سرخط
9.3K subscribers
21.8K photos
16.7K videos
347 files
1.22K links
سرخط اخبار کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، اقوام و محیط زیست را پوشش می‌دهد.
سرخط، صدای جنبش حق تعیین سرنوشت است، آوای انسان دی ماه، فریاد مردم آبان.

ارتباط با ادمین :
@Sarkhatist

اینستاگرامِ سرخط: Sarkhatism
آدرس ایمیل: sarkhatism@gmail.com
Download Telegram
سرخط
Photo
🔴 مرگ سه پرستار بر اثر فشار کاری
✔️ وقتی از فشار استثمار می‌گوییم دقیقا از چه حرف می‌زنیم؟


دبیرکل خانه پرستار کشور گفت: طی یک ماه گذشته، ۳ نفر از پرستاران ما در خواب فوت کردند و دلیل فوت‌شان، «سندروم کاروشی» و مرگ بر اثر کار زیاد بود. امروز، پرستاری که در بیمارستان‌های ما کار می‌کند، یک پرستار خسته و بی‌انگیزه و فرسایش داده شده است که اگر مهاجرت نمی‌کند، ترک کار می‌کند و تغییر شغل می‌دهد.

سندروم کاروشی چیست؟
🖊 میوا سادو، گزارشگر شبکه‌ی NHK ژاپن بود که روز ۲۴ ژوئیه‌ی ۲۰۱۳ در حالی که مشغول انجام وظیفه در جریان پوشش انتخابات شهرداری توکیو، بود درگذشت و پیکرش را در حالی که تلفن همراه در دستش بود پیدا کردند.

🖊 پزشکان بی‌درنگ اعلام کردند میوا سادو از نارسایی قلبی مادرزادی مرده است. اما وزارت کار ژاپن بیشتر تحقیق کرد و به این نتیجه رسید که علت مرگ او کاروشی (Karoshi) یعنی فشار کاری بوده است. ماه پیش‌اش او با ۱۵۹ ساعت اضافه‌کاری خودش را خرد کرده بود. به عبارت دیگر، چهار هفته‌ی پیاپی روزانه به اندازه‌ی دو نوبت هشت ساعته کار کرده بود. مقدار غیررسمی اضافه‌کاری‌اش احتمالا از این هم تجاوز می‌کرد. در هفته‌های پس از مرگ او، پدرش محتویات گوشی و رایانه‌ی او را زیرورو کرد و پی برد که در ماه پیش از مرگش دست‌کم ۲۰۹ ساعت اضافه کار کرده است.


🩸 باری پیش‌تر از این فاجعه و درجه‌ی استثمار پرستاران نوشته بودیم. امروز به نظر می‌رسد با اعلام اخبارِ مرگ نه بر اثر خودکشی که بر اثر «کاروشی» باید به فکر «اقدامِ مؤثر» علیه نظمِ سرمایه‌ی انسان‌ بر باد ده باشیم.
به راستی که در سرمایه‌داری، «کار به لاشه‌ی زمان» فروکاسته می‌شود و برای سرمایه‌داران (چه در هیأت کلاسیک کارخانه‌دار باشند، چه رئیس بیمارستان، چه مدیر مدرسه باشد و چه رئیس دانشگاه) چیزی جز هرچه بیشتر انباشته شدن این ساعت کار مهم نیست. پرستاران تو گویی دستمال کاغذی‌هایی هستند که با فین کردن باید به‌دورشان انداخت و بسته‌ی جدیدی خرید. این است قانون انباشت سرمایه.

#کاروشی
#مرگ_پرستاران
#انباشت_سرمایه
#استثمار
#بیمارستان

@sarkhatism
Forwarded from نقد
▫️ شِمای مارکسی بازتولید ساده
▫️انباشت سرمایه: بخش نخست، فصل چهارم


