🔴 اعتراض اهالی محلهی درویشان ایلام به سلب مالکیت زمینهایشان
امروز جمعی از اهالی محلهی درویشان ایلام در اعتراض به واگذاری غیرقانونی زمینهایشان مقابل استانداری ایلام دست به تجمع زدند. این واگذاری غیرقانونی زمینهای اهالی توسط راه و شهرسازی این استان صورت گرفته است.
#ایلام
#سلب_مالکیت
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
امروز جمعی از اهالی محلهی درویشان ایلام در اعتراض به واگذاری غیرقانونی زمینهایشان مقابل استانداری ایلام دست به تجمع زدند. این واگذاری غیرقانونی زمینهای اهالی توسط راه و شهرسازی این استان صورت گرفته است.
#ایلام
#سلب_مالکیت
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
🔴 تداوم سەشنبەهای اعتراضی بازنشستگان کشوری
بازنشستگان کشوری مطابق سەشنبەهای گذشتە امروز ۹ آبان بار دیگر در شهرهای #همدان #کرمانشاە #ایلام #سنندج #قزوین و #اهواز بە خیابان آمدند
#همسانسازی
#بازنشستگان
#بازنشستگان_کشوری
#محذوفین
#جمهوری_چپاول
@sarkhatism
بازنشستگان کشوری مطابق سەشنبەهای گذشتە امروز ۹ آبان بار دیگر در شهرهای #همدان #کرمانشاە #ایلام #سنندج #قزوین و #اهواز بە خیابان آمدند
#همسانسازی
#بازنشستگان
#بازنشستگان_کشوری
#محذوفین
#جمهوری_چپاول
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 نه کرنش، نه سازش همسانسازی بی خواهش
تجمع بازنشستگان کشوری در شهرهای مختلف
روز گذشته، سهشنبه ۲۳ آبان، بازنشستگان کشوری در برخی از شهرها به خیابان آمدند تا همچنان بعد از هفتهها پیگیر مطالباتشان باشند. بازنشستگان کشوری در شهرهای سنندج، ایلام، کرمانشاه، قزوین، همدان و اهواز در مقابل ادارات مربوطه جمع شدند و بر پیگیری مطالبات خودشان پافشاری کردند. نکات قابل توجه در این تجمعات یکی افزایش چشمگیر تعداد شرکتکنندگان در تجمع بود که ناشی از تداوم بیتوجهی مسئولین به مطالبات بازنشستگان است و یکی هم حضور همزمان بازنشستگان تامین اجتماعی در تجمع اعتراضی بازنشستگان کشوری شهر اهواز. این همان اتحادی است که چند هفته پیش به شکل شعار «کشوری، لشکری تامین اجتماعی اتحاد اتحاد» در تجمعات مختلف بازنشستگان سر داده شده بود. نکتهی چشمگیر دیگر در تجمعات روز گذشتهی بازنشستگان خواست آزادی معلمان زندانی بود که در شهرهای مختلف با تکرار شعار «معلم زندانی آزاد باید گردد» به بیان درآمد.
اهم مطالبات بازنشستگان بخشهای مختلف عبارت است از افزایش حقوقها متناسب با نرخ رشد تورم، اجرای همسانسازی و درمان رایگان.
#اهواز
#قزوین
#همدان
#ایلام
#کرمانشاه
#سنندج
#درمان_رایگان
#اعتراضات_بازنشستگان
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
تجمع بازنشستگان کشوری در شهرهای مختلف
روز گذشته، سهشنبه ۲۳ آبان، بازنشستگان کشوری در برخی از شهرها به خیابان آمدند تا همچنان بعد از هفتهها پیگیر مطالباتشان باشند. بازنشستگان کشوری در شهرهای سنندج، ایلام، کرمانشاه، قزوین، همدان و اهواز در مقابل ادارات مربوطه جمع شدند و بر پیگیری مطالبات خودشان پافشاری کردند. نکات قابل توجه در این تجمعات یکی افزایش چشمگیر تعداد شرکتکنندگان در تجمع بود که ناشی از تداوم بیتوجهی مسئولین به مطالبات بازنشستگان است و یکی هم حضور همزمان بازنشستگان تامین اجتماعی در تجمع اعتراضی بازنشستگان کشوری شهر اهواز. این همان اتحادی است که چند هفته پیش به شکل شعار «کشوری، لشکری تامین اجتماعی اتحاد اتحاد» در تجمعات مختلف بازنشستگان سر داده شده بود. نکتهی چشمگیر دیگر در تجمعات روز گذشتهی بازنشستگان خواست آزادی معلمان زندانی بود که در شهرهای مختلف با تکرار شعار «معلم زندانی آزاد باید گردد» به بیان درآمد.
اهم مطالبات بازنشستگان بخشهای مختلف عبارت است از افزایش حقوقها متناسب با نرخ رشد تورم، اجرای همسانسازی و درمان رایگان.
#اهواز
#قزوین
#همدان
#ایلام
#کرمانشاه
#سنندج
#درمان_رایگان
#اعتراضات_بازنشستگان
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
🔴 تجمعات بازنشستگان کشوری در شهرهای مختلف
امروز سەشنبە ۳۰ آبان ۱۴۰۲ تجمعات اعتراضی بازنشستگان کشوری مطابق سەشنبەهای قبل در اعتراض به وضعیت بد معیشتی و عدم رسیدگی به مطالباتشان برگزار شد.
تجمع بازنشستگان کشوری در #تهران در مقابل ساختمان وزارت رفاە برگزار شد و همزمان در شهرهای #ایلام #کرمانشاە و #اهواز بازنشستگان در مقابل ساختمانهای ادارە کار و استانداریهای این شهرها تجمعاتشان را برگزار کردند.
#بازنشستگان
#حذف_شدگان
#جمهوری_چپاول
@sarkhatism
امروز سەشنبە ۳۰ آبان ۱۴۰۲ تجمعات اعتراضی بازنشستگان کشوری مطابق سەشنبەهای قبل در اعتراض به وضعیت بد معیشتی و عدم رسیدگی به مطالباتشان برگزار شد.
تجمع بازنشستگان کشوری در #تهران در مقابل ساختمان وزارت رفاە برگزار شد و همزمان در شهرهای #ایلام #کرمانشاە و #اهواز بازنشستگان در مقابل ساختمانهای ادارە کار و استانداریهای این شهرها تجمعاتشان را برگزار کردند.
#بازنشستگان
#حذف_شدگان
#جمهوری_چپاول
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 دو کارگر پتروشیمی چوار ایلام خود را حلقآویز کردند
دیروز پنجشنبه ۳۰ آذرماه، دو نفر از کارگران پتروشیمی چوار ایلام در اعتراض به اخراج از کار اقدام به خودکشی کردند
#جواد_نوروزی و #مصطفی_عباسی، پس از از اخراج از کار توسط مدیرعامل و حراست این مجموعه خود را در محوطه پتروشیمی چوار ایلام حلقآویز کردند. هر دوی آنها پس از خودکشی به بیمارستان منتقل شده و وضعشان وخیم گزارش شده است.
این اولین بار نیست که کارگران این پتروشیمی به دلیل بیکاری و اخراجشدن از کار دست به خودکشی میزنند. پیش از این و تنها در یکسال گذشته نیز حداقل ۴ کارگر در پی اخراج از کار به زندگی خود پایان دادند. البته اگر بتوان نام آن فلاکتی که جمهوری اسلامی و سرمایهداری برای طبقه کارگر رقم زده را زندگی گذاشت.
در ۴ مردادماه سال جاری، #حیدر_محسنی، از کارکنان پتروشیمی چوار ایلام پس از اخراج توسط حراست این مجموعه، خود را حلقآویز کرد و به زندگی خود پایان داد. دیماه سال گذشته نیز #آرش_تبرک وقتی مثل هر روز برای کار به کارخانه مراجعه کرد و متوجه شد که به دستور رئیس و معاون حراست اخراج و به کارخانه ممنوعالورود شده، به زندگی خود پایان داد. اواسط مرداد ماه سال گذشته، #محمدنبی_منصوری، کارگر ۳۲ سالهی این مجموعه، پس از اخراج از کار و به دلیل مشکلات معیشتی خود را حلقآویز کرد. یک روز پیش از او، #علی_محمد_کریمی کارگر قراردادی این مجموعه نیز چند ماه پس از اخراج از کار و در پی مشکلات معیشتیاش به زندگی خود پایان داده بود.
ایلام دارای یکی از بالاترین میزانهای بیکاری در میان استانهای ایران است و همین امر باعث شده مسئولین پتروشیمی چوار از طریق پیمانکاران و با قراردادهای موقت و دستمزد ناچیز، عدهای جوانان بیکار را جذب و پس از مدتی کارگران باسابقه را اخراج و کارگران جدید را به خدمت بگیرند تا بتوانند دستمزدها را در پایینترین سطح نگاه دارند.
اردیبهشت ۹۷، کارگران این مجموعه در اعتراض به اخراج ۱۱ کارگر با سابقه، اعتراض به عدم امنیت شغلی و عدم جذب متناسب نیروهای بومی، دست به اعتصابی ۵ روز زدند و با مسدود کردن مسیرهای منتهی به پتروشیمی، مجموعه را به تعطیلی کامل کشاندند. پاسخ مسئولین مشخص بود؛ مجموعا ۹ سال حبس و ۱۱۱۰ ضربه شلاق برای ۱۵ کارگر به اتهام «اخلال در نظم و آسایش عمومی».
مدتی بعد و در اسفند سال ۹۹ باز هم مسئولین پتروشیمی دست به اخراج دست جمعی گروهی از کارگران این مجموعه زدند که بیش از ۷ سال سابقه کار داشتند. تجمع کارگران اخراجی مقابل پتروشیمی چندین روز ادامه یافت و در اولین روز فرودین ۱۴۰۰، به همراه سفرهی خالیشان به مقابل استانداری رسید. در پاسخ، مدیران مجموعه با همکاری مسئولین استانی تلاش کردند مانع انتشار اخبار اعتصابات و تجمعات این مجموعه شوند؛ به شکلی که انتشار فیش حقوقی یکی از کارگران منجر به بازداشت ایرج مقدم، خبرنگار افشاگر ایلامی شد. اما کارگران از اعتراضات خود عقب ننشستند.
در فروردین ۱۴۰۱ کارگران این مجموعه با خواستههای حذف پیمانکار، عقد قرارداد مستقیم و امنیت شغلی دست به اعتصابی چندین روزه زدند. ۶۰۰ تن از کارگران متخصصی که به صورت روزمرد کار میکردند و دستمزد کارگر ساده به آنان پرداخت میشد، با این وعده که پس از پایان پروژه و پس از راهاندازی جذب شوند، به کار خود ادامه دادند اما پس از راهاندازی نیمی از آنان اخراج شدند.
در آخرین نمونه نیز در اردیبهشت سال جاری و همزمان با روز جهانی کارگر، حدود ۲۰۰ کارگر پیمانی این مجموعه که در اعتراض به عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و وضعیت بد معیشیتی خود، به نهادهای مختلف از جمله اداره کار مراجعه و نامهنگاری کرده بودند، ممنوعالورود شدند.
کارگران این مجموعه بارها ایستادند و برای حق خود از هر راهی که میتوانستند جنگیدند، اما زور صاحبان سرمایه بر آنان چربید. دست صاحبان سرمایه، از بخش دولتی تا بخش خصوصی خوب، تا مرفق در خون طبقهی کارگر فرو رفته. اما این نامها، این جانهای عزیز، آخرین قربانیان کشتار سیستماتیک کارگران توسط بازوهای مختلف دستگاه حاکمهی جمهوری اسلامی نیستند و افزوده شدن هر نام به این سیاهه، ضرورت سازمانیابی رادیکال و کنش جمعی تعرضی به اساس نظم موجود را بیش از پیش یادآوری میکند.
#پتروشیمی_چوار
#ایلام
#طبقه_کارگر
#کشتار_کارگران
#خودکشی_کارگران
#در_ضرورت_سازماندهی
@sarkhtism
دیروز پنجشنبه ۳۰ آذرماه، دو نفر از کارگران پتروشیمی چوار ایلام در اعتراض به اخراج از کار اقدام به خودکشی کردند
#جواد_نوروزی و #مصطفی_عباسی، پس از از اخراج از کار توسط مدیرعامل و حراست این مجموعه خود را در محوطه پتروشیمی چوار ایلام حلقآویز کردند. هر دوی آنها پس از خودکشی به بیمارستان منتقل شده و وضعشان وخیم گزارش شده است.
این اولین بار نیست که کارگران این پتروشیمی به دلیل بیکاری و اخراجشدن از کار دست به خودکشی میزنند. پیش از این و تنها در یکسال گذشته نیز حداقل ۴ کارگر در پی اخراج از کار به زندگی خود پایان دادند. البته اگر بتوان نام آن فلاکتی که جمهوری اسلامی و سرمایهداری برای طبقه کارگر رقم زده را زندگی گذاشت.
در ۴ مردادماه سال جاری، #حیدر_محسنی، از کارکنان پتروشیمی چوار ایلام پس از اخراج توسط حراست این مجموعه، خود را حلقآویز کرد و به زندگی خود پایان داد. دیماه سال گذشته نیز #آرش_تبرک وقتی مثل هر روز برای کار به کارخانه مراجعه کرد و متوجه شد که به دستور رئیس و معاون حراست اخراج و به کارخانه ممنوعالورود شده، به زندگی خود پایان داد. اواسط مرداد ماه سال گذشته، #محمدنبی_منصوری، کارگر ۳۲ سالهی این مجموعه، پس از اخراج از کار و به دلیل مشکلات معیشتی خود را حلقآویز کرد. یک روز پیش از او، #علی_محمد_کریمی کارگر قراردادی این مجموعه نیز چند ماه پس از اخراج از کار و در پی مشکلات معیشتیاش به زندگی خود پایان داده بود.
ایلام دارای یکی از بالاترین میزانهای بیکاری در میان استانهای ایران است و همین امر باعث شده مسئولین پتروشیمی چوار از طریق پیمانکاران و با قراردادهای موقت و دستمزد ناچیز، عدهای جوانان بیکار را جذب و پس از مدتی کارگران باسابقه را اخراج و کارگران جدید را به خدمت بگیرند تا بتوانند دستمزدها را در پایینترین سطح نگاه دارند.
اردیبهشت ۹۷، کارگران این مجموعه در اعتراض به اخراج ۱۱ کارگر با سابقه، اعتراض به عدم امنیت شغلی و عدم جذب متناسب نیروهای بومی، دست به اعتصابی ۵ روز زدند و با مسدود کردن مسیرهای منتهی به پتروشیمی، مجموعه را به تعطیلی کامل کشاندند. پاسخ مسئولین مشخص بود؛ مجموعا ۹ سال حبس و ۱۱۱۰ ضربه شلاق برای ۱۵ کارگر به اتهام «اخلال در نظم و آسایش عمومی».
مدتی بعد و در اسفند سال ۹۹ باز هم مسئولین پتروشیمی دست به اخراج دست جمعی گروهی از کارگران این مجموعه زدند که بیش از ۷ سال سابقه کار داشتند. تجمع کارگران اخراجی مقابل پتروشیمی چندین روز ادامه یافت و در اولین روز فرودین ۱۴۰۰، به همراه سفرهی خالیشان به مقابل استانداری رسید. در پاسخ، مدیران مجموعه با همکاری مسئولین استانی تلاش کردند مانع انتشار اخبار اعتصابات و تجمعات این مجموعه شوند؛ به شکلی که انتشار فیش حقوقی یکی از کارگران منجر به بازداشت ایرج مقدم، خبرنگار افشاگر ایلامی شد. اما کارگران از اعتراضات خود عقب ننشستند.
در فروردین ۱۴۰۱ کارگران این مجموعه با خواستههای حذف پیمانکار، عقد قرارداد مستقیم و امنیت شغلی دست به اعتصابی چندین روزه زدند. ۶۰۰ تن از کارگران متخصصی که به صورت روزمرد کار میکردند و دستمزد کارگر ساده به آنان پرداخت میشد، با این وعده که پس از پایان پروژه و پس از راهاندازی جذب شوند، به کار خود ادامه دادند اما پس از راهاندازی نیمی از آنان اخراج شدند.
در آخرین نمونه نیز در اردیبهشت سال جاری و همزمان با روز جهانی کارگر، حدود ۲۰۰ کارگر پیمانی این مجموعه که در اعتراض به عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و وضعیت بد معیشیتی خود، به نهادهای مختلف از جمله اداره کار مراجعه و نامهنگاری کرده بودند، ممنوعالورود شدند.
کارگران این مجموعه بارها ایستادند و برای حق خود از هر راهی که میتوانستند جنگیدند، اما زور صاحبان سرمایه بر آنان چربید. دست صاحبان سرمایه، از بخش دولتی تا بخش خصوصی خوب، تا مرفق در خون طبقهی کارگر فرو رفته. اما این نامها، این جانهای عزیز، آخرین قربانیان کشتار سیستماتیک کارگران توسط بازوهای مختلف دستگاه حاکمهی جمهوری اسلامی نیستند و افزوده شدن هر نام به این سیاهه، ضرورت سازمانیابی رادیکال و کنش جمعی تعرضی به اساس نظم موجود را بیش از پیش یادآوری میکند.
#پتروشیمی_چوار
#ایلام
#طبقه_کارگر
#کشتار_کارگران
#خودکشی_کارگران
#در_ضرورت_سازماندهی
@sarkhtism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تجمع کشاورزان در ایلام
امروز ۱۶ دی، جمعی از کشاورزان شهرستان چرداول استان ایلام در اعتراض کمبود سوخت برای تراکتورهایشان مقابل ساختمان بخشداری دست به تجمع زدند.
#اعتراضات_کشاورزان
#چرداول
#ایلام
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
امروز ۱۶ دی، جمعی از کشاورزان شهرستان چرداول استان ایلام در اعتراض کمبود سوخت برای تراکتورهایشان مقابل ساختمان بخشداری دست به تجمع زدند.
#اعتراضات_کشاورزان
#چرداول
#ایلام
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
🔴 اقدام به خودکشی وحید چاوران در اعتراض به حکم حبس و تبعید
«وحید چاوران»، زندانی سیاسی اهل «آبدانان»، که به رای دادگاه به ۱۲ سال حبس در تبعید (به زاهدان) محکوم شده، در اعتراض به این حکم دست به خودکشی زده و وضعیت جسمانی او وخیم اعلام شده.
او بعد از ماهها زندگی مخفیانه، هنگام خروج از مرز در ابتدای تابستان سال جاری، دستگیر شده و در بازداشتگاه ادارهی اطلاعات «ایلام» برای اخذ اعتراف اجباری تحت شکنجههای شدید جسمی و روانی قرار گرفته و در اعتراض به این شکنجهها، اقدام به اعتصاب غذا کرده بود.
#وحید_چاوران
#آبدانان
#ایلام
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
«وحید چاوران»، زندانی سیاسی اهل «آبدانان»، که به رای دادگاه به ۱۲ سال حبس در تبعید (به زاهدان) محکوم شده، در اعتراض به این حکم دست به خودکشی زده و وضعیت جسمانی او وخیم اعلام شده.
