سرخط
Photo
🔴 بیانیهی سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی به مناسبت روز جهانی زن
☑️ سندیکای شرکت واحد به مناسبت ۸ مارس بیانیهای صادر کرده و در آن بر پیوند میان جنبش کارگری و جنبش زنان دست گذاشته است.
در بخشی از این بیانیه چنین آمده است:
«امنیت،سلامتی و جان عزیز دختران ما با حملات شیمیایی و مسمومیت سریالی کاملا به خطر افتاده است و این جنایات بیشرمانه در روز روشن ادامه دارند. این جنایات نمونه های دیگری از تداوم کودک کشی، دخترکشی، زن کشی، و در عین حال نشان از انتقام گیری از دختران و زنان شجاع و مبارز کشور و از جنبش زن زندگی آزادی دارد، که بطور سازمان یافته و برنامه ریزی شده در حال رخ دادن هستند. اگر چه حاکمیت و تمام اجزای آن در قبال این جنایت مسئول کامل و مستقیم است، در عین حال جامعه و کارگران و تشکلات صنفی و مدنی برای پایان دادن به آن مسئولیت دارند. از اینرو اعتراضات معلمان، دانشجویان و خانواده ها بسیار حائز اهمیت و ارزنده بوده و تا همینجا نشان داده است که جامعه مرعوب این سیاستهای مبتنی بر ایجاد رعب و وحشت نگردیده و ضرورت همبستگی عمومی، از جمله در میان طبقهکارگر، را یادآوری نموده است.
سرنوشت جنبشهای کارگری و زنان از هم جدا نیست.سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضمن حمایت از جنبش زن، زندگی، آزادی بر این باور است که رهایی همه جانبه زنان یکی از معیارهای اساسی در جهت رهایی دیگر گروههای اجتماعی و تحت ستم است.»
#زن_زندگی_آزادی
#جنبش_زنان
#جنبش_کارگری
#سندیکای_اتوبوسرانی
#انقلاب_ژینا
@sarkhatism
☑️ سندیکای شرکت واحد به مناسبت ۸ مارس بیانیهای صادر کرده و در آن بر پیوند میان جنبش کارگری و جنبش زنان دست گذاشته است.
در بخشی از این بیانیه چنین آمده است:
«امنیت،سلامتی و جان عزیز دختران ما با حملات شیمیایی و مسمومیت سریالی کاملا به خطر افتاده است و این جنایات بیشرمانه در روز روشن ادامه دارند. این جنایات نمونه های دیگری از تداوم کودک کشی، دخترکشی، زن کشی، و در عین حال نشان از انتقام گیری از دختران و زنان شجاع و مبارز کشور و از جنبش زن زندگی آزادی دارد، که بطور سازمان یافته و برنامه ریزی شده در حال رخ دادن هستند. اگر چه حاکمیت و تمام اجزای آن در قبال این جنایت مسئول کامل و مستقیم است، در عین حال جامعه و کارگران و تشکلات صنفی و مدنی برای پایان دادن به آن مسئولیت دارند. از اینرو اعتراضات معلمان، دانشجویان و خانواده ها بسیار حائز اهمیت و ارزنده بوده و تا همینجا نشان داده است که جامعه مرعوب این سیاستهای مبتنی بر ایجاد رعب و وحشت نگردیده و ضرورت همبستگی عمومی، از جمله در میان طبقهکارگر، را یادآوری نموده است.
سرنوشت جنبشهای کارگری و زنان از هم جدا نیست.سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضمن حمایت از جنبش زن، زندگی، آزادی بر این باور است که رهایی همه جانبه زنان یکی از معیارهای اساسی در جهت رهایی دیگر گروههای اجتماعی و تحت ستم است.»
#زن_زندگی_آزادی
#جنبش_زنان
#جنبش_کارگری
#سندیکای_اتوبوسرانی
#انقلاب_ژینا
@sarkhatism
Forwarded from نقد
▫️ زنان و انقلاب: مارکس و دیالکتیک
به مناسبت روز جهانی زن
نوشتهی: لیلیا دی. مونزو
ترجمهی: فرزانه راجی
8 مارس 2023
🔸 در این مقاله استدلال میکنم که جنبشهای زنان برای درک ستم بر زنان باید به مارکس و روش دیالکتیکی او توجه کنند تا مسیری را نهتنها به سوی رهایی زنان، بلکه به سوی رهایی بشریت و همهی موجودات زنده هموار کنند. من به عمدهترین انتقاداتی که جنبش فمینیستی، به نظر من بهاشتباه، به مارکس وارد کرده است، پاسخ میدهم، اما در عین حال تصدیق میکنم که پژوهشهای فمینیستی درک مهمی از تاریخ ستم بر زنان ارائه کرده است که به اعتقاد من میتواند برای تکمیل بهتر نظریههای مارکس و توجه به ستم بر زنان، به ما کمک کند و ما را به سمت بدیلی سوسیالیستی سوق دهد. بهطور خلاصه استدلال میکنم که جنبشهای رهاییبخش زنان به مبارزهی طبقاتی و مبارزهی طبقاتی به رهایی زنان نیاز دارد.
🔸 یکی از انتقادات عمدهی فمینیستها، و همچنین کسانی که بر ستم نژادی تمرکز دارند، این است که دیدگاه ماتریالیستی تاریخی همهچیز را به طبقه تقلیل میدهد. آنها استدلال میکنند که اگر چنین بود ما برابری جنسیتی و نژادی را در دولتهای سوسیالیستیِ تجربهشده شاهد میبودیم، که اینطور نبوده است؛ همانطور که بسیاری دیگر از مارکسیستها و فمینیستهای مارکسیست اشاره کردهاند، این برداشتی اشتباه از ماتریالیسم تاریخی است، چرا که در رابطه با ستم جنسی یا نژادی قائل به رابطهای علّی نیست. بلکه، ماتریالیسم تاریخی بر این باور است که شیوهی تولیدْ ویژگی کلیدی و پایدار هر جامعه است، زیرا شرایط را برای بازتولید خود از طریق نیاز مادیِ غذا، آب و سایر منابع ضروری تعیین میکند. با این حال، آگاهی از لحاظ دیالکتیکی با مادیت مرتبط است. ستم جنسیتی (و همچنین ستم نژادی) در یک شیوهی تولید معین به روشهای خاصی شکل میگیرد. بیتردید ستم جنسیتی در شیوههای قبلی تولید، از جمله فئودالیسم، نیز وجود داشته است، اما از زمانی که سرمایهداری بهعنوان شیوهی تولید مسلط مطرح شد (اگرچه شیوههای دیگر تولید نیز همزمان وجود داشته باشند)، روابط جنسیتی و ستم بر زنان به منبع مهمی برای انباشت سرمایه تبدیل شده و به کنترلِ بدن زنان و الگوهای اجتماعی شدن برای توسعهی نسل بعدی کارگران گره خورده است.
🔸با اینکه استدلالهای مارکسیستی وضعیت کنونی ستم بر زنان را توضیح میدهند، تعداد کمی از آنها فرایندهای تاریخیای که ستم بر زنان را ممکن کردهاند، از نزدیک مورد واکاوی قرار دادهاند. این غیبت در ادبیات مارکسیستی به فمینیستها این اجازه را داده است که رویکرد غیرتاریخیای را اتخاذ کنند که مارکس نسبت به آن هشدار داد: انتساب ویژگیها خاص به طبیعت انسان بدون شواهدی از تغییر اجتماعی و مادی. در واقع این رویکردی رایج در میان کسانی بوده است که استدلال میکنند ساختاری مردسالارانه موازی با طبقه وجود دارد و مبنای آن در موقعیت ممتاز و قدرت مردان و تمایل آنان به حفظ این ساختار نهفته است. در اینجا نقد فمینیستی علیه گرایش طبیعی و زیستشناختی زنان به کار بازتولیدی بهعنوان توضیحی برای سلطهی مردان مطرح میشود. درعین حال، سلطهای که کانون نقد است، پیشینی تلقی میشود و منجر به استدلالی دایرهای میشود که روش دیالکتیکی مارکس ما را از آن نجات میدهد و آشکار میکند که آنچه ما «طبیعی» میپنداریم، همیشه تحتتأثیر نیروهای مادی و ایدئولوژیک قرار دارد.
🔸 آنچه ما نیاز داریم آموختن همبستگی است، بهگونهای که انقلابی که میسازیم متضمن تلاشهای مشترک درجهت مبارزهی طبقاتی و رهایی زنان باشد. به نظر من این دو باید یک مبارزه باشند، زیرا هریک دیگری را ایجاب میکند. من رؤیای جهانی را میبینم که در آن همهی زنان و مردان میتوانند به رفیعترین قلههای عظمت انسانی خود برسند. برای من این بدان معناست که همهی انسانها میتوانند به یکدیگر و همهی شکلهای هستی عشق بورزند و احساس شفقت کنند. هر فردی میتواند با عزت زندگی کند و ظرفیتهای خلاقانه و فکری خود را شکوفا کند. و اینکه در کنار یکدیگر میتوانیم جهانی دموکراتیک، بیطبقه و بر پایهی مسئولیت اجتماعی، برابری و آزادی واقعی برای همه بنا کنیم که در آن هر فردی مهم است و دوگانههای برساختهی اجتماعی که روابط سلطه و قدرت را برقرار میکنند به نفع فرایند پیچیدهی «شدن» ریشهکن میشوند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3qr
#روز_جهانی_زن
#جنبش_زنان
#فمینیسم
#مارکسیسم
#انقلاب
👇🏼
🖋@naghd_com
به مناسبت روز جهانی زن
نوشتهی: لیلیا دی. مونزو
ترجمهی: فرزانه راجی
8 مارس 2023
🔸 در این مقاله استدلال میکنم که جنبشهای زنان برای درک ستم بر زنان باید به مارکس و روش دیالکتیکی او توجه کنند تا مسیری را نهتنها به سوی رهایی زنان، بلکه به سوی رهایی بشریت و همهی موجودات زنده هموار کنند. من به عمدهترین انتقاداتی که جنبش فمینیستی، به نظر من بهاشتباه، به مارکس وارد کرده است، پاسخ میدهم، اما در عین حال تصدیق میکنم که پژوهشهای فمینیستی درک مهمی از تاریخ ستم بر زنان ارائه کرده است که به اعتقاد من میتواند برای تکمیل بهتر نظریههای مارکس و توجه به ستم بر زنان، به ما کمک کند و ما را به سمت بدیلی سوسیالیستی سوق دهد. بهطور خلاصه استدلال میکنم که جنبشهای رهاییبخش زنان به مبارزهی طبقاتی و مبارزهی طبقاتی به رهایی زنان نیاز دارد.
🔸 یکی از انتقادات عمدهی فمینیستها، و همچنین کسانی که بر ستم نژادی تمرکز دارند، این است که دیدگاه ماتریالیستی تاریخی همهچیز را به طبقه تقلیل میدهد. آنها استدلال میکنند که اگر چنین بود ما برابری جنسیتی و نژادی را در دولتهای سوسیالیستیِ تجربهشده شاهد میبودیم، که اینطور نبوده است؛ همانطور که بسیاری دیگر از مارکسیستها و فمینیستهای مارکسیست اشاره کردهاند، این برداشتی اشتباه از ماتریالیسم تاریخی است، چرا که در رابطه با ستم جنسی یا نژادی قائل به رابطهای علّی نیست. بلکه، ماتریالیسم تاریخی بر این باور است که شیوهی تولیدْ ویژگی کلیدی و پایدار هر جامعه است، زیرا شرایط را برای بازتولید خود از طریق نیاز مادیِ غذا، آب و سایر منابع ضروری تعیین میکند. با این حال، آگاهی از لحاظ دیالکتیکی با مادیت مرتبط است. ستم جنسیتی (و همچنین ستم نژادی) در یک شیوهی تولید معین به روشهای خاصی شکل میگیرد. بیتردید ستم جنسیتی در شیوههای قبلی تولید، از جمله فئودالیسم، نیز وجود داشته است، اما از زمانی که سرمایهداری بهعنوان شیوهی تولید مسلط مطرح شد (اگرچه شیوههای دیگر تولید نیز همزمان وجود داشته باشند)، روابط جنسیتی و ستم بر زنان به منبع مهمی برای انباشت سرمایه تبدیل شده و به کنترلِ بدن زنان و الگوهای اجتماعی شدن برای توسعهی نسل بعدی کارگران گره خورده است.
🔸با اینکه استدلالهای مارکسیستی وضعیت کنونی ستم بر زنان را توضیح میدهند، تعداد کمی از آنها فرایندهای تاریخیای که ستم بر زنان را ممکن کردهاند، از نزدیک مورد واکاوی قرار دادهاند. این غیبت در ادبیات مارکسیستی به فمینیستها این اجازه را داده است که رویکرد غیرتاریخیای را اتخاذ کنند که مارکس نسبت به آن هشدار داد: انتساب ویژگیها خاص به طبیعت انسان بدون شواهدی از تغییر اجتماعی و مادی. در واقع این رویکردی رایج در میان کسانی بوده است که استدلال میکنند ساختاری مردسالارانه موازی با طبقه وجود دارد و مبنای آن در موقعیت ممتاز و قدرت مردان و تمایل آنان به حفظ این ساختار نهفته است. در اینجا نقد فمینیستی علیه گرایش طبیعی و زیستشناختی زنان به کار بازتولیدی بهعنوان توضیحی برای سلطهی مردان مطرح میشود. درعین حال، سلطهای که کانون نقد است، پیشینی تلقی میشود و منجر به استدلالی دایرهای میشود که روش دیالکتیکی مارکس ما را از آن نجات میدهد و آشکار میکند که آنچه ما «طبیعی» میپنداریم، همیشه تحتتأثیر نیروهای مادی و ایدئولوژیک قرار دارد.
🔸 آنچه ما نیاز داریم آموختن همبستگی است، بهگونهای که انقلابی که میسازیم متضمن تلاشهای مشترک درجهت مبارزهی طبقاتی و رهایی زنان باشد. به نظر من این دو باید یک مبارزه باشند، زیرا هریک دیگری را ایجاب میکند. من رؤیای جهانی را میبینم که در آن همهی زنان و مردان میتوانند به رفیعترین قلههای عظمت انسانی خود برسند. برای من این بدان معناست که همهی انسانها میتوانند به یکدیگر و همهی شکلهای هستی عشق بورزند و احساس شفقت کنند. هر فردی میتواند با عزت زندگی کند و ظرفیتهای خلاقانه و فکری خود را شکوفا کند. و اینکه در کنار یکدیگر میتوانیم جهانی دموکراتیک، بیطبقه و بر پایهی مسئولیت اجتماعی، برابری و آزادی واقعی برای همه بنا کنیم که در آن هر فردی مهم است و دوگانههای برساختهی اجتماعی که روابط سلطه و قدرت را برقرار میکنند به نفع فرایند پیچیدهی «شدن» ریشهکن میشوند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3qr
#روز_جهانی_زن
#جنبش_زنان
#فمینیسم
#مارکسیسم
#انقلاب
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
زنان و انقلاب: مارکس و دیالکتیک
نوشتهی: لیلیا دی. مونزو ترجمهی: فرزانه راجی این مقاله استدلال میکند که مارکسیسم ذاتاً ضد تبعیض جنسیتی، ضد نژادپرستی و علیه همهی شکلهای بهرهکشی و ستم است. مارکسیسم بهعنوان فلسفهی انقلاب، صرف…
🔴 آغاز طرح جداسازی جنسیتی در فضای کار
تصاویری از بخشنامه سازمان تأمین اجتماعی خراسان رضوی به شعب زیرمجموعه خود درباره طرح «جداسازی جنسیتی» در فضای کاری منتشر شده است. بر اساس این بخشنامه جداسازی محیط زنان در محل کار و عدم استفاده از مسئول دفتر زن برای مدیران مرد و برعکس، از جمله قوانینی است که باید حداکثر تا ۲۴ فروردین ماه اجرایی شود.
جمهوری اسلامی از اولین روز تأسیس تاکنون در سودای جداسازی جنسیتی، اسلامیزهکردن ادارات، جامعه و خانهنشین کردن زنان از تصویب هیچ قانون ضد زنی فروگذار نکرد. و حالا پس از ۴ دهه مقاومت زنان و پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، با ابلاغ بخشنامه و مصوبههای اینچنینی همچنان برای احیای حکومت طالبانی اسلامی در ایران تلاش میکند. تلاش مذبوحانهای که پاسخش را خیلی پیشتر از زنان گرفته است.
#جداسازی_جنسیتی
#جنبش_زنان
#زن_زندگی_آزادی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
تصاویری از بخشنامه سازمان تأمین اجتماعی خراسان رضوی به شعب زیرمجموعه خود درباره طرح «جداسازی جنسیتی» در فضای کاری منتشر شده است. بر اساس این بخشنامه جداسازی محیط زنان در محل کار و عدم استفاده از مسئول دفتر زن برای مدیران مرد و برعکس، از جمله قوانینی است که باید حداکثر تا ۲۴ فروردین ماه اجرایی شود.
جمهوری اسلامی از اولین روز تأسیس تاکنون در سودای جداسازی جنسیتی، اسلامیزهکردن ادارات، جامعه و خانهنشین کردن زنان از تصویب هیچ قانون ضد زنی فروگذار نکرد. و حالا پس از ۴ دهه مقاومت زنان و پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، با ابلاغ بخشنامه و مصوبههای اینچنینی همچنان برای احیای حکومت طالبانی اسلامی در ایران تلاش میکند. تلاش مذبوحانهای که پاسخش را خیلی پیشتر از زنان گرفته است.
#جداسازی_جنسیتی
#جنبش_زنان
#زن_زندگی_آزادی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
Forwarded from فراسوی کندوکاو
🟣 #بیدارزنی: جنبش با سرکوب، به محاق نمیرود
گفتگوی بیدارزنی با «نشریهی فراسوی کندوکاو»
▪️بیدارزنی: متن پیشرو حاصل گفتگوی بیدارزنی با «نشریهی فراسوی کندوکاو» است. این گفتگو با محوریت بررسی نقش معلمان و تشکلهای صنفی معلمان در پیشروی قیام ژیناست. قرارگیری در شرایط اوج و حضیض این قیام، ما را بر آن داشت تا با طرح سوالاتی پیرامون جنبش مبارزاتی دانشآموزان در مدرسه و از سوی دیگر سرکوبهای حداکثری حاکمیت، به تحلیل چشمانداز قیام ژینا در مدرسه بپردازیم. گفتگویی با محوریت پیوند جنبش صنفی معلمان با قیام «زن، زندگی، آزادی»، سوژگی سیاسی دانشآموزان و روند بالفعلشدگی آنان در مدرسه، تبعات ستم ملی و روند آسیمیلاسیون و مبارزات معلمان در پیش و پس از قیام ژینا، از محورهای اصلی این گفتگوی جمعی است.
«از متن:
_ #بیدارزنی: ما در شماره چهارم نشریهی کندوکاو، در بخش بیانیهی تحلیلی «در مورد نحوهی ادامه مطالبهگری و اعتراضات» که در سیزده بند ارائه شده، میخوانیم: «شرایط کرونا، نزول سطح آموزش و نبود زیرساختهای ضروری برای آموزش مجازی، تبعات وحشتناکی داشته که رانده شدن بیش از سه میلیون دانشآموز از مدرسه، آن هم بنا بر آمار ادعایی مسئولان که بدون شک آمیخته با پنهانکاری بوده، یکی از آنهاست. امروز در شرایطی قرار داریم که مدتها از پایان اپیدمی کرونا و مجازی شدن آموزش میگذرد، اما ترک تحصیل اجباری و نزول سطح آموزش بنا بر نابرابریهای ساختاری، کماکان یک معضل جدی در آموزش عمومی محسوب میشود…. حملات شیمیایی اخیر، عملا بیشتر فرزندان خانوادههای تهیدست را از تحصیل محروم کرده و یا کیفیت آموزش آنان را تنزل داده است.» به نظر شما چه رانههای اعتراضی و یا اتحادی بین تشکلهای صنفی باید صورت پذیرد تا آمار میلیونی ترک تحصیل اجباری کودکانِ متعلق به طبقهی کارگر و تهیدست، تنها یک آمار اسفبار باقی نماند؟ و آیا به نظر شما این فاجعه، خود یکی از قویترین دلایل برای اتحادی در جهت پایان روند فقیرسازی سیستماتیک در تمامی ارکان آن نیست؟
_ #فراسوی_کندوکاو: این سوال برای ما سؤال مهمی است. چون اتفاقا در همین سؤال ما آلترناتیو خود را مطرح میکنیم، یعنی آلترناتیو فراسو را. در واقع به هویت خود اینجا اشاره میکنیم. ببینید دربارهی آموزش رایگان و بازماندگی از تحصیل، اینها همواره مطالبهی اصلی شورا و کانونها بوده و واقعا ماهیت جنبش معلمان با این مطالبات گره خورده است. در جنبش معلمان، «نه به خصوصیسازی» هم مطرح بوده و متقابلا در کارگرها هم مثلا در کانونهای فعالی مانند هفتتپه، فولاد در گذشته یا هپکو و آذرآب ما “نه به خصوصیسازی” را شاهد بودیم و پیرامون این مطالبه کنشگری کردهاند. این نشان میدهد که مدارهایی برای همبستگی بین فرودستان و بهطور کلی طبقه کارگر وجود دارد و بر سر همین دارد اعتراض و کنشگری صورت میگیرد و در درون آن، دغدغههای ایجابیای برای آینده هم نهفته است. وقتی ما خواهان این نیستیم که خصوصیسازی صورت بگیرد، از یک سو خواهان این هم نیستیم که همه چیز در دست دولت قرار بگیرد چون میبینیم که دولت هم در این زمینه نهاد ناکارآمدی است و این میتواند آلترناتیوهایی هم در دل خود داشته باشد، مانند ادارهی شورایی مدرسه و این شکلی از امر ایجابی علیه منطق سرمایه است که میتواند گروههای مختلف ستمدیده را گرد هم بیاورد و متحد کند...»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #حملات_شیمیایی_به_مدارس
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46216/
@bidarzani
گفتگوی بیدارزنی با «نشریهی فراسوی کندوکاو»
▪️بیدارزنی: متن پیشرو حاصل گفتگوی بیدارزنی با «نشریهی فراسوی کندوکاو» است. این گفتگو با محوریت بررسی نقش معلمان و تشکلهای صنفی معلمان در پیشروی قیام ژیناست. قرارگیری در شرایط اوج و حضیض این قیام، ما را بر آن داشت تا با طرح سوالاتی پیرامون جنبش مبارزاتی دانشآموزان در مدرسه و از سوی دیگر سرکوبهای حداکثری حاکمیت، به تحلیل چشمانداز قیام ژینا در مدرسه بپردازیم. گفتگویی با محوریت پیوند جنبش صنفی معلمان با قیام «زن، زندگی، آزادی»، سوژگی سیاسی دانشآموزان و روند بالفعلشدگی آنان در مدرسه، تبعات ستم ملی و روند آسیمیلاسیون و مبارزات معلمان در پیش و پس از قیام ژینا، از محورهای اصلی این گفتگوی جمعی است.
«از متن:
_ #بیدارزنی: ما در شماره چهارم نشریهی کندوکاو، در بخش بیانیهی تحلیلی «در مورد نحوهی ادامه مطالبهگری و اعتراضات» که در سیزده بند ارائه شده، میخوانیم: «شرایط کرونا، نزول سطح آموزش و نبود زیرساختهای ضروری برای آموزش مجازی، تبعات وحشتناکی داشته که رانده شدن بیش از سه میلیون دانشآموز از مدرسه، آن هم بنا بر آمار ادعایی مسئولان که بدون شک آمیخته با پنهانکاری بوده، یکی از آنهاست. امروز در شرایطی قرار داریم که مدتها از پایان اپیدمی کرونا و مجازی شدن آموزش میگذرد، اما ترک تحصیل اجباری و نزول سطح آموزش بنا بر نابرابریهای ساختاری، کماکان یک معضل جدی در آموزش عمومی محسوب میشود…. حملات شیمیایی اخیر، عملا بیشتر فرزندان خانوادههای تهیدست را از تحصیل محروم کرده و یا کیفیت آموزش آنان را تنزل داده است.» به نظر شما چه رانههای اعتراضی و یا اتحادی بین تشکلهای صنفی باید صورت پذیرد تا آمار میلیونی ترک تحصیل اجباری کودکانِ متعلق به طبقهی کارگر و تهیدست، تنها یک آمار اسفبار باقی نماند؟ و آیا به نظر شما این فاجعه، خود یکی از قویترین دلایل برای اتحادی در جهت پایان روند فقیرسازی سیستماتیک در تمامی ارکان آن نیست؟
_ #فراسوی_کندوکاو: این سوال برای ما سؤال مهمی است. چون اتفاقا در همین سؤال ما آلترناتیو خود را مطرح میکنیم، یعنی آلترناتیو فراسو را. در واقع به هویت خود اینجا اشاره میکنیم. ببینید دربارهی آموزش رایگان و بازماندگی از تحصیل، اینها همواره مطالبهی اصلی شورا و کانونها بوده و واقعا ماهیت جنبش معلمان با این مطالبات گره خورده است. در جنبش معلمان، «نه به خصوصیسازی» هم مطرح بوده و متقابلا در کارگرها هم مثلا در کانونهای فعالی مانند هفتتپه، فولاد در گذشته یا هپکو و آذرآب ما “نه به خصوصیسازی” را شاهد بودیم و پیرامون این مطالبه کنشگری کردهاند. این نشان میدهد که مدارهایی برای همبستگی بین فرودستان و بهطور کلی طبقه کارگر وجود دارد و بر سر همین دارد اعتراض و کنشگری صورت میگیرد و در درون آن، دغدغههای ایجابیای برای آینده هم نهفته است. وقتی ما خواهان این نیستیم که خصوصیسازی صورت بگیرد، از یک سو خواهان این هم نیستیم که همه چیز در دست دولت قرار بگیرد چون میبینیم که دولت هم در این زمینه نهاد ناکارآمدی است و این میتواند آلترناتیوهایی هم در دل خود داشته باشد، مانند ادارهی شورایی مدرسه و این شکلی از امر ایجابی علیه منطق سرمایه است که میتواند گروههای مختلف ستمدیده را گرد هم بیاورد و متحد کند...»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #حملات_شیمیایی_به_مدارس
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46216/
@bidarzani
بیدارزنی
جنبش با سرکوب، به محاق نمیرود - بیدارزنی
متن پیشرو گفتگوی بیدارزنی با نشریهی فراسوی کندوکاو است. این گفتگو با محوریت بررسی نقش معلمان و تشکلهای صنفی معلمان در پیشروی قیام ژیناست.
سرخط
Video
🔴 یک پلیس، سه چهره و بدنهای شورشی زنان نافرمان
🔹ویدیوی اول، تصویری از برخورد و مواجهه پلیس با یک آمر به معروف(آزارگر حجاب) است. آزارگری که خود را «سردار سپاه» معرفی میکند و پس از ایجاد مزاحمت و رساندن آزار به چند زن بخاطر بیحجابی و تخریب اموال دو مغازه، با پلیس هم دست به یقه میشود. او مدام به پلیس یادآور میشود که «پلیس هیچ غلطی نمیتواند بکند و پشیمان خواهد شد» و مأمور پلیس نیز تلاش میکند تا با آرامش و در اوج مماشات او را از صحنه درگیری دور کند .
🔹ویدیوی دوم، تصویری قدیمیتر از برخورد مأموران پلیس گشت ارشاد با یک «زن» بخاطر بیحجابی است. مأمور پلیس تلاش میکند زن را به زور سوار ماشین ون کند و در این راه هیچ ابایی از اعمال حداکثری خشونت و ضرب و شتم زن ندارد.
🔹ویدیوی سوم، تصویری وایرالشده از یک پلیس در مواجهه با یک «کودک کار» است. کودکی که با التماس میگوید از صندوق صدقات پول برداشته تا برای خانه و خانواده مرغ بخرد و پلیسی که مدام با فریاد به او ناسزا میگوید و او را مورد ضرب و شتم قرار میدهد.
▪️آن که همچنان بر طبل پلیس خوب و پلیس بد میکوبد، راه را اشتباه آمده است. پلیس و نهادهای انضباطی که ماهیت وجودیشان با رامکردن و تأدیب بدنهای نافرمان پیوند خورده است، تنها در برابر یک قدرت رامکننده فرادستی است که سپر میاندازند. از این رو در همهی این تصاویر شاهد پلیس ودستگاه انتظامیای هستیم که در نهایت با آزارگر قدرتمند مماشات میکند و از او کتک میخورد و در مقابل، گروههای تحت ستمی چون زنان و کودکان را زیر باد کتک میگیرد.
یکی از مهمترین دستاوردهای قیام ژینا را نیز میتوان در همین نقطه جستجو کرد. آنجا که بدنهای شورشی زنان نافرمان با ایستادن در برابر پلیس امنیت اخلاقی(گشت ارشاد) به صراحت در برابر کلیت قدرت پلیس و جامعه پلیسی قد علم کردند.
اگرچه پلیس بازوی سرکوب هر نظام و حاکمیتی است و هر قیامی ضرورتا به رویارویی ارادههای آزاد سوژههای مقاومت و مردمی در برابر نیروهای سرکوبگر پلیس میانجامد(آتشزدن کیوسکهای نیروهای انتظامی و تسخیر پاسگاههای انتظامی در تمامی خیزشها را به یاد بیاورید)، اما این اولین بار و در قیام ژینا بود که نفس «مبارزه با پلیس» در قامت مبارزه علیه پلیس گشت ارشاد و به این صراحت، آتش اعتراضات مردمی علیه حکومت استبدادی اسلامی را روشن کرد. به بیان دیگر اگر جرقههای آغاز قیام دی ۹۶ را گرانشدن قیمت تخممرغ، آبان ۹۸ را گرانشدن قیمت بنزین و قیام تشنگان را بحران بیآبی رقم زد، آتش قیام ژینا با مبارزه علیه کلیت نهاد پلیس و ایستادگی دربرابر جامعه انضباطی-پلیسیشده اسلامی برافروخته شد.
ما پیش از این و بارها گفتهایم: پلیس خوب، پلیس مرده است. چه پلیس ایران باشد چه پلیسهای چشمرنگی فرانسوی. و این سه چهره از یک پلیس است. پلیسی که حالا بیش از گذشته به موضوع مبارزاتی ما بدل شده است.
#جامعه_پلیسی
#مبارزه_علیه_پلیس
#سرکوب_زنان
#جنبش_زنان
#جمهوری_سرکوب
#ژینا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
🔹ویدیوی اول، تصویری از برخورد و مواجهه پلیس با یک آمر به معروف(آزارگر حجاب) است. آزارگری که خود را «سردار سپاه» معرفی میکند و پس از ایجاد مزاحمت و رساندن آزار به چند زن بخاطر بیحجابی و تخریب اموال دو مغازه، با پلیس هم دست به یقه میشود. او مدام به پلیس یادآور میشود که «پلیس هیچ غلطی نمیتواند بکند و پشیمان خواهد شد» و مأمور پلیس نیز تلاش میکند تا با آرامش و در اوج مماشات او را از صحنه درگیری دور کند .
🔹ویدیوی دوم، تصویری قدیمیتر از برخورد مأموران پلیس گشت ارشاد با یک «زن» بخاطر بیحجابی است. مأمور پلیس تلاش میکند زن را به زور سوار ماشین ون کند و در این راه هیچ ابایی از اعمال حداکثری خشونت و ضرب و شتم زن ندارد.
🔹ویدیوی سوم، تصویری وایرالشده از یک پلیس در مواجهه با یک «کودک کار» است. کودکی که با التماس میگوید از صندوق صدقات پول برداشته تا برای خانه و خانواده مرغ بخرد و پلیسی که مدام با فریاد به او ناسزا میگوید و او را مورد ضرب و شتم قرار میدهد.
▪️آن که همچنان بر طبل پلیس خوب و پلیس بد میکوبد، راه را اشتباه آمده است. پلیس و نهادهای انضباطی که ماهیت وجودیشان با رامکردن و تأدیب بدنهای نافرمان پیوند خورده است، تنها در برابر یک قدرت رامکننده فرادستی است که سپر میاندازند. از این رو در همهی این تصاویر شاهد پلیس ودستگاه انتظامیای هستیم که در نهایت با آزارگر قدرتمند مماشات میکند و از او کتک میخورد و در مقابل، گروههای تحت ستمی چون زنان و کودکان را زیر باد کتک میگیرد.
یکی از مهمترین دستاوردهای قیام ژینا را نیز میتوان در همین نقطه جستجو کرد. آنجا که بدنهای شورشی زنان نافرمان با ایستادن در برابر پلیس امنیت اخلاقی(گشت ارشاد) به صراحت در برابر کلیت قدرت پلیس و جامعه پلیسی قد علم کردند.
اگرچه پلیس بازوی سرکوب هر نظام و حاکمیتی است و هر قیامی ضرورتا به رویارویی ارادههای آزاد سوژههای مقاومت و مردمی در برابر نیروهای سرکوبگر پلیس میانجامد(آتشزدن کیوسکهای نیروهای انتظامی و تسخیر پاسگاههای انتظامی در تمامی خیزشها را به یاد بیاورید)، اما این اولین بار و در قیام ژینا بود که نفس «مبارزه با پلیس» در قامت مبارزه علیه پلیس گشت ارشاد و به این صراحت، آتش اعتراضات مردمی علیه حکومت استبدادی اسلامی را روشن کرد. به بیان دیگر اگر جرقههای آغاز قیام دی ۹۶ را گرانشدن قیمت تخممرغ، آبان ۹۸ را گرانشدن قیمت بنزین و قیام تشنگان را بحران بیآبی رقم زد، آتش قیام ژینا با مبارزه علیه کلیت نهاد پلیس و ایستادگی دربرابر جامعه انضباطی-پلیسیشده اسلامی برافروخته شد.
ما پیش از این و بارها گفتهایم: پلیس خوب، پلیس مرده است. چه پلیس ایران باشد چه پلیسهای چشمرنگی فرانسوی. و این سه چهره از یک پلیس است. پلیسی که حالا بیش از گذشته به موضوع مبارزاتی ما بدل شده است.
#جامعه_پلیسی
#مبارزه_علیه_پلیس
#سرکوب_زنان
#جنبش_زنان
#جمهوری_سرکوب
#ژینا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@sarkhatism
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 به یاد مبارزهی تاریخی جامعهای پیشرو و ضد هر شکل از تبعیض
کاری از فعالین زن «تهران و کرج»
ویدیوی ارسالی از یاران #همراه_سرخط
#جنبش_زنان
#نه_به_حجاب_اجباری
#پوشش_اختیاری
#مقاومت_زنان
#مقاومت_زندگیست
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#زن_زندگی_آزادی
@sarkhatism
کاری از فعالین زن «تهران و کرج»
ویدیوی ارسالی از یاران #همراه_سرخط
#جنبش_زنان
#نه_به_حجاب_اجباری
#پوشش_اختیاری
#مقاومت_زنان
#مقاومت_زندگیست
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#زن_زندگی_آزادی
@sarkhatism
🔴 نگرانی در مورد وخامت وضعیت سلامت عاطفه رنگریز در زندان سمنان
بیش از یک ماه است که «عاطفه رنگریز» با اتهامات نامعلوم در بازداشت موقت به سر میبرد.
این فعال سیاسی، در هفتهی جاری به دلیل فشار ناشی از بازجویی، سه بار دچار عارضهی قبلی شده، اما بازجویان ادارهی اطلاعات سمنان او را به جای بیمارستان به بند عمومی زندان این شهر بازگرداندهاند و صرفا یک پزشک در ادارهی اطلاعات سمنان او را ملاقات کرده است.
این در حالی است که در تاریخ سوم مهرماه، به خانوادهی او اطلاع داده شده بود که مراحل بازجویی تمام شده و در صورت تودیع وثیقهی یک میلیارد تومانی، این زندانی سیاسی به طور موقت آزاد خواهد شد. اما پس از مراجعهی خانواده به دادسرای عمومی شاهرود برای تودیع وثیقه، بازپرس پرونده با آزادی «رنگریز» مخالفت کرده و گفته بود که «ادارهی اطلاعات نیاز به بازجوییهای بیشتر دارد.»
عاطفه رنگریز، پیش از این، در روز کارگر سال ۱۳۹۸، در جریان تجمع اعتراضی مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت و به حبس محکوم شده اما پس از مدتی به قید وثیقه آزاد شده بود
#زندانی_سیاسی
#جنبش_زنان
#جمهوری_سرکوب
#سالگرد_قیام
#زن_زندگی_آزادی
@sarkhatism
بیش از یک ماه است که «عاطفه رنگریز» با اتهامات نامعلوم در بازداشت موقت به سر میبرد.
این فعال سیاسی، در هفتهی جاری به دلیل فشار ناشی از بازجویی، سه بار دچار عارضهی قبلی شده، اما بازجویان ادارهی اطلاعات سمنان او را به جای بیمارستان به بند عمومی زندان این شهر بازگرداندهاند و صرفا یک پزشک در ادارهی اطلاعات سمنان او را ملاقات کرده است.
این در حالی است که در تاریخ سوم مهرماه، به خانوادهی او اطلاع داده شده بود که مراحل بازجویی تمام شده و در صورت تودیع وثیقهی یک میلیارد تومانی، این زندانی سیاسی به طور موقت آزاد خواهد شد. اما پس از مراجعهی خانواده به دادسرای عمومی شاهرود برای تودیع وثیقه، بازپرس پرونده با آزادی «رنگریز» مخالفت کرده و گفته بود که «ادارهی اطلاعات نیاز به بازجوییهای بیشتر دارد.»
عاطفه رنگریز، پیش از این، در روز کارگر سال ۱۳۹۸، در جریان تجمع اعتراضی مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت و به حبس محکوم شده اما پس از مدتی به قید وثیقه آزاد شده بود
#زندانی_سیاسی
#جنبش_زنان
#جمهوری_سرکوب
#سالگرد_قیام
#زن_زندگی_آزادی
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 خیابانهای سنخوآن در تسخیر زنان با شعار «ما برای زندگیمان»
زنان در سنخوآن پایتخت پورتوریکو، خیابانها را تسخیر کرده و خواستار پایان دادن به خشونتهای جنسی/ جنسیتی شدند.
فعالین حقوق زنان در پایتخت پورتوریکو برای مقابله با زنکشی و پایان دادن به خشونت علیه زنان کمپینی خیابانی را با شعار «ما برای زندگیمان» آغاز کردهاند که طی آن با پخش تراکتها و دفترچههای ویژهی اطلاعرسانی در اینباره، با حضور در معابر عمومی با مردم به گفتگو میپردازند.
آنها میگویند تنها در سال جاری سیزده زنکشی رخ داده است و این روند همین حالا باید متوقف شود: «آنها به کشتن ما ادامه میدهند. خشمگین شدن کافی نیست، ما برای زندگیمان میجنگیم.»
فعالیت این کمپین از جمعه ۲۳ فوریه با برپایی کاروانهای شبانه آغاز شده و قرار است که این فعالیتها تا تاریخ ۸ مارس، روز جهانی زنان ادامه داشته باشد.
در بخشی از بیانیهای که به همین مناسبت منتشر شده آمده است: «سه سال پس از اعلام وضعیت اضطراری علیه خشونت جنسیتی، ما همچنان شاهد این هستیم که چگونه فرماندار، پدرو پیرلوئیسی و همه نهادهای حکومتی نسبت به ما زنان غیرمسئولانه و غیرصادقانه رفتار میکنند. آنها به ما میگویند که به نهادهای قانونی گزارش بدهید تا از شما محافظت کنند، اما خود همین نهادهای مذکور هستند که خشونت جنسی/ جنسیتی علیه زنان را تداوم می بخشند. بار دیگر ما به خیابانها میآییم تا سیستمی را که به ما خشونت میورزد محکوم کنیم و با اعمال فشار بر آنها به اقدام وادارشان نماییم».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#جنبش_زنان
@bidarzani
@sarkhatism
زنان در سنخوآن پایتخت پورتوریکو، خیابانها را تسخیر کرده و خواستار پایان دادن به خشونتهای جنسی/ جنسیتی شدند.
فعالین حقوق زنان در پایتخت پورتوریکو برای مقابله با زنکشی و پایان دادن به خشونت علیه زنان کمپینی خیابانی را با شعار «ما برای زندگیمان» آغاز کردهاند که طی آن با پخش تراکتها و دفترچههای ویژهی اطلاعرسانی در اینباره، با حضور در معابر عمومی با مردم به گفتگو میپردازند.
آنها میگویند تنها در سال جاری سیزده زنکشی رخ داده است و این روند همین حالا باید متوقف شود: «آنها به کشتن ما ادامه میدهند. خشمگین شدن کافی نیست، ما برای زندگیمان میجنگیم.»
فعالیت این کمپین از جمعه ۲۳ فوریه با برپایی کاروانهای شبانه آغاز شده و قرار است که این فعالیتها تا تاریخ ۸ مارس، روز جهانی زنان ادامه داشته باشد.
در بخشی از بیانیهای که به همین مناسبت منتشر شده آمده است: «سه سال پس از اعلام وضعیت اضطراری علیه خشونت جنسیتی، ما همچنان شاهد این هستیم که چگونه فرماندار، پدرو پیرلوئیسی و همه نهادهای حکومتی نسبت به ما زنان غیرمسئولانه و غیرصادقانه رفتار میکنند. آنها به ما میگویند که به نهادهای قانونی گزارش بدهید تا از شما محافظت کنند، اما خود همین نهادهای مذکور هستند که خشونت جنسی/ جنسیتی علیه زنان را تداوم می بخشند. بار دیگر ما به خیابانها میآییم تا سیستمی را که به ما خشونت میورزد محکوم کنیم و با اعمال فشار بر آنها به اقدام وادارشان نماییم».
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
#جنبش_زنان
@bidarzani
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 بیانیهی «بیدارزنی» بهمناسبت هشت مارس، روز جهانی زنان
از هشت مارس گذشته تا سال جاری، زنان، ثابتقدمتر از همیشه با ایستادگی و مقاومت خود، مبارزهای روزمره را زندگی کردهاند. سال گذشته و در خلال قیام ژینا، با وجود حملات شیمیایی به مدارس، تداوم بازداشتهای گسترده و آغاز پروندهسازیهای امنیتی جدید برای خانوادههای جانباختگان این قیام، باز هم زنان و فعالان حقوق زنان، با سر دادن مطالبات خود، به خیابانها آمدند.
سال ۱۴۰۲، با اشد سرکوبهای حاکمیت آغاز شد. مردمی که - چه در طی دهههای گذشته و چه در طی قیام ژینا -برای حق زندگی، پایان فقر و چپاول، آزادی و برابری و مبارزه با تمامی قوانین واپسگرای استثمارگرانه، خیابانها را به تسخیر خود درآورده بودند، حالا با گرانیهای کمرشکن و مشتهایی در آستین و گرچه دور شده از خیابانها، سال ۱۴۰۲ را آغاز کردند. در این میان اما مردم بلوچ، سنگر خیابان را با تداوم جمعههای اعتراضی خود حفظ کردند.
⚪️ طی یک سال گذشته، خشونت سیستماتیک علیه زنان ادامه داشته و در مقایسه با گذشته، گزارشهای بیشتری از «زنکشی» و «قتلهای ناموسی» منتشر شده است. زنان و کودکان قربانی کودکهمسری، در محرومیت کامل از حقوق انسانی و قضایی خود و در فقدان بهرهمندی از کنوانسیون منع خشونت علیه زنان و - حق طلاق و خروج از زندگی خشونتبار - همچنان کشته میشوند. این قتلها با گستردگی ابزارهایی نظیر شلیک گلوله، ضربات چاقو، خفگی، بهدار آویختن و در مواردی جدا نمودن سر از تن و مثلهسازی بدن زنان و کودکان دختر همراه بوده است. علاوه بر زنانی که به بهانهی دفاع از گزارههای ارتجاعی «ناموس» و «غیرت» توسط پدر، برادر، همسر، فرزند پسر، بستگان و …کشته شدند، در سالهای اخیر، مواردی از کشته شدن اعضای جامعهی +LGBTQ نیز گزارش شده است. مورد اخیر آن، قتل نوجوانی ۱۷ ساله است که به بهانهی «رفتارهای زنانه و آرایش زنانه» توسط پدر خود در تاریخ ۱۰ بهمنماه سال جاری به قتل رسید.
از سال گذشته تا کنون، وضعیت اقتصادی، حق اشتغال و معیشت زنان - بهویژه برای زنان کارگر - نیز سراسر تبعیضآمیز و در مواردی با جان سپردن زنان کارگر (در سایهی فقدان ایمنی در محیط کار) همراه بوده است.
در کنار این فقر حداکثری و آپارتاید اقتصادی، بدن زنان نیز همچنان آماج سیاستهای حکومتی مانند طرح جوانی جمعیت بوده که علاوه بر سلب حق سقط جنین، به صدور احکام قضایی و ابطال پروانه پزشکی متخصصان و در مواردی پلمپ مراکز درمانی منجر شده است.
در این میان، پروندهسازی امنیتی و اجرای احکام حبس برای زنان دارای پوشش اختیاری، مادران و خانوادههای دادخواه -بهویژه قیام ژینا-، زنان و مردان مبارز در تشکلهای صنفی معلمان، بازنشستگان و فعالان کارگری، نویسندگان و روشنفکران و بهطور خاص فعالان حقوق زنان، با شدتی حداکثری در جریان است. از گیلان تا تهران و کردستان، بسیاری از فعالان حقوق زنان با افزایش خشمحکومت نسبت به خود، بازداشتهای گروهی، فردی و با خشونتهای بیشمار در بازداشت و روند بازجویی، روانه زندان شدهاند یا در آستانه صدور احکام حبس قرار دارند.
امسال، ژینای دیگری کشته شد؛ آرمیتا گراوند، نوجوانی سراسر شور زندگی که در پی ضرب و شتم ماموران ایستگاه مترو شهدا در تهران دچار خونریزی جمجمه شد و پس از ۲۸ روز اغما جان سپرد. سال جاری، سال خون و اعدام بود. اعدام سهنفر از بازداشتشدگان قیام ژینا و اعضای پرونده خانه اصفهان (سعید یعقوبی، مجید کاظمی و صالح میرهاشمی)، همچنین «محمد قبادلو» در کنار بیشمار زندانیان عقیدتی و یا جرایم عمومی در زندانهای کشور، حاکی از ولع حاکمیت برای حکمرانی به هر قیمتی است.
در سالی که گذشت، دانشگاهها نیز از چکمهی نیروهای امنیتی بینصیب نماندند. اخراج، تعلیق، محرومیت از خوابگاه و … سهم دانشجویانی شد که تجربهی بهلرزه درآوردن دانشگاه را زیر پای خود بهثبت رسانده بودند.
⚪️ علیرغم تمامی این سرکوبها و بهکارگیری ابزارهای وحشیانه، اما زنان، جسورتر و بیباکتر از گذشته ایستادهاند. کافی است به ممارست روزمرهی زنانِ معتقد به پوشش اختیاری نگاهی بیندازیم. کافی است به تلاش دانشجویان و دانشآموزان دختر برای تسخیر فضایی هرچند کوچک، جهت انعکاس صدای مخالفشان گوش دهیم. ما شور زندگی مردان و زنان معترضی که با آسیبدیدگی چشمی و مصائب آن، هنوز هم باور به تغییر بنیادین دارند را از یاد نبردهایم، چرا که گفتند: «با یک چشم نیز میتوان سقوط دیکتاتور را دید».
ما زمزمهکنان، سرود رهایی زن را سر میدهیم و باور داریم که با اتکا بر حق تعیین سرنوشت به دستان خود، ظلمات ارتجاع را با روشنی خورشید، ویران خواهیم کرد.
زندهباد رهایی زنان
زندهباد بیداری زنان
زندهباد آزادی
#هشت_مارس
#روز_جهانی_زنان
#جنبش_زنان
#قیام_ژینا
@bidarzani
@sarkhatism
از هشت مارس گذشته تا سال جاری، زنان، ثابتقدمتر از همیشه با ایستادگی و مقاومت خود، مبارزهای روزمره را زندگی کردهاند. سال گذشته و در خلال قیام ژینا، با وجود حملات شیمیایی به مدارس، تداوم بازداشتهای گسترده و آغاز پروندهسازیهای امنیتی جدید برای خانوادههای جانباختگان این قیام، باز هم زنان و فعالان حقوق زنان، با سر دادن مطالبات خود، به خیابانها آمدند.
سال ۱۴۰۲، با اشد سرکوبهای حاکمیت آغاز شد. مردمی که - چه در طی دهههای گذشته و چه در طی قیام ژینا -برای حق زندگی، پایان فقر و چپاول، آزادی و برابری و مبارزه با تمامی قوانین واپسگرای استثمارگرانه، خیابانها را به تسخیر خود درآورده بودند، حالا با گرانیهای کمرشکن و مشتهایی در آستین و گرچه دور شده از خیابانها، سال ۱۴۰۲ را آغاز کردند. در این میان اما مردم بلوچ، سنگر خیابان را با تداوم جمعههای اعتراضی خود حفظ کردند.
⚪️ طی یک سال گذشته، خشونت سیستماتیک علیه زنان ادامه داشته و در مقایسه با گذشته، گزارشهای بیشتری از «زنکشی» و «قتلهای ناموسی» منتشر شده است. زنان و کودکان قربانی کودکهمسری، در محرومیت کامل از حقوق انسانی و قضایی خود و در فقدان بهرهمندی از کنوانسیون منع خشونت علیه زنان و - حق طلاق و خروج از زندگی خشونتبار - همچنان کشته میشوند. این قتلها با گستردگی ابزارهایی نظیر شلیک گلوله، ضربات چاقو، خفگی، بهدار آویختن و در مواردی جدا نمودن سر از تن و مثلهسازی بدن زنان و کودکان دختر همراه بوده است. علاوه بر زنانی که به بهانهی دفاع از گزارههای ارتجاعی «ناموس» و «غیرت» توسط پدر، برادر، همسر، فرزند پسر، بستگان و …کشته شدند، در سالهای اخیر، مواردی از کشته شدن اعضای جامعهی +LGBTQ نیز گزارش شده است. مورد اخیر آن، قتل نوجوانی ۱۷ ساله است که به بهانهی «رفتارهای زنانه و آرایش زنانه» توسط پدر خود در تاریخ ۱۰ بهمنماه سال جاری به قتل رسید.
از سال گذشته تا کنون، وضعیت اقتصادی، حق اشتغال و معیشت زنان - بهویژه برای زنان کارگر - نیز سراسر تبعیضآمیز و در مواردی با جان سپردن زنان کارگر (در سایهی فقدان ایمنی در محیط کار) همراه بوده است.
در کنار این فقر حداکثری و آپارتاید اقتصادی، بدن زنان نیز همچنان آماج سیاستهای حکومتی مانند طرح جوانی جمعیت بوده که علاوه بر سلب حق سقط جنین، به صدور احکام قضایی و ابطال پروانه پزشکی متخصصان و در مواردی پلمپ مراکز درمانی منجر شده است.
در این میان، پروندهسازی امنیتی و اجرای احکام حبس برای زنان دارای پوشش اختیاری، مادران و خانوادههای دادخواه -بهویژه قیام ژینا-، زنان و مردان مبارز در تشکلهای صنفی معلمان، بازنشستگان و فعالان کارگری، نویسندگان و روشنفکران و بهطور خاص فعالان حقوق زنان، با شدتی حداکثری در جریان است. از گیلان تا تهران و کردستان، بسیاری از فعالان حقوق زنان با افزایش خشمحکومت نسبت به خود، بازداشتهای گروهی، فردی و با خشونتهای بیشمار در بازداشت و روند بازجویی، روانه زندان شدهاند یا در آستانه صدور احکام حبس قرار دارند.
امسال، ژینای دیگری کشته شد؛ آرمیتا گراوند، نوجوانی سراسر شور زندگی که در پی ضرب و شتم ماموران ایستگاه مترو شهدا در تهران دچار خونریزی جمجمه شد و پس از ۲۸ روز اغما جان سپرد. سال جاری، سال خون و اعدام بود. اعدام سهنفر از بازداشتشدگان قیام ژینا و اعضای پرونده خانه اصفهان (سعید یعقوبی، مجید کاظمی و صالح میرهاشمی)، همچنین «محمد قبادلو» در کنار بیشمار زندانیان عقیدتی و یا جرایم عمومی در زندانهای کشور، حاکی از ولع حاکمیت برای حکمرانی به هر قیمتی است.
در سالی که گذشت، دانشگاهها نیز از چکمهی نیروهای امنیتی بینصیب نماندند. اخراج، تعلیق، محرومیت از خوابگاه و … سهم دانشجویانی شد که تجربهی بهلرزه درآوردن دانشگاه را زیر پای خود بهثبت رسانده بودند.
⚪️ علیرغم تمامی این سرکوبها و بهکارگیری ابزارهای وحشیانه، اما زنان، جسورتر و بیباکتر از گذشته ایستادهاند. کافی است به ممارست روزمرهی زنانِ معتقد به پوشش اختیاری نگاهی بیندازیم. کافی است به تلاش دانشجویان و دانشآموزان دختر برای تسخیر فضایی هرچند کوچک، جهت انعکاس صدای مخالفشان گوش دهیم. ما شور زندگی مردان و زنان معترضی که با آسیبدیدگی چشمی و مصائب آن، هنوز هم باور به تغییر بنیادین دارند را از یاد نبردهایم، چرا که گفتند: «با یک چشم نیز میتوان سقوط دیکتاتور را دید».
ما زمزمهکنان، سرود رهایی زن را سر میدهیم و باور داریم که با اتکا بر حق تعیین سرنوشت به دستان خود، ظلمات ارتجاع را با روشنی خورشید، ویران خواهیم کرد.
زندهباد رهایی زنان
زندهباد بیداری زنان
زندهباد آزادی
#هشت_مارس
#روز_جهانی_زنان
#جنبش_زنان
#قیام_ژینا
@bidarzani
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 نامهی زینب جلالیان، در هفدهمین سال حبس، بهمناسبت هشت مارس
«پیشاپیش روز ۸ مارس را به تمامی زنان جهان و تمامی انسانها تبریک میگویم.
امسال نیز ۸ مارس و ایام نوروزی و بهار فرا رسیدند. اما در این ۸ مارس نیز زنان و در کل انسانهای بسیاری به سبب بیعدالتی و ظلم، جان خود را در راه آرمانهایشان فدا کردهاند. اینها دیگر در مراسمهای ۸ مارس شرکت نخواهند کرد، یاد آنها الهامبخش این مناسبتهاست و از این نظر جاویدند و هرگز نمیمیرند. افراد بسیاری هم به سبب بیعدالتی و ستم در زندانها بسر میبرند. زنان بسیاری در حالی که باید اکنون در این یادبودها شرکت میکردند، پشت میلههای زندان هستند. ۸ مارس را به آنان تبریک میگویم. ما زنان زندانی در هر جا که باشیم ۸ مارس را گرامی داشته و میکوشیم جهان را به مساواتی برسانیم که هر روز آن همچون ۸ مارس، روز زنان باشد نه فقط یک روز.
در این راه متحمل مشقاتی میشویم، پشت میلههای زندان در حسرت همراهی با دیگر زنان مبارز و تمامی انسانهای آزادیخواه بسر میبریم، اما ادامه خواهیم داد تا پیروزی حاصل شود.
مارس امسال معنای ویژهای دارد. ۸ مارس پارسال بعد از انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» بود و بعد از آن حملات متعددی علیه زنان صورت گرفت. با گاز و مواد شیمیایی به آنان حمله نمودند و به شیوههای گوناگون با دستگیری و زندانی کردن و ارعاب خواستند تا دست از مطالبات خودشان بردارند. در روژآوا که زنان ستون اصلی مبارزه با داعش تاریکپرست بودند، مورد آماج حملات ویژهای قرار گرفتند که نیروهای جهانی نیز پشت آن بودند، اما هم در شرق کردستان و ایران و هم در تمامی جهان زنان ایستادگی کرده و با عزمی جزم به سوی روشنایی مساوات و برابری میروند. همچنین آزادیخواهانی نیز اعدام گشته و برخی به سالهای طولانی زندان محکوم شدند و هیچکدام از این افراد حاضر به تسلیم شدن در برابر ظلم و ستم نگشتند. به همین جهت ۸ مارس امسال اهمیتی ویژه دارد، زیرا سالی مملو از مقاومت و ایستادگی، پشتزمینهی آن است.
خالق تفکر منسجم «ژن، ژیان، آزادی»، رهبرمان عبدالله اوجالان نیز ۲۵ سال است که ربوده شده و در اسارت بسر میبرد. کمپینی جهت آزادی جمسانی ایشان اعلام شده که هر روز افراد و گروههایی از ملل گوناگون بدان میپیوندند. ضمن حمایت از این کمپین و شرکت در آن، خواستار آنم تا تمامی انسانهای آزادیخواه و بویژه زنان آزادیخواه نیز با حمایت از رهبر آپو خواهان آزادی ایشان شوند. بدون شک ایشان نمایندهی آزادیخواهی در زندان هستند. مقاومتی بیست و پنج ساله و تسلیم نشدن در برابر ترکیه، نمایندهی نظامی که در تمامی جهان حکم میراند، شایستهی حمایت است. این مقاومت ایشان، سبب شده تا ندای آزادیخواهی زندانیان در بند باشد. هر فرد آزادیخواهی شایستهی آزاد زیستن است، پس حمایت از ایشان موضعی انسانی است.
به امید جشن گرفتن مناسبت ۸ مارس در کنار همدیگر.
مجددا فرارسیدن ۸ مارس را به زنان مبارز و تمامی خلقها تبریک میگویم، همانطور که قبلا نیز گفته بودم: تا زندهام میکوشم تا خون آزادیخواهان پایمال نشود.
مبارک باد ۸ مارس
زنده باد زنان آزاد
ژن، ژیان، آزادی
۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ۵ مارس ۲۰۲۴
زینب جلالیان – زندان یزد»
#هشت_مارس
#زینب_جلالیان
#روز_جهانی_زن
#جنبش_زنان
#قیام_ژینا
@sarkhatism
«پیشاپیش روز ۸ مارس را به تمامی زنان جهان و تمامی انسانها تبریک میگویم.
امسال نیز ۸ مارس و ایام نوروزی و بهار فرا رسیدند. اما در این ۸ مارس نیز زنان و در کل انسانهای بسیاری به سبب بیعدالتی و ظلم، جان خود را در راه آرمانهایشان فدا کردهاند. اینها دیگر در مراسمهای ۸ مارس شرکت نخواهند کرد، یاد آنها الهامبخش این مناسبتهاست و از این نظر جاویدند و هرگز نمیمیرند. افراد بسیاری هم به سبب بیعدالتی و ستم در زندانها بسر میبرند. زنان بسیاری در حالی که باید اکنون در این یادبودها شرکت میکردند، پشت میلههای زندان هستند. ۸ مارس را به آنان تبریک میگویم. ما زنان زندانی در هر جا که باشیم ۸ مارس را گرامی داشته و میکوشیم جهان را به مساواتی برسانیم که هر روز آن همچون ۸ مارس، روز زنان باشد نه فقط یک روز.
در این راه متحمل مشقاتی میشویم، پشت میلههای زندان در حسرت همراهی با دیگر زنان مبارز و تمامی انسانهای آزادیخواه بسر میبریم، اما ادامه خواهیم داد تا پیروزی حاصل شود.
مارس امسال معنای ویژهای دارد. ۸ مارس پارسال بعد از انقلاب «ژن، ژیان، آزادی» بود و بعد از آن حملات متعددی علیه زنان صورت گرفت. با گاز و مواد شیمیایی به آنان حمله نمودند و به شیوههای گوناگون با دستگیری و زندانی کردن و ارعاب خواستند تا دست از مطالبات خودشان بردارند. در روژآوا که زنان ستون اصلی مبارزه با داعش تاریکپرست بودند، مورد آماج حملات ویژهای قرار گرفتند که نیروهای جهانی نیز پشت آن بودند، اما هم در شرق کردستان و ایران و هم در تمامی جهان زنان ایستادگی کرده و با عزمی جزم به سوی روشنایی مساوات و برابری میروند. همچنین آزادیخواهانی نیز اعدام گشته و برخی به سالهای طولانی زندان محکوم شدند و هیچکدام از این افراد حاضر به تسلیم شدن در برابر ظلم و ستم نگشتند. به همین جهت ۸ مارس امسال اهمیتی ویژه دارد، زیرا سالی مملو از مقاومت و ایستادگی، پشتزمینهی آن است.
خالق تفکر منسجم «ژن، ژیان، آزادی»، رهبرمان عبدالله اوجالان نیز ۲۵ سال است که ربوده شده و در اسارت بسر میبرد. کمپینی جهت آزادی جمسانی ایشان اعلام شده که هر روز افراد و گروههایی از ملل گوناگون بدان میپیوندند. ضمن حمایت از این کمپین و شرکت در آن، خواستار آنم تا تمامی انسانهای آزادیخواه و بویژه زنان آزادیخواه نیز با حمایت از رهبر آپو خواهان آزادی ایشان شوند. بدون شک ایشان نمایندهی آزادیخواهی در زندان هستند. مقاومتی بیست و پنج ساله و تسلیم نشدن در برابر ترکیه، نمایندهی نظامی که در تمامی جهان حکم میراند، شایستهی حمایت است. این مقاومت ایشان، سبب شده تا ندای آزادیخواهی زندانیان در بند باشد. هر فرد آزادیخواهی شایستهی آزاد زیستن است، پس حمایت از ایشان موضعی انسانی است.
به امید جشن گرفتن مناسبت ۸ مارس در کنار همدیگر.
مجددا فرارسیدن ۸ مارس را به زنان مبارز و تمامی خلقها تبریک میگویم، همانطور که قبلا نیز گفته بودم: تا زندهام میکوشم تا خون آزادیخواهان پایمال نشود.
مبارک باد ۸ مارس
زنده باد زنان آزاد
ژن، ژیان، آزادی
۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ۵ مارس ۲۰۲۴
زینب جلالیان – زندان یزد»
#هشت_مارس
#زینب_جلالیان
#روز_جهانی_زن
#جنبش_زنان
#قیام_ژینا
@sarkhatism