❄️ درسگفتارهای هرمنوتیک فلسفی
👤 #احمد_رجبی
پاییز ۹۸ | دانشگاه تهران
✅ تکمیل شد | 13 جلسه
🔅درسگفتار هرمنوتیک فلسفی از دکتر احمد رجبی ، با تمرکز بر چند مفهوم بنیادین در اندیشه گادامر و بخشهایی از متن کتاب “حقیقت و روش” و تفسیر آنها میکوشد چگونگی قوام یافتن هرمنوتیک فلسفی را به عنوان امکانی جدید در بحث از حقیقت و بنیانگذاری اندیشه فلسفی نشان دهد، به نحوی که هم از حقیقت و بنیادیابی فلسفی بحث میشود و هم داعیه هرگونه بنیانگذاری تام به شیوهای دکارتی، به منزله سادهانگاریای غیرانتقادی مردود اعلام میشود. در سیر مباحث، بر این نکته تاکید خواهد شد که یافتن ضرورتهای نهفته در هرمنوتیک فلسفی گادامر در پیوند با سنت و جریانهای فلسفیای که گادامر به نقد و تفسیر آنها میپردازد، در جهت غلبه بر سوبژکتیویسم، هیستوریسم و نسبیانگاری فلسفی است و معمولا اندیشه گادامر در جهتی معکوس فهم شده است.
🔅در این جلسات نخست اشاراتی مقدماتی به سابقه شکلگیری نظریه هرمنوتیکی و به ویژه نسبت یافتن هرمنوتیک با هستیشناسی در اندیشه هایدگر خواهد آمد و سپس با تفسیر فصلهایی از بخش دوم کتاب حقیقت و روش، بحث بر توضیح جایگاه بنیادین مفهوم “تاریخ تاثیر و تاثر”، به عنوان بنیادینترین مفهوم هرمنوتیکی و به منزله جایگزین مفهوم “بنیاد”، و نحوه وجود تاریخمند حقیقت متمرکز خواهد شد و نسبت آن با سایر مقومات هرمنوتیک فلسفی، به ویژه “سنت”، “زبان”، “فهم” و “مفاهمه” مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
🌐 دانلود صوت تمام جلسات
🌾 @Sedanet
👤 #احمد_رجبی
پاییز ۹۸ | دانشگاه تهران
✅ تکمیل شد | 13 جلسه
🔅درسگفتار هرمنوتیک فلسفی از دکتر احمد رجبی ، با تمرکز بر چند مفهوم بنیادین در اندیشه گادامر و بخشهایی از متن کتاب “حقیقت و روش” و تفسیر آنها میکوشد چگونگی قوام یافتن هرمنوتیک فلسفی را به عنوان امکانی جدید در بحث از حقیقت و بنیانگذاری اندیشه فلسفی نشان دهد، به نحوی که هم از حقیقت و بنیادیابی فلسفی بحث میشود و هم داعیه هرگونه بنیانگذاری تام به شیوهای دکارتی، به منزله سادهانگاریای غیرانتقادی مردود اعلام میشود. در سیر مباحث، بر این نکته تاکید خواهد شد که یافتن ضرورتهای نهفته در هرمنوتیک فلسفی گادامر در پیوند با سنت و جریانهای فلسفیای که گادامر به نقد و تفسیر آنها میپردازد، در جهت غلبه بر سوبژکتیویسم، هیستوریسم و نسبیانگاری فلسفی است و معمولا اندیشه گادامر در جهتی معکوس فهم شده است.
🔅در این جلسات نخست اشاراتی مقدماتی به سابقه شکلگیری نظریه هرمنوتیکی و به ویژه نسبت یافتن هرمنوتیک با هستیشناسی در اندیشه هایدگر خواهد آمد و سپس با تفسیر فصلهایی از بخش دوم کتاب حقیقت و روش، بحث بر توضیح جایگاه بنیادین مفهوم “تاریخ تاثیر و تاثر”، به عنوان بنیادینترین مفهوم هرمنوتیکی و به منزله جایگزین مفهوم “بنیاد”، و نحوه وجود تاریخمند حقیقت متمرکز خواهد شد و نسبت آن با سایر مقومات هرمنوتیک فلسفی، به ویژه “سنت”، “زبان”، “فهم” و “مفاهمه” مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.
🌐 دانلود صوت تمام جلسات
🌾 @Sedanet
صدانت
درسگفتارهای هرمنوتیک فلسفی از احمد رجبی • صدانت
درسگفتار هرمنوتیک فلسفی از دکتر احمد رجبی ، با تمرکز بر چند مفهوم بنیادین در اندیشه گادامر و بخشهایی از متن کتاب "حقیقت و روش" و تفسیر آنها میکوشد چگونگی ..
☘️ درسگفتارهای متافیزیک زمان
👤 #احمد_رجبی | بهمن 97
13 جلسه - دانشگاه تهران
🔅مقصود از عنوان متافیزیک زمان، بحث درباره جایگاه و تاثیری است که مباحث فلسفه زمان بر متافیزیک به مثابه هستیشناسی گذاشته است. سررشته راهنما و رویکرد تفسیری در خصوص مساله رابطه زمان با مفهوم وجود و هستیشناسی، به ویژه از جهت تقدمی که زمان بر فهم معنای وجود پیدا میکند، از اندیشه متقدم هایدگر اخذ شده است.
🔅در این درسگفتار مستقلا به هایدگر استناد و پرداخته نشده است، بلکه تلاش شده با رجوع مستقیم به متون فیلسوفانی که نظریه بدیع و بنیانگذارانه درباره زمان داشتهاند، خط سیری پیوسته احراز شود که نشان دهد چگونه مساله زمان از خاستگاهش در طبیعیات و بحث حرکت و تأخرش نسبت به هستیشناسی در "طبیعیات" ارسطو، در "اعترافات" آگوستینوس بیش از پیش به سوی پیوند با نفس و آگاهی انسان سوق پیدا میکند و از رهگذر مفهوم "حضور"، نشانگر جایگاه هستیشناختی انسان است و در "نقد عقل محض" کانت، شرط امکان هرگونه مواجهه آگاهی با پدیدارهاست و جایگاهی بنیادین مییابد و چگونه همین جایگاه زمان در پدیدارشناسی هوسرل تبدیل به صورت بنیادین هر گونه تالیف و وحدت و حقیقت سوبژکتیویته و آگاهی میشود. میتوان این مباحث را تمهیدی برای طرح این مدعای هایدگر دانست که چرا و بر حسب چه ضرورتی باید زمان را افق فهم معنای وجود دانست.
🔅عمده بحث در این درسگفتار پس از ارسطو و آگوستینوس، به کانت اختصاص یافته است و با اتمام نیمسال، فرصتی برای طرح تفصیلی فلسفه زمان در پدیدارشناسی هوسرل باقی نماند و طرح آن موکول به ترم دیگری شد. تاکید اصلی در فلسفه کانت، بر جایگاه بنیادین و متافیزیکی "شهود محض" زمان صورت گرفته است.
🔅عنوان متافیزیک زمان در این اندیشه نهایی هوسرل معنای خود را مییابد که هر گونه فهم از "وحدت در کثرت" یا وحدت تالیفی و اینهمانی به منزله بنیاد متافیزیک، بر زمان مبتنیست و در این اندیشه هایدگر که معنای وجود را در زمان آغازین باید جستجو نمود.
🌐 صوت تمام جلسات
🌾 @Sedanet
👤 #احمد_رجبی | بهمن 97
13 جلسه - دانشگاه تهران
🔅مقصود از عنوان متافیزیک زمان، بحث درباره جایگاه و تاثیری است که مباحث فلسفه زمان بر متافیزیک به مثابه هستیشناسی گذاشته است. سررشته راهنما و رویکرد تفسیری در خصوص مساله رابطه زمان با مفهوم وجود و هستیشناسی، به ویژه از جهت تقدمی که زمان بر فهم معنای وجود پیدا میکند، از اندیشه متقدم هایدگر اخذ شده است.
🔅در این درسگفتار مستقلا به هایدگر استناد و پرداخته نشده است، بلکه تلاش شده با رجوع مستقیم به متون فیلسوفانی که نظریه بدیع و بنیانگذارانه درباره زمان داشتهاند، خط سیری پیوسته احراز شود که نشان دهد چگونه مساله زمان از خاستگاهش در طبیعیات و بحث حرکت و تأخرش نسبت به هستیشناسی در "طبیعیات" ارسطو، در "اعترافات" آگوستینوس بیش از پیش به سوی پیوند با نفس و آگاهی انسان سوق پیدا میکند و از رهگذر مفهوم "حضور"، نشانگر جایگاه هستیشناختی انسان است و در "نقد عقل محض" کانت، شرط امکان هرگونه مواجهه آگاهی با پدیدارهاست و جایگاهی بنیادین مییابد و چگونه همین جایگاه زمان در پدیدارشناسی هوسرل تبدیل به صورت بنیادین هر گونه تالیف و وحدت و حقیقت سوبژکتیویته و آگاهی میشود. میتوان این مباحث را تمهیدی برای طرح این مدعای هایدگر دانست که چرا و بر حسب چه ضرورتی باید زمان را افق فهم معنای وجود دانست.
🔅عمده بحث در این درسگفتار پس از ارسطو و آگوستینوس، به کانت اختصاص یافته است و با اتمام نیمسال، فرصتی برای طرح تفصیلی فلسفه زمان در پدیدارشناسی هوسرل باقی نماند و طرح آن موکول به ترم دیگری شد. تاکید اصلی در فلسفه کانت، بر جایگاه بنیادین و متافیزیکی "شهود محض" زمان صورت گرفته است.
🔅عنوان متافیزیک زمان در این اندیشه نهایی هوسرل معنای خود را مییابد که هر گونه فهم از "وحدت در کثرت" یا وحدت تالیفی و اینهمانی به منزله بنیاد متافیزیک، بر زمان مبتنیست و در این اندیشه هایدگر که معنای وجود را در زمان آغازین باید جستجو نمود.
🌐 صوت تمام جلسات
🌾 @Sedanet
صدانت
درسگفتارهای متافیزیک زمان از احمد رجبی • صدانت
درسگفتارهای «متافیزیک زمان» در قالب دو واحد برای دانشجویان ترم ۶ کارشناسی فلسفه دانشگاه تهران در بهمن ۹۷ ارائه شده است. مقصود از عنوان متافیزیک زمان...
