Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📚📚چهار دهه نقد و بررسی آثار شریعتی(دهه ۶۰ )
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📚📚چهار دهه نقد و بررسی آثار شریعتی(۱۳۵۰_۱۳۵۶ )
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📚📚چهار دهه نقد و بررسی آثار شریعتی(دهه ۶۰ )
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📚📚چهار دهه نقد و بررسی آثار شریعتی(دهه ۷۰ )
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📚📚چهار دهه نقد و بررسی آثار شریعتی(دهه ۷۰ )
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📚📚چهار دهه نقد و بررسی آثار شریعتی(دهه ۸۰ )
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷📚📚چهار دهه نقد و بررسی آثار شریعتی(دهه ۹۰)
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#چهل_دومین_یادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸نقد یا نق؟
🖋احسان شریعتی
🔸«الناس على دین ملوكهم؛ ما بیشتر شاهد فرهنگ تخطئه و تمسخر و..، بهجای نقد حقیقی هستیم. اما برخلاف کلبیگری فلسفی که مانند ملامتیه، مکتب قابل احترامی است، منفینگری عامیانه تهوعآور میشود. اگر دقت کنیم در سالهای اخیر شاهد نوعی از لمپنیزم یا انحطاط فرهنگی ناهنجار در رفتارهای اجتماعی، و گفتار عمومی هستیم که حتی در حرکتهای سیاسی نیز گاه نفوذ و سرایت کرده است. اشاعه فرهنگ لمپنها در جامعه. این وضع هم در زمان شاه وجود داشت که نمونهاش شعبان بیمخیسم شاهپرستانه بود و پس از انقلاب بهشکل دیگر و گاه در لفافهٔ مذهبی تداوم یافت.
🔹یکی دیگر از جلوههای این فضای زوال اخلاقی بهجای نقد اصیل رویکرد واکنشی به وضع و نظم موجود است. به این معنی که هرآنچه سیستم بگوید را بهصورت وارونه بپذیریم. چون نظام دم از عدالت میزند، بیعدالتی و تجملگرایی و تفاخر به «لوکس» ارزش میشود.»
#نق
#نقد
#نگاه_روز
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸«الناس على دین ملوكهم؛ ما بیشتر شاهد فرهنگ تخطئه و تمسخر و..، بهجای نقد حقیقی هستیم. اما برخلاف کلبیگری فلسفی که مانند ملامتیه، مکتب قابل احترامی است، منفینگری عامیانه تهوعآور میشود. اگر دقت کنیم در سالهای اخیر شاهد نوعی از لمپنیزم یا انحطاط فرهنگی ناهنجار در رفتارهای اجتماعی، و گفتار عمومی هستیم که حتی در حرکتهای سیاسی نیز گاه نفوذ و سرایت کرده است. اشاعه فرهنگ لمپنها در جامعه. این وضع هم در زمان شاه وجود داشت که نمونهاش شعبان بیمخیسم شاهپرستانه بود و پس از انقلاب بهشکل دیگر و گاه در لفافهٔ مذهبی تداوم یافت.
🔹یکی دیگر از جلوههای این فضای زوال اخلاقی بهجای نقد اصیل رویکرد واکنشی به وضع و نظم موجود است. به این معنی که هرآنچه سیستم بگوید را بهصورت وارونه بپذیریم. چون نظام دم از عدالت میزند، بیعدالتی و تجملگرایی و تفاخر به «لوکس» ارزش میشود.»
#نق
#نقد
#نگاه_روز
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆چهار دهه نقد و بررسی اندیشه شریعتی
_________
🔆فعالیتهای شریعتی در حسینیه ارشاد از سال 1347 و به خصوص اوجگیری آن در سال 1350 واکنشهای بسیاری را از جانب طیفها و جریانهای مختلفی را در پی داشت.
🔆نقد دینداریهای موجود، نقد نهاد رسمی دین، و تکیه بر ضرورت بازخوانی منابع معرفت دینی، و داشتن رویکرد انتقادی به میراث ایرانی-اسلامی، اعتراضهای برخی محافل سنتی و روحانی را برانگیخت. اسناد ساواک نشان میدهد که در بسیاری از مساجد و تکایا، حمله به شریعتی موضوع روز بوده است. فتاوی، جزوات، و کتابهایی که علیه او منتشر شده بود به شکل گسترده در این محافل پخش و تکثیر میشد.
🔆تکتک این کتابها به تنهایی محتوای قابل توجهی ندارند با این حال نمونههایی هستند از نوعی واکنش عصبی در برابر یک دگراندیش دینی.
🔷🗒خرد داوری کند
📌قاسم اسلامی؛ تهران، بینا،چاپ اول [۱۳۵۶]، ۲۷۰ صفحه وزیری.
