🍂هفت کاری که به عنوان نسبیگرا در اخلاق نمیتوانید انجام دهید🍂
نویسنده: #گرگ_کوکل ، رئیس موسسه دفاع از عقل
مترجم: #زهیر_باقری_نوعپرست
🍁خب تصمیم گرفته اید در اخلاق نسبیگرا باشید. بسیار خوب! چه چیزی بهتر از اینکه هر کاری که فکر می کنید درست است را انجام دهید؟ چه چیزی بدتر از اینکه به کسی اجازه بدهید به شما بگوید چه کاری را باید انجام دهید و چه کاری را نباید انجام دهید؟ علاوه بر این، نسبیگرایی یکی از راحت ترین نگرش هایی است که می توان نسبت به جهان اتخاذ کرد: تنها کافی است دیگران را به حال خود بگذاری و از دیگران هم بخواهی که در قبال تو چنین کنند، و دیگر هیچ گاه نباید نگران باشی که آیا اعمالت درست هستند یا غلط. در واقع، به عنوان نسبیگرا در اخلاق هفت کار را نمی توانید انجام دهید. صرفاً از قواعدی که در ادامه می آید پیروی کنید و برای همیشه از شر مطلق ها رها خواهید شد!
متن کامل این نوشتار👇
✨ → goo.gl/AwURbg
@sedanet | @philosopherin
نویسنده: #گرگ_کوکل ، رئیس موسسه دفاع از عقل
مترجم: #زهیر_باقری_نوعپرست
🍁خب تصمیم گرفته اید در اخلاق نسبیگرا باشید. بسیار خوب! چه چیزی بهتر از اینکه هر کاری که فکر می کنید درست است را انجام دهید؟ چه چیزی بدتر از اینکه به کسی اجازه بدهید به شما بگوید چه کاری را باید انجام دهید و چه کاری را نباید انجام دهید؟ علاوه بر این، نسبیگرایی یکی از راحت ترین نگرش هایی است که می توان نسبت به جهان اتخاذ کرد: تنها کافی است دیگران را به حال خود بگذاری و از دیگران هم بخواهی که در قبال تو چنین کنند، و دیگر هیچ گاه نباید نگران باشی که آیا اعمالت درست هستند یا غلط. در واقع، به عنوان نسبیگرا در اخلاق هفت کار را نمی توانید انجام دهید. صرفاً از قواعدی که در ادامه می آید پیروی کنید و برای همیشه از شر مطلق ها رها خواهید شد!
متن کامل این نوشتار👇
✨ → goo.gl/AwURbg
@sedanet | @philosopherin
صدانت
هفت کاری که به عنوان نسبیگرا در اخلاق نمیتوانید انجام دهید • صدانت
خب تصمیم گرفته اید در اخلاق نسبیگرا باشید. بسیار خوب! چه چیزی بهتر از اینکه هر کاری که فکر می کنید درست است را انجام دهید؟ چه چیزی بدتر از اینکه به کسی...
🍁پرونده «علم و فلسفه»:
فلسفه، علم نیست (جولیان فریدلند)
✨ → goo.gl/2RZLaF
طبیعت گرایی چیست؟ (تیم ویلیامسون )
✨ → goo.gl/PESqrp
فلسفه و علم گرایی. قدرت تبیین علوم شناختی (پیتر هکر)
✨ → goo.gl/rAF4GW
علم گرایی و علوم انسانی (راجر اسکروتن)
✨ → goo.gl/LiIjX4
طبیعت گرایی در معرفت شناسی (بس ون فراسن)
✨ → goo.gl/VxPRaz
چرا فیزیک به فلسفه نیاز دارد؟ (تیم مادلین)
✨ → goo.gl/dhv2C4
⭕️تمامی مقالات توسط آقای #زهیر_باقری_نوعپرست ترجمه شدهاند.
@sedanet | @philosopherin
فلسفه، علم نیست (جولیان فریدلند)
✨ → goo.gl/2RZLaF
طبیعت گرایی چیست؟ (تیم ویلیامسون )
✨ → goo.gl/PESqrp
فلسفه و علم گرایی. قدرت تبیین علوم شناختی (پیتر هکر)
✨ → goo.gl/rAF4GW
علم گرایی و علوم انسانی (راجر اسکروتن)
✨ → goo.gl/LiIjX4
طبیعت گرایی در معرفت شناسی (بس ون فراسن)
✨ → goo.gl/VxPRaz
چرا فیزیک به فلسفه نیاز دارد؟ (تیم مادلین)
✨ → goo.gl/dhv2C4
⭕️تمامی مقالات توسط آقای #زهیر_باقری_نوعپرست ترجمه شدهاند.