☘️ درسگفتارهای شرح هستی و زمان هایدگر
✍️ #احمد_رجبی
🔅درسگفتارهای شرح هستی و زمان هایدگر در نیمسال دوم ۹۸-۹۹ برای دوره کارشناسی فلسفه دانشگاه تهران ایراد شده است و در آن به شرح و تفسیر مباحث و فصلهایی از کتاب هستی و زمان هایدگر پرداخته شده است. محور اصلی و هدف بحث، توجه به جایگاه زمان و زمانمندی دازاین در هستیشناسی بنیادین هایدگر است، به نحوی که گزینش و شیوه شرح مباحث کتاب به سوی تفسیر مساله زمانمندی در اندیشه متقدم هایدگر پیش میرود.
🔅نخست، ایده هستیشناسی و مقصود هایدگر از پرسش از وجود ناظر به متافیزیک سنتی، و نیز تعریف پدیدارشناسی هرمنوتیکی با تمرکز بر متن درآمد کتاب بحث میشود و سپس بحثهایی روی فصول مربوط به مفهوم جهان (به ویژه معنای تفسیرشدگی جهان و مفهوم ابزار در توصیف اشیاء دم دست) و مقومات دازاین (نحوه رابطه افکندگی و طرحافکنی با یکدیگر) صورت میگیرد.
🔅سپس با تفسیر مفهوم دغدغه در تعریف هستیشناختی دازاین و پرسش از کلبودن و وحدت ساختاری دازاین، بحث نسبتا مفصلی درباره تحلیل مشهور هایدگر از مساله مرگ انجام میشود و از همین بحث، به واسطه مفهوم “آینده متناهی” دازاین به عنوان کانون کتاب هستی و زمان، بخشهایی از مباحث هایدگر درباره زمان و زمانمندی تفسیر میشوند.
🌐 دریافت صوت تمام جلسات
🌾 @Sedanet
✍️ #احمد_رجبی
🔅درسگفتارهای شرح هستی و زمان هایدگر در نیمسال دوم ۹۸-۹۹ برای دوره کارشناسی فلسفه دانشگاه تهران ایراد شده است و در آن به شرح و تفسیر مباحث و فصلهایی از کتاب هستی و زمان هایدگر پرداخته شده است. محور اصلی و هدف بحث، توجه به جایگاه زمان و زمانمندی دازاین در هستیشناسی بنیادین هایدگر است، به نحوی که گزینش و شیوه شرح مباحث کتاب به سوی تفسیر مساله زمانمندی در اندیشه متقدم هایدگر پیش میرود.
🔅نخست، ایده هستیشناسی و مقصود هایدگر از پرسش از وجود ناظر به متافیزیک سنتی، و نیز تعریف پدیدارشناسی هرمنوتیکی با تمرکز بر متن درآمد کتاب بحث میشود و سپس بحثهایی روی فصول مربوط به مفهوم جهان (به ویژه معنای تفسیرشدگی جهان و مفهوم ابزار در توصیف اشیاء دم دست) و مقومات دازاین (نحوه رابطه افکندگی و طرحافکنی با یکدیگر) صورت میگیرد.
🔅سپس با تفسیر مفهوم دغدغه در تعریف هستیشناختی دازاین و پرسش از کلبودن و وحدت ساختاری دازاین، بحث نسبتا مفصلی درباره تحلیل مشهور هایدگر از مساله مرگ انجام میشود و از همین بحث، به واسطه مفهوم “آینده متناهی” دازاین به عنوان کانون کتاب هستی و زمان، بخشهایی از مباحث هایدگر درباره زمان و زمانمندی تفسیر میشوند.
🌐 دریافت صوت تمام جلسات
🌾 @Sedanet
صدانت
درسگفتارهای شرح هستی و زمان هایدگر از احمد رجبی • صدانت
درسگفتارهای شرح هستی و زمان هایدگر در نیمسال دوم ۹۸-۹۹ برای دوره کارشناسی فلسفه دانشگاه تهران ایراد شده است و در آن به شرح و تفسیر مباحث...
🍃 درسگفتارهای هستیشناسی و فلسفه اگزیستانس
✍️ #احمد_رجبی
🔅در این درسگفتارها به دنبال تبیین جدیدی از جایگاه فلسفی و هستیشناختی مفهوم “اگزیستانس” هستیم به معنایی که این مفهوم در سیاق فلسفههای اگزیستانس پیدا کرده است، یعنی مفهومی اختصاصی که منحصرا برای وجود موجود انسانی به کار میرود. انتقال و تحول معناییای که در مفهوم عام وجود (existentia) رخ میدهد تا آن را در وجود انسان منحصر کند، از حیث ضرورت فلسفیاش کمتر به عنوان مسالهای مستقل پیش از ورود به محتوای فلسفههای اگزیستانس مورد پرسش و بحث قرار گرفته است.
🔅در این درسگفتارها میکوشیم دقیقا به طرح این مساله بپردازیم که با چه ضابطه و ضرورت فلسفیای میتوان چنین انتقالی را فهمپذیر کرد و بدین معنا چگونه میتوان طرح مفهوم اگزیستانس به منزله وجود خاص انسان را بر حسب یک ضرورت هستیشناختی دریافت. برای ورود به طرح این مساله، ضرورت هستیشناختی شکلگیری مفهوم اگزیستانس را بر حسب مساله وجود نخستین یا فرد (جوهر اول) در افق اندیشه باستان و فلسفه ارسطو، سپس بر حسب مساله وجود در تمایز از ماهیت در افق فلسفه قرون وسطی و اندیشه ابن سینا و توماس، و سپس مساله وجود خارجی و خارجیت جهان در افق فلسفه مدرن و اندیشه دکارت و کانت بررسی میکنیم.