🔸🔹 کتاب" خرد داوری کند " نقدی است بر اراءشریعتی در باره تشیع. گذشته از لحن تند و زننده کتاب، نویسنده شریعتی را از مخالفین تشیع میداند. عناوینی چند از کتاب عبارتند از : «اعتراض بر دفترچه انتظار مذهب اعتراض»، «اعتراض بر دفتر چه تشیع علوی و تشیع صفوی»، «اهانت به رسول گرامی اسلام»، «جسارت به پرچمداران تشیع»، «حمله کودکان مغرضانه به روحانیت»، «خود را به مانند پیمبران معرفی کردن»، « مدعی وحی شده»، «نماز و روزه و حج و مراسم عزاداری را به مسخره گرفته است»، و….
📚برگرفته از «کتابشناسی توصیفی دکتر علی شریعتی» نوشته محمد اسفندیاری
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#اندیشه_شریعتی
#خرد_داوری_کند
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
_________
🔆فعالیتهای شریعتی در حسینیه ارشاد از سال 1347 و به خصوص اوجگیری آن در سال 1350 واکنشهای بسیاری را از جانب طیفها و جریانهای مختلفی را در پی داشت.
🔆نقد دینداریهای موجود، نقد نهاد رسمی دین، و تکیه بر ضرورت بازخوانی منابع معرفت دینی، و داشتن رویکرد انتقادی به میراث ایرانی-اسلامی، اعتراضهای برخی محافل سنتی و روحانی را برانگیخت. اسناد ساواک نشان میدهد که در بسیاری از مساجد و تکایا، حمله به شریعتی موضوع روز بوده است. فتاوی، جزوات، و کتابهایی که علیه او منتشر شده بود به شکل گسترده در این محافل پخش و تکثیر میشد.
🔆تکتک این کتابها به تنهایی محتوای قابل توجهی ندارند با این حال نمونههایی هستند از نوعی واکنش عصبی در برابر یک دگراندیش دینی.
🔷🗒خرد داوری کند
📌قاسم اسلامی؛ تهران، بینا،چاپ اول [۱۳۵۶]، ۲۷۰ صفحه وزیری.
🔸🔹 کتاب" خرد داوری کند " نقدی است بر اراءشریعتی در باره تشیع. گذشته از لحن تند و زننده کتاب، نویسنده شریعتی را از مخالفین تشیع میداند. عناوینی چند از کتاب عبارتند از : «اعتراض بر دفترچه انتظار مذهب اعتراض»، «اعتراض بر دفتر چه تشیع علوی و تشیع صفوی»، «اهانت به رسول گرامی اسلام»، «جسارت به پرچمداران تشیع»، «حمله کودکان مغرضانه به روحانیت»، «خود را به مانند پیمبران معرفی کردن»، « مدعی وحی شده»، «نماز و روزه و حج و مراسم عزاداری را به مسخره گرفته است»، و….
📚برگرفته از «کتابشناسی توصیفی دکتر علی شریعتی» نوشته محمد اسفندیاری
#چهار_دهه
#نقد_بررسی
#اندیشه_شریعتی
#خرد_داوری_کند
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Telegram
attach📎
Forwarded from صداى نوينِ خراسان
🔷🗒در نقدِ « نقد » ۱
🖋علی گرجی
🔸یکی از ابتلاهایی که امروزه جامعه ما به آن دچار شده است « نقد» است . آن هم نه نقد خویشتن ، که نقد دیگران !
بسیاری از ما در عرصه های مختلف ، بخصوص عرصه های سیاسی و اجتماعی آمادگی وافری برای بررسی و نقد دیگری داریم . ذهن فعال و اندیشه پویای ما همواره آماده آن است که گذشته و حال هرکسی را که در این جامعه کاری کرده است کنکاش کرده و عیب و ایرادهای او را به درستی یا نادرستی پیش چشمان شنونده هایمان گذاشته و با شرایط امروز ، گذشته وی را نقد کنیم . بگذریم از اینکه در بسیاری از موارد، این نقد ها هم در واقع « نقد » نیستند و عموما « ایراد گیری» و « عیب یابی » نام دقیق تری است که میگیرند .
🔹فراموش نکنیم که عرصه سیاست ، عرصه بسیار پیچیده ای است که گام زدن در آن در هرحال نمیتواند بدون خطا های کوچک یا بزرگ باشد . در اینجا اما دو نکته حائز اهمیت است که توجه به آنها میتواند محیط بهداشتی تری را برای آینده ما رقم زند .
🔸اول اینکه چه خوب بود اگر قرار میشد هرکسی خود را نقد کند . در این حالت ، امکان توضیح و روشن ساختن اعمال گذشته هر نظرگاه سیاسی روشنتر و واضح تر بیان میگردید .