@sedanet | @philosopherin
🍁رویکردی لیبرال به بیعدالتی و فقر جهانی
#زهیر_باقری_نوعپرست
✅هنگامی که به نقض حقوق بشر فکر میکنیم، اغلب شخصی در زندان، در انتظار اعدام، یا موقعیتهای دیگری که شخصی در آنها تصویر میشود در نظر میگیریم. ولی بواسطه فقری که داریم، حقوق بشر میلیاردها انسان در حال نقض شدن است. فقر، بزرگترین عامل نقض حقوق بشر در جهان است.
✅در سال ۲۰۱۲، ۸۶۸ میلیون نفر دچار سوءتغذیه مزمن بودهاند، دو میلیارد نفر به مایحتاج پزشکی دسترسی نداشتهاند، ۷۸۳ میلیون نفر از داشتن آب پاک برای نوشیدن محروم بودهاند، در سال ۲۰۰۵ یک میلیارد و ششصد میلیون نفر سرپناه نداشتهاند، همین تعداد نفر امکان استفاده از نیروی برق را ندارند، ۲و۵ میلیارد نفر به بهداشت کافی دسترسی ندارند، ۷۹۶ میلیون نفر بزرگسال سواد خواندن و نوشتن ندارند، و ۲۱۸ میلیون کودک بین سنین ۵ تا ۱۲ سال بیرون از خانه خود در شرایط بردگی در حال کار کردن هستند. چیزی حدود یک سوم مرگ و میرها به فقر مرتبط است، یعنی ۱۸ میلیون نفر از ۵۷ میلیون نفری که در سال میمیرند. این آمار تنها مرگ بر اثر بیماریهایی را که در کشورهای توسعه یافته وجود ندارند منعکس میکند، مانند مرگ بر اثر سوءتغذیه، سل، مننژیت و مالاریا. ولی اگر بیماریهایی را که در کل جهان رایج هستند در نظر بگیریم (مانند بیماریهای قلبی، دیابت و غیره) در این صورت در ۲۲ سال گذشته ۴۰۰ میلیون مرگ ناشی از فقر داشتهایم. این تعداد دو برابر مرگهای ناشی از خشونتهای دولتی در سده بیستم بوده است. یعنی بیشتر از جنگها، اردوگاههای کار اجباری نازیها، گولاکها، و …. تمام این موارد به حدود ۲۲۰ میلیون مرگ انجامیده است. ولی فقر تنها در ۲۰ سال گذشته به حدود ۴۰۰ میلیون مرگ انجامیده است.
✅توزیع ثروت به شکلی بسیار ناعادلانه است. ۵% جمعیت جهان حدود ۴۶% ثروت موجود در جهان را در اختیار دارند، و تقریباً همین میزان ثروت بین ۲۰% از باقیمانده جمعیت توزیع شده است، بنابراین صرفاً ۲۵% از جمعیت جهان حدود ۹۰% ثروت جهان را در اختیار دارند. ۱۰% از ثروت باقیمانده بین ۷۵% مردم جهان توزیع شده است. (براساس گزارش توسعه انسانی سازمان UNDP در سال ۲۰۱۴ حدود ۱% جمعیت پر درآمد جهان معادل ۴۸% ثروت جهان را به خود اختصاص داده اند که پیشبینی میشود در سال ۲۰۱۶ به ۵۰% برسد.) این حجم از نابرابری به طور خاص تحت تأثیر جهانیسازی بیست سال اخیر بوده است. دورهای که که نابرابری درآمدی در سطح بینالمللی و ملی در همه جای دنیا افزایش یافته است. در آمریکا از سال ۱۹۷۸ تا سال ۲۰۰۷ درآمد نیمه فقیر جمعیت از ۲۶% به حدود ۱۳% سقوط کرده است در حالی که درآمد ۱% ثروتمند از حدود ۹% به حدود ۲۴% افزایش یافته است، و درآمد ۰.۰۱% ثروتمند جامعه آمریکا از ۲.۶۵% به ۱۲.۲۸% افزایش یافته است (یعنی حدود ۵ برابر شده است) و درآمد ۰.۰۰۱% جمعیت ثروتمند آمریکا هفت برابر شده است یعنی از ۰.۸۶% به ۶.۰۴% افزایش یافته است. ۰.۰۰۱% جمعیت آمریکا یعنی ۳۰ هزار نفر در آمریکا، این افراد درآمدی معادل ۲۸۰ میلیون نفر دیگر آمریکا درآمد دارند. وجود نابرابری کاملاً جدی و محسوس است. این مسئله در سراسر جهان نیز وجود دارد. بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ ۵% جمعیت بیشترین افزایش ثروت را داشتهاند و اکثریت افراد ثروتشان به یک سوم آنچه که بوده کاهش یافته است. در دوره بین ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ نسبت میانگین درآمد ۵% از ثروتمندترینها به کمثروتترینها از« ۱۸۵ به ۱» به « ۲۹۷ به ۱» افزایش یافته است.
برای از بین بردن فقر شدیدی که وجود دارد تنها ۷% ثروت جهان لازم است، و اگر این مبلغ را از دارایی ثروتمندان کم کنیم همچنان ۹۳% از ثروتشان باقی خواهد ماند. اگر ثروتمندان از این میزان از ثروت خود بگذرند، فقر به تاریخ خواهد پیوست. بنابراین، از نظر اقتصادی، فقر مسئله کوچکی است، تنها پای ۷% از ثروت کل جهان در میان است. ولی از نظر هزینه انسانی هزینه وحشتناکی وجود دارد، در حال حاضر شاهد نقض سیستماتیک و گسترده حقوق بشر به علت فقر هستیم.
✅ما باید تمرین کنیم که نهادهای ملی و بینالمللی را تحت فشار قرار دهیم. با فشار آوردن به نهادها میتوانیم با تبعیض سیستماتیک نیز مبارزه کنیم و در راستای تضمین سلامت، رفاه و حقوق همه انسانها گام برداریم. یکی از راهحلها برای از بین بردن فقر در سطح انفرادی یا کوچک، مشارکت در سازمانهای مردم نهاد، رفتن به روستاها برای کار داوطلبانه و انجام کارهایی از این دست است. در واقع اگر فکر میکنیم توان وارد کردن فشار به نهادهای بینالمللی را نداریم، به این معنا نیست که در این زمینه هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم و هیچ مسئولیتی نداریم. ما میتوانیم به دنبال اجرای برنامههایی پایدار برای مقابله با فقر باشیم. برنامههایی فراتر از بخشیدن غذا و لباس.
📕 @sedanet
متن کامل👇
✨ → goo.gl/qeP3Qf
#زهیر_باقری_نوعپرست
✅هنگامی که به نقض حقوق بشر فکر میکنیم، اغلب شخصی در زندان، در انتظار اعدام، یا موقعیتهای دیگری که شخصی در آنها تصویر میشود در نظر میگیریم. ولی بواسطه فقری که داریم، حقوق بشر میلیاردها انسان در حال نقض شدن است. فقر، بزرگترین عامل نقض حقوق بشر در جهان است.
✅در سال ۲۰۱۲، ۸۶۸ میلیون نفر دچار سوءتغذیه مزمن بودهاند، دو میلیارد نفر به مایحتاج پزشکی دسترسی نداشتهاند، ۷۸۳ میلیون نفر از داشتن آب پاک برای نوشیدن محروم بودهاند، در سال ۲۰۰۵ یک میلیارد و ششصد میلیون نفر سرپناه نداشتهاند، همین تعداد نفر امکان استفاده از نیروی برق را ندارند، ۲و۵ میلیارد نفر به بهداشت کافی دسترسی ندارند، ۷۹۶ میلیون نفر بزرگسال سواد خواندن و نوشتن ندارند، و ۲۱۸ میلیون کودک بین سنین ۵ تا ۱۲ سال بیرون از خانه خود در شرایط بردگی در حال کار کردن هستند. چیزی حدود یک سوم مرگ و میرها به فقر مرتبط است، یعنی ۱۸ میلیون نفر از ۵۷ میلیون نفری که در سال میمیرند. این آمار تنها مرگ بر اثر بیماریهایی را که در کشورهای توسعه یافته وجود ندارند منعکس میکند، مانند مرگ بر اثر سوءتغذیه، سل، مننژیت و مالاریا. ولی اگر بیماریهایی را که در کل جهان رایج هستند در نظر بگیریم (مانند بیماریهای قلبی، دیابت و غیره) در این صورت در ۲۲ سال گذشته ۴۰۰ میلیون مرگ ناشی از فقر داشتهایم. این تعداد دو برابر مرگهای ناشی از خشونتهای دولتی در سده بیستم بوده است. یعنی بیشتر از جنگها، اردوگاههای کار اجباری نازیها، گولاکها، و …. تمام این موارد به حدود ۲۲۰ میلیون مرگ انجامیده است. ولی فقر تنها در ۲۰ سال گذشته به حدود ۴۰۰ میلیون مرگ انجامیده است.
✅توزیع ثروت به شکلی بسیار ناعادلانه است. ۵% جمعیت جهان حدود ۴۶% ثروت موجود در جهان را در اختیار دارند، و تقریباً همین میزان ثروت بین ۲۰% از باقیمانده جمعیت توزیع شده است، بنابراین صرفاً ۲۵% از جمعیت جهان حدود ۹۰% ثروت جهان را در اختیار دارند. ۱۰% از ثروت باقیمانده بین ۷۵% مردم جهان توزیع شده است. (براساس گزارش توسعه انسانی سازمان UNDP در سال ۲۰۱۴ حدود ۱% جمعیت پر درآمد جهان معادل ۴۸% ثروت جهان را به خود اختصاص داده اند که پیشبینی میشود در سال ۲۰۱۶ به ۵۰% برسد.) این حجم از نابرابری به طور خاص تحت تأثیر جهانیسازی بیست سال اخیر بوده است. دورهای که که نابرابری درآمدی در سطح بینالمللی و ملی در همه جای دنیا افزایش یافته است. در آمریکا از سال ۱۹۷۸ تا سال ۲۰۰۷ درآمد نیمه فقیر جمعیت از ۲۶% به حدود ۱۳% سقوط کرده است در حالی که درآمد ۱% ثروتمند از حدود ۹% به حدود ۲۴% افزایش یافته است، و درآمد ۰.۰۱% ثروتمند جامعه آمریکا از ۲.۶۵% به ۱۲.۲۸% افزایش یافته است (یعنی حدود ۵ برابر شده است) و درآمد ۰.۰۰۱% جمعیت ثروتمند آمریکا هفت برابر شده است یعنی از ۰.۸۶% به ۶.۰۴% افزایش یافته است. ۰.۰۰۱% جمعیت آمریکا یعنی ۳۰ هزار نفر در آمریکا، این افراد درآمدی معادل ۲۸۰ میلیون نفر دیگر آمریکا درآمد دارند. وجود نابرابری کاملاً جدی و محسوس است. این مسئله در سراسر جهان نیز وجود دارد. بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ ۵% جمعیت بیشترین افزایش ثروت را داشتهاند و اکثریت افراد ثروتشان به یک سوم آنچه که بوده کاهش یافته است. در دوره بین ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ نسبت میانگین درآمد ۵% از ثروتمندترینها به کمثروتترینها از« ۱۸۵ به ۱» به « ۲۹۷ به ۱» افزایش یافته است.
برای از بین بردن فقر شدیدی که وجود دارد تنها ۷% ثروت جهان لازم است، و اگر این مبلغ را از دارایی ثروتمندان کم کنیم همچنان ۹۳% از ثروتشان باقی خواهد ماند. اگر ثروتمندان از این میزان از ثروت خود بگذرند، فقر به تاریخ خواهد پیوست. بنابراین، از نظر اقتصادی، فقر مسئله کوچکی است، تنها پای ۷% از ثروت کل جهان در میان است. ولی از نظر هزینه انسانی هزینه وحشتناکی وجود دارد، در حال حاضر شاهد نقض سیستماتیک و گسترده حقوق بشر به علت فقر هستیم.
✅ما باید تمرین کنیم که نهادهای ملی و بینالمللی را تحت فشار قرار دهیم. با فشار آوردن به نهادها میتوانیم با تبعیض سیستماتیک نیز مبارزه کنیم و در راستای تضمین سلامت، رفاه و حقوق همه انسانها گام برداریم. یکی از راهحلها برای از بین بردن فقر در سطح انفرادی یا کوچک، مشارکت در سازمانهای مردم نهاد، رفتن به روستاها برای کار داوطلبانه و انجام کارهایی از این دست است. در واقع اگر فکر میکنیم توان وارد کردن فشار به نهادهای بینالمللی را نداریم، به این معنا نیست که در این زمینه هیچ کاری نمیتوانیم انجام دهیم و هیچ مسئولیتی نداریم. ما میتوانیم به دنبال اجرای برنامههایی پایدار برای مقابله با فقر باشیم. برنامههایی فراتر از بخشیدن غذا و لباس.
📕 @sedanet
متن کامل👇
✨ → goo.gl/qeP3Qf
صدانت
نوشتار زهیر باقری نوعپرست با عنوان «رویکردی لیبرال به بیعدالتی و فقر جهانی» • صدانت
رویکردی لیبرال به بیعدالتی و فقر جهانی | توماس پاگی فیلسوفی آلمانی-آمریکایی و از شاگردان جان رالز است که در زمینه عدالت اجتماعی، فقر جهانی، و حقوق بشر ...
🍂آزادی بیان – برگرفته از کتاب ریچارد سورابجی🍂
#زهیر_باقری_نوعپرست
🍁جان استوارت میل در سده نوزدهم از آزادی بیان دفاعی کرد که تا به امروز مشهورترین دفاع از آزادی بیان به شمار میرود. وجود آزادی بیان دو پیامدِ ممکن دارد: یا شما متوجه اشتباه خود می شوید و به باور صحیح دسترسی پیدا می کنید یا متوجه می شوید که درست می گفته اید ولی از آنجا که جایگزین های نظر خود را نیز درک کردهاید، نظرتان شفافتر می شود. میل از ما میخواهد که تصور کنیم بحث کردن درباره فیزیک نیوتن ممنوع باشد، آیا در آن صورت هم به این میزان به فیزیک او باور میداشتیم؟ احتمالا خیلی مشکوک میشدیم، چون نمیتوانستیم دریابیم که فیزیک نیوتن مشکلی دارد یا خیر، وقتی نقد آن مجاز باشد میتوانیم تصمیم بگیریم و آن گاه عیار فیزیک نیوتن مشخص می شود.
متن کامل👇
✨ → goo.gl/zgcUS0
@sedanet | @philosopherin
#زهیر_باقری_نوعپرست
🍁جان استوارت میل در سده نوزدهم از آزادی بیان دفاعی کرد که تا به امروز مشهورترین دفاع از آزادی بیان به شمار میرود. وجود آزادی بیان دو پیامدِ ممکن دارد: یا شما متوجه اشتباه خود می شوید و به باور صحیح دسترسی پیدا می کنید یا متوجه می شوید که درست می گفته اید ولی از آنجا که جایگزین های نظر خود را نیز درک کردهاید، نظرتان شفافتر می شود. میل از ما میخواهد که تصور کنیم بحث کردن درباره فیزیک نیوتن ممنوع باشد، آیا در آن صورت هم به این میزان به فیزیک او باور میداشتیم؟ احتمالا خیلی مشکوک میشدیم، چون نمیتوانستیم دریابیم که فیزیک نیوتن مشکلی دارد یا خیر، وقتی نقد آن مجاز باشد میتوانیم تصمیم بگیریم و آن گاه عیار فیزیک نیوتن مشخص می شود.
متن کامل👇
✨ → goo.gl/zgcUS0
@sedanet | @philosopherin
صدانت
آزادی بیان - برگرفته از کتاب ریچارد سورابجی • صدانت
آزادی بیان در آتن باستان مطرح بود. واژه «پریزیا» به معنای «گفتن همه چیز» در زبان یونانی آن دوران نماینده مفهوم آزادی بیان بود. البته نه به این معنا که ...
🍁 بررسی کتاب «عقل و استدلال و عقلانیت» نوشته سعید زیباکلام
✍️ #زهیر_باقری_نوعپرست
غمانگیزترین نکتهی این کتاب در همان ابتدا در قدردانینامه نگاشته شده است، جایی که نویسنده از «سوختن پانزده سال از عمر خود» برای نگارش این کتاب سست و سطحی خبر میدهد.
سعید زیباکلام در کتاب «عقل و استدلال و عقلانیت» سعی دارد آنچه را عقلِ متاثر از عصر روشنگری مینامد، به چالش بکشد. در این راستا او دو پروژهی موازی را در کتاب خود پی میگیرد. اول سعی دارد در بحثهایی به ظاهر فلسفی نشان دهد آنچه عقل روشنگری نامیده میشود، وجود ندارد و در پروژهی دوم در تلاش است نشان دهد که آیههای قرآن نیز موید سخنان او هستند (یا چیزی شبیه به این). در این بررسی کوتاه من صرفاً به بخش نخست اشاره میکنم و اینکه آیا فهم ایشان از قرآن قابل دفاع و دقیق است یا خیر، به افرادی که در این زمینه آَشنایی دارند، میسپارم...
متن کامل این نوشتار👇
✨ → goo.gl/RnBHtp
🌾 @sedanet | @philosopherin
✍️ #زهیر_باقری_نوعپرست
غمانگیزترین نکتهی این کتاب در همان ابتدا در قدردانینامه نگاشته شده است، جایی که نویسنده از «سوختن پانزده سال از عمر خود» برای نگارش این کتاب سست و سطحی خبر میدهد.
سعید زیباکلام در کتاب «عقل و استدلال و عقلانیت» سعی دارد آنچه را عقلِ متاثر از عصر روشنگری مینامد، به چالش بکشد. در این راستا او دو پروژهی موازی را در کتاب خود پی میگیرد. اول سعی دارد در بحثهایی به ظاهر فلسفی نشان دهد آنچه عقل روشنگری نامیده میشود، وجود ندارد و در پروژهی دوم در تلاش است نشان دهد که آیههای قرآن نیز موید سخنان او هستند (یا چیزی شبیه به این). در این بررسی کوتاه من صرفاً به بخش نخست اشاره میکنم و اینکه آیا فهم ایشان از قرآن قابل دفاع و دقیق است یا خیر، به افرادی که در این زمینه آَشنایی دارند، میسپارم...
متن کامل این نوشتار👇
✨ → goo.gl/RnBHtp
🌾 @sedanet | @philosopherin
صدانت
بررسی کتاب «عقل و استدلال و عقلانیت» نوشته سعید زیباکلام • صدانت
سعید زیباکلام در کتاب «عقل و استدلال و عقلانیت» سعی دارد آنچه را عقلِ متاثر از عصر روشنگری مینامد، به چالش بکشد. در این راستا او دو پروژهی موازی را در..
🍀 مناظره #یاسر_میردامادی و #زهیر_باقری_نوعپرست پیرامون عقلانیت باور به خدا با عنوان "خداباوری یا خداناباوری؛ کدام یک عقلانی است؟"
🔅برنامه تابو: وجود داشتن یا نداشتن خدا چنان اثر رادیکالی بر هستی و زندگی ما دارد که همچنان میتوان درباره آن بحث کرد و به پرسشهای بیشتری پاسخ داد. در برنامه این هفته، میزبان دو پژوهشگر فلسفه هستیم که یکی از ادله عقلانی خداباوران دفاع میکند و دیگری از ادله عقلانی خداناباوران. زُهیر باقری نوعپرست، دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه وین و سردبیر مجله فلسفی ۴۲ است. او با تاکید بر ضرورت خردمندانه زیستن از خداناباوری دفاع میکند، یاسر میردامادی پژوهشگر دین و فلسفه اما از محدودیتهای عقل میگوید و معتقد است میتوان از ادله خداباوران دفاع عقلانی کرد.
صوت و متن کامل این مناظره👇
✨ → 3danet.ir/Le4cO
🌾 @sedanet
🔅برنامه تابو: وجود داشتن یا نداشتن خدا چنان اثر رادیکالی بر هستی و زندگی ما دارد که همچنان میتوان درباره آن بحث کرد و به پرسشهای بیشتری پاسخ داد. در برنامه این هفته، میزبان دو پژوهشگر فلسفه هستیم که یکی از ادله عقلانی خداباوران دفاع میکند و دیگری از ادله عقلانی خداناباوران. زُهیر باقری نوعپرست، دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه وین و سردبیر مجله فلسفی ۴۲ است. او با تاکید بر ضرورت خردمندانه زیستن از خداناباوری دفاع میکند، یاسر میردامادی پژوهشگر دین و فلسفه اما از محدودیتهای عقل میگوید و معتقد است میتوان از ادله خداباوران دفاع عقلانی کرد.
صوت و متن کامل این مناظره👇
✨ → 3danet.ir/Le4cO
🌾 @sedanet
صدانت
مناظره یاسر میردامادی و زهیر باقری نوعپرست پیرامون عقلانیت باور به خدا • صدانت
زُهیر باقری نوعپرست، دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه وین و سردبیر مجله فلسفی ۴۲ است. او با تاکید بر ضرورت خردمندانه زیستن از خداناباوری دفاع میکند، یاسر میردامادی پژوهشگر دین و فلسفه اما از محدودیتهای عقل میگوید و معتقد است میتوان از ادله خداباوران دفاع…
❄️ مواجهی روشنفکران ایرانی با دین و تصوف در بوتهی نقد
✍️ #زهیر_باقری_نوعپرست
🔅از جمله رسالتهایی که روشنفکران ایرانی برای خود تعریف کردهاند کمک به مردمان جاهلی است که باورهای غلط و خرافی دارند. ازاینرو، روشنفکران ایرانی اغلب در نقش منجی ظاهر شده و سعی کردهاند برای اکثریت نادان جامعه همچون چوپان باشند. در سالهای اخیر، نقدهای بسیاری به روشنفکران ایرانی وارد شده است. عمدهترین نقدها متوجه روشنفکران مارکسیست بوده است. این نقدها بیشتر سویههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارند. این روشنفکران متهم هستند که نه مارکسیسم را درست فهمیدهاند، نه جامعهٔ ایرانی و مختصات آن را درست میشناختهاند و نه از شرافت انسانی بهرهای برده بودند و از خیانت به کشور خود، ترور، بمبگذاری، ترور شخصیتی و غیره نیز فروگذار نکردهاند. اگر بهواقع آنچه منتقدان این دسته از روشنفکران میگویند درست باشد، ما با اقلیتی رذل و با جهل مضاعف مواجه هستیم که بیش از هر گروه دیگری نیاز به منجی دارند.
🔅در مقابل نیز گروهی به دفاع از عملکرد این دسته از روشنفکران پرداختهاند. سرنوشت داوری بر سر این دسته از روشنفکران هر چه باشد، مسئلۀ ما در این نوشتار چیز دیگری است. هرچند روشنفکران مارکسیست ایرانی به شکلهای مختلف منتقد دین بودهاند، هیچ اثر درخوری در این زمینه به جا نگذاشتهاند و ازاینروست که آنها مسئلۀ ما در این کتاب نخواهند بود. وانگهی چنانکه از سوابق بحثهای مارکسیستی در مورد دین برمیآید، در صورتی که این گروه بخواهند به دین نقدی وارد کنند، به استدلالهای فلسفی التفاتی ندارند و با پیشفرض گرفتن درستی طبیعتگرایی، سعی دارند با بهره گرفتن از اقتصاد سیاسی و نیروها و عوامل دخیل در جامعه، پیدایش باورهای دینی را تبیین کنند و با این روش باور دینی را زیر سؤال ببرند. در طبیعتگرایی، نادرستی ادیانی که به چیزی بیش از طبیعت قائل هستند پیشفرض گرفته میشود.
🔅در واقع با این روش نقد، بهجای بررسی سخنان و دلایل آن دین، نادرستی آن پیشفرض گرفته میشود و سپس «منتقد» سعی در نشان دادن علتهای شکلگیری این باورهای نادرست خواهد داشت. ازاینرو، باورمندان به طبیعتگرایی معمولاً هیچگاه به تحلیل و بررسی مدعاهای دینی نمیپردازند و سعی دارند با نشان دادن منشأ باورهای دینی آنها را از اعتبار ساقط کنند. بررسی محتوای دین معمولاً محدود به طبیعتگرایانی است که به فلسفه مشغولاند. زمانی مارکسیسم علم محسوب میشد و نقدهای مارکسیستها به دین نقد علمی، اما حال که مارکسیسم جایگاه خود را در میان متفکران جهان از دست داده است و کمتر کسی حاضر است از علمی بودن آن سخن به میان آورد، رویکردهای علمی دیگر این قبیل نقادیها را بر عهده گرفتهاند.
🔅یکی از مطرحترین نقدهای علمی از این دست، نقدهای فرگشتی هستند که با پیشفرض گرفتن درستی طبیعتگرایی، سعی دارند منشأ بیولوژیک شکلگیری باورهای دینی را نمایان ساخته و بدین شکل نشان دهند که این باورهای مذهبی ریشه در علتهایی دارند که در خود جهان طبیعی قابل بررسی است. نقدهایی که میخواهند با شناسایی منشئی برای باورهای دینی آنها را زیر سؤال ببرند بهخودیخود نمیتوانند نقدهای قابل اعتنایی باشند. بههرحال اگر بپذیریم خداوندی وجود دارد، او بهشکلی زمینهٔ پیدایش باورهای دینی را برای نخستین بار در انسانها فراهم میآورد و این منشأ میتواند بیولوژیک یا اجتماعی یا هر چیز دیگری باشد. تنها در صورتی که دانشمندی بتواند نشان دهد این منشأ بر پایهٔ یک حقه یا فریب بنا نهاده شده، میتواند با ذکر آن برای دین، خود دین را زیر سؤال ببرد. بهعنوان مثال، اگر کسی بتواند نشان دهد که گروهی کلاهبردار در طول تاریخ برای سرکیسه کردن مردم، ادیان را به وجود آوردهاند، آنگاه میتواند با ذکر چنین منشئی، ادیان را زیر سؤال ببرد. شاید بتوان بهصورت موردی برای دینی مشخص، چنین بررسیای را انجام داد، ولی چنین یافتهای در مورد کل ادیان به دست نیامده و پیدایش ادیان بسیار ناشناختهتر و پیچیدهتر و متنوعتر از این داستان سادهلوحانه است.
🔅در آنچه پیش رو میآید، قصد دارم به آثار روشنفکران ایرانیای بپردازم که بهصورت مستقیم نقدهایی به دین و تصوف وارد کردهاند. به این منظور تعدادی از آثار روشنفکران معاصر را برگزیدهام که از نظر من در نقد دین و تصوف از دیگر آثار برتری داشتهاند. ازاینرو، آثار فتحعلی آخوندزاده، علی دشتی، احمد کسروی و آرامش دوستدار را برگزیدهام. کتاب مکتوبات کمالالدوله از آخوندزاده، کتابهای عقلا برخلاف عقل و تخت پولاد از علی دشتی، کتابهای صوفیگری و در پیرامون اسلام از احمد کسروی و کتاب ملاحظات فلسفی در دین، علم و تفکر از آرامش دوستدار مورد بررسی قرار میگیرند.
🌐 دریافت PDF کتابچه
🌾 @Sedanet
🌾 @philosopherin
✍️ #زهیر_باقری_نوعپرست
🔅از جمله رسالتهایی که روشنفکران ایرانی برای خود تعریف کردهاند کمک به مردمان جاهلی است که باورهای غلط و خرافی دارند. ازاینرو، روشنفکران ایرانی اغلب در نقش منجی ظاهر شده و سعی کردهاند برای اکثریت نادان جامعه همچون چوپان باشند. در سالهای اخیر، نقدهای بسیاری به روشنفکران ایرانی وارد شده است. عمدهترین نقدها متوجه روشنفکران مارکسیست بوده است. این نقدها بیشتر سویههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارند. این روشنفکران متهم هستند که نه مارکسیسم را درست فهمیدهاند، نه جامعهٔ ایرانی و مختصات آن را درست میشناختهاند و نه از شرافت انسانی بهرهای برده بودند و از خیانت به کشور خود، ترور، بمبگذاری، ترور شخصیتی و غیره نیز فروگذار نکردهاند. اگر بهواقع آنچه منتقدان این دسته از روشنفکران میگویند درست باشد، ما با اقلیتی رذل و با جهل مضاعف مواجه هستیم که بیش از هر گروه دیگری نیاز به منجی دارند.
🔅در مقابل نیز گروهی به دفاع از عملکرد این دسته از روشنفکران پرداختهاند. سرنوشت داوری بر سر این دسته از روشنفکران هر چه باشد، مسئلۀ ما در این نوشتار چیز دیگری است. هرچند روشنفکران مارکسیست ایرانی به شکلهای مختلف منتقد دین بودهاند، هیچ اثر درخوری در این زمینه به جا نگذاشتهاند و ازاینروست که آنها مسئلۀ ما در این کتاب نخواهند بود. وانگهی چنانکه از سوابق بحثهای مارکسیستی در مورد دین برمیآید، در صورتی که این گروه بخواهند به دین نقدی وارد کنند، به استدلالهای فلسفی التفاتی ندارند و با پیشفرض گرفتن درستی طبیعتگرایی، سعی دارند با بهره گرفتن از اقتصاد سیاسی و نیروها و عوامل دخیل در جامعه، پیدایش باورهای دینی را تبیین کنند و با این روش باور دینی را زیر سؤال ببرند. در طبیعتگرایی، نادرستی ادیانی که به چیزی بیش از طبیعت قائل هستند پیشفرض گرفته میشود.
🔅در واقع با این روش نقد، بهجای بررسی سخنان و دلایل آن دین، نادرستی آن پیشفرض گرفته میشود و سپس «منتقد» سعی در نشان دادن علتهای شکلگیری این باورهای نادرست خواهد داشت. ازاینرو، باورمندان به طبیعتگرایی معمولاً هیچگاه به تحلیل و بررسی مدعاهای دینی نمیپردازند و سعی دارند با نشان دادن منشأ باورهای دینی آنها را از اعتبار ساقط کنند. بررسی محتوای دین معمولاً محدود به طبیعتگرایانی است که به فلسفه مشغولاند. زمانی مارکسیسم علم محسوب میشد و نقدهای مارکسیستها به دین نقد علمی، اما حال که مارکسیسم جایگاه خود را در میان متفکران جهان از دست داده است و کمتر کسی حاضر است از علمی بودن آن سخن به میان آورد، رویکردهای علمی دیگر این قبیل نقادیها را بر عهده گرفتهاند.
🔅یکی از مطرحترین نقدهای علمی از این دست، نقدهای فرگشتی هستند که با پیشفرض گرفتن درستی طبیعتگرایی، سعی دارند منشأ بیولوژیک شکلگیری باورهای دینی را نمایان ساخته و بدین شکل نشان دهند که این باورهای مذهبی ریشه در علتهایی دارند که در خود جهان طبیعی قابل بررسی است. نقدهایی که میخواهند با شناسایی منشئی برای باورهای دینی آنها را زیر سؤال ببرند بهخودیخود نمیتوانند نقدهای قابل اعتنایی باشند. بههرحال اگر بپذیریم خداوندی وجود دارد، او بهشکلی زمینهٔ پیدایش باورهای دینی را برای نخستین بار در انسانها فراهم میآورد و این منشأ میتواند بیولوژیک یا اجتماعی یا هر چیز دیگری باشد. تنها در صورتی که دانشمندی بتواند نشان دهد این منشأ بر پایهٔ یک حقه یا فریب بنا نهاده شده، میتواند با ذکر آن برای دین، خود دین را زیر سؤال ببرد. بهعنوان مثال، اگر کسی بتواند نشان دهد که گروهی کلاهبردار در طول تاریخ برای سرکیسه کردن مردم، ادیان را به وجود آوردهاند، آنگاه میتواند با ذکر چنین منشئی، ادیان را زیر سؤال ببرد. شاید بتوان بهصورت موردی برای دینی مشخص، چنین بررسیای را انجام داد، ولی چنین یافتهای در مورد کل ادیان به دست نیامده و پیدایش ادیان بسیار ناشناختهتر و پیچیدهتر و متنوعتر از این داستان سادهلوحانه است.
🔅در آنچه پیش رو میآید، قصد دارم به آثار روشنفکران ایرانیای بپردازم که بهصورت مستقیم نقدهایی به دین و تصوف وارد کردهاند. به این منظور تعدادی از آثار روشنفکران معاصر را برگزیدهام که از نظر من در نقد دین و تصوف از دیگر آثار برتری داشتهاند. ازاینرو، آثار فتحعلی آخوندزاده، علی دشتی، احمد کسروی و آرامش دوستدار را برگزیدهام. کتاب مکتوبات کمالالدوله از آخوندزاده، کتابهای عقلا برخلاف عقل و تخت پولاد از علی دشتی، کتابهای صوفیگری و در پیرامون اسلام از احمد کسروی و کتاب ملاحظات فلسفی در دین، علم و تفکر از آرامش دوستدار مورد بررسی قرار میگیرند.
🌐 دریافت PDF کتابچه
🌾 @Sedanet
🌾 @philosopherin
صدانت
زهیر باقری نوعپرست: مواجهی روشنفکران ایرانی با دین و تصوف در بوتهی نقد • صدانت
در این کتابچه قصد دارم به آثار روشنفکران ایرانیای بپردازم که بهصورت مستقیم نقدهایی به دین و تصوف وارد کردهاند. در نقد دین و تصوف از ...