اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
196 videos
86 files
1.4K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
‍ ‍‍ 🔷🔸بیانیه مشترک تعدادی از فعالان سیاسی، مدنی و فرهنگی، در حمایت از اعتراضات مردم که شرح ذیل می باشد:

به نام خدا

🔸تصمیمات اقتصادی اخیر و برخورد شدید با معترضان نشان می‌دهد حاکمان عبرتی از اعتراضات عمومی پیشین نگرفته‌اند. آنان که به خیابان آمدند مستضعفین و ستمدیدگانی بودند که انقلاب برای نجات آنان برپاشده بود. نباید به بهانهٔ برخی خارج‌نشینان که بهدنبال موجسواری هستند، خیل عظیم معترضان را مقلدان گوش به فرمان سلطنت‌طلبان و مجاهدین دانست. نباید به اعتبار حضور احتمالی چند تیم تروریستی مردم نگون‌بخت جان‌به‌لب رسیده را باغی و یاغی نامید. نباید به‌زعم آن‌که مقامات امریکایی مدعی حمایت از معترضان هستند، عامل نارضایتی اعتراض‌کنندگان را تحریک بیگانگان قلمداد کرد. مگر می‌توان تردیدی بر حضور ساکنان فقیر مناطق حاشیه شهرها در اعتراضات داشت، مگر می‌توان کمترین شکی در باره دحضور تهی‌دستان زینبیهٔ اصفهان، اسلام‌شهر تهران ،کوت‌عبدالله اهواز، و امثال آن در اعتراضات اخیر داشت؟

🔹چرا آنان که قرار بود حقوقدان باشند به منش امنیتی- نظامی خود بازگشته‌اند؟ کدام مقامی از اینکه اعتراض فرودستان شهری را سرکوب کرده به خود خواهد بالید؟ پس از این با چه اعتبار و آبرویی می‌توانید تهیدستان را به امید تشکیل مجلسی در راس امور به پای صندوق های رای کشانید؟

🔸بر فرض که خون‌ها شسته شوند، بر فرض که فقرا به زندگی سراسر رنج خود باز گردند، بر فرض که جوانان عاصی در گوشه‌ای پنهان شوند، بر فرض که دانشجویان راهی بازداشتگاه شده و یا سرخورده به کلاس‌ها برگردند، بر فرض همه‌ی اینها آیا نمی‌توان پیش‌بینی کرد که در آینده‌ شعله‌های اعتراض باز هم افروخته خواهد شد؟ مگر آموزه‌های دینی به ما نیاموخته‌اند که "الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم"؟
🔹ما ضمن اعتراض به برخوردهای خشن، غیرقانونی و غیرانسانی با مردم ناراضی اعلام می‌کنیم:

1. عامل اصلی اعتراضات اخیر، نابسامانی‌ها و بحران‌های اقتصادی-اجتماعی حاصل از سیاست‌های نادرست حکومت است که جز با اصلاحات ساختاری از طریق آغاز گفتگوی ملی در داخل کشور برای بهبود وضعیت ممکن نیست.

2. اکثر معترضان، ایرانیان ناراضی از "فقر" و "فساد" و "تبعیض" و ناتوان از تأمین معیشت خود و خانواده‌شان بودند. وظیفهٔ هر نظام مردمی عذرخواهی جدی از آنها به سبب تحمیل چنین شرایط سهمگینی است. به‌ویژه عذرخواهی و دل‌جویی از خانواده‌های جان‌باختگان وظیفه دینی و انسانی مسئولان امر است.

3. آزادی معترضان بازداشت شده و پرهیز از تکرار رویه های گذشته از جمله تحت‌فشار قرار دادن بازداشت‌شدگان می‌تواند راه را برای ایجاد آرامش نسبی و آغاز گفت و گوی ملی برای خروج از بحران فراهم آورد.

4. ما اعتقاد راسخ داریم به‌‌رغم همه‌ی فشارها باید از هر گونه اعمال خشونت پرهیز کرد. .بی‌تردید گسترش دامنه خشونت کمترین دستاوردی برای مدافعان منافع ملی، تمامیت ارضی، عدالت و آزادی نخواهد داشت.

سی ام آبان 1398


📌هاشم آقاجری- قربان بهزادیان‌نژاد - سیدعلیرضا بهشتی - علیرضا بهشتی‌شیرازی - حبیب‌الله پیمان - علیرضا رجایی - حسین رفیعی - رضا رییس‌طوسی- فریدون سحابی - احسان شریعتی -فیروزه صابر - کیوان صمیمی- طاهره طالقانی- ابوالفضل قدیانی - نظام الدین قهاری - فاطمه گوارایی - محمد محمدی‌اردهالی- سعید مدنی

#بیانیه
#آزادی
#اعتراضات
#معیشت
#اقشار_محروم
#گفتگوی_ملی
#ایران

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸در اولویت پاسخ‌ به خواسته‌های معلمان

🖋احسان شریعتی

📌«آموزش قوی‌ترین سلاحی است که می توان برای تغییر جهان به کار گرفت»، نلسون ماندلا

🔸زمانی معلمی گفته بود: معلمی شریف‌ترین کار عالم است، زیرا «معلمی ساختن‌ و پروردن انسان است و کدام تولید صنعتی یا کار فلاحتی شریف‌تر از این؟»

🔹«شرافت» در این‌جا هم به همهٔ ‌معانی کلمه است، همچون وثوق، امانت، اعتماد، انصاف، راستی، درستی و نجابت و بزرگ‌مرتبگی و..، و آموزگار نمونه، سرمشق، و الگوی عینی و عملی همهٔ این ارزش‌ها. نکتهٔ مهم اما در این بیان این است که صفت «شرافت» در مورد این شغل، «تعارف» و از قماش هندوانه‌هایی نیست که معمولا زیر بغل معلمان می‌گذارند، بل‌که توصیف کارکرد، تبیین تکلیف اخلاقی، یا تعریف وظیفهٔ حرفه‌ای «آموزگار» است. و به همین دلیل، اجابت خواسته‌های صنفی و احقاق مطالبات حداقلی، مانند تناسب حقوق با نرخ تورم و گرانی‌ سال‌های اخیر و مسائل رتبه‌بندی و همسطح‌سازی و..، و در یک کلام، حفظ حرمت و شأن مقام و معیشت معلمان، دفاع از شرایط امکان شرافت یا «درستکاری»، وظیفه‌شناسی و خویش‌کاری این شغل و پیشه در کشور است. در غیراین‌صورت معلوم نیست دانش‌آموزان ما دست‌پروردگان کدام معلم و مدرسه خواهند بود؟

🔸پس یادآوری ملی این حقیقت ساده اما تلخ در واقعیت بار دیگر ضروری است که جای معلم در مدرسه است نه در خیابان و شرم‌آورتر در زندان!
چرا که اگر شاعران گفته‌اند: «هرکه ناموخت از گذشت روزگار، نیز ناموزد زهیچ آموزگار»، بلافاصله می‌افزوده‌اند که در چنین حالتی دیگر آموزگار، روزگار خواهد بود و به شاگردان بازی‌گوش درس خود را خواهد داد که:
«يکي نغز بازي کند روزگار، که بنشاندت پيش آموزگار»!

📌لینک متن در وبسایت احسان شریعتی

https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=3124
#معلم
#شرافت
#معیشت
#یادداشت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati