سرخط
Video
🔴 تولهساواکی رضا در رفت و به رژیم کودککش پناه برد
جمعهی گذشته شاهد جوشش لای و لجنی در خارج از کشور بودیم که تنها نمایندهی نمایان آن در چهل سال گذشته اراذل و اوباش جمهوری اسلامی بودند اما تولهساواکیهای طرفدار پهلوی ثابت کردند تنها تفاوتی که با اوباش حکومتی دارند این است که هنوز به قدرت نرسیدهاند.
آنها در مقابل سفارتهای جمهوری اسلامی به غیر از شعارهایی در حمایت از انواع شاهان پهلوی از پدربزرگ گور به گور شده در جزیرهی موریس و پدر گور به گور شده در قاهره و پسر در حسرت سلطنت ساکن کازینوهای لاسوگاس تنها چیزی که برای عرضه داشتند آلتهای تناسلیشان بود. جریان فاشیستیای که غیر از شاه و آلت تناسلی هیچ چیزی ندارد. آنها بارها زنان را به تجاوز تهدید کردند، مردان را با ادبیات همجنسگراستیزانه مورد خطاب قرار دادند و هم به کسانی که میخواستند در انتخابات شرکت کنند و هم به دیگر مخالفان جمهوری اسلامی که در صفهای جداگانه برای اعتراض به انتخابات نمایشی رژیم در مقابل سفارتها بودند وعده دادند در صورتی که به قدرت دست پیدا کنند به زنان و مردان تجاوز خواهند کرد و همه را غیر از خودشان کشتار میکنند. چهرهی واقعی مدافعان شعار «مرد، میهن، گاوداری».
یکی از این اراذل در لندن شخصی است به نام بهاره ماهرو. ماهرو در ابتدا با افتخار ویدئویی از تعرض خودش به یکی از زنان هوادار جمهوری اسلامی را منتشر کرد که با گفتن «من بچهی رضام» روسری از سر این زن میکشد. پلیس لندن زیر این ویدئو کامنتی گذاشت و اعلام کرد که این مسئله به صورت قانونی پیگیری خواهد شد چرا که جرم این اوباش جرمی است «نفرتپراکنانه» که به معنی نفرتپراکنی علیه یک نژاد یا پیروان یک آیین تلقی میشود. تولهی شجاع رضا بلافاصله به گه خوردن افتاد و اعلام کرد او فقط ویدئو را منتشر کرده و تولهی رضای حاضر در فیلم او نیست. اما با ادامهی پیگیری قضیه و رسانهای شدن ماجرا تولهی رضا فرار را بر قرار ترجیح داد و از کشور پادشاهی انگلستان به دامان جمهوری کودککُش اسرائیل پناه برد. چندی پیش همین فرد به همراه تعدادی دیگر به مقابل جایی رفته بودند که اوباش جمهوری اسلامی برای رئیسی مراسم گرفته بودند. در این ویدئو میبینید که این لات کوچهخلوت که در مقابل یک زن تنها «بچهی رضا»ست چگونه در مقابل عدهای اوباش از جنس خودش مثل تاپاله روی زمین پهن شده است و کمک میخواهد. تولههای رضا که توسط دستگاه پهلوی تامین مالی میشوند چیزی بیشتر از این نیستند. دهانهای گشادی که در مقابل یکی-دو مشت و لگد هم نمیتوانند مقاومت کنند و با یک تهدید قانونی چمدان میبندند و از کشور پادشاهی میگریزند.
#اضمحلال
#دراکولاهای_رضاخواه
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
جمعهی گذشته شاهد جوشش لای و لجنی در خارج از کشور بودیم که تنها نمایندهی نمایان آن در چهل سال گذشته اراذل و اوباش جمهوری اسلامی بودند اما تولهساواکیهای طرفدار پهلوی ثابت کردند تنها تفاوتی که با اوباش حکومتی دارند این است که هنوز به قدرت نرسیدهاند.
آنها در مقابل سفارتهای جمهوری اسلامی به غیر از شعارهایی در حمایت از انواع شاهان پهلوی از پدربزرگ گور به گور شده در جزیرهی موریس و پدر گور به گور شده در قاهره و پسر در حسرت سلطنت ساکن کازینوهای لاسوگاس تنها چیزی که برای عرضه داشتند آلتهای تناسلیشان بود. جریان فاشیستیای که غیر از شاه و آلت تناسلی هیچ چیزی ندارد. آنها بارها زنان را به تجاوز تهدید کردند، مردان را با ادبیات همجنسگراستیزانه مورد خطاب قرار دادند و هم به کسانی که میخواستند در انتخابات شرکت کنند و هم به دیگر مخالفان جمهوری اسلامی که در صفهای جداگانه برای اعتراض به انتخابات نمایشی رژیم در مقابل سفارتها بودند وعده دادند در صورتی که به قدرت دست پیدا کنند به زنان و مردان تجاوز خواهند کرد و همه را غیر از خودشان کشتار میکنند. چهرهی واقعی مدافعان شعار «مرد، میهن، گاوداری».
یکی از این اراذل در لندن شخصی است به نام بهاره ماهرو. ماهرو در ابتدا با افتخار ویدئویی از تعرض خودش به یکی از زنان هوادار جمهوری اسلامی را منتشر کرد که با گفتن «من بچهی رضام» روسری از سر این زن میکشد. پلیس لندن زیر این ویدئو کامنتی گذاشت و اعلام کرد که این مسئله به صورت قانونی پیگیری خواهد شد چرا که جرم این اوباش جرمی است «نفرتپراکنانه» که به معنی نفرتپراکنی علیه یک نژاد یا پیروان یک آیین تلقی میشود. تولهی شجاع رضا بلافاصله به گه خوردن افتاد و اعلام کرد او فقط ویدئو را منتشر کرده و تولهی رضای حاضر در فیلم او نیست. اما با ادامهی پیگیری قضیه و رسانهای شدن ماجرا تولهی رضا فرار را بر قرار ترجیح داد و از کشور پادشاهی انگلستان به دامان جمهوری کودککُش اسرائیل پناه برد. چندی پیش همین فرد به همراه تعدادی دیگر به مقابل جایی رفته بودند که اوباش جمهوری اسلامی برای رئیسی مراسم گرفته بودند. در این ویدئو میبینید که این لات کوچهخلوت که در مقابل یک زن تنها «بچهی رضا»ست چگونه در مقابل عدهای اوباش از جنس خودش مثل تاپاله روی زمین پهن شده است و کمک میخواهد. تولههای رضا که توسط دستگاه پهلوی تامین مالی میشوند چیزی بیشتر از این نیستند. دهانهای گشادی که در مقابل یکی-دو مشت و لگد هم نمیتوانند مقاومت کنند و با یک تهدید قانونی چمدان میبندند و از کشور پادشاهی میگریزند.
#اضمحلال
#دراکولاهای_رضاخواه
#کاسبان_خون
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 مشاورهی آنلاین اوباش محوری به جلیلی: حاجی! دروغ بگو و گرسنگان را گول بزن
اوباش محور مقاومتی مقیم اروپا جمعهی گذشته از سوراخهایشان بیرون آمدند و در لندن، گوتنبرگ، مونیخ، برلین و... به سفارتها و کنسولگریهای جمهوری اسلامی رفتند و بعد با افتخار تصاویر برگههای رایشان را هم منتشر کردند که بر آن نام سعید جلیلی نوشته شده بود. چند روز بعد علی علیزاده صاحب لجنکدهی امنیتی-سپاهی جدال برنامهای ساخت تا در آن به سعید جلیلی به صورت آنلاین مشاوره دهد. این ویدئو (که بخش کوتاهی از آن را مشاهده میکنید) حاوی نکات مهم بسیاری است که کمک میکند این اوباش را بهتر بشناسیم.
🔺در دوران دولت رئیسی جدال و مهمانان و کارشناسان دعوتیاش بخشی از دستگاه تبلیغات دروغین حکومتی بودند که تلاش میکردند ثابت کنند در دوران رئیسی وضعیت طبقهی کارگر و فرودستان بهتر از گذشته شده است و سیاستهای دولت رئیسی به نفع فرودستان است. چند ساعت بعد از سقوط هلیکوپتر حامی رئیسی و در حالی که هنوز لاشهی او پیدا نشده بود علی علیزاده با لباس سیاه برنامهای ساخت و در آن ضمن آرزوی زنده ماندن رئیسی مفصل در مورد سیاستهای این دولت در حمایت از محرومان حرف زد. به فاصلهی چند هفته در این ویدئو همان علی علیزاده به صراحت در مورد این حرف میزند که وضعیت طبقهی کارگر و فرودستان در دولت رئیسی بدتر شده است نه چون رئیسی از رییسجمهورهای قبلی خودش بدتر بود بلکه به این دلیل که سیاستهای اقتصادی دولت رئیسی هیچ تفاوتی با دولتهای قبلی خودش نداشت و به این ترتیب دولت رئیسی عملا ادامهی دولت روحانی و دولتهای قبل از آن بوده است. بنابراین روشن میشود که این اوباش محوری در دورانی که برای شکوفاییهای دولت رئیسی تبلیغ میکردند هم به خوبی میدانستند دارند دروغ میگویند.
🔺اوباش محوری بر اساس همین ویدئو همین حالا هم میدانند که سیاستهای اقتصادی سعید جلیلی مانند مسعود پزشکیان و تمام آن چهار کاندیدای دیگر ادامهی سیاستهای اقتصادی دولتهای پیشین است. علی عیلزاده در این ویدئو به صراحت میگوید که میداند «طرح وان» سعید جلیلی یک طرح کاملا نئولیبرالی است و نتیجهی آن کوچکتر شدن سفرهی مردم، فشار بیشتر به طبقهی کارگر و فرودستان و دزدیدن اموال عمومی به نفع سرمایهداران و صاحبان قدرت است اما با این وجود با وقاحت تمام رو به دوربین به جلیلی و ستادش با مثال آوردن از دروغگویی قالیباف توصیه میکند که به مردم، طبقهی کارگر و فرودستان دروغ بگویند، وعده بدهند و گرسنگان را با وعده و وعید و قولهای پوچ گول بزنند.
🔺در همین ویدئو روشن میشود روستائیان، مردمانی که در حاشیه زندگی میکنند و طبقهی کارگر برای اوباش محوری نیز مانند روسا و کارفرماهایشان در مراکز امنیتی و نظامی چیزی بیش از دستگاه رای دادن نیستند و آدم عاقل باید سرمایهگذاری را در جایی کند که رایدهندهی بیشتری وجود داشته باشد. به همین دلیل است که علی علیزاده به جلیلی و ستادش توصیه میکند روستاها و حاشیهی شهرها را رها کنند و طبقهی کارگر و طبقهی متوسط فقیرشده را گول بزنند.
🔺دلیل اصلی ادعایی حمایت تمامقد اوباش محوری از سعید جلیلی این است که ادعا میکنند سیاست خارجی جلیلی با دیگران متفاوت است. آنها حتی در همین مورد هم به خوبی میدانند که دارند دروغ میگویند. خطوط عمدهی سیاست خارجی جمهوری اسلامی همواره توسط رهبری و مشاوران نظامی بلندپایهی او طراحی میشود و دولت تنها عامل اجرای این سیاست است. بنابراین حتی در این زمینه نیز جلیلی با پزشکیان تفاوت ماهوی نخواهد داشت و نباید فریب اظهارات این افراد را در مناظرهها خورد. تصمیمگیرندهی نهایی چنان که از دهان پزشکیان در خلال مناظرهی اخیر پرید شخص خامنهای و مشاوران نظامی او هستند و نه هیچکس دیگر. دلیل واقعی حمایت این اوباش از سعید جلیلی این است که آن بخش از نیروهای امنیتی-نظامی که این افراد به آنها متصل شدهاند تمایل دارند سعید جلیلی رییسجمهور آیندهی جمهوری اسلامی باشد و این اوباش آلت فعلی بیش نیستند تا مانند پادوهای تبلیغاتچی به مردم دروغ بگویند و حاجی و ستادش را نیز تشویق کنند دروغ بگوید. همین اندازه حقیر.
#انتخابات
#پزشکیان
#جلیلی
#زباله_یاب
#اضمحلال
#کاسبان_مقاومت
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
اوباش محور مقاومتی مقیم اروپا جمعهی گذشته از سوراخهایشان بیرون آمدند و در لندن، گوتنبرگ، مونیخ، برلین و... به سفارتها و کنسولگریهای جمهوری اسلامی رفتند و بعد با افتخار تصاویر برگههای رایشان را هم منتشر کردند که بر آن نام سعید جلیلی نوشته شده بود. چند روز بعد علی علیزاده صاحب لجنکدهی امنیتی-سپاهی جدال برنامهای ساخت تا در آن به سعید جلیلی به صورت آنلاین مشاوره دهد. این ویدئو (که بخش کوتاهی از آن را مشاهده میکنید) حاوی نکات مهم بسیاری است که کمک میکند این اوباش را بهتر بشناسیم.
🔺در دوران دولت رئیسی جدال و مهمانان و کارشناسان دعوتیاش بخشی از دستگاه تبلیغات دروغین حکومتی بودند که تلاش میکردند ثابت کنند در دوران رئیسی وضعیت طبقهی کارگر و فرودستان بهتر از گذشته شده است و سیاستهای دولت رئیسی به نفع فرودستان است. چند ساعت بعد از سقوط هلیکوپتر حامی رئیسی و در حالی که هنوز لاشهی او پیدا نشده بود علی علیزاده با لباس سیاه برنامهای ساخت و در آن ضمن آرزوی زنده ماندن رئیسی مفصل در مورد سیاستهای این دولت در حمایت از محرومان حرف زد. به فاصلهی چند هفته در این ویدئو همان علی علیزاده به صراحت در مورد این حرف میزند که وضعیت طبقهی کارگر و فرودستان در دولت رئیسی بدتر شده است نه چون رئیسی از رییسجمهورهای قبلی خودش بدتر بود بلکه به این دلیل که سیاستهای اقتصادی دولت رئیسی هیچ تفاوتی با دولتهای قبلی خودش نداشت و به این ترتیب دولت رئیسی عملا ادامهی دولت روحانی و دولتهای قبل از آن بوده است. بنابراین روشن میشود که این اوباش محوری در دورانی که برای شکوفاییهای دولت رئیسی تبلیغ میکردند هم به خوبی میدانستند دارند دروغ میگویند.
🔺اوباش محوری بر اساس همین ویدئو همین حالا هم میدانند که سیاستهای اقتصادی سعید جلیلی مانند مسعود پزشکیان و تمام آن چهار کاندیدای دیگر ادامهی سیاستهای اقتصادی دولتهای پیشین است. علی عیلزاده در این ویدئو به صراحت میگوید که میداند «طرح وان» سعید جلیلی یک طرح کاملا نئولیبرالی است و نتیجهی آن کوچکتر شدن سفرهی مردم، فشار بیشتر به طبقهی کارگر و فرودستان و دزدیدن اموال عمومی به نفع سرمایهداران و صاحبان قدرت است اما با این وجود با وقاحت تمام رو به دوربین به جلیلی و ستادش با مثال آوردن از دروغگویی قالیباف توصیه میکند که به مردم، طبقهی کارگر و فرودستان دروغ بگویند، وعده بدهند و گرسنگان را با وعده و وعید و قولهای پوچ گول بزنند.
🔺در همین ویدئو روشن میشود روستائیان، مردمانی که در حاشیه زندگی میکنند و طبقهی کارگر برای اوباش محوری نیز مانند روسا و کارفرماهایشان در مراکز امنیتی و نظامی چیزی بیش از دستگاه رای دادن نیستند و آدم عاقل باید سرمایهگذاری را در جایی کند که رایدهندهی بیشتری وجود داشته باشد. به همین دلیل است که علی علیزاده به جلیلی و ستادش توصیه میکند روستاها و حاشیهی شهرها را رها کنند و طبقهی کارگر و طبقهی متوسط فقیرشده را گول بزنند.
🔺دلیل اصلی ادعایی حمایت تمامقد اوباش محوری از سعید جلیلی این است که ادعا میکنند سیاست خارجی جلیلی با دیگران متفاوت است. آنها حتی در همین مورد هم به خوبی میدانند که دارند دروغ میگویند. خطوط عمدهی سیاست خارجی جمهوری اسلامی همواره توسط رهبری و مشاوران نظامی بلندپایهی او طراحی میشود و دولت تنها عامل اجرای این سیاست است. بنابراین حتی در این زمینه نیز جلیلی با پزشکیان تفاوت ماهوی نخواهد داشت و نباید فریب اظهارات این افراد را در مناظرهها خورد. تصمیمگیرندهی نهایی چنان که از دهان پزشکیان در خلال مناظرهی اخیر پرید شخص خامنهای و مشاوران نظامی او هستند و نه هیچکس دیگر. دلیل واقعی حمایت این اوباش از سعید جلیلی این است که آن بخش از نیروهای امنیتی-نظامی که این افراد به آنها متصل شدهاند تمایل دارند سعید جلیلی رییسجمهور آیندهی جمهوری اسلامی باشد و این اوباش آلت فعلی بیش نیستند تا مانند پادوهای تبلیغاتچی به مردم دروغ بگویند و حاجی و ستادش را نیز تشویق کنند دروغ بگوید. همین اندازه حقیر.
#انتخابات
#پزشکیان
#جلیلی
#زباله_یاب
#اضمحلال
#کاسبان_مقاومت
#شارلاتانیسم
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 شریفه محمدی، فعال کارگری به اعدام محکوم شد
امروز پنجشنبه ۱۴۴ تیرماه ۱۴۰۳، شعبه اول بیدادگاه انقلاب رشت، «شریفه محمدی» فعال کارگری را با اتهام واهی و دروغین «بغی» به اعدام محکوم کرد.
استناد دستگاه بیداد جمهوری اسلامی در پروندهی این فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، پروندهسازی بیشرمانه وزارت اطلاعات مبنی بر «عضویت در گروه کومله مسلح» بوده است. اتهامی که به استناد آن شریفه محمدی به بغی (قیام مسلحانه علیه حکومت اسلامی) و در نهایت به اعدام محکوم شده است.
مزدوران امنیتی در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۲ شریفه محمدی را به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» بازداشت و چندین ماه را درسلول انفرادی نگهداری کردند. این فعال کارگری در این مدت از سوی وزارت اطلاعات «حداقل دو بار مورد شکنجه قرار گرفت» و این به حدی بوده که شاید به خاطر ترس از به خطر افتادن جان شریفه، منجر به اعتراض مقامات زندان نسبت به ضرب و شتم او شد.
در همین راستا محمود صالحی از اعضای هئیت موسس کمیته هماهنگی درباره اتهام «بغی» وارد شده به شریفه محمدی، در صفحهی شخصیاش نوشته بود:
«عضویت در کمیته هماهنگی هیچ ربطی به کومله ندارد و این اتهام به اعضای کمیته هماهنگی تنها بهانهای است برای سرکوب آنها . شریفه محمدی و همسرش را آزاد کنید اگر عضویت در کمیته هماهنگی بغی است بیایید ما را نیز دستگیر کنید. چون ما هم زمانی عضو کمیته هماهنگی بودیم»
#شریفه_محمدی
#فعال_کارگری
#زندان_لاکان
#زندانی_سیاسی
#بغی
#رشت
@sarkhatism
امروز پنجشنبه ۱۴۴ تیرماه ۱۴۰۳، شعبه اول بیدادگاه انقلاب رشت، «شریفه محمدی» فعال کارگری را با اتهام واهی و دروغین «بغی» به اعدام محکوم کرد.
استناد دستگاه بیداد جمهوری اسلامی در پروندهی این فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، پروندهسازی بیشرمانه وزارت اطلاعات مبنی بر «عضویت در گروه کومله مسلح» بوده است. اتهامی که به استناد آن شریفه محمدی به بغی (قیام مسلحانه علیه حکومت اسلامی) و در نهایت به اعدام محکوم شده است.
مزدوران امنیتی در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۲ شریفه محمدی را به اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» بازداشت و چندین ماه را درسلول انفرادی نگهداری کردند. این فعال کارگری در این مدت از سوی وزارت اطلاعات «حداقل دو بار مورد شکنجه قرار گرفت» و این به حدی بوده که شاید به خاطر ترس از به خطر افتادن جان شریفه، منجر به اعتراض مقامات زندان نسبت به ضرب و شتم او شد.
در همین راستا محمود صالحی از اعضای هئیت موسس کمیته هماهنگی درباره اتهام «بغی» وارد شده به شریفه محمدی، در صفحهی شخصیاش نوشته بود:
«عضویت در کمیته هماهنگی هیچ ربطی به کومله ندارد و این اتهام به اعضای کمیته هماهنگی تنها بهانهای است برای سرکوب آنها . شریفه محمدی و همسرش را آزاد کنید اگر عضویت در کمیته هماهنگی بغی است بیایید ما را نیز دستگیر کنید. چون ما هم زمانی عضو کمیته هماهنگی بودیم»
#شریفه_محمدی
#فعال_کارگری
#زندان_لاکان
#زندانی_سیاسی
#بغی
#رشت
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 بازداشت رعنا کورکور، خواهر مجاهد کورکور
صبح امروز پنجشنبه ۱۴ تیرماه، نگار کورکور، خواهر مجاهدکورکور، در حساب کاربریاش در شبکه اجتماعی ایکس، از بازداشت رعنا، خواهرش به دست ماموران امنیتی خبر داد.
او در توییتی کوتاه نوشت: «طی تماسی که با خانواده داشتم اطلاع دادن امروز صبح ماموران امنیتی به منزل خواهر در تهران هجوم بردند و رعنا را بازداشت کردند، از نهاد بازداشت کننده و محلی که بردنش هم اطلاعی در دسترس نیست.»
مجاهد کورکور پس از حملهی مزدوران سرکوبگر به منزل مبارزان لُر در روستای پرسیلای ایذه ، در روز ۲۹ آذر ۱۴۰۱، مجروح و بازداشت شد. او را زیر شکنجه وادار کردند علیه خود و رفقای شهیدش حسین سعیدی و محمود احمدی اعتراف کند که بر اساس همین اعترافات دروغین در فروردین ماه امسال برای او به اتهام قتل ۷ نفر از جمله کیان پیرفلک، حکم اعدام صادر شد. حکمی که در تاریخ یکشنبه ۳ دیماه امسال توسط شعبه ۳۹ دادگاه دیوان عالی کشور تایید و رسماً به خانوادهاش اعلام شد.
نسبت دادن این اتهام از جانب مامورین امنیتی و قضایی در حالی است که خانوادهی کیان بارها تاکید کردهاند به چشم خود دیدهاند که ماموران امنیتی خودروی آنها را به رگبار بستند.
#ایذه
#کیان_پیرفلک
#مجاهد_کورکور
#رعنا_کورکور
#نه_به_اعدام
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
صبح امروز پنجشنبه ۱۴ تیرماه، نگار کورکور، خواهر مجاهدکورکور، در حساب کاربریاش در شبکه اجتماعی ایکس، از بازداشت رعنا، خواهرش به دست ماموران امنیتی خبر داد.
او در توییتی کوتاه نوشت: «طی تماسی که با خانواده داشتم اطلاع دادن امروز صبح ماموران امنیتی به منزل خواهر در تهران هجوم بردند و رعنا را بازداشت کردند، از نهاد بازداشت کننده و محلی که بردنش هم اطلاعی در دسترس نیست.»
مجاهد کورکور پس از حملهی مزدوران سرکوبگر به منزل مبارزان لُر در روستای پرسیلای ایذه ، در روز ۲۹ آذر ۱۴۰۱، مجروح و بازداشت شد. او را زیر شکنجه وادار کردند علیه خود و رفقای شهیدش حسین سعیدی و محمود احمدی اعتراف کند که بر اساس همین اعترافات دروغین در فروردین ماه امسال برای او به اتهام قتل ۷ نفر از جمله کیان پیرفلک، حکم اعدام صادر شد. حکمی که در تاریخ یکشنبه ۳ دیماه امسال توسط شعبه ۳۹ دادگاه دیوان عالی کشور تایید و رسماً به خانوادهاش اعلام شد.
نسبت دادن این اتهام از جانب مامورین امنیتی و قضایی در حالی است که خانوادهی کیان بارها تاکید کردهاند به چشم خود دیدهاند که ماموران امنیتی خودروی آنها را به رگبار بستند.
#ایذه
#کیان_پیرفلک
#مجاهد_کورکور
#رعنا_کورکور
#نه_به_اعدام
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
🔴 محکومیت سیامک امینی به بیش از ۴ سال حبس و مجازاتهای تکمیلی در دادگاه تجدیدنظر
سیامک امینی، زندانی سابق سیاسی دهه ۶۰ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، از بابت اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی/ خارجی» به ۳ سال و ۶ ماه و ۱ روز حبس و از بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به ۷ ماه و ۱۶ روز حبس، مجموعا ۴ سال و ۱ ماه و ۱۷ روز زندان محکوم شده است.
این زندانی ۶۳ سالهی ساکن تهران، همچنین از بابت مجازات های تکمیلی به منع عضویت در گروهها و دستجات سیاسی و اجتماعی، منع استفاده از تلفن هوشمند و منع خروج از کشور به مدت ۲ سال محکوم شده است.
صبح روز سهشنبه ۱۹ دیماه سال گذشته، مزدوران سپاه پاسداران، به منزل سیامک امینی هجوم برده و ضمن تفتیش منزل ایشان، دهها جلد کتاب، وسایل الکترونیکی برخی وسایل شخصی وی را نیز ضبط کردند.
لازم به ذکر است سیامک امینی از مبتلایان به بیماریهای خاص خودایمنی است که زندان میتواند سلامتی او را به خطر بیاندازد.
#سیامک_امینی
#دهه_۶۰
#زندانی_سیاسی
@sarkhatism
سیامک امینی، زندانی سابق سیاسی دهه ۶۰ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، از بابت اتهام «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی/ خارجی» به ۳ سال و ۶ ماه و ۱ روز حبس و از بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به ۷ ماه و ۱۶ روز حبس، مجموعا ۴ سال و ۱ ماه و ۱۷ روز زندان محکوم شده است.
این زندانی ۶۳ سالهی ساکن تهران، همچنین از بابت مجازات های تکمیلی به منع عضویت در گروهها و دستجات سیاسی و اجتماعی، منع استفاده از تلفن هوشمند و منع خروج از کشور به مدت ۲ سال محکوم شده است.
صبح روز سهشنبه ۱۹ دیماه سال گذشته، مزدوران سپاه پاسداران، به منزل سیامک امینی هجوم برده و ضمن تفتیش منزل ایشان، دهها جلد کتاب، وسایل الکترونیکی برخی وسایل شخصی وی را نیز ضبط کردند.
لازم به ذکر است سیامک امینی از مبتلایان به بیماریهای خاص خودایمنی است که زندان میتواند سلامتی او را به خطر بیاندازد.
#سیامک_امینی
#دهه_۶۰
#زندانی_سیاسی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 اندر احوال چپنماهای انتخاباتی:
🖊 از اباذری تا حاجیحیدری
در روز آخر قبل از انتخابات، دو گروه از جامعهشناسان به اصطلاح با گرایش انتقادی نسبت به «نئولیبرالیسم» و «سرمایهداری» به دفاع از «پزشکیان» و «جلیلی» برخاستند. آنها با ایدهی «دفاع از عدالت اجتماعی» از کاندیدای مورد نظر خود دفاع کردند. در متن زیر فارغ از ریز شدن در استدلالهای بیاساس این دو گروه، خطاب به هر یک و نیز کلیت «چپهای مدافع شرکت در انتخابات» نکاتی را متذکر شدیم و دست آخر کلیت «شرکت در انتخابات» را از منظری «انقلابی» به پرسش گرفتهایم.
☑️ خطاب به چپهای پزشکیان دوست
نمیشود که یک دهه از مضرات و فجایع سیاستهای نئولیبرال بگویید و دست آخر هنگامهی انتخابات که فرامیرسد به مردم بگویید «یا نئولیبرالیسم یا فاشیسم؟ آری به نئولیبرالیسم» خب اینجا همان حرف بازنشر شدهی این روزهای ژاک رانسیر را باید به دفعات خطاب به شما تکرار کرد: «کسی که از ترس فاشیست به شارلاتان رأی میدهد سزاوار هر دوی آنهاست و راه را برای هر دوی آنها هموار میکند.» دقیقترش این است که امروز در فرانسه میبینیم: نئولیبرالیسم جادهصاف کن فاشیسم است. (این مکرون بود که راه را برای رأيآوری لوپن باز کرد).
آمارهای دولت روحانی گواهی میدهد که وضعیت رفاه ایرانیان در دههی نود بدتر شده: شاخصهایی چون «ضریب جینی»، «توزیع درآمد» یا «ضریب پالما».
تیم پزشکیان هم که بیشک تداوم «تیم روحانی» است. پس لطفا تکلیف خودتان را با «نقد نئولیبرالیسم» روشن کنید.یا دیگر در نقد آن چیزی نگویید و ننویسید یا پراتیک سیاسیتان را با نقدی که به آن دارید، هماهنگ کنید.
☑️خطاب به چپهای جلیلیدوست
حتما که درنظر گرفتن وضع رفاه مردم فرودست مهم است و آمارهای مربوط به اصلاحطلبان در این خصوص بسیار «بد» بوده. اما بنا بر کدام متر و معیار باید رفت در آغوش جریانی که جز مُشتی عنوان طلایی (که بعضا راستگرایانه هستند) و نیز سوابق ناکارآمد برای فرودستان، چیز دیگری نداشتهاند؟ از «افزایش دستمزد» بیسابقه در دوران وزارت عبدالملکی (به عنوان مغز متفکر کنونی ستاد جلیلی) میگویید، ایدهی «طرح آزادسازی تغییر کاربری زمینهای کشاورزی» را کجای دلمان باید بگذاریم که کمکی است به تدام هژمونی «بورژوازی رانتخوار» و الیگارشی «مالیگرا».
بعد هم مگر «فرودست» فقط «طبقهی کارگر» است؟ آيا زنان و کوئيرها، ملل تحت ستم (کورد و بلوچ و عرب و …) و نیز «افغانستانیهای ساکن ایران» در زمرهی «فرودستان» نیستند؟ کولبر و سوختبر فرودست نیستند؟ خب روشن است که ایدههای ناسیونالیسم شیعی جریان اصولگرا در راستای هرچه بیشتر فرودستسازی این گروههاست.
پس این چطور موضعگیری چپگرایانهایست که در زمین «بیشتر فرودستسازی» میایستد؟
🔴 حرف آخر: نسبت میان اصلاحطلبان و اصولگرایان از جنس «بد» و «بدتر» نیست. از یک عینک «دیالکتیکی چپ» اساسا صفت «تر» دادن به یکی در قیاس با دیگری بیمعناست. آنها هر دو «بد» هستند چون با تاکتیکهای متفاوت در پی پیش بردن یک استراتژی (نئولیبرالیسم) هستند.
فکر کردن به اینکه با روی کار آمدن فلان دولت وضع معیشتی طبقهی کارگر بهتر میشود یا تغییری نمیکند یا بدتر میشود، ایدهی نیروی مبارز طبقاتی نیست، بلکه بازی در زمین «رفرمیسم» است. مسأله این است که هیچ یک از دو بلوک بورژوازی حاکم در ایران به ما فرصتی برای «سازمانیابی» و «افزایش آگاهی طبقاتی» اهدا نمیکنند.
گیریم با روی کار آمدن فلان بلوک بورژوازی حاکم، تورم کم شود، ضریب جینی هم بهبود یابد، آیا ما میتوانیم از این برای «سازماندهی طبقاتی» و «افزایش آگاهی طبقاتی» استفاده کنیم؟ برای نیروی چپ چه آوردهای دارد؟
وظیفهی انقلابی ما رأی دادن به این یا آن بلوک بورژوازی نیست که در نهایت برای امر «انقلاب» هیچ کدام گشایشی را برای ما پدید نخواهند آورد.
مگر ندیدیم که در دولت احمدینژاد چطور جنبش سندیکایی را داغان کردند؟
مگر ندیدیم که در دولت روحانی چطور به سر و پای مردم در جنبشهای خیابانی شلیک کردند؟
یا میپذیریم «انقلاب» امری توهمی است و کلا «سیاستورزی سوسیالدموکراتیک» را مبنای خود قرار میدهیم یا «انقلاب» برایمان خط قرمزیست که جهتدهنده به پراتیکهای خرد و کلان است.
اگر بنا بود «انتخابات در نظام بورژوایی» نقش تسهیلگرانه برای «انقلاب» داشته باشد، تا به حال باید در «اروپا» بارها و بارها به واسطهی روی کار آمدن فلان حزب «سوسیال دموکرات» و بهمان حزب «سوسیالیست» انقلاب میشد.
#انتخابات
#پزشکیان
#جلیلی
#اباذری
#جامعهشناسان
#طبقه_کارگر
#نئولیبرالیسم
@sarkhatism
🖊 از اباذری تا حاجیحیدری
در روز آخر قبل از انتخابات، دو گروه از جامعهشناسان به اصطلاح با گرایش انتقادی نسبت به «نئولیبرالیسم» و «سرمایهداری» به دفاع از «پزشکیان» و «جلیلی» برخاستند. آنها با ایدهی «دفاع از عدالت اجتماعی» از کاندیدای مورد نظر خود دفاع کردند. در متن زیر فارغ از ریز شدن در استدلالهای بیاساس این دو گروه، خطاب به هر یک و نیز کلیت «چپهای مدافع شرکت در انتخابات» نکاتی را متذکر شدیم و دست آخر کلیت «شرکت در انتخابات» را از منظری «انقلابی» به پرسش گرفتهایم.
☑️ خطاب به چپهای پزشکیان دوست
نمیشود که یک دهه از مضرات و فجایع سیاستهای نئولیبرال بگویید و دست آخر هنگامهی انتخابات که فرامیرسد به مردم بگویید «یا نئولیبرالیسم یا فاشیسم؟ آری به نئولیبرالیسم» خب اینجا همان حرف بازنشر شدهی این روزهای ژاک رانسیر را باید به دفعات خطاب به شما تکرار کرد: «کسی که از ترس فاشیست به شارلاتان رأی میدهد سزاوار هر دوی آنهاست و راه را برای هر دوی آنها هموار میکند.» دقیقترش این است که امروز در فرانسه میبینیم: نئولیبرالیسم جادهصاف کن فاشیسم است. (این مکرون بود که راه را برای رأيآوری لوپن باز کرد).
آمارهای دولت روحانی گواهی میدهد که وضعیت رفاه ایرانیان در دههی نود بدتر شده: شاخصهایی چون «ضریب جینی»، «توزیع درآمد» یا «ضریب پالما».
تیم پزشکیان هم که بیشک تداوم «تیم روحانی» است. پس لطفا تکلیف خودتان را با «نقد نئولیبرالیسم» روشن کنید.یا دیگر در نقد آن چیزی نگویید و ننویسید یا پراتیک سیاسیتان را با نقدی که به آن دارید، هماهنگ کنید.
☑️خطاب به چپهای جلیلیدوست
حتما که درنظر گرفتن وضع رفاه مردم فرودست مهم است و آمارهای مربوط به اصلاحطلبان در این خصوص بسیار «بد» بوده. اما بنا بر کدام متر و معیار باید رفت در آغوش جریانی که جز مُشتی عنوان طلایی (که بعضا راستگرایانه هستند) و نیز سوابق ناکارآمد برای فرودستان، چیز دیگری نداشتهاند؟ از «افزایش دستمزد» بیسابقه در دوران وزارت عبدالملکی (به عنوان مغز متفکر کنونی ستاد جلیلی) میگویید، ایدهی «طرح آزادسازی تغییر کاربری زمینهای کشاورزی» را کجای دلمان باید بگذاریم که کمکی است به تدام هژمونی «بورژوازی رانتخوار» و الیگارشی «مالیگرا».
بعد هم مگر «فرودست» فقط «طبقهی کارگر» است؟ آيا زنان و کوئيرها، ملل تحت ستم (کورد و بلوچ و عرب و …) و نیز «افغانستانیهای ساکن ایران» در زمرهی «فرودستان» نیستند؟ کولبر و سوختبر فرودست نیستند؟ خب روشن است که ایدههای ناسیونالیسم شیعی جریان اصولگرا در راستای هرچه بیشتر فرودستسازی این گروههاست.
پس این چطور موضعگیری چپگرایانهایست که در زمین «بیشتر فرودستسازی» میایستد؟
🔴 حرف آخر: نسبت میان اصلاحطلبان و اصولگرایان از جنس «بد» و «بدتر» نیست. از یک عینک «دیالکتیکی چپ» اساسا صفت «تر» دادن به یکی در قیاس با دیگری بیمعناست. آنها هر دو «بد» هستند چون با تاکتیکهای متفاوت در پی پیش بردن یک استراتژی (نئولیبرالیسم) هستند.
فکر کردن به اینکه با روی کار آمدن فلان دولت وضع معیشتی طبقهی کارگر بهتر میشود یا تغییری نمیکند یا بدتر میشود، ایدهی نیروی مبارز طبقاتی نیست، بلکه بازی در زمین «رفرمیسم» است. مسأله این است که هیچ یک از دو بلوک بورژوازی حاکم در ایران به ما فرصتی برای «سازمانیابی» و «افزایش آگاهی طبقاتی» اهدا نمیکنند.
گیریم با روی کار آمدن فلان بلوک بورژوازی حاکم، تورم کم شود، ضریب جینی هم بهبود یابد، آیا ما میتوانیم از این برای «سازماندهی طبقاتی» و «افزایش آگاهی طبقاتی» استفاده کنیم؟ برای نیروی چپ چه آوردهای دارد؟
وظیفهی انقلابی ما رأی دادن به این یا آن بلوک بورژوازی نیست که در نهایت برای امر «انقلاب» هیچ کدام گشایشی را برای ما پدید نخواهند آورد.
مگر ندیدیم که در دولت احمدینژاد چطور جنبش سندیکایی را داغان کردند؟
مگر ندیدیم که در دولت روحانی چطور به سر و پای مردم در جنبشهای خیابانی شلیک کردند؟
یا میپذیریم «انقلاب» امری توهمی است و کلا «سیاستورزی سوسیالدموکراتیک» را مبنای خود قرار میدهیم یا «انقلاب» برایمان خط قرمزیست که جهتدهنده به پراتیکهای خرد و کلان است.
اگر بنا بود «انتخابات در نظام بورژوایی» نقش تسهیلگرانه برای «انقلاب» داشته باشد، تا به حال باید در «اروپا» بارها و بارها به واسطهی روی کار آمدن فلان حزب «سوسیال دموکرات» و بهمان حزب «سوسیالیست» انقلاب میشد.
#انتخابات
#پزشکیان
#جلیلی
#اباذری
#جامعهشناسان
#طبقه_کارگر
#نئولیبرالیسم
@sarkhatism
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ راه پیشرو : تشکلیابی مستقل و مقاومت
#یادداشت_روز
در طول یک ماه گذشته و شوی انتخابات در حالی که باندهای مافیایی قدرت تحت عنوان اصولگرا و اصلاحطلب به دنبال تحمیق تودهها با انواع ترفندها بودند دو چیز در بطن جامعه در جریان بودهاست.
🔸در یک سو و در راس آن حاکمیت با تمام باندهای ریز و درشتش و به اشکال مختلف در حال سرکوب بودند :
جنگ علیه زنان در خیابان حضور داشت
احضار، بازجویی و زندان فعالان متوقف نشد
صدور احکام بغی و اعدام قابل توجه بود
ماشین اعدام به کشتار ادامه میداد
زنکشی متوقف نشد.
کودکان کار همچنان استثمار میشدند
و ...
🔸 در سمت مقابل در جبهه مردم، مبارزه علیه دیکتاتوری سرمایهسالار در جریان بود.
زندانیان مقاوم و مبارز همچنان بر سر موضع انتخابات را تحریم کردند و در کارزار سهشنبههای نه به اعدام به ماشین کشتار اعتراض کردند
بازنشستگان شجاع خیابان در خیابان بودند.
خانوادههای دادخواه بر دفاع از خون عزیزانشان تاکید کردند.
تشکلهای مستقل بر مبارزه سازمانیافته تاکید نمودند.
مردم به اشکال مختلف در تحریم فعال بودند.
کارگران پروژهای نفت و گاز در اعتصاب باشکوه به سر میبرند
و ...
📌 فردای انتخابات چه پزشکیان رییس جمهور نظام شود چه جلیلی، صف بندی فوق به هم نخواهد خورد.
اگر جلیلی از صندوق بیرون بیاید باید برای مبارزه با پوپولیسم ولایی آماده شد باید محور کذایی مقاومت را افشا نمود که اینها مدافع فرودستان و طبقه کارگر نیستند باید نشان داد که جلیلی با پزشکیان در اجرای سیاستهای ضد مردمی و نئولیبرالی فرقی ندارد.
اگر پزشکیان رییسجمهور شود باید به مبارزه با پوپولیسم از جنس اصلاحطلبان رفت آنها در پروپاگاندا و جنگ روانی از رقیب خود ماهرترند پس مبارزه با آنان پیچیدهتر است. پزشکیان در حالی که دم از سیاستهای رفاهی و آموزش و بهداشت رایگان میگوید سرسپرده رهبر و سیاستهای اصل ۴۴ و گسترش خصوصیسازی است.
با این اوصاف سرکوب و اختناق با جلیلی یا پزشکیان فقط شکل ظاهریاش عوض میشود پس تمام نیروهای مترقی و آزادیخواه به خصوص کسانی که به مبارزه طبقاتی اعتقاد دارند چارهای ندارند جز اینکه با تشکلیابی مستقل و مقاومت راه دشوار آزادی و برابری را طی نمایند. در این میان معلمان به عنوان بخشی از طبقه کارگر نباید اسیر توهم و اسطوره طبقه متوسط متوهم قرار بگیرند. راه معلمان از بازنشستگان ، زنان ، کارگران، دانشجویان، بیثبات کاران، پرستاران و حاشیهنشینان و محذوفان جدا نیست.
۱۴ تیر ۱۴۰۳
#نه_به_انتصابات
#اصلاحطلب_اصولگرا
#دیگه_تمومه_ماجرا
🔻🔺🔻
@edalatxah
#یادداشت_روز
در طول یک ماه گذشته و شوی انتخابات در حالی که باندهای مافیایی قدرت تحت عنوان اصولگرا و اصلاحطلب به دنبال تحمیق تودهها با انواع ترفندها بودند دو چیز در بطن جامعه در جریان بودهاست.
🔸در یک سو و در راس آن حاکمیت با تمام باندهای ریز و درشتش و به اشکال مختلف در حال سرکوب بودند :
جنگ علیه زنان در خیابان حضور داشت
احضار، بازجویی و زندان فعالان متوقف نشد
صدور احکام بغی و اعدام قابل توجه بود
ماشین اعدام به کشتار ادامه میداد
زنکشی متوقف نشد.
کودکان کار همچنان استثمار میشدند
و ...
🔸 در سمت مقابل در جبهه مردم، مبارزه علیه دیکتاتوری سرمایهسالار در جریان بود.
زندانیان مقاوم و مبارز همچنان بر سر موضع انتخابات را تحریم کردند و در کارزار سهشنبههای نه به اعدام به ماشین کشتار اعتراض کردند
بازنشستگان شجاع خیابان در خیابان بودند.
خانوادههای دادخواه بر دفاع از خون عزیزانشان تاکید کردند.
تشکلهای مستقل بر مبارزه سازمانیافته تاکید نمودند.
مردم به اشکال مختلف در تحریم فعال بودند.
کارگران پروژهای نفت و گاز در اعتصاب باشکوه به سر میبرند
و ...
📌 فردای انتخابات چه پزشکیان رییس جمهور نظام شود چه جلیلی، صف بندی فوق به هم نخواهد خورد.
اگر جلیلی از صندوق بیرون بیاید باید برای مبارزه با پوپولیسم ولایی آماده شد باید محور کذایی مقاومت را افشا نمود که اینها مدافع فرودستان و طبقه کارگر نیستند باید نشان داد که جلیلی با پزشکیان در اجرای سیاستهای ضد مردمی و نئولیبرالی فرقی ندارد.
اگر پزشکیان رییسجمهور شود باید به مبارزه با پوپولیسم از جنس اصلاحطلبان رفت آنها در پروپاگاندا و جنگ روانی از رقیب خود ماهرترند پس مبارزه با آنان پیچیدهتر است. پزشکیان در حالی که دم از سیاستهای رفاهی و آموزش و بهداشت رایگان میگوید سرسپرده رهبر و سیاستهای اصل ۴۴ و گسترش خصوصیسازی است.
با این اوصاف سرکوب و اختناق با جلیلی یا پزشکیان فقط شکل ظاهریاش عوض میشود پس تمام نیروهای مترقی و آزادیخواه به خصوص کسانی که به مبارزه طبقاتی اعتقاد دارند چارهای ندارند جز اینکه با تشکلیابی مستقل و مقاومت راه دشوار آزادی و برابری را طی نمایند. در این میان معلمان به عنوان بخشی از طبقه کارگر نباید اسیر توهم و اسطوره طبقه متوسط متوهم قرار بگیرند. راه معلمان از بازنشستگان ، زنان ، کارگران، دانشجویان، بیثبات کاران، پرستاران و حاشیهنشینان و محذوفان جدا نیست.
۱۴ تیر ۱۴۰۳
#نه_به_انتصابات
#اصلاحطلب_اصولگرا
#دیگه_تمومه_ماجرا
🔻🔺🔻
@edalatxah
Forwarded from سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
#بیانیه_مشترک_تشکل_های_مستقل
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را...
صدور حکم اعدام علیه #شریفه_محمدی را محکوم می کنیم.
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت طی حکمی ظالمانه شریفه محمدی، این زن فعال کارگری را به اعدام محکوم کرد.
مستنداتی که به موجب آن شعبه اول دادگاه مزبور این حکم نا عادلانه را صادر کرده است در اساس نادرست است و هیچگونه وجاهت قانونی ندارند. کسی که الفبای مبارزه حق طلبانه را آموخته باشد از صدور چنین حکمی شگفت زده می شود. زیرا در اساسنامه تشکل هایی که حقوق و مشی مطالباتی مستقل خود را بر پایه آزادی خواهی و کمک به تأمین خواست های کارگران و زحمتکشان قرار می دهند یکی از مهمترین و اصلی ترین اصول خود را استقلال از دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی قرار می دهند. بویژه آنکه اگر افراد متشکل در این تشکل ها پذیرفته باشند که در مسیر حق طلبی خود روش علنی و قانونی در پیش گرفته باشند (در اینجا به هیچ وجه قضاوت در مورد درستی یا غلط بودن چنین روشی نیست). کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری، به دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی وابستگی ندارد. علاوه برآن، خانم شریفه محمدی بنابر انتخاب آزادانه خود حتی چند سال است که از عضویت در کمیته هماهنگی نیز کناره گیری کرده است. بر همین اساس عضویت در کمیته هماهنگی و وابستگی به حزب کومله و اقدام مسلحانه در مورد ایشان نادرست و یک دروغ بزرگ است.
اما ظاهراً قاضی شعبه اول دادگاه انقلاب رشت بر همه این واقعیات چشم می بندد و آنچه برای چنین قضاتی دارای اهمیت است حس انتقام جویی در مقابل آزادی خواهان و فعالان کارگری و اجتماعی است. ایشان به عنوان کارگزار و میرغضب حاکمیت با این حکم ظالمانه جان انسانی را وثیقه ایجاد ارعاب در جامعه قرار داده است. علاوه بر این واقعیات، واکنش نسبت به مظالم اجتماعی حق هر شخص اگاه، حق طلب و آزادیخواه است. محدود کردن این حقوق انسانی و صدور کیفر خواست اعدام برای حق طلبی جنایتی است که زیر پوشش «دفاع از امنیت و بغی»، قتل عمد یک انسان را مجاز می شمارد.
همه وجدان های آگاه، همه انسان های آزادیخواه و همه کارگران و زحمتکشان تنفر خود را از صدور حکم اعدام بر علیه شریفه محمدی و هر آزادی خواه دیگر را محکوم کرده و برای آزادی فوری و بی قید و شرط این افراد که ظالمانه در زندان نگه داشته اند از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد.
۱۶ تیرماه ۱۴۰۳
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان
#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
https://t.me/syndica_7tape
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را...
صدور حکم اعدام علیه #شریفه_محمدی را محکوم می کنیم.
شعبه اول دادگاه انقلاب رشت طی حکمی ظالمانه شریفه محمدی، این زن فعال کارگری را به اعدام محکوم کرد.
مستنداتی که به موجب آن شعبه اول دادگاه مزبور این حکم نا عادلانه را صادر کرده است در اساس نادرست است و هیچگونه وجاهت قانونی ندارند. کسی که الفبای مبارزه حق طلبانه را آموخته باشد از صدور چنین حکمی شگفت زده می شود. زیرا در اساسنامه تشکل هایی که حقوق و مشی مطالباتی مستقل خود را بر پایه آزادی خواهی و کمک به تأمین خواست های کارگران و زحمتکشان قرار می دهند یکی از مهمترین و اصلی ترین اصول خود را استقلال از دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی قرار می دهند. بویژه آنکه اگر افراد متشکل در این تشکل ها پذیرفته باشند که در مسیر حق طلبی خود روش علنی و قانونی در پیش گرفته باشند (در اینجا به هیچ وجه قضاوت در مورد درستی یا غلط بودن چنین روشی نیست). کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل کارگری، به دولت، کارفرما، نهادهای مذهبی و احزاب سیاسی وابستگی ندارد. علاوه برآن، خانم شریفه محمدی بنابر انتخاب آزادانه خود حتی چند سال است که از عضویت در کمیته هماهنگی نیز کناره گیری کرده است. بر همین اساس عضویت در کمیته هماهنگی و وابستگی به حزب کومله و اقدام مسلحانه در مورد ایشان نادرست و یک دروغ بزرگ است.
اما ظاهراً قاضی شعبه اول دادگاه انقلاب رشت بر همه این واقعیات چشم می بندد و آنچه برای چنین قضاتی دارای اهمیت است حس انتقام جویی در مقابل آزادی خواهان و فعالان کارگری و اجتماعی است. ایشان به عنوان کارگزار و میرغضب حاکمیت با این حکم ظالمانه جان انسانی را وثیقه ایجاد ارعاب در جامعه قرار داده است. علاوه بر این واقعیات، واکنش نسبت به مظالم اجتماعی حق هر شخص اگاه، حق طلب و آزادیخواه است. محدود کردن این حقوق انسانی و صدور کیفر خواست اعدام برای حق طلبی جنایتی است که زیر پوشش «دفاع از امنیت و بغی»، قتل عمد یک انسان را مجاز می شمارد.
همه وجدان های آگاه، همه انسان های آزادیخواه و همه کارگران و زحمتکشان تنفر خود را از صدور حکم اعدام بر علیه شریفه محمدی و هر آزادی خواه دیگر را محکوم کرده و برای آزادی فوری و بی قید و شرط این افراد که ظالمانه در زندان نگه داشته اند از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد.
۱۶ تیرماه ۱۴۰۳
سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
گروه اتحاد بازنشستگان
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
کارگران بازنشسته خوزستان
#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی
https://t.me/syndica_7tape
🔴 خطر دیپورت یک پناهجوی ایرانی توسط دولت آلمان
نوید احمدی دانائی، پناهجوی ۳۶ سالهی ایرانی ساکن آلمان از سه ماه پیش توسط پلیس ایالت بایرن بازداشت و به کمپ دیپورت «هوف» منتقل شده است و هم اکنون در خطر دیپورت قرار دارد. گفته میشود که به وی اعلام شده ۱۱ جولای (۲۱ تیرماه) به مقصد تهران دیپورت خواهد شد. در صورت دیپورت او میتواند با احکام قضایی سنگین مواجه شود.
از سال گذشته دولت آلمان برخلاف رویهی سالهای پیش تصمیم گرفته است پناهجویان ایرانیای را که درخواست پناهندگی آنها رد شده به ایران دیپورت کند. در سالهای گذشته پناهجویان ایرانی به هیچ ترتیبی به ایران دیپورت نمیشدند چون آلمان ایران را یکی از کشورهای «ناامن» دستهبندی میکرد، اما با قدرتگیری راست افراطی طبیعی است که احزاب حاکم به فضای مهاجرستیز اجتماعی باج بدهند و برای ماندن در قدرت مطالبات راست افراطی را پیگیری کنند.
#نوید_احمدی
#پناهجویان
#پناهندگان
#آلمان
@sarkhatism
نوید احمدی دانائی، پناهجوی ۳۶ سالهی ایرانی ساکن آلمان از سه ماه پیش توسط پلیس ایالت بایرن بازداشت و به کمپ دیپورت «هوف» منتقل شده است و هم اکنون در خطر دیپورت قرار دارد. گفته میشود که به وی اعلام شده ۱۱ جولای (۲۱ تیرماه) به مقصد تهران دیپورت خواهد شد. در صورت دیپورت او میتواند با احکام قضایی سنگین مواجه شود.
از سال گذشته دولت آلمان برخلاف رویهی سالهای پیش تصمیم گرفته است پناهجویان ایرانیای را که درخواست پناهندگی آنها رد شده به ایران دیپورت کند. در سالهای گذشته پناهجویان ایرانی به هیچ ترتیبی به ایران دیپورت نمیشدند چون آلمان ایران را یکی از کشورهای «ناامن» دستهبندی میکرد، اما با قدرتگیری راست افراطی طبیعی است که احزاب حاکم به فضای مهاجرستیز اجتماعی باج بدهند و برای ماندن در قدرت مطالبات راست افراطی را پیگیری کنند.
#نوید_احمدی
#پناهجویان
#پناهندگان
#آلمان
@sarkhatism
Forwarded from سندیکالیسم در صنعت نشر
نمایش تمام شد، برخیزیم برای رزم مشترک
دعوت فعالان صنفی صنعت نشر برای مبارزه با حکم اعدام شریفه محمدی
همزمان با نمایش انتخابات، خبر رسید شریفه محمدی، کنشگر کارگری، بابت عضویت در تشکل مدنی «کمیتۀ هماهنگی برأی کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» به اتهام مضحک وابستگی به گروههای مسلح و با عنوان سخیف «بغی»، در شعبۀ اول دادگاه انقلاب رشت به اعدام محکوم شده است.
از این خبر میتوان تفاسیر متفاوتی ارائه داد:
اصلاحطلبان میتوانند از چنین حکمی ضرورت رأی دادن به پزشکیان جهت جلوگیری از تشدید سرکوب اقتدارگرایان را نتیجه بگیرند.
تودۀ عظیم تحریمکنندگان انتخابات میتوانند بر استدلال خود اصرار ورزند که تمرکز قدرت در جایی بیرون از قوۀ مجریه است و سرکوب، فارغ از برکشیده شدن یکی از دو مدعی پوشالی «عدالتخواهی» و «جمهوریت» در انتخابات، همچنان ادامه خواهد داشت.
حکومت هم میتواند با صدور چنین حکمی و انتشار چنین خبری افرادی را که قصد رأی دادن برأی تغییر وضع موجود دارند، نومید سازد. همزمان میتواند تحریمکنندگان را منفعل سازد و ضعف آنان را در مقابل چنین حدی از سرکوب به رخ بکشد.
نتیجۀ نظری: توپ و میدان در اختیار حکومت است. با بک حرکت، هم تحریمکنندگان و هم مشارکتکنندگان به نفع اصلاحات را کیش میکند.
پرسش عینی: چه باید کرد که از انفعال بیرون بیاییم و به کنش حداقلی رأی دادن یا ندادن بسنده نکنیم؟
چه باید کرد که از موضع بیعملی و واکنش حداقلی به کنشهای حداکثری حکومت (سرکوب تام و تمام که کشتار سهل معترضان در خیابان و زندان است) خارج شویم و همچون روزهای جنبش ژینا در نبرد خیابانی و فضای مجازی، ابتکار عمل را به دست گیریم؟
پاسخ نزد شریفه محمدی است. آنچه بهعنوان اتهام به او تفهیم شده، گواه نقطۀ بالقوۀ قوت ما و ضعف بالفعل حکومت است. پاشنۀ آشیل حکومت همانجایی است که بیشترین سبعیت را مرتکب میشود. بدیهی است که اگر ما بهجای بسنده به رأی دادن یا ندادن و وکالت دادن برای اصلاحات به کاندیدای مورد تأیید نظام یا وکالت دادن برای براندازی به مدعیان پوشالی اپوزیسیون، بر عمل فعالانۀ تشکیلاتی تأکید کنیم، رعشه بر اندام نظام خواهیم انداخت و راههای تازهای پیش روی مردم خواهیم گشود که به خروج از بنبست سیاسی کنونی بینجامد.
بر این اساس است که بار دیگر وظیفۀ خود میدانیم که در هر موقعیتی که هستیم، تشکلهای صنفی، مدنی و سیاسی بسازیم و آنچنان در فضای مجازی و دیگر روابط اجتماعی بر آگاهی جمعی، همبستگی اجتماعی و تشکلیابی اصرار ورزیم که کنشهای صنفی و سندیکایی منحصر به کسانی چون این زندانی شریف نشود.
این رزم نباید انفرادی باشد، بلکه باید آنچنان رزم مشترکی سازمان دهیم که کسی تنها به درد نماند. همۀ ما وظیفۀ خود را تشکلیابی صنفی و سیاسی میدانیم و خود را همپیمان و همدل با فعالان «کمیتۀ هماهنگی برأی کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» و شخص خانم شریفه محمدی، تأکید میکنیم که برای سرکوب فعالان سندیکایی ایران، در بیدادگاههای انقلاب رژیم قرون وسطایی احکام اعدام در شمار هزاران لازم است.
چارۀ رنجبران وحدت و تشکیلات است. پس با صدای بلند و همصدا با دیگر تشکلهای صنفی فریاد میزنیم: نمایش انتخابات برای مدعیان عدالت و جمهوریت تمام شد، بشتابیم برای همبستگی و تشکلیابی عدالتخواهان و آزادیخواهان!
جمعی از فعالان صنفی کتاب
و هستههای سازماندهی «سندیکای کارکنان صنعت نشر ایران»
#شریفه_محمدی
#کارگران_کتاب
#سندیکالیسم_در_صنعت_نشر
#سندیکای_کارکنان_صنعت_نشر
@IranPubWorkers
دعوت فعالان صنفی صنعت نشر برای مبارزه با حکم اعدام شریفه محمدی
همزمان با نمایش انتخابات، خبر رسید شریفه محمدی، کنشگر کارگری، بابت عضویت در تشکل مدنی «کمیتۀ هماهنگی برأی کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» به اتهام مضحک وابستگی به گروههای مسلح و با عنوان سخیف «بغی»، در شعبۀ اول دادگاه انقلاب رشت به اعدام محکوم شده است.
از این خبر میتوان تفاسیر متفاوتی ارائه داد:
اصلاحطلبان میتوانند از چنین حکمی ضرورت رأی دادن به پزشکیان جهت جلوگیری از تشدید سرکوب اقتدارگرایان را نتیجه بگیرند.
تودۀ عظیم تحریمکنندگان انتخابات میتوانند بر استدلال خود اصرار ورزند که تمرکز قدرت در جایی بیرون از قوۀ مجریه است و سرکوب، فارغ از برکشیده شدن یکی از دو مدعی پوشالی «عدالتخواهی» و «جمهوریت» در انتخابات، همچنان ادامه خواهد داشت.
حکومت هم میتواند با صدور چنین حکمی و انتشار چنین خبری افرادی را که قصد رأی دادن برأی تغییر وضع موجود دارند، نومید سازد. همزمان میتواند تحریمکنندگان را منفعل سازد و ضعف آنان را در مقابل چنین حدی از سرکوب به رخ بکشد.
نتیجۀ نظری: توپ و میدان در اختیار حکومت است. با بک حرکت، هم تحریمکنندگان و هم مشارکتکنندگان به نفع اصلاحات را کیش میکند.
پرسش عینی: چه باید کرد که از انفعال بیرون بیاییم و به کنش حداقلی رأی دادن یا ندادن بسنده نکنیم؟
چه باید کرد که از موضع بیعملی و واکنش حداقلی به کنشهای حداکثری حکومت (سرکوب تام و تمام که کشتار سهل معترضان در خیابان و زندان است) خارج شویم و همچون روزهای جنبش ژینا در نبرد خیابانی و فضای مجازی، ابتکار عمل را به دست گیریم؟
پاسخ نزد شریفه محمدی است. آنچه بهعنوان اتهام به او تفهیم شده، گواه نقطۀ بالقوۀ قوت ما و ضعف بالفعل حکومت است. پاشنۀ آشیل حکومت همانجایی است که بیشترین سبعیت را مرتکب میشود. بدیهی است که اگر ما بهجای بسنده به رأی دادن یا ندادن و وکالت دادن برای اصلاحات به کاندیدای مورد تأیید نظام یا وکالت دادن برای براندازی به مدعیان پوشالی اپوزیسیون، بر عمل فعالانۀ تشکیلاتی تأکید کنیم، رعشه بر اندام نظام خواهیم انداخت و راههای تازهای پیش روی مردم خواهیم گشود که به خروج از بنبست سیاسی کنونی بینجامد.
بر این اساس است که بار دیگر وظیفۀ خود میدانیم که در هر موقعیتی که هستیم، تشکلهای صنفی، مدنی و سیاسی بسازیم و آنچنان در فضای مجازی و دیگر روابط اجتماعی بر آگاهی جمعی، همبستگی اجتماعی و تشکلیابی اصرار ورزیم که کنشهای صنفی و سندیکایی منحصر به کسانی چون این زندانی شریف نشود.
این رزم نباید انفرادی باشد، بلکه باید آنچنان رزم مشترکی سازمان دهیم که کسی تنها به درد نماند. همۀ ما وظیفۀ خود را تشکلیابی صنفی و سیاسی میدانیم و خود را همپیمان و همدل با فعالان «کمیتۀ هماهنگی برأی کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» و شخص خانم شریفه محمدی، تأکید میکنیم که برای سرکوب فعالان سندیکایی ایران، در بیدادگاههای انقلاب رژیم قرون وسطایی احکام اعدام در شمار هزاران لازم است.
چارۀ رنجبران وحدت و تشکیلات است. پس با صدای بلند و همصدا با دیگر تشکلهای صنفی فریاد میزنیم: نمایش انتخابات برای مدعیان عدالت و جمهوریت تمام شد، بشتابیم برای همبستگی و تشکلیابی عدالتخواهان و آزادیخواهان!
جمعی از فعالان صنفی کتاب
و هستههای سازماندهی «سندیکای کارکنان صنعت نشر ایران»
#شریفه_محمدی
#کارگران_کتاب
#سندیکالیسم_در_صنعت_نشر
#سندیکای_کارکنان_صنعت_نشر
@IranPubWorkers
Telegram
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
🚩⚙🚩⚙🚩
✅ صدور حکم ظالمانه اعدام علیه شریفه محمدی فعال اجتماعی
به اطلاع میرسانیم که شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، طی یک رای قرون وسطایی و جنایتکارانه، شریفه محمدی، فعال اجتماعی را به اعدام محکوم کرده است. این حکم بر اساس اتهام بغی و به بهانه عضویت خانم محمدی…
✅ صدور حکم ظالمانه اعدام علیه شریفه محمدی فعال اجتماعی
به اطلاع میرسانیم که شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، طی یک رای قرون وسطایی و جنایتکارانه، شریفه محمدی، فعال اجتماعی را به اعدام محکوم کرده است. این حکم بر اساس اتهام بغی و به بهانه عضویت خانم محمدی…
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ ضرورت مبارزه با #باند_اصلاحطلبان
#یادداشت_روز
پس از فراز و نشیب فراوان سرانجام نمایش انتخابات به پایان رسید و پزشکیان به عنوان رییسجمهور نظام منصوب شد. پیشتر نوشته بودیم که راه پیش رو تشکلیابی مستقل و مقاومت است و اینک باید برای جنبش مردم ایران به صورت عام و جنبش معلمان و طبقه کارگر به صورت خاص راه خود را ترسیم نماییم.
پزشکیان متعلق به آن بخش از بورژوازی تحت حاکمیت حکومت ولایت فقیه است که علیرغم پیشینه جنایتکارانه توانست با فریبکاری رای بیشتری نصیب خود نماید و به پاستور راه پیدا نماید. باند مافیایی پیرامون او بر خلاف رقیب توانست با سوار شدن بر رقیب هراسی موفق شود.
اینکه چرا هسته اصلی نظام ادامه مسیر رییسی را با میدان دادن به پزشکیان برنتابید و تن به باند اصلاحطلبان داد بحث مفصل دیگری است که به آن باید پرداخت.
اما اینجا بحث بر سر آن است که مواجهه مخالفان پزشکیان در میان تحریم کنندگان چگونه باید باشد برای منظور باید دید سیاستها و برنامههای او چیست؟
مروری به مواضع ستاد پزشکیان نشان میدهد برنامههای وی چیزی جز سیاستهای کلی نظام در داخل و خارج نخواهد بود احتمالا نظام اگر بخواهد تن به نرمش قهرمانانه بدهد آنها همان مسیری خواهند رفت که دولت روحانی رفت و اگر برجام هم احیا شود چیزی نصیب سفره فرودستان نخواهد شد.
در سیاست داخلی علیرغم ادعاهایش در حوزه بهداشت و آموزش، در حوزه اقتصادی دولت او به ناچار به سمت اجرای سیاستهای نئولیبرالی خواهد رفت چرا که برنامههای کلی حکومت خارج از این چارچوب نبوده و نیست. او برای این سیاستها به خاطر انفجاری بودن مطالبات اقتصادی و معیشتی قادر نخواهد بود به مطالبات پاسخ دهد؛ چرا که بخشهایی از قدرت و مافیای رقیب در مقابل اوست پس سعی خواهد نمود با ژست طرفداری از آزادیهای مدنی خود را مدافع گشایش فضای فرهنگی نشان دهد. آنها در فریبکاری حرفهای هستند اما مسأله این است که بعد از قیام ژینا این حوزه توسط زنان پیشتاز فتح شدهاست و تضادها و بحرانهایش بالا خواهد گرفت.
احتمالا او نیز مانند خاتمی و روحانی به کمک بوقچیهای اجیر شده و #روشنفکرنمایان_خائن به خون مردم، روی این گزاره سوار خواهد شد که « ما میخواهیم اصلاح کنیم اما نمیگذارند »؛ این همان جایی است که افول پزشکیان آغاز خواهد شد و شاهد هشتگ #من_پشیمانم خواهیم بود.
پزشکیان از یک طرف در حاکمیت باند مقابل را پیش رو دارد از طرفی در سطح جامعه مطالبات سرکوب شده او را احاطه خواهد کرد.
احتمالا اولین اعتراضات در بین آن بخشی از هوادارانش خواهد بود که به امید واهی تغییر به پزشکیان رای دادهاند. طبیعی است که این فشار با وجود اکثریت تحریم کنندگان تشدید خواهد شد.
در چنین شرایطی نیروهای مترقی و پیشرو بایستی از مطالبات رادیکال در حوزههای مختلف عقبنشینی ننمایند با رویکردی طبقاتی با تمام اشکال ستم و تبعیض ناشی از سیاستهای نئولیبرالی مقابله و با نفی ستم جنسیتی بر آرمانهای قیام ژینا تاکید نموده و با پیگیری رفع ستم ملی نشان دهند که دل بستن به سراب پزشکیان بیهوده بوده است.
جنبش معلمان به عنوان بخشی از طبقه کارگر باید چون یک دهه گذشته بر حقوق صنفی معلمان و حقوق دانشآموزان تاکید و بر حق تجمع، اعتصاب و تحصن پافشاری کند و مدافع حقوق اکثریت تحت ستم باشد و فراموش نکند که تحقق مطالباتش در ظرف تشکلیابی مستقل محقق خواهد شد.
مبارزه با جناحی که در یک سمتش در حوزه اجتماعی کارشناسان سوسیال رفرمیستی مانند #احمد_میدری وجود دارد و در سمت سیاستهای کلان اقتصادی، پیرو صندوق بینالمللی پول است و فرد بورسبازی چون #حسین_عبده_تبریزی به وی مشاوره میدهد سخت و پیچیده است. ضمنن حامیان این باند در جامعه فرهنگیان از طریق تشکلهای وابسته و برخی فعالان صنفی ( که بوی کباب به مشامشان خورده است ) میکوشند مسیر مطالبه گری را منحرف و تشکلهای صنفی مستقل را به محاق ببرند. برنامه اصلی آنان برای به محاق بردن جنبش معلمان ایجاد شکاف در صفوف فعالان صنفی، تضعیف تشکلهای صنفی به بهانه ایجاد #نظام_معلمی، #وعدهدرمانی و انداختن تقصیرها به گردن جناح مقابل است. کاری که اگر جلیلی هم سر کار میآمد با شیوهای دیگر به آن اقدام میکرد. در پایان باید بر این نکته تاکید نمود که ضرورت مبارزه و افشای باند اصلاحطلبان به معنای نادیده گرفتن باند رقیب در قدرت نیست.
۱۶ تیر ۱۴۰۳
🔻🔺🔻
@edalatxah
#یادداشت_روز
پس از فراز و نشیب فراوان سرانجام نمایش انتخابات به پایان رسید و پزشکیان به عنوان رییسجمهور نظام منصوب شد. پیشتر نوشته بودیم که راه پیش رو تشکلیابی مستقل و مقاومت است و اینک باید برای جنبش مردم ایران به صورت عام و جنبش معلمان و طبقه کارگر به صورت خاص راه خود را ترسیم نماییم.
پزشکیان متعلق به آن بخش از بورژوازی تحت حاکمیت حکومت ولایت فقیه است که علیرغم پیشینه جنایتکارانه توانست با فریبکاری رای بیشتری نصیب خود نماید و به پاستور راه پیدا نماید. باند مافیایی پیرامون او بر خلاف رقیب توانست با سوار شدن بر رقیب هراسی موفق شود.
اینکه چرا هسته اصلی نظام ادامه مسیر رییسی را با میدان دادن به پزشکیان برنتابید و تن به باند اصلاحطلبان داد بحث مفصل دیگری است که به آن باید پرداخت.
اما اینجا بحث بر سر آن است که مواجهه مخالفان پزشکیان در میان تحریم کنندگان چگونه باید باشد برای منظور باید دید سیاستها و برنامههای او چیست؟
مروری به مواضع ستاد پزشکیان نشان میدهد برنامههای وی چیزی جز سیاستهای کلی نظام در داخل و خارج نخواهد بود احتمالا نظام اگر بخواهد تن به نرمش قهرمانانه بدهد آنها همان مسیری خواهند رفت که دولت روحانی رفت و اگر برجام هم احیا شود چیزی نصیب سفره فرودستان نخواهد شد.
در سیاست داخلی علیرغم ادعاهایش در حوزه بهداشت و آموزش، در حوزه اقتصادی دولت او به ناچار به سمت اجرای سیاستهای نئولیبرالی خواهد رفت چرا که برنامههای کلی حکومت خارج از این چارچوب نبوده و نیست. او برای این سیاستها به خاطر انفجاری بودن مطالبات اقتصادی و معیشتی قادر نخواهد بود به مطالبات پاسخ دهد؛ چرا که بخشهایی از قدرت و مافیای رقیب در مقابل اوست پس سعی خواهد نمود با ژست طرفداری از آزادیهای مدنی خود را مدافع گشایش فضای فرهنگی نشان دهد. آنها در فریبکاری حرفهای هستند اما مسأله این است که بعد از قیام ژینا این حوزه توسط زنان پیشتاز فتح شدهاست و تضادها و بحرانهایش بالا خواهد گرفت.
احتمالا او نیز مانند خاتمی و روحانی به کمک بوقچیهای اجیر شده و #روشنفکرنمایان_خائن به خون مردم، روی این گزاره سوار خواهد شد که « ما میخواهیم اصلاح کنیم اما نمیگذارند »؛ این همان جایی است که افول پزشکیان آغاز خواهد شد و شاهد هشتگ #من_پشیمانم خواهیم بود.
پزشکیان از یک طرف در حاکمیت باند مقابل را پیش رو دارد از طرفی در سطح جامعه مطالبات سرکوب شده او را احاطه خواهد کرد.
احتمالا اولین اعتراضات در بین آن بخشی از هوادارانش خواهد بود که به امید واهی تغییر به پزشکیان رای دادهاند. طبیعی است که این فشار با وجود اکثریت تحریم کنندگان تشدید خواهد شد.
در چنین شرایطی نیروهای مترقی و پیشرو بایستی از مطالبات رادیکال در حوزههای مختلف عقبنشینی ننمایند با رویکردی طبقاتی با تمام اشکال ستم و تبعیض ناشی از سیاستهای نئولیبرالی مقابله و با نفی ستم جنسیتی بر آرمانهای قیام ژینا تاکید نموده و با پیگیری رفع ستم ملی نشان دهند که دل بستن به سراب پزشکیان بیهوده بوده است.
جنبش معلمان به عنوان بخشی از طبقه کارگر باید چون یک دهه گذشته بر حقوق صنفی معلمان و حقوق دانشآموزان تاکید و بر حق تجمع، اعتصاب و تحصن پافشاری کند و مدافع حقوق اکثریت تحت ستم باشد و فراموش نکند که تحقق مطالباتش در ظرف تشکلیابی مستقل محقق خواهد شد.
مبارزه با جناحی که در یک سمتش در حوزه اجتماعی کارشناسان سوسیال رفرمیستی مانند #احمد_میدری وجود دارد و در سمت سیاستهای کلان اقتصادی، پیرو صندوق بینالمللی پول است و فرد بورسبازی چون #حسین_عبده_تبریزی به وی مشاوره میدهد سخت و پیچیده است. ضمنن حامیان این باند در جامعه فرهنگیان از طریق تشکلهای وابسته و برخی فعالان صنفی ( که بوی کباب به مشامشان خورده است ) میکوشند مسیر مطالبه گری را منحرف و تشکلهای صنفی مستقل را به محاق ببرند. برنامه اصلی آنان برای به محاق بردن جنبش معلمان ایجاد شکاف در صفوف فعالان صنفی، تضعیف تشکلهای صنفی به بهانه ایجاد #نظام_معلمی، #وعدهدرمانی و انداختن تقصیرها به گردن جناح مقابل است. کاری که اگر جلیلی هم سر کار میآمد با شیوهای دیگر به آن اقدام میکرد. در پایان باید بر این نکته تاکید نمود که ضرورت مبارزه و افشای باند اصلاحطلبان به معنای نادیده گرفتن باند رقیب در قدرت نیست.
۱۶ تیر ۱۴۰۳
🔻🔺🔻
@edalatxah