🔅سپس بر اساس چارچوب به دست آمده ذیل مفهوم عام وجود، مفهوم ماهیت، و مفهوم جهان به تفسیر واسازانه هایدگر از تاریخ متافیزیک رجوع میکنیم تا از دل آن بتوانیم ضرورت هستیشناختی مفهوم اگزیستانس به منزله وجود اختصاصی انسان را در مقام پاسخی ضروری به مسائل و معضلهای عمده هستیشناسی آشکار سازیم. در طول جلسات بخشهایی از درسگفتار مسائل بنیادین پدیدارشناسی هایدگر در تفسیر نظریه کانت درباره وجود و نیز تفسیر تمایز میان وجود و ماهیت در فلسفه قرون وسطی و نیز بخشهایی از کتاب وجود و زمان و رساله درباب ذات بنیاد درباره مفهوم جهان به بحث گذاشته میشود. کوشش میشود نشان داده شود که جایگاه مفهوم اگزیستانس در فلسفههای اگزیستانس، یک راه دلخواه و بیضرورت عقلی با صبغههای صرفا احساسی و فردی، روانشناختی یا ادبی و مانند اینها در تاریخ فلسفه نیست، بلکه اگر با توجه به استلزامات هستیشناختیاش لحاظ شود، چگونه پاسخی به معضلات عمده هستیشناختی فلسفه تاکنون بوده و به چه معنا پاسخی ضروری به امکان فلسفه به معنای دانش نخستین است.
🔅درسگفتارهای حاضر در نیمسال دوم ۹۹-۱۴۰۰ در مقطع کارشناسی ارشد گروه فلسفه دانشگاه تهران در قالب درس ۲ واحدی و به صورت مجازی و آنلاین برگزار شده است.
🌐 دریافت صوت جلسات
🌾 @Sedanet
✍️ #احمد_رجبی
🔅در این درسگفتارها به دنبال تبیین جدیدی از جایگاه فلسفی و هستیشناختی مفهوم “اگزیستانس” هستیم به معنایی که این مفهوم در سیاق فلسفههای اگزیستانس پیدا کرده است، یعنی مفهومی اختصاصی که منحصرا برای وجود موجود انسانی به کار میرود. انتقال و تحول معناییای که در مفهوم عام وجود (existentia) رخ میدهد تا آن را در وجود انسان منحصر کند، از حیث ضرورت فلسفیاش کمتر به عنوان مسالهای مستقل پیش از ورود به محتوای فلسفههای اگزیستانس مورد پرسش و بحث قرار گرفته است.
🔅در این درسگفتارها میکوشیم دقیقا به طرح این مساله بپردازیم که با چه ضابطه و ضرورت فلسفیای میتوان چنین انتقالی را فهمپذیر کرد و بدین معنا چگونه میتوان طرح مفهوم اگزیستانس به منزله وجود خاص انسان را بر حسب یک ضرورت هستیشناختی دریافت. برای ورود به طرح این مساله، ضرورت هستیشناختی شکلگیری مفهوم اگزیستانس را بر حسب مساله وجود نخستین یا فرد (جوهر اول) در افق اندیشه باستان و فلسفه ارسطو، سپس بر حسب مساله وجود در تمایز از ماهیت در افق فلسفه قرون وسطی و اندیشه ابن سینا و توماس، و سپس مساله وجود خارجی و خارجیت جهان در افق فلسفه مدرن و اندیشه دکارت و کانت بررسی میکنیم.
🔅سپس بر اساس چارچوب به دست آمده ذیل مفهوم عام وجود، مفهوم ماهیت، و مفهوم جهان به تفسیر واسازانه هایدگر از تاریخ متافیزیک رجوع میکنیم تا از دل آن بتوانیم ضرورت هستیشناختی مفهوم اگزیستانس به منزله وجود اختصاصی انسان را در مقام پاسخی ضروری به مسائل و معضلهای عمده هستیشناسی آشکار سازیم. در طول جلسات بخشهایی از درسگفتار مسائل بنیادین پدیدارشناسی هایدگر در تفسیر نظریه کانت درباره وجود و نیز تفسیر تمایز میان وجود و ماهیت در فلسفه قرون وسطی و نیز بخشهایی از کتاب وجود و زمان و رساله درباب ذات بنیاد درباره مفهوم جهان به بحث گذاشته میشود. کوشش میشود نشان داده شود که جایگاه مفهوم اگزیستانس در فلسفههای اگزیستانس، یک راه دلخواه و بیضرورت عقلی با صبغههای صرفا احساسی و فردی، روانشناختی یا ادبی و مانند اینها در تاریخ فلسفه نیست، بلکه اگر با توجه به استلزامات هستیشناختیاش لحاظ شود، چگونه پاسخی به معضلات عمده هستیشناختی فلسفه تاکنون بوده و به چه معنا پاسخی ضروری به امکان فلسفه به معنای دانش نخستین است.
🔅درسگفتارهای حاضر در نیمسال دوم ۹۹-۱۴۰۰ در مقطع کارشناسی ارشد گروه فلسفه دانشگاه تهران در قالب درس ۲ واحدی و به صورت مجازی و آنلاین برگزار شده است.
🌐 دریافت صوت جلسات
🌾 @Sedanet
صدانت
درسگفتارهای هستیشناسی و فلسفه اگزیستانس از احمد رجبی • صدانت
در درسگفتارهای هستیشناسی و فلسفه اگزیستانس به دنبال تبیین جدیدی از جایگاه فلسفی و هستیشناختی مفهوم "اگزیستانس" هستیم ...
🍁 درسگفتارهای فلسفهی قرون وسطی
👤 #احمد_رجبی
🔅تاریخ فلسفهی قرون وسطی، عرصهی گستردهای در تاریخ اندیشه محسوب میشود، هم از حیث گسترهی زمانی و هم از جهت گستردگی و درهمتنیدگیِ سنتهای گوناگون فکری برخاسته از فلسفهی یونان باستان و یونانیمأب و رمی، و به ویژه تأثیر مسیحیت و دین وحیانی، و همچنین از این حیث که فلسفهی قرون وسطی، نقطهی تلاقی و تقاطعی میان فلسفهی یونان، الهیات و عرفان و فلسفهی اسلامی و یهودی و مسیحی، و نیز زمینهی نضج گرفتن اندیشهی مدرن و فاصله گرفتنِ فلسفه از خاستگاه یونانی آن است. پرداختن به تمامی این وجوه، در یک درس چهار واحدی ناممکن و نامطلوب است و به ناچار باید دست به گزینش زد؛ در این درس کوشیده میشود پیوستگیِ چند مسألهی عمدهی فلسفی، با تمرکز بر چند فیلسوف شاخص، هم با توجه به متونشان و هم با توجه به تأثیرپذیری آنها از فلسفهی باستان و نیز تأثیرگذاریشان بر فلسفهی مدرن برگزیده و بحث شود. تمرکز اصلی در تمام مباحث، بر هستیشناسی و امکان بنیانگذاریِ فلسفه به مثابه مابعدالطبیعه خواهد بود. سرفصلهای کلیِ مباحث از جهت مسائل و اشخاص و آثار چنین خواهد بود:
۱- بحثی مقدماتی دربارهی جایگاه و معنای فلسفه در نسبت با دین وحیانی و الهیات وحیانی یهودی-مسیحی: در این بخش به فقراتی از متون عهد عتیق و عهد جدید توجه میشود که با بحث دربارهی آنها و تفاسیر آباء کلیسا امکان فلسفه در قرون وسطی شکل میگیرد.
۲- مسألهی شکاکیت مطلق و غلبه بر آن و احیاء نوین فلسفه به واسطهی تعریف جدیدی از رابطهی شناخت و هستی، حقیقت و خداوند: در این بخش، بیش از همه، تمرکز بر مباحث و متونی از آگوستینوس خواهد بود و پیوند بنیانگذاری جدید فلسفه در اندیشهی وی با معرفتشناسی، هستیشناسی، خداشناسی و به ویژه بحث جاودانگی و زمان پی گرفته خواهد شد.
۳- مسألهی کلیات: در این بخش، با ارجاعی نسبتاً تفصیلی به اندیشهی ارسطو و تفسیر او از امر کلی و مشترک در فلسفهی افلاطون، به نزاع فلسفی در این بحث، در آثار بوئتیوس، آبلار و رئالیستهای قرون وسطی پرداخته میشود.
۴- مسألهی وجود خدا و اثبات آن: این بحث با رجوع به متن آنسلم و تقریر برهان او و جایگاه این بحث در نسبت با بنیانگذاری فلسفه و نقد و تأثیر آن تا فلسفهی مدرن پی گرفته میشود.
۵- هستیشناسی توماس آکویینی: این بحث، تفصیلیترین بخش خواهد بود و با رجوع به متون توماس و ارجاع به ارسطو و ابن سینا و ابن رشد مباحث ذیل طرح خواهد شد: بداهت وجود، اشتراک و آنالوژی وجود، تعینات استعلایی وجود، تمایز وجود و ماهیت، فعل وجود.
۶- مسألهی تفرد و ارادهگرایی الهیاتی، فروپاشی امکان عقلانیت فلسفی با نومینالیسم: این بحث، واپسین بخش ما خواهد بود و با ارجاع به مباحثی پیوسته از دونس اسکوتوس و اوکام، چگونگی توجه به مسألهی تفرد و از میان رفتنِ امر کلی و ایدهی افلاطونی ذیل سیطره نومینالیسم، و در پیوند با آن سربرآوردن ارادهگراییِ الهیاتی پی گرفته خواهد شد و بحث در اینکه چگونه از دل برجسته ساختن تفرد ارسطویی و ارادهی الهی، نظام عقلانی فلسفهی قرون وسطی فرومیپاشد و شکاکیتی که زمینهساز فلسفهی مدرن است پدید میآید.
🔅این درسگفتارها در نیمسال مهر ۱۴۰۰ در قالب درس ۴ واحدی کارشناسی فلسفه دانشگاه تهران به صورت مجازی ارائه شده است.
