیر فشار است که حتی نمیتواند یک کلام راجع به صلاح مملکت اظهار کند، و فقط به این قناعت کرده است که رو به خدا برود و سیل اشک از چشمان خود جاری نماید.
🔹اگر ملت آزاد بود سرتیپ آزموده و امثال او نمیتوانستند به سمت دادستان، حرفهایی بزنند که صد در صد به ضرر مملکت است. آری، ملت صورتا مستقل، نه میتواند در انتخابات دخالت کند نه میتواند کوچکترین انتقادی از اوضاع بنماید. ملت صورتا مستقل ملتی است که هر تصمیمی درباره او اتخاذ کنند، سکوت اختیار کند و از ترس حبس و تبعید و تراشیدن سر و بریدن گوش و داغ بر پیشانی، که در این ایام معمول شده است،[سخنی] اظهار نکند.»
🔸آزموده در حالی که به شدت روی میز خود میکوبید و صورتش سرخ شده، از جای برخاست و فریادزنان از رئیس دادگاه درخواست کرد جلسه را سری اعلام کند. اما دیگر دیر بود تیر از کمان رها شده بود...
📌دکتر محمد مصدق در دادگاه تجدید نظر نظامی، جلیل بزرگمهر، ص۴۵۹-۴۶۱
#محمد_مصدق
#ملت_ایران
#انتخابات
#اسناد_تاریخی
#اکنون
✅ @mohammadosaddegh
🆔 @Shariati40
Forwarded from ایران فردا
❇️بیانیهی تحلیلی بیش از ۲۷۵ نفر از فعّالان سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی مبنی بر عدم شرکت در انتخابات !
@iranfardamag
🔴انتخابات و مرزبندیهای ناگزیر
🔷بهنام هستیبخش
▪️ دوازدهمین دورهی انتخابات مجلس در شرایطی برگزار میشود که موقعیت و مقامِ نیمهجانِ نهادِ انتخابات در قیاس با مراحل قبل، وضع اَسفبارتری یافتهاست. از پیِ بُنبست اصلاحات و جرّاحی و حذف کامل منتقدان، بویژه از مقطع انتخاباتی سال۱۴۰۰ و سیاست یکپارچهسازی و حتّی ردِ صلاحیتِ گستردهی نامزدهای "نهبهاندازهکافی خودی"، (با فیلتر کردن و بهکارگیری ابزارِ همیشگیِ «نظارتِ استصوابی»)، بیش از گذشته از حضور و مشارکت نیروها و جریانهای گوناگون در انتخابات پیشرو جلوگیری شدهاست. به همین علت، اکنون انگیزهیِ عمومیِ شرکت در این نمایش انتخاباتی بشدت کاهش یافتهاست بهگونهای که حتّی بیشتر جریانهای اصلاحطلب نیز این بار از ادامهی شرکت در آن مأیوس و منصرف گشتهاند.
🔸حق رأیِ جمهورِ شهروندان، از حقوقِ بنیادین و منبعِ مشروعیتِ هر نظامِ دموکراتیک و "قانون-بنیاد" است و دورههایِ انتخاباتی نیز تنها بهمیزان اثرگذاری در تعیین سرنوشتِ میهن و نحوهی مدیریتِ کلانِ کشور است که اهمیت مییابند، از این رو، با فقدانِ حضورِ گرایشهای گوناگون و نبود تنوع و بویژه احزاب و جریانهای ریشهدار که خواستها و مطالباتِ قشرهای مختلف مردم را نمایندگی میکنند، انتخابات معنا و موضوعیتش را از دست میدهد؛ همان چیزی که اینک آشکارا شاهد آن هستیم.
