سرخط
Photo
🔴 استثمار در فروشگاه کیف و کفش شیکو ۳
زمانی که از تجربهی استثمار سخن گفته میشود، در وهلهی اول ممکن است ذهن بسیاری از ما به سوی مراکز و بنگاههای تولیدی و تجاری بزرگ و زنجیرهای رود که صدها کارگر در آن مشغول به کار هستند و یا کارفرما با احداث چندین شعبه از برند خود نیروی کار بزرگی را به خدمت گرفته است. اما همچنان که در مجموعه #تجارب_استثمار نیز دیدهایم، سازوکار بازار آزاد ایجاب میکند که خردترین کارفرماها نیز برای تداوم فعالیت خود از قاعدهی یکسانی پیروی کنند که همانا منطق سود است. تفاوتی چندانی ندارد که با یک فروشگاه کفشفروشی در گوشهی خیابان گلشهر کرج مواجه باشیم یا یک فروشگاه زنجیرهای با شعبی در سراسر کشور. انباشت ارزش اضافه از افزودن به نرخ استثمار نیروی کار شاغل در آن به دست میآید و تنها با دزدی از ساعات کار نیروی کار است که کارفرما میتواند به فکر احداث شعب دیگر بیافتد. روایت کوتاهی که امروز میخوانیم متعلق به یکی از کارگران سابق فروشگاه کیف و کفش «شیکو ۳» است که شاهد مثالی بر مدعای بالاست. یک فروشگاه در گلشهر کرج که «رضایتهای مشتری» را بر تارک صفحات مجازیاش سنجاق میکند، اما استثمار نیروی کارش را پشت زرق و برق محصولاتش پنهان نگاه میدارد.
▪️ «من مدتی توی فروشگاه کیف و کفش شیکو ۳ کار کردم و خیلی خوشحالم که بیشتر نموندم.
این آقا حقوق کافی به فروشندهها نمیداد و ساعتی ۲۵ هزار تومن، دیگه نهایتن ساعتی ۲۸ هزار تومن میداد که خیلی کمتر از حقوق کاره.
علاوه بر این هیچ مرخصیای در کار نبود جز دو روز در ماه که اونم با منت میداد. یعنی حتی اگر مریض هم بودیم باید میرفتیم سر کار.
هیچ عیدیای بهمون تعلق نمیگرفت مگر اینکه تا آخر اسفند بچهها میرفتن سر کار که تقریبن تو اسفند ماه هم کار دو برابر بود.
یعنی اگر بهمن ماه از کار میاومدی بیرون عیدی ماههای قبل رو نمیگرفتی.
سر کار هم که با این حقوق کم اصلن نباید بیکار میموندی و مدام باید خودتو مشغول میکردی وگرنه میگفتن کار نمیکنی.
بیمهای هم که در کار نبود».
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#فروشگاه_شیکو
@sakhatism
زمانی که از تجربهی استثمار سخن گفته میشود، در وهلهی اول ممکن است ذهن بسیاری از ما به سوی مراکز و بنگاههای تولیدی و تجاری بزرگ و زنجیرهای رود که صدها کارگر در آن مشغول به کار هستند و یا کارفرما با احداث چندین شعبه از برند خود نیروی کار بزرگی را به خدمت گرفته است. اما همچنان که در مجموعه #تجارب_استثمار نیز دیدهایم، سازوکار بازار آزاد ایجاب میکند که خردترین کارفرماها نیز برای تداوم فعالیت خود از قاعدهی یکسانی پیروی کنند که همانا منطق سود است. تفاوتی چندانی ندارد که با یک فروشگاه کفشفروشی در گوشهی خیابان گلشهر کرج مواجه باشیم یا یک فروشگاه زنجیرهای با شعبی در سراسر کشور. انباشت ارزش اضافه از افزودن به نرخ استثمار نیروی کار شاغل در آن به دست میآید و تنها با دزدی از ساعات کار نیروی کار است که کارفرما میتواند به فکر احداث شعب دیگر بیافتد. روایت کوتاهی که امروز میخوانیم متعلق به یکی از کارگران سابق فروشگاه کیف و کفش «شیکو ۳» است که شاهد مثالی بر مدعای بالاست. یک فروشگاه در گلشهر کرج که «رضایتهای مشتری» را بر تارک صفحات مجازیاش سنجاق میکند، اما استثمار نیروی کارش را پشت زرق و برق محصولاتش پنهان نگاه میدارد.
▪️ «من مدتی توی فروشگاه کیف و کفش شیکو ۳ کار کردم و خیلی خوشحالم که بیشتر نموندم.
این آقا حقوق کافی به فروشندهها نمیداد و ساعتی ۲۵ هزار تومن، دیگه نهایتن ساعتی ۲۸ هزار تومن میداد که خیلی کمتر از حقوق کاره.
علاوه بر این هیچ مرخصیای در کار نبود جز دو روز در ماه که اونم با منت میداد. یعنی حتی اگر مریض هم بودیم باید میرفتیم سر کار.
هیچ عیدیای بهمون تعلق نمیگرفت مگر اینکه تا آخر اسفند بچهها میرفتن سر کار که تقریبن تو اسفند ماه هم کار دو برابر بود.
یعنی اگر بهمن ماه از کار میاومدی بیرون عیدی ماههای قبل رو نمیگرفتی.
سر کار هم که با این حقوق کم اصلن نباید بیکار میموندی و مدام باید خودتو مشغول میکردی وگرنه میگفتن کار نمیکنی.
بیمهای هم که در کار نبود».
#تجارب_استثمار
#استثمار
#بهرهکشی
#فروشگاه_شیکو
@sakhatism