او بعد از ماهها زندگی مخفیانه، هنگام خروج از مرز در ابتدای تابستان سال جاری، دستگیر شده و در بازداشتگاه ادارهی اطلاعات «ایلام» برای اخذ اعتراف اجباری تحت شکنجههای شدید جسمی و روانی قرار گرفته و در اعتراض به این شکنجهها، اقدام به اعتصاب غذا کرده بود.
#وحید_چاوران
#آبدانان
#ایلام
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
🔴 اعتصاب غذای کوروش گراوند، بازداشتی قیام ژینا
کوروش گراوند، زندانی سیاسی و اهل سرابله که در جریان قیام ژینا بازداشت و به حبس محکوم شده بود، از دیروز چهارشنبه ۱۸ بهمنماه در اعتراض به بلاتکلیفی خود در زندان مرکزی ایلام دست به اعتصاب غذا زده است.
کوروش گراوند، روز جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲ و پس از یورش مأموران امنیتی اطلاعاتی به منزل پدر و مادریش در شهر سرابله بازداشت شده است. او در بیدادگاه جمهوری اسلامی به «توهین به مقدسات دینی» متهم شده است.
لازم به ذکر است که کوروش گراوند در جریان قیام ژینا در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۱ نیز در سرابله بازداشت و به اتهام واهی «تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت ملی» به ۷ ماه حبس محکوم شده بود.
#کوروش_گراوند
#سرابله
#ایلام
#اعتصاب_غذا
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
کوروش گراوند، زندانی سیاسی و اهل سرابله که در جریان قیام ژینا بازداشت و به حبس محکوم شده بود، از دیروز چهارشنبه ۱۸ بهمنماه در اعتراض به بلاتکلیفی خود در زندان مرکزی ایلام دست به اعتصاب غذا زده است.
کوروش گراوند، روز جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲ و پس از یورش مأموران امنیتی اطلاعاتی به منزل پدر و مادریش در شهر سرابله بازداشت شده است. او در بیدادگاه جمهوری اسلامی به «توهین به مقدسات دینی» متهم شده است.
لازم به ذکر است که کوروش گراوند در جریان قیام ژینا در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۱ نیز در سرابله بازداشت و به اتهام واهی «تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت ملی» به ۷ ماه حبس محکوم شده بود.
#کوروش_گراوند
#سرابله
#ایلام
#اعتصاب_غذا
#جمهوری_سرکوب
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 روایت یک قتل؛ محمدکمیل زندخانی پس از آزادی از بازداشت خودکشی کرد
محمدکمیل زندخانی، نوجوان ۱۸ سالهی ایلامی که در جریان قیام ژینا نیز دو بار بازداشت و به صورت شفاهی حکم ۱۳ سال زندان به او ابلاغ شده بود، در روز ۱۸ بهمن ۱۴۰۲، بار دیگر به مدت کوتاهی توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت شد و با ضرب و شتم مورد تهدید قرار گرفت، بامداد ۱۹ بهمن از طبقهی ششم ساختمان محل زندگیاش خود را به پایین پرت کرد و جانش را از دست داد. یک منبع مطلع به کردپا گفته پس از چند ساعت شکنجه و تهدید او، یک خودروی سمند او را جلوی در منزل خانوادگیاش پرت میکند، درحالیکه به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. گفته میشود ماموران او را تهدید کردند که «قتل تمام افراد کشته شده در ایلام را به گردن او خواهند انداخت».
پیش از این بازداشت نیز نهادهای مختلف امنیتی بارها از طریق تماس تلفنی او و پدرش را احضار و تهدید کرده بودند و ابلاغ شفاهی حکم نیز او را تحت فشار روانی شدیدی قرار داده بود. منابع کردپا تایید کردند که حکم به صورت شفاهی به وی ابلاغ شده ولی برای پروندهی او در دادگاه به اتهام «اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی» هنوز حکمی صادر نشده است. چند ساعت پس از خودکشی او، ماموران پیکر او را با خود بردند و پس از گرفتن تهد کتبی و تهدید در رابطه با اطلاعرسانی، جسد را به خانواده تحویل دادهاند. ماموران همچنین موبایل او را نیز ضبط کردند و به خانواده تحویل ندادهاند. محمدکمیل قبل از خودکشی با ارسال پیامهایی از دوستانش خداحافظی کرده بود.
محمدکمیل پیش از نیز تحت فشارها ماموران اقدام به خودکشی کرده بود. اوایل بهمن سال گذشته در حالیکه او هنوز ۱۷ ساله بود، پس از آزادی موقت از دومین بازداشتش با قرار وثیقهی یک میلیاردی، اقدام به خودکشی کرد و به کما رفت که اواسط بهمن با به دست آوردن هوشیاری از مرگ نجات پیدا کرده بود. اولین بازداشت او اول آبان سال گذشته در جریان قیام مردم ایلام بود که پس از مدتی با وثیقه آزاد شد، اما در آخر آذرماه دوباره بازداشت و پس از ۴۳ روز بازجویی و شکنجههای جسمی و روانی به کانون اصلاح و تربیت منتقل گشت. طبق این گزارش او علاوه بر ضرب و شتم و شکنجهی مداوم با مشت و لگد و باتوم، با شوکر برقی نیز مورد شکنجه قرار گرفته بود که در نتیجهی آن بارها بیهوش و یکی از رباتهای پایش نیز پاره شده بود. بخشی از شکنجهی روانی در زمان بازداشت نیز این بوده که هر شب یک آخوند به سلول او میفرستادند و به او محمدکمیل میگفتند «اشهدش را بخواند» چون فردا اعدام خواهد شد. همچنین ماموران در زمان بازداشت به او قرصهای روانگردان خورانده بودند. تهدید به زدن آمپول و دارو بخشی از شکنجهی بازداشتشدگان ایلامی در قیام ژینا بود که به گفتهی یکی از منابع کردپا بازجویان میگفتند اگر آزاد شوید این داروها کاری میکنند که دیوانه شوید و دست به خودکشی بزنید.
کشتار جمهوری اسلامی به خیابانها و شکنجهگاههای رسمی و غیررسمیاش محدود نمیشود. در جریان قیام ژینا بارها شاهد مرگ زندانیانی بودیم که تحت شکنجه و آزار جسمی و روحی شدید پس از آزادی دست به خودکشی زدند. آنچه بالاتر خواندیم تنها گوشهای از آن چیزی است که بر سر محمدکمیل آوردند و ما هیچگاه فشاری که او تحمل میکرده را درک نخواهیم کرد. جمهوری اسلامی بارها پیش از بامداد ۱۹ بهمن محمدکمیل را کشته بود و حتی نمیتوانیم پرش او را «خودخواسته» بدانیم. مثل روز روشن است که قاتل محمدکمیل کیست؛ کلیت و تمامیت جمهوری اسلامی.
#محمدکمیل_زندخانی
#ایلام
#قیام_ژینا
#جمهوری_کشتار
@sarkhatism
محمدکمیل زندخانی، نوجوان ۱۸ سالهی ایلامی که در جریان قیام ژینا نیز دو بار بازداشت و به صورت شفاهی حکم ۱۳ سال زندان به او ابلاغ شده بود، در روز ۱۸ بهمن ۱۴۰۲، بار دیگر به مدت کوتاهی توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت شد و با ضرب و شتم مورد تهدید قرار گرفت، بامداد ۱۹ بهمن از طبقهی ششم ساختمان محل زندگیاش خود را به پایین پرت کرد و جانش را از دست داد. یک منبع مطلع به کردپا گفته پس از چند ساعت شکنجه و تهدید او، یک خودروی سمند او را جلوی در منزل خانوادگیاش پرت میکند، درحالیکه به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. گفته میشود ماموران او را تهدید کردند که «قتل تمام افراد کشته شده در ایلام را به گردن او خواهند انداخت».
پیش از این بازداشت نیز نهادهای مختلف امنیتی بارها از طریق تماس تلفنی او و پدرش را احضار و تهدید کرده بودند و ابلاغ شفاهی حکم نیز او را تحت فشار روانی شدیدی قرار داده بود. منابع کردپا تایید کردند که حکم به صورت شفاهی به وی ابلاغ شده ولی برای پروندهی او در دادگاه به اتهام «اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی» هنوز حکمی صادر نشده است. چند ساعت پس از خودکشی او، ماموران پیکر او را با خود بردند و پس از گرفتن تهد کتبی و تهدید در رابطه با اطلاعرسانی، جسد را به خانواده تحویل دادهاند. ماموران همچنین موبایل او را نیز ضبط کردند و به خانواده تحویل ندادهاند. محمدکمیل قبل از خودکشی با ارسال پیامهایی از دوستانش خداحافظی کرده بود.
محمدکمیل پیش از نیز تحت فشارها ماموران اقدام به خودکشی کرده بود. اوایل بهمن سال گذشته در حالیکه او هنوز ۱۷ ساله بود، پس از آزادی موقت از دومین بازداشتش با قرار وثیقهی یک میلیاردی، اقدام به خودکشی کرد و به کما رفت که اواسط بهمن با به دست آوردن هوشیاری از مرگ نجات پیدا کرده بود. اولین بازداشت او اول آبان سال گذشته در جریان قیام مردم ایلام بود که پس از مدتی با وثیقه آزاد شد، اما در آخر آذرماه دوباره بازداشت و پس از ۴۳ روز بازجویی و شکنجههای جسمی و روانی به کانون اصلاح و تربیت منتقل گشت. طبق این گزارش او علاوه بر ضرب و شتم و شکنجهی مداوم با مشت و لگد و باتوم، با شوکر برقی نیز مورد شکنجه قرار گرفته بود که در نتیجهی آن بارها بیهوش و یکی از رباتهای پایش نیز پاره شده بود. بخشی از شکنجهی روانی در زمان بازداشت نیز این بوده که هر شب یک آخوند به سلول او میفرستادند و به او محمدکمیل میگفتند «اشهدش را بخواند» چون فردا اعدام خواهد شد. همچنین ماموران در زمان بازداشت به او قرصهای روانگردان خورانده بودند. تهدید به زدن آمپول و دارو بخشی از شکنجهی بازداشتشدگان ایلامی در قیام ژینا بود که به گفتهی یکی از منابع کردپا بازجویان میگفتند اگر آزاد شوید این داروها کاری میکنند که دیوانه شوید و دست به خودکشی بزنید.
کشتار جمهوری اسلامی به خیابانها و شکنجهگاههای رسمی و غیررسمیاش محدود نمیشود. در جریان قیام ژینا بارها شاهد مرگ زندانیانی بودیم که تحت شکنجه و آزار جسمی و روحی شدید پس از آزادی دست به خودکشی زدند. آنچه بالاتر خواندیم تنها گوشهای از آن چیزی است که بر سر محمدکمیل آوردند و ما هیچگاه فشاری که او تحمل میکرده را درک نخواهیم کرد. جمهوری اسلامی بارها پیش از بامداد ۱۹ بهمن محمدکمیل را کشته بود و حتی نمیتوانیم پرش او را «خودخواسته» بدانیم. مثل روز روشن است که قاتل محمدکمیل کیست؛ کلیت و تمامیت جمهوری اسلامی.
#محمدکمیل_زندخانی
#ایلام
#قیام_ژینا
#جمهوری_کشتار
@sarkhatism
🔴 تجمع اعتراضی رانندگان مرز مهران
امروز، ۱۷ اردیبهشت، رانندگان ترمینال مرزی مهران در استان ایلام با مطالبهی تضمین امنیت جانی دست به اعتصاب و برگزاری تجمع اعتراضی زدهاند.
در جایی که هیولاهای حاکم و شیادین جیرهخوار هیولا آن را «امنترین» کشور منطقه میخوانند، تامین امنیت جادهها نه وظیفهی مسلم دولت مستقر، بلکه آرزویی است که باید با اعتصاب و مبارزه و پرداختن بهای سرکوب مطالبه شود.
#ایلام
#مرز_مهران
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
#جمهوری_غارت
@sarkhatism
امروز، ۱۷ اردیبهشت، رانندگان ترمینال مرزی مهران در استان ایلام با مطالبهی تضمین امنیت جانی دست به اعتصاب و برگزاری تجمع اعتراضی زدهاند.
در جایی که هیولاهای حاکم و شیادین جیرهخوار هیولا آن را «امنترین» کشور منطقه میخوانند، تامین امنیت جادهها نه وظیفهی مسلم دولت مستقر، بلکه آرزویی است که باید با اعتصاب و مبارزه و پرداختن بهای سرکوب مطالبه شود.
#ایلام
#مرز_مهران
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
#جمهوری_غارت
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 سیاوش بیرانوند، قربانی ۱۲ سالهی «گرگر»
اواخر فروردینماه رسانههای داخلی از کشته شدن یک نوجوان ۱۲ ساله از عشایر لر ساکن منطقهی «گرمیشان ماژین» که به کمک «گرگر» قصد عبور از رودخانه را داشته، به دلیل پاره شدن طناب به داخل رودخانه سقوط کرده و جانش را از دست داده است. حالا هویت این دانشآموز پایهی پنجم ابتدایی، سیاوش بیرانوند احراز شده است. پیکر او پس از چند ساعت از رودخانه سیمره بیرون کشیده شد و شانزدهم فروردین به خاک سپرده شد.
گرگر وسیلهای است متشکل از سبد، سیمی ضخیم و دو قرقرهی آهنین که به کمک دست به حرکت درمیآید و برای عبور از رودخانهها در مناطق عشایری مورد استفاده قرار میگیرد. احتمال سقوط در اثر پارگی و یا به هم خوردن تعادل سبد، معلق ماندن در مسیر به دلیل یخزدگی یا خوردگی سیم و قطع انگشتان دست توسط سیم و قرقره برخی از خطرات گرگر است.
عدم توسعه مسیرهای ارتباطی علیالخصوص در مناطق عشایری و روستایی لرنشین باعث شده این وسیله همچنان تنها راه رفت و آمد مردم این مناطق باشد. برای مثال همین منطقهی ماژین در تقسیمات کشوری جزو شهرستان درهشهر استان ایلام محسوب میشود، اما هیچ راه ارتباطی به مرکز استان برای این منطقه وجود ندارد و و مردم منطقه نیز برای ترددهایشان باید به پلدختر لرستان بیایند.
اخبار فوت و یا آسیبدیدگی (به ویژه قطع انگشتان) امری است که کمتر رسانهای میشود اما همچنان در این سالها فراوان شنیده شده است. همین چندی پیش بود که پاره شدن سیم گرگر در روستای سرتنگ برزه (شهرستان الیگودرز) موجب سقوط پنج نفر به رودخانه و کشته شدن سه نفر شد. چند سال قبل نیز عکسی از یک دانش آموز دختر در یکی از روستاهای چهارمحال و بختیاری که برای رسیدن به مدرسه با این وسیله در حال عبور از رودخانه بود خبرساز شده بود. اسفند ۱۴۰۱ نیز روزنامه همشهری در گزارشی عنوان کرد که بیش از ۱۰۰ نفر از اهالی حاشیهی رودخانهی کشکان (استان لرستان) به دلیل استفاده از گرگر انگشتان دست خود را از دست دادهاند. طبق این گزارش بیشترین گرگرها در استانهای لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و چهارمحال و بختیاری است و فیالمثل تنها در شهرستان الیگدورز ۱۸ گرگر برای عبور از رودخانه وجود دارد اما به گفتهی فرماندار وقت، ساخت پل بتنی در این مناطق به جای گرگر «توجیه اقتصادی» ندارد اما با «چند خیر» برای ساخت پلهای معلق صحبت شده است.
حاکمیت منطق سرمایه در جمهوری اسلامی در این مرحله است که برای انجام وظایف خود مانند ساخت پل هم به دنبال رابطهی خطی میان سرمایهگذاری و سود هستند و برای قطع نشدن انگشت عشایر و روستاییان به دنبال چند خیر میگردند. منطقی که در آن حاشیه تنها برای غارت و چپاول وجود دارد و محرومیتسازی سیستماتیک نیز جادهصافکن این مسیر محسوب میشود.
#سیاوش_بیرانوند
#ماژین
#ایلام
#گرگر
#عشایر_زاگرس
@sarkhatism
اواخر فروردینماه رسانههای داخلی از کشته شدن یک نوجوان ۱۲ ساله از عشایر لر ساکن منطقهی «گرمیشان ماژین» که به کمک «گرگر» قصد عبور از رودخانه را داشته، به دلیل پاره شدن طناب به داخل رودخانه سقوط کرده و جانش را از دست داده است. حالا هویت این دانشآموز پایهی پنجم ابتدایی، سیاوش بیرانوند احراز شده است. پیکر او پس از چند ساعت از رودخانه سیمره بیرون کشیده شد و شانزدهم فروردین به خاک سپرده شد.
گرگر وسیلهای است متشکل از سبد، سیمی ضخیم و دو قرقرهی آهنین که به کمک دست به حرکت درمیآید و برای عبور از رودخانهها در مناطق عشایری مورد استفاده قرار میگیرد. احتمال سقوط در اثر پارگی و یا به هم خوردن تعادل سبد، معلق ماندن در مسیر به دلیل یخزدگی یا خوردگی سیم و قطع انگشتان دست توسط سیم و قرقره برخی از خطرات گرگر است.
عدم توسعه مسیرهای ارتباطی علیالخصوص در مناطق عشایری و روستایی لرنشین باعث شده این وسیله همچنان تنها راه رفت و آمد مردم این مناطق باشد. برای مثال همین منطقهی ماژین در تقسیمات کشوری جزو شهرستان درهشهر استان ایلام محسوب میشود، اما هیچ راه ارتباطی به مرکز استان برای این منطقه وجود ندارد و و مردم منطقه نیز برای ترددهایشان باید به پلدختر لرستان بیایند.
اخبار فوت و یا آسیبدیدگی (به ویژه قطع انگشتان) امری است که کمتر رسانهای میشود اما همچنان در این سالها فراوان شنیده شده است. همین چندی پیش بود که پاره شدن سیم گرگر در روستای سرتنگ برزه (شهرستان الیگودرز) موجب سقوط پنج نفر به رودخانه و کشته شدن سه نفر شد. چند سال قبل نیز عکسی از یک دانش آموز دختر در یکی از روستاهای چهارمحال و بختیاری که برای رسیدن به مدرسه با این وسیله در حال عبور از رودخانه بود خبرساز شده بود. اسفند ۱۴۰۱ نیز روزنامه همشهری در گزارشی عنوان کرد که بیش از ۱۰۰ نفر از اهالی حاشیهی رودخانهی کشکان (استان لرستان) به دلیل استفاده از گرگر انگشتان دست خود را از دست دادهاند. طبق این گزارش بیشترین گرگرها در استانهای لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان و چهارمحال و بختیاری است و فیالمثل تنها در شهرستان الیگدورز ۱۸ گرگر برای عبور از رودخانه وجود دارد اما به گفتهی فرماندار وقت، ساخت پل بتنی در این مناطق به جای گرگر «توجیه اقتصادی» ندارد اما با «چند خیر» برای ساخت پلهای معلق صحبت شده است.
حاکمیت منطق سرمایه در جمهوری اسلامی در این مرحله است که برای انجام وظایف خود مانند ساخت پل هم به دنبال رابطهی خطی میان سرمایهگذاری و سود هستند و برای قطع نشدن انگشت عشایر و روستاییان به دنبال چند خیر میگردند. منطقی که در آن حاشیه تنها برای غارت و چپاول وجود دارد و محرومیتسازی سیستماتیک نیز جادهصافکن این مسیر محسوب میشود.
#سیاوش_بیرانوند
#ماژین
#ایلام
#گرگر
#عشایر_زاگرس
@sarkhatism
🔴 تجمع کادر درمان ایلام در اعتراض به عدم پرداخت مطالباتشان
امروز شنبه ۳۰ تیرماه جمعی از نیروهای کادر درمان ایلام در اعتراض به عدم پرداخت برخی از مطالبات یک سال گذشته شان در مقابل استانداری ایلام دست به تجمع زدند.
#اعتراض_پرستاران
#ایلام
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
امروز شنبه ۳۰ تیرماه جمعی از نیروهای کادر درمان ایلام در اعتراض به عدم پرداخت برخی از مطالبات یک سال گذشته شان در مقابل استانداری ایلام دست به تجمع زدند.
#اعتراض_پرستاران
#ایلام
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 این، داستانِ یک خودکشی خانوادگی است
« مرگ انتخاب ما نبوده است؛
ما که با رد شلاقها بر گردههایمان زیباترین سرودها را دست در دست خواندهایم.
اما شما پیامآوران مرگید ای خداوندان تاریکی»
این داستان یک خودکشی خانوادگی است. داستان زندگی دنیا جهانفر و سجاد جهانفر که در روایت ارسالی از یاران #همراه_سرخط آمده بود که به دلیل اختلافات خانوادگی و مشکلات مالی دست به خودکشی زده و هر دو جان باختند. دنیا و سجاد جهانفر مادر و پدر دو کودک بودهاند: سمانه و مریم.
از دنیا جهانفر وصیتنامهای باقی مانده خطاب به پدر و مادر و فرزندانش. نامهای که در آن تأکید شده که دیگر توانایی تحمل اینهمه درد و زجر را ندارد و به «اختیار خود» به این زندگی پایان میدهد. وصیتنامهای که کودکان خود را به دست مادر و پدرش میسپارد و نمیداند پدر و مادرش را به چه کسانی میتواند واگذار کند.
این داستان یک خودکشی خانوادگی است که اگرچه چیز جدیدی نیست، اما رنج خواندن و شنیدن و مواجهه با آن همواره جدید و هضم آن دشوار است.
در سده نوزدهم میلادی وقتی امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، موضوع خودکشی را برای مطالعه خود برگزید؛ به سراغ در ظاهر فردیترین و انتخابیترین تصمیم افراد رفت تا نشان دهد که چطور اختیاریترین تصمیم بشر یعنی خودکشی، نه مسالهای فردی بلکه مسالهای کاملا اجتماعی است. مسالهای که با موضوعات بسیاری از جمله مذهب، احساس همبستگی فرد درون یک جامعه، طبقه اقتصادی و بسیاری از مولفههای اجتماعی دیگر پیوند خورده است.
به وضعیت و نرخ خودکشی در ایران هم که میرسیم سالهاست که نام استان «ایلام» همواره در صدر لیست است. استانی که نرخ خودسوزی و خودکشی زنان در آن سر به فلک میکشد. کافی است نام «پتروشیمی چوار ایلام» را در همین کانال سرخط سرچ کنید، اگر بتوانید همچنان سرپا بمانید حتما از آمار خودکشی و حلقآویز کردن کارگران سرتان سوت خواهد کشید.
خودکشی کارگران، خودکشی پرستاران، خودکشی سربازان، خودکشی پناهندگان، خودکشی زنان، خودکشی نوجوانان، خودکشی کوئیرها، خودکشی زندانیان و … . به همهی این گروههای اجتماعی که نامشان با خودکشی گره خورده است خوب نگاه کنیم. گروههایی که نام هر یک با درجات بالایی از ستم سیستماتیک و تبعیض طبقاتی گره خورده است.
فقر سیستماتیک، بالابودن نرخ بیکاری، بیثباتکاری، مردسالاری و فقدان آزادی فردی زنان*، قوانین مبتنی بر شریعت، حذف و طرد افراد و گروههای اجتماعی از حداقل امکانات زیستی و معیشتی، قوانین تبعیضآمیز و ضد انسانی علیه جامعه کوئیرها، سرکوب سیاسی و … از عواملی هستند که در نهایت افراد را به تنها گزینهی پیش رو یعنی پایان بخشیدن به زندگی و خودکشی سوق میدهد.
بنابراین بیجا نخواهد بود اگر به جای خودکشی، نام قتل سیستماتیک حکومتی را برای این جنس از مرگها برگزینیم. قتلهایی که در سایهی حاکمیت حکومتی رقم میخورد که شرایط زیست حداقلی را برای گروههای مختلف اجتماعی ناممکن کرده است. این «خودکشی»ها قتلهای سیستماتیک نظامی مردسالار، مشترع، ستمگر و بهرهکش است که از سویی فقر و فلاکت را به اکثریت مردم تحمیل کرده، از سویی تمامی آزادیهای اجتماعی را از آنها سلب نموده و زنان* را از دستیابی به حقوق ابتداییشان محروم کرده و از سوی دیگر دست دزدان و غارتگران صاحب سرمایه را در بهرهکشی شدید از نیروی کار باز گذاشته است. و این وضعیت تغییر نمیکند مگر با نشاندادن درهمتنیدگی این ستمها و البته سازمانیابی و تشکلیابی رادیکال و اتحاد ستمدیگان با یکدیگر.
#خودکشی
#ایلام
#قتل_سیستماتیک
#حکومت_کشتار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
« مرگ انتخاب ما نبوده است؛
ما که با رد شلاقها بر گردههایمان زیباترین سرودها را دست در دست خواندهایم.
اما شما پیامآوران مرگید ای خداوندان تاریکی»
این داستان یک خودکشی خانوادگی است. داستان زندگی دنیا جهانفر و سجاد جهانفر که در روایت ارسالی از یاران #همراه_سرخط آمده بود که به دلیل اختلافات خانوادگی و مشکلات مالی دست به خودکشی زده و هر دو جان باختند. دنیا و سجاد جهانفر مادر و پدر دو کودک بودهاند: سمانه و مریم.
از دنیا جهانفر وصیتنامهای باقی مانده خطاب به پدر و مادر و فرزندانش. نامهای که در آن تأکید شده که دیگر توانایی تحمل اینهمه درد و زجر را ندارد و به «اختیار خود» به این زندگی پایان میدهد. وصیتنامهای که کودکان خود را به دست مادر و پدرش میسپارد و نمیداند پدر و مادرش را به چه کسانی میتواند واگذار کند.
این داستان یک خودکشی خانوادگی است که اگرچه چیز جدیدی نیست، اما رنج خواندن و شنیدن و مواجهه با آن همواره جدید و هضم آن دشوار است.
در سده نوزدهم میلادی وقتی امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، موضوع خودکشی را برای مطالعه خود برگزید؛ به سراغ در ظاهر فردیترین و انتخابیترین تصمیم افراد رفت تا نشان دهد که چطور اختیاریترین تصمیم بشر یعنی خودکشی، نه مسالهای فردی بلکه مسالهای کاملا اجتماعی است. مسالهای که با موضوعات بسیاری از جمله مذهب، احساس همبستگی فرد درون یک جامعه، طبقه اقتصادی و بسیاری از مولفههای اجتماعی دیگر پیوند خورده است.
به وضعیت و نرخ خودکشی در ایران هم که میرسیم سالهاست که نام استان «ایلام» همواره در صدر لیست است. استانی که نرخ خودسوزی و خودکشی زنان در آن سر به فلک میکشد. کافی است نام «پتروشیمی چوار ایلام» را در همین کانال سرخط سرچ کنید، اگر بتوانید همچنان سرپا بمانید حتما از آمار خودکشی و حلقآویز کردن کارگران سرتان سوت خواهد کشید.
خودکشی کارگران، خودکشی پرستاران، خودکشی سربازان، خودکشی پناهندگان، خودکشی زنان، خودکشی نوجوانان، خودکشی کوئیرها، خودکشی زندانیان و … . به همهی این گروههای اجتماعی که نامشان با خودکشی گره خورده است خوب نگاه کنیم. گروههایی که نام هر یک با درجات بالایی از ستم سیستماتیک و تبعیض طبقاتی گره خورده است.
فقر سیستماتیک، بالابودن نرخ بیکاری، بیثباتکاری، مردسالاری و فقدان آزادی فردی زنان*، قوانین مبتنی بر شریعت، حذف و طرد افراد و گروههای اجتماعی از حداقل امکانات زیستی و معیشتی، قوانین تبعیضآمیز و ضد انسانی علیه جامعه کوئیرها، سرکوب سیاسی و … از عواملی هستند که در نهایت افراد را به تنها گزینهی پیش رو یعنی پایان بخشیدن به زندگی و خودکشی سوق میدهد.
بنابراین بیجا نخواهد بود اگر به جای خودکشی، نام قتل سیستماتیک حکومتی را برای این جنس از مرگها برگزینیم. قتلهایی که در سایهی حاکمیت حکومتی رقم میخورد که شرایط زیست حداقلی را برای گروههای مختلف اجتماعی ناممکن کرده است. این «خودکشی»ها قتلهای سیستماتیک نظامی مردسالار، مشترع، ستمگر و بهرهکش است که از سویی فقر و فلاکت را به اکثریت مردم تحمیل کرده، از سویی تمامی آزادیهای اجتماعی را از آنها سلب نموده و زنان* را از دستیابی به حقوق ابتداییشان محروم کرده و از سوی دیگر دست دزدان و غارتگران صاحب سرمایه را در بهرهکشی شدید از نیروی کار باز گذاشته است. و این وضعیت تغییر نمیکند مگر با نشاندادن درهمتنیدگی این ستمها و البته سازمانیابی و تشکلیابی رادیکال و اتحاد ستمدیگان با یکدیگر.
#خودکشی
#ایلام
#قتل_سیستماتیک
#حکومت_کشتار
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
🔴 تجمع شبانهی کارگران و رانندگان خدمات شهری شهرداری ایلام
شب گذشته کارگران و رانندگان خدمات شهری شهرداری ایلام تمام شب را در محل نقلیهی شهرداری تجمع کردند. این کارگران که توسط شرکت پیمانکاری به کار گمارده شدهاند بابت خرداد، تیر و مرداد سال جاری هیچگونه حقوقی دریافت نکردهاند و حق بیمهی آنان نیز واریز نشده است.
این در حالی است که پیش از این سه ماه نیز حقوق این کارگران را شرکت پیمانکاری به شدت کاهش داده بود و در پاسخ به کارگران گفته بودند: «یا بروید و یا با همین که ما میخواهیم و میگوییم، بسوزید و بسازید».
علاوه بر این حق بیمه مهرماه و مابهالتفاوت حقوق مهرماه و آبانماه سال ۱۴۰۲ کارگران و رانندگان خدمات شهری شهرداری ایلام نیز تاکنون پرداخت نشده است.
مطابق معمول همدستی بخش خصوصی در قالب شرکت پیمانکاری خصوصی با مقامات دولتی در قامت شهرداری و شورای شهر در نهایت موجب تشدید استثمار و غارت کارگران شده است.
#ایلام
#کارگران_شهرداری
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
شب گذشته کارگران و رانندگان خدمات شهری شهرداری ایلام تمام شب را در محل نقلیهی شهرداری تجمع کردند. این کارگران که توسط شرکت پیمانکاری به کار گمارده شدهاند بابت خرداد، تیر و مرداد سال جاری هیچگونه حقوقی دریافت نکردهاند و حق بیمهی آنان نیز واریز نشده است.
این در حالی است که پیش از این سه ماه نیز حقوق این کارگران را شرکت پیمانکاری به شدت کاهش داده بود و در پاسخ به کارگران گفته بودند: «یا بروید و یا با همین که ما میخواهیم و میگوییم، بسوزید و بسازید».
علاوه بر این حق بیمه مهرماه و مابهالتفاوت حقوق مهرماه و آبانماه سال ۱۴۰۲ کارگران و رانندگان خدمات شهری شهرداری ایلام نیز تاکنون پرداخت نشده است.
مطابق معمول همدستی بخش خصوصی در قالب شرکت پیمانکاری خصوصی با مقامات دولتی در قامت شهرداری و شورای شهر در نهایت موجب تشدید استثمار و غارت کارگران شده است.
#ایلام
#کارگران_شهرداری
#مبارزات_صنفی
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism