Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«درنگ»
🖋 احسان شریعتی
🔹نبضِ تحول امور در ایران و منطقهٔ خاورمیانه بهکُندی میزند. ضربآهنگِ سیر رخدادها با نوعی تعلیق و درنگ در همهٔ سپهرها همراه است. گویی همه چیز با تأخیر پیش میرود. سمت-وسوی رویدادهای پیاپی اخیر، از عالم سیاست و دیپلماسی گرفته تا دنیای اقتصاد و معیشت، «چشم اندازِ» حل مسئلههای متنوع و افقِ برونرفت از مشکلات مبتلابه را نشان نمیدهد. و ما این موقعیت مبهم و شبههآلود را در حالی میزییم که «بحران»های درهم تنیده در اوج خود قرار گرفتهاند.
🔸فهم معنا و ارايهٔ تعریفی برای مفهوم «بحران» (پیش از توضیح چرایی و چگونگی بروز آن)، میتواند به یافتن و گشودن «سرنخ گره»، در رویارویی بحرانهای تو-در-توی کنونی (اعم از سیاسی-اقتصادی، و اجتماعی-فرهنگی)، یاری رساند.
🔹«بحران» (Crise) نام مرحلهای از فرایند تکامل یک واقعیت یا فکر است که مهمترین شاخصهٔ آن برهمخوردن تعادل و تناسب تاکنونی یک موقعیت بهگونهای باشد که از تغییر-و-تحولی در راه خبر دهد و، در فرگشت آن پدیده، لحظهٔ تعیینکننده و سرنوشتسازی بهشمارآید («تصمیم»Krisis :). این لحظهٔ تصمیمساز همان فاز حادِ (سنجشگرانه-Critical) بحران است که نشانگر ورود به آستانهٔ مرحلهٔ تازهٔ دیگر و گسستی با گذشته است.
و اما پرسش در اینجاست که این لحظهٔ بحرانی تعیینکننده که بنابه تعریف میبایست بهسرعت و پُرشتاب بگذرد، چرا این قدر دیر و کند و با توقف و تعلیق میگذرد؟
🔸از دلایل کش آمدن و کُندی پیشرفتِ این لحظه یا «دیرند» (Durée نزد برگسون)، به گمان ما، فواید حاصل از چنین موقعیتی برای اهداف و منافع قدرتهای مسلط بر جهان و منطقه است. هدف و نفع این قدرتها در حل قاطع و منطقی هیچ مسئلهای، اعم از استقرار صلح یا جنگ، توسعه یا قهقرا، آزادی یا سرکوب، و..، نیست، بلکه در بازی با ابهام ناشی از شرایط تعلیق و توقف و تداوم همین لحظهٔ بحرانی، بهمنظور اعمال قدرت و بهمثابهٔ مؤثرترین ابزار فشار است. اگر شدت و فوریتِ خصومت و دشمنی، وخامت و خطرِ مرگ و زندگی نباشد، چرخ تولید-و-توزیع تسلیحات از کار بازمیماند و تجارت سودآور جنگ از رونق میافتد. بنابراین مهمتر از خود جنگ تداوم شرایط جنگی مرزی یا سیاست استمرار ابهام و تعلیق در حالت «نه جنگ و نه صلح» است.
🔹ممکن است برخی از مسئولان سیاست خارجی و دیپلماسی، همین وضعیت «درنگ» را برای «خریدن زمان» و یافتن «فرجی از اين ستون به آن ستون» مناسب تشخیص داده باشند. روند تاکنونی بحرانها (بویژه بحران معیشتی-اقتصادی)، اما نشان میدهد که تداوم این وضعیت فرساینده و کاهنده، بیش از حاکمیت به ضرر ملت و میهن ما در کلیت آن، و نیز همهٔ مردمان ساکن این سرزمینها و خطهٔ جغرافیایی خاورمیانه است. در صورت تداوم این بحران و در شرایط کاذب و شبههآلود نه جنگ و نه صلح، ما هر روز فقیرتر خواهیم شد و به بهانهٔ ضرورت حفظ امنیت، دایرهٔ آزادیها و حقوق شهروندی-و-بشریمان محدودتر خواهد گشت.
🔸هم از اینرو، وظیفهٔ اخلاقی و سیاسی نیروی آگاهیبخش روشنفکران ملی و مردمی، شبههزدایی از این وضعیت است با نشان دادن (و به کرسی نشاندن) این گفتمان و روایت از حقیقت که در لحظهٔ تصمیم بر سر مرگ و زندگی، یا زندگی سرشار از سلامت و سعادت را میبایست انتخاب کرد و یا مرگ خوب و خوشبختانه (عاری از درد و درماندگی)، شرافتمندانه و در شأن انسان را. این هر دو حال و گزینه قطعا از رفتن به حالت کُما و استمرار زندگی گیاهی بهتر و ارجح خواهد بود.
🔹«اصولگرایانی» که حاضر به استقبال نبرد مرگ و زندگی نباشند، همچون «اصلاحطلبانی» اند که در وفای به وعدههای انتخاباتی خویش تعلل بورزند: نه تکلیف جنگ و صلح را برای جامعه و جهان روشن میسازند و نه راهحل و برون رفت از بحرانهای تو-در-توی رویارو را (در سایه-روشن تصلب اقتدارگرایانه و نهادین نظام و تغییر-و-تحولخواهی مطالبهمحور مدنی) نشان میدهند.
🔸همین چند روز پیش که به مزار شهدای سی تیر رفته بودیم باز دیدیم که سنگ یادبود آن رخداد همچنان شکسته است و محوطهٔ تاریخی مزار شهدا همچنان به حال خود وانهاده و رها شده است. و این وضع در شرایطی است که «شورای شهر» را اصلاحطلبان نمایندگی میکنند و ظاهرا سازمان «اوقاف» را مانع دانند و یا مایل به بازسازی این قرارگاه و سایت تاریخی و نمادین شأن ملی ما نمی یابند! و این نمونهٔ کوچکی است از همان وضعیت حاد و بحرانی «درنگ» در تحقق وعدهها..، و بهنمونههای بزرگتر آن در ابعادی چشمگیرترخواهیم پرداخت.
#ایران
#بحران
#سازمان_اوقاف
#شورای_اصلاح_طلبان
#درنگ
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
📸بنای یادبود درهم شکسته قیام ملی سیتیر، عکس مربوط در ۶۷مین سالگرد سی تیر (۱۳۹۸)
🖋 احسان شریعتی
🔹نبضِ تحول امور در ایران و منطقهٔ خاورمیانه بهکُندی میزند. ضربآهنگِ سیر رخدادها با نوعی تعلیق و درنگ در همهٔ سپهرها همراه است. گویی همه چیز با تأخیر پیش میرود. سمت-وسوی رویدادهای پیاپی اخیر، از عالم سیاست و دیپلماسی گرفته تا دنیای اقتصاد و معیشت، «چشم اندازِ» حل مسئلههای متنوع و افقِ برونرفت از مشکلات مبتلابه را نشان نمیدهد. و ما این موقعیت مبهم و شبههآلود را در حالی میزییم که «بحران»های درهم تنیده در اوج خود قرار گرفتهاند.
🔸فهم معنا و ارايهٔ تعریفی برای مفهوم «بحران» (پیش از توضیح چرایی و چگونگی بروز آن)، میتواند به یافتن و گشودن «سرنخ گره»، در رویارویی بحرانهای تو-در-توی کنونی (اعم از سیاسی-اقتصادی، و اجتماعی-فرهنگی)، یاری رساند.
🔹«بحران» (Crise) نام مرحلهای از فرایند تکامل یک واقعیت یا فکر است که مهمترین شاخصهٔ آن برهمخوردن تعادل و تناسب تاکنونی یک موقعیت بهگونهای باشد که از تغییر-و-تحولی در راه خبر دهد و، در فرگشت آن پدیده، لحظهٔ تعیینکننده و سرنوشتسازی بهشمارآید («تصمیم»Krisis :). این لحظهٔ تصمیمساز همان فاز حادِ (سنجشگرانه-Critical) بحران است که نشانگر ورود به آستانهٔ مرحلهٔ تازهٔ دیگر و گسستی با گذشته است.
و اما پرسش در اینجاست که این لحظهٔ بحرانی تعیینکننده که بنابه تعریف میبایست بهسرعت و پُرشتاب بگذرد، چرا این قدر دیر و کند و با توقف و تعلیق میگذرد؟
🔸از دلایل کش آمدن و کُندی پیشرفتِ این لحظه یا «دیرند» (Durée نزد برگسون)، به گمان ما، فواید حاصل از چنین موقعیتی برای اهداف و منافع قدرتهای مسلط بر جهان و منطقه است. هدف و نفع این قدرتها در حل قاطع و منطقی هیچ مسئلهای، اعم از استقرار صلح یا جنگ، توسعه یا قهقرا، آزادی یا سرکوب، و..، نیست، بلکه در بازی با ابهام ناشی از شرایط تعلیق و توقف و تداوم همین لحظهٔ بحرانی، بهمنظور اعمال قدرت و بهمثابهٔ مؤثرترین ابزار فشار است. اگر شدت و فوریتِ خصومت و دشمنی، وخامت و خطرِ مرگ و زندگی نباشد، چرخ تولید-و-توزیع تسلیحات از کار بازمیماند و تجارت سودآور جنگ از رونق میافتد. بنابراین مهمتر از خود جنگ تداوم شرایط جنگی مرزی یا سیاست استمرار ابهام و تعلیق در حالت «نه جنگ و نه صلح» است.
🔹ممکن است برخی از مسئولان سیاست خارجی و دیپلماسی، همین وضعیت «درنگ» را برای «خریدن زمان» و یافتن «فرجی از اين ستون به آن ستون» مناسب تشخیص داده باشند. روند تاکنونی بحرانها (بویژه بحران معیشتی-اقتصادی)، اما نشان میدهد که تداوم این وضعیت فرساینده و کاهنده، بیش از حاکمیت به ضرر ملت و میهن ما در کلیت آن، و نیز همهٔ مردمان ساکن این سرزمینها و خطهٔ جغرافیایی خاورمیانه است. در صورت تداوم این بحران و در شرایط کاذب و شبههآلود نه جنگ و نه صلح، ما هر روز فقیرتر خواهیم شد و به بهانهٔ ضرورت حفظ امنیت، دایرهٔ آزادیها و حقوق شهروندی-و-بشریمان محدودتر خواهد گشت.
🔸هم از اینرو، وظیفهٔ اخلاقی و سیاسی نیروی آگاهیبخش روشنفکران ملی و مردمی، شبههزدایی از این وضعیت است با نشان دادن (و به کرسی نشاندن) این گفتمان و روایت از حقیقت که در لحظهٔ تصمیم بر سر مرگ و زندگی، یا زندگی سرشار از سلامت و سعادت را میبایست انتخاب کرد و یا مرگ خوب و خوشبختانه (عاری از درد و درماندگی)، شرافتمندانه و در شأن انسان را. این هر دو حال و گزینه قطعا از رفتن به حالت کُما و استمرار زندگی گیاهی بهتر و ارجح خواهد بود.
🔹«اصولگرایانی» که حاضر به استقبال نبرد مرگ و زندگی نباشند، همچون «اصلاحطلبانی» اند که در وفای به وعدههای انتخاباتی خویش تعلل بورزند: نه تکلیف جنگ و صلح را برای جامعه و جهان روشن میسازند و نه راهحل و برون رفت از بحرانهای تو-در-توی رویارو را (در سایه-روشن تصلب اقتدارگرایانه و نهادین نظام و تغییر-و-تحولخواهی مطالبهمحور مدنی) نشان میدهند.
🔸همین چند روز پیش که به مزار شهدای سی تیر رفته بودیم باز دیدیم که سنگ یادبود آن رخداد همچنان شکسته است و محوطهٔ تاریخی مزار شهدا همچنان به حال خود وانهاده و رها شده است. و این وضع در شرایطی است که «شورای شهر» را اصلاحطلبان نمایندگی میکنند و ظاهرا سازمان «اوقاف» را مانع دانند و یا مایل به بازسازی این قرارگاه و سایت تاریخی و نمادین شأن ملی ما نمی یابند! و این نمونهٔ کوچکی است از همان وضعیت حاد و بحرانی «درنگ» در تحقق وعدهها..، و بهنمونههای بزرگتر آن در ابعادی چشمگیرترخواهیم پرداخت.
#ایران
#بحران
#سازمان_اوقاف
#شورای_اصلاح_طلبان
#درنگ
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
📸بنای یادبود درهم شکسته قیام ملی سیتیر، عکس مربوط در ۶۷مین سالگرد سی تیر (۱۳۹۸)
Telegram
attach📎