▪️ سیاست شکستخورده "مشارکت و حضور در صحنهی انتخاباتی -در هر حالت و به هر قیمت"- با انگیزهی پرهیز از انزوا به گواهی آزمونهای مکرر و تجربههای تلخ تاریخی در دهههای اخیر هیچگونه توفیقی نداشتهاست. بویژه گرایش موسوم به «مصلحت گرایی» نه تنها نتیجه و دستاورد پُرباری به ارمغان نیاورده که خود عملاً به استمرارِ استبداد و انسداد منجرشدهاست زیرا بنا به یک اصل کلّی، درهم ریختن مرزها و مخدوش کردن چشماندازها و میدان منازعه، به تشدیدِ سردرگمی و توهّم میانجامد. اکنون پرسش این است که آیا با این اوصاف شرکت در چنین انتخاباتی، لغو و بیهوده نیست؟ و آیا برگزاری چنین انتخاباتی مصداق بارز تضییع حقوق بسیاری از مردم و حیف و میل شدن میلیاردها و میلیاردها تومان دارایی کشور نیست؟
🔸در چنین بستری، خطمشیِ اصولیِ اکثرِ نیروهای مستقل و مردمی، از یکسو مرزبندیِ روشن و بدونمجامله با سیاستهای افراطیِ راستگرایانه زیر نقابِ اعتدالطلبی است و از سوی دیگر، نقد چپنماییِ خشونتگراست که ناگزیر به جنگهای داخلی و مداخلهگریِ خارجی میانجامد. درواقع، آنچه امروز با عنوان تغییر و دگرگونخواهی بنیادین و پیگیرانه و به شکل و شیوهی مدنی و خشونتپرهیزِ «گام به گام» مطرح است هرگز نباید به معنای سازشکاری بر سر حقوق مصرّح شهروندان در دو زمینه اساسی آزادی و عدالت تفسیر شود.
▪️در وضع کلّیِ امروز ایران که با اضمحلال نهاد انتخابات روبرو هستیم، نخستین پیششرطِ برگزاریِ هرگونه انتخابات واقعی، سالم و عادلانه، ساماندهی عمومی، پیرامونِ خواست و مطالبهی ملّیِ تامین و تضمینِ آزادی بیان و فعالیتِ احزاب، اجتماعات، مطبوعات و رسانهها، تشکلهای مردم نهاد، حضور نیروهای مخالف و منتقد (اپوزیسیون) و سرانجام، نظارتِ نیروهای مستقل و بیطرف بر نحوهی برگزاری و اعلام نتایجِ انتخابات است. بدین سان، طرحِ مطالباتِ عملی و ارائهیِ بدیلهایِ علمی و دانشبنیان -در راستایِ برونرفت از دالانِ هزارتوی تنگناها- گام نخست در جهتِ رویاروییِ جدی با بحرانهای حادی است که اینک به فاز نقد اجتماعی رادیکالتر یا مرحلهی جهشی خویش نزدیک میشوند:
🔸از مشکلاتِ حیاتیِ محیطزیست گرفته تا تشدیدِ تورم و گرانی و معضلِ عظیمِ معیشتی؛ از انزوایِ دیپلماتیک و تشدیدِ روزافزونِ تحریمها تا تقویتِ دائمِ خطرِ گسترشِ جنگ به منطقه و کشور؛ از افزایشِ پیوستهی جوّ ناامنی، درگیریهای منطقهای و خطرِ جنگِ داخلی تا مداخلهگری خارجی؛ از ادامهی سیاستِ حصر و حبس و محدودیتِ بیان و ابرازِ عقیده تا تحمیلِ پوشش و حجاب و ..، تا تکرّرِ اعدامها؛ بحرانهایی که جملگی صلح و امنیت، حاکمیتِ قانون و حیاتِ اجتماعی میهنِ ما را تهدید میکنند.
▪️ما امضا کنندگان این بیانیه، برخود فرض میدانیم در انتخابات پیشِرو که صراحتاً در تقابل با حق حاکمیت عمومی مردم مهندسی شدهاست، شرکتنکنیم و به این صحنهآرایی تن درندهیم.
🔸سخن آخر اینکه بدون احیای راستین نهاد انتخابات، حضور و مشارکت واقعی رخ نخواهد نمود و عرصه ی سیاسی رسمی سرنوشتی بهتر از دریاچه ی خشکیده ی ارومیه نخواهد داشت!
🔺متن و اسامی کامل:
B2n.ir/y91781
#انتخابات
#ایران_فردا
#بیانیهی_تحلیلی
http://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
🔴انتخابات و مرزبندیهای ناگزیر
🔷بهنام هستیبخش
▪️ دوازدهمین دورهی انتخابات مجلس در شرایطی برگزار میشود که موقعیت و مقامِ نیمهجانِ نهادِ انتخابات در قیاس با مراحل قبل، وضع اَسفبارتری یافتهاست. از پیِ بُنبست اصلاحات و جرّاحی و حذف کامل منتقدان، بویژه از مقطع انتخاباتی سال۱۴۰۰ و سیاست یکپارچهسازی و حتّی ردِ صلاحیتِ گستردهی نامزدهای "نهبهاندازهکافی خودی"، (با فیلتر کردن و بهکارگیری ابزارِ همیشگیِ «نظارتِ استصوابی»)، بیش از گذشته از حضور و مشارکت نیروها و جریانهای گوناگون در انتخابات پیشرو جلوگیری شدهاست. به همین علت، اکنون انگیزهیِ عمومیِ شرکت در این نمایش انتخاباتی بشدت کاهش یافتهاست بهگونهای که حتّی بیشتر جریانهای اصلاحطلب نیز این بار از ادامهی شرکت در آن مأیوس و منصرف گشتهاند.