۴ اوت ۲۰۲۴

نوشته‌ی: رزا لوکزامبورگ
ترجمه‌ی: کمال خسروی

🔸 اگر ما کل محصول جامعه‌ای را که به شیوه‌ی سرمایه‌دارانه تولید می‌کند به‌مثابه‌ی یک کلیت و در مقام محصول کار سالی درنظر بگیریم که قصد واکاوی اجزای مربوط به آن را داریم، آن‌گاه فرمول مذکور، فرمولی به تمام معنا دقیق است. عنصر c در این فرمول نشان می‌دهد چه مقدار کار گذشته، کار انجام‌یافته در سال‌های پیشین، در هیأت وسائل تولید، در محصول سال جاری مداخله دارد. عنصر v+m، اجزای ترکیبیِ محصولی را نشان می‌دهد که منحصراً در سال اخیر به میانجی کارِ تازه آفریده شده است و سرانجام رابطه‌ی v و m، توزیع و تقسیم سهم سالانه‌ی کار جامعه بین حفظ و بقای کارکنندگان و نا‌ـ‌کارکنندگان را به ما نشان می‌دهد. این واکاوی، برای بازتولید تکْ سرمایه نیز، فارغ از پیکره‌ی مادی محصولی که پدید آورده، درست و تعیین‌کننده است. نزد سرمایه‌دار صنعت ماشینی، c ، v و m بدون هیچ‌گونه تمایزی دوباره در هیأت ماشین یا اجزای ماشین پدیدار می‌شوند. نزد هم‌کارش در شاخه‌ی [تولید] شکر c، v و m، در هیأت شکر از درون فرآیند تولید زاده می‌شوند. نزد مالک یک رقاص‌خانه، در قالب غمزه‌های رقاصان و اداهای «شعبده‌بازان» شیئیت می‌یابند. تمایز آن‌ها با یک‌دیگر در محصولی بی‌تمایز، فقط این است که آن‌ها اجزای ارزشی و سهم ارزشیِ مقسومی از محصول‌اند. و این امر، به تنهایی برای بازتولید تکْ سرمایه کاملاً بسنده است. زیرا بازتولید تکْ سرمایه با پیکره‌ی ارزشی سرمایه آغاز می‌شود و نقطه‌ی عزیمتش مبلغ معینی پول است که از تحقق [ارزش] محصولات تولیدشده به‌دست آمده است. به این ترتیب، فرمول c+v+m شالوده‌ای است موجود برای تقسیم و توزیع آن مبلغ پول به بخشی برای خرید وسائل مادی تولید، بخشی دیگر برای خرید نیروی کار و بخش سومی برای مصرف شخصی سرمایه‌دار، اگر ــ چنان‌که ما در این‌جا و در وهله‌ی نخست فرض گرفته‌ایم ــ بازتولید ساده صورت پذیرد، یا فقط بخشی از آن به مصرف شخصی سرمایه‌دار برسد و بخشی دیگر به خدمت بزرگ‌تر کردن سرمایه درآید؛ در این‌صورت قرار است بازتولید گسترده صورت گیرد. این‌که سرمایه‌دار باید برای بازتولید واقعی با چنین توزیع و تقسیمی برای سرمایه‌ی پولیْ دوباره به بازار کالاها گام نهد تا بتواند پیش‌شرط‌های عینی تولید ــ یعنی مواد خام، کارافزارها و غیره و نیز نیروی کار ــ را به‌دست آورد، امری است بدیهی. اما این امر که تکْ سرمایه‌دار بتواند در بازارْ وسائل تولید و نیروی کاری را که برای کسب‌وکارش به آن نیاز دارد، به‌طور واقعی هم پیدا کند، در نگاه تکْ سرمایه‌دار و ایدئولوگ‌های دانشمندش، همانا اقتصاددانانِ ولنگار نیز بدیهی به‌نظر می‌آید.

🔸 در شیوه‌ی تولید سرمایه‌داریْ کار گذشته‌ی انباشت‌شده در وسائل تولید جامعه به هیأت سرمایه درمی‌آیند و پرسش معطوف به تبار کار گذشته‌ای که شالوده‌ی فرآیند بازتولید را می‌سازد، به پرسش ناظر بر زایش و پیدایش سرمایه دگردیسی می‌یابد. این نقطه‌ی زایش و پیدایش بی‌گمان به مراتب کم‌تر افسانه‌ای است و برعکس با سطوری خونین از تاریخ عصر نوین به‌مثابه‌ی تاریخِ به‌اصطلاح انباشت آغازین نوشته شده است. اما خودِ این واقعیت که ما نمی‌توانیم به بازتولید ساده جز چیزی بیندیشیم که مستلزم کار گذشته‌ی انباشت‌شده‌ای است که حجمش از کار صرف‌شده برای حفظ و بقای جامعه متجاوز است، نیشتر به زخم بازتولید ساده می‌زند و ثابت می‌کند که بازتولید ساده نه صرفاً برای تولید سرمایه‌دارانه، بلکه برای هر گامی از پیشرفت تمدن به‌طور اعم، افسانه‌ای بیش نیست. برای آن‌که بتوانیم تصور دقیقی از این افسانه ــ در این دیسه‌نما ــ به‌دست آوریم، باید به عنوان پیش‌شرطش رویداد یک دوره‌ی تولیدیِ سپری‌شده‌ای را مفروض بگیریم که غیرممکن بود خود فقط به بازتولید ساده محدود باشد، بلکه راستا و آماجش پیشاپیش بازتولید گسترده بوده است...


🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-4dD


#رزا_لوکزامبورگ
#کمال_خسروی
#شمای_بازتولید_ساده
#انباشت_سرمایه

👇🏽

🖋@naghd_com