سرخط
9.36K subscribers
21.7K photos
16.7K videos
346 files
1.21K links
سرخط اخبار کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، اقوام و محیط زیست را پوشش می‌دهد.
سرخط، صدای جنبش حق تعیین سرنوشت است، آوای انسان دی ماه، فریاد مردم آبان.

ارتباط با ادمین :
@Sarkhatist

اینستاگرامِ سرخط: Sarkhatism
آدرس ایمیل: sarkhatism@gmail.com
Download Telegram
سرخط
Video
🔴 وقتی از اشغال، نسلکشی و بوم‌کشی حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم

از ِآغاز دور جدید نسلکشی در غزه تا امروز اسرائیل ۲۷ کیلومتر مربع از کرانه باختری را اشغال کرده، ۱۸۹۵ واحد شهرک سازی توسط اسرائیل تایید شده است. ۲۵ جامعه‌ی بادیه‌نشین از خاک فلسطین آواره شدند و حدود ۸۴۰ ایست بازرسی دروازه کرانه‌ی باختری ایجاد شده است.

ارتش رژیم صهیونیستی ۹۷۰۰ حمله به ساکنین فلسطین و اموال انها انجام داده و هزاران درخت را که عمدتن درخت زیتون بودند، تخریب و ریشه کن کرده است. تمامی این‌ها در حالیست که بیش از ۳۰ هزار غیر نظامی که شامل دست کم ۱۱ هزار کودک می‌شود به دست رژیم اَشغالگر اسرائیل کشته شدند. تعداد زیادی از کودکان و افراد فلسطینی نیز هم‌اکنون در زندان‌های رژیم اشغالگر هستند و طبق گزارشات و مستندات موجود دست کم ۱۲ هزار کودک نقص عضو شده‌اند و از تجاوز و آزار جنسی زنان فلسطینی نیز گزارش‌های متعدد و تاییدشده‌ای منتشر شده است.

طبق گزارش ویژه‌ی سازمان ملل تاکنون بیش از ۲۵ هزار تن (معادل دو بمب هسته‌ای) بر باریکه‌ی غزه ریخته شده است. چندین مورد استفاده از بمب‌های فسفر سفید در این جنگ توسط ارتش اسرائیل، علاوه بر قدرت تخریبی بالا و افزایش تلقات، منجر به تخریب عمده‌ی خاک و محیط زیست این منطقه شده است و پسماندهای سمی آن تا سال‌ها در این منطقه باقی خواهد ماند. البته استفاده از بمب‌های فسفر سفید به غزه محدود نشده و از این ماده برای بمباران خاک لبنان نیز استفاده گشته است. به دنبال تخریب تصفیه‌خانه‌های فضلاب، آب‌های منطقه کاملا آلوده شده و فارغ از احتمال شیوع بیماری‌هایی چون وبا و حصبه، آسیب دوچندانی به محیط زیست این منطقه وارد شده است. هرچند هنوز حتی نمی‌توان میزان حدودی تخریب‌های وارده بر محیط زیست این منطقه را تخمین زد. مسئله پس از اشغال و نسلکشی، غیرقابل‌زیست‌سازی غزه است.

اشغال، نسلکشی و بوم‌کشی، امری نیست که از هفتم اکتبر آغاز شده باشد اما حالا ارتش اسرائیل فرصت را مغتنم شمارده و می‌خواهد برنامه‌ی طولانی‌مدت خود را که همانا حذف موجودیتی به نام فسطین است، زودتر به انجام برساند.

*تصاویر مربوط به ویرانه‌های به جای مانده از بیمارستان شفا پس از دو هفته محاصره است.

#فلسطین
#غزه
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
#علیه_بوم_کشی
#القدس_لنا
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 قتل خاموش ولید دقه در زندان‌ اسراییل

«ولید دقه»، از اعضای «جبهه‌ی خلق برای آزادی فلسطین» و یکی از قدیمی‌ترین زندانیان فلسطینی محبوس در زندان‌های اسراییل، بر اثر ابتلا به سرطان مغز استخوان و اهمال عامدانه و سیستماتیک مقامات قضایی و اطلاعاتی اسراییل، روز گذشته در زندان جان باخت.
«دقه»، فعال آزادی‌خواه چپ‌گرا، نویسنده و متفکر فلسطینی، در سال ۱۹۸۶ به اتهام مشارکت در قتل یک سرباز اسراییلی بازداشت و به ۳۷ سال زندان محکوم شد.
گرچه حکم حبس وی قانونا سال گذشته تمام شده  بود و باید آزاد می‌شد، اما مدتی پیش از تمام شدن حکم، دوباره به اتهام داشتن موبایل در زندان محاکمه و به دو سال حبس بیشتر محکوم شده بود. این حکم در حالی صادر شده بود که پزشکان در سال ۲۰۲۲ با تشخیص سرطان مغز استخوان و بیماری مزمن ریه، گفته بودند «دقه» به درمان فوری نیاز دارد و بسیاری از سازمان‌های حقوق‌بشری و  دفاع از حقوق زندانیان فلسطینی خواهان آزادی او برای پیگیری درمان بودند. درخواستی که حتی یک ماه پیش و با سرعت گرفتن پیشرفت بیماری، کماکان از طرف دولت اسراییل رد شده و در نهایت منجر به قتل خاموش این زندانی شد.

یک ماه پیش، «سازمان عفو بین‌الملل» در گزارشی  به صراحت اعلام کرده بود که بعد از ۷ اکتبر، ولید دقه بارها شکنجه و تحقیر شده، اجازه‌ی دیدار با خانواده‌ی خود را ندارد و نیازهای پزشکی او عامدانه نادیده گرفته می‌شود.

به گزارش سازمان‌های حقوق‌بشری، قتل خاموش زندانیان فلسطینی که پیش از این نیز بارها اتفاق افتاده بود، بعد از ۷ اکتبر سال گذشته شدت گرفته و حداقل ۲۷ زندانی در چند ماه گذشته در زندان جان داده‌اند.

«بن‌‌گویر»، وزیر امنیت ملی اسراییل، که مسئولیت اداره‌ی زندان‌های این کشور را نیز به عهده دارد، روز گذشته با تروریست خواندن این مبارز ازادی‌خواه، اعلام کرد که «اسراییل برای مرگ دقه اشکی نخواهد ریخت... او به مرگ طبیعی مرده و این ربطی به مجازات اعدام برای تروریست‌ها، انطور که قرار بوده باشد، نیست».


این دست اظهار‌نظرهای وقیحانه برایتان آشنا نیست؟
اگرچه فلسطین تحت اشغال، وضعیت استثنایی زمانه‌ی ماست، اما جمهوری اسلامی و رژیم آپارتاید اسراییل در نقض حقوق افراد و گروه‌ها، سرکوب سیستماتیک، کشتار و شکنجه، انتشار پروپاگاندا، دروغگویی، فرافکنی، خودقربانی‌سازی و تروریست خواندن هر مخالفی، اشتراکات بسیاری دارند.
فراموش نمی‌کنیم شاهرخ زمانی، هدی صابر، بکتاش آبتین، زهرا کاظمی و سینا قنبری فقط تعداد محدودی از همه‌ی آن جان‌های عزیزی هستند که در زندان به طرق مختلف کشته شدند و مرگ‌شان «طبیعی» جلوه داده شد. نام بسیاری از زندانیان متعلق به اقلیت‌های ملی و مذهبی که در زندان‌های دور از مرکز جان داده‌اند را حتی یکبار هم نشنیده‌ایم.

«ولید دقه» بعد از تحمل ۳۸ سال زندان و شکنجه جان داد، آنچه از او به جا مانده، کتاب‌هایی است که در طول سال‌های حبس نوشته، کتاب‌هایی که مسیر مبارزه برای آرمان فلسطین را روشن می‌کند.

#فلسطین
#غزه
#ولید_دقه
#زندانی_سیاسی
#شهید_نمی‌میرد
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
#القدس_لنا

@sarkhatism
سرخط
Photo
در کشتار غزه، نوشتیم که هم‌سرنوشتند ستمدیدگان. اکنون که چند وقتی است کابوس پرواز بمب‌ها و موشک‌ها و پهپادها خواب از چشمان مردم داخل ربوده و می‌بینند که در سقوط یک شبه ارزش ریال، چطور یک چهارم از همان دستمزدهای ناچیزشان تبخیر شده، بیشتر و بیشتر مشخص می‌شود که چرا سرنوشت انقلاب ما به سرنوشت کل منطقه گره خورده است.
زمانی خمینی راهکار برون‌رفت دولت از بحران را در سه کلمه خلاصه کرده بود: «جنگ، نعمت است». این مانیفست سه کلمه‌ای البته ابتکار خمینی نبود و عمری به درازای کل تاریخ دولت‌های در بحران دارد. هرچند در این لحظه خاص، هرقدر هم که دولت‌های بحران‌زده اسرائیل یا جمهوری اسلامی میل به رو کردن این کارت آس را داشته باشند، اما اراده و توافق ابرقدرت‌های جهانی در راستای به راه افتادن یک جنگ بزرگ و تمام‌عیار دیگر در خاورمیانه نیست و همین امر وقوع چنین سناریویی را هنوز دور می‌کند. اما...
تصویر بزرگ‌تر سرمایه‌داری جهانی، کشتی بحران‌زده‌ای را نشان می‌دهد که با سرعتی زیاد به سمت دوره جدیدی از بحران‌های اقتصادی، زیست‌محیطی و پناهندگی می‌رود که نتیجه‌اش یعنی تشدید رقابت‌ ابرقدرت‌ها  بر سر منابع، گسترش حوزه‌های نفوذ، ناسیونالیسم افراطی و بیش‌نظامی‌گری. چرا که تا وقتی بحران هست، جنگ هم هست و تا وقتی سرمایه‌داری هست، بحران هم هست.
بنابراین امروز هم گرچه جنگ بزرگ مستقیمی در دستور نیست، اما فضای جنگی حاکم است و اگرچه بمباران‌های مستقیم نیست، اما جنگ‌های نیابتی چندطرفه هست. در نزاع جمهوری اسلامی و اسرائیل هم می‌بینیم که دهان‌ها و رسانه‌های اجاره‌ای‌شان روز و شب در حال سربازگیری برای یکی از این دو جبهه (با توسل به همان مغالطه بد و بدتر) هستند. یکی خطبه ناسیونالیسم ایرانی را از زیر پرچم حزب لیکود می‌خواند و دیگری از زیر پرچم سپاه پاسداران.
در این فضای مسموم که حالا لاف‌زنی‌های هسته‌ای‌ هم به ترجیع‌بند این دو گنده لاتِ منطقه اضافه شده، بیش از هر زمان دیگری باید با صدای بلند بگوییم که در جنگ این جبهه‌های ارتجاعی، صدای سوم می‌مانیم و چشم امیدمان فقط به عاملیت مستقل مردم انقلابی است.

از صفحه‌ی اینستاگرام «خیابان: تریبون زندانیان سیاسی»

#فلسطین
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
#القدس_لنا

@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 اپوزیسیون راست ایرانی، لکه‌ی ننگ بشریت

در روزهای اخیر و همزمان با اوج‌گیری اعتراضات دانشجویی در آمریکا، جمعی از آریایی‌های غیور ساکن آمریکا که البته مخالف جمهوری اسلامی هم هستند، سطوح جدیدی از رذالت و دنائت را به نمایش گذاشتند. وضعیتی که بسیاری از ایرانیان مبارز داخل و خارج از ایران را نیز دچار شرم نیابتی کرده است. در حالی که پلیس آمریکا سطحی از خشونت را در برخی از دانشگاه‌ها از خود نشان داده که حتی برای بسیاری از تحلیل‌گران لیبرال آمریکایی هم «غیرموجه» محسوب می‌شود، اما دسته‌ای از «ایرونی‌های اِل‌اِی» که سعادت چماق به دستی در رکاب ده‌نمکی‌ها در حمله به کوی دانشگاه تهران را نداشتند، حالا به ملازمت یاران صهیونیست خود در یورش به دانشگاه‌های شهر لوس‌آنجلس شتافتند و فحش‌های جنسی فارسی را بین‌المللی می‌کنند. زباله‌دانی منوتو که پس از تعطیلی تلویزیونش بساطش همچنان در شبکه‌های اجتماعی پهن است، یورش دسته‌ی فاشیستی به دانشجویان حامی فلسطین را با خوشحالی به عنوان «تقابل ایرانیان لس‌آنجلس با حامیان فلسطین» تیتر می‌کند و با دمش گردو می‌شکند. در ویدئوی دیگری از همین لس‌آنجلس زنی که گویا اون نیز ایرانی است، خطاب به دانشجویان معترض به نسلکشی در غزه، آرزوی مورد تجاوز قرار گرفتن می‌کند. از سوی دیگر تلویزیون صدای صهیونیسم که به ایران‌اینترنشنال مشهور است، پس از روزها رپورتاژ‌های مختلف علیه تجمعات ضدجنگ دانشجویان آمریکا، برای باورپذیر کردن ترهات کارشناسان خبره‌ی خود که مثل محمدباقر قالیباف در حوادث کوی منتظر «جمع شدن ماجرا» هستند، خبرنگار خونشورش را مقابل کمپ دانشجویان معترض دانشگاه جورج واشنگتن می‌فرستد و یکی از همان کارشناسان که لحافش از مدت‌ها پیش در این شبکه پهن بوده را جلوی دوربین می‌آورد، اما این بار به عنوان یکی از دانشجوهای همان دانشگاه میکروفون جلوی دهانش می‌گیرد تا این بار او لزوم «جمع شدن ماجرا» بگوید. «دانشجویی» که عمیقا از دیدن چفیه و پرچم فلسطین ناراحت است و آویختن پرچم فلسطین را توهین به «ما آمریکایی‌ها» تلقی می‌کند، اما از کشتار بیش از ۳۴ هزار نفر شامل نزدیک به ۱۵ هزار کودک خم به ابرو نمی‌آورد.

برای این دسته از ایرانیان غیور، کودک تنها وقتی کودک است که بتوان از آن برای مقاصد سیاسی‌شان استفاده کنند؛ سرکوب دانشجویان تنها وقتی مذموم است که ماموران خامنه‌ای سرکوبگرانش باشد، وگرنه می‌توانند خود جلوتر از پلیس آمریکا به اعتراضات دانشجویی یورش ببرند. البته «سرکوب» را هم صرفا مختص جمهوری اسلامی می‌دانند و استفاده از این واژه برای خشونت به کار رفته توسط پلیس آمریکا و اروپا را «لوس کردن واژه» می‌دانند. آنان خود را مرکز جهان می‌دانند و برای «تروماتایز نشدنشان» از دیدن چفیه جلوتر از بسیاری از لیبرال‌های آمریکایی، به پلیس این کشور نهیب «کم کاری در جمع کردن ماجرا» می‌زنند. در وضعیتی که جمهوری اسلامی با وقاحتی کم‌نظیر پیشنهاد بورسیه کردن دانشجویان اخراجی آمریکا را در بوق و کرنا می‌کند، بخش قابل توجهی از اپوزیسیون وطنی با قرارگیری خود در اشتباه‌ترین نقطه‌ی جهان به پروپاگاندای جمهوری اسلامی سوخت می‌رساند. برای قاتلان حاکم بر ایران جنایت هرروزه‌ی اسرائیل در فلسطین هرگز اهمیتی نداشته و در تمامی این سالیان تلاش کرده‌اند که با تبلیغات مصادره‌گرایانه‌اش مقاومت مردم فلسطین را به ارتجاع خود آلوده کنند. اگر روزی فلسطینیان خود بتوانند برای خود تصمیم بگیرند، پاسداران سپاه قدس آنچنان که در سوریه، عراق، لبنان و سودان کردند، خود شخصا برای سرکوب مردم معترض وارد می‌شوند. اما این دسته از مخالفان جمهوری اسلامی، معترضین بی‌شمار در کشورهای مختلف جهان را طرفداران حماس و خامنه‌ای معرفی می‌کنند و به پروپاگاندای مصادره‌گرایانه‌ی جمهوری اسلامی مهر تایید می‌کوبند. این دسته از فاشیست‌های وطنی در حالی به دانشجویان مخالف اسرائیل انگ یهودستیزی می‌زنند که خود از اعلام مسلمان‌ستیزی خود هیچگونه ابایی ندارند. حتی اسلامفوبیای بسیاری از آنان نیز نه برخاسته از تجربه‌ی سرکوب ذیل حاکمیت جمهوری اسلامی، بلکه کاملا برخاسته از تمایالات نژادپرستانه‌ و عرب‌ستیزی آنان است. همین «خود وایت ‌پندار»ها فراموش کردند زمانی که رهبرانشان در روزهای اوج قیام با انواع خونخواران جهان دست دوستی دادند اما در آخر تمام آن چاپلوسی‌ها همان دولتمردان تف هم کف دستشان نیانداختند. اما حالا دسته‌های فالانژشان می‌خواهند ثابت کنند علی‌رغم این بی‌مهری‌ها همچنان بردگانی وفادار هستند تا شاید قدری دل دولت‌مردان به رحم آیاد و چندی از این بمب و موشک‌های «آزادکننده» را به خیابان‌های تهران برسانند.

#غزه
#فلسطین
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
#القدس_لنا
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 الهه محمدی جایزه‌ی آزادی مطبوعاتی «خوزه کوزو» را به پابلو گونزالس، وائل الدحدوح و تمام روزنامه‌نگاران فلسطینی تقدیم کرد

خوزه کوزو، روزنامه‌نگار اسپانیایی در آوریل سال ۲۰۰۳ در پی شلیک یک تانک آمریکایی به پانزدهمین طبقه هتل فلسطین در بغداد که خبرنگاران خارجی در آن اسکان یافته بودند، کشته شد و پس از آن هرساله جایزه‌ی آزادی مطبوعاتی به یادبود او به روزنامه‌نگارانی از سراسر جهان تقدیم می‌شود. این جایزه در سال ۲۰۱۱ نیز به جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکی‌لیکس تقدیم شده بود. الهه محمدی و نیلوفر حامدی مشترکا برنده بیست‌ویکمین دوره‌ی این جایزه شدند. حالا الهه محمدی جایزه‌ی خود را به پابلو گونزالس، وائل الدحدوح و تمام روزنامه‌نگاران فلسطینی تقدیم کرد. او در پیامی به برگزارکنندگان این جایزه، ضمن ابراز تسلیت قلبی به مناسبت بیست و یکمین سال درگذشت خوزه کوزو، نوشته:

«به‌ عنوان یکی از برندگان این جایزه، مایلم آن را به پابلو گونزالس، روزنامه‌نگار شجاع اسپانیایی که در فوریه ۲۰۲۲ در حال پوشش فاجعه انسانی در مرز لهستان و اوکراین بازداشت شد، تقدیم کنم. در این دوران پرچالش فکرم همراه اوست. همچنین این جایزه را به وائل الدحدوح و همه روزنامه‌نگاران فلسطینی تقدیم می‌کنم که برای جلب توجه نسبت به وضعیت غزه فداکاری‌های بزرگی انجام داده‌اند. جهانی آرزو می‌کنم که روزنامه‌نگاران بتوانند در آن در امنیت و آزادانه کار کنند. مخصوصا آن‌ها که شجاعانه سرکوب را گزارش می‌کنند و از این‌ که به سکوت واداشته شوند سر باز می‌زنند».

در وضعیتی که از یک سو طبق آمارهای منتشر شده از هفتم اکتبر تاکنون نزدیک به ۱۵۰ روزنامه‌نگار، خبرنگار و کارمند رسانه‌ای در غزه و جریان کار خود کشته شدند و از سوی دیگر خونشوران ارتش اسرائیل در تلویزیون صدای صهیونیسم (ایران‌اینترنشنال سابق) از نشست ژنو جایزه‌ی «شجاعت» دریافت می‌کنند، امثال الهه محمدی‌ها کمیاب و ارزشمندند. آنانی که همواره تلاش می‌کنند در حرفه‌ی خود بر ارزش‌های انسانی خود بایستند؛ خواه در هنگامه‌ی قیام ژینا در کنار مردم و در برابر حکومتی سرکوبگر و خونریز، خواه در هنگامه‌ی نسلکشی غزه در کنار ستمدیدگان و در برابر هجمه‌ی دراکولاهای وطنی و بین‌المللی.

#الهه_محمدی
#روزنامه_نگاران
#خبرنگاران
#فلسطین
#غزه
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
@sarkhatism
سرخط
Video
*هشدار: حاوی تصاویر دلخراش
🔴 دستکم ۳۹ فلسطینی در جریان حمله اسرائیل به یک مدرسه در غزه کشته شدند

همین امروز، پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۳ که بسیاری از خانواده‌ها در ایران برای سال جدید در حال ثبت‌نام فرزندانشان در مدارس هستند، دستکم ۳۹ نفر از جمله ده‌ها کودک فلسطینی در حمله‌ی موشکی اسرائیل به یک مدرسه محل اسکان آوارگان در غزه کشته و ده‌ها نفر زخمی شدند.

این مدرسه تحت پوشش «UNRWA» (آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی سازمان ملل) در اردوگاه نصیرات بوده است. بازمانده‌ی آوارگان و پناهندگان فلسطینی که عزیزان و هموطنان‌شان پیشتر در کمپ پناهندگان رفح زنده زنده سوزانده شده بودند، امروز در نقطه‌ی دیگری از نوار غزه کشته شدند.
تصاویر منتشرشده توسط خبرنگاران فلسطینی در ساعات اولیه امروز ردیف‌هایی از اجساد فلسطینیان را که در بیمارستان الاقصی در دیرالبلح چیده شده‌اند، نشان می‌دهد. مادری در یکی از تصاویر فریاد می‌زند: «جنگ بس است! ما ده‌ها بار آواره شده‌ایم. آن‌ها کودکان ما را در حالی که خواب بودند، کشتند». آن‌ها کودکان ما در حالیکه خواب بودند، کشتند. آن‌ها کودکان ما را در حالیکه گرسنه بودند، کشتند. آن‌ها کودکان ما را پیش از آن‌که زبان باز کنند، کشتند. آن‌ها کودکان ما را پیش از آن‌که زمین و درختان زیتون را بشناسند، کشتند.

به این دریای خون که بر ویرانه‌های مدرسه‌‌‌ی غزه باقی مانده نگاه کنید. اگر با دیدن دریای خون جاری کودکان و زنان و مردان فلسطینی شانه بالا می‌اندازید، کلاهتان را بالاتر بگذارد و از شرف و وجدانتان جدی‌تر سوال کنید. این دریای خون، امتداد خون تمامی مظلومان و مبارزان راستین تاریخ است. خون سارینا و کیان و ابوالفضل و هستی و … در ایران راهش را می‌‌گیرد و به سرزمین‌های اشغالی فلسطین می‌رسد و با خون کودکان فلسطینی درهم می‌آمیزد. این امتداد همان خونی است که در جریان قیام ژینا خطاب به قاتلان داخلی می‌گفتیم «میان ما و شما دریایی خون فاصله است». ما نه فقط می‌بایست تکلیف‌‌مان را با «ما»ی کاذبی که هربار بواسطه‌ی هر قیام و جنبشی سر بر می‌آورد، روشن کنیم؛ بلکه باید تصریح کنیم که مقصودمان از این «شما» چه کسانی است؟ این «شما» آیا فقط جمهوری خون‌ریز و غاصب اسلامی را شامل می‌شود یا هر رژیم غاصب و کشتار و خونریزی‌ را نشانه می‌گیرد؟

#فلسطین
#غزه
#علیه_اشغال
#علیه_نسل_کشی
#علیه_بوم_کشی
#القدس_لنا

@sarkhatism