🔸حق رأیِ جمهورِ شهروندان، از حقوقِ بنیادین و منبعِ مشروعیتِ هر نظامِ دموکراتیک و "قانون-بنیاد" است و دورههایِ انتخاباتی نیز تنها بهمیزان اثرگذاری در تعیین سرنوشتِ میهن و نحوهی مدیریتِ کلانِ کشور است که اهمیت مییابند، از این رو، با فقدانِ حضورِ گرایشهای گوناگون و نبود تنوع و بویژه احزاب و جریانهای ریشهدار که خواستها و مطالباتِ قشرهای مختلف مردم را نمایندگی میکنند، انتخابات معنا و موضوعیتش را از دست میدهد؛ همان چیزی که اینک آشکارا شاهد آن هستیم.
▪️ سیاست شکستخورده "مشارکت و حضور در صحنهی انتخاباتی -در هر حالت و به هر قیمت"- با انگیزهی پرهیز از انزوا به گواهی آزمونهای مکرر و تجربههای تلخ تاریخی در دهههای اخیر هیچگونه توفیقی نداشتهاست. بویژه گرایش موسوم به «مصلحت گرایی» نه تنها نتیجه و دستاورد پُرباری به ارمغان نیاورده که خود عملاً به استمرارِ استبداد و انسداد منجرشدهاست زیرا بنا به یک اصل کلّی، درهم ریختن مرزها و مخدوش کردن چشماندازها و میدان منازعه، به تشدیدِ سردرگمی و توهّم میانجامد. اکنون پرسش این است که آیا با این اوصاف شرکت در چنین انتخاباتی، لغو و بیهوده نیست؟ و آیا برگزاری چنین انتخاباتی مصداق بارز تضییع حقوق بسیاری از مردم و حیف و میل شدن میلیاردها و میلیاردها تومان دارایی کشور نیست؟
🔸در چنین بستری، خطمشیِ اصولیِ اکثرِ نیروهای مستقل و مردمی، از یکسو مرزبندیِ روشن و بدونمجامله با سیاستهای افراطیِ راستگرایانه زیر نقابِ اعتدالطلبی است و از سوی دیگر، نقد چپنماییِ خشونتگراست که ناگزیر به جنگهای داخلی و مداخلهگریِ خارجی میانجامد. درواقع، آنچه امروز با عنوان تغییر و دگرگونخواهی بنیادین و پیگیرانه و به شکل و شیوهی مدنی و خشونتپرهیزِ «گام به گام» مطرح است هرگز نباید به معنای سازشکاری بر سر حقوق مصرّح شهروندان در دو زمینه اساسی آزادی و عدالت تفسیر شود.
▪️در وضع کلّیِ امروز ایران که با اضمحلال نهاد انتخابات روبرو هستیم، نخستین پیششرطِ برگزاریِ هرگونه انتخابات واقعی، سالم و عادلانه، ساماندهی عمومی، پیرامونِ خواست و مطالبهی ملّیِ تامین و تضمینِ آزادی بیان و فعالیتِ احزاب، اجتماعات، مطبوعات و رسانهها، تشکلهای مردم نهاد، حضور نیروهای مخالف و منتقد (اپوزیسیون) و سرانجام، نظارتِ نیروهای مستقل و بیطرف بر نحوهی برگزاری و اعلام نتایجِ انتخابات است. بدین سان، طرحِ مطالباتِ عملی و ارائهیِ بدیلهایِ علمی و دانشبنیان -در راستایِ برونرفت از دالانِ هزارتوی تنگناها- گام نخست در جهتِ رویاروییِ جدی با بحرانهای حادی است که اینک به فاز نقد اجتماعی رادیکالتر یا مرحلهی جهشی خویش نزدیک میشوند:
🔸از مشکلاتِ حیاتیِ محیطزیست گرفته تا تشدیدِ تورم و گرانی و معضلِ عظیمِ معیشتی؛ از انزوایِ دیپلماتیک و تشدیدِ روزافزونِ تحریمها تا تقویتِ دائمِ خطرِ گسترشِ جنگ به منطقه و کشور؛ از افزایشِ پیوستهی جوّ ناامنی، درگیریهای منطقهای و خطرِ جنگِ داخلی تا مداخلهگری خارجی؛ از ادامهی سیاستِ حصر و حبس و محدودیتِ بیان و ابرازِ عقیده تا تحمیلِ پوشش و حجاب و ..، تا تکرّرِ اعدامها؛ بحرانهایی که جملگی صلح و امنیت، حاکمیتِ قانون و حیاتِ اجتماعی میهنِ ما را تهدید میکنند.
▪️ما امضا کنندگان این بیانیه، برخود فرض میدانیم در انتخابات پیشِرو که صراحتاً در تقابل با حق حاکمیت عمومی مردم مهندسی شدهاست، شرکتنکنیم و به این صحنهآرایی تن درندهیم.
🔸سخن آخر اینکه بدون احیای راستین نهاد انتخابات، حضور و مشارکت واقعی رخ نخواهد نمود و عرصه ی سیاسی رسمی سرنوشتی بهتر از دریاچه ی خشکیده ی ارومیه نخواهد داشت!
🔺متن و اسامی کامل:
B2n.ir/y91781
#انتخابات
#ایران_فردا
#بیانیهی_تحلیلی
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
❇️یانیهی تحلیلی بیش از ۲۷۵ نفر از فعّالان سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی مبنی بر عدم شرکت در انتخابات !
@iranfardamag 🔴انتخابات و مرزبندیهای ناگزیر 🔷بهنام هستیبخش ▪️ دوازدهمین دورهی انتخابات مجلس در شرایطی برگزار میشود که موقعیت و مقامِ نیمهجانِ نهادِ انتخابات در قیاس با مراحل قبل، وضع اَسفبارتری یافتهاست. از پیِ بُنبست اصلاحات و جرّاحی و حذف…
Forwarded from صداى نوينِ خراسان
⭕️ انتخابات به مثابه تاکتیک مدنی نه استراتژی
✍ کمال اسعدی
🔹جامعه ایران در شرایطی وارد انتخابات زودهنگام شد که دچار شکافهای عمیق با حاکمیت است، و این شکافها به سادگی پرشدنی نیست. این شکافهای ۴۵ ساله که حاصل سرکوبها و سرخوردگیهای مداوم بوده است، پس از جنبش ۱۴۰۱ عمیقتر شد و جامعه برای پیوند دوباره با حاکمیت به کمتر از اصلاحات ساختاری و قانونی در نظام رضایت نمیدهد. برای جنبش مدنی ایران که اهدافی متعالی و تحول خواهانه و توسعهنگر دارد با توجه به رنگین کمانی بودن جامعه ایران چه در داخل و چه خارج نیاز به همگرایی گروههای ذینفع در ساختار حاکمیتی و بیرون از حاکمیت دارد تا امکان گذار به صورت نرم صورت گیرد. این مسیر نیاز به استفاده از تمام ابزارها و سیاستورزیهای به دور از خشونت دارد تا این گذار به دموکراسی انجام پذیرد.
🔹از انتخابات ۹۸ که حاکمیت به سمت خالصسازی پیش رفت و در ۱۴۰۰ آن را تکمیل کرد، اکوسیستم سیاسی ایران دچار فشردگی و فشارهای امنیتی دوچندان شد که این فشردگی سیاسی و اجتماعی چنان پیش رفت که در جنبش ۱۴۰۱ در شعارهای خیابانی نمود پیدا کرد و جامعه مدنی ایران را به این نتیجه رساند که تنها راه برای تغییر در سیاستهای کلان فقط از کف خیابان میگذرد. این ناامیدی جامعه از تغییر در سیاستهای حاکمیت در عدم مشارکت در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ به اوج خود رسید. اما آنچه که راقم این سطور را به نوشتن واداشت گذاشتن پایمان لای در است، کاری که در انتخابات ۱۴۰۰ امکانپذیر نبود.
🔹با توجه به اینکه زیست سیاسی جامعه ایران به طور مداوم در حال مبارزه با استبداد در پوششهای مختلف در صد سال گذشته بودهاست و یکی از اهداف انقلاب مشروطه ایجاد حاکمیت ملت بر سرنوشت خود از طریق مجلس و انتخابات بود و نیز در ادامه یکی از اهداف انقلاب ۵۷ احیای مشارکت و جمهوریت بود، اما بعد از انقلاب جامعه ایران دچار انسداد سیاسی و اجتماعی شد.
🔹این در حالی است که یکی از مهمترین تصمیمات راهبردی جامعه ایران دادن رای اعتراضی بود که از انتخابات ۷۶ به بعد، از نهاد انتخابات به عنوان تاکتیک مبارزه در جهت رفع استبداد و دموکراسیسازی و ایجاد فضاسازی سیاسی بیشترین بهرهبرداری را کرد. هرچند حاکمیت نیز سعی در مهندسی انتخاباتهای مختلف داشت، اکوسیستم اجتماعی باز هم با استفاده از این ابزار مقاومت مدنی خود را به نحوی نشان داد.
🔹در انتخابات سال ۸۸ جامعه مدنی با جانفشانی پیگیر رای خود شد تا امکان دوباره مهندسی انتخابات در صندوق رای به وجود نیاید به گونهای که در سال ۹۲ مهندسی از همان مرحله اول و از طریق شورای نگهبان رخ داد که در انتخابات ۱۴۰۰ به طور کامل بروز و ظهور پیدا کرد. اما جامعه نشان داد در هر انتخاباتی که امکان رقابتی شدن وجود داشته باشد رای اعتراضی میدهد و در قالب یک کاندیدای متفاوت صدای اعتراضی خود را به داخل حاکمیت منعکس میکند و از انتخابات به عنوان بخشی از مقاومت مدنی و تکمیلکننده مقاومت مدنی خیابانی در رسیدن به اهداف جنبش مدنی ایران بهره میبرد و این امکان و فضا را برای کنشگران به وجود میآورد تا انتخابات بستری باشد که جامعه مدنی بازسازی شود.
🔹به ویژه که بسیاری از نیروها در سرکوبهای مداوم دچار استهلاک شدهاند و تشکیل دولتی معتدل و میانهرو و ایجاد تغییرات در ریل سیاستگذاری خارجی، اقتصادی و داخلی باعث تقویت کنشگران میشود. جامعه این تجربه را در سالهای دولت خاتمی و همچنین دولت روحانی با گوشت و پوست خود به طور کامل درک کردهاست (هر چند با دلبستن به امیدهای واهی دچار سرخوردگی نیز شد). به همین دلیل بخشهایی از جامعه مدنی انتخابات و تشکیل دولت میانهرو را یک استراتژی میدانست و به جای بسترسازی و تقویت شبکههای مدنی خود به افراد و گروههای داخل حاکمیتی امید میبست. همچنین به جای کاری هماهنگ جهت در فشار گذاشتن حاکمیت در دولتهای میانهرو برای خواستهای خود، دچار خطای محاسباتی و تندروی و کندروی میشد.
🔹باتوجه به شرایط موجود و حوادث دهشتناک پس از ۱۴۰۱، جامعه ایران و شبکه مدنی و سیاسی ایران نیاز به یک بازسازی عمیق برای آینده دارد که از طریق دادن رای اعتراضی و تشکیل شدن دولت میانه رو این امکان و فرصت به وجود میآید.
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست #انتخابات
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @VoNoKh
✍ کمال اسعدی
🔹جامعه ایران در شرایطی وارد انتخابات زودهنگام شد که دچار شکافهای عمیق با حاکمیت است، و این شکافها به سادگی پرشدنی نیست. این شکافهای ۴۵ ساله که حاصل سرکوبها و سرخوردگیهای مداوم بوده است، پس از جنبش ۱۴۰۱ عمیقتر شد و جامعه برای پیوند دوباره با حاکمیت به کمتر از اصلاحات ساختاری و قانونی در نظام رضایت نمیدهد. برای جنبش مدنی ایران که اهدافی متعالی و تحول خواهانه و توسعهنگر دارد با توجه به رنگین کمانی بودن جامعه ایران چه در داخل و چه خارج نیاز به همگرایی گروههای ذینفع در ساختار حاکمیتی و بیرون از حاکمیت دارد تا امکان گذار به صورت نرم صورت گیرد. این مسیر نیاز به استفاده از تمام ابزارها و سیاستورزیهای به دور از خشونت دارد تا این گذار به دموکراسی انجام پذیرد.
🔹از انتخابات ۹۸ که حاکمیت به سمت خالصسازی پیش رفت و در ۱۴۰۰ آن را تکمیل کرد، اکوسیستم سیاسی ایران دچار فشردگی و فشارهای امنیتی دوچندان شد که این فشردگی سیاسی و اجتماعی چنان پیش رفت که در جنبش ۱۴۰۱ در شعارهای خیابانی نمود پیدا کرد و جامعه مدنی ایران را به این نتیجه رساند که تنها راه برای تغییر در سیاستهای کلان فقط از کف خیابان میگذرد. این ناامیدی جامعه از تغییر در سیاستهای حاکمیت در عدم مشارکت در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ به اوج خود رسید. اما آنچه که راقم این سطور را به نوشتن واداشت گذاشتن پایمان لای در است، کاری که در انتخابات ۱۴۰۰ امکانپذیر نبود.
🔹با توجه به اینکه زیست سیاسی جامعه ایران به طور مداوم در حال مبارزه با استبداد در پوششهای مختلف در صد سال گذشته بودهاست و یکی از اهداف انقلاب مشروطه ایجاد حاکمیت ملت بر سرنوشت خود از طریق مجلس و انتخابات بود و نیز در ادامه یکی از اهداف انقلاب ۵۷ احیای مشارکت و جمهوریت بود، اما بعد از انقلاب جامعه ایران دچار انسداد سیاسی و اجتماعی شد.
🔹این در حالی است که یکی از مهمترین تصمیمات راهبردی جامعه ایران دادن رای اعتراضی بود که از انتخابات ۷۶ به بعد، از نهاد انتخابات به عنوان تاکتیک مبارزه در جهت رفع استبداد و دموکراسیسازی و ایجاد فضاسازی سیاسی بیشترین بهرهبرداری را کرد. هرچند حاکمیت نیز سعی در مهندسی انتخاباتهای مختلف داشت، اکوسیستم اجتماعی باز هم با استفاده از این ابزار مقاومت مدنی خود را به نحوی نشان داد.
🔹در انتخابات سال ۸۸ جامعه مدنی با جانفشانی پیگیر رای خود شد تا امکان دوباره مهندسی انتخابات در صندوق رای به وجود نیاید به گونهای که در سال ۹۲ مهندسی از همان مرحله اول و از طریق شورای نگهبان رخ داد که در انتخابات ۱۴۰۰ به طور کامل بروز و ظهور پیدا کرد. اما جامعه نشان داد در هر انتخاباتی که امکان رقابتی شدن وجود داشته باشد رای اعتراضی میدهد و در قالب یک کاندیدای متفاوت صدای اعتراضی خود را به داخل حاکمیت منعکس میکند و از انتخابات به عنوان بخشی از مقاومت مدنی و تکمیلکننده مقاومت مدنی خیابانی در رسیدن به اهداف جنبش مدنی ایران بهره میبرد و این امکان و فضا را برای کنشگران به وجود میآورد تا انتخابات بستری باشد که جامعه مدنی بازسازی شود.
🔹به ویژه که بسیاری از نیروها در سرکوبهای مداوم دچار استهلاک شدهاند و تشکیل دولتی معتدل و میانهرو و ایجاد تغییرات در ریل سیاستگذاری خارجی، اقتصادی و داخلی باعث تقویت کنشگران میشود. جامعه این تجربه را در سالهای دولت خاتمی و همچنین دولت روحانی با گوشت و پوست خود به طور کامل درک کردهاست (هر چند با دلبستن به امیدهای واهی دچار سرخوردگی نیز شد). به همین دلیل بخشهایی از جامعه مدنی انتخابات و تشکیل دولت میانهرو را یک استراتژی میدانست و به جای بسترسازی و تقویت شبکههای مدنی خود به افراد و گروههای داخل حاکمیتی امید میبست. همچنین به جای کاری هماهنگ جهت در فشار گذاشتن حاکمیت در دولتهای میانهرو برای خواستهای خود، دچار خطای محاسباتی و تندروی و کندروی میشد.
🔹باتوجه به شرایط موجود و حوادث دهشتناک پس از ۱۴۰۱، جامعه ایران و شبکه مدنی و سیاسی ایران نیاز به یک بازسازی عمیق برای آینده دارد که از طریق دادن رای اعتراضی و تشکیل شدن دولت میانه رو این امکان و فرصت به وجود میآید.
ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست #انتخابات
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @VoNoKh
🔷🔸دور، دور لات های جهان است
🖋سوسن شریعتی
📌 بازنشر
منبع :روزنامه شرق
تاریخ : سال ۹۵، ۱۶ آبان / پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶
🔸اگر ترامپ آنچه را میگوید محقق کند و به وعدههایش وفادار باشد، عجب آبرویی از دموکراسی رفته است: ممانعت از ورود مسلمانان، کشیدن دیوار میان خود و همسایهاش (مکزیک) آن هم به خرج خودشان، فسخ قراردادهای بینالمللی تعهدآور (از تعهدات نسبت به ایران گرفته تا اروپا و این آخرین اجماع بینالمللی بر سر آبوهوا)، نشاندن زنان بر سر جای قبلی خویش، سیاهان، اقلیتها و... .
🔹اگر این وعدهها را به کرسی بنشاند که واویلاست. بااینهمه وعدهها عملی هم نشوند، همینکه امید آفریدهاند و رأی آوردهاند دست اکثریت رو شده است؛ اکثریتی که عادت دارد از حب این هم نباشد، از بغض آن پناه برد به دامن گرگ خود.
🔸به این واکنش «دیالکتیک سوردل» هم میگویند: پناهبردن کودک به دامن مادری که او را به باد کتک گرفته است. وعدهها محقق هم نشوند، شاخصهای مهمیاند برای ارزیابی موقعیت دموکراسی؛ دموکراسیای که قرار نبوده خلاصه شود به انتخابات، به سلطه اکثریت و بوالهوسیهای رؤسایش. دموکراسیای که یا از مشارکتنکردن آحادش رنج میبرد یا با مشارکت اکثریت آحادش به خطر میافتد.
🔹مگر اکثر کسانی که اینبار در انتخابات ریاستجمهوری به ترامپ رأی دادند سالها جزء غایبان انتخاباتهای ریاستجمهوری نبودهاند؟ (همیشه مشارکت بیشتر آحاد بهنفع دموکراسی نیست، بستگی به آحادش دارد. یادش بهخیر شریعتی!) میگویند سیاست یعنی انتخاب میان بد و بدتر. چه بد! چون اصلا معلوم نیست بد را انتخاب کنند. (مثل فرانسه در سالها پیش) اگر بدتر را انتخاب کنند چه؟ (مثل آمریکای امروز) در وضعیتهای بحرانی (ترس از خارجی، فقر و ناامنی اجتماعی) معمولا بدترین انتخاب میشود؛ خلافترین یا به عبارتی آن کس که خود را خلاف سیستم نشان میدهد و وعده خروج از دوگانههای محتوم سیاست را به بازار میآورد؛ مخالف همه نقاط مورد اجماع استابیلشمنت قدرت. میشود یک رابینهود قلابی، میشود میلیاردری که خود را نماینده بیبضاعتها میداند. خود مولود سیستمی است که افشا میکند و بهاینترتیب دل همه قربانیان را میرباید. (ترامپ مگر بهنوعی امید محرومان و بهحاشیهراندهشدگان آمریکا نشده...
🔸...همه دلزدگان دوگانه جمهوریخواه/ دموکرات) هیچ معلوم نیست این «بدتر»های پیروز، پس از پیروزی به جنگ سیستمها بروند. البته شده است که بروند، اما غالبا هیاهوهاییاند توخالی و از سوی همان سیستم هضم میشوند و فقط به کار شناسایی و فهم پاشنه آشیلهای فرهنگی و سیاسی یک قوم و یک ملت میآیند. از آنچه میگویند هم که بگذریم؛ برای ما که خوب شد! برای مایی که دستخوش سندرم مقایسهایم، چه وقتی که خودشیفتهایم و چه هنگامیکه خودباخته. میتوانیم تا مدتها خوشحال باشیم از اینکه: «آنها هم همینطور»! یا بگوییم صد رحمت به ما. حتی اگر در اینجا که ماییم معلوم نباشد اکثریت کدام است و اقلیت چگونه! تکلیف اکثریت آنها که روشن شد و تا همینجا برای سیاست خارجه و فردایی که قرار بود با گفتوگو پیش برود هم بد باشد، برای روحیهمان خوب است: «هیچکس تنها نیست»!
🔹بااینهمه ما میمانیم و این پرسش همیشگی: برای اندیشیدن به سیاست راه دیگری میان بد و بدتر نیست؟ گریز از محتومیتی به نام رآل پلیتیک»؟ بیآنکه لازم باشد پناه ببریم به دامن رابین هودهای قلابی یا خالقان اتوپیاهای پروحشت؟ فعلا که دور، دور لاتهای جهان است. جایی برای تخیل نمانده است. تخیل، فعال هم که میشود، داعش سر برمیدارد و ترامپ. عجب مضحکهای. تا اطلاع ثانوی سیاست یعنی همینی که هست و البته امیدی سیزیفوار که میگوید: این نیز نخواهد پایید.
#اکنون
#ترامپ
#انتخابات_آمریکا
#روزنامه_شرق
#بازنشر
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati40
🖋سوسن شریعتی
📌 بازنشر
منبع :روزنامه شرق
تاریخ : سال ۹۵، ۱۶ آبان / پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶
🔸اگر ترامپ آنچه را میگوید محقق کند و به وعدههایش وفادار باشد، عجب آبرویی از دموکراسی رفته است: ممانعت از ورود مسلمانان، کشیدن دیوار میان خود و همسایهاش (مکزیک) آن هم به خرج خودشان، فسخ قراردادهای بینالمللی تعهدآور (از تعهدات نسبت به ایران گرفته تا اروپا و این آخرین اجماع بینالمللی بر سر آبوهوا)، نشاندن زنان بر سر جای قبلی خویش، سیاهان، اقلیتها و... .
