🔴 بازگشت سیدجواد سیدی به زندان در پی عدم تمدید مرخصی
سید جواد سیدی، زندانی سیاسی، با پایان مرخصی کوتاهمدت خود، عصر روز ۲۶ آذرماه به زندان اوین بازگشت.
این زندانی سیاسی که دوران محکومیت ۴ سال و ۶ ماههاش را میگذراند، بعد از مرگ پدر خود، سید حسین سیدی، از زندانیان سیاسی دهه شصت که بارها به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق، بازداشت، شکنجه و به احکام طولانیمدت محکوم شده بود، با قرار وثیقهی سنگین به مرخصی اعزام شد.
او که در طول شدت یافتن بیماری پدر از حق مرخصی محروم مانده بود، پس از مرگ پدر خود با قرار وثیقهی کوتاهمدت به مرخصی آمده و روز ۲۶ آذرماه با پایان یافتن مرخصی، به زندان اوین بازگشت.
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
#مقاومت_زندگیست
@sarkhatism
سید جواد سیدی، زندانی سیاسی، با پایان مرخصی کوتاهمدت خود، عصر روز ۲۶ آذرماه به زندان اوین بازگشت.
این زندانی سیاسی که دوران محکومیت ۴ سال و ۶ ماههاش را میگذراند، بعد از مرگ پدر خود، سید حسین سیدی، از زندانیان سیاسی دهه شصت که بارها به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق، بازداشت، شکنجه و به احکام طولانیمدت محکوم شده بود، با قرار وثیقهی سنگین به مرخصی اعزام شد.
او که در طول شدت یافتن بیماری پدر از حق مرخصی محروم مانده بود، پس از مرگ پدر خود با قرار وثیقهی کوتاهمدت به مرخصی آمده و روز ۲۶ آذرماه با پایان یافتن مرخصی، به زندان اوین بازگشت.
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
#مقاومت_زندگیست
@sarkhatism
Forwarded from نقد
▫️ درسهایی تازه از غزه
31 دسامبر 2023
نوشتهی: ریما صالحه فضه
ترجمهی: تارا بهروزیان
📝 یادداشت پیش رو متن سخنرانی ریما صالحه فضه در شب اختتامیهی نمایشگاه هنری «بر این زمین» است. در این نمایشگاه که با هدف بزرگداشت فرهنگ هنری فلسطین از 19 تا 26 نوامبر 2023 در دبی برگزار شد آثار شُماری از هنرمندان فلسطینی به نمایش درآمد. عنوان این نمایشگاه برگرفته از شعر معروف محمود درویش شاعر بزرگ فلسطینی است.
🔸 پانزده سال است دربارهی سیاست فرهنگی فلسطین کار میکنم و مینویسم. و با این حال در 50 روز گذشته، کلمات در برابر نسلکشی اسرائیل پوچ و قاصرند. نزدیک به دو ماه است که تصاویر غزه پیوسته بهطور زنده بر صفحهی تلویزیونهایمان نقش بسته است؛ گویی غزه به نمایشگاهی از تصاویر ویرانشهری بدل شده که وحشت سیاست الحاقگرایانه و نابودگرایانهی اسرائیل در قبال فلسطینیها، نهادها و سرزمینشان را عریان پیش چشم میگذارد. و البته این امر ما را دربارهی آیندهی فلسطین بسیار نگران میکند. امروز، در این مداخلهی کوچک، قصد دارم از یک لنز فرهنگی به بحران کنونی، به ویژه روند خشونتبار فرهنگزدایی اسرائیل بنگرم، به این امید که شاید از این طریق تاحدی بتوانم به کابوس بیپایانی بپردازم که همگی شاهدش هستیم.
🔸 همهی ما تصاویر بینهایت هولناک این عدمانسانیت غیرقابل توصیف را که بر ستمدیدگان تحمیل شده و غزه را غیرقابل زندگی کرده دیدهایم: مکانی در حال زوال به واسطهی ویرانی، مرگ و بیماری. این تصاویر نسلکشی درمجموع آرشیوی از فرهنگ خشونت و ظلم پنهان اسرائیل ارائه میدهد که خواهان نامرئی شدن فلسطین است. کاملاً برعکس، تصاویری که در این نمایشگاه ما را احاطه کردهاند، آرشیوی از پایندگی در برابر آوارگی، پاکسازی قومی و محوسازی استعماری را به نمایش میگذارند. این نمایشگاه بیش از آنکه صرفاً تجلیلی از هنرمندان فلسطینی باشد، عشق، مراقبت و امید جمعی مشترکمان برای فلسطین و پایندگی آن را به ما یادآوری میکند. نمایان ساختن تاریخ فرهنگیِ استوار ما، فراتر از تصاویر مورد انتظار ویرانی و ناامیدی، نمایشی نیرومند از همبستگی و یادآور اهمیت کنش جمعی است.
🔸 اسرائیل و متحدانش با دستکاری زبانی و آنچه نمایندهی سازمان ملل در فلسطین، نادا طربوش، اخیراً آن را «دروغرسانی دولتی» نامید، از طریق تغییر نام نسلکشی به مبارزهی اخلاقی علیه «حیوانات انسانی»، به دنبال تضعیف مقاومت مشروع فلسطینیان در برابر اشغالگری هستند... هنرمندان، متصدیان و مدیران فرهنگی به خاطر ایستادگی در کنار فلسطین مجازات میشوند. امید این است که منتقدان اسرائیل را به سکوت وادار کنند. تحریف موجود اخیراً باعث شد که آن بویر، سردبیر بخش شعر نیویورک تایمز، این بیانیهی قدرتمند را در پاسخ به «جنگ دولت اسرائیل با حمایت آمریکا علیه مردم غزه» منتشر کند: «از آنجا که وضعیت موجود ما ابراز وجود است، گاهی اوقات مؤثرترین شیوهی اعتراض برای هنرمند، امتناع است. من نمیتوانم در میانهی لحن ”معقول“ کسانی که قصد دارند ما را با این رنج نامعقول سازگار کنند، دربارهی شعر بنویسم. دیگر تعبیرهای احمقانه بس است. دیگر بس است این دوزخهای ضدعفونیشده با کلام. دیگر دروغهای جنگطلبانه بس است. اگر این استعفا حفرهای به اندازهی شعر در اخبار ایجاد کند، شکل اصیل بیان است.»
کنش امتناعی بویر در گفتوگوی مستقیم با همان چیزی است که شاعر فقید فلسطینی، مريد البرغوثي، آن را اثر فرسایندهی واژهکشی مینامید؛ تحریف عامدانه و از روی قصد زبان برای تغییر بازنماییِ راستین. برغوثی در مقالهی خود در سال 2003 با عنوان واژهکشی استدلال میکند که دستکاریهای کلامی و زبانی اسرائیل میتواند به ما کمک کند تا بفهمیم نسلکشیها چگونه اتفاق میافتند، اما بهطور مشخصتر، کمک میکند درک کنیم که چگونه چنین تحریفهاییْ نقشی حیاتی در امکان بازنگاشت استعماری اسرائیل از فلسطین تاریخی ایفا میکنند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Qo
#ریما_صالحه_فضه #تارا_بهروزیان
#مقاومت_فلسطین #غزه #استعمار #نسلکشی
👇🏽
🖋@naghd_com
31 دسامبر 2023
نوشتهی: ریما صالحه فضه
ترجمهی: تارا بهروزیان
📝 یادداشت پیش رو متن سخنرانی ریما صالحه فضه در شب اختتامیهی نمایشگاه هنری «بر این زمین» است. در این نمایشگاه که با هدف بزرگداشت فرهنگ هنری فلسطین از 19 تا 26 نوامبر 2023 در دبی برگزار شد آثار شُماری از هنرمندان فلسطینی به نمایش درآمد. عنوان این نمایشگاه برگرفته از شعر معروف محمود درویش شاعر بزرگ فلسطینی است.
🔸 پانزده سال است دربارهی سیاست فرهنگی فلسطین کار میکنم و مینویسم. و با این حال در 50 روز گذشته، کلمات در برابر نسلکشی اسرائیل پوچ و قاصرند. نزدیک به دو ماه است که تصاویر غزه پیوسته بهطور زنده بر صفحهی تلویزیونهایمان نقش بسته است؛ گویی غزه به نمایشگاهی از تصاویر ویرانشهری بدل شده که وحشت سیاست الحاقگرایانه و نابودگرایانهی اسرائیل در قبال فلسطینیها، نهادها و سرزمینشان را عریان پیش چشم میگذارد. و البته این امر ما را دربارهی آیندهی فلسطین بسیار نگران میکند. امروز، در این مداخلهی کوچک، قصد دارم از یک لنز فرهنگی به بحران کنونی، به ویژه روند خشونتبار فرهنگزدایی اسرائیل بنگرم، به این امید که شاید از این طریق تاحدی بتوانم به کابوس بیپایانی بپردازم که همگی شاهدش هستیم.
🔸 همهی ما تصاویر بینهایت هولناک این عدمانسانیت غیرقابل توصیف را که بر ستمدیدگان تحمیل شده و غزه را غیرقابل زندگی کرده دیدهایم: مکانی در حال زوال به واسطهی ویرانی، مرگ و بیماری. این تصاویر نسلکشی درمجموع آرشیوی از فرهنگ خشونت و ظلم پنهان اسرائیل ارائه میدهد که خواهان نامرئی شدن فلسطین است. کاملاً برعکس، تصاویری که در این نمایشگاه ما را احاطه کردهاند، آرشیوی از پایندگی در برابر آوارگی، پاکسازی قومی و محوسازی استعماری را به نمایش میگذارند. این نمایشگاه بیش از آنکه صرفاً تجلیلی از هنرمندان فلسطینی باشد، عشق، مراقبت و امید جمعی مشترکمان برای فلسطین و پایندگی آن را به ما یادآوری میکند. نمایان ساختن تاریخ فرهنگیِ استوار ما، فراتر از تصاویر مورد انتظار ویرانی و ناامیدی، نمایشی نیرومند از همبستگی و یادآور اهمیت کنش جمعی است.
🔸 اسرائیل و متحدانش با دستکاری زبانی و آنچه نمایندهی سازمان ملل در فلسطین، نادا طربوش، اخیراً آن را «دروغرسانی دولتی» نامید، از طریق تغییر نام نسلکشی به مبارزهی اخلاقی علیه «حیوانات انسانی»، به دنبال تضعیف مقاومت مشروع فلسطینیان در برابر اشغالگری هستند... هنرمندان، متصدیان و مدیران فرهنگی به خاطر ایستادگی در کنار فلسطین مجازات میشوند. امید این است که منتقدان اسرائیل را به سکوت وادار کنند. تحریف موجود اخیراً باعث شد که آن بویر، سردبیر بخش شعر نیویورک تایمز، این بیانیهی قدرتمند را در پاسخ به «جنگ دولت اسرائیل با حمایت آمریکا علیه مردم غزه» منتشر کند: «از آنجا که وضعیت موجود ما ابراز وجود است، گاهی اوقات مؤثرترین شیوهی اعتراض برای هنرمند، امتناع است. من نمیتوانم در میانهی لحن ”معقول“ کسانی که قصد دارند ما را با این رنج نامعقول سازگار کنند، دربارهی شعر بنویسم. دیگر تعبیرهای احمقانه بس است. دیگر بس است این دوزخهای ضدعفونیشده با کلام. دیگر دروغهای جنگطلبانه بس است. اگر این استعفا حفرهای به اندازهی شعر در اخبار ایجاد کند، شکل اصیل بیان است.»
کنش امتناعی بویر در گفتوگوی مستقیم با همان چیزی است که شاعر فقید فلسطینی، مريد البرغوثي، آن را اثر فرسایندهی واژهکشی مینامید؛ تحریف عامدانه و از روی قصد زبان برای تغییر بازنماییِ راستین. برغوثی در مقالهی خود در سال 2003 با عنوان واژهکشی استدلال میکند که دستکاریهای کلامی و زبانی اسرائیل میتواند به ما کمک کند تا بفهمیم نسلکشیها چگونه اتفاق میافتند، اما بهطور مشخصتر، کمک میکند درک کنیم که چگونه چنین تحریفهاییْ نقشی حیاتی در امکان بازنگاشت استعماری اسرائیل از فلسطین تاریخی ایفا میکنند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Qo
#ریما_صالحه_فضه #تارا_بهروزیان
#مقاومت_فلسطین #غزه #استعمار #نسلکشی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
درسهایی تازه از غزه
نوشتهی: ریما صالحه فضه ترجمهی: تارا بهروزیان امروز، در این مداخلهی کوچک، قصد دارم از یک لنز فرهنگی به بحران کنونی، بهویژه روند خشونتبار فرهنگزدایی اسرائیل بنگرم، به این امید که شاید از اینطر…
سرخط
Photo
🔴 محرومیت از تماس و ملاقات برای سه زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین
امروز، ۱۱ دیماه، «ایران جلیلی»، مادر «نسیم سلطانبیگی»، در صفحهی اینستاگرام خود اطلاع داده که روز گذشته، علیرغم مراجعه به زندان اوین موفق به ملاقات با فرزند خود نشده.
«... به ما و خانوادهی الهه محمدی و نیلوفر حامدی اجازهی ملاقات داده نشد و گفتند که علت این محدودیت که تا پایان دیماه ادامه خواهد داشت، استفادهی خارج از مقررات از تلفن زندان است».
حقیقتا که اوباش جمهوری اسلامی در جرمتراشی و بهانهگیری برای اعمال فشار و سرکوب، کمنظیرند. اما بینظیر مقاومت و ایستادگی زندانیان و شجاعت خانوادههای آنها در افشای ظلم است.
#نسیم_سلطانبیگی
#نیلوفر_حامدی
#الهه_محمدی
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
#مقاومت_زندگی_ست
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#زن_زندگی_آزادی
@sarkhatism
امروز، ۱۱ دیماه، «ایران جلیلی»، مادر «نسیم سلطانبیگی»، در صفحهی اینستاگرام خود اطلاع داده که روز گذشته، علیرغم مراجعه به زندان اوین موفق به ملاقات با فرزند خود نشده.
«... به ما و خانوادهی الهه محمدی و نیلوفر حامدی اجازهی ملاقات داده نشد و گفتند که علت این محدودیت که تا پایان دیماه ادامه خواهد داشت، استفادهی خارج از مقررات از تلفن زندان است».
حقیقتا که اوباش جمهوری اسلامی در جرمتراشی و بهانهگیری برای اعمال فشار و سرکوب، کمنظیرند. اما بینظیر مقاومت و ایستادگی زندانیان و شجاعت خانوادههای آنها در افشای ظلم است.
#نسیم_سلطانبیگی
#نیلوفر_حامدی
#الهه_محمدی
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
#مقاومت_زندگی_ست
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#زن_زندگی_آزادی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 محکومیت مجدد مریم اکبریمنفرد به سه سال حبس
«مریم اکبریمنفرد» که پانزدهمین سال حبس خود را در تبعید و در زندان سمنان میگذراند، به اتهام «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی»، «توهین به رهبری» و «تشویق مردم به برهم زدن نظم عمومی» مجددا به ۳ سال حبس محکوم شده است.
پروندهی جدید علیه این زندانی سیاسی که منجر به صدور چنین حکمی شده، به دلیل نگارش نامه از داخل زن ان، در مورد کشتار زندانیان سیاسی در طول دههی شصت و بیانیههای او در همراهی با قیام ژینا گ، گشوده شده بود.
این زندانی سیاسی در سال ۱۳۸۸، به اتهام محاربه و هواداری «سازمان مجاهدین خلق ایران» بازداشت شده و از آن زمان تا کنون، بدون برخورداری از حتی یک روز مرخصی محبوس است.
#مریم_اکبریمنفرد
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
#مقاومت_زندگی_ست
@sarkhatism
«مریم اکبریمنفرد» که پانزدهمین سال حبس خود را در تبعید و در زندان سمنان میگذراند، به اتهام «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی»، «توهین به رهبری» و «تشویق مردم به برهم زدن نظم عمومی» مجددا به ۳ سال حبس محکوم شده است.
پروندهی جدید علیه این زندانی سیاسی که منجر به صدور چنین حکمی شده، به دلیل نگارش نامه از داخل زن ان، در مورد کشتار زندانیان سیاسی در طول دههی شصت و بیانیههای او در همراهی با قیام ژینا گ، گشوده شده بود.
این زندانی سیاسی در سال ۱۳۸۸، به اتهام محاربه و هواداری «سازمان مجاهدین خلق ایران» بازداشت شده و از آن زمان تا کنون، بدون برخورداری از حتی یک روز مرخصی محبوس است.
#مریم_اکبریمنفرد
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
#مقاومت_زندگی_ست
@sarkhatism
🔴 محرومیت سروناز احمدی از حق ملاقات، تماس، دریافت کتاب و اجازهی ترجمه
سروناز احمدی، مترجم و فعال سیاسی، که در حال گذران حبس در زندان اوین است، از ملاقات و تماس با خانواده محروم شده و اجازهی دریافت کتاب در زندان و تحویل متون ترجمهشدهی خود به خانواده را نیز ندارد.
مسئولان زندان به این زندانی سیاسی اعلام کردهاند که به مدت سه هفته حق تماس و ملاقات با خانواده، حتی همسرش، «کامیار فکور»، که او نیز در اوین محبوس است، را ندارد.
و در عین حال، محتوای کتابهایی که ترجمه میکند، مورد تایید مسئولان زندان نیست.
#سروناز_احمدی
#زندانی_سیاسی
#مقاومت_زندگی_ست
@sarkhatism
سروناز احمدی، مترجم و فعال سیاسی، که در حال گذران حبس در زندان اوین است، از ملاقات و تماس با خانواده محروم شده و اجازهی دریافت کتاب در زندان و تحویل متون ترجمهشدهی خود به خانواده را نیز ندارد.
مسئولان زندان به این زندانی سیاسی اعلام کردهاند که به مدت سه هفته حق تماس و ملاقات با خانواده، حتی همسرش، «کامیار فکور»، که او نیز در اوین محبوس است، را ندارد.
و در عین حال، محتوای کتابهایی که ترجمه میکند، مورد تایید مسئولان زندان نیست.
#سروناز_احمدی
#زندانی_سیاسی
#مقاومت_زندگی_ست
@sarkhatism
سرخط
Photo
محکومیت یک کودک زیر سن قانونی به حبس تعزیری و جریمهی نقدی
«نیروانا تربتینژاد»، که در سالگرد قیام ژینا بازداشت شده بود، به رای دادگاه بدوی به ده ماه حبس تعزیری و پرداخت ۲ میلیون تومان جریمهی نقدی محکوم شده است.
نیروهای امنیتی این نوجوان ساکن گرگان را در سالگرد قیام ژینا، از خانهاش ربوده و برای چند هفته در سلول انفرادی تحت شکنجهی جسمی و روانی قرار دادهاند تا او را وادار به اعتراف اجباری کنند.
در طول مدت حبس در انفرادی، مامورین زندان از دادن لباس زیر به او امتناع کرده، تا جایی که او دچار عفونت شده.
در یکی از جلسات طولانی و چندین ساعتهی بازجویی با چشم بسته، یکی از بازجویان با قندان به سر او کوبیده که باعث شده برای مدت کوتاهی هوشیاریاش را از دست بدهد.
جمهوری حقیر اسلامی به درستی از کودکان هم میترسد، چون ارادهی تغییر را بارها و بارها در آنها دیده است.
#نیروانا_تربتینژاد
#گرگان
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
#مقاومت_زندگی_ست
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#زن_زندگی_آزادی
@sarkhatism
«نیروانا تربتینژاد»، که در سالگرد قیام ژینا بازداشت شده بود، به رای دادگاه بدوی به ده ماه حبس تعزیری و پرداخت ۲ میلیون تومان جریمهی نقدی محکوم شده است.
نیروهای امنیتی این نوجوان ساکن گرگان را در سالگرد قیام ژینا، از خانهاش ربوده و برای چند هفته در سلول انفرادی تحت شکنجهی جسمی و روانی قرار دادهاند تا او را وادار به اعتراف اجباری کنند.
در طول مدت حبس در انفرادی، مامورین زندان از دادن لباس زیر به او امتناع کرده، تا جایی که او دچار عفونت شده.
در یکی از جلسات طولانی و چندین ساعتهی بازجویی با چشم بسته، یکی از بازجویان با قندان به سر او کوبیده که باعث شده برای مدت کوتاهی هوشیاریاش را از دست بدهد.
جمهوری حقیر اسلامی به درستی از کودکان هم میترسد، چون ارادهی تغییر را بارها و بارها در آنها دیده است.
#نیروانا_تربتینژاد
#گرگان
#زندانی_سیاسی
#جمهوری_سرکوب
#مقاومت_زندگی_ست
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#زن_زندگی_آزادی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 از مقاومت روزمره تا روزمرگی مقاومت
☑️ در جریان «قیام ژینا» از این صحبت شد که زنان در مواجهه با جمهوری اسلامی درگیر «مقاومت روزمره» هستند و همینکه هر روز دختری یا زنی بدون حجاب به خیابان میآید و خطر مواجهه با مأموران گشت ارشاد و حجاببان را به جان میخرد، به نحوی درگیر «مقاومت روزمره» است.
☑️ از سوی دیگر ما شاهد آنیم که هر هفته در روزهایی مشخص گروههای مختلفی از بازنشستگان (تأمین اجتماعی و فولاد و مخابرات) مبادرت به تجمع اعتراضی میکنند و در مقابل ادارات تأمین اجتماعی مطالبات خویش را فریاد میزنند و نسبت به رویههای جاری اعتراض میکنند.
☑️ این مقاومتها در حالی است که نظام از حیث سیستماتیک در حال طراحی پیشرویهای ظالمانهی خود است: از طرح افزایش سن بازنشستگی تا طرح حجاب. رژیم حتی مقاومتهای انفرادی دختران و زنان در خیابان و یا بعضا برخی از اعتراضات بازنشستگان را تحمل نمیکند. مشکل از مطالبات به حق نیست، بلکه یک «رویهای» باعث بی اثر شدن این مقاومتها شده است.
☑️ این وضعیت را باید دچار «روزمرگی شدن» مقاومتها دانست. وضعیتی که در آن عناصر خواهان تغییر حی و حاضرند اما چیزی تغییر نمیکند.
درست مثل حضور احزاب چپ پارلمانی در پارلمانهای غربی میماند که علیرغم تفاوتهای شعاریشان با راستها، هنگامی که بر کُرسیهای قدرت تکیه میزنند، چیزی تغییر نمیکند و همه چیز در بهترین حالت همانطور که بود باقی میماند. واضح و روشن است که افراد درگیرِ «مقاومت روزمره» بر کُرسی قدرتی تکیه نزدهاند؛ این مقایسه از بابت «عملکرد بدون تأثیر بر بنیانهای سیستم» است.
برای مثال مبارزات مسالمتآمیز زیستمحیطی را درنظر بگیرید که علیرغم تظاهراتهای گسترده و هشدارهای مکرر به وضعیت وخیم زیستبوم، اما کارخانهها و شرکتها بل قدرت بهه آلایندگیهای خود ادامه میدهند.
☑️ اینجا باید «نوع سازماندهی» را تغییر داد و الا مطالبات بسیار هم بهجا و درستاند. اما با این شکل از طرح کردنشان، سیستم گامی به عقب برنخواهد داشت. اما منظور از «تغییر نوع سازماندهی» چیست؟ اینجا فُرم از محتوا جدا نیست. نمیشود خواهان «انقلاب» بود اما «سازماندهی انقلابی» نداشت. ما نمیتوانیم به شکلی مبتنی بر مبارزات تماما علنی و مسالمتآمیز سیستم را گامی به عقب نشانیم. نمونهی فرانسه را بنگریم: سه دولت با سه ایدئولوژی از ۲۰۰۴ بر سر کار آمدند: سارکوزی محافظهکار، اولاند سوسیالیست و ماکرون لیبرال؛ هر سه رئیسجمهوری بر «افزایش سن بازنشستگی» ایستادند و جامعه علیرغم قیامهای بزرگ و چندهفتهای موفق نشد که گامی سیستم را به عقب براند. تکلیف در رابطه با امثال جمهوری اسلامی که روشن است.
☑️ البته که موضوع سازماندهی چیزی نیست که بتوان در این چند خط به آن پرداخت و راهحلی برایش ارائه داد اما میتوان این موضوع را بدل به مسألهی مورد گفتگوی درون جنبشی کرد. سازماندهی انقلابی مستلزم تعرض به سیستم است و منتظر نمیماند تا سیستم به او ضربهای بزند و سپس دست به اعتراض بزند. این به معنی رها کردن عرصهی نبردهای صنفی نیست، اما باید دانست که این نبردها بنا نیست الیالعبد تدافعی باشند و پس از دریافت ضربه از حکومت، علیه آن دست به شِکوه و شکایت بزنند.
#مقاومت_روزمره
#روزمرگی_مقاومت
#مبارزه
#سازماندهی
#مطالبهگری
#لایحه_حجاب
#سن_بازنشستگی
@sarkhatism
☑️ در جریان «قیام ژینا» از این صحبت شد که زنان در مواجهه با جمهوری اسلامی درگیر «مقاومت روزمره» هستند و همینکه هر روز دختری یا زنی بدون حجاب به خیابان میآید و خطر مواجهه با مأموران گشت ارشاد و حجاببان را به جان میخرد، به نحوی درگیر «مقاومت روزمره» است.
☑️ از سوی دیگر ما شاهد آنیم که هر هفته در روزهایی مشخص گروههای مختلفی از بازنشستگان (تأمین اجتماعی و فولاد و مخابرات) مبادرت به تجمع اعتراضی میکنند و در مقابل ادارات تأمین اجتماعی مطالبات خویش را فریاد میزنند و نسبت به رویههای جاری اعتراض میکنند.
☑️ این مقاومتها در حالی است که نظام از حیث سیستماتیک در حال طراحی پیشرویهای ظالمانهی خود است: از طرح افزایش سن بازنشستگی تا طرح حجاب. رژیم حتی مقاومتهای انفرادی دختران و زنان در خیابان و یا بعضا برخی از اعتراضات بازنشستگان را تحمل نمیکند. مشکل از مطالبات به حق نیست، بلکه یک «رویهای» باعث بی اثر شدن این مقاومتها شده است.
☑️ این وضعیت را باید دچار «روزمرگی شدن» مقاومتها دانست. وضعیتی که در آن عناصر خواهان تغییر حی و حاضرند اما چیزی تغییر نمیکند.
درست مثل حضور احزاب چپ پارلمانی در پارلمانهای غربی میماند که علیرغم تفاوتهای شعاریشان با راستها، هنگامی که بر کُرسیهای قدرت تکیه میزنند، چیزی تغییر نمیکند و همه چیز در بهترین حالت همانطور که بود باقی میماند. واضح و روشن است که افراد درگیرِ «مقاومت روزمره» بر کُرسی قدرتی تکیه نزدهاند؛ این مقایسه از بابت «عملکرد بدون تأثیر بر بنیانهای سیستم» است.
برای مثال مبارزات مسالمتآمیز زیستمحیطی را درنظر بگیرید که علیرغم تظاهراتهای گسترده و هشدارهای مکرر به وضعیت وخیم زیستبوم، اما کارخانهها و شرکتها بل قدرت بهه آلایندگیهای خود ادامه میدهند.
☑️ اینجا باید «نوع سازماندهی» را تغییر داد و الا مطالبات بسیار هم بهجا و درستاند. اما با این شکل از طرح کردنشان، سیستم گامی به عقب برنخواهد داشت. اما منظور از «تغییر نوع سازماندهی» چیست؟ اینجا فُرم از محتوا جدا نیست. نمیشود خواهان «انقلاب» بود اما «سازماندهی انقلابی» نداشت. ما نمیتوانیم به شکلی مبتنی بر مبارزات تماما علنی و مسالمتآمیز سیستم را گامی به عقب نشانیم. نمونهی فرانسه را بنگریم: سه دولت با سه ایدئولوژی از ۲۰۰۴ بر سر کار آمدند: سارکوزی محافظهکار، اولاند سوسیالیست و ماکرون لیبرال؛ هر سه رئیسجمهوری بر «افزایش سن بازنشستگی» ایستادند و جامعه علیرغم قیامهای بزرگ و چندهفتهای موفق نشد که گامی سیستم را به عقب براند. تکلیف در رابطه با امثال جمهوری اسلامی که روشن است.
☑️ البته که موضوع سازماندهی چیزی نیست که بتوان در این چند خط به آن پرداخت و راهحلی برایش ارائه داد اما میتوان این موضوع را بدل به مسألهی مورد گفتگوی درون جنبشی کرد. سازماندهی انقلابی مستلزم تعرض به سیستم است و منتظر نمیماند تا سیستم به او ضربهای بزند و سپس دست به اعتراض بزند. این به معنی رها کردن عرصهی نبردهای صنفی نیست، اما باید دانست که این نبردها بنا نیست الیالعبد تدافعی باشند و پس از دریافت ضربه از حکومت، علیه آن دست به شِکوه و شکایت بزنند.
#مقاومت_روزمره
#روزمرگی_مقاومت
#مبارزه
#سازماندهی
#مطالبهگری
#لایحه_حجاب
#سن_بازنشستگی
@sarkhatism
🔴 پیوستن زندانیان از چندین زندان به اعتصاب غذای محبوسین قزلحصار
به دنبال نامهی درخواست همبستگی جمعی از زندانیان زیر حکم اعدام در زندان قزلحصار برای توقف حکم و اعلام اعتصاب غذا در سهشنبهها و پس از قتل حکومتی چهار زندانی کورد، روز گذشته ده تن از زندانیان سیاسی محبوس در این زندان اعلام کردند که به حمایت از آنان به این اعتصاب غذا خواهند پیوست و امروز نیز تمامی زنان زندانی محبوس در «اوین»، ضمن اعلام همبستگی با اعتصابکنندگان زندان «قزلحصار»، امروز، ۱۰ بهمن ماه، در اعتصاب غذا خواهند بود. این دومین اعتصاب غذای زنان زندانی در طول هفتهی گذشته است. همچنین در دیگر زندانهای کشور نیز عدهای از زندانیان سیاسی نظیر «سکینه پروانه» از زندان مشهد، «مطلب احمدیان» از زندان اوین و «ایوب جوانپور» از زندان مرکزی سقز نیز به این اعتصاب غذا پیوستهاند.
#نه_به_اعدام
#قتل_حکومتی
#مقاومت_زندگی_است
@sarkhatism
به دنبال نامهی درخواست همبستگی جمعی از زندانیان زیر حکم اعدام در زندان قزلحصار برای توقف حکم و اعلام اعتصاب غذا در سهشنبهها و پس از قتل حکومتی چهار زندانی کورد، روز گذشته ده تن از زندانیان سیاسی محبوس در این زندان اعلام کردند که به حمایت از آنان به این اعتصاب غذا خواهند پیوست و امروز نیز تمامی زنان زندانی محبوس در «اوین»، ضمن اعلام همبستگی با اعتصابکنندگان زندان «قزلحصار»، امروز، ۱۰ بهمن ماه، در اعتصاب غذا خواهند بود. این دومین اعتصاب غذای زنان زندانی در طول هفتهی گذشته است. همچنین در دیگر زندانهای کشور نیز عدهای از زندانیان سیاسی نظیر «سکینه پروانه» از زندان مشهد، «مطلب احمدیان» از زندان اوین و «ایوب جوانپور» از زندان مرکزی سقز نیز به این اعتصاب غذا پیوستهاند.
#نه_به_اعدام
#قتل_حکومتی
#مقاومت_زندگی_است
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 بر عهدی که در دی و آبان بستیم میمانیم
در اولین روز از سال ۱۴۰۳ به یاد میآوریم که تنها در هفت سال گذشته هزاران شهید دادهایم برای آزادی و برابری. از همان لحظه که در دی ۹۶ فریاد تمام شدن ماجرای اصلاحطلب و اصولگرا را فریاد زدیم تا به همین امروز در میدان این نبرد ایستادهایم.
در کنار کارگران و اعتصاب آنها بودهایم، با معلمان به خیابان آمدیم، در دانشگاه و کارخانه و محله سنگر بستیم، با بازنشستگان و پرستاران فریاد زدیم، با رزم ملتهای تحت ستم رزمیدیم، با زنان روسریها را به آتش کشیدیم و با کوئیرها در خیابانهای شهر سرود عشق و آزادی خواندیم. ما در تمام این سالها همدست تودههایی ماندیم که برای گسستن زنجیر توطئه میکنند.
سال گذشته سال روشن شدن عیار عدالت حاکمان اسلامی بود. سید محرومان که در دستافشانی و پایکوبی اوباش عدالتخواه و محور مقاومتی بر تخت نشست با همان قساوت دولتهای پیشین سیاستهای نئولیبرالی را به منصهی اجرا گذاشت و تسمه از گردهی کارگران و زحمتکشان و مزدبگیران کشید. خصوصیسازی با نامهای جدید بدون توقف اجرا شد، یارانههای بیشتری حذف شد. قیمتهای بیشتری آزاد شد، تورم افسارگسیخته و گرانی زندگیهای بیشتری را ویران کرد، قوانین ضدکارگری بیشتری تصویب شد. سال گذشته سال رنج بود.
در سال گذشته گشتهای ارشاد به خیابان بازگشتند، ماموران آتش به اختیار و گزمههای حجاببان در هر کوی و برزن مستقر شدند، قوانین علیه زنان* سختگیرانهتر شد. جمهوری اسلامی با تمام توان برای انقیاد بدنهای زنان و کوئیرها تلاش کرد و باز مرتکب قتلهای دیگری شد.
سال گذشته سال گلولههایی بود که بدن کولبرها و شوتیها و سوختبرها را دوباره شکافت، سال غارت منابع ثروت محلی و احداث پروژههای جدید غارت بود، سال اخراج دانشجویان و استادان و معلمان معترض، سال بازداشت و بازجویی و پرونده و حکم، سال زندان و شکنجه و قتل در بازداشتگاه، سال گذشته سال سرکوب بود.
سال گذشته سال رسوایی رهبران خودخواندهی خارج از کشوری اپوزیسیون بود، آنها که بدون شرمی همین امروز هم به «ملت ایران» پیام دادهاند. مترسکهای سر جالیز، خونخوارها، پروژهبگیرها، آنها که با خون مردم بار خودشان را بستند از رضا پهلوی تا مسیح علینژاد، از دریوزگان «وکالت» تا تاجران «کفالت»، کاسبان خون و مروجان یاوه. آنها که هیچ توضیحی نه در مورد پولهایی که جمع کردند و دشت کردند دادند نه توانستند حتی به وعدههای پوچ و توخالیای که داده بودند عمل کنند اما دقیقا مانند رقبایشان در حکومت جمهوری اسلامی با وقاحت تمام همچنان در مقابل دوربینها مینشینند و به مردم وعده میدهند. وقیح در وقیح از آمریکا تا تهران بر سر سفرهی خون نشستهاند و لقمههای بزرگ و چرب میگیرند.
سال گذشته سال مقاومت هم بود، سال اعتصاب بزرگ کارگران پیمانکاری نفت و ذوب آهن اصفهان و فولاد اهواز، سال دهها اعتصاب در کارخانهها و مراکز تولیدی، سال تجمعهای هر هفتهی بازنشستگان معترض تامین اجتماعی و کشوری، سال مقاومت بدنها و گیسوان سرکش زنان در خیابانهای نظامیشده، سال گرامی داشتن یاد شهدا و پایداری خانوادهها بر دادخواهی، سال شعارنویسیها و اعلامیهها، سال بیم، سال امید، سال مبارزه.
اینک سال ۱۴۰۲ را به پایان میبریم و در اولین روز از سال ۱۴۰۳ بر عهدی که بستهایم پای میفشاریم. کینتوزیهای حقیر و دشمنکامیهای هر از گاهی آنهایی که را که «دوست» میدانستیم و هنوز هم در اغلب اوقات «دوست» میدانیم را به هیچ میگیریم و مصممتر و جدیتر و رزمندهتر در راهی که برگزیدهایم پیش میرویم. فردا از آن ماست اگر بخواهیم.
#مقاومت_ادامه_دارد
#آزادی_برابری
#آلترناتیو_ما_شوراست
@sarkhatism
در اولین روز از سال ۱۴۰۳ به یاد میآوریم که تنها در هفت سال گذشته هزاران شهید دادهایم برای آزادی و برابری. از همان لحظه که در دی ۹۶ فریاد تمام شدن ماجرای اصلاحطلب و اصولگرا را فریاد زدیم تا به همین امروز در میدان این نبرد ایستادهایم.
در کنار کارگران و اعتصاب آنها بودهایم، با معلمان به خیابان آمدیم، در دانشگاه و کارخانه و محله سنگر بستیم، با بازنشستگان و پرستاران فریاد زدیم، با رزم ملتهای تحت ستم رزمیدیم، با زنان روسریها را به آتش کشیدیم و با کوئیرها در خیابانهای شهر سرود عشق و آزادی خواندیم. ما در تمام این سالها همدست تودههایی ماندیم که برای گسستن زنجیر توطئه میکنند.
سال گذشته سال روشن شدن عیار عدالت حاکمان اسلامی بود. سید محرومان که در دستافشانی و پایکوبی اوباش عدالتخواه و محور مقاومتی بر تخت نشست با همان قساوت دولتهای پیشین سیاستهای نئولیبرالی را به منصهی اجرا گذاشت و تسمه از گردهی کارگران و زحمتکشان و مزدبگیران کشید. خصوصیسازی با نامهای جدید بدون توقف اجرا شد، یارانههای بیشتری حذف شد. قیمتهای بیشتری آزاد شد، تورم افسارگسیخته و گرانی زندگیهای بیشتری را ویران کرد، قوانین ضدکارگری بیشتری تصویب شد. سال گذشته سال رنج بود.
در سال گذشته گشتهای ارشاد به خیابان بازگشتند، ماموران آتش به اختیار و گزمههای حجاببان در هر کوی و برزن مستقر شدند، قوانین علیه زنان* سختگیرانهتر شد. جمهوری اسلامی با تمام توان برای انقیاد بدنهای زنان و کوئیرها تلاش کرد و باز مرتکب قتلهای دیگری شد.
سال گذشته سال گلولههایی بود که بدن کولبرها و شوتیها و سوختبرها را دوباره شکافت، سال غارت منابع ثروت محلی و احداث پروژههای جدید غارت بود، سال اخراج دانشجویان و استادان و معلمان معترض، سال بازداشت و بازجویی و پرونده و حکم، سال زندان و شکنجه و قتل در بازداشتگاه، سال گذشته سال سرکوب بود.
سال گذشته سال رسوایی رهبران خودخواندهی خارج از کشوری اپوزیسیون بود، آنها که بدون شرمی همین امروز هم به «ملت ایران» پیام دادهاند. مترسکهای سر جالیز، خونخوارها، پروژهبگیرها، آنها که با خون مردم بار خودشان را بستند از رضا پهلوی تا مسیح علینژاد، از دریوزگان «وکالت» تا تاجران «کفالت»، کاسبان خون و مروجان یاوه. آنها که هیچ توضیحی نه در مورد پولهایی که جمع کردند و دشت کردند دادند نه توانستند حتی به وعدههای پوچ و توخالیای که داده بودند عمل کنند اما دقیقا مانند رقبایشان در حکومت جمهوری اسلامی با وقاحت تمام همچنان در مقابل دوربینها مینشینند و به مردم وعده میدهند. وقیح در وقیح از آمریکا تا تهران بر سر سفرهی خون نشستهاند و لقمههای بزرگ و چرب میگیرند.
سال گذشته سال مقاومت هم بود، سال اعتصاب بزرگ کارگران پیمانکاری نفت و ذوب آهن اصفهان و فولاد اهواز، سال دهها اعتصاب در کارخانهها و مراکز تولیدی، سال تجمعهای هر هفتهی بازنشستگان معترض تامین اجتماعی و کشوری، سال مقاومت بدنها و گیسوان سرکش زنان در خیابانهای نظامیشده، سال گرامی داشتن یاد شهدا و پایداری خانوادهها بر دادخواهی، سال شعارنویسیها و اعلامیهها، سال بیم، سال امید، سال مبارزه.
اینک سال ۱۴۰۲ را به پایان میبریم و در اولین روز از سال ۱۴۰۳ بر عهدی که بستهایم پای میفشاریم. کینتوزیهای حقیر و دشمنکامیهای هر از گاهی آنهایی که را که «دوست» میدانستیم و هنوز هم در اغلب اوقات «دوست» میدانیم را به هیچ میگیریم و مصممتر و جدیتر و رزمندهتر در راهی که برگزیدهایم پیش میرویم. فردا از آن ماست اگر بخواهیم.
#مقاومت_ادامه_دارد
#آزادی_برابری
#آلترناتیو_ما_شوراست
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴مقاومت کردن علیه سلبریستیم
🖊 امیرحسین مرادی و علی یونسی به مناسبت چهارمین سال بازداشت: انتخاب ما، مقاومت کردن است
شنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۳، امیرحسین مرادی و علی یونسی زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین، به مناسبت چهارمین سال دستگیری خود پیامی به خارج از زندان فرستادند.
این دو دانشجوی زندانی در ۲۲ فروردین ماه ۱۳۹۹ بازداشت شده و مدت ۴ سال است که در زندان به سر می برند.
آنها در پیام خود نوشتنند:
«۲۲ فروردین ۹۹ روزی بود که به دنیای دیگری پرتاب شدیم. دنیای گذشته، دنیای دانشگاه و المپیاد، دنیایی جذاب و لطیف بود که در آن روزها در کنار دوستانی هم سن و هم فکر با شادی و خوشی سپری میشد اما دنیای جدید، دنیای سلول انفرادی و بازجویی بود، دنیایی زمخت و خشن، دنیایی که در آن دوستی وجود نداشت، هر چه بود دشمنی بود، دنیایی که در آن هم فکری وجود ندارد بلکه بابت آنچه فکر میکردیم تهدید به مرگ میشدیم، دنیایی که در آن حقوق اولیه سلب میشد.
لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاومت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیت های علمی و تحصیلی.
اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالیکه هستند کودکانی که بدون آن که هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم مانده اند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پر درآمد فکر کرد در حالیکه بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد.
با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است. به تجربه دیده ایم آنها که کمتر چیزی برای خود خواسته اند و قاطع تر ایستادگی را انتخاب کردند شرایط سخت تری را تاب آورده اند و این عامل اصلی تفاوت است میان آنها که حتی یک ماه زندان را تحمل نمیکنند و آنها که ۱۰، ۱۵، ۲۰ و یا حتی ۲۵ سال زندان را سرزنده و مقاوم تاب آورده اند.
و ما هر روز باید این انتخاب را انجام دهیم، انتخابی با الگو گرفتن از صدها هزار نفری که این مسیر را طی کرده اند و بر سر انتخابشان تا آخر ایستادند.
انتخابی که هر روز بیش از پیش دانشجویان در معرض آن قرار میگیرند آنها که در حالیکه چیزهای بیشتری برای از دست دادن دارند اما صدای بلندتری نیز دارند.
آنها که می توانند اهل ماندن و پس گرفتن باشند امروز می توانند نه فقط همراهی کننده مردم در قیام ها بلکه شروع کننده آن باشند. با انتخابی برای نادیده نگرفتن کسانی که بیشتر رنج میکشند و کمتر صدایی دارند. انتخابی که با پرداخت هزینه آن می توان در کنار مردم ایستاد، می توان بخشی از تاریخ بود و می توان آغازگر حرکت ها بود.
ما در چهارمین سالگرد دستگیری مان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هر چقدر هم که این زندان ادامه پیدا کند.
ایمان داریم آزادی ایران نزدیک است.
امیرحسین مرادی و علی یونسی
فروردین ۱۴۰۳»
#مقاومت
#امیرحسین_مرادی
#علی_یونسی
#زندان_اوین
#زندانی_سیاسی
@sarkhatism
🖊 امیرحسین مرادی و علی یونسی به مناسبت چهارمین سال بازداشت: انتخاب ما، مقاومت کردن است
شنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۳، امیرحسین مرادی و علی یونسی زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین، به مناسبت چهارمین سال دستگیری خود پیامی به خارج از زندان فرستادند.
این دو دانشجوی زندانی در ۲۲ فروردین ماه ۱۳۹۹ بازداشت شده و مدت ۴ سال است که در زندان به سر می برند.
آنها در پیام خود نوشتنند:
«۲۲ فروردین ۹۹ روزی بود که به دنیای دیگری پرتاب شدیم. دنیای گذشته، دنیای دانشگاه و المپیاد، دنیایی جذاب و لطیف بود که در آن روزها در کنار دوستانی هم سن و هم فکر با شادی و خوشی سپری میشد اما دنیای جدید، دنیای سلول انفرادی و بازجویی بود، دنیایی زمخت و خشن، دنیایی که در آن دوستی وجود نداشت، هر چه بود دشمنی بود، دنیایی که در آن هم فکری وجود ندارد بلکه بابت آنچه فکر میکردیم تهدید به مرگ میشدیم، دنیایی که در آن حقوق اولیه سلب میشد.
لحظه دستگیری، لحظه ورود به دنیایی جدید، لحظه انتخاب بود، مقاومت یا تسلیم. انتخابی میان دانشگاه و موفقیت شغلی و تحصیلی و مسیر هموار تا دانشگاههای برتر اروپا و آمریکا و یا زندان و سپری شدن سالهای جوانی و از دست دادن موقعیت های علمی و تحصیلی.
اما چگونه میتوان موقعیت تحصیلی را انتخاب کرد در حالیکه هستند کودکانی که بدون آن که هرگز انتخابی کرده باشند از تحصیل محروم مانده اند و چگونه میتوان به زندگی در رفاه و شغل پر درآمد فکر کرد در حالیکه بسیارند کسانی که درآمدشان کفاف تهیه غذای روزانه را نمیدهد.
با نگاه به آنچه که مردم از دست میدهند، آنچه ما از دست میدادیم دیگر بزرگ نبود و غلبه بر شرایط دیگر سخت نبود. زندان بهای این انتخاب و سنگ محک آن است. به تجربه دیده ایم آنها که کمتر چیزی برای خود خواسته اند و قاطع تر ایستادگی را انتخاب کردند شرایط سخت تری را تاب آورده اند و این عامل اصلی تفاوت است میان آنها که حتی یک ماه زندان را تحمل نمیکنند و آنها که ۱۰، ۱۵، ۲۰ و یا حتی ۲۵ سال زندان را سرزنده و مقاوم تاب آورده اند.
و ما هر روز باید این انتخاب را انجام دهیم، انتخابی با الگو گرفتن از صدها هزار نفری که این مسیر را طی کرده اند و بر سر انتخابشان تا آخر ایستادند.
انتخابی که هر روز بیش از پیش دانشجویان در معرض آن قرار میگیرند آنها که در حالیکه چیزهای بیشتری برای از دست دادن دارند اما صدای بلندتری نیز دارند.
آنها که می توانند اهل ماندن و پس گرفتن باشند امروز می توانند نه فقط همراهی کننده مردم در قیام ها بلکه شروع کننده آن باشند. با انتخابی برای نادیده نگرفتن کسانی که بیشتر رنج میکشند و کمتر صدایی دارند. انتخابی که با پرداخت هزینه آن می توان در کنار مردم ایستاد، می توان بخشی از تاریخ بود و می توان آغازگر حرکت ها بود.
ما در چهارمین سالگرد دستگیری مان تکرار میکنیم انتخاب ما، مقاومت کردن است هر چقدر هم که این زندان ادامه پیدا کند.
ایمان داریم آزادی ایران نزدیک است.
امیرحسین مرادی و علی یونسی
فروردین ۱۴۰۳»
#مقاومت
#امیرحسین_مرادی
#علی_یونسی
#زندان_اوین
#زندانی_سیاسی
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 رقص و پایکوبی (هەڵپەرکێ) دایه افسانه یوسفی برای سقطشدن رئیسی
دایه افسانه یوسفی، مادر دادخواه «پژمان فاتحی» زندانی سیاسی اهل کامیاران که در بهمن ماه سال گذشته به دست جلادان حکومت اعدامی به دار آویخته شد، این چنین از خوشحالی سقط شدن جلاد دههی ۶۰، ابراهیم رییسی میرقصد و پایکوبی میکند.
گفته بودیم که«در پایان حتی اگر یک نفر از ما زنده بماند که بر سر گور شما برقصد کافیست».
پژمان فاتحی به همراه محسن مظلوم، وفا آذربار و محمد فرامرزی، سه زندانی سیاسی دیگر کورد در تاریخ ۹ بهمنماه ۱۴۰۲ در زندان قزلحصار کرج اعدام شدند.
#مقاومت_زندگیست
#جمهوری_اعدام
#مادران_دادخواه
#خانوادههای_دادخواه
@sarkhatism
دایه افسانه یوسفی، مادر دادخواه «پژمان فاتحی» زندانی سیاسی اهل کامیاران که در بهمن ماه سال گذشته به دست جلادان حکومت اعدامی به دار آویخته شد، این چنین از خوشحالی سقط شدن جلاد دههی ۶۰، ابراهیم رییسی میرقصد و پایکوبی میکند.
گفته بودیم که«در پایان حتی اگر یک نفر از ما زنده بماند که بر سر گور شما برقصد کافیست».
پژمان فاتحی به همراه محسن مظلوم، وفا آذربار و محمد فرامرزی، سه زندانی سیاسی دیگر کورد در تاریخ ۹ بهمنماه ۱۴۰۲ در زندان قزلحصار کرج اعدام شدند.
#مقاومت_زندگیست
#جمهوری_اعدام
#مادران_دادخواه
#خانوادههای_دادخواه
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 سیرک سیدعلی، رضا و دیگران
با منهدم شدن ابراهیم رئیسی بار دیگر موسم برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی، پیش از موعد مقرر فرا رسید و صحنهی عمومی جدال میان حکومت و اپوزیسیون دوباره شبیه سیرکی شده است که درهای آن را گشودهاند. انتهای ماجرا هم همه اعلام پیروزی خواهند کرد. سید علی و شرکا با بزرگنمایی آنهایی که در انتخابات شرکت کردند از حضور گستردهی «امت» در انتخابات خواهند گفت و رضا و بقیهی اپوزیسیون هشتگ برانداز هم با تبلیغ در مورد درصد کسانی که در انتخابات شرکت نکردهاند از این خواهند گفت که «ملت» نشان دادند که جمهوری اسلامی را نمیخواهند.
مردم ایران البته سالهاست که نشان دادهاند جمهوری اسلامی را نمیخواهند و این را بارها در قیامهای سالهای گذشته نشان دادهاند. این مردم با دست خالی یا با سادهترین ابزار دفاعی با جمهوری اسلامی جنگیدهاند و زمانش که برسد دوباره خواهند جنگید.
انتخابات را نه در این انتخابات پیشِ رو بلکه دستکم از سال ۹۶ و بعد از خیزش ماه دی، بعد از "اصلاحطلب، اصولگرا/ دیگه تمومه ماجرا" مردم جدی نمیگیرند. حتی آنهایی که در روز انتخابات رای میدهند هم این انتخابات را جدی نمیگیرند چون بسیاری از همانها در روزهای قیام به خیابان میآیند. جمهوری اسلامی مشروعیتی در میان مردم ندارد که بخواهد آن را از دست بدهد.
انتخابات در این مملکت فقط برای سیدعلی و رضا و دیگر اجزای فشل اپوزیسیون برانداز اهمیت دارد و اتفاقا دقیقا به یک دلیل و به یک معنا: به این دلیل که هر کدام از آنها میخواهند در روابط بینالمللی خودشان از این شرکت کردن یا شرکت نکردن استفاده کنند، در مورد آن تبلیغ کنند، جمهوری اسلامی به واسطهی آن انواع اشکال سرکوب و ستم در داخل را توجیه کند و مخالفان براندازش به واسطهی آن از کشورهای غربی حمایت گدایی و آن را تبدیل به بودجه کنند.
دقیقا در همین فضای سیرکی است که باید به تداوم مبارزات مردم ستمدیده چشم دوخت. به تجمعها و اعتصابها، به مقاومتهای کوچک و بزرگ. صحنهآرایی برای این سیرک ارزانی آنهایی که در آن منفعتی دارند.
#سیرک_انتخابات
#مقاومت_ادامه_دارد
@sarkhatism
با منهدم شدن ابراهیم رئیسی بار دیگر موسم برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی، پیش از موعد مقرر فرا رسید و صحنهی عمومی جدال میان حکومت و اپوزیسیون دوباره شبیه سیرکی شده است که درهای آن را گشودهاند. انتهای ماجرا هم همه اعلام پیروزی خواهند کرد. سید علی و شرکا با بزرگنمایی آنهایی که در انتخابات شرکت کردند از حضور گستردهی «امت» در انتخابات خواهند گفت و رضا و بقیهی اپوزیسیون هشتگ برانداز هم با تبلیغ در مورد درصد کسانی که در انتخابات شرکت نکردهاند از این خواهند گفت که «ملت» نشان دادند که جمهوری اسلامی را نمیخواهند.
مردم ایران البته سالهاست که نشان دادهاند جمهوری اسلامی را نمیخواهند و این را بارها در قیامهای سالهای گذشته نشان دادهاند. این مردم با دست خالی یا با سادهترین ابزار دفاعی با جمهوری اسلامی جنگیدهاند و زمانش که برسد دوباره خواهند جنگید.
انتخابات را نه در این انتخابات پیشِ رو بلکه دستکم از سال ۹۶ و بعد از خیزش ماه دی، بعد از "اصلاحطلب، اصولگرا/ دیگه تمومه ماجرا" مردم جدی نمیگیرند. حتی آنهایی که در روز انتخابات رای میدهند هم این انتخابات را جدی نمیگیرند چون بسیاری از همانها در روزهای قیام به خیابان میآیند. جمهوری اسلامی مشروعیتی در میان مردم ندارد که بخواهد آن را از دست بدهد.
انتخابات در این مملکت فقط برای سیدعلی و رضا و دیگر اجزای فشل اپوزیسیون برانداز اهمیت دارد و اتفاقا دقیقا به یک دلیل و به یک معنا: به این دلیل که هر کدام از آنها میخواهند در روابط بینالمللی خودشان از این شرکت کردن یا شرکت نکردن استفاده کنند، در مورد آن تبلیغ کنند، جمهوری اسلامی به واسطهی آن انواع اشکال سرکوب و ستم در داخل را توجیه کند و مخالفان براندازش به واسطهی آن از کشورهای غربی حمایت گدایی و آن را تبدیل به بودجه کنند.
دقیقا در همین فضای سیرکی است که باید به تداوم مبارزات مردم ستمدیده چشم دوخت. به تجمعها و اعتصابها، به مقاومتهای کوچک و بزرگ. صحنهآرایی برای این سیرک ارزانی آنهایی که در آن منفعتی دارند.
#سیرک_انتخابات
#مقاومت_ادامه_دارد
@sarkhatism