🌐 دریافت صوت جلسات
🌾 @Sedanet
👤 #احمد_رجبی
🔅تاریخ فلسفهی قرون وسطی، عرصهی گستردهای در تاریخ اندیشه محسوب میشود، هم از حیث گسترهی زمانی و هم از جهت گستردگی و درهمتنیدگیِ سنتهای گوناگون فکری برخاسته از فلسفهی یونان باستان و یونانیمأب و رمی، و به ویژه تأثیر مسیحیت و دین وحیانی، و همچنین از این حیث که فلسفهی قرون وسطی، نقطهی تلاقی و تقاطعی میان فلسفهی یونان، الهیات و عرفان و فلسفهی اسلامی و یهودی و مسیحی، و نیز زمینهی نضج گرفتن اندیشهی مدرن و فاصله گرفتنِ فلسفه از خاستگاه یونانی آن است. پرداختن به تمامی این وجوه، در یک درس چهار واحدی ناممکن و نامطلوب است و به ناچار باید دست به گزینش زد؛ در این درس کوشیده میشود پیوستگیِ چند مسألهی عمدهی فلسفی، با تمرکز بر چند فیلسوف شاخص، هم با توجه به متونشان و هم با توجه به تأثیرپذیری آنها از فلسفهی باستان و نیز تأثیرگذاریشان بر فلسفهی مدرن برگزیده و بحث شود. تمرکز اصلی در تمام مباحث، بر هستیشناسی و امکان بنیانگذاریِ فلسفه به مثابه مابعدالطبیعه خواهد بود. سرفصلهای کلیِ مباحث از جهت مسائل و اشخاص و آثار چنین خواهد بود:
۱- بحثی مقدماتی دربارهی جایگاه و معنای فلسفه در نسبت با دین وحیانی و الهیات وحیانی یهودی-مسیحی: در این بخش به فقراتی از متون عهد عتیق و عهد جدید توجه میشود که با بحث دربارهی آنها و تفاسیر آباء کلیسا امکان فلسفه در قرون وسطی شکل میگیرد.
۲- مسألهی شکاکیت مطلق و غلبه بر آن و احیاء نوین فلسفه به واسطهی تعریف جدیدی از رابطهی شناخت و هستی، حقیقت و خداوند: در این بخش، بیش از همه، تمرکز بر مباحث و متونی از آگوستینوس خواهد بود و پیوند بنیانگذاری جدید فلسفه در اندیشهی وی با معرفتشناسی، هستیشناسی، خداشناسی و به ویژه بحث جاودانگی و زمان پی گرفته خواهد شد.
۳- مسألهی کلیات: در این بخش، با ارجاعی نسبتاً تفصیلی به اندیشهی ارسطو و تفسیر او از امر کلی و مشترک در فلسفهی افلاطون، به نزاع فلسفی در این بحث، در آثار بوئتیوس، آبلار و رئالیستهای قرون وسطی پرداخته میشود.
۴- مسألهی وجود خدا و اثبات آن: این بحث با رجوع به متن آنسلم و تقریر برهان او و جایگاه این بحث در نسبت با بنیانگذاری فلسفه و نقد و تأثیر آن تا فلسفهی مدرن پی گرفته میشود.
۵- هستیشناسی توماس آکویینی: این بحث، تفصیلیترین بخش خواهد بود و با رجوع به متون توماس و ارجاع به ارسطو و ابن سینا و ابن رشد مباحث ذیل طرح خواهد شد: بداهت وجود، اشتراک و آنالوژی وجود، تعینات استعلایی وجود، تمایز وجود و ماهیت، فعل وجود.
۶- مسألهی تفرد و ارادهگرایی الهیاتی، فروپاشی امکان عقلانیت فلسفی با نومینالیسم: این بحث، واپسین بخش ما خواهد بود و با ارجاع به مباحثی پیوسته از دونس اسکوتوس و اوکام، چگونگی توجه به مسألهی تفرد و از میان رفتنِ امر کلی و ایدهی افلاطونی ذیل سیطره نومینالیسم، و در پیوند با آن سربرآوردن ارادهگراییِ الهیاتی پی گرفته خواهد شد و بحث در اینکه چگونه از دل برجسته ساختن تفرد ارسطویی و ارادهی الهی، نظام عقلانی فلسفهی قرون وسطی فرومیپاشد و شکاکیتی که زمینهساز فلسفهی مدرن است پدید میآید.
🔅این درسگفتارها در نیمسال مهر ۱۴۰۰ در قالب درس ۴ واحدی کارشناسی فلسفه دانشگاه تهران به صورت مجازی ارائه شده است.
🌐 دریافت صوت جلسات
🌾 @Sedanet
صدانت
درسگفتارهای فلسفهی قرون وسطی از احمد رجبی • صدانت
تاریخ فلسفهی قرون وسطی، عرصهی گستردهای در تاریخ اندیشه محسوب میشود، هم از حیث گسترهی زمانی و هم از جهت گستردگی و درهمتنیدگیِ...
🍁 آسیبشناسی شرایط امکان پژوهش فلسفی در ایران
👤 #احمد_رجبی (استادیار گروه آموزشی فلسفه دانشگاه تهران)
دبیر نشست: آرش باقری (دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه تهران)
🍂 بحث حاضر، به همت معاونت پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به مناسبت هفته پژوهش صورت گرفت. این بحث، ارائه یک سخنرانی علمی درباره پژوهشی فلسفی نیست، بلکه بحثی درباره خود پژوهش فلسفی دانشگاهی و آسیبشناسی آن در فضای دانشگاهی ایران است، بدین معنا که چه موانع و آسیبهایی در راه امکانبخشی به پژوهش فلسفی وجود دارد تا از طریق شناخت و بررسی آنها بتوان به امکان نیل به فلسفهورزی و پژوهش حقیقی در فضای آکادمیک ایران در همترازی با تجربههای موفق جهانی نزدیک شد. تاکید این بحث بر آسیبشناسی و شناخت موانع، و از این جهت، عمدتا سلبی با اشاراتی ایجابی است، اما ارائه یک طرح جامع ایجابی تفصیلی جایگزین، حاصل همفکریهای جمعی است که پس از شناخت دقیق موانع امکانپذیر میشود.
🍂 سخنرانی در سه بخش عمده پی گرفته میشود: نخست بحثی عمومی درباره آسیبهای موجود در پژوهش آکادمیک در رشتههای نظری محض و علوم انسانی به طور کلی از حیث صوری که مجموعهای از عوامل درهمتنیده را دربرمیگیرد. سپس بحثی درباره آسیبهای صوری در خصوص پژوهش در رشته فلسفه که علاوه بر موانع صوری بحثشده در بخش اول، شامل معضلاتی از حیث نگاه به موجودیت فلسفه، مشکلات اداری و آموزشی، گرایشسازیها، و معضلی فرهنگی و… میشود. در بخش سوم، نهایتا نگاهی اجمالی و محتوایی به خود فلسفه خواهد شد از این حیث که چگونه افق طرح مسائل بنیادین فلسفی در ایران کنونی میتواند پژوهش فلسفی در ایران را به معنای زیست فلسفی ممکن گرداند.
🌐 دریافت فیلم و صوت
🌾 @Sedanet
👤 #احمد_رجبی (استادیار گروه آموزشی فلسفه دانشگاه تهران)
دبیر نشست: آرش باقری (دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه تهران)
🍂 بحث حاضر، به همت معاونت پژوهشی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به مناسبت هفته پژوهش صورت گرفت. این بحث، ارائه یک سخنرانی علمی درباره پژوهشی فلسفی نیست، بلکه بحثی درباره خود پژوهش فلسفی دانشگاهی و آسیبشناسی آن در فضای دانشگاهی ایران است، بدین معنا که چه موانع و آسیبهایی در راه امکانبخشی به پژوهش فلسفی وجود دارد تا از طریق شناخت و بررسی آنها بتوان به امکان نیل به فلسفهورزی و پژوهش حقیقی در فضای آکادمیک ایران در همترازی با تجربههای موفق جهانی نزدیک شد. تاکید این بحث بر آسیبشناسی و شناخت موانع، و از این جهت، عمدتا سلبی با اشاراتی ایجابی است، اما ارائه یک طرح جامع ایجابی تفصیلی جایگزین، حاصل همفکریهای جمعی است که پس از شناخت دقیق موانع امکانپذیر میشود.
🍂 سخنرانی در سه بخش عمده پی گرفته میشود: نخست بحثی عمومی درباره آسیبهای موجود در پژوهش آکادمیک در رشتههای نظری محض و علوم انسانی به طور کلی از حیث صوری که مجموعهای از عوامل درهمتنیده را دربرمیگیرد. سپس بحثی درباره آسیبهای صوری در خصوص پژوهش در رشته فلسفه که علاوه بر موانع صوری بحثشده در بخش اول، شامل معضلاتی از حیث نگاه به موجودیت فلسفه، مشکلات اداری و آموزشی، گرایشسازیها، و معضلی فرهنگی و… میشود. در بخش سوم، نهایتا نگاهی اجمالی و محتوایی به خود فلسفه خواهد شد از این حیث که چگونه افق طرح مسائل بنیادین فلسفی در ایران کنونی میتواند پژوهش فلسفی در ایران را به معنای زیست فلسفی ممکن گرداند.
🌐 دریافت فیلم و صوت
🌾 @Sedanet
صدانت
احمد رجبی: آسیبشناسی شرایط امکان پژوهش فلسفی در ایران • صدانت
این بحث، ارائه یک سخنرانی علمی درباره پژوهشی فلسفی نیست، بلکه بحثی درباره خود پژوهش فلسفی دانشگاهی و آسیبشناسی آن در فضای دانشگاهی ایران ...
🔆 درآمدی به فلسفه متاخر هایدگر، شرح و تفسیر رساله اینهمانی و تمایز
👤 #احمد_رجبی (استادیار گروه آموزشی فلسفه دانشگاه تهران)
🔅در این درسگفتارها کوشیده شده است از طریق شرح و تفسیر دو نوشتار مهم و مشهور "اصل اینهمانی" و "قوام هستیخداشاختی متافیزیک" از رساله "اینهمانی و تمایز"، درآمدی به چارچوب اندیشه متاخر و پس از گشت هایدگر به دست داده شود. تاکید اصلی در مسیر تفسیر این دو متن، بر مساله امکان عقلانیت و حقیقت در فلسفه است، بدین معنا که بر خلاف دیدگاه رایج، هایدگر متاخر دقیقا دغدغه عقلانیت و مسئولیت آزاد عقلانی انسان در تعلق به افق الزامآور حقیقت را دارد. نقد بنیادینی که او به متافیزیک وارد میکند، برخاسته از بحرانیست که سیر تاریخی متافیزیک به واسطه نگاه بنیادگذارانه میان عقل و وجود تا هگل و نهایتا نیچه به سوی آن پیش رفته، و آن چیزی نیست جز اندراج وجود ذیل عقل خوداندیش و تبدیل آن به اراده به قدرت و بیمعنا شدن افق ظهور و وجود و حقیقت، و بدین ترتیب، بیمعنایی عقل و عقلانیت، و نیز تداوم آن بحران تا کنون در نگاه سلطهگرانه به جهان و انسان.
🔅اندیشه متاخر هایدگر و مفاهیم بنیادین آن، نظیر رویداد، پوشیدگی، بیبنیادی، تاریخ و تقدیر وجود و مانند آن، در پرتو این مساله بنیادین شرح و تفسیر میشوند که به چه معنا برای امکان عقلانیت و حقیقت، باید گشودگی عقل به وجود به منزله افق حقیقت، بر اساس احراز و به رسمیت شناختن عرصه مقدم فعل ظهور در تقدم مطلقش و از این حیث در دسترسناپذیریاش از نو طرح شود و چگونه اندیشه هایدگر یکسره معطوف به کشف و نشان دادن چنین ضرورتی به عنوان ضابطه بنیادین پدیدارشناسیست.
🔅تفسیر دو متن مذکور، این مجال را فراهم میکند که ساختار اندیشه متاخر هایدگر، فارغ از شیوه بیان نیمهشاعرانه و اشارتوار معمول او در سالهای واپسین حیات فکریاش، توجه را به شیوه تحلیل و واسازی دقیق او در خصوص مبانی نهایی عقلانیت سوق دهد، یعنی تحلیل اصل اینهمانی به عنوان نقطه آغاز بداهت عقلی و نیز اصل تمایز هستیشناختی میان موجود و وجود.
🔅این درسگفتارها در قالب درس تفسیر متون فلسفی در دوره ارشد فلسفه دانشگاه تهران در نیمسال دوم ۱۴۰۰-۱۴۰۱ توسط احمد رجبی (استادیار گروه آموزشی فلسفه دانشگاه تهران) ارائه شده است.
🌐 دریافت صوت جلسات (۱۴ جلسه)
🌾 @Sedanet
👤 #احمد_رجبی (استادیار گروه آموزشی فلسفه دانشگاه تهران)
🔅در این درسگفتارها کوشیده شده است از طریق شرح و تفسیر دو نوشتار مهم و مشهور "اصل اینهمانی" و "قوام هستیخداشاختی متافیزیک" از رساله "اینهمانی و تمایز"، درآمدی به چارچوب اندیشه متاخر و پس از گشت هایدگر به دست داده شود. تاکید اصلی در مسیر تفسیر این دو متن، بر مساله امکان عقلانیت و حقیقت در فلسفه است، بدین معنا که بر خلاف دیدگاه رایج، هایدگر متاخر دقیقا دغدغه عقلانیت و مسئولیت آزاد عقلانی انسان در تعلق به افق الزامآور حقیقت را دارد. نقد بنیادینی که او به متافیزیک وارد میکند، برخاسته از بحرانیست که سیر تاریخی متافیزیک به واسطه نگاه بنیادگذارانه میان عقل و وجود تا هگل و نهایتا نیچه به سوی آن پیش رفته، و آن چیزی نیست جز اندراج وجود ذیل عقل خوداندیش و تبدیل آن به اراده به قدرت و بیمعنا شدن افق ظهور و وجود و حقیقت، و بدین ترتیب، بیمعنایی عقل و عقلانیت، و نیز تداوم آن بحران تا کنون در نگاه سلطهگرانه به جهان و انسان.
🔅اندیشه متاخر هایدگر و مفاهیم بنیادین آن، نظیر رویداد، پوشیدگی، بیبنیادی، تاریخ و تقدیر وجود و مانند آن، در پرتو این مساله بنیادین شرح و تفسیر میشوند که به چه معنا برای امکان عقلانیت و حقیقت، باید گشودگی عقل به وجود به منزله افق حقیقت، بر اساس احراز و به رسمیت شناختن عرصه مقدم فعل ظهور در تقدم مطلقش و از این حیث در دسترسناپذیریاش از نو طرح شود و چگونه اندیشه هایدگر یکسره معطوف به کشف و نشان دادن چنین ضرورتی به عنوان ضابطه بنیادین پدیدارشناسیست.
🔅تفسیر دو متن مذکور، این مجال را فراهم میکند که ساختار اندیشه متاخر هایدگر، فارغ از شیوه بیان نیمهشاعرانه و اشارتوار معمول او در سالهای واپسین حیات فکریاش، توجه را به شیوه تحلیل و واسازی دقیق او در خصوص مبانی نهایی عقلانیت سوق دهد، یعنی تحلیل اصل اینهمانی به عنوان نقطه آغاز بداهت عقلی و نیز اصل تمایز هستیشناختی میان موجود و وجود.
🔅این درسگفتارها در قالب درس تفسیر متون فلسفی در دوره ارشد فلسفه دانشگاه تهران در نیمسال دوم ۱۴۰۰-۱۴۰۱ توسط احمد رجبی (استادیار گروه آموزشی فلسفه دانشگاه تهران) ارائه شده است.
🌐 دریافت صوت جلسات (۱۴ جلسه)
🌾 @Sedanet
صدانت
درسگفتارهای احمد رجبی با عنوان درآمدی به فلسفه متاخر هایدگر، شرح و تفسیر رساله اینهمانی و تمایز • صدانت
از طریق شرح و تفسیر دو نوشتار مهم و مشهور "اصل اینهمانی" و "قوام هستیخداشاختی متافیزیک" از رساله "اینهمانی و تمایز"...