🔹اگر این وعدهها را به کرسی بنشاند که واویلاست. بااینهمه وعدهها عملی هم نشوند، همینکه امید آفریدهاند و رأی آوردهاند دست اکثریت رو شده است؛ اکثریتی که عادت دارد از حب این هم نباشد، از بغض آن پناه برد به دامن گرگ خود.
🔸به این واکنش «دیالکتیک سوردل» هم میگویند: پناهبردن کودک به دامن مادری که او را به باد کتک گرفته است. وعدهها محقق هم نشوند، شاخصهای مهمیاند برای ارزیابی موقعیت دموکراسی؛ دموکراسیای که قرار نبوده خلاصه شود به انتخابات، به سلطه اکثریت و بوالهوسیهای رؤسایش. دموکراسیای که یا از مشارکتنکردن آحادش رنج میبرد یا با مشارکت اکثریت آحادش به خطر میافتد.
🔹مگر اکثر کسانی که اینبار در انتخابات ریاستجمهوری به ترامپ رأی دادند سالها جزء غایبان انتخاباتهای ریاستجمهوری نبودهاند؟ (همیشه مشارکت بیشتر آحاد بهنفع دموکراسی نیست، بستگی به آحادش دارد. یادش بهخیر شریعتی!) میگویند سیاست یعنی انتخاب میان بد و بدتر. چه بد! چون اصلا معلوم نیست بد را انتخاب کنند. (مثل فرانسه در سالها پیش) اگر بدتر را انتخاب کنند چه؟ (مثل آمریکای امروز) در وضعیتهای بحرانی (ترس از خارجی، فقر و ناامنی اجتماعی) معمولا بدترین انتخاب میشود؛ خلافترین یا به عبارتی آن کس که خود را خلاف سیستم نشان میدهد و وعده خروج از دوگانههای محتوم سیاست را به بازار میآورد؛ مخالف همه نقاط مورد اجماع استابیلشمنت قدرت. میشود یک رابینهود قلابی، میشود میلیاردری که خود را نماینده بیبضاعتها میداند. خود مولود سیستمی است که افشا میکند و بهاینترتیب دل همه قربانیان را میرباید. (ترامپ مگر بهنوعی امید محرومان و بهحاشیهراندهشدگان آمریکا نشده...
🔸...همه دلزدگان دوگانه جمهوریخواه/ دموکرات) هیچ معلوم نیست این «بدتر»های پیروز، پس از پیروزی به جنگ سیستمها بروند. البته شده است که بروند، اما غالبا هیاهوهاییاند توخالی و از سوی همان سیستم هضم میشوند و فقط به کار شناسایی و فهم پاشنه آشیلهای فرهنگی و سیاسی یک قوم و یک ملت میآیند. از آنچه میگویند هم که بگذریم؛ برای ما که خوب شد! برای مایی که دستخوش سندرم مقایسهایم، چه وقتی که خودشیفتهایم و چه هنگامیکه خودباخته. میتوانیم تا مدتها خوشحال باشیم از اینکه: «آنها هم همینطور»! یا بگوییم صد رحمت به ما. حتی اگر در اینجا که ماییم معلوم نباشد اکثریت کدام است و اقلیت چگونه! تکلیف اکثریت آنها که روشن شد و تا همینجا برای سیاست خارجه و فردایی که قرار بود با گفتوگو پیش برود هم بد باشد، برای روحیهمان خوب است: «هیچکس تنها نیست»!
🔹بااینهمه ما میمانیم و این پرسش همیشگی: برای اندیشیدن به سیاست راه دیگری میان بد و بدتر نیست؟ گریز از محتومیتی به نام رآل پلیتیک»؟ بیآنکه لازم باشد پناه ببریم به دامن رابین هودهای قلابی یا خالقان اتوپیاهای پروحشت؟ فعلا که دور، دور لاتهای جهان است. جایی برای تخیل نمانده است. تخیل، فعال هم که میشود، داعش سر برمیدارد و ترامپ. عجب مضحکهای. تا اطلاع ثانوی سیاست یعنی همینی که هست و البته امیدی سیزیفوار که میگوید: این نیز نخواهد پایید.
#اکنون
#ترامپ
#انتخابات_آمریکا
#روزنامه_شرق
#بازنشر
#سوسن_شریعتی
🆔 @Shariati40