🔹دوم اینکه ، اگر علاقه به نقد دیگری به ما اجازه خموشی نمیدهد ، حداقل ، همزمان برای شنوندگانمان توضیح دهیم که در آن برهه خود ما در کجای تاریخ ایستاده بودیم و چه میکردیم !
در غیر اینصورت ، تنها به قاضی رفته ایم و قدیمیترها میگفتند کسی که تنها به قاضی میرود طبیعتا بسیار خوشحال و راضی باز میگردد .
اینطور نیست ؟
#نقد
#نقد_منصفانه
#فرهنگ
#یادداشت_اختصاصی
#علی_گرجی
#صدای_نوین_خراسان
✅ @VoNoKh
🖋علی گرجی
🔸یکی از ابتلاهایی که امروزه جامعه ما به آن دچار شده است « نقد» است . آن هم نه نقد خویشتن ، که نقد دیگران !
بسیاری از ما در عرصه های مختلف ، بخصوص عرصه های سیاسی و اجتماعی آمادگی وافری برای بررسی و نقد دیگری داریم . ذهن فعال و اندیشه پویای ما همواره آماده آن است که گذشته و حال هرکسی را که در این جامعه کاری کرده است کنکاش کرده و عیب و ایرادهای او را به درستی یا نادرستی پیش چشمان شنونده هایمان گذاشته و با شرایط امروز ، گذشته وی را نقد کنیم . بگذریم از اینکه در بسیاری از موارد، این نقد ها هم در واقع « نقد » نیستند و عموما « ایراد گیری» و « عیب یابی » نام دقیق تری است که میگیرند .
🔹فراموش نکنیم که عرصه سیاست ، عرصه بسیار پیچیده ای است که گام زدن در آن در هرحال نمیتواند بدون خطا های کوچک یا بزرگ باشد . در اینجا اما دو نکته حائز اهمیت است که توجه به آنها میتواند محیط بهداشتی تری را برای آینده ما رقم زند .
🔸اول اینکه چه خوب بود اگر قرار میشد هرکسی خود را نقد کند . در این حالت ، امکان توضیح و روشن ساختن اعمال گذشته هر نظرگاه سیاسی روشنتر و واضح تر بیان میگردید .
🔹دوم اینکه ، اگر علاقه به نقد دیگری به ما اجازه خموشی نمیدهد ، حداقل ، همزمان برای شنوندگانمان توضیح دهیم که در آن برهه خود ما در کجای تاریخ ایستاده بودیم و چه میکردیم !
در غیر اینصورت ، تنها به قاضی رفته ایم و قدیمیترها میگفتند کسی که تنها به قاضی میرود طبیعتا بسیار خوشحال و راضی باز میگردد .
اینطور نیست ؟
#نقد
#نقد_منصفانه
#فرهنگ
#یادداشت_اختصاصی
#علی_گرجی
#صدای_نوین_خراسان
✅ @VoNoKh
Telegram
attach📎
Forwarded from SocioMedia
از وبسایتِ #نقد_جامعهشناختی | اختصاصی
.
زیستسیاست در ایّامِ ویروسِ کرونا
نوشتۀ: دانیله لورنتسینی
ترجمۀ نیکو سرخوش
.
تعجبی ندارد که تمام آثاری که از انگارهی زیستسیاست برای مواجهه با پاندمی ویروس کرونا استفاده کردهاند درعمل از همان مجموعه ایدههای نسبتاً مبهم و تکراری بهرهگرفتهاند، حال آنکه سایر بصیرتهای فوکویی (که بیشک جالبترند) مغفول ماندهاست. بنابراین به دو بصیرت از این بصیرتها اشاره میکنم و با برخی ملاحظات روششناختی نتیجهگیری میکنم که مرادمان از «پاسخ» به «بحران» کنونی چیست.
.
متن کامل در:
🔺 https://naqdejameshenakhti.ir/archives/509
و
🔺https://bit.ly/2XYtnZo
.
🆔 @SocioMedia
.
زیستسیاست در ایّامِ ویروسِ کرونا
نوشتۀ: دانیله لورنتسینی
ترجمۀ نیکو سرخوش
.
تعجبی ندارد که تمام آثاری که از انگارهی زیستسیاست برای مواجهه با پاندمی ویروس کرونا استفاده کردهاند درعمل از همان مجموعه ایدههای نسبتاً مبهم و تکراری بهرهگرفتهاند، حال آنکه سایر بصیرتهای فوکویی (که بیشک جالبترند) مغفول ماندهاست. بنابراین به دو بصیرت از این بصیرتها اشاره میکنم و با برخی ملاحظات روششناختی نتیجهگیری میکنم که مرادمان از «پاسخ» به «بحران» کنونی چیست.
.
متن کامل در:
🔺 https://naqdejameshenakhti.ir/archives/509
و
🔺https://bit.ly/2XYtnZo
.
🆔 @SocioMedia
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒امت و امامت، پایان شریعتی و آغاز ما
🖋محمد عثمانی
📌 دکتری علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی
🔹🔸یادداشت اختصاصی(نقد ونظر)
🔆در فاصله زمانی که از درگذشت دکتر شریعتی و ماحصل فکر او یعنی انقلاب، قرار گرفتیم فرصت را باید مغتنم به باز بینی گذشته از برای آینده داشته باشیم. در هیاهو سیل انقلابی، نبود شریعتی گناه ها را متوجه او ساخت. اما این امر شأن ما نیست. متناسب با شرایط جامعه، موج بسیج فکری توده برای تحول انقلابی را رقم زد. آنگاه در نوشته امت و امامت برای جامعه گذار از فرآیند انقلابی طرحی را برمی سازد. در این ایده شریعتی با اهمیت دادن به جایگاه رهبری آگاه که تجلی تمام ساخته های عمومی بوده، وظیفه گذار را بر دوش او می گذارد. طرح واره ای نخبه گرایانه که خودآگاهی نخبگان سیاسی، سیستم را به سمت دموکراسی واقعی سوق می¬دهند. شریعتی به نیکی دریافته بود که جامعه ای که در آن توده ها، رویکردی تبعی از معادلات قدرت دارند؛ نمی تواند با انقلاب صرف به دموکراسی و حاکمیت مردم بر خویشتن خویش را محقق سازند.
براین اساس حرکت گام به گام نخبه گرایانه، در ادامه مسیر انقلاب، توده را در مقام آموزش از نخبگان در زمان پیروزی انقلاب، دموکراسی رأس ها را به دموکراسی رأی ها بدل خواهد کرد. شریعتی این نکته را با توجه به نقش خودآگاه سازی توده ها در فرصت انقلاب دریافته بود؛ یعنی همانطور که این نخبگان و رهبران توده ها در میانه مردم، آنان را آگاه به شرایط و آماده بسیج برای تحول کرده بودند؛ می توانند رهبران پس از پیروزی برای تحقق دموکراسی باشند. شریعتی در این نقطه از طرح واره خود، کا را به اجبار به پایان می رساند. حال در این فرجه زمانی، فرصت ما است که از پایان او، آغازی نو با خوانش انتقادی از گذشته و رهیافتی ایجابی به آینده داشته باشیم.
🔆 آن چه شریعتی در طرح واره خود از آن غافل بود، نخبگان انقلابی و رهبران بسیج کننده برای تغییرات بنیادی، لزوما نخبگان یا رهبرانی دموکرات و یا دموکراسی خواه نیستند. شریعتی آن چه بایسته برای یک رهبری انقلابی و نخبگان خودآگاه می دید، به عصر پیروزی از برای تحقق هدایت شده دموکراسی هم سرایت می داد. در تفکر شریعتی برای بسیج توده از برای انقلاب، توان فکری و فرهنگی موجود در دین و مذهب، بهره گرفت. حال سؤال این است که هم¬طراز با توان فرهنگی و فکری انقلابی نهادینه در مذهب، پتانسیل فرهنگ دموکراتیک نیز در این جامعه وجود داشت؟ بی شک در پاسخ نمی توان جوابی مثبت به قاطعیت داد. شریعتی هم به این مسئله واقف بود؛ لذا در حرکت انقلابی، این نخبگان هستند که در مقام آموزش جامعه، نقش دموکراسی رأس ها را ایفاء می کنند. اما پرسش دوباره این است که این نخبگان نمود بخش دموکراسی رأس ها، خود به دموکراسی واقف و یا نسبت به آن خود آگاهی داشتند؟ نقطه امروزین که ما در آن اکنون ایستاده ایم، خود پاسخ گوی این پرسش است.
🔆 براین اساس با توجه به این ایده شریعتی که با آن کار خود را به پایان برد؛ ما باید آغازی نو انجام دهیم. آموزش جامعه به دموکراسی، نیازمند بازتولید فرهنگ دموکراتیک در جامعه است. در این رهیافت این نقش را باید نخبگان دموکراتیک و معتقد بر این مسیر بارش را به دوش بکشند. تولید ذهنیت دموکراتیک در ساخت-های آموزشی چون آموزش و پرورش و دانشگاه و تجلی رواداری در مناسبات اجتماعی از طریق وجود گروه-های مرجع معتقد به دموکراسی به عنوان یک فکر و فرهنگ در ابتدا و بعد به مثابه روش نهادینه خواهد شد. زنیاز امروزین جامعه در ادامه مسیر شریعتی، در پیچ تاریخ گذار به دموکراسی، نخبگان و گروههای دموکراتیک برای نهادینه سازی فرهنگ دموکراسی خواهی است.
#یادداشت
#نقد_نظر
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋محمد عثمانی
📌 دکتری علوم سیاسی گرایش اندیشه سیاسی
🔹🔸یادداشت اختصاصی(نقد ونظر)
🔆در فاصله زمانی که از درگذشت دکتر شریعتی و ماحصل فکر او یعنی انقلاب، قرار گرفتیم فرصت را باید مغتنم به باز بینی گذشته از برای آینده داشته باشیم. در هیاهو سیل انقلابی، نبود شریعتی گناه ها را متوجه او ساخت. اما این امر شأن ما نیست. متناسب با شرایط جامعه، موج بسیج فکری توده برای تحول انقلابی را رقم زد. آنگاه در نوشته امت و امامت برای جامعه گذار از فرآیند انقلابی طرحی را برمی سازد. در این ایده شریعتی با اهمیت دادن به جایگاه رهبری آگاه که تجلی تمام ساخته های عمومی بوده، وظیفه گذار را بر دوش او می گذارد. طرح واره ای نخبه گرایانه که خودآگاهی نخبگان سیاسی، سیستم را به سمت دموکراسی واقعی سوق می¬دهند. شریعتی به نیکی دریافته بود که جامعه ای که در آن توده ها، رویکردی تبعی از معادلات قدرت دارند؛ نمی تواند با انقلاب صرف به دموکراسی و حاکمیت مردم بر خویشتن خویش را محقق سازند.
براین اساس حرکت گام به گام نخبه گرایانه، در ادامه مسیر انقلاب، توده را در مقام آموزش از نخبگان در زمان پیروزی انقلاب، دموکراسی رأس ها را به دموکراسی رأی ها بدل خواهد کرد. شریعتی این نکته را با توجه به نقش خودآگاه سازی توده ها در فرصت انقلاب دریافته بود؛ یعنی همانطور که این نخبگان و رهبران توده ها در میانه مردم، آنان را آگاه به شرایط و آماده بسیج برای تحول کرده بودند؛ می توانند رهبران پس از پیروزی برای تحقق دموکراسی باشند. شریعتی در این نقطه از طرح واره خود، کا را به اجبار به پایان می رساند. حال در این فرجه زمانی، فرصت ما است که از پایان او، آغازی نو با خوانش انتقادی از گذشته و رهیافتی ایجابی به آینده داشته باشیم.
🔆 آن چه شریعتی در طرح واره خود از آن غافل بود، نخبگان انقلابی و رهبران بسیج کننده برای تغییرات بنیادی، لزوما نخبگان یا رهبرانی دموکرات و یا دموکراسی خواه نیستند. شریعتی آن چه بایسته برای یک رهبری انقلابی و نخبگان خودآگاه می دید، به عصر پیروزی از برای تحقق هدایت شده دموکراسی هم سرایت می داد. در تفکر شریعتی برای بسیج توده از برای انقلاب، توان فکری و فرهنگی موجود در دین و مذهب، بهره گرفت. حال سؤال این است که هم¬طراز با توان فرهنگی و فکری انقلابی نهادینه در مذهب، پتانسیل فرهنگ دموکراتیک نیز در این جامعه وجود داشت؟ بی شک در پاسخ نمی توان جوابی مثبت به قاطعیت داد. شریعتی هم به این مسئله واقف بود؛ لذا در حرکت انقلابی، این نخبگان هستند که در مقام آموزش جامعه، نقش دموکراسی رأس ها را ایفاء می کنند. اما پرسش دوباره این است که این نخبگان نمود بخش دموکراسی رأس ها، خود به دموکراسی واقف و یا نسبت به آن خود آگاهی داشتند؟ نقطه امروزین که ما در آن اکنون ایستاده ایم، خود پاسخ گوی این پرسش است.
🔆 براین اساس با توجه به این ایده شریعتی که با آن کار خود را به پایان برد؛ ما باید آغازی نو انجام دهیم. آموزش جامعه به دموکراسی، نیازمند بازتولید فرهنگ دموکراتیک در جامعه است. در این رهیافت این نقش را باید نخبگان دموکراتیک و معتقد بر این مسیر بارش را به دوش بکشند. تولید ذهنیت دموکراتیک در ساخت-های آموزشی چون آموزش و پرورش و دانشگاه و تجلی رواداری در مناسبات اجتماعی از طریق وجود گروه-های مرجع معتقد به دموکراسی به عنوان یک فکر و فرهنگ در ابتدا و بعد به مثابه روش نهادینه خواهد شد. زنیاز امروزین جامعه در ادامه مسیر شریعتی، در پیچ تاریخ گذار به دموکراسی، نخبگان و گروههای دموکراتیک برای نهادینه سازی فرهنگ دموکراسی خواهی است.
#یادداشت
#نقد_نظر
#چهل_و_سومين_يادمان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from گنجشکهای همیشه
💠خطای هرمنوتیک سروش از تاریخ عاشورا،
🔷🔸 حق با سروش نیست آنجا که میگوید روایت شریعتی از تاریخ عاشورا، از تاریخ اسلام و امامت، «کژخوانی صریح تاریخ» بود. کژخوانی صریح تاریخ؛ عبارت درستی نیست در مواجهه توریستی با متن شریعتی به کار برده است.
نقد سروش واکنشی به "حوالت اکنون" ماست دلش از جمهوری اسلامی ایران پر است ( که انقلاب ۵۷ محصول همین خوانش شریعتی از کربلا است) سر شریعتی خالی می کند.
روایت تاریخ می گوید؛ حسین (ع) به وضعیت حکومت یزید که بازگشت به ساختار -قدرت ثروت -جاهلیت است. نقد دارد، شریعتی با ادبیات جدید یک خوانش انقلابی ساخت 《هر انقلابی دو چهره دارد: خون و پیام》 خون در حرکت حسین (ع) بود و پیام در حرکت زینب، این ادبیات انتقادی، رهبری و الهام به جنبش های رهایی بخش میدهد، این دیالکتیک فرزندان آدم را احیا می کند که چگونه باید زیست و مُرد.
🔹خوانش سروش به روایت تاریخی، وفادار نیست. حسینِ (ع)، سروش نسبتی با حسینِ (ع) تاریخی ندارد. حسینِ (ع) سروش منفعل، يعني نسبت به بيان افكار، تمايلات، خواسته هاي بزرگ و كوچك، و حتي بيان صادقانه و روراستي و صراحت بي ميل است و تمام آنها رو نزد خودش نگه مي دارد! خود ساختهی سروش است. حسینِ (ع) سروش، وجوه دین و اسلام و خود اگاهی انتقادی ندارد. فانتزی است. روایت کژخوانی تاریخ است!
حق با سروش نیست: حرکت حسین (ع) یک انقلابی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی بود. به تاریخ که نظر کنیم، چنین حسینی را مییابیم. در عزیمت حسین (ع) از مکه به کربلا تعارف ها را کنار گذاشت، حاکمیت را به چالش کشید مشروعیت یزید را به رسمیت نشناخت.
سروش می گوید《حسین سه دلیل مهم و اساسی داشت: فضای رعبآور امنیتی، سازشناپذیری با یزید و جستوجو برای یافتن محلی امن. حسین برای رهایی از فشار حکومت و رسیدن به امنیت، حرکت کرد. 》این تحلیل ابکی است ، حسین (ع) از لحظه ای که در کاخ یزید خطاب به او می گوید 《چون منی با چون تویی بیعت نمی کنم 》به عنوان یک هماورد وارد تاریخ می شود که این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست.خلق عادت می کند، یک عنصر شورشی است،
دست روی نقد ساختار اجتماعی سیاسی می گذارد به تعبیر بنده می گوید؛ درست-تان می کنم، در تور اطلاعاتی، امنیتی دستگاه پهن کرده بود رصد می شود. ده ها ملاقات با شخصیت های فرهنگی، سیاسی، نظامی در مسیر رسیدن به کربلا دارد گفت و گو می کند و حتا طلب کمک نظامی می کند. این ساختار زبانی ؛《خداوندا تو خود ميداني كه قيام ما براي آن نيست كه به حكومتي برسيم يا مال و متاعي از دنيا به دست آوريم بلكه ما مي خواهيم راه روشن دين تو را به همه نشان دهيم و شهرها و آباديها را از دست فساد رها سازيم تا مظلومان ستمكش نجات يابند...(تحف العقول )》گفتمان انقلاب است، یعنی با نام محمد (ص) چه ظلم ها نکردید؟! حسین (ع) اصلا قرار نیست به نیابت جامعه، حکومت را تعقیر دهد. با گفتمان؛ 《خون بر شمشیر پیروز است》یزید را می زند.
سروش با یک مشت الفاظ 《عزت》و《ذلت》و ..یک معنویت فرنگی از عاشورا در می آورد! خوانش سروش باز خوانی یک ابر خوانش از عاشورا است که می خواهد انقلاب حسین (ع) را در هزار و سیصد و هشتاد و یک سال پیش فریز کند، خوانش شبه -اخلاقی عرفانی- دارد تا یک ابژه در افق تاریخی از توش در بیاورد، یک خطای تاریخی هرمنوتیک از عاشورا است.در باور سروش، آدم ها سیاه و سفید نیستند، آدم ها خاکستری اند یعنی حالا یزید یک غلطی کرد صورت هم را ببوسید صلوات بفرستید.
🔸خوانش شریعتی از عاشورا ، حسین (ع) چه کار کرده است؟ اگر امروز می بود چکار می کرد، است؟ متن عاشورا را فقط در بستر تاریخی نمی خواند ؛ 《کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا (همه روزها عاشورا و همه زمینها کربلاست) عبارتی به امام صادق(ع) نسبت دادهاند
این عبارت در داستان حسین (ع) شریعتی گونه است که معجزه نجات انسان تاریخی تحقیر شده است. در مقابل حکومت محمد رضا پهلوی از آن استفاد می کند. حسین (ع) شریعتی تحول رهایی بخش، خود اگاهی اجتماعی انسانی، حکمت، عدالت خواهی همیشگی. اعتراض به حکومت توتالیتاریسم تولید می کند.
روایت سروش از عاشورا برایم این بیت بیدل دهلوی؛
《کیست در این انجمن، محرم عشق غیور؟
ما همه بیغیرتیم، آینه در کربلا مانده است 》 تداعی کرد. بیدل هم خوانش ایدئولوژیک به معنای خود اگاهی انسانی اجتماعی از عاشورا دارد.
🔸به باور بنده؛ حرکت حسین (ع) یک انقلاب فرهنگی اجتماعی بود یک انقلاب چپ گونه مسلحانه نبود که بخواهد کاخ یزید را فتح کند یزید را از اریکه قدرت پایین بکشد. نظام انگیزشی ایجاد کرد، دنبال تحریک توده ها نبود اما نقد به جامعه طبقاتی و مناسبات های بنی امیه ایجاد کرد، دنبال خود اگاهی دادن فردی بود که از دلش تشکیل یک دولت محلی با تحول و برانگیختی اجتماعی سیاسی توده بر می آید
#علی_آزاد
#نقد_سخنان_دکترعبدلکریم_سروش
#از_خوانش_عاشورایی_دکتر_شریعتی
@jikjikgonjeshkhayhamishe
🔷🔸 حق با سروش نیست آنجا که میگوید روایت شریعتی از تاریخ عاشورا، از تاریخ اسلام و امامت، «کژخوانی صریح تاریخ» بود. کژخوانی صریح تاریخ؛ عبارت درستی نیست در مواجهه توریستی با متن شریعتی به کار برده است.
نقد سروش واکنشی به "حوالت اکنون" ماست دلش از جمهوری اسلامی ایران پر است ( که انقلاب ۵۷ محصول همین خوانش شریعتی از کربلا است) سر شریعتی خالی می کند.
روایت تاریخ می گوید؛ حسین (ع) به وضعیت حکومت یزید که بازگشت به ساختار -قدرت ثروت -جاهلیت است. نقد دارد، شریعتی با ادبیات جدید یک خوانش انقلابی ساخت 《هر انقلابی دو چهره دارد: خون و پیام》 خون در حرکت حسین (ع) بود و پیام در حرکت زینب، این ادبیات انتقادی، رهبری و الهام به جنبش های رهایی بخش میدهد، این دیالکتیک فرزندان آدم را احیا می کند که چگونه باید زیست و مُرد.
🔹خوانش سروش به روایت تاریخی، وفادار نیست. حسینِ (ع)، سروش نسبتی با حسینِ (ع) تاریخی ندارد. حسینِ (ع) سروش منفعل، يعني نسبت به بيان افكار، تمايلات، خواسته هاي بزرگ و كوچك، و حتي بيان صادقانه و روراستي و صراحت بي ميل است و تمام آنها رو نزد خودش نگه مي دارد! خود ساختهی سروش است. حسینِ (ع) سروش، وجوه دین و اسلام و خود اگاهی انتقادی ندارد. فانتزی است. روایت کژخوانی تاریخ است!
حق با سروش نیست: حرکت حسین (ع) یک انقلابی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی بود. به تاریخ که نظر کنیم، چنین حسینی را مییابیم. در عزیمت حسین (ع) از مکه به کربلا تعارف ها را کنار گذاشت، حاکمیت را به چالش کشید مشروعیت یزید را به رسمیت نشناخت.
سروش می گوید《حسین سه دلیل مهم و اساسی داشت: فضای رعبآور امنیتی، سازشناپذیری با یزید و جستوجو برای یافتن محلی امن. حسین برای رهایی از فشار حکومت و رسیدن به امنیت، حرکت کرد. 》این تحلیل ابکی است ، حسین (ع) از لحظه ای که در کاخ یزید خطاب به او می گوید 《چون منی با چون تویی بیعت نمی کنم 》به عنوان یک هماورد وارد تاریخ می شود که این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست.خلق عادت می کند، یک عنصر شورشی است،
دست روی نقد ساختار اجتماعی سیاسی می گذارد به تعبیر بنده می گوید؛ درست-تان می کنم، در تور اطلاعاتی، امنیتی دستگاه پهن کرده بود رصد می شود. ده ها ملاقات با شخصیت های فرهنگی، سیاسی، نظامی در مسیر رسیدن به کربلا دارد گفت و گو می کند و حتا طلب کمک نظامی می کند. این ساختار زبانی ؛《خداوندا تو خود ميداني كه قيام ما براي آن نيست كه به حكومتي برسيم يا مال و متاعي از دنيا به دست آوريم بلكه ما مي خواهيم راه روشن دين تو را به همه نشان دهيم و شهرها و آباديها را از دست فساد رها سازيم تا مظلومان ستمكش نجات يابند...(تحف العقول )》گفتمان انقلاب است، یعنی با نام محمد (ص) چه ظلم ها نکردید؟! حسین (ع) اصلا قرار نیست به نیابت جامعه، حکومت را تعقیر دهد. با گفتمان؛ 《خون بر شمشیر پیروز است》یزید را می زند.
سروش با یک مشت الفاظ 《عزت》و《ذلت》و ..یک معنویت فرنگی از عاشورا در می آورد! خوانش سروش باز خوانی یک ابر خوانش از عاشورا است که می خواهد انقلاب حسین (ع) را در هزار و سیصد و هشتاد و یک سال پیش فریز کند، خوانش شبه -اخلاقی عرفانی- دارد تا یک ابژه در افق تاریخی از توش در بیاورد، یک خطای تاریخی هرمنوتیک از عاشورا است.در باور سروش، آدم ها سیاه و سفید نیستند، آدم ها خاکستری اند یعنی حالا یزید یک غلطی کرد صورت هم را ببوسید صلوات بفرستید.
🔸خوانش شریعتی از عاشورا ، حسین (ع) چه کار کرده است؟ اگر امروز می بود چکار می کرد، است؟ متن عاشورا را فقط در بستر تاریخی نمی خواند ؛ 《کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا (همه روزها عاشورا و همه زمینها کربلاست) عبارتی به امام صادق(ع) نسبت دادهاند
این عبارت در داستان حسین (ع) شریعتی گونه است که معجزه نجات انسان تاریخی تحقیر شده است. در مقابل حکومت محمد رضا پهلوی از آن استفاد می کند. حسین (ع) شریعتی تحول رهایی بخش، خود اگاهی اجتماعی انسانی، حکمت، عدالت خواهی همیشگی. اعتراض به حکومت توتالیتاریسم تولید می کند.
روایت سروش از عاشورا برایم این بیت بیدل دهلوی؛
《کیست در این انجمن، محرم عشق غیور؟
ما همه بیغیرتیم، آینه در کربلا مانده است 》 تداعی کرد. بیدل هم خوانش ایدئولوژیک به معنای خود اگاهی انسانی اجتماعی از عاشورا دارد.
🔸به باور بنده؛ حرکت حسین (ع) یک انقلاب فرهنگی اجتماعی بود یک انقلاب چپ گونه مسلحانه نبود که بخواهد کاخ یزید را فتح کند یزید را از اریکه قدرت پایین بکشد. نظام انگیزشی ایجاد کرد، دنبال تحریک توده ها نبود اما نقد به جامعه طبقاتی و مناسبات های بنی امیه ایجاد کرد، دنبال خود اگاهی دادن فردی بود که از دلش تشکیل یک دولت محلی با تحول و برانگیختی اجتماعی سیاسی توده بر می آید
#علی_آزاد
#نقد_سخنان_دکترعبدلکریم_سروش
#از_خوانش_عاشورایی_دکتر_شریعتی
@jikjikgonjeshkhayhamishe
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷🔆سخنرانی دکتر هاشم آقاجری
🔆پیرامون دیدگاه دکتر عبدالکریم سروش در نسبت دین و قدرت:
🔆"پیامبر اقتدارگرا "
🔹بخش نخست : نقد روش شناختی
🔹🔸سلسله نشست های مجازی " سمپوزیوم نو شریعتی"
#پیامبر_اقتدارگرا
#نقد_روش_شناختی
#سخنرانی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
🔆پیرامون دیدگاه دکتر عبدالکریم سروش در نسبت دین و قدرت:
🔆"پیامبر اقتدارگرا "
🔹بخش نخست : نقد روش شناختی
🔹🔸سلسله نشست های مجازی " سمپوزیوم نو شریعتی"
#پیامبر_اقتدارگرا
#نقد_روش_شناختی
#سخنرانی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40